اندیشه امین

مباحثی پیرامون حوزه انقلابی

فهرست کلی

باسمه تعالی

این بخش از سایت در صدد ارائه ترجمه فارسی «تفسیر الاساس» نوشته مفسر سوری «سعید حوی» است. شاخصة نظریة حوی، مبنا قرارگرفتن سورة بقره برای فهم انسجام مضمونیِ دیگر سوره‌های قرآن است. او برای شناسایی و تعیین روابط معنایی و شکلیِ بین سوره ها و آیات قرآن، از نشانه ها و قرائن لفظی و معنوی استفاده می کند. جهت آشناییِ تفصیلی با این تفسیر، به این صفحه مراجعه کنید.

در ادامه، فهرستِ تقسیم بندی سوره های قرآن بر اساس تفسیر الاساس ارائه می شود. جهت مطالعه هر مطلب، روی لینک آن کلیک کنید.

ملاحظه: جهت دسترسی به فهرست روی دکمه «ادامه مطلب» کلیک کنید.

بحث نهایی در سیاق عام قرآنی

بحث نهایی در سیاق عام قرآنی

مشاهده شد که سوره فاتحه الکتاب همه معانی قرآنی را به اجمال ذکر کرد و پس از آن سوره بقره دو طریق را مشخص کرد: طریق کسانی که به آنها نعمت داده شده و طریق کسانی که مورد غضب الهی قرار گرفته اند و گمراهان. و 39 آیه ابتدایی سوره بقره به بیان معانی اصلی در هدایت و ضلالت اختصاص یافت. در ادامه، بقیه سوره بقره به توضیح معانی که در 39 آیه ابتدایی بیان شده بود اختصاص یافت. پس از سوره بقره، 25 مجموعه قرآنی بیان شد که هر مجموعه در معانی سوره بقره تفصیل داده شد. این تفصیل بر اساس ترتیب ورود این معانی در سوره بقره بود که قبلا توضیحاتش ارائه شده. در هر مجموعه و در هر سوره، تفصیل جدیدی از معانی سوره بقره مشاهده شد.

در ابتدای شروع این تفسیر بیان شد که کل قرآن به چهار قسم تقسیم می شود: قسم طوال، قسم مئین، قسم مثانی و قسم مفصل. و همچنین مشاهده شد که هر یک از این اقسام، با دیگری کامل می شود و به طور کلی همه این اقسام کامل کننده یکدیگر هستند.

        مشاهده شد که قسم اول تشکیل شده بود از سوره بقره و یک مجموعه که از ابتدا تا انتهای سوره بقره را تفصیل می داد.

        سپس در قسم مئین دیدیم که این قسم از سه مجموعه تشکیل شده بود که هر مجموعه از ابتدا تا جای مشخصی از سوره بقره را تفصیل می داد.

        سپس در قسم مثانی مشاهده شد که این قسم شامل 5 مجموعه بود که هر ممجموعه از ابتدا تا جای مشخصی از سوره بقره را تفصیل می داد. البته در اینکه انتهای این قسم کدام سوره است، اختلافاتی وجود دارد.

        در نهایت در قسم مفصل 15 مجموعه مشاهده شد  که هر مجموعه از ابتدا تا جای مشخصی از سوره بقره را تفصیل داد.

اینگونه است که مشاهده می کنیم در این قرآن، سوره بقره 24 مرتبه تفصیل داده شده، تفصیلی بعد از تفصیل، و در این تفصیلات، آیات ابتدایی آن بیشترین تفصیل را داشته اند.

در این بین مشاهده شد که بعضی از مجموعه ها، شامل 8 جزء (جزء قرآن) بودند و بعضی دیگر، فقط یک صفحه از قرآن را شامل می شدند. با این نگاه که هر مجموعه در معانی اصلی سوره بقره تفصیل داده شده. 

سوره ناس

سوره ناس: امر به پناه بردن به خداوند از شر وسوسه شیطان ها

محور سوره: 30-39 سوره بقره

در سوره فلق محور این سوره و ارتباطش با محورش بیان شد.

سوره فلق

سوره فلق: امر به پناه بردن به خداوند از شر شیطان

محور سوره: 30-39 سوره بقره

وَ إِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلاَئِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً قَالُوا أَ تَجْعَلُ فِیهَا مَنْ یُفْسِدُ فِیهَا وَ یَسْفِکُ الدِّمَاءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ‌ (30)

(به خاطر بیاور) هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من در روی زمین، جانشینی [نماینده‌ای‌] قرار خواهم داد.» فرشتگان گفتند: «پروردگارا!» آیا کسی را در آن قرار می‌دهی که فساد و خونریزی کند؟! (زیرا موجودات زمینی دیگر، که قبل از این آدم وجود داشتند نیز، به فساد و خونریزی آلوده شدند. اگر هدف از آفرینش این انسان، عبادت است،) ما تسبیح و حمد تو را بجا می‌آوریم، و تو را تقدیس می‌کنیم.» پروردگار فرمود: «من حقایقی را می‌دانم که شما نمی‌دانید.»

وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ کُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلاَئِکَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِی بِأَسْمَاءِ هٰؤُلاَءِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ‌ (31)

سپس علم اسماء [علم اسرار آفرینش و نامگذاری موجودات‌] را همگی به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: «اگر راست می‌گویید، اسامی اینها را به من خبر دهید!»

قَالُوا سُبْحَانَکَ لاَ عِلْمَ لَنَا إِلاَّ مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّکَ أَنْتَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ‌ (32)

فرشتگان عرض کردند: «منزهی تو! ما چیزی جز آنچه به ما تعلیم داده‌ای، نمی‌دانیم؛ تو دانا و حکیمی.»

قَالَ یَا آدَمُ أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنْبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَ لَمْ أَقُلْ لَکُمْ إِنِّی أَعْلَمُ غَیْبَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ أَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَ مَا کُنْتُمْ تَکْتُمُونَ‌ (33)

فرمود: «ای آدم! آنان را از اسامی (و اسرار) این موجودات آگاه کن.» هنگامی که آنان را آگاه کرد، خداوند فرمود: «آیا به شما نگفتم که من، غیب آسمانها و زمین را میدانم؟! و نیز میدانم آنچه را شما آشکار میکنید، و آنچه را پنهان میداشتید!»

وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِکَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِیسَ أَبَى وَ اسْتَکْبَرَ وَ کَانَ مِنَ الْکَافِرِینَ‌ (34)

و (یاد کن) هنگامی را که به فرشتگان گفتیم: «برای آدم سجده و خضوع کنید!» همگی سجده کردند؛ جز ابلیس که سر باز زد، و تکبر ورزید، (و به خاطر نافرمانی و تکبرش) از کافران شد.

وَ قُلْنَا یَا آدَمُ اسْکُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُکَ الْجَنَّةَ وَ کُلاَ مِنْهَا رَغَداً حَیْثُ شِئْتُمَا وَ لاَ تَقْرَبَا هٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَکُونَا مِنَ الظَّالِمِینَ‌ (35)

و گفتیم: «ای آدم! تو با همسرت در بهشت سکونت کن؛ و از (نعمتهای) آن، از هر جا می‌خواهید، گوارا بخورید؛ (اما) نزدیک این درخت نشوید؛ که از ستمگران خواهید شد.

فَأَزَلَّهُمَا الشَّیْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا کَانَا فِیهِ وَ قُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَ لَکُمْ فِی الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتَاعٌ إِلَى حِینٍ‌ (36)

پس شیطان موجب لغزش آنها از بهشت شد؛ و آنان را از آنچه در آن بودند، بیرون کرد. و (در این هنگام) به آنها گفتیم: «همگی (به زمین) فرود آیید! در حالی که بعضی دشمن دیگری خواهید بود. و برای شما در زمین، تا مدت معینی قرارگاه و وسیله بهره برداری خواهد بود.»

فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ‌ (37)

سپس آدم از پروردگارش کلماتی دریافت داشت؛ (و با آنها توبه کرد.) و خداوند توبه او را پذیرفت؛ چرا که خداوند توبه‌پذیر و مهربان است.

 

قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِیعاً فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدًى فَمَنْ تَبِعَ هُدَایَ فَلاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لاَ هُمْ یَحْزَنُونَ‌ (38)

گفتیم: «همگی از آن، فرود آیید! هرگاه هدایتی از طرف من برای شما آمد، کسانی که از آن پیروی کنند، نه ترسی بر آنهاست، و نه غمگین شوند.»

وَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا أُولٰئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ‌ (39)

و کسانی که کافر شدند، و آیات ما را دروغ پنداشتند اهل دوزخند؛ و همیشه در آن خواهند بود.

بعد از دو آیه محور سوره اخلاص، در سوره بقره داستان حضرت آدم ع بیان می شود (آیات 30-39). در این داستان مشاهده می شود که حسد ابلیس باعث شد آن کار را با حضرت آدم ع بکند و او را از بهشت بیرون براند در آخرین آیه سوره فلق هم مشاهده می شود: «وَ مِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ» این سوره امر می کند که از شر چند چیز به خدا پناه ببریم که آخرین آن پناه بردن از شر حسود است زمانی که حسد می ورزد، به این ترتیب ارتباط این سوره با داستان حضرت آدم ع روشن می شود.

