اندیشه امین

مباحثی پیرامون حوزه انقلابی

سوره طه

سوره طه: تعمیق ایمان به آنچه بر محمد ص نازل شده بوسیله بیان آنچه که بر گذشتگان نازل شده

محور سوره: آیات 1-5 سوره بقره

الم‌ (1)

الم (بزرگ است خداوندی که این کتاب عظیم را، از حروف ساده الفبا به وجود آورده).

ذٰلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ‌ (2)

آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد؛ و مایه هدایت پرهیزکاران است.

الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ‌ (3)

(پرهیزکارانکسانی هستند که به غیب [آنچه از حس پوشیده و پنهان است‌] ایمان میآورند؛ و نماز را برپا میدارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنان روزی دادهایم، انفاق میکنند.

وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ مَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ‌ (4)

و آنان که به آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پیش از تو (بر پیامبران پیشین) نازل گردیده، ایمان می‌آورند؛ و به رستاخیز یقین دارند.

أُولٰئِکَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ‌ (5)

آنان بر طریق هدایت پروردگارشانند؛ و آنان رستگارانند.

 

5 آیه اول سوره بقره (خصوصا آیات 4 و5 سوره بقره)

این سوره همانندسوره آل عمران 5 آیه اول سوره بقره را شرح می دهد. این سوره همانند سوره آل عمران با حروف مقطعه شروع شده و با ذکر کلمه فلاح و هدایت پایان یافته است. (5 آیه اول سوره بقره در سوره آل عمران به گونه ای تفصیل داده شده و در سوره یونس ع به گونه ای دیگر و در اینجا هم به گونه ای دیگر تفصیل داده خواهد شد.) البته در این سوره تاکید بیشتر بر آیه 4 و 5 سوره بقره است.

سوره انبیاء

سوره انبیا: بحث در مورد مورد انذار (هشدار) و هشدار دهنده و هشدار گیرندگان

محور سوره: 6-7 سوره بقره

إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ‌ (6)

کسانی که کافر شدند، برای آنان تفاوت نمی‌کند که آنان را (از عذاب الهی) بترسانی یا نترسانی؛ ایمان نخواهند آورد.

خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَ عَلَى سَمْعِهِمْ وَ عَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ‌ (7)

خدا بر دلها و گوشهای آنان مهر نهاده؛ و بر چشمهایشان پرده‌ای افکنده شده؛ و عذاب بزرگی در انتظار آنهاست.

 

این سوره در مورد انذار (هشدار) و هشدار دهنده و هشدار گیرندگان بحث می کند. اینکه مضمون این انذار (هشدار) چیست؟ هشدار گیرندگان در چه حالتی هستند؟ نذیر (هشدار دهنده) چه می گوید؟ هشدار گیرندگان چه می گویند و چگونه حرفشان رد می شود؟ هم این سوالات، تفصیلی از محور سوره است.

نکته: در قرآن کریم فقط دو سوره با کلماتی مشتق از «اقترب» شروع می شوند، یکی سوره انبیا و دیگری سوره قمر. از بررسی محتوای این دو سوره، شباهت معنایی آنها به دست می آید. علاوه بر اینکه این دو سوره موضوع مشترک و محور مشترک هم دارند.

پس سوره انبیا با سه آیه اول شروع می شود، سپس بیان از رسول الله ص را در مورد این قرآن بیان می کند سپس مواقف کافرین را در مورد این قول بیان کرده و موضع آنها را رد می کند و در نهایت سوره با آیه ای که با قال شروع می شود به پایان می رسد که نشان می دهد: کافران با اینکه حجت هایی بر آنها اقامه شده، از این بلاغ رسول الله ص روی بر می گردانند و رسول الله ص بعد از اقامه حجت آنها را لعنت می کند و درخواست می کنند که خداوند بین او و این کافران حکم کند و از خداوند در برابر گفته های این کافران کمک می طلبد.

سوره حج

حج: تهییج مردم به سوی تقوی

محور سوره: آیات 21-22 سوره بقره

یَا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ‌ (21)

ای مردم! پروردگار خود را پرستش کنید؛ آن کس که شما، و کسانی را که پیش از شما بودند آفرید، تا پرهیزکار شوید.

الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِرَاشاً وَ السَّمَاءَ بِنَاءً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقاً لَکُمْ فَلاَ تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَاداً وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ‌ (22)

آن کس که زمین را بستر شما، و آسمان [ جو زمین‌] را همچون سقفی بالای سر شما قرار داد؛ و از آسمان آبی فرو فرستاد؛ و به وسیله آن، میوه‌ها را پرورش داد؛ تا روزی شما باشد. بنابر این، برای خدا همتایانی قرار ندهید، در حالی که می‌دانید (هیچ یک از آنها، نه شما را آفریده‌اند، و نه شما را روزی می‌دهند).

 

با توجه به محور سوره، این سوره همانند سوره نساء و سوره هود است اما تفاوت در این است که در سوره نساء محدوده تقوی مشخص شده، در سوره هود محدوده عبادت مشخص شده و در این سوره به داشتن تقوی تهییج شده است.

در این سوره برای تهییج به تقوی، به سختیها و مشکلات مسیر انسان اشاره می کند که در ادامه بیان خواهد شد.

در این سوره چهار بار «یا ایها الناس» تکرار شده، و همانطور که مشاهده می شود، محور سوره نیز با «یا ایها الناس» شروع شده است. هر یک از آیه هایی که با «یا ایها الناس» شروع شده شروع یکی از مقاطع سوره است.

سوره مومنون

مومنون: بیان قضیه ایمان و ماهیت عمل صالح (نجات مومنین و گرفتاری کافران)

محور سوره: 25-29 سوره بقره

وَ بَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ کُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً قَالُوا هٰذَا الَّذِی رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشَابِهاً وَ لَهُمْ فِیهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ‌ (25)

به کسانی که ایمان آورده، و کارهای شایسته انجام داده‌اند، بشارت ده که باغهایی از بهشت برای آنهاست که نهرها از زیر درختانش جاریست. هر زمان که میوه‌ای از آن، به آنان داده شود، می‌گویند: «این همان است که قبلا به ما روزی داده شده بود. (ولی اینها چقدر از آنها بهتر و عالیتر است.)» و میوه‌هایی که برای آنها آورده می‌شود، همه (از نظر خوبی و زیبایی) یکسانند. و برای آنان همسرانی پاک و پاکیزه است، و جاودانه در آن خواهند بود.

إِنَّ اللَّهَ لاَ یَسْتَحْیِی أَنْ یَضْرِبَ مَثَلاً مَا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا فَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ أَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا فَیَقُولُونَ مَا ذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهٰذَا مَثَلاً یُضِلُّ بِهِ کَثِیراً وَ یَهْدِی بِهِ کَثِیراً وَ مَا یُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفَاسِقِینَ‌ (26)

خداوند از این که (به موجودات ظاهرا کوچکی مانند) پشه، و حتی کمتر از آن، مثال بزند شرم نمی‌کند. (در این میان) آنان که ایمان آورده‌اند، می‌دانند که آن، حقیقتی است از طرف پروردگارشان؛ و اما آنها که راه کفر را پیموده‌اند، (این موضوع را بهانه کرده) می‌گویند: «منظور خداوند از این مثل چه بوده است؟!» (آری،) خدا جمع زیادی را با آن گمراه، و گروه بسیاری را هدایت می‌کند؛ ولی تنها فاسقان را با آن گمراه می‌سازد!

الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولٰئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ‌ (27)

فاسقان کسانی هستند که پیمان خدا را، پس از محکم ساختن آن، میشکنند؛ و پیوندهایی را که خدا دستور داده برقرار سازند، قطع نموده، و در روی زمین فساد میکنند؛ اینها زیانکارانند.

کَیْفَ تَکْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ کُنْتُمْ أَمْوَاتاً فَأَحْیَاکُمْ ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یُحْیِیکُمْ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ‌ (28)

چگونه به خداوند کافر می‌شوید؟! در حالی که شما مردگان (و اجسام بی‌روحی) بودید، و او شما را زنده کرد؛ سپس شما را می‌میراند؛ و بار دیگر شما را زنده می‌کند؛ سپس به سوی او بازگردانده می‌شوید. (بنابر این، نه حیات و زندگی شما از شماست، و نه مرگتان؛ آنچه دارید از خداست).

هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُمْ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْ‌ءٍ عَلِیمٌ‌ (29)

او خدایی است که همه آنچه را (از نعمتها) در زمین وجود دارد، برای شما آفرید؛ سپس به آسمان پرداخت؛ و آنها را به صورت هفت آسمان مرتب نمود؛ و او به هر چیز آگاه است.

 

محور این سوره یک آیه نیست بلکه مجموعه ای از آیات سوره بقره است که در هر سیاق بیان خواهد شد.

«و بشر الذین آمنوا و عملوا الصالحات ان لهم جنات تجری... و یفسدون فی الارض اولئک هم الخاسرون» (3 آیه) و «کیف تکفرون بالله و کنتم امواتا ... فسواهن سبع سماوات و هو بکل شی علیم» (2 آیه) در مجموع محور این سوره از سوره بقره 5 آیه ذکر شده است.

موضوع سوره های انبیا و مومنون وحدت امت اسلامی در طول قرون و انکار موضوع تقطیع امر انبیا است: «و ان هذه امتکم امه واحده و انا ربکم فاتقون* فتقطعوا امرهم بینهم زبرا» این سوره مقدمه سوره نور است که با محور «ادخلوا فی السلم کافه» بیان می شود.

پیش از این در ابتدای مجموعه سوم از قسم دوم قرآن سوره طه بیان شد که در آن ایمان به قرآن به عنوان جزیی از اجزای تقوی مورد بحث قرار گرفت. سپس سوره انبیا در مورد موقف کافرین در مقابل قرآن انذار داد، چیزی که با تقوی منافات داشت. سپس سوره حج با سیاق انذار مردم به به سوی تقوی تهییج کرد. هم اکنون سوره مومنون برای بشارت و تهییج عواطف برای شکرگذاری و تذکر برای آزاد سازی از راههای گمراهی با تذکر و تعلیم و تربیت و توضیح و روشن سازی. همه این موارد مقدمه ای است برای مطالبه عمل به احکام اسلامی که در سوره نور بیان خواهد شد. احکامی که مقتضای دخول در اسلام به صورت کامل «ادخلوا فی السلم کافه» است.

سوره نور

سوره نور: تفصیل احکام مورد نیاز امت مسلمان

محور سوره: 208-209 سوره بقره

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّةً وَ لاَ تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ‌ (208)

ای کسانی که ایمان آورده‌اید همگی در صلح و آشتی درآیید! و از گامهای شیطان، پیروی نکنید؛ که او دشمن آشکار شماست‌

فَإِنْ زَلَلْتُمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْکُمُ الْبَیِّنَاتُ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ‌ (209)

و اگر بعد از این همه نشانه‌های روشن، که برای شما آمده است، لغزش کردید (و گمراه شدید)، بدانید (از چنگال عدالت خدا، فرار نتوانید کرد؛) که خداوند، توانا و حکیم است.

 

در این سوره بعضی از احکام اسلامی بیان شده: حد زنا، حد قذف و لعان، احکام استئذان و آداب آن، احکام عوره، غض بصر، ازدواج بردگان، مکاتبه، دخول در بیوت مسکونی و غیر مسکونی، اباحه خوردن از خانه هایی خاص، بعضی از آداب اجتماعی در اسلام و بعضی از آدابی که باید در معاشرت با رسول الله ص رعایت شود.

همه مواردی که بیان شد، زیر مجموعه آیه: «ادخلوا فی السلم کافه» قرار می گیرند.

این سوره با دو اسم «عزیز» و «حکیم» خداوند نسبت دارد (همانطور که در انتهای دو آیه محور سوره این دو اسم ذکر شده) به این صورت که خداوند از خلال عقوبتی که برای عدم عمل به احکامش می کند، عزیز است و از خلال چیز هایی که به عنوان احکام وضع کرده، حکیم است. «فان زللتم من بعد ما جائتکم البینات، فاعلموا ان الله عزیز حکیم»

رابطه این سوره با سوره مومنون به این صورت است که: پس از اینکه در سوره مومنون حجت هایی اقامه شد و نعمت های خداوند ذکر شد، در این سوره امربه دخول در اسلام به صورت کامل صادر می شود.

خداوند در این سوره امهات قضایای اجتماعی، سلوکی (روشی) و ایمانی و اخلاقی را که تاثیر زیادی بر جوامع اسلامی دارند را بیان کرده

سوره فرقان

سوره فرقان: چگونگی مواجهه کافران با قرآن و رسول الله ص و انذار ایشان

محور سوره: آیه 213 سوره بقره

کَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ وَ مَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلاَّ الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَ اللَّهُ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ‌ (213)

مردم (در آغاز) یک دسته بودند؛ (و تضادی در میان آنها وجود نداشت. بتدریج جوامع و طبقات پدید آمد و اختلافات و تضادهایی در میان آنها پیدا شد، در این حال) خداوند، پیامبران را برانگیخت؛ تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانی، که به سوی حق دعوت می‌کرد، با آنها نازل نمود؛ تا در میان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داوری کند. (افراد باایمان، در آن اختلاف نکردند؛) تنها (گروهی از) کسانی که کتاب را دریافت داشته بودند، و نشانه‌های روشن به آنها رسیده بود، به خاطر انحراف از حق و ستمگری، در آن اختلاف کردند. خداوند، آنهایی را که ایمان آورده بودند، به حقیقت آنچه مورد اختلاف بود، به فرمان خودش، رهبری نمود. (امّا افراد بی‌ایمان، همچنان در گمراهی و اختلاف، باقی ماندند.) و خدا، هر کس را بخواهد، به راه راست هدایت می‌کند.

 

بخش دیگر این آیه محور سوره مریم بوده است و در این سوره فقط همین بخش از این آیه تفصیل داده شده است.

به طور کلی محتوای این سوره حول این موضوع است که پیامبر ص بشیر و نذیر است و خداوند قرآن را بر او نازل کرده و موقف و موضع کافرین در مقابل ایشان را بیان کرده و این موقف آنها را رد کرده. در این سوره امهات قضایایی که در آنها تبشیر و انذار وجود دارد بیان شده و موقف و موضع مردم در مقابل آن (تبشیر و انذار) نیز بیان شده.

از نظر سیاقی، این سوره ادامه سوره نور است به این صورت که آیه محوری سوره نور «... ادخلوا فی السلم کافه و...» بود و این سوره دلیلی است بر دخول فی السلم کافه

زمره طاسینات: سه سوره پایانی مجموعه سوم

زمره: درباره سه سوره پایانی

(طسم) شعراء، (طس) نمل، (طسم) قصص

این سه سوره  انتهای مجموعه ای هستند که با (طه) شروع می شود. همانطور که مشاهده می شود همه این سوره ها با حرف (ط) آغاز شده اند و حرف (ط) در شروع هیچ سوره دیگری از قرآن ذکر نشده است.

این سه سوره شبیه سوره طه هستند و همانطور که مشاهده خواهد شد، داستان حضرت موسی ع در هر سه سوره ذکر شده است.

