اندیشه امین

مباحثی پیرامون حوزه انقلابی

سوره ممتحنه

سوره ممتحنه: تحریم ولاء دشمنان خدا

محور سوره: 26-27 سوره بقره

إِنَّ اللَّهَ لاَ یَسْتَحْیِی أَنْ یَضْرِبَ مَثَلاً مَا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا فَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ أَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا فَیَقُولُونَ مَا ذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهٰذَا مَثَلاً یُضِلُّ بِهِ کَثِیراً وَ یَهْدِی بِهِ کَثِیراً وَ مَا یُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفَاسِقِینَ‌ (26)

خداوند از این که (به موجودات ظاهرا کوچکی مانند) پشه، و حتی کمتر از آن، مثال بزند شرم نمی‌کند. (در این میان) آنان که ایمان آورده‌اند، می‌دانند که آن، حقیقتی است از طرف پروردگارشان؛ و اما آنها که راه کفر را پیموده‌اند، (این موضوع را بهانه کرده) می‌گویند: «منظور خداوند از این مثل چه بوده است؟!» (آری،) خدا جمع زیادی را با آن گمراه، و گروه بسیاری را هدایت می‌کند؛ ولی تنها فاسقان را با آن گمراه می‌سازد!

الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولٰئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ‌ (27)

فاسقان کسانی هستند که پیمان خدا را، پس از محکم ساختن آن، میشکنند؛ و پیوندهایی را که خدا دستور داده برقرار سازند، قطع نموده، و در روی زمین فساد میکنند؛ اینها زیانکارانند.

 

محور سوره ممتحنه همان محور سوره مائده است به این دلیل که ابتدای هر دو سوره مشابه است «یا ایها الذین آمنوا...». پیش از این مشاهده شد که سوره مجادله در محور سوره مائده تفصیل داده شده بود.

بعد از 25 آیه اول سوره بقره که در سوره حشر تفصیل داده شده بود و از تقوی و روشش و ارکانش و مظاهرش بحث می کرد، آیات محور سوره «ان الله لا یستحیی...» بیان می شود که این دو آیه از اسبابی که به واسطه آن فاسقین گمراه می شوند بحث می کند «و ما یضل به الا الفاسقین».

به این ترتیب سوره ممتحنه آمده تا برای مومنین چیزهایی که باید انجام دهند و چیزهایی که نباید انجام دهند را مشخص کند تا از ضلال و گمراهی که فاسقین گرفتارش می شوند، رهایی پیدا کنند. به این ترتیب مشاهده می کنید که آیه اول سوره از دوست گرفتن دشمنان خدا نهی می کنند.

سوره ممتحنه شامل 4 فقره است که هر فقره با «یا ایها...» شروع می شود.

فقره اول: 1-9: هشدار نسبت به دوست گرفتن دشمنان خدا و اسلام

در این آیات عدم جواز دوست گرفتن دشمنان خدا و اسلام به دوستی بیان شده و مطلب دیگری خارج از این موضوع د راین فقره بیان نشده. به این ترتیب این فقره به محور سوره مرتبط است.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّکُمْ أَوْلِیاءَ تُلْقُونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ قَدْ کَفَرُوا بِما جاءَکُمْ مِنَ الْحَقِّ یُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِیَّاکُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّکُمْ إِنْ کُنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهاداً فی‏ سَبیلی‏ وَ ابْتِغاءَ مَرْضاتی‏ تُسِرُّونَ إِلَیْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِما أَخْفَیْتُمْ وَ ما أَعْلَنْتُمْ وَ مَنْ یَفْعَلْهُ مِنْکُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبیلِ (1)

اى کسانى که ایمان آورده‏اید! دشمن من و دشمن خودتان را دوست نگیرید! شما نسبت به آنان اظهار محبّت مى‏کنید، در حالى که آنها به آنچه از حقّ براى شما آمده کافر شده‏اند و رسول اللّه و شما را به خاطر ایمان به خداوندى که پروردگار همه شماست از شهر و دیارتان بیرون مى‏رانند؛ اگر شما براى جهاد در راه من و جلب خشنودیم هجرت کرده‏اید؛ (پیوند دوستى با آنان برقرار نسازید!) شما مخفیانه با آنها رابطه دوستى برقرار مى‏کنید در حالى که من به آنچه پنهان یا آشکار مى‏سازید از همه داناترم! و هر کس از شما چنین کارى کند، از راه راست گمراه شده است!

