اندیشه امین

مباحثی پیرامون حوزه انقلابی

سوره حجر

حجر: معرفی کسانی که یومنون ببعض و یکفرون ببعض هستند

محور سوره: 1-5 سوره بقره

الم‌ (1)

الم (بزرگ است خداوندی که این کتاب عظیم را، از حروف ساده الفبا به وجود آورده).

ذٰلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ‌ (2)

آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد؛ و مایه هدایت پرهیزکاران است.

الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ‌ (3)

(پرهیزکاران) کسانی هستند که به غیب [آنچه از حس پوشیده و پنهان است‌] ایمان می‌آورند؛ و نماز را برپا می‌دارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنان روزی داده‌ایم، انفاق می‌کنند.

وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ مَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ‌ (4)

و آنان که به آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پیش از تو (بر پیامبران پیشین) نازل گردیده، ایمان می‌آورند؛ و به رستاخیز یقین دارند.

أُولٰئِکَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ‌ (5)

آنان بر طریق هدایت پروردگارشانند؛ و آنان رستگارانند.

 

 مقدمه سوره بقره (تفصیل جدیدی از مقدمه سوره بقره) (الم ذلک الکتاب... لهم عذاب عظیم). البته به طور خاص بر این محور استوار است: «ان الذین کفروا سواء علیهم اانذرتهم...و لهم عذاب عظیم» پس این سوره صفات چنین کافرانی را بیان می کند، کسانی که انذار به آنها سودی نمی رساند. در مقابل به نذیر (پیامبر ص) می گوید که چگونه عمل کند و چگونه آنها را انذار بدهد.

سوره حجر با صحبتی در مورد کافران شروع شده و به پیامبر امر می کند که آنها را به حال خودشان رها کند. سپس با بیان خلق حیات و اشیا و انسان، بر کافران دلایلی را اقامه می کند و دلیل گمراهی شان را بیان می کند و متذکر می شود که آنها استحقاق عذاب را دارند، با این حال که خدا غفور و رحیم است. در ادامه نمونه دنیوی از رحمتش را در داستان حضرت ابراهیم ع بیان کرده و نمونه هایی از عذابش را در داستان قوم لوط و اصحاب ایکه و اصحاب حجر بیان کرده و دلیل عذاب و بخشش نعمتش را اینگونه بیان می کند که: «او آسمانها و زمین را به حق آفریده و قرآن را نازل کرده، پس چگوننه ممکن است مردم را به حال خودشان رها کرده باشد؟» و با این مقدمه، بیان می کند که پیامبرِ نذیر، باید اعمالی انجام دهد، چیزهایی را اعلام کند، مواضعی بگیرد، دیگران را با اقامه حجت از مواضعشان منصرف کند.

این سوره مقدمه چهار سوره بعدی است. این سوره تفصیلی است در شأن مومنین و کافرین.

محور این سوره نمایان کردن عاقبت خوفناکی است که منتظر کافرین و مکذبین است و همه مجموعه های این سوره حول همین محور است.

سوره های این مجموعه همگی حول معرفی موانع دخول در اسلام به صورت کامل «ادخلوا فی السلم کافه» هستند و این سوره (سوره حجر) حول معرفی کسانی که یومن ببعض و یکفر ببض هستند.

مجموعه اول: 1-15: موضع کافرین در مقابل وحی و نبوت

در ابتدای این مجموعه به پیامبر امر می شود که کافرین را به حال خودشان رها کند، سپس در 4 فقره بعد از این امر علت این امر بیان شده و در خلال این مجموعه متوجه می شویم که در مورد کافران انذار و عدم آن یکسان است. البته هر کافری چنین ویژگی ندارد، بلکه کافرانی که دارای صفاتی که در این مجموعه بیان می شد باشند انذار و عدم انذارشان یکسان است.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ‌ (0)

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

الر تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ وَ قُرْآنٍ مُبِینٍ‌ (1)

الر، این آیات کتاب، و قرآن مبین است.

رُبَمَا یَوَدُّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ کَانُوا مُسْلِمِینَ‌ (2)

کافران (هنگامی که آثار شوم اعمال خود را ببینند،) چه بسا آرزو می‌کنند که ای کاش مسلمان بودند!

