سوره عنکبوت: بحث از ایمان به غیب و کتاب و آثار آن- آثار ایمان
محور سوره: 1-5
الم (1)
الم (بزرگ است خداوندی که این کتاب عظیم را، از حروف ساده الفبا به وجود آورده).
ذٰلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ (2)
آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد؛ و مایه هدایت پرهیزکاران است.
الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ (3)
(پرهیزکاران) کسانی هستند که به غیب [آنچه از حس پوشیده و پنهان است] ایمان میآورند؛ و نماز را برپا میدارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنان روزی دادهایم، انفاق میکنند.
وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ مَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ (4)
و آنان که به آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پیش از تو (بر پیامبران پیشین) نازل گردیده، ایمان میآورند؛ و به رستاخیز یقین دارند.
أُولٰئِکَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (5)
آنان بر طریق هدایت پروردگارشانند؛ و آنان رستگارانند.
سوره آل عمران که تفصیل دهنده مقدمه سوره بقره است، با «الم» شروع می شود و چهار سوره ابتدایی این مجموعه نیز همگی با «الم» شروع می شوند. سوره عنکبوت اولین سوره از این چهار سوره است. که بخشی از مقدمه سوره بقره را تفصیل می دهد.
در مقدمه سوره بقره، بحثی از متقین، کافرین و منافقین است. در این سوره نیز بحث هایی از مومنین، کافرین و منافقین بیان می شود. در مقدمه سوره بقره، کلامی درباره ایمان به غیب بیان شده، سوره عنکبوت هم با کلامی از امتحان برای تحقق ایمان بیان شده و سوره مرحله به مرحله درباره ایمان بحث می کند.
از مطالب گفته شده، مشخص می شود که بحث از ایمان و اهل ایمان و طریق تحقق ایمان بخش وسیعی از این سوره را تشکیل میدهند
بعد از حروف مقطع در این سوره، بحثی درباره ایمان و فتنه می آید و بیان می شود که ایمان کلمه ای نیست که با زبان بیان شود، بلکه ایمان، صبر بر سختیها و تکالیف در این راه است. این کلمه «ایمان» با سختیها و تکالیف پیچیده و پوشیده شده است. که این معنی، معنای محوری سوره است.
سپس سوره داستان پیامبران نوح ع ابراهیم ع لوط ع شعیب ع و داستان اقوام عاد، ثمود، و اشخاصی مثل قارون و فرعون و هامان را به صورت سریع و گذرا بیان می کند تا انواع عقوبت ها و امتحانات در راه دعوت به سوی ایمان در امتدار نسل های مختلف بیان شده باشد.
سپس بین حقی که در دعوت رسولان به ایمان بیان شد، و حقی که در خلقت آسمانها و زمین وجود دارد، ارتباط برقرار می کند و در ادامه بیان می کند که دعوت رسولان و و دعوت محمدص همگی واحدند و همگی از جانب خدا هستند و همگی دعوت به سوی خدا هستند.
در اثنای بحث، بحثی از کتاب اخیر (قرآن) و طریقه مواجهه مشرکین با آن به میان می آید و در اثنای این جدل، مومنین را به هجرت برای حفظ دینشان بدون ترس از مرگ و ترس از دست دادن روزی دعوت می کند.
سوره با تمجید از مجاهدین در راه خدا و پایداری آنها بر هدایت خاتمه می یابد.
مقدمه: 1-4: بیان ابتلای مومنین و عقوبت کافرین
این آیات دو تصور را تصحیح می کنند: اول تصور اینکه به همراه ایمان ابتلا نیست، دوم تصور کافران درباره اینکه اگر امتحان نمی شوند به معنی این است که از عذاب خدا در امانند.
در این آیات برای تصحیح این تصورات خطا، سننی بیان می شود که با ایمان و کفر ارتباط دارند
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ (0)
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
الم (1)
الم
أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لاَ یُفْتَنُونَ (2)
آیا مردم گمان کردند همین که بگویند: «ایمان آوردیم»، به حال خود رها میشوند و آزمایش نخواهند شد؟!
وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَ لَیَعْلَمَنَّ الْکَاذِبِینَ (3)
ما کسانی را که پیش از آنان بودند آزمودیم (و اینها را نیز امتحان میکنیم)؛ باید علم خدا درباره کسانی که راست میگویند و کسانی که دروغ میگویند تحقق یابد!
أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئَاتِ أَنْ یَسْبِقُونَا سَاءَ مَا یَحْکُمُونَ (4)
آیا کسانی که اعمال بد انجام میدهند گمان کردند بر قدرت ما چیره خواهند شد؟! چه بد داوری میکنند!
مقطع اول: 5-44: آثار ایمان به غیب
سوره عنکبوت مقدمه سوره بقره را تفصیل می دهد و مقدمه سوره بقره اوصاف متقین و کافرین و منافقین را بیان می کند.
مجموعه اول: 5-13: خصائص و علامات ایمان صادق و ایمان کاذب
مقدمه سوره بیان کرد که به همراه ایمان، امتحان الهی وجود دارد و علامت صدق ایمان، قبولی در امتحان است.