إِنْ یَثْقَفُوکُمْ یَکُونُوا لَکُمْ أَعْداءً وَ یَبْسُطُوا إِلَیْکُمْ أَیْدِیَهُمْ وَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالسُّوءِ وَ وَدُّوا لَوْ تَکْفُرُونَ (2)

اگر آنها بر شما مسلّط شوند، دشمنانتان خواهند بود و دست و زبان خود را به بدى کردن نسبت به شما مى‏گشایند، و دوست دارند شما به کفر بازگردید!

لَنْ تَنْفَعَکُمْ أَرْحامُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ یَفْصِلُ بَیْنَکُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ (3)

هرگز بستگان و فرزندانتان روز قیامت سودى به حالتان نخواهند داشت؛ میان شما جدایى مى‏افکند؛ و خداوند به آنچه انجام مى‏دهید بیناست.

قَدْ کانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فی‏ إِبْراهیمَ وَ الَّذینَ مَعَهُ إِذْ قالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآؤُا مِنْکُمْ وَ مِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ کَفَرْنا بِکُمْ وَ بَدا بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمُ الْعَداوَةُ وَ الْبَغْضاءُ أَبَداً حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلاَّ قَوْلَ إِبْراهیمَ لِأَبیهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَکَ وَ ما أَمْلِکُ لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَیْ‏ءٍ رَبَّنا عَلَیْکَ تَوَکَّلْنا وَ إِلَیْکَ أَنَبْنا وَ إِلَیْکَ الْمَصیرُ (4)

براى شما سرمشق خوبى در زندگى ابراهیم و کسانى که با او بودند وجود داشت، در آن هنگامى که به قوم (مشرک) خود گفتند: «ما از شما و آنچه غیر از خدا مى‏پرستید بیزاریم؛ ما نسبت به شما کافریم؛ و میان ما و شما عداوت و دشمنى همیشگى آشکار شده است؛ تا آن زمان که به خداى یگانه ایمان بیاورید! -جز آن سخن ابراهیم که به پدرش [عمویش آزر] گفت (و وعده داد) که براى تو آمرزش طلب مى‏کنم، و در عین حال در برابر خداوند براى تو مالک چیزى نیستم (و اختیارى ندارم)!- پروردگارا! ما بر تو توکّل کردیم و به سوى تو بازگشتیم، و همه فرجامها بسوى تو است!

رَبَّنا لا تَجْعَلْنا فِتْنَةً لِلَّذینَ کَفَرُوا وَ اغْفِرْ لَنا رَبَّنا إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ (5)

پروردگارا! ما را مایه گمراهى کافران قرار مده، و ما را ببخش، اى پروردگار ما که تو عزیز و حکیمى!»

لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِیهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِرَ وَ مَنْ یَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ (6)

(آری) برای شما در زندگی آنها اسوه حسنه (و سرمشق نیکویی) بود، برای کسانی که امید به خدا و روز قیامت دارند؛ و هر کس سرپیچی کند به خویشتن ضرر زده است، زیرا خداوند بی‌نیاز و شایسته ستایش است!

عَسَى اللَّهُ أَنْ یَجْعَلَ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَ الَّذِینَ عَادَیْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً وَ اللَّهُ قَدِیرٌ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ‌ (7)

امید است خدا میان شما و کسانی از مشرکین که با شما دشمنی کردند (از راه اسلام) پیوند محبّت برقرار کند؛ خداوند تواناست و خداوند آمرزنده و مهربان است.

لاَ یَنْهَاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقَاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ لَمْ یُخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیَارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ‌ (8)

خدا شما را از نیکی کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانی که در راه دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهی نمی‌کند؛ چرا که خداوند عدالت‌پیشگان را دوست دارد.

