اندیشه امین

مباحثی پیرامون حوزه انقلابی

سوره زخرف

سوره زخرف: بیان ویژگیهای این قرآن که: مضمون اعلی و حکیمانه دین خدا را به نمایش می گذارد/ حاملان این قرآن شریف ترین موجودات هستند/ در این قرآن علم الساعه است.

محور سوره: 23-24 سوره بقره

وَ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَدَاءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ‌ (23)

و اگر در باره آنچه بر بنده خود [پیامبر] نازل کرده‌ایم شک و تردید دارید، (دست کم) یک سوره همانند آن بیاورید؛ و گواهان خود را - غیر خدا - برای این کار، فرا خوانید اگر راست می‌گویید!

فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکَافِرِینَ‌ (24)

پس اگر چنین نکنید - که هرگز نخواهید کرد - از آتشی بترسید که هیزم آن، بدنهای مردم (گنهکار) و سنگها [بتها] است، و برای کافران، آماده شده است!

 

مشاهده می شود که این سوره از همان ابتدا (همانند سوره یوسف) درباره ویژگیهای این قرآن و اینکه این قرآن بر پیامبر ص نازل شده و اینکه هیچ شک و ریبی در این قرآن وجود ندارد بحث می کند و از آنجا که تشابه زیادی بین ابتدای سوره زخرف و ابتدای سوره یوسف وجود دارد می توان به این نتیجه رسید که این سوره با سوره یوسف هم محور هستند.

از مقایسه ابتدای مقاطع این سوره می توان به این نتیجه رسید که این سوره درباره ویژگیهای این قرآن بحث می کند و در این سوره به ایمان به قرآن و تسلیم در برابر آن و عمل به آن دعوت می شود و شک و ریب از این قرآن نفی می شود. پس این سوره همان معانی که سوره یوسف بیان کرده بود را بیان می کند.

 

بحث معنایی:

این سوره مضمون کلی محورش را تفصیل می دهد و بر کمال این قرآن و اعجاز آن دلیل می آورد و خصائص و ویژگیها و ظواهر این قرآن را روشن می کند.

همچنین این سوره عقایدی که سبب موضع گیری های اشتباه درباره وحی و رسالت می شود را تصحیح می کند و علت اصلی این عقاید را تقلید از آباء و پیشینیان بیان می کند و همچنین از امت هایی بحث می کند که روی گردانی کردند و عقوبت شدند و همچنین از امت هایی بحث می کند که با انبیایشان مخالفت کردند و مستحق عذاب الهی در آخرت شدند. سپس سوره موعظه می کند و تذکر می دهد و یکی پس از دیگری حجت هایی را اقامه می کند.

تا اینکه خاتمه سوره بیان می شود (دو آیه انتهایی سوره) و مشخص می کند که بعد از این بیان، مشرکین ایمان نمی آورند. (اگر بعد از این بیان باز هم کسی مشرک بماند، نمی توان به ایمان آوردنش امیدی داشت.)

 

بحث ساختاری:

مشاهده می شود که این سوره از یک مقدمه و سه مقطع تشکیل شده. هر یک از مقاطع سه گانه این سوره با «وَإِنَّهُ» شروع می شود. و همچنین هر یک از سه مقطع، خود دارای مقدمه ای هستند و در ادامه، آیات آن مقطع، توضیح آن مقدمه هستند. مباحث تکمیلی در ابتدای مقاطع این سوره بیان شده.

از طرف دیگر ساختار این سوره طوری است که می توان گفت این سوره از یک مقدمه و یک مقطع تشکیل شده که در این صورت توجیه دیگری هم برای سیاق این سوره وجود خواهد داشت که بیان نمی شود. و این مظهری از مظاهر اعجاز این قرآن است. اینکه می توان برای یک سوره واحد، ساختارهای متفاوت دید و هر ساختار توجیه سیاق خاص خودش را داشته باشد و معانی جدیدی را بیان کند که با معانی قبلی تعارضی نداشته باشد.

مقدمه: 1-3: قرآن برای تعقل، عربی نازل شده

خداوند در این بخش به قرآن قسم یاد می کند که او کسی است که به جهت اینکه مردم تعقل کنند، قرآن را عربی قرار داد. و ارتباط این بیان با محور سوره واضح است چرا که با این وصف از قرآن، دیگر جایی برای شک نیست.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ‌ (0)

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

حم‌ (1) وَ الْکِتَابِ الْمُبِینِ‌ (2)

حم. سوگند به کتاب مبین (و روشنگر)،

إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآناً عَرَبِیّاً لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ‌ (3)

که ما آن را قرآنی فصیح و عربی قرار دادیم، شاید شما در آن تعقل کنید (آن را درک کنید!)

 

مقطع اول: 4-43: بحثی درباره عقاید کافرین و اقامه حجت علیه آنها

این مقطع درباره عقاید کافرین بحث می کند و علیه این عقاید آنها استدلال ها و حجت هایی را بیان می کند چرا که این عقاید است که باعث موضع گیری های آنها در مقابل قرآن و رسول الله ص می شود. همچنین بیان می کند که علت این عقاید، همانا استمرارشان بر عقاید پیشینیان و پدرانشان است.

در این اثنا مثالی در رویگردانی از تقلید پدرانش می زند و سپس به اعراض کافرین نسبت به اینکه چرا این قرآن بر پیامبر ص نازل شده می پردازد و این عقیده آنها را رد می کند. و همچنین عقوبت کری (ناشنوایی) در مقابل کتاب خدا را بیان کرده و سپس مطالبی به پیامبر ص می فرماید و توجیهاتی می آورد که یکی از این توجیهات چنگ زدن به وحی الهی است که نشان می دهد این قرآن صراط مستقیم است.

