اندیشه امین

مباحثی پیرامون حوزه انقلابی

سوره حج

حج: تهییج مردم به سوی تقوی

محور سوره: آیات 21-22 سوره بقره

یَا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ‌ (21)

ای مردم! پروردگار خود را پرستش کنید؛ آن کس که شما، و کسانی را که پیش از شما بودند آفرید، تا پرهیزکار شوید.

الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِرَاشاً وَ السَّمَاءَ بِنَاءً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقاً لَکُمْ فَلاَ تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَاداً وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ‌ (22)

آن کس که زمین را بستر شما، و آسمان [ جو زمین‌] را همچون سقفی بالای سر شما قرار داد؛ و از آسمان آبی فرو فرستاد؛ و به وسیله آن، میوه‌ها را پرورش داد؛ تا روزی شما باشد. بنابر این، برای خدا همتایانی قرار ندهید، در حالی که می‌دانید (هیچ یک از آنها، نه شما را آفریده‌اند، و نه شما را روزی می‌دهند).

 

با توجه به محور سوره، این سوره همانند سوره نساء و سوره هود است اما تفاوت در این است که در سوره نساء محدوده تقوی مشخص شده، در سوره هود محدوده عبادت مشخص شده و در این سوره به داشتن تقوی تهییج شده است.

در این سوره برای تهییج به تقوی، به سختیها و مشکلات مسیر انسان اشاره می کند که در ادامه بیان خواهد شد.

در این سوره چهار بار «یا ایها الناس» تکرار شده، و همانطور که مشاهده می شود، محور سوره نیز با «یا ایها الناس» شروع شده است. هر یک از آیه هایی که با «یا ایها الناس» شروع شده شروع یکی از مقاطع سوره است.

مقطع اول: 1-4: دعوت به تقوی: جهل به خدا باعث تبعیت از شیطان می شود

این آیات مردم را به تقوی دعوت کرده و ضرورت اقامه آن را بیان می کند و توضیح می دهد که چه چیزهایی باعث می شود مردم از آن (تقوی) منصرف شوند و آن چیزها جهل در مورد خداوند و اتباع شیطان است.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ‌ (0)

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَیْ‌ءٌ عَظِیمٌ‌ (1)

ای مردم! از (عذاب) پروردگارتان بترسید، که زلزله رستاخیز امر عظیمی است!

یَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ کُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَ تَضَعُ کُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَ تَرَى النَّاسَ سُکَارَى وَ مَا هُمْ بِسُکَارَى وَ لٰکِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِیدٌ (2)

روزی که آن را می‌بینید، (آنچنان وحشت سراپای همه را فرامی‌گیرد که) هر مادر شیردهی، کودک شیرخوارش را فراموش می‌کند؛ و هر بارداری جنین خود را بر زمین می‌نهد؛ و مردم را مست می‌بینی، در حالی که مست نیستند؛ ولی عذاب خدا شدید است!

وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یُجَادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ یَتَّبِعُ کُلَّ شَیْطَانٍ مَرِیدٍ (3)

گروهی از مردم، بدون هیچ علم و دانشی، به مجادله درباره خدا برمی‌خیزند؛ و از هر شیطان سرکشی پیروی می‌کنند.

کُتِبَ عَلَیْهِ أَنَّهُ مَنْ تَوَلاَّهُ فَأَنَّهُ یُضِلُّهُ وَ یَهْدِیهِ إِلَى عَذَابِ السَّعِیرِ (4)

بر او نوشته شده که هر کس ولایتش را بر گردن نهد، بطور مسلّم گمراهش می‌سازد، و به آتش سوزان راهنماییش می‌کند!

 

مقطع دوم: 5-48: معالجه موانع مسیر عبادت و تقوی

در این مقطع قضیه شک به روز قیامت که پیش زمینه اصلی طریق عبادت و تقوی است، علاج می شود.

سپس صنفی از مردم معرفی می شوند که جاهل به خداوند هستند و جهل به خداوند از بزرگترین موانع تقوی برای اهل تقوی و برای مردم است.

سپس صنفی از مردم معرفی می شوند که «یعبد الله علی حرف» (کسانی که با کوچکترین امتحان و ابتلایی از طریق تقوی منصرف می شوند) که در این مقطع برای آن علاجی ذکر می شود چرا که این شأن از بزرگترین موانعی است که باعث می شود انسان در مسیر تقوی استمرار نداشته باشد.