إِنَّمَا یَنْهَاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ قَاتَلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ أَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیَارِکُمْ وَ ظَاهَرُوا عَلَى إِخْرَاجِکُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ فَأُولٰئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ‌ (9)

تنها شما را از دوستی و رابطه با کسانی نهی می‌کند که در امر دین با شما پیکار کردند و شما را از خانه هایتان بیرون راندند یا به بیرون‌راندن شما کمک کردند و هر کس با آنان رابطه دوستی داشته باشد ظالم و ستمگر است!

 

فقره دوم: 10-11: بیان احکام خاص در مورد زنان در ماجرای حدیبیه

این دو آیه قضایایی را بیان می کنند که در معاهده حدیبیه وارد نشده بود. از خلال حکمی که خداوند در این دو آیه بیان کرده، موارد زیر فهمیده می شود: عقودی که باید باطل شوند، عقودی که باید ایجاد شوند، فسادی که باید از زمین زایل شود. همه این موارد از خلال بیان احکام خاصی در مورد زنان در ماجرای حدیبه بیان می شود و از اینجا ارتباط این فقره به محور سوره فهمیده می شود.

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا جَاءَکُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِیمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلاَ تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْکُفَّارِ لاَ هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَ لاَ هُمْ یَحِلُّونَ لَهُنَّ وَ آتُوهُمْ مَا أَنْفَقُوا وَ لاَ جُنَاحَ عَلَیْکُمْ أَنْ تَنْکِحُوهُنَّ إِذَا آتَیْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَ لاَ تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الْکَوَافِرِ وَ اسْأَلُوا مَا أَنْفَقْتُمْ وَ لْیَسْأَلُوا مَا أَنْفَقُوا ذٰلِکُمْ حُکْمُ اللَّهِ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ‌ (10)

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! هنگامی که زنان باایمان بعنوان هجرت نزد شما آیند، آنها را آزمایش کنید -خداوند به ایمانشان آگاهتر است- هرگاه آنان را مؤمن یافتید، آنها را بسوی کفّار بازنگردانید؛ نه آنها برای کفّار حلالند و نه کفّار برای آنها حلال؛ و آنچه را همسران آنها (برای ازدواج با این زنان) پرداخته‌اند به آنان بپردازید؛ و گناهی بر شما نیست که با آنها ازدواج کنید هرگاه مَهرشان را به آنان بدهید و هرگز زنان کافر را در همسری خود نگه ندارید (و اگر کسی از زنان شما کافر شد و به بلاد کفر فرار کرد،) حق دارید مَهری را که پرداخته‌اید مطالبه کنید همان‌گونه که آنها حق دارند مهر زنانشان را که از آنان جدا شده‌اند) از شما مطالبه کنند؛ این حکم خداوند است که در میان شما حکم می‌کند، و خداوند دانا و حکیم است!

وَ إِنْ فَاتَکُمْ شَیْ‌ءٌ مِنْ أَزْوَاجِکُمْ إِلَى الْکُفَّارِ فَعَاقَبْتُمْ فَآتُوا الَّذِینَ ذَهَبَتْ أَزْوَاجُهُمْ مِثْلَ مَا أَنْفَقُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ‌ (11)

و اگر بعضی از همسران شما از دستتان بروند (و به سوی کفار بازگردند) و شما در جنگی بر آنان پیروز شدید و غنایمی گرفتید، به کسانی که همسرانشان رفته‌اند، همانند مهری را که پرداخته‌اند بدهید؛ و از (مخالفت) خداوندی که همه به او ایمان دارید بپرهیزید!

 

فقره سوم: 12: ذکر مضمون بیعت رسول الله ص درباره زنان

مشخص کردن رئوس معانی ای که اگر زنی آنها را محقق کند از فاسق بودن و ناقض عهد الهی بودن، قطع ما امر الله به ان یوصل بودن، مفسد در زمین بودن خارج می شود.