ذَرْهُمْ یَأْکُلُوا وَ یَتَمَتَّعُوا وَ یُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ‌ (3)

بگذار آنها بخورند، و بهره گیرند، و آرزوها آنان را غافل سازد؛ ولی بزودی خواهند فهمید!

وَ مَا أَهْلَکْنَا مِنْ قَرْیَةٍ إِلاَّ وَ لَهَا کِتَابٌ مَعْلُومٌ‌ (4)

ما اهل هیچ شهر و دیاری را هلاک نکردیم مگر اینکه اجل معیّن (و زمان تغییر ناپذیری) داشتند!

مَا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَ مَا یَسْتَأْخِرُونَ‌ (5)

هیچ گروهی از اجل خود پیشی نمی‌گیرد؛ و از آن عقب نخواهد افتاد!

وَ قَالُوا یَا أَیُّهَا الَّذِی نُزِّلَ عَلَیْهِ الذِّکْرُ إِنَّکَ لَمَجْنُونٌ‌ (6)

و گفتند: «ای کسی که «ذکر» [ قرآن‌] بر او نازل شده، مسلماً تو دیوانه‌ای!

لَوْ مَا تَأْتِینَا بِالْمَلاَئِکَةِ إِنْ کُنْتَ مِنَ الصَّادِقِینَ‌ (7)

اگر راست می‌گویی، چرا فرشتگان را نزد ما نمی‌زوری؟!»

مَا نُنَزِّلُ الْمَلاَئِکَةَ إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ مَا کَانُوا إِذاً مُنْظَرِینَ‌ (8)

(امّا اینها باید بدانندما فرشتگان را، جز بحق، نازل نمیکنیم،؛ و هرگاه نازل شوند، دیگر به اینها مهلت داده نمیشود (؛ و در صورت انکار، به عذاب الهی نابود میگردند)!

إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ‌ (9)

ما قرآن را نازل کردیم؛ و ما بطور قطع نگهدار آنیم!

وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ فِی شِیَعِ الْأَوَّلِینَ‌ (10)

ما پیش از تو (نیز) پیامبرانی در میان امّتهای نخستین فرستادیم.

وَ مَا یَأْتِیهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِءُونَ‌ (11)

هیچ پیامبری به سراغ آنها نمی‌آمد مگر اینکه او را مسخره می‌کردند.

کَذٰلِکَ نَسْلُکُهُ فِی قُلُوبِ الْمُجْرِمِینَ‌ (12)

ما اینچنین (و از هر طریق ممکن) قرآن را به درون دلهای مجرمان راه می‌دهیم!

لاَ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَ قَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الْأَوَّلِینَ‌ (13)

(اما با این حال،) آنها به آن ایمان نمی‌آورند؛ روش اقوام پیشین نیز چنین بود!

وَ لَوْ فَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَاباً مِنَ السَّمَاءِ فَظَلُّوا فِیهِ یَعْرُجُونَ‌ (14)

و اگر دری از آسمان به روی آنان بگشاییم، و آنها پیوسته در آن بالا روند...

لَقَالُوا إِنَّمَا سُکِّرَتْ أَبْصَارُنَا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَسْحُورُونَ‌ (15)

باز می‌گویند: «ما را چشم‌بندی کرده‌اند؛ بلکه ما (سر تا پا) سحر شده‌ایم!»

 

مجموعه دوم: 16-22: اقامه حجت علیه کافران

در این مجموعه از ادله وجود خداوند عز و جل و از آیات حق الهی بحث می شود تا به وسیله آن بر علیه کافران حجت اقامه شود.

در مجموعه اول موضع کافرین در مقابل وحی و نبوت را مطرح کرد، در این مجموعه خداوند مواضع کافران را از اساس با چالش مواجه می کند.

وَ لَقَدْ جَعَلْنَا فِی السَّمَاءِ بُرُوجاً وَ زَیَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِینَ‌ (16)

ما در آسمان برجهایی قرار دادیم؛ و آن را برای بینندگان آراستیم.