از این که سوره عنکبوت که بعد از این سه سوره است و با (الم) آغاز شده، این نتیجه حاصل می شود که این سه سوره انتهای قسم هستند.

مقایسه آیات ابتدایی هر سه سوره نشان می دهد که این سه سوره کاملا شبیه یکدیگر هستند. و این نشان می دهد که این سه سوره از محور واحدی بحث می کنند.

محور این سه سوره «تلک آیات الله نتلوها علیک بالحق و انک لمن المرسلین» است.

ارتباط این سه سوره با سوره فرقان به این صورت است که این سه سوره معنای «ادخلوا فی السلم کافه و لا...» که محور سوره فرقان بود را تعمیق می بخشند.

بعضی از خصائص این سه سوره به این شرح است:

        در این سه سوره نمونه هایی از آیات و معجزات این قرآن بیان می شود

        در این سه سوره نمونه هایی از نبوت های قبل از رسول الله ص به عنوان حلقات زنجیری بیان می شود که نبوت رسول الله ص آخرین حلقه این زنجیر است.

        در این سه سوره معانی عالی و محکمی از جوانب متعدد اسلام در زندگی ارائه می شود.

        روش هر سه سوره، بیان داستان و عبرت گرفتن از آنهاست. و این مطلب در سوره بقره در محور سوره هم تکرار شده، چرا که آیه محور این سه سوره در سوره بقره، پس از قصه طالوت بیان شده است.

با اینکه محور این سه سوره یکی است، اما هر یک از آنها این محور را به شکل و رنگی خاص تفصیل می دهند.

مجموعه سوم از قسم دوم قرآن با سوره طه آغاز می شود که در این سوره بیان تفصیلی در مورد حضرت موسی ع قرار دارد. مجموعه طاسینات هم با توجه به اینکه در این مجموعه قرار گرفته اند، درباره حضرت موسی ع بحث می کنند.

سوره شعراء

سوره شعرا: «تقوا» و «اطاعت» راه وارد شدن به اسلام حقیقی و کامل

محور سوره: 252 سوره بقره

تِلْکَ آیَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَیْکَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ‌ (252)

اینها، آیات خداست که به حق، بر تو می‌خوانیم؛ و تو از رسولان (ما) هستی.

 

این سوره از ابتدا تا انتهایش به محور سوره مرتبط است.

در انتهای داستان هر یک از رسولان الهی که در این سوره بیان می شود، قول آن رسول به قومش تکرار می شود: «فاتقوا الله و اطیعون» و این نشان می دهد که «تقوا» و «اطاعت» دو هدف اصلی است که رسولان برای ایجاد آن در مردم ارسال شده اند. و همانطور که بیان شد این سوره ادامه بحث «ادخلوا فی السلم کافه و ...» است و این به آن معنی است که اسلام بدون «تقوا» و «اطاعت» معنی ندارد.

چیزی که خداوند از هر بنده ای می خواهد، تقواست و از آنجا که در جامعه اسلامی، مومن جزیی از جماعت است، پس مظهر التزام بنده به جماعت، اطاعت است.

 به این ترتیب تلازمی بین تقوا و اطاعت ایجاد می شود. و بنده مومن به قدر تقوا و اطاعتش در اسلام داخل می شود و معنی «ادخلوا فی السلم کافه» این است که در بهترین مرتبه، تقوا و اطاعت داشته باشید.

قصه طالوت که در سوره بقره قبل از محور سوره بیان شده و محور سوره در بیان تفصیل آن قصه است، نمونه ای از اطاعت و تقوا است

سوره نمل

سوره نمل: داستان پیامبران و تبلیغ دین با استناد به این داستانها

محور سوره: 252 سوره بقره

تِلْکَ آیَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَیْکَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ‌ (252)

اینها، آیات خداست که به حق، بر تو می‌خوانیم؛ و تو از رسولان (ما) هستی.

 

این سوره آیه ذکر شده را به صورت دیگری غیر از سوره شعرا تفصیل می دهد.

بین آیه اول این سوره و محور سوره ارتباط بسیار نزدیکی وجود دارد.

 

سوره قصص

سوره قصص: داستان حضرت موسی علیه السلام و تبلیغ دین

محور سوره: 252 سوره بقره

تِلْکَ آیَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَیْکَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ‌ (252)

اینها، آیات خداست که به حق، بر تو می‌خوانیم؛ و تو از رسولان (ما) هستی.

سوره با تفصیل آیه محور از خلال داستان حضرت موسی ع در کودکی آغاز می شود و سپس دوران جوانی و زمانی که ایشان در مدین بودند را بیان می کند و این موضوعی است که در قرآن فقط در این سوره بیان شده. سپس داستان ادامه می یابد و زمانی را روایت می کند که حضرت موسی ع از مدین برگشته و به نزد فرعون می رود، اتفاقاتی که بین ایشان و فرعون می افتد را بیان می کند. سپس سوره براهینی بر رسالت حضرت محمد صلی الله علیه و آله اقامه می کند، سخنی از تورات و حضرت موسی علیه السلام به میان می آورد تا از خلال آن حجت هایی را بر رسالت حضرت محمد صلی الله علیه و آله اقامه کند.

سپس در ادامه، سوره قصه قارون را به عنوان مردی از قوم حضرت موسی ع که طغیان کرد، بیان می کند. (پیش از این داستان کسانی از غیر قوم حضرت موسی که طغیان کرده بودند بیان می شد). در داستان قارون عاقبت کسانی که از اقوام انبیا بر علیه آنها طغیان می کنند بیان می شود.

سپس خاتمه ی سوره بیان می شود، که نقش تربیتی برای سید مرسلین دارد.

سوره بقره

سوره بقره: شرح قضیه تقوا؛ بیان راههای رسیدن به آن؛ بیان آثار تقوا

بررسی ارتباطات لفظی سوره

سوره بقره از یک مقدمه و سه قسم و یک خاتمه تشکیل شده:

        مقدمه شامل 20 آیه است و در آن بحثی درباره متقین و صفات آنها، کافرین و مهمترین نشانه هایشان، منافقین و حقیقت آنها و نشانه های آنها بیان شده و توضیحاتی در شأن آنها داده شده.

        پس از آنکه مقدمه سوره بقره مردم را به سه دسته ی متقین و کافرین و منافقین تقسیم کرد و نشانه های اصلی هر یک از آنها را مشخص کرد، قسم اول این سوره می آید (که از آیه 21 شروع شده و تا آیه 167 ادامه دارد)این قسم با امر و نهی شروع می شود:

        امر این قسم این است: «یا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ»

        و نهی این قسم: «فَلا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ»

        این امر و نهی هر دو در آیه ابتدایی این قسم آمده و قسم اول سوره بقره با آیه: «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ ....» خاتمه می یابد. که از ارتباط بین ابتدا و انتهای این قسم، همبستگی آن مشخص می شود.

        پس از آن قسم دوم سوره بقره شروع می شود که از آیه 168 تا آیه 207 ادامه دارد. مشاهده می شود که ابتدای قسم اول سوره بقره با «یا أَیُّهَا النَّاسُ» شروع می شود و برای بار دوم این کلمه در سوره بقره بعد از آیه 167تکرار می شود و این نشان می دهد قسم جدیدی شروع شده است. پس همانطور که قسم اول سوره بقره با «یا أَیُّهَا النَّاسُ» شروع شده، قسم دوم هم با همین لفظ «یا أَیُّهَا النَّاسُ» شروع می شود و همانطور که قسم اول با «وَمِنَالنَّاسِ» پایان یافته، قسم دوم هم با همین لفظ «وَمِنَ النَّاسِ» به پایان می رسد. (وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا* وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّه) همچنین مشاهده می شود که مقدمه سوره بقره هم با فقره ای به پایان می رسد که ابتدایش لفظ «وَمِنَ النَّاسِ» است (وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْیَوْمِ الْآخِرِ)

        سپس قسم سوم سوره بقره می آید که از آیه 208 شروع شده و تا آیه 284 ادامه دارد. قسم سوم هم با امر و نهی آغاز می شود:

        امر: امر به داخل شدن همگی در اسلام «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّةً» است.

        نهی: نهی از تبعیت از گامهای شیطان: «و لا تتبعوا خطوات الشیطان» است. و این همان نهیی است که در ابتدای قسم دوم این سوره هم بیان شده بود. (شروع قسم دوم با این آیه بود: «یا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُوا مِمَّا فِی الْأَرْضِ حَلالًاطَیِّباً وَلا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ»)

        دو آیه انتهایی سوره بقره (285-286) «آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ ....» با ابتدای سوره بقره که می فرماید: «الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ» ارتباط دارد.

بررسی ارتباطات معنایی سوره

        مقدمه این سوره مردم را به سه دسته متقین، کافرین و منافقین تقسیم می کند و سوره با این تقسیم بندی شروع می شود.

        سپس قسم اول با دعوت مردم به سلوک در طریق عبادت و توحید به عنوان راهی که به تقوا می رسد، شروع شده و سیر سیاق قسم به سمت مناقشه با کفر می رود تا قضیه سیر در تقوا روشن شود و این  مناقشه با کفر از خلال تاکید بر اطاعت از امر و اجتناب از نهی، و از خلال نمایش آثار خطرناک مخالفت با امر و واقع شدن در نهی و از خلال نمایش نمونه هایی از انحراف در داستان بنی اسرائیل و از خلال نمایش نمونه های استقامت در داستان حضرت ابراهیم علیه السلام، اتفاق می افتد. و این قسم با تاکید بر قضیه تقوا و سیر در آن و بیان اهمیت عبادت و توحید و مظاهر آنها به پایان می رسد.

        سپس قسم دوم سوره می آید که در آن بر قضیه تقوا تاکید می شود و روش های تحقق فردی و اجتماعی تقوا ترسیم می شود. در این قسم مفهوم شکر و راههای شکر کردن بیان می شود. در این قسم، بحث های تقوا و عبادت و شکر و صراط مستقیم و بحث انحراف از صراط مستقیم و مسیر هایی که منحرفین طی می کنند بیان می شود و از خلال این بحث ها، درباره ارکان اسلام بحث می شود، بحث هایی از قبیل ایمان و نماز و زکات و روزه و حج بیان می شود و به این ترتیب عقل و قلب فرد برای سیر اجتماعی در مسیر اسلام آماده می شود. و اینجاست که قسم سوم شروع می شود.

        قسم سوم سوره بقره به وارد شدن کلی و جمعی و اجتماعی به اسلام دعوت می کند «ادخلوا فی السلم کافه» و بحث هایی در جنگ و روابط اجتماعی و محیط خانوادگی و... بیان می کند. در حقیقت در این قسمکلیات بحث های سیاسی و اقتصادی بیان می شود.

        خاتمه سوره همه مسائل بیان شده را به بحث ایمان و توجه به خداوند ربط می دهد.


با توجه به طولانی بودن این سوره، آیات آن در چند بخش به شرح زیر ارائه می شود:

مقدمه: آیات 1-20: تقسیم مردم به مومنین، کافرین و منافقین- تقوا و تقسیم بندی اهل آن

قسم اول: 21-167 طریق تقوا و طریق کفر و نفاق. شروع طریق تقوا، عبادت و توحید و ایمان و عمل صالح است و طریق ضلال نقض میثاق، قطع ما امر الله ... و افساد فی الارض

قسم دوم: 168-207: تکمیل «راهنمایی به طریق متقین» که در قسم قبل هم بیان شده بود- تفصیل مسائلی که داخل در تقوا است- بیان روش هایی برای اقامه تقوا و وصول به آن-  تاکید بر تقوا و راه رسیدن به آن هم به صورت فردی و هم به صورت اجتماعی

قسم سوم: 208-284: دعوت به اسلام آوردن به صورت کامل و نهی از متابعت خطوات (گام های) شیطان و ارائه تعدادی از احکام اسلامی

خاتمه: 285-286: بیان خلاصه مطالب سوره 

سوره آل عمران

آل عمران: تفصیل مقدمه سوره بقره- معرفی بحث کفر و نفاق و تقوا

محور سوره: 1-20 سوره بقره (مقدمه سوره بقره)

الم‌ (1)

الم (بزرگ است خداوندی که این کتاب عظیم را، از حروف ساده الفبا به وجود آورده).

ذٰلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ‌ (2)

آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد؛ و مایه هدایت پرهیزکاران است.

الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ‌ (3)

(پرهیزکاران) کسانی هستند که به غیب [آنچه از حس پوشیده و پنهان است‌] ایمان می‌آورند؛ و نماز را برپا می‌دارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنان روزی داده‌ایم، انفاق می‌کنند.

وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ مَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ‌ (4)

و آنان که به آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پیش از تو (بر پیامبران پیشین) نازل گردیده، ایمان می‌آورند؛ و به رستاخیز یقین دارند.

أُولٰئِکَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ‌ (5)

آنان بر طریق هدایت پروردگارشانند؛ و آنان رستگارانند.

 

سوره نساء

نساء: توضیح تقوا و بیان ماهیت آن و روش رسیدن به آن

محور سوره: آیات 21-25 سوره بقره

یَا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ‌ (21)

ای مردم! پروردگار خود را پرستش کنید؛ آن کس که شما، و کسانی را که پیش از شما بودند آفرید، تا پرهیزکار شوید.

سوره نساء به صورت یکجا نازل نشده، بلکه در طول مدت طولانی، بخشهای متعددی از این سوره نازل شده و سپس رسول الله صلی الله علیه و آیه امر کرده که هر قسمت از این سوره را در موضع خودش قرار دهند. در این سوره آیاتی وجود دارد که در سال سوم هجرت نازل شده اند (آیات مربوط به غزوه احد) همچنین آیاتی وجود دارد که در سال ششم نازل شده اند و آیاتی هم هست که در سال هشتم نازل شده اند (آیات مربوط به حکم زناکار)

آیات بعد از مقدمه سوره بقره (قسم اول سوره بقره) با « یا أَیُّهَا النَّاسُ ..» شروع می شوند و با آیه «وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ» به پایان می رسند و ملاحظه می شود که سوره نساء هم با خطاب « یا أَیُّهَا النَّاسُ » شروع شده و با آیه «وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ» به پایان می رسد. همانگونه که سوره آل عمران چنین نسبتی با مقدمه سوره بقره داشت.

مشاهده خواهد شد همانگونه که سوره آل عمران در آیات مقدمه سوره بقره و امتدادات معانی محورش (مقدمه سوره بقره) تفصیل داده شده بود، آیات این سوره (نساء) هم در آیات بعد از مقدمه سوره بقره (قسم اول سوره بقره) و امتدادات معانی این محور تفصیل داده خواهد شد. در حقیقت سوره نساء در زیر نور سوره آل عمران بحث طریق تحقق تقوا و ایمان و عمل صالح را با مفهوم وسیع تری بیان می کند. همچنین سوره مائده هم در زیر نور سوره آل عمران مفهوم وسیع تری از بحث کفر و نفاق ارائه می کند به همین دلیل است که مشاهده می شود معانی که در سوره آل عمران بیان شده بود، در سوره نساء و مائده هم تکرار می شوند.