همچنین خداوند در داستان حضرت آدم ع، به انسان ها نسبت به ابلیس علیه اللعنه هشدار می دهد و آثار بدی که به واسطه وسوسه اش نسبت به پدرمان حضرت آدم ع به وجود آمد را نمایش می دهد. و مشاهده می شود که در سوره ناس امر به پناه بردن به خداوند از شر وسواس خناس می کند خناسی که ممکن است شیطان انسی یا جنی باشد.

به این ترتیب ارتباط دو سوره ناس و فلق که به معوذتین مشهور هستند، با محورشان در سوره بقره روشن می شود. اما در ادامه ارتباط معوذتین با سوره های قبلی بیان می شود:

سوره اخلاص کمال و صفات خداوند عزوجل را معرفی کرد و معوذتین هم امر می کنند که از هر آنچه که در امر دنیا و دین نسبت به آنها هشدار وجود دارد، به خداوند عزوجل پناه ببریم. به این ترتیب ارتباط بین معوذتین و سوره اخلاص روشن شد.

سوره توحید (اخلاص)

سوره اخلاص: معرفی صفات خدایی که رسول الله ص می پرستد.

محور سوره: 28-29 سوره بقره

کَیْفَ تَکْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ کُنْتُمْ أَمْوَاتاً فَأَحْیَاکُمْ ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یُحْیِیکُمْ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ‌ (28)

چگونه به خداوند کافر می‌شوید؟! در حالی که شما مردگان (و اجسام بی‌روحی) بودید، و او شما را زنده کرد؛ سپس شما را می‌میراند؛ و بار دیگر شما را زنده می‌کند؛ سپس به سوی او بازگردانده می‌شوید. (بنابر این، نه حیات و زندگی شما از شماست، و نه مرگتان؛ آنچه دارید از خداست).

هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُمْ مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْ‌ءٍ عَلِیمٌ‌ (29)

او خدایی است که همه آنچه را (از نعمتها) در زمین وجود دارد، برای شما آفرید؛ سپس به آسمان پرداخت؛ و آنها را به صورت هفت آسمان مرتب نمود؛ و او به هر چیز آگاه است.

بعد از دو آیه محور سوره مسد، آیات محور سوره اخلاص بیان می شوند. اگر مضمون این دو آیه را با مضمون سوره اخلاص مقایسه کنیم، متوجه خواهیم شد که سوره اخلاص در پی شناساندن خداوند عزوجل است در حالی که آیه اول از آیات محور سوره از کسی که به او کفر ورزیده تعجب می کند و هر دو آیه بر وجود او عزوجل دلالت دارند. پس سوره اخلاص هم همانند دو آیه محورش خداوند را معرفی می کند. علاوه بر این سوره اخلاص صفات خداوند عزوجل را هم معرفی می کند، صفاتی که بدیهی اوست و هر کسی آنها را درک می کند.

قبل از سوره اخلاص، سوره های کافرون و نصر و مسد بیان شدند. سوره کافرون به رسول الله ص امر کرد تا اعلام کند که او ص آنچه کافران می پرستند را نمی پرستد. سوره نصر بیان کرد که پیروزی بر اهل کفر برای رسول الله ص است. در سوره مسد، عقوبت کافرین بیان شد. در سوره اخلاص هم خدایی که رسول الله ص می پرستد، معرفی می شود. به همین دلیل است که می بینیم سوره کافرون با «قل» شروع شده و سوره اخلاص هم با «قل» شروع می شود و بین این دو سوره هم دو سوره دیگر وجود دارد که با قل شروع نمی شود.

در سوره کافرون رسول الله ص امر شد تا فاصله اش را با کافرین در عبادت و دین مشخص کند. این سوره (سوره اخلاص) خداوند به رسول الله ص امر می کند تا صفات خدایی که می پرستد را اعلان و علنی کند، خدایی که کافرین او را نمی پرستند و حتی او را نمی شناسند.

از عجایب و معجزات این سوره این است که با وجود کوچکی اش، خداوند را به گونه ای وصف کرده که عجایبش به انتها نمی رسد.

سوره مسد

سوره مسد: بحث درباره آرزوهای کافرین و زیانکار بودن آنها

محور سوره: 26-27 سوره بقره

إِنَّ اللَّهَ لاَ یَسْتَحْیِی أَنْ یَضْرِبَ مَثَلاً مَا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا فَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ أَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا فَیَقُولُونَ مَا ذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهٰذَا مَثَلاً یُضِلُّ بِهِ کَثِیراً وَ یَهْدِی بِهِ کَثِیراً وَ مَا یُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفَاسِقِینَ‌ (26)

خداوند از این که (به موجودات ظاهرا کوچکی مانند) پشه، و حتی کمتر از آن، مثال بزند شرم نمی‌کند. (در این میان) آنان که ایمان آورده‌اند، می‌دانند که آن، حقیقتی است از طرف پروردگارشان؛ و اما آنها که راه کفر را پیموده‌اند، (این موضوع را بهانه کرده) می‌گویند: «منظور خداوند از این مثل چه بوده است؟!» (آری،) خدا جمع زیادی را با آن گمراه، و گروه بسیاری را هدایت می‌کند؛ ولی تنها فاسقان را با آن گمراه می‌سازد!

الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولٰئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ‌ (27)

فاسقان کسانی هستند که پیمان خدا را، پس از محکم ساختن آن، میشکنند؛ و پیوندهایی را که خدا دستور داده برقرار سازند، قطع نموده، و در روی زمین فساد میکنند؛ اینها زیانکارانند.

بعد از پنج آیه بعد از مقدمه سوره بقره (21-25) که مشاهده شد محور سه سوره قبل (کوثر، کافرون و نصر) بودند، آیات محور این سوره بیان می شوند. در پایان آیات محور این سوره بیان می شود: «...أُولئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ» و سوره مسد هم با آیه: «تَبَّتْ یَدا أَبِی لَهَبٍ وَتَبَّ » شروع می شود که نشان دهنده تحققِ خسارت و هلاک ابولهب است. از این شروع سوره متوجه می شویم که قرار است در این سوره نمونه ای از آن زیانکاران زن و مرد نشان داده شود، چه نمونه ای؟ عموی رسول الله ص و همسرش، و در این نوع بیان، هشدار و انذار دوری از طمع و آرزوهای دراز وجود دارد.

پس از ربط سوره به محورش متوجه می شویم که ابولهب و همسرش دو نمونه از مردان و زنان فاسقی هستند که عهد خداوند را –بعد از محکم ساختن آن- نقض می کنند و می شکنند و پیوند هایی که را که خدا دستور داده برقرار سازند، قطع نموده و در روی زمین فساد می کنند. به این دلیل مستحق گمراهی هستند.

سوره کافرون با آیه «لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ» به پایان رسید و پیش از آن سوره نصر رسول الله ص را به پیروزی بر کافرین بشارت داده بود. سوره مسد درباره آرزوهای کافرین و زیان آنها بحث می کند و از خلال معرفی ابولهب و همسرش که رسول الله ص را اذیت می کردند و مردم را از ورود به اسلام منع می کردند، می توان فهمید که ابولهب داخل در آیه: «قُلْ یا أَیُّهَا الْکافِرُونَ* لا أَعْبُدُ ما تَعْبُدُونَ » است و به این ترتیب این سوره ارتباط وثیقی با سوره های قبلی دارد. و بیان می کند که فقط دشمنان خدا نیستند که مغلوب می شوند، بلکه هر کس که با رسول الله ص مقابله کند و بر این مقابله استمرار ورزد هم نزد خداوند عذاب خواهد شد و این پیروزی دومی برای رسول الله ص است. در سوره نصر، مسجل شدن نصر دنیوی برای رسول الله ص بیان شده، در سوره مسد هم مسجل شدن نصر اخروی بر کافرین بیان شده.

سوره مسد در ابتدای دعوت اسلام نازل شده و اینکه این سوره به سوره های قبلی وبعدی اش متصل است، و همچنین با محورش در سوره بقره ارتباط دارد، یکی از مظاهر اعجاز این قرآن است.

 

سوره نصر

سوره نصر: قطعا آینده از آنِ رسول الله ص و جریان ایمانی است

محور سوره: 21-25 سوره بقره

یَا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ‌ (21)

ای مردم! پروردگار خود را پرستش کنید؛ آن کس که شما، و کسانی را که پیش از شما بودند آفرید، تا پرهیزکار شوید.

الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِرَاشاً وَ السَّمَاءَ بِنَاءً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقاً لَکُمْ فَلاَ تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَاداً وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ‌ (22)

آن کس که زمین را بستر شما، و آسمان [ جو زمین‌] را همچون سقفی بالای سر شما قرار داد؛ و از آسمان آبی فرو فرستاد؛ و به وسیله آن، میوه‌ها را پرورش داد؛ تا روزی شما باشد. بنابر این، برای خدا همتایانی قرار ندهید، در حالی که می‌دانید (هیچ یک از آنها، نه شما را آفریده‌اند، و نه شما را روزی می‌دهند).