سپس موضوع یای از نصرت الهی بیان می شود. این موضوع، موضوع خطیری است که باعث می شود بسیاری از مردم از طریق تقوی منصرف شوند پس معالجه این درد را به صورت تفصیلی و طولانی بیان می کند و در ین بین مشخص می شود که خداوند اهل ایمان و تقوی را سه نوع نصرت می ددهد:

        در آخرت

        در دنیا زمانی که قتال می کنند

        در دنیا با از بین بردن دشمنانشان

و از آنجا که به موضوع قتال حملات زیادی می شود و خیلیها آن را نمی پذیرند، مجموعه ای که در آن نصرت مومنین به وسیله قتال انجام می شود، پس از مجموعه ای بیان شده که در آن پیش زمینه مجوز قتال بیان شده (بحث قصه بیت الله الحرام و ظلم قریش به آن و انحرافات و اعوجاجات قریش از منهج حضرت ابراهیم ع وو..)

مجموعه اول: 5-7: معالجه شک در روز قیامت

در مقطع قبل مشاهده شد که یکی از دلایل اصلی عدم تقوی، جهل به خداوند است که باعث تبعیت از شیطان می شود. یکی از آثار جهل به خداوند، عدم ایمان به آخرت یا شک در آن است. بنابراین غرض این مجموعه معالجه شک در روز قیامت است.

طریق رسیدن به تقوی عبادت است و پیش زمینه عبادت، معرفت و شناخت خداوند تعالی است. یکی از راههای معرفت و شناخت خداوند شناخت حکمت الهی در خلق اشیا است که ما را به ایمان به روز قیامت می رساند. این مجموعه ما را به ایمان به روز قیامت می رساند و توجه انسان را به دو چیز جلب می کند: خلق انسان، و زنده کردن زمین مرده.

یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاکُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَ غَیْرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَیِّنَ لَکُمْ وَ نُقِرُّ فِی الْأَرْحَامِ مَا نَشَاءُ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُکُمْ طِفْلاً ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُمْ وَ مِنْکُمْ مَنْ یُتَوَفَّى وَ مِنْکُمْ مَنْ یُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْلاَ یَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَیْئاً وَ تَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنْزَلْنَا عَلَیْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ‌ (5)

ای مردم! اگر در رستاخیز شک دارید، (به این نکته توجّه کنید که:) ما شما را از خاک آفریدیم، سپس از نطفه، و بعد از خون بسته شده، سپس از «مضغه» [ چیزی شبیه گوشت جویده شده‌]، که بعضی دارای شکل و خلقت است و بعضی بدون شکل؛ تا برای شما روشن سازیم (که بر هر چیز قادریم)! و جنین‌هایی را که بخواهیم تا مدّت معیّنی در رحم (مادران) قرارمی‌دهیم؛ (و آنچه را بخواهیم ساقظ می‌کنیم؛) بعد شما را بصورت طفل بیرون می‌آوریم؛ سپس هدف این است که به حدّ رشد و بلوغ خویش برسید. در این میان بعضی از شما می‌میرند؛ و بعضی آن قدر عمر می‌کنند که به بدترین مرحله زندگی (و پیری) می‌رسند؛ آنچنان که بعد از علم و آگاهی، چیزی نمی‌دانند! (از سوی دیگر،) زمین را (در فصل زمستان) خشک و مرده می‌بینی، اما هنگامی که آب باران بر آن فرو می‌فرستیم، به حرکت درمی‌آید و می‌روید؛ و از هر نوع گیاهان زیبا می‌رویاند!

ذٰلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّهُ یُحْیِی الْمَوْتَى وَ أَنَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ (6)

این بخاطر آن است که (بدانید) خداوند حق است؛ و اوست که مردگان را زنده می‌کند؛ و بر هر چیزی تواناست.

وَ أَنَّ السَّاعَةَ آتِیَةٌ لاَ رَیْبَ فِیهَا وَ أَنَّ اللَّهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ (7)

و اینکه رستاخیز آمدنی است، و شکّی در آن نیست؛ و خداوند تمام کسانی را که در قبرها هستند زنده می‌کند.

 

مجموعه دوم: 8-10: معرفی طریق رسیدن به معرفت الهی

طریق رسیدن به معرفت خدا: علم، هدایت و کتاب است. علم صحیح، هدایت خالص و کتاب منیر همگی انسان را به سوی معرفت خداوند هدایت می کند که معرفت خداوند اساس عبادت است و عبادت طریق تقوی.