وَ حَفِظْنَاهَا مِنْ کُلِّ شَیْطَانٍ رَجِیمٍ‌ (17)

و آن را از هر شیطان رانده شده‌ای حفظ کردیم؛

إِلاَّ مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُبِینٌ‌ (18)

مگر آن کس که استراق سمع کند (و دزدانه گوش فرا دهد) که «شهاب مبین» او را تعقیب می‌کند (و می‌راند)

وَ الْأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَ أَلْقَیْنَا فِیهَا رَوَاسِیَ وَ أَنْبَتْنَا فِیهَا مِنْ کُلِّ شَیْ‌ءٍ مَوْزُونٍ‌ (19)

و زمین را گستردیم؛ و در آن کوه‌های ثابتی افکندیم؛ و از هر گیاه موزون، در آن رویاندیم؛

وَ جَعَلْنَا لَکُمْ فِیهَا مَعَایِشَ وَ مَنْ لَسْتُمْ لَهُ بِرَازِقِینَ‌ (20)

و برای شما انواع وسایل زندگی در آن قرار دادیم؛ همچنین برای کسانی که شما نمی‌توانید به آنها روزی دهید!

وَ إِنْ مِنْ شَیْ‌ءٍ إِلاَّ عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَ مَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ‌ (21)

و خزائن همه چیز، تنها نزد ماست؛ ولی ما جز به اندازه معیّن آن را نازل نمی‌کنیم!

وَ أَرْسَلْنَا الرِّیَاحَ لَوَاقِحَ فَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَسْقَیْنَاکُمُوهُ وَ مَا أَنْتُمْ لَهُ بِخَازِنِینَ‌ (22)

ما بادها را برای بارور ساختن (ابرها و گیاهانفرستادیم؛ و از آسمان آبی نازل کردیم، و شما را با آن سیراب ساختیم؛ در حالی که شما توانایی حفظ و نگهداری آن را نداشتید!

 

مجموعه سوم: 23-25: ادامه اقامه حجت علیه کافران

در مجموعه قبل بیشتر نعمت های دنیایی به عنوان حجت بر کافران ذکر شده بود، در این مجموعه حجت هایی آخرتی (زندگی و مرگ و بازگشت به سوی خدا) ذکر شده.

وَ إِنَّا لَنَحْنُ نُحْیِی وَ نُمِیتُ وَ نَحْنُ الْوَارِثُونَ‌ (23)

ماییم که زنده می‌کنیم و می‌میرانیم؛ و ماییم وارث (همه جهان)!

وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِینَ مِنْکُمْ وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِینَ‌ (24)

ما، هم پیشینیان شما را دانستیم؛ و هم متأخّران را!

وَ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ یَحْشُرُهُمْ إِنَّهُ حَکِیمٌ عَلِیمٌ‌ (25)

پروردگار تو، قطعاً آنها را (در قیامت) جمع و محشور می‌کند؛ چرا که او حکیم و داناست!

 

مجموعه چهارم: 26-48: بیان علت هدایت و گمراهی

در این مجموعه خلق حیات، اشیاء و در ادامه خلق انسان و جن ذکر شده تا به این وسیله بر علیه کافران اقامه حجت کند.

مجموعه اول سوره در مورد کافرین بحث می کند و مجموعه های دوم و سوم و چهارم علیه کافران اقامه حجت می کند.

وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ‌ (26)

ما انسان را از گِل خشکیده‌ای (همچون سفال) که از گِل بد بوی (تیره رنگی) گرفته شده بود آفریدیم!

وَ الْجَانَّ خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نَارِ السَّمُومِ‌ (27)

و جن را پیش از آن، از آتش گرم و سوزان خلق کردیم!

وَ إِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلاَئِکَةِ إِنِّی خَالِقٌ بَشَراً مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ‌ (28)

و (به خاطر بیاور) هنگامی که پروردگارت به فرشتگان گفت: «من بشری را از گل خشکیده‌ای که از گل بدبویی گرفته شده، می‌آفرینم.

فَإِذَا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ‌ (29)

هنگامی که کار آن را به پایان رساندم، و در او از روح خود (یک روح شایسته و بزرگ) دمیدم، همگی برای او سجده کنید!»

فَسَجَدَ الْمَلاَئِکَةُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ‌ (30)

همه فرشتگان، بی استثنا، سجده کردند...

إِلاَّ إِبْلِیسَ أَبَى أَنْ یَکُونَ مَعَ السَّاجِدِینَ‌ (31)

جز ابلیس، که ابا کرد از اینکه با سجده‌کنندگان باشد.