آیات: 4-8: استهزاء کنندگان قرآن مستحق عذابند چرا که به این قرآن باعظمت کافر شده اند.

در ابتدای سوره دلایلی بیان شد که نشان می دهد این قرآن از جانب خداست و زمانی که این نکته اضافه شود که این قرآن یگانه ای است که انسان به وسیله آن تعقل می کند و بدون آن تعقل امکان ندارد، این نشان می دهد که این قرآن ذات عالی، فوق همه ذواتی است که نازل شده و همه اینها شک را از این قرآن نفی می کند

این 4 آیه نشان می دهند که کفار این امت این قرآن را استهزاء کرده اند در صورتی که آنها در مواضع و اعمالشان افرادی مسرف بوده و مستحق عذاب اند چرا که به این قرآنی که خداوند چنین ویژگیهایی در آن قرار داده، کافر شده اند. و در حقیقت علت این مواضعشان در مقابل قرآن، فسادی است که قرآن برای تصحیح آن آمده و این سوره برای مناقشه با آنها در این عقائد و اقامه حجت هایی علیه آنها آمده.

وَ إِنَّهُ فِی أُمِّ الْکِتَابِ لَدَیْنَا لَعَلِیٌّ حَکِیمٌ‌ (4)

و آن در «امّ‌الکتاب» [ لوح محفوظ] نزد ما بلندپایه و استوار است!

أَ فَنَضْرِبُ عَنْکُمُ الذِّکْرَ صَفْحاً أَنْ کُنْتُمْ قَوْماً مُسْرِفِینَ‌ (5)

آیا این ذکر [ قرآن‌] را از شما بازگیریم بخاطر اینکه قومی اسرافکارید؟!

وَ کَمْ أَرْسَلْنَا مِنْ نَبِیٍّ فِی الْأَوَّلِینَ‌ (6)

چه بسیار پیامبرانی که (برای هدایت) در میان اقوام پیشین فرستادیم؛

وَ مَا یَأْتِیهِمْ مِنْ نَبِیٍّ إِلاَّ کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِءُونَ‌ (7)

ولی هیچ پیامبری به سوی آنها نمی‌آمد مگر اینکه او را استهزا می‌کردند.

فَأَهْلَکْنَا أَشَدَّ مِنْهُمْ بَطْشاً وَ مَضَى مَثَلُ الْأَوَّلِینَ‌ (8)

ولی ما کسانی را که نیرومندتر از آنها بودند هلاک کردیم، و داستان پیشینیان گذشت.

 

مجموعه اول: 9-14: سوال از خالق آسمانها و زمین؛ و اینکه همه معترفند که خدا خالق همه چیز است.

وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِیزُ الْعَلِیمُ‌ (9)

هر گاه از آنان بپرسی: «چه کسی آسمانها و زمین را آفریده است؟» مسلّماً می‌گویند: «خداوند قادر و دانا آنها را آفریده است»!

الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ مَهْداً وَ جَعَلَ لَکُمْ فِیهَا سُبُلاً لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ‌ (10)

همان کسی که زمین را محل آرامش شما قرار داد، و برای شما در آن راه‌هایی آفرید باشد، که هدایت شوید (و به مقصد برسید)!

وَ الَّذِی نَزَّلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَنْشَرْنَا بِهِ بَلْدَةً مَیْتاً کَذٰلِکَ تُخْرَجُونَ‌ (11)

همان کسی که از آسمان آبی فرستاد بمقدار معیّن، و بوسیله آن سرزمین مرده را حیات بخشیدیم؛ همین گونه (در قیامت از قبرها) شما را خارج می‌سازند!

وَ الَّذِی خَلَقَ الْأَزْوَاجَ کُلَّهَا وَ جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الْفُلْکِ وَ الْأَنْعَامِ مَا تَرْکَبُونَ‌ (12)

و همان کسی که همه زوجها را آفرید، و برای شما از کشتیها و چهارپایان مرکبهایی قرارداد که بر آن سوار می‌شوید،

لِتَسْتَوُوا عَلَى ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْکُرُوا نِعْمَةَ رَبِّکُمْ إِذَا اسْتَوَیْتُمْ عَلَیْهِ وَ تَقُولُوا سُبْحَانَ الَّذِی سَخَّرَ لَنَا هٰذَا وَ مَا کُنَّا لَهُ مُقْرِنِینَ‌ (13)

تا بر پشت آنها بخوبی قرار گیرید؛ سپس هنگامی که بر آنها سوار شدید، نعمت پروردگارتان را متذکّر شوید و بگویید: «پاک و منزّه است کسی که این را مسخّر ما ساخت، وگرنه ما توانایی تسخیر آن را نداشتیم؛

وَ إِنَّا إِلَى رَبِّنَا لَمُنْقَلِبُونَ‌ (14)

و ما به سوی پروردگارمان بازمی‌گردیم!»

 

مجموعه دوم: 15-43: با وجود اعتراف به خلقت خدا، باز هم کفر می ورزند.