این مجموعه به صورت غیرمستقیم چیزهایی که ما را به معرفت الهی می رساند راهنمایی می کند. و به صورت مستقیم نوعی از مردم را بیان می کند که از معرفت خداوند و عبادتش و شریعتش روی گردان شده اند و مومنین را انذار می دهد که از این گروه نباشند.

این سوره با امر به تقوی شروع شده و به روز قیامت تذکر می دهد تا مردم را به سلوک در طریق تقوی تهییج کند در ادامه صنفی از مردم را بیان می کنند که نسبت به خداوند متعال جاهل هستند و شیطان را تبعیت می کنند.

وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یُجَادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ لاَ هُدًى وَ لاَ کِتَابٍ مُنِیرٍ (8)

و گروهی از مردم، بدون هیچ دانش و هیچ هدایت و کتاب روشنی بخشی، درباره خدا مجادله می‌کنند!

ثَانِیَ عِطْفِهِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ لَهُ فِی الدُّنْیَا خِزْیٌ وَ نُذِیقُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَذَابَ الْحَرِیقِ‌ (9)

آنها با تکبّر و بی‌اعتنایی (نسبت به سخنان الهی)، می‌خواهند مردم را از راه خدا گمراه سازند! برای آنان در دنیا رسوایی است؛ و در قیامت، عذاب سوزان به آنها می‌چشانیم!

ذٰلِکَ بِمَا قَدَّمَتْ یَدَاکَ وَ أَنَّ اللَّهَ لَیْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبِیدِ (10)

(و به آنان می‌گوییم:) این در برابر چیزی است که دستهایتان از پیش برای شما فرستاده؛ و خداوند هرگز به بندگان ظلم نمی‌کند!

 

مجموعه سوم: 11-14: تهییج بر ثبات بر طریق تقوی

از آنجا که طریق رسیدن به تقوی عبادت است و یکی از موانع این مسیر ترک عبادت است، در این مجموع خداوند نسبت به این مانع خطرناک هشدار می دهد. خداوند کسانی را که عبادتش را ترک می کنند به دلیل اینکه به ابتلا و امتحان گرفتار می شوند انذار داده و سپس مومنین را بشارت می دهد به اینکه آنچه که به آنها وعده داده شده صادق و راست است.

این مجموه چیزهایی را بیان می کند که مانع مسیر تقوی هستند و انذار می دهد تا مومنین را به ثبات در طریق تقوا تشویق کند.

وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَیْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَ إِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةَ ذٰلِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ‌ (11)

بعضی از مردم خدا را تنها با زبان می‌پرستند (و ایمان قلبیشان بسیار ضعیف است)؛ همین که (دنیا به آنها رو کند و نفع و) خیری به آنان برسد، حالت اطمینان پیدا می‌کنند؛ اما اگر مصیبتی برای امتحان به آنها برسد، دگرگون می‌شوند (و به کفر رومی‌آورند)! (به این ترتیب) هم دنیا را از دست داده‌اند، و هم آخرت را؛ و این همان خسران و زیان آشکار است!

یَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لاَ یَضُرُّهُ وَ مَا لاَ یَنْفَعُهُ ذٰلِکَ هُوَ الضَّلاَلُ الْبَعِیدُ (12)

او جز خدا کسی را می‌خواند که نه زیانی به او می‌رساند، و نه سودی؛ این همان گمراهی بسیار عمیق است.

یَدْعُو لَمَنْ ضَرُّهُ أَقْرَبُ مِنْ نَفْعِهِ لَبِئْسَ الْمَوْلَى وَ لَبِئْسَ الْعَشِیرُ (13)

او کسی را می‌خواند که زیانش از نفعش نزدیکتر است؛ چه بد مولا و یاوری، و چه بد مونس و معاشری!

إِنَّ اللَّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ إِنَّ اللَّهَ یَفْعَلُ مَا یُرِیدُ (14)

خداوند کسانی را که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‌اند، در باغهایی از بهشت وارد می‌کند که نهرها زیر درختانش جاری است؛ (آری،) خدا هر چه را اراده کند انجام می‌دهد!