قَالَ یَا إِبْلِیسُ مَا لَکَ أَلاَّ تَکُونَ مَعَ السَّاجِدِینَ‌ (32)

(خداوند) فرمود: «ای ابلیس! چرا با سجده‌کنندگان نیستی؟!»

قَالَ لَمْ أَکُنْ لِأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ‌ (33)

گفت: «من هرگز برای بشری که او را از گل خشکیده‌ای که از گل بدبویی گرفته شده است آفریده‌ای، سجده نخواهم کرد!»

قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّکَ رَجِیمٌ‌ (34)

فرمود: «از صف آنها [ فرشتگان‌] بیرون رو، که رانده‌شده‌ای (از درگاه ما!).

وَ إِنَّ عَلَیْکَ اللَّعْنَةَ إِلَى یَوْمِ الدِّینِ‌ (35)

و لعنت (و دوری از رحمت حق) تا روز قیامت بر تو خواهد بود!»

قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِی إِلَى یَوْمِ یُبْعَثُونَ‌ (36)

گفت: «پروردگارا! مرا تا روز رستاخیز مهلت ده (و زنده بگذار!)»

قَالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ‌ (37)

فرمود: «تو از مهلت یافتگانی!

إِلَى یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ‌ (38)

(امّا نه تا روز رستاخیز، بلکه) تا روز وقت معیّنی.»

قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَیْتَنِی لَأُزَیِّنَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ‌ (39)

گفت: «پروردگارا! چون مرا گمراه ساختی، من (نعمتهای مادّی را) در زمین در نظر آنها زینت می‌دهم، و همگی را گمراه خواهم ساخت،

إِلاَّ عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ‌ (40)

مگر بندگان مخلصت را.»

قَالَ هٰذَا صِرَاطٌ عَلَیَّ مُسْتَقِیمٌ‌ (41)

فرمود: «این راه مستقیمی است که بر عهده من است (و سنّت همیشگیم)...

إِنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغَاوِینَ‌ (42)

که بر بندگانم تسلّط نخواهی یافت؛ مگر گمراهانی که از تو پیروی می‌کنند؛

وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ‌ (43)

و دوزخ، میعادگاه همه آنهاست!

لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِکُلِّ بَابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ‌ (44)

هفت در دارد؛ و برای هر دری، گروه معیّنی از آنها تقسیم شده‌اند!

إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ‌ (45)

به یقین، پرهیزگاران در باغها (ی سرسبز بهشت) و در کنار چشمه‌ها هستند.

ادْخُلُوهَا بِسَلاَمٍ آمِنِینَ‌ (46)

(فرشتگان به آنها می‌گویند:) داخل این باغها شوید با سلامت و امنیّت!

وَ نَزَعْنَا مَا فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْوَاناً عَلَى سُرُرٍ مُتَقَابِلِینَ‌ (47)

هر گونه غلِّ حسد و کینه و دشمنی‌] را از سینه آنها برمیکنیم (و روحشان را پاک میسازیم)؛ در حالی که همه برابرند، و بر تختها روبهروی یکدیگر قرار دارند.

لاَ یَمَسُّهُمْ فِیهَا نَصَبٌ وَ مَا هُمْ مِنْهَا بِمُخْرَجِینَ‌ (48)

هیچ خستگی و تعبی در آنجا به آنها نمی‌رسد، و هیچ گاه از آن اخراج نمی‌گردند!

 

مجموعه پنجم: 49-84: مصادیقی از خبر رحمت و خبر عذاب

داستان های این مجموعه بعد از آیه «نبیء عبادی انی انا الغفور الرحیم* و ان عذابی هو العذاب الالیم» بیان شده که بعضی از این داستانها مصداق خبر رحمت است و بعضی دیگر مصداق خبر عذاب. اینها نمونه هایی از اقوامی هستند که پس از اینکه نذیری بر آنان نازل شد و انذارشان داد، بعد از تمام شدن وقتشان گرفتار عذاب الهی شدند.

نَبِّئْ عِبَادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِیمُ‌ (49)

بندگانم را آگاه کن که من بخشنده مهربانم!