آیات: 15-30: اقامه حجت علیه کافران در عقایدشان که این عقاید سبب نزول بلا بر آنهاست

وَ جَعَلُوا لَهُ مِنْ عِبَادِهِ جُزْءاً إِنَّ الْإِنْسَانَ لَکَفُورٌ مُبِینٌ‌ (15)

آنها برای خداوند از میان بندگانش جزئی قرار دادند (و ملائکه را دختران خدا خواندند)؛ انسان کفران‌کننده آشکاری است!

أَمِ اتَّخَذَ مِمَّا یَخْلُقُ بَنَاتٍ وَ أَصْفَاکُمْ بِالْبَنِینَ‌ (16)

آیا از میان مخلوقاتش دختران را برای خود انتخاب کرده و پسران را برای شما برگزیده است؟!

وَ إِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِمَا ضَرَبَ لِلرَّحْمٰنِ مَثَلاً ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدّاً وَ هُوَ کَظِیمٌ‌ (17)

در حالی که هرگاه یکی از آنها را به همان چیزی که برای خداوند رحمان شبیه قرار داده [ به تولّد دختر] بشارت دهند، صورتش (از فرط ناراحتی) سیاه می‌شود و خشمگین می‌گردد!

أَ وَ مَنْ یُنَشَّأُ فِی الْحِلْیَةِ وَ هُوَ فِی الْخِصَامِ غَیْرُ مُبِینٍ‌ (18)

آیا کسی را که در لابلای زینتها پرورش می‌یابد و به هنگام جدال قادر به تبیین مقصود خود نیست (فرزند خدا می‌خوانید)؟!

وَ جَعَلُوا الْمَلاَئِکَةَ الَّذِینَ هُمْ عِبَادُ الرَّحْمٰنِ إِنَاثاً أَ شَهِدُوا خَلْقَهُمْ سَتُکْتَبُ شَهَادَتُهُمْ وَ یُسْأَلُونَ‌ (19)

آنها فرشتگان را که بندگان خداوند رحمانند مؤنّث پنداشتند؛ آیا شاهد آفرینش آنها بوده اند؟! گواهی آنان نوشته می‌شود و (از آن) بازخواست خواهند شد!

وَ قَالُوا لَوْ شَاءَ الرَّحْمٰنُ مَا عَبَدْنَاهُمْ مَا لَهُمْ بِذٰلِکَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلاَّ یَخْرُصُونَ‌ (20)

آنان گفتند: «اگر خداوند رحمان می‌خواست ما آنها را پرستش نمی‌کردیم!» ولی به این امر هیچ گونه علم و یقین ندارند و جز دروغ چیزی نمی‌گویند!

أَمْ آتَیْنَاهُمْ کِتَاباً مِنْ قَبْلِهِ فَهُمْ بِهِ مُسْتَمْسِکُونَ‌ (21)

یا اینکه ما کتابی پیش از این به آنان داده‌ایم و آنها به آن تمسّک می‌جویند؟!

بَلْ قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُهْتَدُونَ‌ (22)

بلکه آنها می‌گویند: «ما نیاکان خود را بر آئینی یافتیم، و ما نیز به پیروی آنان هدایت یافته‌ایم.»

وَ کَذٰلِکَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ فِی قَرْیَةٍ مِنْ نَذِیرٍ إِلاَّ قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُقْتَدُونَ‌ (23)

و این‌گونه در هیچ شهر و دیاری پیش از تو پیامبر انذارکننده‌ای نفرستادیم مگر اینکه ثروتمندان مست و مغرور آن گفتند: «ما پدران خود را بر آئینی یافتیم و به آثار آنان اقتدا می‌کنیم.»

قَالَ أَ وَ لَوْ جِئْتُکُمْ بِأَهْدَى مِمَّا وَجَدْتُمْ عَلَیْهِ آبَاءَکُمْ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ کَافِرُونَ‌ (24)

(پیامبرشان) گفت: «آیا اگر من آیینی هدایت‌بخش‌تر از آنچه پدرانتان را بر آن یافتید آورده باشم (باز هم انکار می‌کنید)؟!» گفتند: «(آری،) ما به آنچه شما به آن فرستاده شده‌اید کافریم!»

فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَانْظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ‌ (25)

به همین جهت از آنها انتقام گرفتیم؛ بنگر پایان کار تکذیب‌کنندگان چگونه بود!

وَ إِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ لِأَبِیهِ وَ قَوْمِهِ إِنَّنِی بَرَاءٌ مِمَّا تَعْبُدُونَ‌ (26)

و به خاطر بیاور هنگامی را که ابراهیم به پدرش [ عمویش آزر] و قومش گفت: «من از آنچه شما می‌پرستید بیزارم.

إِلاَّ الَّذِی فَطَرَنِی فَإِنَّهُ سَیَهْدِینِ‌ (27)

مگر آن کسی که مرا آفریده، که او هدایتم خواهد کرد!»

وَ جَعَلَهَا کَلِمَةً بَاقِیَةً فِی عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ‌ (28)

او کلمه توحید را کلمه پاینده‌ای در نسلهای بعد از خود قرار داد، شاید به سوی خدا باز گردند!

بَلْ مَتَّعْتُ هٰؤُلاَءِ وَ آبَاءَهُمْ حَتَّى جَاءَهُمُ الْحَقُّ وَ رَسُولٌ مُبِینٌ‌ (29)

ولی من این گروه و پدرانشان را از مواهب دنیا بهره‌مند ساختم تا حق و فرستاده آشکار (الهی) به سراغشان آمد؛

وَ لَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ قَالُوا هٰذَا سِحْرٌ وَ إِنَّا بِهِ کَافِرُونَ‌ (30)

هنگامی که حق به سراغشان آمد؛ گفتند: «این سحر است، و ما نسبت به آن کافریم»!