بعد از مقدمه سوره بقره، مقطع اول از قسم اول این سوره قرار دارد که ما پیش از این، این مقطع را به عنوان مقطع طریقین (دو راهی) معرفی کردیم به این معنی که در این مقطع طریق تقوا و طریق ضلالت معرفی می شود.این سوره (نساء) و سوره های مائده و انعام در این مقطع تفصیل داده خواهند شد به این صورت که پنج آیه اول این مقطع در سوره نساء تفصیل داده می شوند، دو آیه بعدی محور سوره مائده هستند و دو آیه بعد از آن هم محور سوره انعام. مقطع طریقین با آیه « وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ» به پایان می رسد. سوره نساء هم با آیه ای با همین مضمون به پایان می رسد و این نشان می دهد که سوره نساء علاوه بر اینکه در 5 آیه ابتدایی مقطع طریقین تفصیل داده شده، در آیات بعدی هم تفصیل داده می شود.

سوره نساء برای سوره های مائده و انعام در حکم مقدمه ورود به بحث است و مطالبی را قبل از ورود به مقطع طریقین بیان می کنند و اساسی را برای تفصیل دو سوره بعدی بنا می نهد.

این سوره آنچه که داخل در تقوا است را شرح می دهد و طریق رسیدن به تقوا را بیان می کند و همچنین بحث ایمان و عمل صالح و موضع قرآن و رسول الله صلی الله علیه و آله درباره ایمان و عمل صالح را شرح می دهد. به همین دلیل این سوره با آیه « یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ» شروع می شود. این سوره تفصیلی از سوره بقره است و همانگونه که در محورش تفصیل داده شده، در امتدادات معانی محورش و ارتباطات محورش هم تفصیل داده می شود. به عنوان مثال در سوره بقره، وصیت به عنوان یک واجب معرفی شده، در این سوره تفصیل این مطلب بیان می شود یا در سوره بقره جنگ و قتال به عنوان یک واجب معرفی شده، در این سوره تفصیلاتی در شأن آن بیان می شود.

در پنج آیه محور سوره نساء حکمت امر به عبادت بیان شده و آن حکمت کسب تقوا است « لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» و تقوا با کفر و نفاق منافات دارد. تقوا در ابتدای سوره بقره به این صورت ذکر شده: « ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدىًلِلْمُتَّقِینَ» و یک مقطع کامل در سوره نساء در مورد اطاعت از خدا و رسولش صلی الله علیه و آله آمده و در بیش از یک مقطع در این سوره بحث ایمان و چیزهایی که منافی ایمان است و بحث کفر و نفاق مطرح شده و این ارتباط سوره نساء به محورش در سوره بقره است.

این سوره از سیزده مقطع تشکیل شده که هر یک از این سیزده مقطع، وحدت خاص خودشان را دارند اما بین مقطع قبل و بعد، ارتباطاتی وجود دارد و بین مقاطع سوره هم روابط متعددی دیده می شود و به صورت کلی، این سوره با همه مقاطعش یک کل متکامل را تشکیل می دهد.

سوره مائده

مائده: روشن کردن مسأله «فسق» به عنوان طریق کفر و نفاق برای آزاد کردن مردم از این اخلاق و  دعوت آنها به مقابله با این رذیله

محور سوره: 26-27 سوره بقره

إِنَّ اللَّهَ لاَ یَسْتَحْیِی أَنْ یَضْرِبَ مَثَلاً مَا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا فَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ أَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا فَیَقُولُونَ مَا ذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهٰذَا مَثَلاً یُضِلُّ بِهِ کَثِیراً وَ یَهْدِی بِهِ کَثِیراً وَ مَا یُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفَاسِقِینَ‌ (26)

خداوند از این که (به موجودات ظاهرا کوچکی مانند) پشه، و حتی کمتر از آن، مثال بزند شرم نمی‌کند. (در این میان) آنان که ایمان آورده‌اند، می‌دانند که آن، حقیقتی است از طرف پروردگارشان؛ و اما آنها که راه کفر را پیموده‌اند، (این موضوع را بهانه کرده) می‌گویند: «منظور خداوند از این مثل چه بوده است؟!» (آری،) خدا جمع زیادی را با آن گمراه، و گروه بسیاری را هدایت می‌کند؛ ولی تنها فاسقان را با آن گمراه می‌سازد!

الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولٰئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ‌ (27)

فاسقان کسانی هستند که پیمان خدا را، پس از محکم ساختن آن، میشکنند؛ و پیوندهایی را که خدا دستور داده برقرار سازند، قطع نموده، و در روی زمین فساد میکنند؛ اینها زیانکارانند.

پیش از این بیان شد که مقطع اول از قسم اول سوره بقره که بعد از مقدمه سوره بقره واقع شده، با عنوان مقطع طریقین (طریق تقوا و طریق ضلالت و گمراهی) شناخته می شود. در مقدمه سوره بقره، بحث متقین و کافرین و منافقین بیان شده و در این مقطع (مقطع طریقین) طریق تقوا و طریق کفر و نفاق توضیح داده می شوند. پنج آیه ابتدایی این مقطع (مقطع طریقین) که در توضیح طریق تقوا بودند، در سوره نساء تفصیل داده شد و این آیات، محور سوره نساء بودند. بعد از پنج آیه ابتدایی این مقطع، دو آیه می آید که این دو آیه محور سوره مائده هستند. در ادامه هم دو آیه دیگر می آید که آن دو آیه محور سوره انعام خواهند بود. دو آیه ای که محور سوره مائده هستند، درباره فسق، به عنوان طریقی به سوی کفر و نفاق بحث می کنند و دو آیه بعدی که محور سوره انعام خواهند بود، با کافرین درباره کفرشان مناقشه می کنند و علیه آنها، از خلال نعمت های خداوند و مظاهر زندگی دنیایی حجت هایی اقامه می شود.

در آیه محور این سوره، چند چیز به عنوان طریق کفر و نفاق بیان شده: نقض عهد، قطع پیوند هایی که خداوند به برقراری آنها دستور داده (عدم پذیرش ولایت)، افساد در زمین. در ادامه هم بیان شده که اینها فاسق و زیانکار و کافر و منافقند. سوره مائده برای آزاد کردن مردم از این اخلاق بیان می شود و در زمینه آزاد کردن مردم از این اخلاق تفصیل داده می شود و به مقابله با آن دعوت می کند به همین دلیل این سوره با آیه: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَوْفُوابِالْعُقُودِ» شروع می شود چرا که در آیه محور سوره آمده بود: «الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثاقِهِ»

در این سوره نمونه هایی از نقض عهد با خدا بیان شده و به وفای به عهد ها تذکر داده می شود. همچنین در این سوره نسبت به برقراری پیوند هایی که خدا به برقرار کردن آنها دستور داده، امر می کند به همین دلیل در این سوره بحث ولایت خدا و رسولش صلی الله علیه و آله و مومنین علیهم السلام بیان می شود و به این ترتیب ارتباط این بحث با آیه: « وَیَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ» در محور این سوره در سوره بقره روشن می شود.

همچنین در این سوره بحثی درباره کسانی که در زمین فساد می کنند و قتل انجام می دهند و آتش جنگ را روشن می کنند و... بیان شده که ارتباط این بحث با: « وَیُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ» در محور این سوره مشخص است.

به این ترتیب سوره مائده در بحث نقض عهد، ولایت پذیری (قطع نکردن پیوند هایی که خداوند به برقراری آنها دستور داده)، و موضوع افساد در زمین تفصیل داده شده و هدفش هم آزاد سازی انسان از این اخلاق فاسد (فسق)است و در این سوره دستوراتی بیان می شو که اگر انسان آنها را رعایت کندف نه از زیانکاران خواهد بود و نه از فاسقین به عبارت دیگر نه از منافقین خواهد بود و نه از کافرین. به این ترتیب این سوره (مائده)، سوره نساء را در بحث تقوا تکمیل می کند چرا که در این سوره مطالبی بیان می شود که جزو تقوا نیست و به این ترتیب بحث تقوا با شناخت اضدادش بیشتر شناخته می شود.

این سوره از سه قسم و یک خاتمه تشکیل شده که قسم اول با آیه «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» شروع شده و دو قسم بعدی با آیه: «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ» شروع می شوند. قسم اول از سه مقطع تشکیل شده و قسم دوم از دو مقطع و قسم سوم هم از دو مقطع تشکیل شده و در انتها هم خاتمه، به عنوان یک مقطع می آید.

در قسم اول این سوره تمرکز اصلی و اساسی بر بحث وفای به عهد و برقراری پیوند هایی که خداوند به برقراری آنها دستور داده (ولایت پذیری) و نهی از افساد در زمین است. در این قسم، طریق هدایت و طریق ضلالت و گمراهی مشخص و مرز بندی می شوند.

قسم دوم، با نهی از ناراحتی بر کسانی که در کفر ورزیدن سبقت می گیرند شروع می شود و در ادامه این قسم طریق ضلالت و گمراهی بیشتر شناسانده می شود و موضوع التزام به کتاب الهی و موضوع برقراری پیوندهایی که خداوند به برقرار کردن آنها دستور داده (ولایت پذیری) به صورت عمیق تر بیان می شوند.

در قسم سوم، بحث بلاغ بیان شده و بر مبنای مطالبی که در دو قسم قبل بیان شد، رسول الله صلی الله علیه و آله به بلاغ امر می شود. این قسم از دو مقطع تشکیل شده که در مقطع اول بحث ابلاغ رسالت به اهل کتاب بیان می شود و در مقطع دوم هم بحث ابلاغ رسالت به اهل ایمان بیان می شود.

در خاتمه سوره هم نتیجه ابلاغ رسالت از خلال نمایش نمایی از مشاهد روز قیامت بیان می شود. نمایی از روز قیامت که در آن خداوند از رسولانش علیهم السلام درباره موقف و موضع اقوامشان درباره ابلاغ رسالت سوال می کند و در این نما، بحث عیسی علیه السلام با حواریون را به طور خاص بیان می کند.

سوره انعام

انعام: مناقشه با کافرین درباره کفرشان و اقامه حجت بر علیه آنان- تفصیل مباحث عقیدتی در اسلام

محور سوره: آیات 28-29 سوره بقره

کَیْفَ تَکْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ کُنْتُمْ أَمْوَاتاً فَأَحْیَاکُمْ ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یُحْیِیکُمْ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ‌ (28)

چگونه به خداوند کافر می‌شوید؟! در حالی که شما مردگان (و اجسام بی‌روحی) بودید، و او شما را زنده کرد؛ سپس شما را می‌میراند؛ و بار دیگر شما را زنده می‌کند؛ سپس به سوی او بازگردانده می‌شوید. (بنابر این، نه حیات و زندگی شما از شماست، و نه مرگتان؛ آنچه دارید از خداست).

هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُمْ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْ‌ءٍ عَلِیمٌ‌ (29)

او خدایی است که همه آنچه را (از نعمتها) در زمین وجود دارد، برای شما آفرید؛ سپس به آسمان پرداخت؛ و آنها را به صورت هفت آسمان مرتب نمود؛ و او به هر چیز آگاه است.

پیش از این بیان شد که سوره های نساء، مائده و انعام در مقطع اول از قسم اول سوره بقره (مقطع طریقین) تفصیل داده شده اند. همچنین بیان شد که سوره انعام در دو آیه انتهایی این مقطع تفصیل داده شده است (آیات 28-29).اگر به آیات سوره انعام هم نگریسته شود، تشابهات زیادی با آیات محور این سوره یافت می شود، مثلا آیه دوم سوره انعام در مورد خالقیت خداوند صحبت می کند و در آیه محور سوره داریم: «وَ کُنْتُمْ أَمْوَاتاً فَأَحْیَاکُمْ» همچنین می توان به آخرین آیه این سوره هم اشاره کرد. علاوه بر این، دومین آیه محور سوره می فرماید: «هو الذی» و در سوره انعام هم بسیاری از آیات با « وهو» شروع می شوند (آیات: 3، 18، 60، 61، 73، 97، 98، 99، 141،165).

آیات محور سوره در سیاق آیه: « یا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِراشاً ... فَلا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ» بیان شده اند و به این ترتیب مقصود اصلی محور این سوره، مناقشه با کافرین در مورد خداوند و اقامه حجت بر علیه آنها در سیاق امر به عبادت خداوند و یگانه دانستن اوست. به این ترتیب سوره انعام که تفصیل این محور است نیز با همین سیاق تفصیل داده می شود.

این سوره از دو قسم تشکیل شده که قسم اول آن از سه مقطع و قسم دوم از دو مقطع تشکیل شده اند. همانطور که بیان شد، بسیاری از آیات این سوره با «و هو» شروع می شوند و یکی از علاماتی که به وسیله آن می توان بسیاری از مقاطع این سوره را تشخیص داد، این است که بسیاری از مقاطع این سوره، آغاز و پایان مشابهی دارند. علاوه بر این علامات لفظی، از علامات معنایی هم جهت شناخت ابتدا و انتهای مقاطع استفاده شده.

در این سوره همه مظاهر کفر و شرک به خداوند تقبیح می شود و مفهوم «بازگشت به سوی خداوند» به انسان تذکر داده می شود. در این سوره بیان می شود که چگونه خداوند این زمین و مافیها را برای انسان خلق کرد و در مقابل اعمال کافران ذکر می شود که مخالف این هدف است و به همین دلیل با آنها مناقشه می شود و حجت هایی علیه آنها اقامه می شود تا مردم خداوند را به حق معرفتش بشناسند و تقوای او را رعایت کنند و متقی شوند و به این ترتیب جریانی که در سوره نساء شروع شده بود و در سوره مائده ادامه پیدا کرده بود، با این سوره کامل می شود.

سوره اعراف

سوره اعراف: بیان نمونه هایی از هدایت هایی که خداوند بر امتها نازل کرده و موقف امتها در مقابل این هدایت ها. عبرتی برای امت رسول الله صلی الله علیه و آله

محور سوره: آیه 38 سوره بقره: مقطع دوم از قسم اول سوره بقره (مقطع حضرت آدم ع)

قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِیعاً فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدًى فَمَنْ تَبِعَ هُدَایَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لاَ هُمْ یَحْزَنُونَ‌ (38)

گفتیم: «همگی از آن، فرود آیید! هرگاه هدایتی از طرف من برای شما آمد، کسانی که از آن پیروی کنند، نه ترسی بر آنهاست، و نه غمگین شوند.»

مشاهده شد که سوره آل عمران در بیست آیه اول سوره بقره تفصیل داده شد و پس از آن سه سوره نساء، مائده و انعام در آیات بعدی تا آیه 29 (مقطع طریقین) تفصیل داده شدند. پس از سوره انعام، این سوره (اعراف) در مقطع جدیدی در سوره بقره تفصیل داده می شود و آن مقطعی است که بحث داستان حضرت آدم علیه السلام بیان می شود و با این آیه شروع می شود: «قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْها جَمِیعاً فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدىً فَمَنْ تَبِعَ هُدایَ فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاهُمْ یَحْزَنُونَ* وَالَّذِینَ کَفَرُوا وَکَذَّبُوا بِآیاتِنا أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ». با دقت در آیه محور این سوره و آیه سوم سوره اعراف، که می فرماید: «اتَّبِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ» ارتباط بین این سوره و محورش مشخص می شود.