وَ أَنَّ عَذَابِی هُوَ الْعَذَابُ الْأَلِیمُ‌ (50)

و (اینکه) عذاب و کیفر من، همان عذاب دردناک است!

وَ نَبِّئْهُمْ عَنْ ضَیْفِ إِبْرَاهِیمَ‌ (51)

و به آنها از مهمانهای ابراهیم خبر ده!

إِذْ دَخَلُوا عَلَیْهِ فَقَالُوا سَلاَماً قَالَ إِنَّا مِنْکُمْ وَجِلُونَ‌ (52)

هنگامی که بر او وارد شدند و سلام کردند؛ (ابراهیم) گفت: «ما از شما بیمناکیم!»

قَالُوا لاَ تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُکَ بِغُلاَمٍ عَلِیمٍ‌ (53)

گفتند: «نترس، ما تو را به پسری دانا بشارت می‌دهیم!»

قَالَ أَ بَشَّرْتُمُونِی عَلَى أَنْ مَسَّنِیَ الْکِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ‌ (54)

گفت: «آیا به من (چنین) بشارت می‌دهید با اینکه پیر شده‌ام؟! به چه چیز بشارت می‌دهید؟!»

قَالُوا بَشَّرْنَاکَ بِالْحَقِّ فَلاَ تَکُنْ مِنَ الْقَانِطِینَ‌ (55)

گفتند: «تو را به حق بشارت دادیم؛ از مأیوسان مباش!»

قَالَ وَ مَنْ یَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلاَّ الضَّالُّونَ‌ (56)

گفت: «جز گمراهان، چه کسی از رحمت پروردگارش مأیوس می‌شود؟!»

قَالَ فَمَا خَطْبُکُمْ أَیُّهَا الْمُرْسَلُونَ‌ (57)

(سپس) گفت: «مأموریت شما چیست ای فرستادگان خدا؟»

قَالُوا إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمٍ مُجْرِمِینَ‌ (58)

گفتند: «ما به سوی قومی گنهکار مأموریت یافته‌ایم (تا آنها را هلاک کنیم)!

إِلاَّ آلَ لُوطٍ إِنَّا لَمُنَجُّوهُمْ أَجْمَعِینَ‌ (59)

مگر خاندان لوط، که همگی آنها را نجات خواهیم داد...

إِلاَّ امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَا إِنَّهَا لَمِنَ الْغَابِرِینَ‌ (60)

بجز همسرش، که مقدّر داشتیم از بازماندگان (در شهر، و هلاک‌شوندگان) باشد!»

فَلَمَّا جَاءَ آلَ لُوطٍ الْمُرْسَلُونَ‌ (61)

هنگامی که فرستادگان (خدا) به سراغ خاندان لوط آمدند...

قَالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ مُنْکَرُونَ‌ (62)

(لوط) گفت: «شما گروه ناشناسی هستید!»

قَالُوا بَلْ جِئْنَاکَ بِمَا کَانُوا فِیهِ یَمْتَرُونَ‌ (63)

گفتند: «ما همان چیزی را برای تو آورده‌ایم که آنها [ کافران‌] در آن تردید داشتند (آری، ما مأمور عذابیم)!

وَ أَتَیْنَاکَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّا لَصَادِقُونَ‌ (64)

ما واقعیّت مسلّمی را برای تو آورده‌ایم؛ و راست می‌گوییم!

فَأَسْرِ بِأَهْلِکَ بِقِطْعٍ مِنَ اللَّیْلِ وَ اتَّبِعْ أَدْبَارَهُمْ وَ لاَ یَلْتَفِتْ مِنْکُمْ أَحَدٌ وَ امْضُوا حَیْثُ تُؤْمَرُونَ‌ (65)

پس، خانوادهات را در اواخر شب با خود بردار، و از اینجا ببر؛ و خودت به دنبال آنها حرکت کن؛ و کسی از شما به پشت سر خویش ننگرد؛ به همانجا که مأمور هستید بروید

وَ قَضَیْنَا إِلَیْهِ ذٰلِکَ الْأَمْرَ أَنَّ دَابِرَ هٰؤُلاَءِ مَقْطُوعٌ مُصْبِحِینَ‌ (66)

و ما به لوط این موضوع را وحی فرستادیم که صبحگاهان، همه آنها ریشه‌کن خواهند شد.