وَ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَدَاءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ‌ (23)

و اگر در باره آنچه بر بنده خود [پیامبر] نازل کرده‌ایم شک و تردید دارید، (دست کم) یک سوره همانند آن بیاورید؛ و گواهان خود را - غیر خدا - برای این کار، فرا خوانید اگر راست می‌گویید!

فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکَافِرِینَ‌ (24)

پس اگر چنین نکنید - که هرگز نخواهید کرد - از آتشی بترسید که هیزم آن، بدنهای مردم (گنهکار) و سنگها [بتها] است، و برای کافران، آماده شده است!

وَ بَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ کُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً قَالُوا هٰذَا الَّذِی رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشَابِهاً وَ لَهُمْ فِیهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ‌ (25)

به کسانی که ایمان آورده، و کارهای شایسته انجام داده‌اند، بشارت ده که باغهایی از بهشت برای آنهاست که نهرها از زیر درختانش جاریست. هر زمان که میوه‌ای از آن، به آنان داده شود، می‌گویند: «این همان است که قبلا به ما روزی داده شده بود. (ولی اینها چقدر از آنها بهتر و عالیتر است.)» و میوه‌هایی که برای آنها آورده می‌شود، همه (از نظر خوبی و زیبایی) یکسانند. و برای آنان همسرانی پاک و پاکیزه است، و جاودانه در آن خواهند بود.

از طریق استقراء به این نتیجه می رسیم که محور سوره نصر، همان محور سوره کوثر و کافرون است و آن 5 آیه بعد از مقدمه سوره بقره است و ادله این استقراء زیاد است. سوره نصر به رسول الله ص امر می کند زمانی که علامتی که همان فتح و نصر و داخل شدن دسته دسته مردم در دین خداست را مشاهده کرد، به تسبیح به حمد خداوند و استغفار مشغول شود. آیات محور سوره هم امر به عبادت و نهی از شرک ورزیدن به او می کنند.

از سوره نصر می فهمیم که در مقابل نعمت باید عبادت کرد و فتح و نصر و داخل شدن دسته دسته مردم در دین، نعمت های الهی هستند و به این واسطه به رسول الله ص امر می کند که در مقابل این نعمت ها تسبیح به حمد خداوند و استغفار کنند و این اصلی ترین نکته آیات محور سوره است.

در آیات محور سوره خداوند مردم را در مقابل نعمت های عامه ای که به ایشان عطا شده، امر به عبادت و توحید می کند و در این سوره، یکی از فروع آن نعمت ها مشاهده می شود و بیان می کند که در مقابل نعمتی بیش از نعمت های عامه، باید عبادتی بیش از عبادات عامه انجام داد و آن تسبیح و استغفار است.

همچنین از 5 آیه محور سوره نصر متوجه می شویم که این خطاب به دو دسته کافرین و مرتابین (شک کنندگان) است، این سوره بیان می کند که عاقبت از آنِ رسول الله ص است و سوره به رسول الله ص امر می کند که در حالت نصر و فتح و اعتلای اسلام، تسبیح و استغفار و شکر کند و این درسی برای امت است و این یکی دیگر از مظاهر ارتباط این سوره با آیات محورش است.

اما در مورد ارتباط سوره نصر به سوره های قبلی، می توان اینگونه گفت که سوره کافرون درباره ایجاد فاصله بیان مسلمین و کافرین بحث می کرد و پیش از آن هم سوره کوثر دشمنان رسول الله ص را معرفی کرد و همه اینها دو گروه را نشان می دهد: اهل ایمان و اهل کفر. سوره نصر بیان می کند که عاقبت، حتما از آنِ رسول الله ص است و قطعا نصرت الهی و فتح و داخل شدن دسته دسته مردم در دین خدا خواهد آمد.

سوره کافرون

سوره کافرون: بیان موضوع ایجاد فاصله بین مسلمین و غیر مسلمین در عبادت و دینشان

محور سوره: 21-24 سوره بقره

یَا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ‌ (21)

ای مردم! پروردگار خود را پرستش کنید؛ آن کس که شما، و کسانی را که پیش از شما بودند آفرید، تا پرهیزکار شوید.

الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِرَاشاً وَ السَّمَاءَ بِنَاءً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقاً لَکُمْ فَلاَ تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَاداً وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ‌ (22)

آن کس که زمین را بستر شما، و آسمان [ جو زمین‌] را همچون سقفی بالای سر شما قرار داد؛ و از آسمان آبی فرو فرستاد؛ و به وسیله آن، میوه‌ها را پرورش داد؛ تا روزی شما باشد. بنابر این، برای خدا همتایانی قرار ندهید، در حالی که می‌دانید (هیچ یک از آنها، نه شما را آفریده‌اند، و نه شما را روزی می‌دهند).

وَ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَدَاءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ‌ (23)

و اگر در باره آنچه بر بنده خود [پیامبر] نازل کرده‌ایم شک و تردید دارید، (دست کم) یک سوره همانند آن بیاورید؛ و گواهان خود را - غیر خدا - برای این کار، فرا خوانید اگر راست می‌گویید!

فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکَافِرِینَ‌ (24)

پس اگر چنین نکنید - که هرگز نخواهید کرد - از آتشی بترسید که هیزم آن، بدنهای مردم (گنهکار) و سنگها [بتها] است، و برای کافران، آماده شده است!

مشاهده می شود که دو آیه بعد از مقدمه سوره بقره (21-22)، امر به عبادت خداوند و نهی از شرک به او کرد. سوره کافرون به رسول الله ص امر می کند تا اعلام کند که او آنچه را کافران می پرستند، نمی پرستد، نه الان و نه در آینده. پس زمانی که دو آیه سوره بقره همه مردم را به عبادت امر کرده و از شرک نهی کردند، سوره کافرون بیان می کند که مردم دو دسته هستند: دسته ای که دعوت خدا را اجابت کرده و او را به یگانگی عبادت کردند و دسته دیگری که این دعوت را اجابت نکردند و شرک ورزیدند. بنابراین خداوند به رسول الله ص امر می کند که به این کافران اعلام کند که او، آنچه کافران می پرستند را نمی پرستد و این یکی از مظاهر ارتباط سوره کافرون با محورش است.

بعد از دو آیه ای که بیان شد، دو آیه 23-24 در سوره بقره می آید که ارتباطش با سوره کافرون به این صورت است که: سوره کافرون رسول الله ص _که قرآن بر او نازل شده_ را امر می کند که برائتش از عبادت کافرین را اعلام کند و دینش را از دین آنها متمایز گرداند و در امر عبادت و دینش از آنها فاصله بگیرد و این یکی دیگر از مظاهر ارتباط سوره کافرون با محورش در سوره بقره است.

ارتباط سوره کافرون با سوره های قبل واضح است. در سوره کوثر مشاهده کردیم که دشمنی مبغض در مقابل رسول الله ص قرار داشت که از کافران بودند و سوره کافرون آمده تا به ایشان امر کند که اعلام کند که ایشان در عبادت و دینش با آن کافران فاصله دارد و هیچ احتیاجی به آنها ندارد و توضیح دهد که او ص برحق است.

همچنین در سوره کوثر خداوند دو نوع عبادت را به ایشان امر کرد که در این نوع عبادات، مسلمانان از غیر مسلمانان جدا می شوند. سوره کافرون به رسول الله ص امر می کند که اعلام کند که خدایی که می پرستد، خدای واحد است و ایشان هیچ وقت نه اکنون و نه در آینده خدای کافرین و مشرکین را نمی پرستد و دینش از هر دینی متمایز است.

سوره کوثر

سوره کوثر: ذکر دو نعمت خداوند به رسول الله ص و طلب دو عبادت از ایشان ص

محور سوره: 21 سوره بقره

یَا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ‌ (21)

ای مردم! پروردگار خود را پرستش کنید؛ آن کس که شما، و کسانی را که پیش از شما بودند آفرید، تا پرهیزکار شوید.

خداوند در سوره قریش، قریش را امر به عبادت خداوند کرد و سوره ماعون برای بیان موقف کافرین و منافقین در مقابل نماز و عمل صالح بیان شد. در سوره کوثر خطاب فقط مخصوص رسول الله ص است و ایشان را به نماز و قربانی کردن امر می کند و نعمت های خاص خداوند بر ایشان را ذکر می کند.

بعد از مقدمه سوره بقره خداوند همه مردم را به عبادتش دعوت می کند و علت آن را نعمت هایش ذکر می کند این سوره هم رسول الله ص را مخاطب قرار داده و دو نعمت را به ایشان یادآوری می کند: اعطای خیر کثیر و ابتر شدن دشمن ایشان و ایشان را امر به برپایی نماز و قربانی کردن می کند که هر دو اینها عبادت است.

سوره ماعون

سوره ماعون: آثار تکذیب روز قیامت در زندگی روزمره بشر

محور سوره: 8-10 سوره بقره

وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْیَوْمِ الْآخِرِ وَ مَا هُمْ بِمُؤْمِنِینَ‌ (8)

گروهی از مردم کسانی هستند که می‌گویند: «به خدا و روز رستاخیز ایمان آورده‌ایم.» در حالی که ایمان ندارند.

یُخَادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ مَا یَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ مَا یَشْعُرُونَ‌ (9)

می‌خواهند خدا و مؤمنان را فریب دهند؛ در حالی که جز خودشان را فریب نمی‌دهند؛ (اما) نمی‌فهمند.

فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کَانُوا یَکْذِبُونَ‌ (10)

در دلهای آنان یک نوع بیماری است؛ خداوند بر بیماری آنان افزوده؛ و به خاطر دروغهایی که میگفتند، عذاب دردناکی در انتظار آنهاست.

در مقدمه سوره بقره بعد از بحثی که درباره متقین و کافرین شده، قسمت عظیمی از بحث به منافقین اختصاص می یابد. این بحث از آیه 8 سوره بقره شروع می شود:  «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْیَوْمِ الْآخِرِ وَ مَا هُمْ بِمُؤْمِنِینَ‌» آنها کسانی هستند که به ایمان به خدا و روز قیامت دعوت می کنند، ولی خودشان ایمان ندارند و به همین دلیل از «مکذبین» هستند. سوره ماعون هم با آیه: «أَ رَأَیْتَ الَّذِی یُکَذِّبُ بِالدِّینِ‌» شروع شده و آثار تکذیب در سلوک انسان را بیان می کند و از آنجا که تکذیب روز قیامت اخلاق مشترک بین منافقین و کافرین است و آثار واحدی در نزد همه دارد، در ابتدای سوره ذکر نشده که منافقین هستند ولی از خاتمه سوره که بیان می کند «وای بر نمازگزاران» می توان فهمید که منظور سوره، همان منافقین هستند.

پس این سوره به قضیه نفاق مرتبط است و از آنجا که حاصل نفاق کفر است، می توان به این نتیجه رسید که بخشی از این سوره در آن واحد درباره کفر و نفاق بحث می کند.

سوره قریش

سوره قریش: دعوت قریش به ایمان

محور سوره: 6-7 سوره بقره

إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ‌ (6)

کسانی که کافر شدند، برای آنان تفاوت نمی‌کند که آنان را (از عذاب الهی) بترسانی یا نترسانی؛ ایمان نخواهند آورد.

خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَ عَلَى سَمْعِهِمْ وَ عَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ‌ (7)

خدا بر دلها و گوشهای آنان مهر نهاده؛ و بر چشمهایشان پرده‌ای افکنده شده؛ و عذاب بزرگی در انتظار آنهاست.

سوره قریش هم گویی امتداد سوره فیل است و گویی این دو سوره واحدی هستند پس به این ترتیب، این دو سوره دارای محور واحد هستند.

سوره فیل

سورفیل: خدایی که اصحاب فیل را در دنیا عذاب کرد، می تواند کافران را هم در آخرت عذاب کند

محور سوره: 6-7 سوره بقره

إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ‌ (6)

کسانی که کافر شدند، برای آنان تفاوت نمی‌کند که آنان را (از عذاب الهی) بترسانی یا نترسانی؛ ایمان نخواهند آورد.

خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَ عَلَى سَمْعِهِمْ وَ عَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ‌ (7)

خدا بر دلها و گوشهای آنان مهر نهاده؛ و بر چشمهایشان پرده‌ای افکنده شده؛ و عذاب بزرگی در انتظار آنهاست.

با توجه به محتوای این سوره، گویی این سوره ادامه سوره همزه است به این دلیل که توجه را به حادثه ی مشهور و معروفی جلب می کند که در آن عذاب الهی گریبان قومی در دنیا را گرفت و این دلیلی بر قدرت خداوند برای عذاب کافرین در روز قیامت است. به دلیل ارتباط تنگاتنگ سوره فیل و همزه، این دو سوره دارای محور واحدی هستند.

ارتباط سوره فیل با محورش به حدی است که اگر تمام سوره فیل را بلافاصله بعد از آیات محور بخوانیم، هیچ گسستگی و انفکاکی را مشاهده نخواهیم کرد به این صورت: «... وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ‌* أَ لَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصْحَابِ الْفِیلِ‌ ...»

سوره همزه

سوره همزه: بیان صفات خاسرین و خسارتی که خواهند دید

محور سوره: 6-7 سوره بقره

إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ‌ (6)

کسانی که کافر شدند، برای آنان تفاوت نمی‌کند که آنان را (از عذاب الهی) بترسانی یا نترسانی؛ ایمان نخواهند آورد.

خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَ عَلَى سَمْعِهِمْ وَ عَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ‌ (7)

خدا بر دلها و گوشهای آنان مهر نهاده؛ و بر چشمهایشان پرده‌ای افکنده شده؛ و عذاب بزرگی در انتظار آنهاست.

بعد از پنج آیه اول از مقدمه سوره بقره که سوره عصر در آن آیات تفصیل داده شده بود، آیات محور این سوره بیان می شود. مشاهده خواهد شد که سوره همزه درباره کافرین و عذاب عظیمی که در انتظارشان است بحث می کند و بعضی از صفات اصلی کافرین را ذکر می کند تا به این وسیله دلایلی که باعث شده خداوند بر قلب ها و گوشهای کافران مهر بزند و بر دیده هایشان پرده بکشد، روشن شود. به این ترتیب ارتباط این سوره با آیات محورش مشخص می شود.

سوره عصر بیان کرد که جنس انسان در خسران است، به جز کسانی که دارای چهار صفت باشند، این سوره صفات خاسرین و خسارتی که خواهند دید و به این ترتیب ارتباط این سوره به سوره قبلی روشن می شود.

سوره عصر

سوره عصر: جنس انسان در خسران است مگر متقین

محور سوره: 1-5 سوره بقره

الم‌ (1)

الم (بزرگ است خداوندی که این کتاب عظیم را، از حروف ساده الفبا به وجود آورده).

ذٰلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ‌ (2)

آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد؛ و مایه هدایت پرهیزکاران است.

الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ‌ (3)

(پرهیزکارانکسانی هستند که به غیب [آنچه از حس پوشیده و پنهان است‌] ایمان میآورند؛ و نماز را برپا میدارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبی که ;

وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ مَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ‌ (4)

و آنان که به آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پیش از تو (بر پیامبران پیشین) نازل گردیده، ایمان می‌آورند؛ و به رستاخیز یقین دارند.

أُولٰئِکَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ‌ (5)

آنان بر طریق هدایت پروردگارشانند؛ و آنان رستگارانند.

پس از آنکه سوره تکاثر مشغول شدن انسان به نعمت های خدا به جای خود خدا را بیان کرد، سوره عصر طریق نجات از این مشغولیت را نشان می دهد. به این صورت که بیان می کند جنس انسان در خسران است مگر کسانی که چهار صفت داشته باشند.

در مقدمه سوره بقره داریم: «وَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» و در ابتدای سوره عصر مشاهده می کنیم: «إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ* الا...». آیات ابتدایی سوره بقره درباره مفلحین بحث می کند و سوره عصر هم درباره مفلحین بحث می کند ولی با تفصیل جدید.

این سوره با قسم شروع شده و بیان می کند که جنس انسان در خسران است، به جز کسانی که چهار صفت داشته باشند: ایمان، عمل صالح، تواصی به حق و تواصی به صبر. که این صفات، تفصیل تقوا و اخلاق متقینی است که در ابتدای سوره بقره خداوند آن ها را با عنوان «رستگار» وصف کرده.

آیات سوره بقره متقین را با وصف ایمان، برپا کننده نماز، و انفاق وصف کرده و همه اینها جزیی از ایمان و عمل صالح است که در این سوره بیان شده. اما در مورد تواصی به حق و تواصی به صبر باید بگوییم این دو، در آیه: «الم* ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِلْمُتَّقِینَ» بیان شده اند چرا که قرآن حق است و توصیه به آن واجب است و از طرف دیگر قرآن امر به صبر می کند. پس با این توضیحات سوره عصر بیان می کند که آنچه که باعث هدایت شدن به کتاب خدا می شود، توصیه به حق و توصیه به صبر است.

مجموعه پانزدهم

مجموعه پانزدهم: بیان معانی اصلی و اساسی و نشان دادن طریق اجمالی وصول به آن معانی

این مجموعه از دوازده سوره تشکیل شده و از نظر تعداد سوره ها، بزرگترین مجموعه در قرآن است. اولین سوره این مجموعه «عصر» با قسم شروع شده و پیش از این بیان شد که این علامت، نشان دهنده این است که یک مجموعه جدید شروع شده. زمانی که ابتدای سایر سوره ها را مشاهده کنیم، متوجه خواهیم شد که همه آنها در یک خانواده و در یک مجموعه قرار دارند.

همچنین مشاهده خواهد شد که سوره های این مجموعه، آیات سوره بقره را تا انتهای داستان حضرت آدم ع پوشش داده اند به این صورت که:

پنج سوره اول این مجموعه (عصر، همزه، فیل، قریش و ماعون) در مقدمه سوره بقره تفصیل داده شده اند و درباره مومنین و کافرین و منافقین بحث می کنند. به این صورت که سوره عصر ویژگیهای متقین را بیان می کند و سوره های همزه و فیل و قریش، بحثی درباره ویژگیهای کافرین بیان می کند و سوره ماعون صفات منافقین را بیان می کند.

چهار سوره بعدی (کوثر، کافرون، نصر و مسد) در هفت آیه بعد از مقدمه سوره بقره تفصیل داده شده اند.