آیات این مجموعه بیان می کنندکه کافرین برای بازداشتن مومنین از ایمان آوردن، هر کاری که بتوانند انجام می دهند، از دعوت با زبان، اذیت مومنین، اما مومن صادق کسی است که بر اسلام و ایمانش استمرار داشته باشد و از این فتنه ها و محنت ها عبور کند و منافق کسی است که با اولین صدمه یا محنت سقوط می کند که در همه این مطالب، ارتباطی با مقدمه سوره بقره وجود دارد.
مَنْ کَانَ یَرْجُو لِقَاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ (5)
کسی که امید به لقاء الله (و رستاخیز) دارد (باید در اطاعت فرمان او بکوشد!) زیرا سرآمدی را که خدا تعیین کرده فرامیرسد؛ و او شنوا و داناست!
وَ مَنْ جَاهَدَ فَإِنَّمَا یُجَاهِدُ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ عَنِ الْعَالَمِینَ (6)
کسی که جهاد و تلاش کند، برای خود جهاد میکند؛ چرا که خداوند از همه جهانیان بی نیاز است.
وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذِی کَانُوا یَعْمَلُونَ (7)
و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادند، گناهان آنان را میپوشانیم (و میبخشیم) و آنان را به بهترین اعمالی که انجام میدادند پاداش میدهیم.
وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَیْهِ حُسْناً وَ إِنْ جَاهَدَاکَ لِتُشْرِکَ بِی مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلاَ تُطِعْهُمَا إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (8)
ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند، و اگر آن دو (مشرک باشند و) تلاش کنند که برای من همتایی قائل شوی که به آن علم نداری، از آنها پیروی مکن! بازگشت شما به سوی من است، و شما را از آنچه انجام میدادید با خبر خواهم ساخت!
وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُدْخِلَنَّهُمْ فِی الصَّالِحِینَ (9)
و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادند، آنها را در زمره صالحان وارد خواهیم کرد!
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ فَإِذَا أُوذِیَ فِی اللَّهِ جَعَلَ فِتْنَةَ النَّاسِ کَعَذَابِ اللَّهِ وَ لَئِنْ جَاءَ نَصْرٌ مِنْ رَبِّکَ لَیَقُولُنَّ إِنَّا کُنَّا مَعَکُمْ أَ وَ لَیْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِمَا فِی صُدُورِ الْعَالَمِینَ (10)
و از مردم کسانی هستند که میگویند: «به خدا ایمان آوردهایم!» اما هنگامی که در راه خدا شکنجه و آزار میبینند، آزار مردم را همچون عذاب الهی میشمارند (و از آن سخت وحشت میکنند)؛ ولی هنگامی که پیروزی از سوی پروردگارت (برای شما) بیاید، میگویند: «ما هم با شما بودیم (و در این پیروزی شریکیم)»!! آیا خداوند به آنچه در سینههای جهانیان است آگاهتر نیست؟!
وَ لَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَیَعْلَمَنَّ الْمُنَافِقِینَ (11)
مسلماً خداوند مؤمنان را میشناسد، و به یقین منافقان را (نیز) میشناسد.
وَ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِلَّذِینَ آمَنُوا اتَّبِعُوا سَبِیلَنَا وَ لْنَحْمِلْ خَطَایَاکُمْ وَ مَا هُمْ بِحَامِلِینَ مِنْ خَطَایَاهُمْ مِنْ شَیْءٍ إِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ (12)
و کافران به مؤمنان گفتند: «شما از راه ما پیروی کنید، (و اگر گناهی دارد) ما گناهانتان را بر عهده خواهیم گرفت!» آنان هرگز چیزی از گناهان اینها را بر دوش نخواهند گرفت؛ آنان به یقین دروغگو هستند!
وَ لَیَحْمِلُنَّ أَثْقَالَهُمْ وَ أَثْقَالاً مَعَ أَثْقَالِهِمْ وَ لَیُسْأَلُنَّ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَمَّا کَانُوا یَفْتَرُونَ (13)
آنها بار سنگین (گناهان) خویش را بر دوش میکشند، و (همچنین) بارهای سنگین دیگری را اضافه بر بارهای سنگین خود؛ و روز قیامت به یقین از تهمتهائی که میبستند سؤال خواهند شد!
مجموعه دوم: 14-44: بیان مثال از فتنه های پیامبران گذشته
همانطور که بیان شد، ابتدای سوره درباره امتحان بحث می کند و سیاق ادامه پیدا کرد و مشخص شد که در نهایت پیروزی با اهل ایمان است. در این مجموعه داستان انبیا بیان می شود تا میزان صبر آنها و استمرار آنها بر طریق ایمان و پیروزی نهایی آنها را نشان دهد.
دعوت پیامبران ص، قبل از محنت و آزمایش با بعد از آن تفاوتی ندارد و یکی است، پس مومن کسی است که حالش قبل از محنت و بعد از آن تفاوتی ندارد، منافق هم کسی است که با کوچکترین محنتی، دین خدا را رها می کند.