ارتباط این آیه با قبلش به این صورت است که پیش از این در فقره دوم درباره بیعت پیامبر ص با زنان مهاجر صحبت می شد و در این فقره درباره بیعت ایشان ص با سایر زنان بحث می کند.

مواردی که در این آیه بیان شده، مظاهر اصلی فسوق از امر الهی هستند.

یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِذَا جَاءَکَ الْمُؤْمِنَاتُ یُبَایِعْنَکَ عَلَى أَنْ لاَ یُشْرِکْنَ بِاللَّهِ شَیْئاً وَ لاَ یَسْرِقْنَ وَ لاَ یَزْنِینَ وَ لاَ یَقْتُلْنَ أَوْلاَدَهُنَّ وَ لاَ یَأْتِینَ بِبُهْتَانٍ یَفْتَرِینَهُ بَیْنَ أَیْدِیهِنَّ وَ أَرْجُلِهِنَّ وَ لاَ یَعْصِینَکَ فِی مَعْرُوفٍ فَبَایِعْهُنَّ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ‌ (12)

ای پیامبرهنگامی که زنان مؤمن نزد تو آیند و با تو بیعت کنند که چیزی را شریک خدا قرار ندهند، دزدی و زنا نکنند، فرزندان خود را نکشند، تهمت و افترایی پیش دست و پای خود نیاورند و در هیچ کار شایستهای مخالفت فرمان تو نکنند، با آنها بیعت کن و برای آنان از درگاه خداوند آمرزش بطلب که خداوند آمرزنده و مهربان است!

 

فقره چهارم: 13: نهی از ولاء کافرین

مشاهده می شود که این سوره با همان نهیی که آغاز شده بود، به پایان می رسد. نهی از موالات و دوست گرفتن کافرین. ارتباط موضوع ولا و ولایت با محور سوره واضح است و این آیه بیان می کند که ولاء کافرین نقض میثاق الهی و قطع لما امر الله به ان یوصل و افساد فی الارض است (بر طبق محور سوره)

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ قَدْ یَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ کَمَا یَئِسَ الْکُفَّارُ مِنْ أَصْحَابِ الْقُبُورِ (13)

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! با قومی که خداوند آنان را مورد غضب قرار داده دوستی نکنید؛ آنان از آخرت مأیوسند همان‌گونه که کفار مدفون در قبرها مأیوس می‌باشند!

 

بیان پایانی درباره سوره ممتحنه

با بررسی ابتدا و انتهای این سوره و اینکه این سوره با یک نهی آغاز می شود و با همان نهی خاتمه می یابد، اهمیت موضوع بیعت و هجرت زنان در این سوره مشخص می شود. بیعت زنان و هجرت آنها از بزرگترین مظاهر آزاد کردن ولاء برای خدا و رسولش ص و مومنین است. پس زمانی که انسان هجرت می کند، از ولایی به ولای دیگر انتقال پیدا می کند. پس ذکر هجرت و بیعت در این سیاق اشاره به روش ها و طرق رهایی از ولای کافرین دارد.

موضوع اصلی این سوره تحریم ولاء دشمنان خداست. سوره حشر هم درباره منافقینی بحث می کرد که ولاء یهود را قبول کرده بودند به این ترتیب متوجه خواهیم شد که این سوره تکمیل کننده بحث سوره حشر است.

علاوه بر این محور سوره حشر در مقدمه و 5 آیه بعد از آن بود و محور این سوره دو آیه بعد از آن را تفصیل می دهد به این ترتیب محتوای این مجموعه تکامل می یابد هم در محوری که تفصیل می داد و هم در مواضع و معانی که تکمیل شد.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

امین اسلامی دانش آموخته کارشناسی ارشد معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق (ع).
از سال 89 در زمینه آموزش مجازی و تولید دوره های آموزشی تحت وب فعالیت هایی انجام داده ام. درحال حاضر این سایت محملی برای انتشار محصولات تولید شده با موضوعات مختلف از جمله «حوزه انقلابی» است.

قدرت گرفته از بلاگ بیان » طراحی قالب بلاگ بیان