سوره اخلاص در دو آیه بعد از این هفت آیه تفصیل داده شده: «هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً» از این جهت می بینیم که سوره اخلاص با «قل هو...» شروع شده.

از آنجا که بعد از این آیه، در سوره بقره قصه آدم ع بیان شده و در این داستان «حسد» ابلیس و «وسوسه» او ذکر شده، در سوره فلق داریم: «وَمِنْ شَرِّ حاسِدٍ إِذا حَسَدَ» و همچنین در سوره ناس داریم: «مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ».

سوره های این مجموعه با محورهایشان در سوره بقره ارتباط واضح دارند و این ارتباط را در ضمن بحث هر یک از سوره ها مشاهده خواهیم کرد.

سوره های این مجموعه بعضی مکی و بعضی مدنی اند اما در تفصیل آیات سوره بقره، نظم خودشان را دارند و به ترتیب معانی موجود در سوره بقره آمده اند و این نشان می هد که ترتیب این قرآن ربانی است.

سوره های این مجموعه معانی اساسی و اصلی را بیان می کنند و طریق اجمالی وصول به آن معانی را نشان می دهند

سوره تکاثر

سوره تکاثر: بیان بیماری «مشغول شدن به نعمت ها به جای شکر منعم» و علاج آن

محور سوره: 21-22 سوره بقره

یَا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ‌ (21)

ای مردم! پروردگار خود را پرستش کنید؛ آن کس که شما، و کسانی را که پیش از شما بودند آفرید، تا پرهیزکار شوید.

الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِرَاشاً وَ السَّمَاءَ بِنَاءً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقاً لَکُمْ فَلاَ تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَاداً وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ‌ (22)

آن کس که زمین را بستر شما، و آسمان [ جو زمین‌] را همچون سقفی بالای سر شما قرار داد؛ و از آسمان آبی فرو فرستاد؛ و به وسیله آن، میوه‌ها را پرورش داد؛ تا روزی شما باشد. بنابر این، برای خدا همتایانی قرار ندهید، در حالی که می‌دانید (هیچ یک از آنها، نه شما را آفریده‌اند، و نه شما را روزی می‌دهند).

بعد از مقدمه سوره بقره دو ایه بیان می شود که به عبادت خداوند امر می کنند و دلیل این امر را اینگونه بیان می کنند که خداوند خالق و منعم است. سوره تکاثر بیان می کند که بسیاری از مردم، گرفتار دنیا شده اند و شکر نعمت نمی کنند«وَقَلِیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّکُورُ» این سوره بیان می کند که انسان ها به جای مشغول شدن به عبادت خداوند و تقوای او، مشغول دنیا شده اند و این اولین وجه ارتباط این سوره با محورش است.

سوره تکاثر با آیه: «لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ» به پایان می رسد و مشاهده شد که دو آیه محور این سوره درباره نعمت های خداوند بر انسانها بحث کرد و به همین دلیل از انسانها خواست که به عبادت الهی و تقوا و توحید مشغول شوند ولی بسیاری از مردم این کار را (عبادت) نمی کنند و از نعمت ها استفاده می کنند و شکر نمی کنند. بنابر این سوره تکاثر بیان می کند که انسان از اینکه چه کسی نعمت داده، سوال می شود و این یکی دیگر از مظاهر ارتباط سوره تکاثر با محورش است.

سوره قارعه

سوره قارعه: دعوت به ایمان و تقوا با مقایسه عاقبت متقین و عاقبت کافرین

محور سوره: 1-5 سوره بقره

الم‌ (1)

الم (بزرگ است خداوندی که این کتاب عظیم را، از حروف ساده الفبا به وجود آورده).

ذٰلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ‌ (2)

آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد؛ و مایه هدایت پرهیزکاران است.

الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ‌ (3)

(پرهیزکارانکسانی هستند که به غیب [آنچه از حس پوشیده و پنهان است‌] ایمان میآورند؛ و نماز را برپا میدارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنان روزی دادهایم، انفاق میکنند.

وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ مَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ‌ (4)

و آنان که به آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پیش از تو (بر پیامبران پیشین) نازل گردیده، ایمان می‌آورند؛ و به رستاخیز یقین دارند.

أُولٰئِکَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ‌ (5)

آنان بر طریق هدایت پروردگارشانند؛ و آنان رستگارانند.

مقدمه سوره بقره درباره متقین و کافرین و منافقین بحث می کند و منافقین هم دسته ای از کافرین هستند. سوره قارعه از حال متقین و کافرین در روز قیامت بحث می کند  و این یکی از مظاهر ارتباط این سوره با مقدمه سوره بقره است.

سوره عادیات با ذکر برانگیختگی انسان از قبر ها و آشکار شدن راز سینه ها و بیان علم خداوند، به پایان می رسد. سوره قارع ههم با بیانی درباره روز قیامت و برانگیختگی انسان از قبرها شروع می شود و این هم یکی از مظاهر ارتباط این سوره به ماقبلش است.

سوره عادیات

سوره عادیات: بیان سبب کفر و نفاق (بحث درباره طبیعت انسان و ناسپاسی او و محبتش نسبت به مال و دنیا) و بیان علاج این بیماریها (تذکر انسان به روز بعث)

محور سوره: 1-5 سوره بقره

الم‌ (1)

الم (بزرگ است خداوندی که این کتاب عظیم را، از حروف ساده الفبا به وجود آورده).

ذٰلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ‌ (2)

آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد؛ و مایه هدایت پرهیزکاران است.

الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ‌ (3)

(پرهیزکاران) کسانی هستند که به غیب [آنچه از حس پوشیده و پنهان است‌] ایمان می‌آورند؛ و نماز را برپا می‌دارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنان روزی داده‌ایم، انفاق می‌کنند.

وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ مَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ‌ (4)

و آنان که به آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پیش از تو (بر پیامبران پیشین) نازل گردیده، ایمان می‌آورند؛ و به رستاخیز یقین دارند.

أُولٰئِکَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ‌ (5)

آنان بر طریق هدایت پروردگارشانند؛ و آنان رستگارانند.

این سوره درباره طبیعت انسان بحث می کند و بیان می کند که انسان جحود است و با اینکه حق را می داند، ولی آن را انکار می کند و مصلحت و منفعتش را دوست دارد. این سوره بیماری را با تذکر انسان به بعث و حساب و معرفت خداوند عزوجل معالجه می کند. اگر به محور سوره (مقدمه سوره بقره) توجه کنیم، مشاهده می کنیم که این آیات درباره متقین و کافرین و منافقین بحث می کنند و این سوره هم از سبب کفر و نفاق بحث می کند و این امراض را معالجه می کنند تا انسان جزو متقین قرار گیرد و این بزرگترین ارتباط این سوره با سوره بقره است.

سوره زلزله با بیان اینکه «هر کسی هر خیر یا شری انجام داده باشد، در قیامت آن را خواهد دید» به اتمام رسید و سوره عادیات درباره طبیعت انسان و ناسپاسی او و محبتش نسبت به مال و دنیا بحث می کند و علاج این بیماریها را هم بیان می کند که در این بیان، تشویقی بر انجام خیر و ترک شر وجود دارد.

مجموعه چهاردهم از قسم چهارم (قسم مفصل)

مجموعه چهاردهم: اصلاح و علاج امراض طبیعی بشری که باعث می شوند انسان از حق و قبول آن روی گرداند.

این مجموعه از سه سوره تشکیل شده و چیزی که ما را به ابتدای این مجموعه راهنمایی می کند، اولین سوره این مجموعه است که با قسم شروع شده و پیش از این بیان شد این علامتی است که به شروع مجموعه دلالت می کند. و چیزی که ما را به انتهای این مجموعه راهنمایی می کند، سوره عصر است که با قسم شروع شده و به شروع مجموعه بعدی اشاره دارد و این نشان می دهد که سوره تکاثر پایان این مجموعه است.

پیش از این مشاهده شد که سوره ای که با قسم شروع شود، در مقدمه سوره بقره تفصیل داده می شود و این مطلب راهنمایی است برای اینکه محور سوره عادیات را بشناسیم.

همچنین پیش از این مشاهده شد که سوره حاقه در مقدمه سوره بقره تفصیل داده شده بود در سوره حاقه بیان شده بود: «کَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعادٌ بِالْقارِعَةِ» و در سوره قارعه (دومین سوره این مجموعه) داریم: «الْقارِعَةُ مَا الْقارِعَةُ» وجود کلمه قارعه در هر دو سوره نشان می دهد که این دو سوره هم محور هستند و از آنجا که سوره حاقه در مقدمه سوره بقره تفصیل داده شده بود، سوره قارعه هم در مقدمه سوره بقره تفصیل داده خواهد شد.

در مورد سوره تکاثر (سومین سوره این مجموعه) از ظاهر معانی اش بر می آید که این سوره در آیات بعد از مقدمه سوره بقره تفصیل داده شده و به همین دلیل مشاهده می شود که سوره تکاثر مردم را مورد خطاب قرار می دهد و بیان می کند: «أَلْهاکُمُ التَّکاثُرُ» چرا که آیات بعد از مقدمه سوره بقره، همه مردم را به سوی عبادت خداوند عزوجل و شکر نعمت هایش دعوت می کند ولی بسیاری از مردم به سبب اینکه نعمت ها آنها را مشغول کرده اند، از منعم باز مانده اند و اینگونه سوره تکاثر به آنها نهیب می زند تا از اشتغال به نعمت ها، مشغول منعم شوند و می خواهد این ظاهر بینی را اصلاح و معالجه کند.