در میانه این آیات، بحثی از مبدا و معاد (ابتدا و انتهای انسان) شده، مقصود این است که کسی که ابتدا و انتهایش را ببیند، خداوند را اطاعت کرده و شاکر خواهد بود و روزی اش را به جز از او نخواهد خواست. علاوه بر این، محتوای این آیات، دعوت حضرت ابراهیم ع است.
مثالهای این مجموعه می خواهد دو نکته اصلی را بیان کند:
ثبات مومنین و صبرشان بر امتحانات الهی
عقوبت شدن کافرین
پس از اینکه خداوند مواردی از تاریخ بشری بیان کرد، مثالی می زند تا بیان کند کافرین نمی توانند خدا را عاجز کنند (مثال خانه عنکبوت) و به این وسیله سیاق در بیان قضیه صدق ایمان تکمیل می شود. و در ادامه تقریراتی را بیان می کند.
آیه انتهایی مقطع «خلق الله السموات و الارض بالحق ...» بیان شده تا خاتمه همه مقطع باشد و علت و سبب امتحان گرفتن الهی و علت عذاب کردن کافرین را بیان کند و آن علت این است که خداوند آسمانها و زمین را بیهوده نیافریده است.
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحاً إِلَى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِیهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلاَّ خَمْسِینَ عَاماً فَأَخَذَهُمُ الطُّوفَانُ وَ هُمْ ظَالِمُونَ (14)
و ما نوح را بسوی قومش فرستادیم؛ و او را در میان آنان هزار سال مگر پنجاه سال، درنگ کرد؛ اما سرانجام طوفان و سیلاب آنان را فراگرفت در حالی که ظالم بودند.
فَأَنْجَیْنَاهُ وَ أَصْحَابَ السَّفِینَةِ وَ جَعَلْنَاهَا آیَةً لِلْعَالَمِینَ (15)
ما او و سرنشینان کشتی را رهایی بخشیدیم، و آن را آیتی برای جهانیان قرار دادیم!
وَ إِبْرَاهِیمَ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اتَّقُوهُ ذٰلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (16)
ما ابراهیم را (نیز) فرستادیم، هنگامی که به قومش گفت: «خدا را پرستش کنید و از (عذاب) او بپرهیزید که این برای شما بهتر است اگر بدانید!
إِنَّمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثَاناً وَ تَخْلُقُونَ إِفْکاً إِنَّ الَّذِینَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لاَ یَمْلِکُونَ لَکُمْ رِزْقاً فَابْتَغُوا عِنْدَ اللَّهِ الرِّزْقَ وَ اعْبُدُوهُ وَ اشْکُرُوا لَهُ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ (17)
شما غیر از خدا فقط بتهایی (از سنگ و چوب) را میپرستید و دروغی به هم میبافید؛ آنهایی را که غیر از خدا پرستش میکنید، مالک هیچ رزقی برای شما نیستند؛ روزی را تنها نزد خدا بطلبید و او را پرستش کنید و شکر او را بجا آورید که بسوی او بازگشت داده میشوید!
وَ إِنْ تُکَذِّبُوا فَقَدْ کَذَّبَ أُمَمٌ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ مَا عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاَغُ الْمُبِینُ (18)
اگر شما (مرا) تکذیب کنید (جای تعجب نیست)، امتهایی پیش از شما نیز (پیامبرانشان را) تکذیب کردند؛ وظیفه فرستاده (خدا) جز ابلاغ آشکار نیست».
أَ وَ لَمْ یَرَوْا کَیْفَ یُبْدِئُ اللَّهُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ إِنَّ ذٰلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرٌ (19)
آیا آنان ندیدند چگونه خداوند آفرینش را آغاز میکند، سپس بازمیگرداند؟! این کار برای خدا آسان است!
قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ثُمَّ اللَّهُ یُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (20)
بگو: «در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغاز کرده است؟ سپس خداوند (به همینگونه) جهان آخرت را ایجاد میکند؛ یقیناً خدا بر هر چیز توانا است!
یُعَذِّبُ مَنْ یَشَاءُ وَ یَرْحَمُ مَنْ یَشَاءُ وَ إِلَیْهِ تُقْلَبُونَ (21)
هر کس را بخواهد (و مستحق بداند) مجازات میکند، و هر کس را بخواهد مورد رحمت قرارمیدهد؛ و شما را به سوی او بازمیگردانند.
وَ مَا أَنْتُمْ بِمُعْجِزِینَ فِی الْأَرْضِ وَ لاَ فِی السَّمَاءِ وَ مَا لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لاَ نَصِیرٍ (22)
شما هرگز نمیتوانید بر اراده خدا چیره شوید و از حوزه قدرت او در زمین و آسمان بگریزید؛ و برای شما جز خدا، ولی و یاوری نیست!»
وَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِ اللَّهِ وَ لِقَائِهِ أُولٰئِکَ یَئِسُوا مِنْ رَحْمَتِی وَ أُولٰئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ (23)
کسانی که به آیات خدا و دیدار او کافر شدند، از رحمت من مأیوسند؛ و برای آنها عذاب دردناکی است!