 

آیات 31-35: اعتراض کافران نسبت به اینکه چرا قرآن بر محمد ص نازل شده و بر افراد دارای مال و جاه عظیم نازل نشده

در این آیات مشاهده می شود که کافران بر نزول قرآن بر پیامبر ص اعتراض می کنند و می گویند چرا این قرآن بر مردی دارای جاه و مال نازل نشده. این آیات بعد از اقامه حجت علیه کافران در عقایدشان که سبب نزول بلا بر آنها می شود آمده و گویی بعد از اقامه این حجت، قانع شده اند اما به دلیل اینکه محمد ص مال و جاه زیادی ندارد او را مستحق نزول وحی و شایسته تبعیت نمی بینند.

در پاسخ به این اعتراض بیان می شود که اینکه بعضی از دنیا بهره عظیمی دارند، دلیل بر صاحب فضل بودن آنها نیست.

وَ قَالُوا لَوْ لاَ نُزِّلَ هٰذَا الْقُرْآنُ عَلَى رَجُلٍ مِنَ الْقَرْیَتَیْنِ عَظِیمٍ‌ (31)

و گفتند: «چرا این قرآن بر مرد بزرگ (و ثروتمندی) از این دو شهر (مکه و طائف) ناز ل نشده است؟!»

أَ هُمْ یَقْسِمُونَ رَحْمَةَ رَبِّکَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَیْنَهُمْ مَعِیشَتَهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَ رَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِیّاً وَ رَحْمَةُ رَبِّکَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ‌ (32)

آیا آنان رحمت پروردگارت را تقسیم می‌کنند؟! ما معیشت آنها را در حیات دنیا در میانشان تقسیم کردیم و بعضی را بر بعضی برتری دادیم تا یکدیگر را مسخر کرده (و با هم تعاون نمایند)؛ و رحمت پروردگارت از تمام آنچه جمع‌آوری می‌کنند بهتر است!

وَ لَوْ لاَ أَنْ یَکُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَجَعَلْنَا لِمَنْ یَکْفُرُ بِالرَّحْمٰنِ لِبُیُوتِهِمْ سُقُفاً مِنْ فِضَّةٍ وَ مَعَارِجَ عَلَیْهَا یَظْهَرُونَ‌ (33)

اگر (تمکّن کفّار از مواهب مادی) سبب نمی‌شد که همه مردم امت واحد (در گمراهی) شوند، ما برای کسانی که به (خداوند) رحمان کافر می‌شدند خانه‌هایی قرار می‌دادیم با سقفهایی از نقره و نردبانهایی که از آن بالا روند،

وَ لِبُیُوتِهِمْ أَبْوَاباً وَ سُرُراً عَلَیْهَا یَتَّکِئُونَ‌ (34)

و برای خانه‌هایشان درها و تختهایی (زیبا و نقره‌ای) قرار می‌دادیم که بر آن تکیه کنند؛

وَ زُخْرُفاً وَ إِنْ کُلُّ ذٰلِکَ لَمَّا مَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةُ عِنْدَ رَبِّکَ لِلْمُتَّقِینَ‌ (35)

و انواع زیورها؛ ولی تمام اینها بهره زندگی دنیاست، و آخرت نزد پروردگارت از آن پرهیزگاران است!

 

آیات 36-43: بیان عقوبت روی گردانی از قرآن در دنیا و آخرت- بر پیامبر ص است که در هر حال به قرآن تمسک جوید

مشاهده می شود که سوره بعد از اقامه حجت علیه کافرین در اینکه این قرآن از جانب خداست، و هیچ شکی در آن نیست و همچنین اقامه حجت علیه کافرین درباره عقاید و مواقفشان، در این آیات عقوبت روی گردانی از قرآن در دنیا و آخرت را بیان کرده و از آیه 40 به بعد خطابش را به سوی پیامبر ص متوجه می کند و این نشان می دهد که معرضین از کتاب، کوران و کرانند و مستحق عذاب، چه در زمان حیات رسول الله ص باشند، یا بعد از آن.به این ترتیب خداوند به رسولش امر می کند که به این قرآن تمسک بجوید.

وَ مَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمٰنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطَاناً فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ‌ (36)

و هر کس از یاد خدا روی‌گردان شود شیطان را به سراغ او میفرستیم پس همواره قرین اوست!

وَ إِنَّهُمْ لَیَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِیلِ وَ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ‌ (37)

و آنها [ شیاطین‌] این گروه را از راه خدا بازمی‌دارند، در حالی که گمان می‌کنند هدایت‌یافتگان حقیقی آنها هستند!

حَتَّى إِذَا جَاءَنَا قَالَ یَا لَیْتَ بَیْنِی وَ بَیْنَکَ بُعْدَ الْمَشْرِقَیْنِ فَبِئْسَ الْقَرِینُ‌ (38)

تا زمانی که (در قیامت) نزد ما حاضر شود می‌گوید: ای کاش میان من و تو فاصله مشرق و مغرب بود؛ چه بد همنشینی بودی!

وَ لَنْ یَنْفَعَکُمُ الْیَوْمَ إِذْ ظَلَمْتُمْ أَنَّکُمْ فِی الْعَذَابِ مُشْتَرِکُونَ‌ (39)

(ولی به آنها می‌گوییم:) هرگز این گفتگوها امروز به حال شما سودی ندارد، چرا که ظلم کردید؛ و همه در عذاب مشترکید!