سوره اعراف از یک مقدمه تشکیل شده و در ادامه داستان حضرت آدم علیه السلام بیان می شود و سپس داستان اقوام دیگر، نوح و عاد و ثمود و لوط و شعیب علیهم السلام بیان شده و در ادامه داستان حضرت موسی علیه السلام و فرعون بیان می شود و سپس داستان بنی اسرائیل بعد از خروج از مصر و سپس مواجهه با فرعون بیان می شود.

کسی که در این معانی تامل کند، مشاهده خواهد کرد که اینها نمونه هایی از هدایت هستند که خداوند در خلال قرون بر امت ها نازل کرده و در این داستان ها، موقف و موضع این امت ها در مقابل این هدایت مشخص می شود و عاقبت امرشان نیز روشن می شود و همه اینها به مثابه درسی برای این امت است. به این ترتیب می توان به این نتیجه رسید که این سوره تفصیل بخش خاصی از محورش است که می فرماید: «فَمَنْ تَبِعَ هُدایَ فَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْوَلا هُمْ یَحْزَنُونَ وَالَّذِینَ کَفَرُوا وَکَذَّبُوا بِآیاتِنا أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَ» در صورتی که قبل از این آیه در سوره بقره، داستان حضرت آدم علیه السلام و بعد از آن هم داستان بنی اسرائیل بیان شده و مشاهده می شود که داستان حضرت آدم علیه السلام و بنی اسرائیل در این سوره در خدمت محور خاص سوره قرار گرفته اند.

این سوره از ابتدا یک امر را بیان می کند « اتَّبِعُوا» و در ادامه آن را تفصیل می دهد. در این تفصیل به اعماق تاریخ رجوع می کند و آن را بررسی می کند تا به رسالت خاتم رسل می رسد. در این سوره در ابتدا اصل مساله و قاعده بحث مشخص شده و سپس داستان شروع می شود و نمونه هایی بیان می شود تا به رسالت خاتم رسل می رسد. در خلال بیان داستان ها، هشدار و انذار می دهد و غفلت و اهل آن را تقبیح می کند و بر علیه معرضین و روی گردانان حجت هایی را اقامه می کند و نشانه های مسیر مستقیم را برای اهل هدایت مشخص می کند. در این سوره، هر آیه، آیه قبل را تکمیل می کند و همه آیات در راستای ایجاد یقین به حقانیت رسالت رسول الله صلی الله علیه و آله و وجوب اطاعت از ایشان و تبعیت از هدایتی که بر ایشان نازل شده «قرآن» و تبعیت از دعوت و دین و شریعت ایشان قرار دارند.

بین ابتدا و انتهای این سوره، ارتباطاتی وجود دارد: در ابتدای سوره بحثی درباره تبعیت از قرآن و هشدار نسبت به تبعیت از شیطان و وصف ملائکه خداوند به اطاعت مطلق از ایشان بیان شده و در آخر سوره به شنیدن قرآن و پناه بردن از شر شیطان و ثناء ملائکه الهی امر می کند.

این سوره از سه قسم تشکیل شده که قسم اول از یک مقدمه (که مقدمه سوره است) و یک مقطع، قسم دوم از چهار مقطع و قسم سوم از دو مقطع تشکیل شده اند.

سوره انفال

انفال: تعلیم عوامل پیروزی و شکست به امت مومن و بیان یک مصداق (غزوه بدر)

محور سوره: 216-218 خصوصا آیه 217 سوره بقره

کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ کُرْهٌ لَکُمْ وَ عَسَى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ‌ (216)

جهاد در راه خدا، بر شما مقرّر شد؛ در حالی که برایتان ناخوشایند است. چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آن که خیرِ شما در آن است. و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شرِّ شما در آن است. و خدا می‌داند، و شما نمی‌دانید.

یَسْأَلُونَکَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِیهِ قُلْ قِتَالٌ فِیهِ کَبِیرٌ وَ صَدٌّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَ کُفْرٌ بِهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ إِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَکْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ وَ الْفِتْنَةُ أَکْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَ لاَ یَزَالُونَ یُقَاتِلُونَکُمْ حَتَّى یَرُدُّوکُمْ عَنْ دِینِکُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا وَ مَنْ یَرْتَدِدْ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَیَمُتْ وَ هُوَ کَافِرٌ فَأُولٰئِکَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ أُولٰئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ‌ (217)

از تو، در باره جنگ کردن در ماه حرام، سؤال می‌کنند؛ بگو: «جنگ در آن، (گناهی) بزرگ است؛ ولی جلوگیری از راه خدا (و گرایش مردم به آیین حق) و کفر ورزیدن نسبت به او و هتک احترام مسجد الحرام، و اخراج ساکنان آن، نزد خداوند مهمتر از آن است؛ و ایجاد فتنه، (و محیط نامساعد، که مردم را به کفر، تشویق و از ایمان بازمی‌دارد) حتّی از قتل بالاتر است. و مشرکان، پیوسته با شما می‌جنگند، تا اگر بتوانند شما را از آیینتان برگردانند؛ ولی کسی که از آیینش برگردد، و در حال کفر بمیرد، تمام اعمال نیک (گذشته) او، در دنیا و آخرت، برباد می‌رود؛ و آنان اهل دوزخند؛ و همیشه در آن خواهند بود.

إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ الَّذِینَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُولٰئِکَ یَرْجُونَ رَحْمَةَ اللَّهِ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ‌ (218)

کسانی که ایمان آورده و کسانی که هجرت کرده و در راه خدا جهاد نموده‌اند، آنها امید به رحمت پروردگار دارند و خداوند آمرزنده و مهربان است.

 

محور این سوره آیه 216-218 سوره بقره است: در سه آیه محور این سوره (216-218 سوره بقره) این مباحث مطرح شده: امر به قتال و جنگ، اعلام وجوب جنگ، سوال در مورد یکی از حالاتی که در جنگ رخ می دهد و بیان پاداش کسانی که از این امر تبعیت می کنندو به این واجب عمل می کنند.

ارتباط سوره های انفال و توبه

در مورد سوره های انفال و توبه گفته شده که این دو، یک سوره هستند، چرا که بین آنها بسم الله هم نیامده. این دو سوره در حکم یک سوره هستند. در سوره انفاق بحث وجوب قتال و جنگ مطرح می شود و سوره توبه، منشور جنگ در اسلام است و مبتنی بر همان مبانی است که در سوره انفال بیان شده.

شکی نیست که این واجب (قتال) با موضوعات متعدد فردی و اقتصادی و اجتماعی و... مرتبط است به همین دلیل مشاهده می شود که سوره انفال با لفظ «یسألونک» شروع می شود یعنی همان لفظی که آیه 217 سوره بقره(محور این سوره) هم با آن لفظ آغاز می شود در هر حال سوره انفال در تفصیل قضایای مرتبط با جنگ و قتال ادامه پیدا می کند. سپس سوره توبه هم در همین موضوع و بر همین محور تفصیل داده می شود.

درباره سوره انفال

سوره انفال مدنی و دارای 75 آیه است. همانطور که بیان شد، محور این سوره سه آیه 216-218 سوره بقره است. در این سوره بیان می شود که قتال و جنگ برای مسلمین خیر است. همچنین در این سوره مطالب مهمی و کاربردی در مورد قتال و جنگ برای مسلمین بیان شده مطالبی از قبیل: اطاعت و تبعیت، انضباط، ثبات قدم، کتمان سر، تقوا، آداب جنگ و صلح و... همچنین در این سوره  واجباتی که بر عهده حاکم اسلامی هست نیز بیان می شود. از سوی دیگر در این سوره احکامی که به جنگ و قتال ارتباط دارد نیز بیان می شود. علاوه بر این، در این سوره مطالب دیگری هم بیان شده که مشاهده خواهیم کرد.

پیش از این هم بیان شد که سوره توبه، ادامه و استمرار سوره انفال است و در آیات محور همین سوره تفصیل داده شده. در این سوره انفال مباحث بنیادی و مبنایی در مورد قتال بیان می شود و در سوره توبه تفصیل مطالب این سوره بیان شده و به قتال و جنگ امر می شود. به عبارتی سوره انفال مباحث اساسی و بنیادی را مطرح می کند و سوره توبه به مثابه منشور جنگ است.

این سوره تفصیل سه آیه در سوره بقره است، از آیه ای که قتال و جهاد را واجب کرده (216) تا دو آیه بعد از آن. در این سوره بیان می شود که خیر مسلمین در جهاد است و جهاد برای مسلمین خیر است و همچنین مباحث اصلی مرتبط با موضوع جهاد نیز در این سوره تفصیل داده شده. مباحثی از قبیل: اطاعت، انضباط، ثبات قدم،  کتمان سر و راز داری، تقوا، آداب مواجهه با دشمن، لزوم کسب آمادگی کامل در زمان صلح.

همچنین در این سوره فرائض و واجبات رهبری امت اسلامی نیز بیان می شود.

این سوره از دو قسم اصلی تشکیل شده که:

        قسم اول از مقدمه و دو مقطع تشکیل شده که:

        مقدمه این سوره از چهار آیه تشکیل شده که در آن حقیقت ایمان تبیین شده و مومنین را به رفتن به سوی کمال ترغیب می کند.

        در مقطع اول نمایی از غزوه بدر ارایه می شود و بحثی درباره غنائمی که به دست مسلمانان می افتد بیان می شود و مومنین را به جهاد ترغیب می کند.

        مقطع دوم 5 ندا به مومنین داده می شود که همه آنها با صیغه «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» شروع می شوند. این دستورات برای رسیدن مومنین به نصر و نصرت الهی بیان می شوند. این دستورات عبارتند از: ثبات قدم در معرکه، انضباط، اجابت دعوت، خیانت نکردن و تقوا

        قسم دوم از دو مقطع و یک خاتمه تشکیل شده است که:

        مقطع اول این قسم (همانند مقطع اول قسم اول) با خطاب به رسول الله صلی الله علیه و آله شروع شده و درباره رفتارهای کافرین با رسول الله صلی الله علیه و آله قبل از معرکه بدر بحث می کند و با بحثی درباره جنگ بدر به پایان می رسد.

        مقطع دوم این قسم هم شبیه مقطع دوم قسم اول است و در این مقطع هم مجموعه ای از ندا ها ذکر شده ولی این بار این نداها متنوع تر هستند و بعضی از آنها با صیغه «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» هستند و بعضی دیگر با صیغه «یاأَیُّهَا النَّبِیُّ». در این مقطع سه دستور به فرمانده و 4 دستور به پیروان و سربازانش داده می شود.

        سپس خاتمه سوره ذکر شده و در آن مجموعه ای از مطالب به عنوان جمع بندی بیان می شود. در این بخش، مصداقی از حقیقت ایمان بیان می شود (در مقدمه توصیفی از حقیقت ایمان مطرح شد و در خاتمه مصداقی از این حقیقت بیان می شود) و مردم را از نظر ایمان و هجرت به چهار دسته تقسیم می کند.

سوره توبه

توبه: ارائه «منشور جهاد» به مسلمین از خلال مسائلی که در «غزوه تبوک» پیش آمده

محور سوره: 216-218 سوره بقره- آیه قتال و دو آیه بعد از آن

کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ کُرْهٌ لَکُمْ وَ عَسَى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ‌ (216)

جهاد در راه خدا، بر شما مقرّر شد؛ در حالی که برایتان ناخوشایند است. چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آن که خیرِ شما در آن است. و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آنکه شرِّ شما در آن است. و خدا می‌داند، و شما نمی‌دانید.

یَسْأَلُونَکَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِیهِ قُلْ قِتَالٌ فِیهِ کَبِیرٌ وَ صَدٌّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَ کُفْرٌ بِهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ إِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَکْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ وَ الْفِتْنَةُ أَکْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَ لاَ یَزَالُونَ یُقَاتِلُونَکُمْ حَتَّى یَرُدُّوکُمْ عَنْ دِینِکُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا وَ مَنْ یَرْتَدِدْ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَیَمُتْ وَ هُوَ کَافِرٌ فَأُولٰئِکَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ أُولٰئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ‌ (217)

از تو، در باره جنگ کردن در ماه حرام، سؤال می‌کنند؛ بگو: «جنگ در آن، (گناهی) بزرگ است؛ ولی جلوگیری از راه خدا (و گرایش مردم به آیین حق) و کفر ورزیدن نسبت به او و هتک احترام مسجد الحرام، و اخراج ساکنان آن، نزد خداوند مهمتر از آن است؛ و ایجاد فتنه، (و محیط نامساعد، که مردم را به کفر، تشویق و از ایمان بازمی‌دارد) حتّی از قتل بالاتر است. و مشرکان، پیوسته با شما می‌جنگند، تا اگر بتوانند شما را از آیینتان برگردانند؛ ولی کسی که از آیینش برگردد، و در حال کفر بمیرد، تمام اعمال نیک (گذشته) او، در دنیا و آخرت، برباد می‌رود؛ و آنان اهل دوزخند؛ و همیشه در آن خواهند بود.

إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ الَّذِینَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُولٰئِکَ یَرْجُونَ رَحْمَةَ اللَّهِ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ‌ (218)

کسانی که ایمان آورده و کسانی که هجرت کرده و در راه خدا جهاد نموده‌اند، آنها امید به رحمت پروردگار دارند و خداوند آمرزنده و مهربان است.

محورش همان محور سوره انفال است/ منشور قتال/ تفصیل مطالب سوره انفال

همانطور که در مقدمه سوره انفال بیان شد، این سوره امتداد سوره انفال است و در تفصیل سه آیه مربوط به جهاد در سوره بقره (آیات 216-218) با سوره انفال مشارکت و همکاری می کند به این صورت که در سوره انفال مباحث نظری و عملی مربوط به بحث جهاد و قتال مطرح شده بود و این سوره منشور جهاد و قتال و جنگ است به طوری که اگر کسی بخواهد بحث جنگ و جهاد در اسلام را به صورت نظری و عملی متوجه شود، باید هر دو سوره انفال و توبه را بخواند و به مطالب آنها ملتزم باشد و به آنها عمل کند.

بحث وجوب قتال در آیات 216-218 سوره بقره بیان می شود و در سوره های انفال و توبه مشخص می شود که با چه کسانی باید جهاد کرد و ملزومات این جهاد چیست و شروط مادی و فردی آن چیست و چه احکامی دارد، چه کسی به عهدش وفا می کند و بحث غنائم و غیر آن چگونه حل می شود و... و همه این مسائل از خلال تطبیق عملی واجب جهاد در زمان رسول الله صلی الله علیه و آله قابل حل است. به همین دلیل مباحث سوره انفال حول مباحث مطرح شده در جنگ «بدر» بیان شده بود و مباحث سوره توبه حول مباحث مطرح شده در جنگ «تبوک» بیان می شود.