فَمَا کَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلاَّ أَنْ قَالُوا اقْتُلُوهُ أَوْ حَرِّقُوهُ فَأَنْجَاهُ اللَّهُ مِنَ النَّارِ إِنَّ فِی ذٰلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ (24)
اما جواب قوم او [ ابراهیم] جز این نبود که گفتند: «او را بکشید یا بسوزانید!» ولی خداوند او را از آتش رهایی بخشید؛ در این ماجرا نشانههایی است برای کسانی که ایمان میآورند.
وَ قَالَ إِنَّمَا اتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثَاناً مَوَدَّةَ بَیْنِکُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا ثُمَّ یَوْمَ الْقِیَامَةِ یَکْفُرُ بَعْضُکُمْ بِبَعْضٍ وَ یَلْعَنُ بَعْضُکُمْ بَعْضاً وَ مَأْوَاکُمُ النَّارُ وَ مَا لَکُمْ مِنْ نَاصِرِینَ (25)
(ابراهیم) گفت: «شما غیر از خدا بتهایی برای خود انتخاب کردهاید که مایه دوستی و محبت میان شما در زندگی دنیا باشد؛ سپس روز قیامت از یکدیگر بیزاری میجویید و یکدیگر را لعن میکنید؛ و جایگاه (همه) شما آتش است و هیچ یار و یاوری برای شما نخواهد بود!»
فَآمَنَ لَهُ لُوطٌ وَ قَالَ إِنِّی مُهَاجِرٌ إِلَى رَبِّی إِنَّهُ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ (26)
و لوط به او [ ابراهیم] ایمان آورد، و (ابراهیم) گفت: «من بسوی پروردگارم هجرت میکنم که او صاحب قدرت و حکیم است!»
وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ جَعَلْنَا فِی ذُرِّیَّتِهِ النُّبُوَّةَ وَ الْکِتَابَ وَ آتَیْنَاهُ أَجْرَهُ فِی الدُّنْیَا وَ إِنَّهُ فِی الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ (27)
و (در اواخر عمر،) اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم و نبوت و کتاب آسمانی را در دودمانش قرار دادیم و پاداش او را در دنیا دادیم و او در آخرت از صالحان است!
وَ لُوطاً إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَکُمْ بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِنَ الْعَالَمِینَ (28)
و لوط را فرستادیم هنگامی که به قوم خود گفت: «شما عمل بسیار زشتی انجام میدهید که هیچ یک از مردم جهان پیش از شما آن را انجام نداده است!
أَ إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ وَ تَقْطَعُونَ السَّبِیلَ وَ تَأْتُونَ فِی نَادِیکُمُ الْمُنْکَرَ فَمَا کَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلاَّ أَنْ قَالُوا ائْتِنَا بِعَذَابِ اللَّهِ إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ (29)
آیا شما به سراغ مردان میروید و راه (تداوم نسل انسان) را قطع میکنید و در مجلستان اعمال ناپسند انجام میدهید؟! «اما پاسخ قومش جز این نبود که گفتند:» اگر راست میگویی عذاب الهی را برای ما بیاور!
قَالَ رَبِّ انْصُرْنِی عَلَى الْقَوْمِ الْمُفْسِدِینَ (30)
(لوط) عرض کرد: «پروردگارا! مرا در برابر این قوم تبهکار یاری فرما!»
وَ لَمَّا جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِیمَ بِالْبُشْرَى قَالُوا إِنَّا مُهْلِکُو أَهْلِ هٰذِهِ الْقَرْیَةِ إِنَّ أَهْلَهَا کَانُوا ظَالِمِینَ (31)
و هنگامی که فرستادگان ما (از فرشتگان) بشارت (تولد فرزند) برای ابراهیم آوردند، گفتند: «ما اهل این شهر و آبادی را [و به شهرهای قوم لوط اشاره کردند] هلاک خواهیم کرد، چرا که اهل آن ستمگرند!»
قَالَ إِنَّ فِیهَا لُوطاً قَالُوا نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَنْ فِیهَا لَنُنَجِّیَنَّهُ وَ أَهْلَهُ إِلاَّ امْرَأَتَهُ کَانَتْ مِنَ الْغَابِرِینَ (32)
(ابراهیم) گفت: «در این آبادی لوط است!» گفتند: «ما به کسانی که در آن هستند آگاهتریم! او و خانوادهاش را نجات میدهیم؛ جز همسرش که در میان قوم (گنهکار) باقی خواهد ماند.»
وَ لَمَّا أَنْ جَاءَتْ رُسُلُنَا لُوطاً سِیءَ بِهِمْ وَ ضَاقَ بِهِمْ ذَرْعاً وَ قَالُوا لاَ تَخَفْ وَ لاَ تَحْزَنْ إِنَّا مُنَجُّوکَ وَ أَهْلَکَ إِلاَّ امْرَأَتَکَ کَانَتْ مِنَ الْغَابِرِینَ (33)
هنگامی که فرستادگان ما نزد لوط آمدند، از دیدن آنها بدحال و دلتنگ شد؛ گفتند: «نترس و غمگین مباش، ما تو و خانوادهات را نجات خواهیم داد، جز همسرت که در میان قوم باقی میماند.