أَ فَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ أَوْ تَهْدِی الْعُمْیَ وَ مَنْ کَانَ فِی ضَلاَلٍ مُبِینٍ‌ (40)

(ای پیامبر!) آیا تو می‌توانی سخن خود را به گوش کران برسانی، یا کوران و کسانی را که در گمراهی آشکاری هستند هدایت کنی؟!

فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِکَ فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ‌ (41)

و هرگاه تو را از میان آنها ببریم، حتماً از آنان انتقام خواهیم گرفت؛

أَوْ نُرِیَنَّکَ الَّذِی وَعَدْنَاهُمْ فَإِنَّا عَلَیْهِمْ مُقْتَدِرُونَ‌ (42)

یا اگر (زنده بمانی و) و آنچه را (از عذاب) به آنان وعده داده‌ایم به تو نشان دهیم، باز ما بر آنها مسلّطیم!

فَاسْتَمْسِکْ بِالَّذِی أُوحِیَ إِلَیْکَ إِنَّکَ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ‌ (43)

آنچه را بر تو وحی شده محکم بگیر که تو بر صراط مستقیمی.

 

مقطع دوم: 44-60: قرآن، محتوای دعوت رسولان پیشین است.

در این مقطع هم پس از بیان مقدمه ای درباره ویژگیهای قرآن، داستان موسی ع و فرعون مطرح می شود تا نشان دهد رسولان الهی همگی به سوی توحید دعوت می کرده اند.

آیات 44-45: مقدمه مقطع: بیان ویژگیهای قرآن

این مقطع با این دو آیه شروع می شود که توجه را به بعضی از ویژگیهای قرآن جلب می کند.  ویژگیهایی از قبیل ایجاد شرافت برای امتی که بر آنها نازل شده، و در دعوتش که به همان چیزی دعوت می کند که همه رسولان سابق به آن دعوت می کردند.

وَ إِنَّهُ لَذِکْرٌ لَکَ وَ لِقَوْمِکَ وَ سَوْفَ تُسْأَلُونَ‌ (44)

و این مایه یادآوری (و عظمت) تو و قوم تو است و بزودی سؤال خواهید شد.

وَ اسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رُسُلِنَا أَ جَعَلْنَا مِنْ دُونِ الرَّحْمٰنِ آلِهَةً یُعْبَدُونَ‌ (45)

از رسولانی که پیش از تو فرستادیم بپرس: آیا غیر از خداوند رحمان معبودانی برای پرستش قرار دادیم؟!

 

آیات 46-56: داستان موسی ع و فرعون به عنوان نمونه ای از پیامبران پیشین که در آیه قبل مطرح شد (آیه 45)

در این آیات داستان حضرت موسی ع و فرعون به عنوان یک نمونه از پیامبران پیشین که در آیه 45 به آنها اشاره شد، بیان می شود و خداوند عزوجل داستان این پیامبران را بیان می کند تا مشخص شود که دعوت رسولان سابق هم همان دعوت این قرآن درباره توحید بوده است و این هم دلیلی است بر اینکه این قرآن از جانب خداست.

وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآیَاتِنَا إِلَى فِرْعَوْنَ وَ مَلَئِهِ فَقَالَ إِنِّی رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِینَ‌ (46)

ما موسی را با آیات خود به سوی فرعون و درباریان او فرستادیم؛ (موسی به آنها) گفت: «من فرستاده پروردگار جهانیانم»

فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِآیَاتِنَا إِذَا هُمْ مِنْهَا یَضْحَکُونَ‌ (47)

ولی هنگامی که او آیات ما را برای آنها آورد، به آن می‌خندیدند!

وَ مَا نُرِیهِمْ مِنْ آیَةٍ إِلاَّ هِیَ أَکْبَرُ مِنْ أُخْتِهَا وَ أَخَذْنَاهُمْ بِالْعَذَابِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ‌ (48)

ما هیچ آیه (و معجزه‌ای) به آنان نشان نمی‌دادیم مگر اینکه از دیگری بزرگتر (و مهمتر) بود؛ و آنها را به (انواع) عذاب گرفتار کردیم شاید بازگردند!

وَ قَالُوا یَا أَیُّهَا السَّاحِرُ ادْعُ لَنَا رَبَّکَ بِمَا عَهِدَ عِنْدَکَ إِنَّنَا لَمُهْتَدُونَ‌ (49)

(وقتی گرفتار بلا می‌شدند می) گفتند: «ای ساحر! پروردگارت را به عهدی که با تو کرده بخوان (تا ما را از این بلا برهاند) که ما هدایت خواهیم یافت (و ایمان می‌آوریم)!»

فَلَمَّا کَشَفْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِذَا هُمْ یَنْکُثُونَ‌ (50)

امّا هنگامی که عذاب را از آنها برطرف می‌ساختیم پیمان خود را می‌شکستند!