این سوره از سه قسم تشکیل شده:

در قسم اول به برائت از مشرکین امر شده و همچنین ولایت کافرین تحریم شده و به کشتن و از بین بردن مشرکین و اهل کتاب امر شده. در حقیقت قسم اول، قسمی است که در آن مقدمات اصلی بیان می شود، مقدماتی که برای جنگ و جهاد به آنها نیاز است. به همین دلیل این مقدمات در قسمی بیان می شود که یک فرمان عام می دهد.

سوره محمد (قتال)

سوره محمد (قتال): وجوب قتال دشمنان خدا و بیان علت و حکمت آن

محور سوره: 27 سوره بقره

الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولٰئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ‌ (27)

فاسقان کسانی هستند که پیمان خدا را، پس از محکم ساختن آن، میشکنند؛ و پیوندهایی را که خدا دستور داده برقرار سازند، قطع نموده، و در روی زمین فساد میکنند؛ اینها زیانکارانند.

 

محور سوره احقاف 6 آیه بعد از مقدمه سوره بقره بود که با آیه «و ما یضل به الا الفاسقین» خاتمه می یافت و همانطور که مشاهده شد، انتهای هر دو مقطعش با ذکری از کلمه فسوق به پایان می رسید.

بعد از شش آیه بعد از مقدمه سوره بقره، این آیه می آید «الذین ینقضون عهد الله من بعد میثاقه» و بعد از سوره احقاف هم سوره قتال (محمد) با کلمه «الذین» شروع می شود. پس همانطور که آیه 27 سوره بقره فسوق را شرح می دهد، سوره قتال هم در مورد فسوق بحث می کند و روشهای مقابله با آن را بیان کرده و به اهل ایمان بیان می کند که در مقابل فسوق و اهل فسق چه برخوردی داشته باشند.

با توجه به اینکه آیه 27 ادامه آیه 26 سوره بقره است و در هر دو آیه بحث از فسوق است. «ان الله لا یستحیی ان یضرب مثلا ما بعوضه ... اولئک هم الخاسرون»

اگر اینکه این آیه محور سوره قتال است صحیح باشد، پس سوره قتال در محور سوره مائده تفصیل داده شده و به این ترتیب تشابهی بین آیات سوره قتال و سوره مائده مشاهده می شود.

خلاصه سوره: با کافرین قتال کنید، خدا را یاری کنید، خدا و رسولش را اطاعت کنید، از اسلام مرتد نشوید چرا که اصل؛ قتال بین صف مومنین و کافرین است.

سوره فتح

سوره فتح: کیفیت نزول نصر خداوند بر رسولش ص و بر مومنین

محور سوره: 213-214 سوره بقره

کَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ وَ مَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلاَّ الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَ اللَّهُ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ‌ (213)

مردم (در آغاز) یک دسته بودند؛ (و تضادی در میان آنها وجود نداشت. بتدریج جوامع و طبقات پدید آمد و اختلافات و تضادهایی در میان آنها پیدا شد، در این حال) خداوند، پیامبران را برانگیخت؛ تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانی، که به سوی حق دعوت می‌کرد، با آنها نازل نمود؛ تا در میان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داوری کند. (افراد باایمان، در آن اختلاف نکردند؛) تنها (گروهی از) کسانی که کتاب را دریافت داشته بودند، و نشانه‌های روشن به آنها رسیده بود، به خاطر انحراف از حق و ستمگری، در آن اختلاف کردند. خداوند، آنهایی را که ایمان آورده بودند، به حقیقت آنچه مورد اختلاف بود، به فرمان خودش، رهبری نمود. (امّا افراد بی‌ایمان، همچنان در گمراهی و اختلاف، باقی ماندند.) و خدا، هر کس را بخواهد، به راه راست هدایت می‌کند.

أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَ الضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتَّى یَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلاَ إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ‌ (214)

آیا گمان کردید داخل بهشت می‌شوید، بی‌آنکه حوادثی همچون حوادث گذشتگان به شما برسد؟! همانان که گرفتاریها و ناراحتیها به آنها رسید، و آن چنان ناراحت شدند که پیامبر و افرادی که ایمان آورده بودند گفتند: «پس یاری خدا کی خواهد آمد؟!» (در این هنگام، تقاضای یاری از او کردند، و به آنها گفته شد:) آگاه باشید، یاریِ خدا نزدیک است!

 

مشاهده شد که محور سوره محمد (قتال) آیه:«الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثاقِهِ وَیَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَیُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ» بود.

محور سوره فتح در اوایل قسم سوم سوره بقره قرار دارد: «کانَ  النَّاسُ  أُمَّةً  واحِدَةً  فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلَّا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُبَغْیاً بَیْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ* أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا یَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّى یَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُمَتى نَصْرُ اللَّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ (البقرة: 213: 214)» به این دلیل که:

        در آیه های محور سوره فتح از سوره بقره آمده: فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ در سوره فتح مشاهده می شود: إِنَّا أَرْسَلْناکَ شاهِداً وَمُبَشِّراً وَنَذِیراً.

        در آیه های محور سوره فتح از سوره بقره آمده: وَاللَّهُ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ در سوره فتح مشاهده می شود: وَیَهْدِیَکَ صِراطاً مُسْتَقِیماً.

        در آیه های محور سوره فتح از سوره بقره آمده: أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ در سوره فتح مشاهده می شود: لِیُدْخِلَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ ...

        در آیه های محور سوره فتح از سوره بقره آمده: حَتَّى یَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتى نَصْرُ اللَّهِ در سوره فتح مشاهده می شود: مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ إِنَّا فَتَحْنا لَکَ فَتْحاً مُبِیناً ... وَیَنْصُرَکَ اللَّهُ نَصْراً عَزِیزاً.

        در آیه های محور سوره فتح از سوره بقره آمده: أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ در سوره فتح مشاهده می شود: فَجَعَلَ مِنْ دُونِ ذلِکَ فَتْحاً قَرِیباً...

        بعد از دو آیه محور سوره فتح از سوره بقره آیه ای درباره انفاق بحث می کند، و سپس آیه ای از قتال، سپس می فرماید: «یَسْئَلُونَکَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرامِ قِتالٍ فِیهِ قُلْ قِتالٌ فِیهِ کَبِیرٌ وَصَدٌّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَکُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرامِوَإِخْراجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَکْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ .. (البقرة: 217) در سوره فتح بیانی درباره مسجد الحرام وجود دارد: «لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْیا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرامَ إِنْ شاءَ اللَّهُ آمِنِینَ .. ، هُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا وَصَدُّوکُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ ..

..........

در سوره فتح کیفیت نزول نصر خداوند بر رسولش و بر مومنین بیان شده و ویژگیهایی که نیاز است مومنین داشته باشند تا نصر الهی بر آنها نازل شود بیان خواهد شد. این سوره تکمیل مباحث سوره قتال است که فرموده بود: «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ» در این سوره می فرماید: «إِنَّا فَتَحْنا لَکَ فَتْحاً مُبِیناً»

.............

این سوره با مقدمه ای شروع می شود که صلح حدیبیه را فتح مبین می خواند و حکمت خداوند را در این فتح بیان می کند و آن این است که خداوند برای رسولش مغفرت و اتمام نعمت و هدایت و پیروزی را خواسته است. سپس انزال سکینه بر مومنین قبل از صلح و بعد از آن را ذکر می کند و حکمت آن را زیادشدن ایمان در دلهایشان بیان می کند تا نتیجه اش ورود مومنین به بهشت عذاب شدن کافرین به آتش جهنم باشد.و اینگونه سوره معانی اجمالی را بیان می کند تا بفهماند که از ابتدای اتفاقاتی که روز حدیبیه اتفاق افتاد، پیروزی بود و عاقبت برای رسول الله ص و مومنین خیر است.

پس از این مقدمه خداوند مساله را از ابتدا بیان می کند: مساله از این قرار است که خداوند رسولش ص، محمد را فرستاد و ماموریت شهادت بر خلق و انذار و تبشیر را به ایشان داد و قرار بود که مردم به خدا و رسولش ص ایمان بیاورند و رسولش ص را یاری کنند و او را بزرگ بدارند و خداوند را منزه بدانند و در این راستا بیعت با رسول الله ص، در واقع بیعت با خداوند است.

اما منافقین از همان ابتدا از این رسول ص تخلف کردند اما مومنین صادق همراه با او بودند و زمانی که امر دایر شد بین مرگ و عدم فرار، با اطمینان بر سر بیعت خود ماندند و خداوند هم با انزال سکینه اش و فتح خیبر و غیره جزای آنها را داد. و از جمله آنها تحقق رویای رسول الله ص درباره طواف دور کعبه در سال بعد بود.

در پایان رسول الله ص را به غالب شدن دینش بر همه ادیان بشارت می دهد و در ادامه خصائص و ویژگیهای رسولش ص و مومنینی که شایسته این نصر هستند را بیان می کند.

.............

این سوره از دو مقطع تشکیل شده که هر کدام از آنها با «انا» شروع می شوند. مقطع اول: «إِنَّا فَتَحْنا لَکَ فَتْحاً مُبِیناً» و مقطع دوم: «إِنَّا أَرْسَلْناکَ شاهِداً وَمُبَشِّراً وَنَذِیراً ...»

سوره حجرات

سوره حجرات: بیان ادب سِیر جماعت مسلمین به سمت هدف- قانون اساسیِ مومنینِ مجاهد

محور سوره: 217-218 سوره بقره

یَسْأَلُونَکَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِیهِ قُلْ قِتَالٌ فِیهِ کَبِیرٌ وَ صَدٌّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَ کُفْرٌ بِهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ إِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَکْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ وَ الْفِتْنَةُ أَکْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَ لاَ یَزَالُونَ یُقَاتِلُونَکُمْ حَتَّى یَرُدُّوکُمْ عَنْ دِینِکُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا وَ مَنْ یَرْتَدِدْ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَیَمُتْ وَ هُوَ کَافِرٌ فَأُولٰئِکَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ أُولٰئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ‌ (217)

از تو، در باره جنگ کردن در ماه حرام، سؤال می‌کنند؛ بگو: «جنگ در آن، (گناهی) بزرگ است؛ ولی جلوگیری از راه خدا (و گرایش مردم به آیین حق) و کفر ورزیدن نسبت به او و هتک احترام مسجد الحرام، و اخراج ساکنان آن، نزد خداوند مهمتر از آن است؛ و ایجاد فتنه، (و محیط نامساعد، که مردم را به کفر، تشویق و از ایمان بازمی‌دارد) حتّی از قتل بالاتر است. و مشرکان، پیوسته با شما می‌جنگند، تا اگر بتوانند شما را از آیینتان برگردانند؛ ولی کسی که از آیینش برگردد، و در حال کفر بمیرد، تمام اعمال نیک (گذشته) او، در دنیا و آخرت، برباد می‌رود؛ و آنان اهل دوزخند؛ و همیشه در آن خواهند بود.

إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ الَّذِینَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُولٰئِکَ یَرْجُونَ رَحْمَةَ اللَّهِ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ‌ (218)

کسانی که ایمان آورده و کسانی که هجرت کرده و در راه خدا جهاد نموده‌اند، آنها امید به رحمت پروردگار دارند و خداوند آمرزنده و مهربان است.

 

مقطع دوم سوره فتح (سوره قبلی) با عنوان «مشخص کردن ماموریت رسول الله ص و واجبات کسانی که این رسول به سوی آنها فرستاده شده» پیش از این بیان شد. آن مقطع با آیه: «إِنَّا أَرْسَلْناکَ شاهِداً وَمُبَشِّراً وَنَذِیراً*لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُعَزِّرُوهُ وَتُوَقِّرُوهُ وَتُسَبِّحُوهُ بُکْرَةً وَأَصِیلًا (الفتح: 8)» شروع شد و سوره فتح در فقره دومش گذری بر واجبات کسانی که این رسول به سوی آنها فرستاده شده داشت.

این سوره (سوره حجرات) آن بیان را کامل می کند. به بیان دیگر سوره حجرات تکمله سوره فتح در بیان واجبات کسانی است که این رسول ص به سوی آنها فرستاده شده. به این ترتیب سوره فتح با بیان «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِوَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ .... (فتح: 29)» به پایان رسید و سوره حجرات برای تذکر ادب در رابطه بین مومنین و رسول الله ص و بین مومنین با یکدیگر آمده.

به طور کلی سوره حجرات روش اجرایی معانی که در سوره فتح بیان شده بود را نشان می دهد. به عنوان مثال در انتهای سوره فتح بیان شده بود: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ» و در این سوره طریق تحقیق این امر را با نهی مومنین از غیبت و تجسس و... بیان می شود. یا در سوره فتح بحث از داستان حدیبیه است و اعتراضاتی که به رسول الله ص شد (هر چند این اعتراضات خاموش بود) و این سوره  با آیه:«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ ...» شروع می شود. و...

.............

سوره جاثیه (سوره ابتدایی این مجموعه) معنی هدایت به کتاب الهی را تعمیق بخشید و سوره احقاف معنی توحید را تعمیق بخشید و سوره قتال (محمد) بیان کرد که اصل قتال بین صف مومنین و کافرین است و سوره فتح بیان کرد که معرکه و جبهه مسلمین پیروز است و سوره حجرات ادب سیر جماعت مسلمین به سمت هدف را بیان می کند.

.................

از آنجا که سوره حجرات و سره فتح در یک مجموعه قرار دارند، پس محور سوره حجرات از سوره بقره، باید بعد از محور سوره فتح باشد یا محور هر دو سوره یکی باشد. با تامل در سوره حجرات و سوره برائت (توبه)متوجه می شویم که بین این دو سوره رابطه وجود دارد.

        سوره توبه با آیه: «لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ (توبه: 128)» به پایان می رسد. در سوره حجرات هم مشاهده می شود: «وَاعْلَمُوا أَنَّ فِیکُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ یُطِیعُکُمْ فِی کَثِیرٍمِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ»

        در سوره توبه بیان می شود: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ» (توبه: 119) و در سوره حجرات در تفسیر صادقین بیان می شود: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتابُوا وَجاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْوَأَنْفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُولئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ»

        در سوره توبه داریم: «الْأَعْرابُ أَشَدُّ کُفْراً وَنِفاقاً ...» (توبه:97) و در سوره حجرات: «قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا ....»

پیش از این بیان شد که سوره انفال و توبه در حکم یک سوره هستند که یک محور واحد دارند.

        سوره انفال با آیه: «یَسْئَلُونَکَ .. فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَصْلِحُوا ذاتَ بَیْنِکُمْ» شروع می شود. در سوره حجرات هم بیان شده: «وَإِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَى الْأُخْرى فَقاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّى تَفِیءَ إِلىأَمْرِ اللَّهِ»

این ارتباطات بین سوره حجرات و سوره های انفال و توبه نشان می دهد که محور سوره حجرات همان محور سوره های انفال و توبه است. پس محور سوره حجرات این سه آیه است:

«کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتالُ وَهُوَ کُرْهٌ لَکُمْ وَعَسى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَعَسى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ* یَسْئَلُونَکَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرامِ قِتالٍ فِیهِ قُلْ قِتالٌ فِیهِ کَبِیرٌ وَصَدٌّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَکُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرامِوَإِخْراجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَکْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ وَالْفِتْنَةُ أَکْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَلا یَزالُونَ یُقاتِلُونَکُمْ حَتَّى یَرُدُّوکُمْ عَنْ دِینِکُمْ إِنِ اسْتَطاعُوا وَمَنْ یَرْتَدِدْ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَیَمُتْ وَهُوَ کافِرٌ فَأُولئِکَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَأُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِیها خالِدُونَإِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هاجَرُوا وَجاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُولئِکَ یَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ» (بقره: 216 - 218).