إِنَّا مُنْزِلُونَ عَلَى أَهْلِ هٰذِهِ الْقَرْیَةِ رِجْزاً مِنَ السَّمَاءِ بِمَا کَانُوا یَفْسُقُونَ (34)
ما بر اهل این شهر و آبادی به خاطر گناهانشان، عذابی از آسمان فرو خواهیم ریخت!»
وَ لَقَدْ تَرَکْنَا مِنْهَا آیَةً بَیِّنَةً لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ (35)
و از این آبادی نشانه روشنی (و درس عبرتی) برای کسانی که میاندیشند باقی گذاردیم!
وَ إِلَى مَدْیَنَ أَخَاهُمْ شُعَیْباً فَقَالَ یَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ ارْجُوا الْیَوْمَ الْآخِرَ وَ لاَ تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ (36)
و ما بسوی «مدین»، برادرشان «شعیب» را فرستادیم؛ گفت: «ای قوم من! خدا را بپرستید، و به روز بازپسین امیدوار باشید، و در زمین فساد نکنید!»
فَکَذَّبُوهُ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِی دَارِهِمْ جَاثِمِینَ (37)
(ولی) آنها او را تکذیب کردند، و به این سبب زلزله آنان را فراگرفت، و بامدادان در خانههای خود به رو در افتاده و مرده بودند!
وَ عَاداً وَ ثَمُودَ وَ قَدْ تَبَیَّنَ لَکُمْ مِنْ مَسَاکِنِهِمْ وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِیلِ وَ کَانُوا مُسْتَبْصِرِینَ (38)
ما طایفه «عاد» و «ثمود» را نیز (هلاک کردیم)، و مساکن (ویران شده) آنان برای شما آشکار است؛ شیطان اعمالشان را برای آنان آراسته بود، از این رو آنان را از راه (خدا) بازداشت در حالی که بینا بودند.
وَ قَارُونَ وَ فِرْعَوْنَ وَ هَامَانَ وَ لَقَدْ جَاءَهُمْ مُوسَى بِالْبَیِّنَاتِ فَاسْتَکْبَرُوا فِی الْأَرْضِ وَ مَا کَانُوا سَابِقِینَ (39)
و «قارون» و «فرعون» و «هامان» را نیز هلاک کردیم؛ موسی با دلایل روشن به سراغشان آمد، امّا آنان در زمین برتری جویی کردند، ولی نتوانستند بر خدا پیشی گیرند!
فَکُلاًّ أَخَذْنَا بِذَنْبِهِ فَمِنْهُمْ مَنْ أَرْسَلْنَا عَلَیْهِ حَاصِباً وَ مِنْهُمْ مَنْ أَخَذَتْهُ الصَّیْحَةُ وَ مِنْهُمْ مَنْ خَسَفْنَا بِهِ الْأَرْضَ وَ مِنْهُمْ مَنْ أَغْرَقْنَا وَ مَا کَانَ اللَّهُ لِیَظْلِمَهُمْ وَ لٰکِنْ کَانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ (40)
ما هر یک از آنان را به گناهانشان گرفتیم، بر بعضی از آنها طوفانی از سنگریزه فرستادیم، و بعضی از آنان را صیحه آسمانی فروگرفت، و بعضی دیگر را در زمین فرو بردیم، و بعضی را غرق کردیم؛ خداوند هرگز به آنها ستم نکرد، ولی آنها خودشان بر خود ستم میکردند!
مَثَلُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِیَاءَ کَمَثَلِ الْعَنْکَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتاً وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنْکَبُوتِ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ (41)
مثَل کسانی که غیر از خدا را اولیای خود برگزیدند، مثَل عنکبوت است که خانهای برای خود انتخاب کرده؛ در حالی که سستترین خانههای خانه عنکبوت است اگر میدانستند!
إِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ مِنْ شَیْءٍ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ (42)
خداوند آنچه را غیر از او میخوانند میداند، و او شکستناپذیر و حکیم است.
وَ تِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَ مَا یَعْقِلُهَا إِلاَّ الْعَالِمُونَ (43)
اینها مثالهایی است که ما برای مردم میزنیم، و جز دانایان آن را درک نمیکنند.
خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ إِنَّ فِی ذٰلِکَ لَآیَةً لِلْمُؤْمِنِینَ (44)
خداوند، آسمانها و زمین را بحق آفرید؛ و در این آیتی است برای مؤمنان.
مقطع دوم: 45-69: اقامه دلیل بر ایمان
این مقطع از یک مقدمه و دو مجموعه و یک خاتمه تشکیل شده. در مقدمه دو امر وجود دارد: امر به تلاوت کتاب و امر به نماز که در آن ذکر خداوند قرار دارد. این سه زاد و توشه راه برای گذراندن محنت ها هستند.
با توجه به انتهای دو مجموعه این مقطع، متوجه می شویم که خاتمه این دو مجموعه شبیه به هم است. این دو مجموعه بیان می کنند که چگونه می توان مواضع و مواقف کافرین را معالجه کرده و آنها را رد کرد.
در خاتمه مقطع نیز ظلم کافرین و طریق هدایت روشن می شوند.