وَ جَاءَ أَهْلُ الْمَدِینَةِ یَسْتَبْشِرُونَ‌ (67)

(از سوی دیگر،) اهل شهر (از ورود میهمانان با خبر شدند، و بطرف خانه لوط) آمدند در حالی که شادمان بودند.

قَالَ إِنَّ هٰؤُلاَءِ ضَیْفِی فَلاَ تَفْضَحُونِ‌ (68)

(لوط) گفت: «اینها میهمانان منند؛ آبروی مرا نریزید!

وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ لاَ تُخْزُونِ‌ (69)

و از خدا بترسید، و مرا شرمنده نسازید!»

قَالُوا أَ وَ لَمْ نَنْهَکَ عَنِ الْعَالَمِینَ‌ (70)

گفتند: «مگر ما تو را از جهانیان نهی نکردیم (و نگفتیم کسی را به میهمانی نپذیر؟!»

قَالَ هٰؤُلاَءِ بَنَاتِی إِنْ کُنْتُمْ فَاعِلِینَ‌ (71)

گفت: «دختران من حاضرند، اگر می‌خواهید کار صحیحی انجام دهید (با آنها ازدواج کنید، و از گناه و آلودگی بپرهیزید!)»

لَعَمْرُکَ إِنَّهُمْ لَفِی سَکْرَتِهِمْ یَعْمَهُونَ‌ (72)

به جان تو سوگند، اینها در مستی خود سرگردانند (و عقل و شعور خود را از دست داده‌اند)!

فَأَخَذَتْهُمُ الصَّیْحَةُ مُشْرِقِینَ‌ (73)

سرانجام، هنگام طلوع آفتاب، صیحه (مرگبار -بصورت صاعقه یا زمین‌لرزه-) آنها را فراگرفت!

فَجَعَلْنَا عَالِیَهَا سَافِلَهَا وَ أَمْطَرْنَا عَلَیْهِمْ حِجَارَةً مِنْ سِجِّیلٍ‌ (74)

سپس (شهر و آبادی آنها را زیر و رو کردیم؛) بالای آن را پایین قرار دادیم؛ و بارانی از سنگ بر آنها فرو ریختیم!

إِنَّ فِی ذٰلِکَ لَآیَاتٍ لِلْمُتَوَسِّمِینَ‌ (75)

در این (سرگذشت عبرت‌انگیز)، نشانه‌هایی است برای هوشیاران!

وَ إِنَّهَا لَبِسَبِیلٍ مُقِیمٍ‌ (76)

و ویرانه‌های سرزمین آنها، بر سر راه (کاروانها)، همواره ثابت و برقرار است؛

إِنَّ فِی ذٰلِکَ لَآیَةً لِلْمُؤْمِنِینَ‌ (77)

در این، نشانه‌ای است برای مؤمنان!

وَ إِنْ کَانَ أَصْحَابُ الْأَیْکَةِ لَظَالِمِینَ‌ (78)

«اصحاب الأیکه» [ صاحبان سرزمینهای پردرخت  قوم شعیب‌] مسلماً قوم ستمگری بودند!

فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ وَ إِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُبِینٍ‌ (79)

ما از آنها انتقام گرفتیم؛ و (شهرهای ویران شده) این دو [ قوم لوط و اصحاب الأیکه‌] بر سر راه (شما در سفرهای شام)، آشکار است!

وَ لَقَدْ کَذَّبَ أَصْحَابُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِینَ‌ (80)

و «اصحاب حجر» [ قوم ثمود] پیامبران را تکذیب کردند!

وَ آتَیْنَاهُمْ آیَاتِنَا فَکَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِینَ‌ (81)

ما آیات خود را به آنان دادیم؛ ولی آنها از آن روی گرداندند!

وَ کَانُوا یَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتاً آمِنِینَ‌ (82)

آنها خانه‌های امن در دل کوه‌ها می‌تراشیدند.

فَأَخَذَتْهُمُ الصَّیْحَةُ مُصْبِحِینَ‌ (83)

امّا سرانجام صیحه (مرگبار)، صبحگاهان آنان را فرا گرفت؛

فَمَا أَغْنَى عَنْهُمْ مَا کَانُوا یَکْسِبُونَ‌ (84)

و آنچه را به دست آورده بودند، آنها را از عذاب الهی نجات نداد!