این آیات پس از آیات محور سوره فتح بیان شده و بین این آیات و سوره حجرات ارتباطاتی وجود دارد:

        در سوره حجرات بیان شده: «أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُکُمْ وَأَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ» و در این آیات بیان شده: «فَأُولئِکَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ»

        در این آیات بیان شده: «أُولئِکَ یَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ» که این آیه با آیه «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ» ارتباط دارد.

        این آیات با دو اسم «غَفُورٌ رَحِیمٌ» ختم شده و در سوره حجرات این دو اسم زیاد تکرار شده.

پس از اینکه مطمئن شدیم که محور سوره حجرات سه آیه ای است که بیان شد، می توان فهمید که سوره حجرات آداب و سلوک و اخلاقیات صف مجاهدین و چشم انداز قتال انسانی اش را بیان می کند.

از آنجا که آیات محور سوره در سوره بقره در سیاق آیه: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّةً وَلا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ» بیان شده، پس سوره حجرات معانی از اسلام را بیان می کند که واجب است در آنها وارد شد و طریقی از شیطان را معرفی می کند که مسلمان نباید به آنها نزدیک شود. و این قانون اساسی مجاهدین و پس از آن قانون اساسی مسلمانان حقیقی است.

..............

این سوره از یک مقطع که زیر مجموعه هایی دارد تشکیل شده.

سوره ق

سوره ق: علاج دو موضوع اصلی: تکذیب و تعجب از مضمون رسالت رسول الله ص

محور سوره: 284-285 سوره بقره

لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الْأَرْضِ وَ إِنْ تُبْدُوا مَا فِی أَنْفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحَاسِبْکُمْ بِهِ اللَّهُ فَیَغْفِرُ لِمَنْ یَشَاءُ وَ یُعَذِّبُ مَنْ یَشَاءُ وَ اللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ (284)

آنچه در آسمانها و زمین است، از آنِ خداست. و (از این رو) اگر آنچه را در دل دارید، آشکار سازید یا پنهان، خداوند شما را بر طبق آن، محاسبه می‌کند. سپس هر کس را بخواهد (و شایستگی داشته باشد)، می‌بخشد؛ و هر کس را بخواهد (و مستحق باشد)، مجازات می‌کند. و خداوند به همه چیز قدرت دارد.

آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلاَئِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لاَ نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَ قَالُوا سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا غُفْرَانَکَ رَبَّنَا وَ إِلَیْکَ الْمَصِیرُ (285)

پیامبر، به آنچه از سوی پروردگارش بر او نازل شده، ایمان آورده است. (و او، به تمام سخنان خود، کاملاً مؤمن می‌باشد.) و همه مؤمنان (نیز)، به خدا و فرشتگان او و کتابها و فرستادگانش، ایمان آورده‌اند؛ (و می‌گویند:) ما در میان هیچ یک از پیامبران او، فرق نمی‌گذاریم (و به همه ایمان داریم). و (مؤمنان) گفتند: «ما شنیدیم و اطاعت کردیم. پروردگارا! (انتظارِ) آمرزش تو را (داریم)؛ و بازگشت (ما) به سوی توست.»

 

طبیعتا طبق مطالبی که پیش از این بیان شد، محور سوره ق باید بعد از محور سوره حجرات در سوره بقره باشد، با اندکی دقت این محور در آخرین آیه قسم سوم سوره بقره مشاهده می شود: «لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَما فِیالْأَرْضِ وَإِنْ تُبْدُوا ما فِی أَنْفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحاسِبْکُمْ بِهِ اللَّهُ فَیَغْفِرُ لِمَنْ یَشاءُ وَیُعَذِّبُ مَنْ یَشاءُ وَاللَّهُ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بقره: 284)»

        در این آیه بیان شده: «وَإِنْ تُبْدُوا ما فِی أَنْفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحاسِبْکُمْ بِهِ اللَّهُ» و در سوره ق می فرماید: «وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَنَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ».

        در آیه بعد از آیه محور این سوره مشاهده می شود: «سَمِعْنا وَأَطَعْنا غُفْرانَکَ رَبَّنا وَإِلَیْکَ الْمَصِیرُ (بقره: 285)» و در این سوره آمده: «إِنَّا نَحْنُ نُحْیِی وَنُمِیتُ وَإِلَیْنَا الْمَصِیرُ»

................

با توجه به معانی که در سوره های این قسم بیان شد، می توان گفت که سوره ق خاتمه قسم مثانی است. از هر مجموعه ای از مجموعه های قسم مثانی، روح و نفس و اثر و ارتباطی  در این سوره وجود دارد که به برخی از این ارتباطات اشاره می شود:

        در سوره سبأ از اولین مجموعه قسم مثانی آمده: «إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَةً لِکُلِّ عَبْدٍ مُنِیبٍ (سبا: 9)» و در سوره «یس» از مجموعه اول آمده: «إِنَّما تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکْرَ وَخَشِیَ الرَّحْمنَ بِالْغَیْبِ (یس:11)». در سوره «ق» هم آمده: «هذاما تُوعَدُونَ لِکُلِّ أَوَّابٍ حَفِیظٍ* مَنْ خَشِیَ الرَّحْمنَ بِالْغَیْبِ وَجاءَ بِقَلْبٍ مُنِیبٍ فَذَکِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ یَخافُ وَعِیدِ»

        در سوره «ص» از مجموعه دوم قسم مثانی آمده: «ص وَالْقُرْآنِ ذِی الذِّکْرِ بَلِ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی عِزَّةٍ وَشِقاقٍ (الآیة: 1، 2)» و همچنین: «وَعَجِبُوا أَنْ جاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ (الآیة: 4)». در سوره «ق» هم آمده: «ق وَالْقُرْآنِ الْمَجِیدِ*بَلْ عَجِبُوا أَنْ جاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ»

        در سوره فصلت از مجموعه سوم قسم مثانی آمده: «قُلْ أَإِنَّکُمْ لَتَکْفُرُونَ بِالَّذِی خَلَقَ الْأَرْضَ فِی یَوْمَیْنِ ... (الآیة: 9). وَجَعَلَ فِیها رَواسِیَ مِنْ فَوْقِها وَبارَکَ فِیها وَقَدَّرَ فِیها أَقْواتَها فِی أَرْبَعَةِ أَیَّامٍ ... (الآیة: 10). فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍفِی یَوْمَیْنِ (الآیة: 12)». و در این سوره بیان شده: «وَلَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَالْأَرْضَ وَما بَیْنَهُما فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ وَما مَسَّنا مِنْ لُغُوبٍ».

        در سوره شوری از مجموعه چهارم قسم مثانی آمده: «وَإِنَّ الَّذِینَ أُورِثُوا الْکِتابَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَفِی شَکٍّ مِنْهُ مُرِیبٍ (الآیة: 14)». در سوره ق هم مشاهده می شود: «أَلْقِیا فِی جَهَنَّمَ کُلَّ کَفَّارٍ عَنِیدٍ* مَنَّاعٍ لِلْخَیْرِ مُعْتَدٍ مُرِیبٍ».

        در سوره احقاف از مجموعه پنجم قسم مثانی (همین مجموعه ای که سوره «ق» هم در آن قرار دارد) آمده: «أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَالْأَرْضَ وَلَمْ یَعْیَ بِخَلْقِهِنَّ بِقادِرٍ عَلى أَنْ یُحْیِیَ الْمَوْتى ... (الآیة: 33)» و در این سوره «ق» هم مشاهده می شود: «أَفَعَیِینا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِی لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِیدٍ»

به این ترتیب این سوره شامل انواع تذکر است و به همین دلیل رسول الله ص این سوره را در خطبه هایشان در جمع های کثیر همانند اعیاد قرائت می کردند.

سوره ق شامل تذکر و وعظ و موعظه است، تذکراتی که در طول این قسم قرآنی (قسم مثانی) در تک تک سوره های این قسم بیان شده بود.

بحث نهایی در سیاق عام قرآنی

سوره مزمل: بحث درباره موضوع عبادت به عنوان راهی برای رسیدن به تقوی و تذکر انواع عباداتی که باید انجام شود

محور سوره: 21-22 سوره بقره

یَا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ‌ (21)

ای مردم! پروردگار خود را پرستش کنید؛ آن کس که شما، و کسانی را که پیش از شما بودند آفرید، تا پرهیزکار شوید.

الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِرَاشاً وَ السَّمَاءَ بِنَاءً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقاً لَکُمْ فَلاَ تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَاداً وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ‌ (22)

آن کس که زمین را بستر شما، و آسمان [ جو زمین‌] را همچون سقفی بالای سر شما قرار داد؛ و از آسمان آبی فرو فرستاد؛ و به وسیله آن، میوه‌ها را پرورش داد؛ تا روزی شما باشد. بنابر این، برای خدا همتایانی قرار ندهید، در حالی که می‌دانید (هیچ یک از آنها، نه شما را آفریده‌اند، و نه شما را روزی می‌دهند).

 

بلافاصله بعد از مقدمه سوره بقره آیه: «یا ایها الناس اعبدوا ربکم....» مطرح می شود و این آیه آغاز کننده مقطعی در سوره بقره است که به مقطع طریقین معروف است و طریق تقوی و طریق ضلالت را بیان می کند. سوره مزمل هم با «یا ایها...» شروع می شود و درباره موضوع عبادت به عنوان راهی برای رسیدن به تقوی و تذکر انواع عباداتی که باید انجام شود بحث می کند.

پیش از این بیان شد که سوره ای که در چنین مقامی تفصیل داده می شود، بر معانی که پیش از آن در سوره های قبلی مجموعه اش بیان شده استوار است. به این ترتیب سوره مزمل طریق ادای حق معانی مذکور در سوره های قبلی را نشان می دهد.

همچنین سوره های مزمل و مدثر در محور دو سوره نساء و مائده تفصیل داده شده اند به این صورت که سوره مزمل در محور سوره نساء و سوره مدثر در محور سوره مائده تفصیل داده شده اند. بنابراین این سوره (مزمل)طریق تقوا را واضح و روشن بیان کرده

سوره مزمل از دو فقره تشکیل شده که در فقره اول حد اعلای سیر الی الله و عبودیت الهی مطالبه شده و در فقره دوم حداقلی از عبادت بیان شده که کمتر از آن پذیرفته نیست. و مشاهده خواهد شد که در بیان حد اعلای عبادت، خطاب متوجه رسول الله ص است و در بیان حداقل عبادت، خطاب به رسول الله ص و مسلمین است.

 

سوره نوح

سوره نوح: معرفی نمونه ای از کافران که انذار یا عدم انذارشان فایده ای ندارد

محور سوره: 6 سوره بقره

إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا یُؤْمِنُونَ (6)

بی تردید برای کسانی که (به خدا و آیاتش) کافرند مساوی است، چه (از عذاب) بیمشان دهی یا بیمشان ندهی، ایمان نمی آورند.

 

سوره حاقه بحثی درباره عذاب تکذیب کنندگان روز قیامت و عذاب کافرین در آخرت بیان کرد. سوره معارج هم بحثی درباره عذاب تکذیب کنندگان روز قیامت در آخرت بیان کرد. هم اکنون سوره نوح بیان می شود تا داستان قوم نوح ع که در سوره حاقه بیان شده بود را مفصلا بیان کند تا کیفیت عذاب این قوم در دنیا مشخص شود و همچنین برای اینکه مشخص شود که خداوند قبل از اینکه حجت بر قومی تمام نشود، آنها را هلاک نمی کند.

آمدن سوره نوح بعد از سوره معارج که درباره موقف کفار این امت بحث می کند، در حکم بیان نمونه و مثالی از بحث های پیشین است و به این ترتیب این سوره هشداری برای امت است.

در مقدمه سوره بقره بحثی درباره کافرین است و اینکه انذار یا عدم انذار رسول الله ص فرقی برای آنها ندارد، سوره نوح آمده تا بیان کند که نوح ع قومش را دعوت کرد و قومش همه تلاشش را برای مقابله با او بکار گرفت و او را انکار کرد و از او روی گردانید. پس با این حساب سوره نوح نمونه ای از کفار را بیان می کند که انذار و عدم انذار آنها فایده ای ندارد «إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا یُؤْمِنُونَ»

این سوره داستان یک امت و رسولش را بیان می کند و نمونه ای از قومی است که از انذار روی گردانی کرده و همچنین نمونه ای از رسولی است که همه تلاش و کوششش را در راه انذار قومش انجام داده. همچنین از خلال دروس این سوره، مطالب زیادی درباره انذار و روش ها و مضامینش فهمیده می شود.

 

مجموعه اول از قسم مثانی (قسم سوم قرآن)

مجموعه اول از قسم سوم قرآن (قسم مثانی)

بیانی حول ساختار مجموعه:

سوره های این مجموعه یک بار از ابتدا تا انتهای سوره بقره را به نوع خاصی تفصیل می دهند. چهار سوره اول این مجموعه، مقدمه سوره بقره را تفصیل می دهند و این مطلب را از اینجا می توان فهمید که سوره آل عمران که تفصیل دهنده مقدمه سوره بقره است، با «الم» شروع می شود و چهار سوره ابتدایی این مجموعه نیز همگی با «الم» شروع می شوند.

بعد از آن سوره احزاب می آید. این سوره، مطالبی که در سوره های نساء و مائده بیان شده بود را به نوع دیگری تفصیل می دهد. به عبارتی آیات 21-27 سوره بقره.

سپس سوره های سبا و فاطر بیان می شوند که این سوره ها، محتوای سوره انعام را تفصیل می دهند یا به عبارتی آیات 28-29 سوره بقره. سوره سبا، به طور خاص آیه اول (آیه 28) را تفصیل می دهد و سوره فاطر، آیه دوم را.

سپس سوره یس مطرح می شود و آیه ای در اعماق سوره بقره را تفصیل می دهد. این سوره همان آیه ای را تفصیل می دهد که سه سوره «طاسینات» در قسم قبلی قرآن آن را تفصیل داده بودند، آیه 252 سوره بقره ولی تفصیل جدید و با شکلی جدید.

از مطالب بالا، یکی از اسرار تسمیه این قسم به «مثانی» فهمیده می شود. اینکه هر سوره ای در این قسم، معنی را توضیح و تفصیل می دهد که قبلا توضیح داده شده بود، و این معنی در این سوره برای بار دوم به شکلی جدید تفصیل داده می شود به عبارتی هر سوره ای در این قسم، «تثنی تفصیل معنی من المعانی» به عنوان مثال، مقدمه سوره بقره پیش از این تفصیل داده شده بود، اما در این مجموعه یک بار دیگر (برای بار دوم) تفصیل داده می شود.