مقدمه: 45: توشه ای برای گذراندن محنت ها
در این مقدمه دو امر وجود دارد: امر به تلاوت کتاب و امر به نماز که در آن ذکر خداوند قرار دارد. این سه زاد و توشه راه برای گذراندن محنت ها هستند و این دو امر بعد این بیان می شود که خداوند در مقطع قبل بیان کرد که راه گریزی از فتنه و امتحان وجود ندارد تا صادق از کاذب شناخته شوند
اتْلُ مَا أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتَابِ وَ أَقِمِ الصَّلاَةَ إِنَّ الصَّلاَةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ لَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ (45)
آنچه را از کتاب (آسمانی) به تو وحی شده تلاوت کن، و نماز را برپا دار، که نماز (انسان را) از زشتیها و گناه بازمیدارد، و یاد خدا بزرگتر است؛ و خداوند میداند شما چه کارهایی انجام میدهید!
مجموعه اول: 46-52: اقامه حجت و تثبیت قلوب اهل ایمان
با توجه به اینکه این سوره از امتحان و محنت های الهی بحث می کند و در زمان محنت و امتحان ها ایمان متزلزل می شود، در این مجموعه تاکیدات و دلایل و حجت هایی برای تثبیت قلوب اهل ایمان ذکر شده است.
علاوه بر این، همانطور که در مقدمه سوره بقره ذکری از کافرین به میان آمده، در این مجموعه نیز ذکری از کافرین شده و علیه آنها حجت هایی اقامه شده است.
وَ لاَ تُجَادِلُوا أَهْلَ الْکِتَابِ إِلاَّ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِلاَّ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَ قُولُوا آمَنَّا بِالَّذِی أُنْزِلَ إِلَیْنَا وَ أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ وَ إِلٰهُنَا وَ إِلٰهُکُمْ وَاحِدٌ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ (46)
با اهل کتاب جز به روشی که از همه نیکوتر است مجادله نکنید، مگر کسانی از آنان که ستم کردند؛ و (به آنها) بگویید: «ما به تمام آنچه از سوی خدا بر ما و شما نازل شده ایمان آوردهایم، و معبود ما و شما یکی است، و ما در برابر او تسلیم هستیم!»
وَ کَذٰلِکَ أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ فَالَّذِینَ آتَیْنَاهُمُ الْکِتَابَ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَ مِنْ هٰؤُلاَءِ مَنْ یُؤْمِنُ بِهِ وَ مَا یَجْحَدُ بِآیَاتِنَا إِلاَّ الْکَافِرُونَ (47)
و این گونه، کتاب [ قرآن] را بر تو نازل کردیم، کسانی که کتاب (آسمانی) به آنها دادهایم به این کتاب ایمان میآورند؛ و بعضی از این گروه [ مشرکان] نیز به آن مؤمن میشوند؛ و آیات ما را جز کافران انکار نمیکنند.
وَ مَا کُنْتَ تَتْلُو مِنْ قَبْلِهِ مِنْ کِتَابٍ وَ لاَ تَخُطُّهُ بِیَمِینِکَ إِذاً لاَرْتَابَ الْمُبْطِلُونَ (48)
تو هرگز پیش از این کتابی نمیخواندی، و با دست خود چیزی نمینوشتی، مبادا کسانی که در صدد (تکذیب و) ابطال سخنان تو هستند، شک و تردید کنند!
بَلْ هُوَ آیَاتٌ بَیِّنَاتٌ فِی صُدُورِ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَ مَا یَجْحَدُ بِآیَاتِنَا إِلاَّ الظَّالِمُونَ (49)
ولی این آیات روشنی است که در سینه دانشوران جای دارد؛ و آیات ما را جز ستمگران انکار نمیکنند!
وَ قَالُوا لَوْ لاَ أُنْزِلَ عَلَیْهِ آیَاتٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّمَا الْآیَاتُ عِنْدَ اللَّهِ وَ إِنَّمَا أَنَا نَذِیرٌ مُبِینٌ (50)
گفتند: «چرا معجزاتی از سوی پروردگارش بر او نازل نشده؟!» بگو: «معجزات همه نزد خداست (و به فرمان او نازل میشود، نه به میل من و شما)؛ من تنها بیم دهندهای آشکارم!
أَ وَ لَمْ یَکْفِهِمْ أَنَّا أَنْزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ یُتْلَى عَلَیْهِمْ إِنَّ فِی ذٰلِکَ لَرَحْمَةً وَ ذِکْرَى لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ (51)
آیا برای آنان کافی نیست که این کتاب را بر تو نازل کردیم که پیوسته بر آنها تلاوت میشود؟! در این، رحمت و تذکّری است برای کسانی که ایمان میآورند (و این معجزه بسیار واضحی است).
قُلْ کَفَى بِاللَّهِ بَیْنِی وَ بَیْنَکُمْ شَهِیداً یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ الَّذِینَ آمَنُوا بِالْبَاطِلِ وَ کَفَرُوا بِاللَّهِ أُولٰئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ (52)
بگو: «همین بس که خدا میان من و شما گواه است؛ آنچه را در آسمانها و زمین است میداند؛ و کسانی که به باطل ایمان آوردند و به خدا کافر شدند زیانکاران واقعی هستند!