 

مجموعه ششم: 85-99: توصیه هایی به پیامبر ص به عنوان «نذیر»

پیامبرِ نذیر، باید اعمالی انجام دهد، چیزهایی را اعلام کند، مواضعی بگیرد، دیگران را با اقامه حجت از مواضعشان منصرف کند.

وَ مَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ مَا بَیْنَهُمَا إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِیَةٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِیلَ‌ (85)

ما آسمانها و زمین و آنچه را میان آن دو است، جز بحق نیافریدیم؛ و ساعت موعود [ قیامت‌] قطعاً فرا خواهد رسید (و جزای هر کس به او می‌رسد)! پس، از آنها به طرز شایسته‌ای صرف‌نظر کن (و آنها را بر نادانیهایشان ملامت ننما)!

إِنَّ رَبَّکَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلِیمُ‌ (86)

به یقین، پروردگار تو، آفریننده آگاه است!

وَ لَقَدْ آتَیْنَاکَ سَبْعاً مِنَ الْمَثَانِی وَ الْقُرْآنَ الْعَظِیمَ‌ (87)

ما به تو سوره حمد و قرآن عظیم دادیم!

لاَ تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجاً مِنْهُمْ وَ لاَ تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَ اخْفِضْ جَنَاحَکَ لِلْمُؤْمِنِینَ‌ (88)

(بنابر این،) هرگز چشم خود را به نعمتهای (مادّی)، که به گروه‌هایی از آنها [ کفّار] دادیم، میفکن! و بخاطر آنچه آنها دارند، غمگین مباش! و بال (عطوفت) خود را برای مؤمنین فرود آر!

وَ قُلْ إِنِّی أَنَا النَّذِیرُ الْمُبِینُ‌ (89)

و بگو: «من انذارکننده آشکارم!»

کَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى الْمُقْتَسِمِینَ‌ (90)

(ما بر آنها عذابی می‌فرستیم) همان گونه که بر تجزیه‌گران (آیات الهی) فرستادیم!

الَّذِینَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِینَ‌ (91)

همانها که قرآن را تقسیم کردند (؛ آنچه را به سودشان بود پذیرفتند، و آنچه را بر خلاف هوسهایشان بود رها نمودند)!

فَوَ رَبِّکَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ‌ (92)

به پروردگارت سوگند، (در قیامت) از همه آنها سؤال خواهیم کرد...

عَمَّا کَانُوا یَعْمَلُونَ‌ (93)

از آنچه عمل می‌کردند!

فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِینَ‌ (94)

آنچه را مأموریت داری، آشکارا بیان کن! و از مشرکان روی گردان (و به آنها اعتنا نکن)!

إِنَّا کَفَیْنَاکَ الْمُسْتَهْزِءِینَ‌ (95)

ما شرّ استهزاکنندگان را از تو دفع خواهیم کرد؛

الَّذِینَ یَجْعَلُونَ مَعَ اللَّهِ إِلٰهاً آخَرَ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ‌ (96)

همانها که معبود دیگری با خدا قرار دادند؛ امّا بزودی می‌فهمند!

وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّکَ یَضِیقُ صَدْرُکَ بِمَا یَقُولُونَ‌ (97)

ما می‌دانیم سینه‌ات از آنچه آنها می‌گویند تنگ می‌شود (و تو را سخت ناراحت می‌کنند).

فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَ کُنْ مِنَ السَّاجِدِینَ‌ (98)

(برای دفع ناراحتی آنان) پروردگارت را تسبیح و حمد گو! و از سجده‌کنندگان باش!

وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّى یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ‌ (99)

و پروردگارت را عبادت کن تا یقین [ مرگ‌] تو فرا رسد!

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

امین اسلامی دانش آموخته کارشناسی ارشد معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق (ع).
از سال 89 در زمینه آموزش مجازی و تولید دوره های آموزشی تحت وب فعالیت هایی انجام داده ام. درحال حاضر این سایت محملی برای انتشار محصولات تولید شده با موضوعات مختلف از جمله «حوزه انقلابی» است.

قدرت گرفته از بلاگ بیان » طراحی قالب بلاگ بیان