بیانی حول محتوای مجموعه:

این مجموعه با چهار سوره ای شروع می شود که از ایمان و اثر عملی آن بحث می کند و ابعاد آن را تبیین می کند. سپس سوره احزاب می آید تا به مراعات مواردی  امر کند که راه رسیدن به معانی بیان شده در چهار سوره ابتدایی مجموعه است و در مجموعه پنج سوره ابتدایی این مجموعه انسان را به مقام «شکر» می رسانند.

در ادامه سوره سبأ می آید و درباره «شکر» و شروط حصول آن بحث می کند.

سپس سوره فاطر برای تبیین نقطه شروع در «شکر» می آید

و در آخر مجموعه نیز سوره یس می آید تا ماموریت پیامبران، کسانی که طریق شکر را ترسیم کردند را توضیح دهد. 

سوره عنکبوت

سوره عنکبوت: بحث از ایمان به غیب و کتاب و آثار آن- آثار ایمان

محور سوره: 1-5

الم‌ (1)

الم (بزرگ است خداوندی که این کتاب عظیم را، از حروف ساده الفبا به وجود آورده).

ذٰلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ‌ (2)

آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد؛ و مایه هدایت پرهیزکاران است.

الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ‌ (3)

(پرهیزکاران) کسانی هستند که به غیب [آنچه از حس پوشیده و پنهان است‌] ایمان می‌آورند؛ و نماز را برپا می‌دارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنان روزی داده‌ایم، انفاق می‌کنند.

وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ مَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ‌ (4)

و آنان که به آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پیش از تو (بر پیامبران پیشین) نازل گردیده، ایمان می‌آورند؛ و به رستاخیز یقین دارند.

أُولٰئِکَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ‌ (5)

آنان بر طریق هدایت پروردگارشانند؛ و آنان رستگارانند.

 

سوره آل عمران که تفصیل دهنده مقدمه سوره بقره است، با «الم» شروع می شود و چهار سوره ابتدایی این مجموعه نیز همگی با «الم» شروع می شوند. سوره عنکبوت اولین سوره از این چهار سوره است. که بخشی از مقدمه سوره بقره را تفصیل می دهد.

در مقدمه سوره بقره، بحثی از متقین، کافرین و منافقین است. در این سوره نیز بحث هایی از مومنین، کافرین و منافقین بیان می شود. در مقدمه سوره بقره، کلامی درباره ایمان به غیب بیان شده، سوره عنکبوت هم با کلامی از امتحان برای تحقق ایمان بیان شده و سوره مرحله به مرحله درباره ایمان بحث می کند.

از مطالب گفته شده، مشخص می شود که بحث از ایمان و اهل ایمان و طریق تحقق ایمان بخش وسیعی از این سوره را تشکیل میدهند

بعد از حروف مقطع در این سوره، بحثی درباره ایمان و فتنه می آید و بیان می شود که ایمان کلمه ای نیست که با زبان بیان شود، بلکه ایمان، صبر بر سختیها و تکالیف در این راه است. این کلمه «ایمان» با سختیها و تکالیف پیچیده و پوشیده شده است. که این معنی، معنای محوری سوره است.

سپس سوره داستان پیامبران نوح ع ابراهیم ع لوط ع شعیب ع و داستان اقوام عاد، ثمود، و اشخاصی مثل قارون و فرعون و هامان را به صورت سریع و گذرا بیان می کند تا انواع عقوبت ها و امتحانات در راه دعوت به سوی ایمان در امتدار نسل های مختلف بیان شده باشد.

سپس بین حقی که در دعوت رسولان به ایمان بیان شد، و حقی که در خلقت آسمانها و زمین وجود دارد، ارتباط برقرار می کند و در ادامه بیان می کند که دعوت رسولان و و دعوت محمدص همگی واحدند و همگی از جانب خدا هستند و همگی دعوت به سوی خدا هستند.

در اثنای بحث، بحثی از کتاب اخیر (قرآن) و طریقه مواجهه مشرکین با آن به میان می آید و در اثنای این جدل، مومنین را به هجرت برای حفظ دینشان بدون ترس از مرگ و ترس از دست دادن روزی دعوت می کند.

سوره با تمجید از مجاهدین در راه خدا و پایداری آنها بر هدایت خاتمه می یابد.

سوره روم

سوره روم: بحث از ایمان به روز قیامت

محور سوره: آیات 1-5 سوره بقره

الم‌ (1)

الم (بزرگ است خداوندی که این کتاب عظیم را، از حروف ساده الفبا به وجود آورده).

ذٰلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ‌ (2)

آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد؛ و مایه هدایت پرهیزکاران است.

الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ‌ (3)

(پرهیزکارانکسانی هستند که به غیب [آنچه از حس پوشیده و پنهان است‌] ایمان میآورند؛ و نماز را برپا میدارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنان روزی دادهایم، انفاق میکنند.

وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ مَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ‌ (4)

و آنان که به آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پیش از تو (بر پیامبران پیشین) نازل گردیده، ایمان می‌آورند؛ و به رستاخیز یقین دارند.

أُولٰئِکَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ‌ (5)

آنان بر طریق هدایت پروردگارشانند؛ و آنان رستگارانند.

 

مقدمه سوره بقره به خصوص آیات: «وَبِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ* أُولئِکَ عَلى هُدىً مِنْ رَبِّهِمْ وَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»

سوره آل عمران که تفصیل دهنده مقدمه سوره بقره است، با «الم» شروع می شود و چهار سوره ابتدایی این مجموعه نیز همگی با «الم» شروع می شوند. سوره روم دومین سوره از این چهار سوره است. بنابراین محور این چهار سوره، از مقدمه سوره بقره است. و بیان شد که هر سوره ای از مجموعه این چهار سوره، به نوعی مقدمه سوره بقره را تفصیل می دهد که هر یک دیگری را تکمیل می کند. و همچنین بیان شد که سوره عنکبوت در موضوع ایمان به غیب و آثار آن و موضوع ایمان به کتاب (قرآن) تفصیل داده شده و در موضوع ایمان به روز قیامت تفصیل داده نشده. در این سوره مشاهده می شود که سیاق اصلی سوره روم بحث روز آخرت است به این صورت که:

        یَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ (روم:7)

        وَیَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ یُبْلِسُ الْمُجْرِمُونَ (روم: 12)

        وَیَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ یَوْمَئِذٍ یَتَفَرَّقُونَ(روم: 14)

        وَیَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ یُقْسِمُ الْمُجْرِمُونَ ما لَبِثُوا غَیْرَ ساعَةٍ کَذلِکَ کانُوا یُؤْفَکُونَ(روم: 55)

همچنین سوره درباره خداوند عزوجل بحث می کند و در این سیاق به آخرت تذکر می دهد:

        اللَّهُ یَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ (روم:11)

        وَهُوَ الَّذِی یَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ وَهُوَ أَهْوَنُ عَلَیْهِ وَلَهُ الْمَثَلُ الْأَعْلى فِی السَّماواتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ (روم: 27)

        اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکُمْ ثُمَّ رَزَقَکُمْ ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یُحْیِیکُمْ هَلْ مِنْ شُرَکائِکُمْ مَنْ یَفْعَلُ مِنْ ذلِکُمْ مِنْ شَیْءٍ سُبْحانَهُ وَتَعالى عَمَّا یُشْرِکُونَ (روم: 40)

        فَانْظُرْ إِلى آثارِ رَحْمَتِ اللَّهِ کَیْفَ یُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها إِنَّ ذلِکَ لَمُحْیِ الْمَوْتى وَهُوَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (روم: 50)

اکنون ذکر این ملاحظه خالی از لطف نیست که بیان شود آیاتی که در سوره بقره متقین را وصف می کرد، در این قالب بیان شده بود: «وَبِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ» همچنین آخرین آیه سوره روم می فرماید: «وَلا یَسْتَخِفَّنَّکَ الَّذِینَ لایُوقِنُونَ»

همچنین در آخرین آیه سوره یونس مشاهده می شود: «وَاتَّبِعْ ما یُوحى إِلَیْکَ وَاصْبِرْ حَتَّى یَحْکُمَ اللَّهُ وَهُوَ خَیْرُ الْحاکِمِینَ» و آخرین آیه سوره روم به این صورت است: «فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلا یَسْتَخِفَّنَّکَ الَّذِینَ لا یُوقِنُونَ» (نکته: محور سوره یونس هم از مقدمه سوره بقره بود)

پس این سوره، سوره عنکبوت را کامل می کند و مقدمه سوره بقره را به شکل اخص و به صورتی که سوره عنکبوت آنرا تفصیل نداده بود، تفصیل می دهد.

...............

یکی از عجائب قرآن، مطالبی است که در ابتدای سوره روم بیان شده، این مطالب شامل وعده ای است که برای نصرت و یاری روم در مقابل ایران داده می شود و این وعده ای است که در فاصله کمی از نزول سوره، تحقق یافت. در این وعده و تحقق آن، دلیلی است بر وقوع روز قیامت و اینکه وعده هایی که خداوند درباره قیامت می دهد، تحقق می یابد.

سپس در ادامه سیاق سوره دلایلی بر روز آخرت آورده می شود. به این ترتیب در ابتدای سوره مشاهده می شود: «وَعْدَ اللَّهِ لا یُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَلکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ* یَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْغافِلُونَ» (روم: 6) و سوره با این قول خاتمه می یابد: «فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلا یَسْتَخِفَّنَّکَ الَّذِینَ لا یُوقِنُونَ» و هر کس که این مطلب را متوجه شود، سیاق اصلی این سوره را دریافته است.

این سوره از یک مقدمه و چهار مقطع تشکیل شده که هر یک از مقاطع با لفظ جلاله «الله» شروع می شود و خود مقدمه دارای دو مجموعه است که در ادامه بیان خواهد شد.

سوره لقمان

سوره لقمان: بیان حکمت قرآن و ضرورت تبعیت از آن و وصف تبعیت کنندگان از آن- هدایت به این قرآن

محور سوره: آیات 1-5 سوره بقره

الم‌ (1)

الم (بزرگ است خداوندی که این کتاب عظیم را، از حروف ساده الفبا به وجود آورده).

ذٰلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ‌ (2)

آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد؛ و مایه هدایت پرهیزکاران است.

الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ‌ (3)

(پرهیزکاران) کسانی هستند که به غیب [آنچه از حس پوشیده و پنهان است‌] ایمان می‌آورند؛ و نماز را برپا می‌دارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنان روزی داده‌ایم، انفاق می‌کنند.

وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ مَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ‌ (4)

و آنان که به آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پیش از تو (بر پیامبران پیشین) نازل گردیده، ایمان می‌آورند؛ و به رستاخیز یقین دارند.

أُولٰئِکَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ‌ (5)

آنان بر طریق هدایت پروردگارشانند؛ و آنان رستگارانند.

 

(عناوین دیگری که می توان به این سوره داد: بحث از ایمان و اثر عملی آن و تبیین ابعاد آن- خداوند حکیم است و کتابش هم حکیمانه است پس شایسته تبعیت است- نمونه ای از حکمت این کتاب و نمونه ای از حکمتی که خدا به حکیمی داده)

سوره آل عمران که تفصیل دهنده مقدمه سوره بقره است، با «الم» شروع می شود و چهار سوره ابتدایی این مجموعه نیز همگی با «الم» شروع می شوند. سوره لقمان سومین سوره از این چهار سوره است. پس به طور کلی محور این چهار سوره هم مقدمه سوره بقره است، اما هر سوره، موضوعی خاص از مقدمه را تفصیل می دهد.

سوره لقمان هم همانند سایر سوره های زمره اش در مقدمه سوره بقره با تمرکز خاص بر هدایت به کتاب خدا تفصیل داده شده و سپس از موقف مقابل و علت های درونی این امر بحث می کند، اینگونه که آیه اول این سوره، قرآن را به حکمت توصیف می کند و در این دعوتی برای پیروی از کتاب الهی است.

پس در این سوره کلام از حکمت الهی است و اینکه خداوند این حکمت را به بعضی از بندگانش می بخشد و این مساله اشاره دارد به اینکه مقتضای اتصاف خداوند به حکمت این است که کتابش هم حکیم باشد و اگر کتابش حکیم باشد بر انسان است که آن را تبعیت کند.

در اواسط سوره بحث از لقمان می شود و اینکه به او حکمت عطا شده و به این صورت نمونه ای از وصایای حکیمانه او که با موضوع سوره هم تناسب دارد بیان می شود تا خداوند بعد از آن از نعمت هایش بحث کند که انسان باید در مقابل آنها شکر کند و شکر به جز تبعیت از کتاب الهی نیست و اینگونه از خلال بحث از حکمت و نعمت، سوره موضوع تبعیت از کتاب و شروط لازمه این تبعیت را تعمیق می بخشد. و داستان لقمان در وسط سوره برای روشن کردن مطالب قبل از آن و بعد از آن است و همچنین نمونه ای است برای مطالبی که قبل از آن بیان شد و بعد از آن بیان خواهد شد. و به این ترتیب نقش اساسی در سوره دارد.

پس از تعمیق موضوع تبعیت از کتاب از خلال بیان حکمت و نعمت، سوره با بحثی درباره علم محیط خداوند به پایان می رسد. علم محیط خداوند از خلال ذکر کلیدهای غیب که کسی جز خدا به آنها علم ندارد بیان می شود و در این بیان، دعوتی برای تبعیت از کتاب خدا است. پس زمانی که خداوند تعالی تنها کسی است که غیب را می داند، این یعنی حکیم تر و عالم تر از او کسی نیست پس به این ترتیب، حکیم تر از کتاب او هم کسی نخواهد بود.

مقدمه سوره بقره از 20 آیه تشکیل شده. بخشی از آن درباره متقین است، بخشی درباره کافرین و بخشی هم درباره منافقین. هر صفتی که متقین دارند، در مقابلش کافرین یا منافقین صفت دیگری دارند. همانطور که مشاهده می شود که در این چهار سوره (عنکبوت، روم، لقمان و سجده) در سیاق اصلی، موضوعی از موضوعات آیات درباره متقین بیان می شود و در اثنای سوره، از مقابل آن هم بحث می شود. به این ترتیب درست از که بیان می شود محور این چهار سوره مقدمه سوره بقره است، اما با توجه به این نکته، این سوره ها در بقیه سوره بقره هم تفصیل داده شده اند.

پیش از این بیان شد که هر سوره ای زمانی که در محوری از سوره بقره تفصیل داده می شود، در امتدادات آن محور در سوره بقره هم تفصیل داده می شود. بنابراین در سوره بقره بیان شده: «وَمَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراًکَثِیراً (بقره: 269)» و بخشش حکمت، مرتبط به بخشش کتاب و توفیقی است که خداوند به انسان می دهد. و سوره لقمان در هر دو موضوع تفصیل داده شده، خداوند کتابش را به حکمت توصیف کرده و نمونه ای از بخشش حکمت به عبدی از عبادش را نیز ذکر کرده. «و لقد آتَیْنا لُقْمانَ الْحِکْمَةَ» پس در این سوره نمونه ای از حکمت این کتاب است و نمونه ای از حکمتی که نزد حکیم است. همچنین در این سوره تعریفی از ماهیت حکمت نیز قرار دارد و همچنین این سوره بیان می کند که بر انسان است که در مقابل نعمت حکمت، شکر کند.