مجموعه دوم: 53-67: مظاهری از فرار کافران از حجتهایی که علیه شان اقامه می شود
کافران از حجت هایی که علیه آنها اقامه می شود، به سوی طلب عذاب فرار می کنند و این آیات مظاهری از فرار آنها از حجت هایی است که علیه آنها اقامه می شود. علاوه بر این، این آیات ماهیت عذاب عظیم الهی را نیز آشکار می کند.
53-55: بعد از آنکه در مجموعه اول، خسارت اهل باطل را بیان کرد، در این سه آیه، ماهیت خسارتشان بیان می شود و جهلشان به عذاب الهی به رخشان کشیده می شود.
56-59: دلل بحث از هجرت در سیاق این سوره که با کلامی از امتحان و محنت الهی آغاز می شود، واضح است. امتحان مستمرا ادامه دارد و اصحاب امتحان به هجرت احتیاج پیدا می کنند. در آیات بعدی مومنین به هجرت تشجیع و تشویق می شوند.
60-64 : هجرت به صبر و توکل احتیاج دارد اما مهمترین چیزی که مهاجر باید به آن فکر کند، رزق است. پس در این سیاق بحث از روزی و رزق به میان می آید و مهاجرین را مطمئن می کند و از قضیه هجرت استفاده کرده و توجه ها را به حقیقت حیات دنیا به نسبت آخرت جلب می کند.
65-66: در این آیات از خلال موقف کافرین در حالت اضطرار، علیه آنان حجتی اقامه می کند و تناقضی که گرفتارش هستند را به رخشان می کشد. پس آیه حجت جدیدی از دلایل توحید است تا به معنای آیه بعدی برسیم.
67: این آیه با آیه انتهایی مجموعه اول تناسب دارد.
به طور کلی این مجموعه در راستای تقویت موضوع ایمان و اقامه دلایلی بر صداقت رسول الله ص و صحت نسبت این قرآن به خداوند متعال و بر توحید است.
وَ یَسْتَعْجِلُونَکَ بِالْعَذَابِ وَ لَوْ لاَ أَجَلٌ مُسَمًّى لَجَاءَهُمُ الْعَذَابُ وَ لَیَأْتِیَنَّهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لاَ یَشْعُرُونَ (53)
آنان با شتاب از تو عذاب را میطلبند؛ و اگر موعد مقرّری تعیین نشده بود، عذاب (الهی) به سراغ آنان میآمد؛ و سرانجام این عذاب بطور ناگهانی بر آنها نازل میشود در حالی که نمیدانند (و غافلند).
یَسْتَعْجِلُونَکَ بِالْعَذَابِ وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَةٌ بِالْکَافِرِینَ (54)
آنان با عجله از تو عذاب میطلبند، در حالی که جهنم به کافران احاطه دارد!
یَوْمَ یَغْشَاهُمُ الْعَذَابُ مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ وَ یَقُولُ ذُوقُوا مَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (55)
آن روز که عذاب (الهی) آنها را از بالای سر و پایین پایشان فرامیگیرد و به آنها میگوید: «بچشید آنچه را عمل میکردید» (روز سخت و دردناکی برای آنهاست!)
یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ أَرْضِی وَاسِعَةٌ فَإِیَّایَ فَاعْبُدُونِ (56)
ای بندگان من که ایمان آوردهاید! زمین من وسیع است، پس تنها مرا بپرستید (و در برابر فشارهای دشمنان تسلیم نشوید)!
کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ثُمَّ إِلَیْنَا تُرْجَعُونَ (57)
هر انسانی مرگ را میچشد، سپس شما را بسوی ما بازمیگردانند.
وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ مِنَ الْجَنَّةِ غُرَفاً تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا نِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِینَ (58)
و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادند، آنان را در غرفههایی از بهشت جای میدهیم که نهرها در زیر آن جاری است؛ جاودانه در آن خواهند ماند؛ چه خوب است پاداش عملکنندگان!
الَّذِینَ صَبَرُوا وَ عَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ (59)
همانها که (در برابر مشکلات) صبر (و استقامت) کردند و بر پروردگارشان توکّل میکنند.
وَ کَأَیِّنْ مِنْ دَابَّةٍ لاَ تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ یَرْزُقُهَا وَ إِیَّاکُمْ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ (60)
چه بسا جنبندهای که قدرت حمل روزی خود را ندارد، خداوند او و شما را روزی میدهد؛ و او شنوا و داناست.
وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى یُؤْفَکُونَ (61)
و هر گاه از آنان بپرسی: «چه کسی آسمانها و زمین را آفریده، و خورشید و ماه را مسخّر کرده است؟» میگویند: «اللّه»! پس با این حال چگونه آنان را (از عبادت خدا) منحرف میسازند؟!
اللَّهُ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ یَقْدِرُ لَهُ إِنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ (62)
خداوند روزی را برای هر کس از بندگانش بخواهد گسترده میکند، و برای هر کس بخواهد محدود میسازد؛ خداوند به همه چیز داناست!
وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ نَزَّلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْیَا بِهِ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِ مَوْتِهَا لَیَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لاَ یَعْقِلُونَ (63)
و اگر از آنان بپرسی: «چه کسی از آسمان آبی فرستاد و بوسیله آن زمین را پس از مردنش زنده کرد؟ میگویند: «اللّه»! بگو: «حمد و ستایش مخصوص خداست!» امّا بیشتر آنها نمیدانند.
وَ مَا هٰذِهِ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوَانُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ (64)
این زندگی دنیا چیزی جز سرگرمی و بازی نیست؛ و زندگی واقعی سرای آخرت است، اگر میدانستند!
فَإِذَا رَکِبُوا فِی الْفُلْکِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ یُشْرِکُونَ (65)
هنگامی که بر سوار بر کشتی شوند، خدا را با اخلاص میخوانند (و غیر او را فراموش میکنند)؛ امّا هنگامی که خدا آنان را به خشکی رساند و نجات داد، باز مشرک میشوند!
لِیَکْفُرُوا بِمَا آتَیْنَاهُمْ وَ لِیَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ (66)
(بگذار) آنچه را (از آیات) به آنها دادهایم انکار کنند و از لذّات زودگذر زندگی بهره گیرند؛ امّا بزودی خواهند فهمید!
أَ وَ لَمْ یَرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا حَرَماً آمِناً وَ یُتَخَطَّفُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ أَ فَبِالْبَاطِلِ یُؤْمِنُونَ وَ بِنِعْمَةِ اللَّهِ یَکْفُرُونَ (67)
آیا ندیدند که ما حرم امنی (برای آنها) قرار دادیم در حالی که مردم را در اطراف آنان (در بیرون این حرم) میربایند؟! آیا به باطل ایمان میآورند و نعمت خدا را کفران میکنند؟!
خاتمه: 68-69: مشخص کردن ظلم کافرین و طریق هدایت
این مجموعه دو آیه دارد:
68: این آیه حکم خداوند بر اهل باطل است چرا که آنها ظالمترین خلق هستند و به همین دلیل جهنم برای آنها آماده شده و جایگاهشان است.
69: مقدمه سوره با تصحیح دو تصور اشتباه آغاز شد: تصور مومنین در مورد اینکه آنها امتحان نمی شوند، و تصور کافرین در مورد اینکه آنها عقوبت نمی شوند. سپس سیاق ادامه پیدا کرد تا اینکه به این آیه رسید که جزای کسی که برای تلاش در راه خدا عجله می کند را نشان می دهد. به این ترتیب متوجه می شویم که اوائل سوره به اواخر آن ارتباط دارد.
آخرین آیه این سوره مشخص می کند که هدایت احتیاج به مجاهده دارد و از اینجا متوجه می شویم که تفصیل محور، توسط این سوره، تفصیلی خاص و جدید است
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِباً أَوْ کَذَّبَ بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُ أَ لَیْسَ فِی جَهَنَّمَ مَثْوًى لِلْکَافِرِینَ (68)
چه کسی ستمکارتر از آن کس است که بر خدا دروغ بسته یا حق را پس از آنکه به سراغش آمده تکذیب نماید؟! آیا جایگاه کافران در دوزخ نیست؟!
وَ الَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ (69)
و آنها که در راه ما (با خلوص نیّت) جهاد کنند، قطعاً به راههای خود، هدایتشان خواهیم کرد؛ و خداوند با نیکوکاران است.
بیان پایانی درباره سوره عنکبوت
همانطور که بیان شد محور این سوره آیات 1-4 از مقدمه سوره بقره بودند. این سوره در ذکر لوازم ایمان به غیب، این موارد اشاره کرد: امتحان، امید به ملاقات پروردگار، جهاد، عمل صالح، نیکی به والدین، صبر بر اذیت ها، عدم تاثیر پذیری از کافرین.
در لوازم ایمان به کتابهای آسمانی این موارد را ذکر کرد: عدم مجادله با اهل کتاب، الا بالتی هی احسن
در طریق تحقق ایمان صادق و تقوا این موارد را ذکر کرد: تلاوت قرآن، اقامه نماز، ذکر، عمل صالح، صبر، توکل، مجاهده و احسان.
این سوره دلایلی را اقامه کرد که بیان می کرد این قرآن از جانب خدا نازل شده. و همچنین این سوره نعمت های الهی را نشان داد و چیزهایی را که از موازین ایمان است را تفصیل داد و طریق تحقیق ایمان را که از جهاد آغاز می شد و با صبر ادامه پیدا می کرد و با هجرت و صبر و توکل خاتمه می یافت را ترسیم کرد.
البته همانگونه که این سوره در صفات متقین تفصیل یافته بود، در صفات کفر و نفاق هم مواردی را ذکر کرد. پس در این سوره علامت نفاق و بعضی از لوازم کفر و آثارش شناخته شد. بعضی از چیزهایی که خدا برای مومنین آماده کرده و بعضی چیزهایی که برای کافرین آماده کرده شناخته شدند.
- دوشنبه ۲۷ ارديبهشت ۹۵