مشاهده می شود که این مجموعه به طور عام در صدد اصلاح امراض طبیعی بشری است که باعث می شود انسان از حق و قبول آن روی گرداند.

سوره زلزال

سوره زلزله: بحث درباره رجوع انسان به سوی خداوند و بیان قاعده حساب و جزا در آن روز

محور سوره: 28 سوره بقره

کَیْفَ تَکْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ کُنْتُمْ أَمْوَاتاً فَأَحْیَاکُمْ ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یُحْیِیکُمْ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ‌ (28)

چگونه به خداوند کافر می‌شوید؟! در حالی که شما مردگان (و اجسام بی‌روحی) بودید، و او شما را زنده کرد؛ سپس شما را می‌میراند؛ و بار دیگر شما را زنده می‌کند؛ سپس به سوی او بازگردانده می‌شوید. (بنابر این، نه حیات و زندگی شما از شماست، و نه مرگتان؛ آنچه دارید از خداست).

در سوره بقره بعد از آیاتی که محور سوره بینه قرار گرفته اند، آیه محور این سوره بیان می شود. در محور این سوره باید بر جمله: «ثم إلیه ترجعون» دقت شود چرا که سوره زلزله درباره رجوع انسان به سوی خداوند و اتفاقاتی که در آن روز می افتد بحث می کند. به این ترتیب ارتباط بین سوره و محورش مشخص می شود.

ارتباط بین سوره زلزله و سوره بینه به حدی است که می توان سوره زلزله را ادامه و استمرار سوره بینه شناخت چرا که خاتمه سوره بینه درباره جزای کافرین و مومنین در روز قیامت بحث می کند و سوره زلزله هم اتفاقاتی که در آن روز می افتد را بیان می کند و قاعده حساب و جزا در آن روز را بیان می کند.

سوره بینه

سوره بینه: بحثی درباره کافرین و اصرارشان بر عناد و بشارت به مومنین

محور سوره: 26-27 سوره بقره

إِنَّ اللَّهَ لاَ یَسْتَحْیِی أَنْ یَضْرِبَ مَثَلاً مَا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا فَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ أَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا فَیَقُولُونَ مَا ذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهٰذَا مَثَلاً یُضِلُّ بِهِ کَثِیراً وَ یَهْدِی بِهِ کَثِیراً وَ مَا یُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفَاسِقِینَ‌ (26)

خداوند از این که (به موجودات ظاهرا کوچکی مانند) پشه، و حتی کمتر از آن، مثال بزند شرم نمی‌کند. (در این میان) آنان که ایمان آورده‌اند، می‌دانند که آن، حقیقتی است از طرف پروردگارشان؛ و اما آنها که راه کفر را پیموده‌اند، (این موضوع را بهانه کرده) می‌گویند: «منظور خداوند از این مثل چه بوده است؟!» (آری،) خدا جمع زیادی را با آن گمراه، و گروه بسیاری را هدایت می‌کند؛ ولی تنها فاسقان را با آن گمراه می‌سازد!

الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولٰئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ‌ (27)

فاسقان کسانی هستند که پیمان خدا را، پس از محکم ساختن آن، میشکنند؛ و پیوندهایی را که خدا دستور داده برقرار سازند، قطع نموده، و در روی زمین فساد میکنند؛ اینها زیانکارانند.

در سوره قدر بحث درباره قرآن و نزول آن در شب قدر و عظمت آن بود، سوره بینه بیان می کند تا زمانی که اهل کتاب به پیامبری که این قرآن بر او نازل شده ایمان نیاورند، از مشرکین جدا نیستند. و در ادامه موقف آن مشرکین را در مقابل رسول الله ص و قرآن بیان می کند. به این ترتیب ارتباط بین سوره بینه و سوره قدر روشن است.

در این سوره مشاهده می شود که کافرین دو بخش هستند، اهل کتاب و مشرکین همچنین در این سوره تفصیل وبشارتی برای مومنینی که اعمال صالح انجام می دهند مشاهده می شود. همچنین در این سوره مشخص می شود چگونه با وجود این قرآن طاهر و مطهر و محکم که به اخلاص و برپایی نماز و پرداخت زکات امر می کند، کافرین که شامل اهل کتاب و مشرکین هستند، گمراه می شوند و دلیل این امر فقط این است که آنها «شر البریه» هستند و سبب هدایت مومنین هم این است که آنها «خیر البریه» هستند. و اینها مفاهیمی است که با آیات محور سوره ارتباط دارد.

سوره قدر

سوره قدر: دعوت به ایمان آوردن به این قرآنی که در شب قدر نازل شده

محور سوره: 23 سوره بقره

وَ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَدَاءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ‌ (23)

و اگر در باره آنچه بر بنده خود [پیامبر] نازل کرده‌ایم شک و تردید دارید، (دست کم) یک سوره همانند آن بیاورید؛ و گواهان خود را - غیر خدا - برای این کار، فرا خوانید اگر راست می‌گویید!

در سوره بعد از دو آیه ای که محور سوره علق بودند، آیه محور این سوره بیان می شود. آیه محور این سوره بیان می کند که اگر درباره آنچه بر پیامبر نازل کرده ایم تردید دارید، سوره ای همانند آن بیاورید و سوره قدر هم در بیان نزول قرآن است به این ترتیب ارتباط بین این سوره و محورش برقرار است.

سوره علق با آیه: «اقْرَأْ» شروع شده و با: «وَاسْجُدْ وَاقْتَرِبْ» به پایان می رسد و خطاب در ابتدای این سوره متوجه رسول الله ص است و در انتهای سوره علق و ابتدای سوره قدر درباره قرآن بحث می کنند قرآنی که بر پیامبر ص نازل شده و این یکی از مظاهر ارتباط این سوره با سوره قبلش است. و ارتباط وثیق تر این سوره با سوره قبلش (سوره علق) به این صورت است که سوره علق اولین سوره ای است که بر پیامبر ص نازل شده و سوره قدر بیان می کند که این قرآنی که نزولش با سوره علق بوده، در شب قدر نازل شده. ارتباطات دیگری هم بین این دو سوره وجود دارد که بیان نمی شود.

سوره علق

سوره علق: طریق تحقق معانی که در سوره تین بیان شده بود و آزادی از مطالبی که سوره تین انذار داده بود.

محور سوره: 21-22 سوره بقره

یَا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ‌ (21)

ای مردم! پروردگار خود را پرستش کنید؛ آن کس که شما، و کسانی را که پیش از شما بودند آفرید، تا پرهیزکار شوید.

الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِرَاشاً وَ السَّمَاءَ بِنَاءً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقاً لَکُمْ فَلاَ تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَاداً وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ‌ (22)

آن کس که زمین را بستر شما، و آسمان [ جو زمین‌] را همچون سقفی بالای سر شما قرار داد؛ و از آسمان آبی فرو فرستاد؛ و به وسیله آن، میوه‌ها را پرورش داد؛ تا روزی شما باشد. بنابر این، برای خدا همتایانی قرار ندهید، در حالی که می‌دانید (هیچ یک از آنها، نه شما را آفریده‌اند، و نه شما را روزی می‌دهند).

سوره علق و خصوصا آیات ابتدایی سوره علق اولین آیاتی است که بر پیامبر ص نازل شده و اگر این آیات را در محل خودشان بررسی کنیم، به نظام و انسجام قرآن پی خواهیم برد. و نظام، دلیلی بر این است که ترتیب سوره های قرآن توقیفی است و این ترتیب حال فکر بشر نیست.

آیه بعد از مقدمه سوره بقره (آیه 21) مردم را به عبادت تشویق می کند: «... اعْبُدُوا رَبَّکُمُ ...» و بعد از سوره تین، سوره علق با آیه: «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ...» شروع می شود و این نشان می دهد که قرائت، نوعی عبادت است علاوه بر این، سوره علق به آیه ای که دارای سجده واجب است ختم می شود که آن هم نوعی عبادت است.

مشاهده شد که سوره تین با این بیان تمام شد که: «ای پیامبر ص، چه کسی بعد از این بیان در امر روز قیامت و جزا و حساب  تو را تکذیب می کند؟» بعد از این بیان در سوره علق رسول الله ص را مخاطب قرار می دهد و به ایشان امر می کند که: «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ» و قرائتی که ایشان مامور به آن است، دلیلی بر آمدن روز قیامت است. به این ترتیب این سوره به ماقبلش ارتباط دارد.

سوره تین در مقدمه سوره بقره تفصیل داده شده و همانطور که آیه بعد از مقدمه سوره بقره در طریق تحقق تقوا و آزادی از کفر و نفاق تفصیل داده شده، سوره علق هم برای تحقق بخشیدن به آنچه که سوره تین بیان کرده و آزادی از آنچه که سوره تین انذار داده بود، آمده. در سوره «تین» بحثی درباره انسان و خلقت او در بهترین حالت و چیزهایی که باعث می شود او قیام به تکلیف نکند بیان شد. و مشاهده خواهد شد که سوره «علق» این بحث را تکمیل می کند.