وَ نَادَى فِرْعَوْنُ فِی قَوْمِهِ قَالَ یَا قَوْمِ أَ لَیْسَ لِی مُلْکُ مِصْرَ وَ هٰذِهِ الْأَنْهَارُ تَجْرِی مِنْ تَحْتِی أَ فَلاَ تُبْصِرُونَ‌ (51)

فرعون در میان قوم خود ندا داد و گفت: «ای قوم من! آیا حکومت مصر از آن من نیست، و این نهرها تحت فرمان من جریان ندارد؟ آیا نمی‌بینید؟

أَمْ أَنَا خَیْرٌ مِنْ هٰذَا الَّذِی هُوَ مَهِینٌ وَ لاَ یَکَادُ یُبِینُ‌ (52)

مگر نه این است که من از این مردی که از خانواده و طبقه پستی است و هرگز نمی‌تواند فصیح سخن بگوید برترم؟

فَلَوْ لاَ أُلْقِیَ عَلَیْهِ أَسْوِرَةٌ مِنْ ذَهَبٍ أَوْ جَاءَ مَعَهُ الْمَلاَئِکَةُ مُقْتَرِنِینَ‌ (53)

(اگر راست می‌گوید) چرا دستبندهای طلا به او داده نشده، یا اینکه چرا فرشتگان دوشادوش او نیامده‌اند (تا گفتارش را تأیید کنند)؟!

فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ إِنَّهُمْ کَانُوا قَوْماً فَاسِقِینَ‌ (54)

(فرعون) قوم خود را سبک شمرد، در نتیجه از او اطاعت کردند؛ آنان قومی فاسق بودند!

فَلَمَّا آسَفُونَا انْتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ أَجْمَعِینَ‌ (55)

امّا هنگامی که ما را به خشم آوردند، از آنها انتقام گرفتیم و همه را غرق کردیم.

فَجَعَلْنَاهُمْ سَلَفاً وَ مَثَلاً لِلْآخِرِینَ‌ (56)

و آنها را پیشگامان (در عذاب) و عبرتی برای دیگران قرار دادیم.

 

آیات 57-60: داستان حضرت عیسی ع به عنوان نمونه دیگری از پیامبران پیشین

وَ لَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْیَمَ مَثَلاً إِذَا قَوْمُکَ مِنْهُ یَصِدُّونَ‌ (57)

و هنگامی که درباره فرزند مریم مثلی زده شد، ناگهان قوم تو بخاطر آن داد و فریاد راه انداختند.

وَ قَالُوا أَ آلِهَتُنَا خَیْرٌ أَمْ هُوَ مَا ضَرَبُوهُ لَکَ إِلاَّ جَدَلاً بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ‌ (58)

و گفتند: «آیا خدایان ما بهترند یا او مسیح‌]؟! (اگر معبودان ما در دوزخند، مسیح نیز در دوزخ است، چرا که معبود واقع شده)!» ولی آنها این مثل را جز از طریق جدال (و لجاجبرای تو نزدند؛ آنان گروهی کینهتوز و پرخاشگرند!

إِنْ هُوَ إِلاَّ عَبْدٌ أَنْعَمْنَا عَلَیْهِ وَ جَعَلْنَاهُ مَثَلاً لِبَنِی إِسْرَائِیلَ‌ (59)

مسیح فقط بنده‌ای بود که ما نعمت به او بخشیدیم و او را نمونه و الگوئی برای بنی اسرائیل قرار دادیم.

وَ لَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَا مِنْکُمْ مَلاَئِکَةً فِی الْأَرْضِ یَخْلُفُونَ‌ (60)

و هرگاه بخواهیم به جای شما در زمین فرشتگانی قرار می‌دهیم که جانشین (شما) گردند!

 

مقطع سوم: 61-89: بیان یکی دیگر از ویژگیهای قرآن (سبب آگاهی بر روز قیامت است) و نمایش تصویری از روز قیامت و بیان مطلبی به رسول الله ص

از نظر لفظی ابتدای این مقطع هم شبیه شروع دو مقطع قبل است «وَ إِنَّهُ...» و از اینجا می توان فهمید مقطع جدیدی شروع شده اما از نظر معنایی، این مقطع ادامه مقطع قبلی است.

مقدمه این سوره با ذکر بیانی درباره قرآن شروع شد و دو ویژگی از ویژگیهای این قرآن را بیان کرد «علو» و «حکمت»

سپس مقطع اول هم با ذکر بیانی درباره این قرآن شروع شد. و یک ویژگی از ویژگیهای این قرآن را بیان کرد: «تذکر»

این مقطع هم همانند دو مقطع قبل با ذکر بیانی درباره این قرآن شروع می شود. و ویژگی دیگری از ویژگیهای قرآن را بیان می کند: «دارای علم الساعه (سبب آگاهی بر روز قیامت است)»

ملاحظه می شود که انتقال از مقطع دوم به مقطع سوم، در نهایت ارتباط است تا جایی که بعضی از مفسرین فکر کرده اند که این مقطع، استمرار و ادامه مقطع قبل است.

 

آیات 61-65: بیان یکی از ویژگیهای قرآن و چند توصیه

این مقطع با بیان اینکه این قرآن علم الساعه (سبب آگاهی بر روز قیامت است) به عنوان یک ویژگی از ویژگیهای قرآن شروع شده و سپس از شک در علم الساعه نهی کرده و به تبعیت از قرآن امر کرده و همجنین از اینکه شیطان مانع از تبعیت آنها شود نیز به آنها هشدار داده و بیان کرده که تبعیت از این قرآن، صراط مستقیم است.

سپس بیان می کند که امر به تبعیت از قرآن و امر به عبادت و اطاعت، همان دعوت عیسی ع است و همان صراط مستقیم است. و علت اینکه در این مقطع بیان می کند دعوت قرآن همان دعوت عیسی ع است، به این دلیل است که بیان کند دعوت قرآن در حقیقت دعوت همه رسولان الهی است.

وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلاَ تَمْتَرُنَّ بِهَا وَ اتَّبِعُونِ هٰذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ‌ (61)

و او [ قرآن] سبب آگاهی بر روز قیامت است. هرگز در آن تردید نکنید؛ و از من پیروی کنید که این راه مستقیم است!

وَ لاَ یَصُدَّنَّکُمُ الشَّیْطَانُ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ‌ (62)

و شیطان شما را (از راه خدا) باز ندارد، که او دشمن آشکار شماست!

وَ لَمَّا جَاءَ عِیسَى بِالْبَیِّنَاتِ قَالَ قَدْ جِئْتُکُمْ بِالْحِکْمَةِ وَ لِأُبَیِّنَ لَکُمْ بَعْضَ الَّذِی تَخْتَلِفُونَ فِیهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُونِ‌ (63)

و هنگامی که عیسی دلایل روشن (برای آنها) آورد گفت: «من برای شما حکمت آورده‌ام، و آمده‌ام تا برخی از آنچه را که در آن اختلاف دارید روشن کنم؛ پس تقوای الهی پیشه کنید و از من اطاعت نمایید!

إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّی وَ رَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هٰذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ‌ (64)

خداوند پروردگار من و پروردگار شماست؛ (تنها) او را پرستش کنید که راه راست همین است!»

فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِنْ بَیْنِهِمْ فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْ عَذَابِ یَوْمٍ أَلِیمٍ‌ (65)

ولی گروه‌هایی از میان آنها (درباره مسیح) اختلاف کردند (و بعضی او را خدا پنداشتند)؛ وای بر کسانی که ستم کردند از عذاب روزی دردناک!

 

آیات 66-69: نمایش تصویری از روز قیامت

هَلْ یَنْظُرُونَ إِلاَّ السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِیَهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لاَ یَشْعُرُونَ‌ (66)

آیا جز این انتظار دارند که قیامت ناگهان به سراغشان آید در حالی که نمی‌فهمند؟

الْأَخِلاَّءُ یَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلاَّ الْمُتَّقِینَ‌ (67)

دوستان در آن روز دشمن یکدیگرند، مگر پرهیزگاران!

یَا عِبَادِ لاَ خَوْفٌ عَلَیْکُمُ الْیَوْمَ وَ لاَ أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ‌ (68)

ای بندگان من! امروز نه ترسی بر شماست و نه اندوهگین می‌شوید!

الَّذِینَ آمَنُوا بِآیَاتِنَا وَ کَانُوا مُسْلِمِینَ‌ (69)

همان کسانی که به آیات ما ایمان آوردند و تسلیم بودند.

 

آیات 70-73: بیان حال مومنین و متقین در قیامت

ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَ أَزْوَاجُکُمْ تُحْبَرُونَ‌ (70)

(به آنها خطاب می‌شود:) شما و همسرانتان در نهایت شادمانی وارد بهشت شوید!

یُطَافُ عَلَیْهِمْ بِصِحَافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ أَکْوَابٍ وَ فِیهَا مَا تَشْتَهِیهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْیُنُ وَ أَنْتُمْ فِیهَا خَالِدُونَ‌ (71)

(این در حالی است که) ظرفها (ی غذا) و جامهای طلائی (شراب طهور) را گرداگرد آنها می‌گردانند؛ و در آن (بهشت) آنچه دلها می‌خواهد و چشمها از آن لذت می‌برد موجود است؛ و شما همیشه در آن خواهید ماند!

وَ تِلْکَ الْجَنَّةُ الَّتِی أُورِثْتُمُوهَا بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ‌ (72)

این بهشتی است که شما وارث آن می‌شوید بخاطر اعمالی که انجام می‌دادید!

لَکُمْ فِیهَا فَاکِهَةٌ کَثِیرَةٌ مِنْهَا تَأْکُلُونَ‌ (73)

و در آن برای شما میوه‌های فراوان است که از آن می‌خورید.

 

آیات 74-78: بیان احوال اهل آتش در قیامت

إِنَّ الْمُجْرِمِینَ فِی عَذَابِ جَهَنَّمَ خَالِدُونَ‌ (74)

(ولی) مجرمان در عذاب دوزخ جاودانه می‌مانند.

لاَ یُفَتَّرُ عَنْهُمْ وَ هُمْ فِیهِ مُبْلِسُونَ‌ (75)

هرگز عذاب آنان تخفیف نمی‌یابد، و در آنجا از همه چیز مأیوسند.

وَ مَا ظَلَمْنَاهُمْ وَ لٰکِنْ کَانُوا هُمُ الظَّالِمِینَ‌ (76)

ما به آنها ستم نکردیم، آنان خود ستمکار بودند!

وَ نَادَوْا یَا مَالِکُ لِیَقْضِ عَلَیْنَا رَبُّکَ قَالَ إِنَّکُمْ مَاکِثُونَ‌ (77)

آنها فریاد می‌کشند: «ای مالک دوزخ! (ای کاش) پروردگارت ما را بمیراند (تا آسوده شویم)!» می‌گوید: «شما در این جا ماندنی هستید!»

لَقَدْ جِئْنَاکُمْ بِالْحَقِّ وَ لٰکِنَّ أَکْثَرَکُمْ لِلْحَقِّ کَارِهُونَ‌ (78)

ما حق را برای شما آوردیم؛ ولی بیشتر شما از حق کراهت داشتید!