سوره سجده

سوره سجده: این قرآن از جانب خداست و هیچ شکی در آن نیست

محور سوره: آیات 1-5 سوره بقره

الم‌ (1)

الم (بزرگ است خداوندی که این کتاب عظیم را، از حروف ساده الفبا به وجود آورده).

ذٰلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ‌ (2)

آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد؛ و مایه هدایت پرهیزکاران است.

الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ‌ (3)

(پرهیزکارانکسانی هستند که به غیب [آنچه از حس پوشیده و پنهان است‌] ایمان میآورند؛ و نماز را برپا میدارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنان روزی دادهایم، انفاق میکنند.

وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ مَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ‌ (4)

و آنان که به آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پیش از تو (بر پیامبران پیشین) نازل گردیده، ایمان می‌آورند؛ و به رستاخیز یقین دارند.

أُولٰئِکَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ‌ (5)

آنان بر طریق هدایت پروردگارشانند؛ و آنان رستگارانند.

 

سوره آل عمران که تفصیل دهنده مقدمه سوره بقره است، با «الم» شروع می شود و چهار سوره ابتدایی این مجموعه نیز همگی با «الم» شروع می شوند. سوره سجدی چهارمین سوره از این چهار سوره است.

بحث معنایی

این سوره با آیه: «الم تَنْزِیلُ الْکِتابِ لا رَیْبَ فِیهِ مِنْ رَبِّ الْعالَمِینَ» شروع می شود و ارتباط بین این سوره و آیات ابتدایی سوره بقره واضح است. آیه دوم سوره هم: «أَمْ یَقُولُونَ افْتَراهُ بَلْ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أَتاهُمْ مِنْنَذِیرٍ مِنْ قَبْلِکَ لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ» است که در سیاق از بین بردن شک و ریب از این قرآن است و سپس حکمت نزول این قرآن را مشخص کرده و سپس سوره مباحثی را درباره خداوند بیان می کند تا معرفتمان را نسبت به او افزایش دهد و در این بیان دلایل حتمی بودن وحی و عجیب نبودن انزال این قرآن بیان می شود و سپس سوره از سببی از اسباب کفر کافرین به این قرآن را بیان کرده و آن را رد می کند.

سپس از علامت ایمان جازم و قوی به این قرآن سخن به میان آورده و بین مومنین و کافرین مقایسه می کند و... و سپس بیان می کند که هیچ کس ظالم تر از کسی که به این آیات تذکر داده می شود و از این آیات روی می گرداند نیست و در ادامه هم معانی دیگری را تذکر می دهد.

و کسی که موضوع اصلی این سوره را درک کند، متوجه می شود که سوره های این زمره هریک دیگری را تکمیل می کند و هر یک از این سوره ها موضوع اصلی خودش را از مجموعه موضوعاتی که مقدمه سوره بقره به آنها اشاره کرده بود داشت.

موضوع اصلی سوره عنکبوت درباره آثار ایمان بود

موضوع اصلی سوره روم درباره روز قیامت بود

موضوع اصلی سوره لقمان هدایت به این قرآن بود

موضوع اصلی این سوره (سوره سجده) رفع هرگونه شکی از این قرآن است.

بحث ساختاری

همانطور که در انتهای سوره لقمان بیان شد: از بررسی ابتدای سوره بقره، با ابتدای سوره لقمان و سوره سجده موارد زیر فهمیده می شود:

ابتدای سوره بقره: «الم* ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِلْمُتَّقِینَ.»

ابتدای سورة لقمان: «الم* تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ الْحَکِیمِ* هُدىً و رحمه للمحسنین»

ابتدای سورة السجدة: «الم* تَنْزِیلُ الْکِتابِ لا رَیْبَ فِیهِ مِنْ رَبِّ الْعالَمِینَ.»

مشاهده می شود که کلمه «هُدىً» که در آیات ابتدایی سوره بقره آمده، در ابتدای سوره لقمان هم وارد شده، اما در ابتدای سوره سجده نیامده.

کلمه «لا رَیْبَ فِیهِ» که در ابتدای سوره بقره وارد شده، در ابتدای سوره سجده وارد شده، اما در ابتدای سوره لقمان وارد نشده.

بنابراین سوره سجده تفصیل آیات ابتدایی سوره بقره را تکمیل می کند و این تکمیل به شکل خاص در موضوع هدایت و شک به این قرآن اتفاق می افتد.

سوره احزاب

سوره احزاب: نشان دادن طریق عملی تقوا و دور کردن از طریق گمراهی

محور سوره: آیات 21-27 سوره بقره

یَا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ‌ (21)

ای مردم! پروردگار خود را پرستش کنید؛ آن کس که شما، و کسانی را که پیش از شما بودند آفرید، تا پرهیزکار شوید.

الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِرَاشاً وَ السَّمَاءَ بِنَاءً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقاً لَکُمْ فَلاَ تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَاداً وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ‌ (22)

آن کس که زمین را بستر شما، و آسمان [ جو زمین‌] را همچون سقفی بالای سر شما قرار داد؛ و از آسمان آبی فرو فرستاد؛ و به وسیله آن، میوه‌ها را پرورش داد؛ تا روزی شما باشد. بنابر این، برای خدا همتایانی قرار ندهید، در حالی که می‌دانید (هیچ یک از آنها، نه شما را آفریده‌اند، و نه شما را روزی می‌دهند).

وَ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَدَاءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ‌ (23)

و اگر در باره آنچه بر بنده خود [پیامبر] نازل کرده‌ایم شک و تردید دارید، (دست کم) یک سوره همانند آن بیاورید؛ و گواهان خود را - غیر خدا - برای این کار، فرا خوانید اگر راست می‌گویید!

فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکَافِرِینَ‌ (24)

پس اگر چنین نکنید - که هرگز نخواهید کرد - از آتشی بترسید که هیزم آن، بدنهای مردم (گنهکار) و سنگها [بتها] است، و برای کافران، آماده شده است!

وَ بَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ کُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً قَالُوا هٰذَا الَّذِی رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشَابِهاً وَ لَهُمْ فِیهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ‌ (25)

به کسانی که ایمان آورده، و کارهای شایسته انجام داده‌اند، بشارت ده که باغهایی از بهشت برای آنهاست که نهرها از زیر درختانش جاریست. هر زمان که میوه‌ای از آن، به آنان داده شود، می‌گویند: «این همان است که قبلا به ما روزی داده شده بود. (ولی اینها چقدر از آنها بهتر و عالیتر است.)» و میوه‌هایی که برای آنها آورده می‌شود، همه (از نظر خوبی و زیبایی) یکسانند. و برای آنان همسرانی پاک و پاکیزه است، و جاودانه در آن خواهند بود.

إِنَّ اللَّهَ لاَ یَسْتَحْیِی أَنْ یَضْرِبَ مَثَلاً مَا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا فَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ أَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا فَیَقُولُونَ مَا ذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهٰذَا مَثَلاً یُضِلُّ بِهِ کَثِیراً وَ یَهْدِی بِهِ کَثِیراً وَ مَا یُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفَاسِقِینَ‌ (26)

خداوند از این که (به موجودات ظاهرا کوچکی مانند) پشه، و حتی کمتر از آن، مثال بزند شرم نمی‌کند. (در این میان) آنان که ایمان آورده‌اند، می‌دانند که آن، حقیقتی است از طرف پروردگارشان؛ و اما آنها که راه کفر را پیموده‌اند، (این موضوع را بهانه کرده) می‌گویند: «منظور خداوند از این مثل چه بوده است؟!» (آری،) خدا جمع زیادی را با آن گمراه، و گروه بسیاری را هدایت می‌کند؛ ولی تنها فاسقان را با آن گمراه می‌سازد!

الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولٰئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ‌ (27)

فاسقان کسانی هستند که پیمان خدا را، پس از محکم ساختن آن، میشکنند؛ و پیوندهایی را که خدا دستور داده برقرار سازند، قطع نموده، و در روی زمین فساد میکنند؛ اینها زیانکارانند.

 

اولین نکته ای که در سوره احزاب باید مدنظر قرار گیرد این است که دو ندای: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ» و «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» به طور متناوب در این سوره تکرار می شوند (یک بار یا ایها النبی و بار دیگر یا ایها الذین آمنوا) به غیر از آخر سوره که «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» دوبار تکرار شده. تناوب این دو ندا را در ادامه مشاهده کنید:

        یا أَیُّهَا النَّبِیُّ اتَّقِ اللَّهَ وَلا تُطِعِ الْکافِرِینَ وَالْمُنافِقِینَ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلِیماً حَکِیماً [الآیة: 1].

        یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ ...[الآیة: 9].

        یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ إِنْ کُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَیاةَ الدُّنْیا ... [الآیة: 28].

        یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثِیراً* وَسَبِّحُوهُ بُکْرَةً وَأَصِیلًا [الآیتان: 41، 42].

        یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَرْسَلْناکَ شاهِداً وَمُبَشِّراً وَنَذِیراً* وَداعِیاً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِراجاً مُنِیراً [الآیتان: 45، 46].

        یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا نَکَحْتُمُ الْمُؤْمِناتِ ثُمَّ طَلَّقْتُمُوهُنَّ ...[الآیة: 49].

        یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَحْلَلْنا لَکَ أَزْواجَکَ اللَّاتِی آتَیْتَ أُجُورَهُنَّ ...[الآیة: 50].

        یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلَّا أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ ... [الآیة: 53].

        یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَبَناتِکَ وَنِساءِ الْمُؤْمِنِینَ ... [الآیة: 59].

        یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَکُونُوا کَالَّذِینَ آذَوْا مُوسى ... [الآیة: 69].

        یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِیداً [الآیة: 70].

در این سوره بحث ها و اشاره هایی به محتوای سوره های نساء و مائده مشاهده می شود: سوره نساء با آیه: «یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ ...» شروع می شود و سوره احزاب نیز با آیه: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ اتَّقِ اللَّهَ» و همانگونه که سوره نساء در مقطع اولش از قضایایی که ارتباطی با خانواده دارد بحث می کند، مقطع اول این سوره نیز اینگونه است.

همچنین در سوره مائده مشاهده می شود: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ هَمَّ قَوْمٌ أَنْ یَبْسُطُوا إِلَیْکُمْ أَیْدِیَهُمْ فَکَفَّ أَیْدِیَهُمْ عَنْکُمْ [المائدة: 11]» و مشاهده خواهد شد که مقطع دوم سوره احزاب اینگونه شروع می شود: «یا أَیُّهَاالَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ جاءَتْکُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ رِیحاً وَجُنُوداً لَمْ تَرَوْها وَکانَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیراً».

پس مقطع اول این سوره اشاره هایی به سوره نساء دارد و مقطع دوم آن اشاره هایی به سوره مائده و این اتفاق به تناوب در این سوره می افتد و در مورد بقیه مقاطع نیز تکرار می شود. که تفصیل این مطلب را در حین بحث سوره بیان خواهیم کرد.

پس تا اینجا گفتیم که سوره احزاب، بخش هایی از سوره بقره را تفصیل می دهد که پیش از این توسط سوره های نساء و مائده تفصیل داده شده بود. یعنی این سوره مطالب سوره های نساء و مائده را تفصیل می دهد و محور این سوره، محور سوره های نساء و مائده است.

با توجه به اینکه محور سوره نساء از سوره بقره آیه: «یا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (البقرة: 21)» بود و سوره مائده هم در آیه: «الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثاقِهِ وَیَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْیُوصَلَ وَیُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ (البقرة: 27)» تفصیل داده شده بود، و بین آیه 21 سوره بقره (محور سوره نساء) و آیه 27 سوره بقره (محور سوره مائده) مطالبی بیان شده می توان اینگونه نتیجه گرفت که:

سوره احزاب در دو آیه ذکر شده و آنچه که به این دو آیه مربوط می شود تفصیل داده شده است. و این رنگی از رنگهای این قرآنی است که خداوند آن را با وصف: «کِتابٌ أُحْکِمَتْ آیاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ» توصیف کرده است. و این رنگها در تفصیل نشان می دهد که این قرآن از جانب خداوند است.

با توجه به توضیحات بیان شده می توان نتیجه گرفت که آیات زیر محور سوره احزاب از سوره بقره هستند و سوره احزاب در راستای این آیات تفصیل داده شده است:

یا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ* الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِراشاً وَالسَّماءَ بِناءً وَأَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَکُمْ فَلا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ (البقرة: 21).

وَإِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَداءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ* فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَلَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکافِرِینَ (البقرة: 24).

إِنَّ اللَّهَ لا یَسْتَحْیِی أَنْ یَضْرِبَ مَثَلًا ما بَعُوضَةً فَما فَوْقَها فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا فَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَأَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا فَیَقُولُونَ ماذا أَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلًا یُضِلُّ بِهِ کَثِیراً وَیَهْدِی بِهِ کَثِیراً وَما یُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِینَ* الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْبَعْدِ مِیثاقِهِ وَیَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَیُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ (البقرة: 26، 27).

پس اگر سوره های نساء و مائده هر یک دیگری را کامل می کند، سوره احزاب این تکامل را نشان می دهد و بر آن تاکید می کند و نشان می دهد که چگونه سوره مائده مطلبی را که سوره نساء شروع کرده بود را کامل می کند.به همین دلیل این سوره به طور متناوب با سوره نسائ و سوره مائده ارتباط برقرار می کند. چرا که یک مقطع هدفی از اهداف سوره نساء را کامل می کند و مقطع دیگر هدفی از اهداف سوره مائده را.

سوره احزاب در طریق عملی تحقق تقوا و آزادی از چیزهایی که با آن متناقض است تفصیل داده شده.

در این سوره توجیهات مستقیمی برای رسول الله ص آمده و بر وارثان نبوت است که به این توجیهات توجه کنند، الا چیزهایی که مربوط به شخص رسول الله ص است. همچنین توجیهاتی برای مومنین بیان شده در رعایت ادب در برخورد و ارتباط با رسول الله ص.

همانطور که بیان شد، هر بار که عبارت: «یا ایها» در این سوره آمده، شروع یک مقطع جدید است به جز دو ندای آخر این سوره که هر دو در یک مقطع قرار می گیرند. پس این سوره از ده مقطع تشکیل شده.

امین اسلامی دانش آموخته کارشناسی ارشد معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق (ع).
از سال 89 در زمینه آموزش مجازی و تولید دوره های آموزشی تحت وب فعالیت هایی انجام داده ام. درحال حاضر این سایت محملی برای انتشار محصولات تولید شده با موضوعات مختلف از جمله «حوزه انقلابی» است.

قدرت گرفته از بلاگ بیان » طراحی قالب بلاگ بیان