سوره تین

سوره تین: کمال خلق انسان، بر وجود روز قیامت دلالت می کند

محور سوره: 1-5 سوره بقره

الم‌ (1)

الم (بزرگ است خداوندی که این کتاب عظیم را، از حروف ساده الفبا به وجود آورده).

ذٰلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ‌ (2)

آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد؛ و مایه هدایت پرهیزکاران است.

الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ‌ (3)

(پرهیزکارانکسانی هستند که به غیب [آنچه از حس پوشیده و پنهان است‌] ایمان میآورند؛ و نماز را برپا میدارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنان روزی دادهایم، انفاق میکنند.

وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ مَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ‌ (4)

و آنان که به آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پیش از تو (بر پیامبران پیشین) نازل گردیده، ایمان می‌آورند؛ و به رستاخیز یقین دارند.

أُولٰئِکَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ‌ (5)

آنان بر طریق هدایت پروردگارشانند؛ و آنان رستگارانند.

سوره تین در مقدمه سوره بقره تفصیل داده شده و درباره انسان و کمال خلقتش و سپس بازگشتش به پایین ترین مرحله بحث می کند. این بازگشت به پایین ترین مرحله در صورتی اتفاق می افتد که انسان مومن عامل به صالحات نباشد.اینگونه بر علیه کافرین حجتی اقامه می شود به این ترتیب، بحث این سوره درباره متقین و کافرین است و به مقدمه سوره بقره ارتباط پیدا می کند.

پیش از این سوره شرح امر به انجام عمل صالح کرد، این سوره بیان می کند که هیچ راهی برای فرار از سقوط به پایین ترین مرحله جز ایمان و عمل صالح نیست. علاوه بر این در سوره شرح، حال کاملترین نوع انسان، بلکه کاملترین خلق خداوند یعنی رسول الله ص بیان شد، در این سوره هم حال نوع انسانی (عموم مردم) و عاقبت امرشان بیان می شود. عاقبت کسانی که به آن کاملترین موجود (رسول الله ص) ایمان آورده باشند.

مجموعه سیزدهم از قسم چهارم (قسم مفصل)

مجموعه سیزدهم: انسان مکلف است

این مجموعه از پنج سوره تشکیل شده. اولین دلیل که نشان می دهد این پنج سوره یک مجموعه را تشکیل می دهند این است که سوره ابتدایی آن با قسم شروع شده و این نشان دهنده شروع یک مجموعه جدید است. پس از سوره زلزال (سوره انتهایی این مجموعه) هم سوره عادیات با قسم شورع می شود و این نشان می دهد که سوره زلزال، سوره انتهایی این مجموعه است. همچنین مشاهده می شود که سوره زلزال درباره روز قیامت بحث می کند و با «فَإِذا» شروع می شود و پیش از این مشاهده شد که هر سوره ای که با اذا شروع شود، انتهای مجموعه است. به این ترتیب مجموعه سیزدهم با سوره تین شروع شده و با سوره زلزال به پایان می رسد.

طبق مطالبی که پیش از این بیان شد، مشاهده می کنید که سوره تین در مقدمه سوره بقره تفصیل داده شده (زیرا با قسم شروع شده) و سوره علق در بعد از مقدمه سوره بقره تفصیل داده شده (آیه 21)، سوره قدر در آیه بعد از آن و سوره بینه در آیات 26 و 27 سوره بقره و سوره زلزال در آیه بعد از آن تفصیل داده شده اند.

سوره شرح (انشراح)

سوره شرح: شرح طریق عمل رسول الله به عنوان عالیترین اسوه مسلمان تا مسلمانان به ایشان تاسی کنند

محور سوره: 21 سوره بقره

یَا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ‌ (21)

ای مردم! پروردگار خود را پرستش کنید؛ آن کس که شما، و کسانی را که پیش از شما بودند آفرید، تا پرهیزکار شوید.

این سوره با سوره ضحی هم ارتباط لفظی دارد «الم» و هم ارتباط معنایی. از ابتدا تا انتهای سوره ضحی خطاب به رسول الله ص است. سوره شرح هم به همین صورت است، همه این سوره خطاب به رسول الله ص است و این یکی از مظاهر ارتباط معنایی بین دو سوره است.

مشاهده شد که سوره ضحی و چهار سوره قبل از آن با قسم شروع شده بودند و به همین دلیل در مقدمه سوره بقره تفصیل داده شده بودند. همچنین مشاهده می شود که سوره شرح با قسم شروع نشده و بعد از این سوره، سوره تین با قسم شروع می شود و این اشاره دارد به اینکه سوره شرح انتهای مجموعه خودش است و با تامل در معانی این سوره مشخص می شود که این سوره در آیات بعد از مقدمه سوره بقره تفصیل داده شده است. چرا که آیه بعد از مقدمه سوره بقره دلالت دارد بر اینکه طریق تقوا، عبادت است و در این سوره هم بیان شده: «فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ* وَإِلى رَبِّکَ فَارْغَبْ».

سوره شرح راهی را نشان می دهد که رسول الله ص با قدم گذاشتن در آن راه، رسول الله ص شد، و کسی که بخواهد به این طریق تمسک کند، باید به همه معانی که در 5سوره قبلی بیان شد، پایبند باشد یعنی یتیم را اکرام کند، نسبت به طعام مسکین حساس باشد، حلال بخورد، در مالش زهد داشته باشد، خدایش را بشناسد و... اینها معانی است که زمانی که کسی آنها را محقق کرد، و از انجام آنها فارغ شد، باید به پروردگارش توجه کند: «وَ إِلَى رَبِّکَ فَارْغَبْ‌»

به این ترتیب سوره شرح، طریق عمل رسول الله ص را به عنوان عالیترین اسووه مسلمان را شرح می دهد تا مسلمانان به ایشان تاسی کنند و به مقداری که مسلمانان به ایشان تاسی کنند، به معانی عالی که در پنج سوره قبلی ذکر شده بود دست خواهند یافت.

سوره ضحی

سوره ضحی: مخاطب قرار دادن رسول الله ص به عنوان عالیترین اسوه تقوا و شکر و مطالبه شکر عملی از ایشان

محور سوره: 1-5 سوره بقره

الم‌ (1)

الم (بزرگ است خداوندی که این کتاب عظیم را، از حروف ساده الفبا به وجود آورده).

ذٰلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ‌ (2)

آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد؛ و مایه هدایت پرهیزکاران است.

الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ‌ (3)

(پرهیزکارانکسانی هستند که به غیب [آنچه از حس پوشیده و پنهان است‌] ایمان میآورند؛ و نماز را برپا میدارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنان روزی دادهایم، انفاق میکنند.

وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ مَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ‌ (4)

و آنان که به آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پیش از تو (بر پیامبران پیشین) نازل گردیده، ایمان می‌آورند؛ و به رستاخیز یقین دارند.

أُولٰئِکَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ‌ (5)

آنان بر طریق هدایت پروردگارشانند؛ و آنان رستگارانند.

با توجه به تشابه لفظی که بین انتهای سوره لیل و آیات سوره ضحی وجود دارد و همچنی تشابهی که بین ایات سوره فجر با سوره ضحی وجود دارد، متوجه می شویم که بین سوره ضحی و سوره های مجموعه اش ارتباط وثیقی وجود دارد.

سوره ضحی با قسم آغاز می شود و این علامت این است که این سوره هم در مقدمه سوره بقره تفصیل داده شده است. پس از تامل در سوره، مشاهده می شود که این سوره خطاب به رسول الله ص دارد و زمانی که در مقدمه سوره بقره تامل شود، مشاهده می شود که چندین خطاب به رسول الله ص در مقدمه سوره بقره وجود دارد. پس سوره ضحی رسول الله ص را به عنوان کسی که قرآن بر او نازل شده تا عالیترین اسوه تقوا و شکر باشد، مخاطب قرار می دهد.

در سوره های قبل از سوره ضحی، معانی بیان شد و در سوره ضحی، بر مبنای آن مبانی، به رسول الله ص به عنوان عالیترین اسوه متقین خطاب می کند تا نمونه ی زنده ای از آن معانی را معرفی کرده باشد. هیچ کس از مردم از این خطاب خارج نیست.

از سوره ای که خطابش به رسول الله ص است و نعمتهای خداوند را به ایشان تذکر می دهد، مشخص می شود که در مقابل نعمت باید شکر صورت گیرد و این شکر هم با عمل اتفاق می افتد و هیچ کس از این قاعده استثنا نیست، حتی رسول الله ص بلکه از ایشان بیشتر از سایرین انتظار می رود.

سوره لیل

سوره لیل: بیان طریق هدایت و طریق ضلالت و اختیار انسان در انتخاب یکی از این دو

محور سوره: 1-5 سوره بقره

الم‌ (1)

الم (بزرگ است خداوندی که این کتاب عظیم را، از حروف ساده الفبا به وجود آورده).

ذٰلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ‌ (2)

آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد؛ و مایه هدایت پرهیزکاران است.

الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ‌ (3)

(پرهیزکاران) کسانی هستند که به غیب [آنچه از حس پوشیده و پنهان است‌] ایمان می‌آورند؛ و نماز را برپا می‌دارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنان روزی داده‌ایم، انفاق می‌کنند.

وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ مَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ‌ (4)

و آنان که به آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پیش از تو (بر پیامبران پیشین) نازل گردیده، ایمان می‌آورند؛ و به رستاخیز یقین دارند.

أُولٰئِکَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ‌ (5)

آنان بر طریق هدایت پروردگارشانند؛ و آنان رستگارانند.

این سوره با قسم شروع می شود و به همین دلیل در مقدمه سوره بقره، در شأن متقین و کافرین و در قضیه تقوا و کفر تفصیل داده شده. به این دلیل در این سوره مشاهده می شود: «فَأَمَّا مَنْ أَعْطى وَاتَّقى ...*... وَسَیُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى». همانطور که پیش از این بیان شد، ارتباط این سوره با سایر سوره های مجموعه اش، ارتباط تنگاتنگی است.

در فقره اول این سوره، راز اختلاف بین مردم در عمل مشخص می شود و آن «بخل» یا «بخشش» و «تقوا» یا «استغناء» و «تکذیب» یا «تصدیق» است. و به نسبتی که انسان به این یا آن گرایش داشته باشد، سیر و سلوکش در مسیر خیر یا شر آسان خواهد شد (در مسیر خیر یا مسیر شر قرار خواهد گرفت).

سپس در فقره دوم بیان می شود که دو طریق توسط خداوند مشخص شده و این انسان است که باید یکی را انتخاب کند و سپس انذار می دهد که انسان طریق گمراهی را انتخاب نکند و به کسی که طریق هدایت را انتخاب کند، بشارت می دهد.و در ادامه برای بار دوم بیان می کند که انفاق در راه خدا، اصل اساسی در طریق تقوا است و کسی که انفاق کند، خداوند پاداشش را می دهد و از او راضی خواهد شد.

سوره شمس

سوره شمس: «فلاح» با «تزکیه نفس» به دست می آید و «خسران» با «معصیت»

محور سوره: 1-5 سوره بقره

الم‌ (1)

الم (بزرگ است خداوندی که این کتاب عظیم را، از حروف ساده الفبا به وجود آورده).

ذٰلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ‌ (2)

آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد؛ و مایه هدایت پرهیزکاران است.

الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ‌ (3)

(پرهیزکاران) کسانی هستند که به غیب [آنچه از حس پوشیده و پنهان است‌] ایمان می‌آورند؛ و نماز را برپا می‌دارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنان روزی داده‌ایم، انفاق می‌کنند.

وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ مَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ‌ (4)

و آنان که به آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پیش از تو (بر پیامبران پیشین) نازل گردیده، ایمان می‌آورند؛ و به رستاخیز یقین دارند.

أُولٰئِکَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ‌ (5)

آنان بر طریق هدایت پروردگارشانند؛ و آنان رستگارانند.

مقدمه سوره بقره با این کلام ختم می شود که: «أُولئِکَ عَلى هُدىً مِنْ رَبِّهِمْ وَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» و در سوره شمس هم جواب قسم ها اینگونه می آید: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها* وَقَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها». پس مشخص می شود که سوره شمس طریق فلاح و رستگاری و طریق خسران را بیان می کند و مشخص می کند که با تقوا و تزکیه نفس فلاح به دست می آید و این دو مقام (تقوا و تزکیه نفس) یکی هستند. همچنین این سوره درباره امتی بحث می کند که تکذیب کردند و در نیا عقوبت شدند.

در سوره بلد آمده بود: «وَهَدَیْناهُ النَّجْدَیْنِ» و در سوره شمس هم داریم: «وَنَفْسٍ وَما سَوَّاها* فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَتَقْواها». همچنین در سوره بلد دعوتی برای گذر از گردنه سخت بود و آن گردنه ی سخت، نفس انسان است که باید با عمل صالح از آن گذشت. در سوره شمس هم دعوتی برای تزکیه نفس وجود دارد و این نشان می دهد که این دو سوره یکدیگر را تکمیل می کنند.

همچنین در سوره فجر بحثی درباره ثمود و فرعون و... بیان شد و در این سوره هم بحثی درباره ثمود و شقاوتشان بیان خواهد شد. به این ترتیب این سوره معانی وارد شده در تمامی این مجموعه را هم تکمیل می کند. به این صورت که: سوره فجر برای طریق سلوک آماده می شود و سوره بلد نشانه های طریق سلوگ را بیان می کند و در سوره شمس ارتباط طی این طریق به تزکیه نفس بیان می شود و مشخص می شود که فلاح و رستگاری وابسته به آن (تزکیه نفس) است و به این ترتیب مشاهده می شود که سوره های این مجموعه هر کدام دیگری را کامل می کنند با اینکه هر کدام از آنها سیاق خاص خودشان را دارند.

سوره بلد

سوره بلد: بیان اینکه انسان مکلف است و روشن شدن جوانب تکلیف انسان- معرفی طبیعت انسانی که از تکلیف روی می گرداند

محور سوره: 1-5 سوره بقره

الم‌ (1)

الم (بزرگ است خداوندی که این کتاب عظیم را، از حروف ساده الفبا به وجود آورده).

ذٰلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ‌ (2)

آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد؛ و مایه هدایت پرهیزکاران است.

الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ‌ (3)

(پرهیزکاران) کسانی هستند که به غیب [آنچه از حس پوشیده و پنهان است‌] ایمان می‌آورند؛ و نماز را برپا می‌دارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنان روزی داده‌ایم، انفاق می‌کنند.

وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ مَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ‌ (4)

و آنان که به آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پیش از تو (بر پیامبران پیشین) نازل گردیده، ایمان می‌آورند؛ و به رستاخیز یقین دارند.

أُولٰئِکَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ‌ (5)

آنان بر طریق هدایت پروردگارشانند؛ و آنان رستگارانند.

سوره بلد با قسم شروع می شود و این نشان می دهد که این سوره در مقدمه سوره بقره تفصیل داده شده به این دلیل مشاهده می شود که از دعوت به انفاق و معالجه عدم انفاق بحث می کند و همچنین انسان را به ایمان و توصیه به صبر و توصیه به مرحمت دعوت می کند همچنین این سوره درباره کافرین هم بحث می کند. و اینها معانی است که ارتباط این سوره با مقدمه سوره بقره را مشخص می کند.

از طرف دیگر مشاهده می شود که بین سوره های فجر و بلد رابطه تکامل وجود دارد به این صورت که سوره فجر کسی که عمل نمی کند را انکار می کند، و سوره بلد انسان را به سوی عمل دعوت می کند و همانگونه که سوره فجر با بحثی درباره کافرین و مومنین در روز قیامت به پایان می رسد، این سوره هم همینگونه ختم می شود.

بحث معنایی سوره

این سوره دو گروه اصحاب یمین و اصحاب شمال را معرفی می کند و بیان می کند که اصحاب شمال کافران به آیات الهی هستند و اصحاب یمین مومنانی هستند که به صبر و مرحمت توصیه می کنند و برده آزاد می کنند و یتیم و مسکین را اطعام می کنند و خداوند را برای این عطای عظیمش شکر می کنند و ارتباط این معانی با مقدمه سوره بقره واضح است. به این ترتیب به که مقدمه سوره بقره درباره متقین و کافرین  بحث می کند و سوره این بحث را تفصیل داده.

از مطالب این سوره مشخص می شود که انسانی که وحی او را تزکیه نکرده باشد، فکر می کند که تکلیفی وجود ندارد و هیچ کسی بر او قدرت پیدا نمی کند (کسی مسلط بر او نیست) و او به سوی انفاق دعوت می کند اما خودش انفاق نمی کند و به آیات خداوند کافر است و در آزاد کردن بنده کمک نمی کند و اطعام نمی کند و ایمان نمی آوردد و توصیه به صبر رحمت نمی کند.

از مطالب این سوره مشخص می شود که راه شناخت قدرت الهی توسط انسان، این است که ببیند چگونه انسان در رنج آفریده شده و راه ترک ادعاها، این است که بداند خداوند او را می بیند و طریق انجام کارهای خیر و ایمان و توصیه به صبر و رحمت، تذکر به این نکته است که خداوند به انسان دو چشم و زبان و لبهایی عطا فرموده و او را به سوی راه خیر و شر هدایت کرده.

به این ترتیب این سوره انسان را به این نکته هدایت می کند که انسان مکلف است و این سوره جوانب تکلیف انسان را روشن می کند و همچنین طبیعت انسانی که از تکلیف روی می گرداند هم مشخص می شود.

۱ ۲ ۳ . . . ۴ ۵ ۶

امین اسلامی دانش آموخته کارشناسی ارشد معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق (ع).
از سال 89 در زمینه آموزش مجازی و تولید دوره های آموزشی تحت وب فعالیت هایی انجام داده ام. درحال حاضر این سایت محملی برای انتشار محصولات تولید شده با موضوعات مختلف از جمله «حوزه انقلابی» است.

قدرت گرفته از بلاگ بیان » طراحی قالب بلاگ بیان