 

آیات 79-80: انذار کافرین به روز قیامت و هشدار نسبت به عاقبت مکرشان

در این آیات خداوند کافرین را به روز قیامت انذار می دهد و نسبت به عاقبت مکرشان بر ضد اسلام هشدار می دهد و بیان می کند که مکرشان به خودشان باز خواهد گشت و آنها بر اعمالشان محاسبه خواهند شد.

أَمْ أَبْرَمُوا أَمْراً فَإِنَّا مُبْرِمُونَ‌ (79)

بلکه آنها تصمیم محکم بر توطئه گرفتند؛ ما نیز اراده محکمی (درباره آنها) داریم!

أَمْ یَحْسَبُونَ أَنَّا لاَ نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَ نَجْوَاهُمْ بَلَى وَ رُسُلُنَا لَدَیْهِمْ یَکْتُبُونَ‌ (80)

آیا آنان می‌پندارند که ما اسرار نهانی و سخنان درگوشی آنان را نمی‌شنویم؟ آری، رسولان (و فرشتگان) ما نزد آنها هستند و می‌نویسند!

 

آیات 81-83: امر به رسول الله ص برای اعلان

در این آیات مستقیما به رسول الله ص امر می کند. و مشخص است که ارتباط این امر به همه محتوای سوره مربوط است.

قُلْ إِنْ کَانَ لِلرَّحْمٰنِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ الْعَابِدِینَ‌ (81)

بگو: «اگر برای خداوند فرزندی بود، من نخستین پرستنده او بودم!»

سُبْحَانَ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا یَصِفُونَ‌ (82)

منزه است پروردگار آسمانها و زمین، پروردگار عرش، از توصیفی که آنها می‌کنند!

فَذَرْهُمْ یَخُوضُوا وَ یَلْعَبُوا حَتَّى یُلاَقُوا یَوْمَهُمُ الَّذِی یُوعَدُونَ‌ (83)

آنان را به حال خود واگذار تا در باطل غوطه‌ور باشند و سرگرم بازی شوند تا روزی را که به آنها وعده داده شده است ملاقات کنند (و نتیجه کار خود را ببینند)!

 

آیات 84-87: معرفی خداوند عزوجل

در این آیات خداوند تبارک و تعالی معرفی می شود و این مجموعه آیات با «وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ» خاتمه می یابد کما اینکه پیش از این هم در اوایل سوره این جمله «وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ» بیان شده بود. پس مابین این دو جمله در ابتدا و انتهای سوره، مساله عقاید خطا که باعث اتخاذ مواضع فاسد می شود را معالجه می کند.

وَ هُوَ الَّذِی فِی السَّمَاءِ إِلٰهٌ وَ فِی الْأَرْضِ إِلٰهٌ وَ هُوَ الْحَکِیمُ الْعَلِیمُ‌ (84)

او کسی است که در آسمان معبود است و در زمین معبود؛ و او حکیم و علیم است!

وَ تَبَارَکَ الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ مَا بَیْنَهُمَا وَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ‌ (85)

پر برکت و پایدار است کسی که حکومت آسمانها و زمین و آنچه در میان آن دو است از آن اوست؛ و آگاهی از قیام قیامت نزد اوست و به سوی او بازگردانده می‌شوید!

وَ لاَ یَمْلِکُ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفَاعَةَ إِلاَّ مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ‌ (86)

کسانی را که غیر از او می‌خوانند قادر بر شفاعت نیستند؛ مگر آنها که شهادت به حق داده‌اند و بخوبی آگاهند!

وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى یُؤْفَکُونَ‌ (87)

و اگر از آنها بپرسی چه کسی آنان را آفریده، قطعاً می‌گویند: خدا؛ پس چگونه از عبادت او منحرف می‌شوند؟!

 

آیات 88-89: بیان شکایت رسول الله ص از ایمان نیاوردن کافرین

پس از آنکه سوره موضوع عقاید را بیان کرد و یکی پس از دیگری حجت هایی را بر آن اقامه کرد و بیان کرد که این قرآن از جانب خداوند تبارک و تعالی نازل شده، و محمد ص رسول الهی است، سوره با این دو آیه ختم می شود که شامل شکایت رسول الله از عدم ایمان آوردن قومش است و توضیحی از جانب خداوند عزوجل است که بیان می کند که این مشرکین هم همانند نمونه های سابقشان (که در اوایل سوره بیان شد)، پیامبران را تکذیب می کنند.

وَ قِیلِهِ یَا رَبِّ إِنَّ هٰؤُلاَءِ قَوْمٌ لاَ یُؤْمِنُونَ‌ (88)

آنها چگونه از شکایت پیامبر که می‌گوید: «پروردگارا! اینها قومی هستند که ایمان نمی آورند» (غافل می‌شوند؟!)

فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَ قُلْ سَلاَمٌ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ‌ (89)

پس (اکنون که چنین است) از آنان روی برگردان و بگو: «سلام بر شما»، امّا بزودی خواهند دانست!

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

امین اسلامی دانش آموخته کارشناسی ارشد معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق (ع).
از سال 89 در زمینه آموزش مجازی و تولید دوره های آموزشی تحت وب فعالیت هایی انجام داده ام. درحال حاضر این سایت محملی برای انتشار محصولات تولید شده با موضوعات مختلف از جمله «حوزه انقلابی» است.

قدرت گرفته از بلاگ بیان » طراحی قالب بلاگ بیان