 

مجموعه چهارم: 15-24: ذکر عاقبت متقین و عاقبت کافرین. هر عاقلی طریق تقوی را انتخاب می کند

پس از اینکه در مجموعه قبل بیان کرد که کسانی به دلیل اینکه به بلا و امتحان گرفتار می شوند ممکن است در ایمانشان خللی ایجاد شود. در این مجموعه بیان می کند که خیلی از مردم به دلیل اینکه از نصر خداوند ناامید هستند، دعوت خداوند را اجابت نمی کنند در صورتی که هیچ حالتی نیست مگر اینکه تفصیلش در قرآن موجود است. در قیامت هم خداوند بین عقائد مختلف از یهودیان و مسیحیان و... حکم خواهد کرد و قطعا اهل ایمان در آن روز پیروز خواهند بود. کسی که از نصرت خداوند مایوس است بداند که جمیع مخلوقات الهی در مقابل او خضوع می کنند، پس امر، امر اوست و ملک، ملک اوست و همه چیز در مقابل او خاضع است و کسی که از نصر او مایوس است، حقیقت امر الهی را نمی داند و حقیقت این است که همه چیز در مقابل او خاضع است. سپس در ادامه مشهدی از مشاهد روز قیامت ذکر شده تا تذکر دهد که چگونه خداوند در روز قیامت اولیایش را یاری کرده و دشمنانش را ذلیل می کند.

به طور خلاصه در این مجموعه این موارد ذکر شد: ابتدا در سیاق انکار، کسی که از نصرت خدا ناامید شده بود را انکار کرد و در ادامه بیان شد که نصر حقیقی در روز قیامت خواهد بود و بیان شد که همه چیز در مقابل خداوند خاضع است و عاقبت متخاصمین در باره خداوند در روز قیامت نیز بیان شد.

مَنْ کَانَ یَظُنُّ أَنْ لَنْ یَنْصُرَهُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ فَلْیَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ لْیَقْطَعْ فَلْیَنْظُرْ هَلْ یُذْهِبَنَّ کَیْدُهُ مَا یَغِیظُ (15)

هر کس گمان می‌کند که خدا پیامبرش را در دنیا و آخرت یاری نخواهد کرد (و از این نظر عصبانی است، هر کاری از دستش ساخته است بکند)، ریسمانی به سقف خانه خود بیاویزد، و خود را حلق آویز و نفس خود را قطع کند (و تا لبه پرتگاه مرگ پیش رود)؛ ببیند آیا این کار خشم او را فرو می‌نشاند؟!

وَ کَذٰلِکَ أَنْزَلْنَاهُ آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ وَ أَنَّ اللَّهَ یَهْدِی مَنْ یُرِیدُ (16)

این گونه ما آن [ قرآن‌] را بصورت آیات روشنی نازل کردیم؛ و خداوند هر کس را بخواهد هدایت می‌کند.

إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ الَّذِینَ هَادُوا وَ الصَّابِئِینَ وَ النَّصَارَى وَ الْمَجُوسَ وَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا إِنَّ اللَّهَ یَفْصِلُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْ‌ءٍ شَهِیدٌ (17)

مسلّماً کسانی که ایمان آورده‌اند، و یهود و صابئان [ ستاره‌پرستان‌] و نصاری و مجوس و مشرکان، خداوند در میان آنان روز قیامت داوری می‌کند؛ (و حق را از باطل جدا می‌سازد؛) خداوند بر هر چیز گواه (و از همه چیز آگاه) است.

أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ وَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَ النُّجُومُ وَ الْجِبَالُ وَ الشَّجَرُ وَ الدَّوَابُّ وَ کَثِیرٌ مِنَ النَّاسِ وَ کَثِیرٌ حَقَّ عَلَیْهِ الْعَذَابُ وَ مَنْ یُهِنِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ مُکْرِمٍ إِنَّ اللَّهَ یَفْعَلُ مَا یَشَاءُ (18)

آیا ندیدی که تمام کسانی که در آسمانها و کسانی که در زمینند برای خدا سجده می‌کنند؟! و (همچنین) خورشید و ماه و ستارگان و کوه‌ها و درختان و جنبندگان، و بسیاری از مردم! امّا بسیاری (ابا دارند، و) فرمان عذاب درباره آنان حتمی است؛ و هر کس را خدا خوار کند، کسی او را گرامی نخواهد داشت! خداوند هر کار را بخواهد (و صلاح بداند) انجام می‌دهد!

هٰذَانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِی رَبِّهِمْ فَالَّذِینَ کَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِیَابٌ مِنْ نَارٍ یُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُءُوسِهِمُ الْحَمِیمُ‌ (19)

اینان دو گروهند که درباره پروردگارشان به مخاصمه و جدال پرداختند؛ کسانی که کافر شدند، لباسهایی از آتش برای آنها بریده شده، و مایع سوزان و جوشان بر سرشان ریخته می‌شود؛

یُصْهَرُ بِهِ مَا فِی بُطُونِهِمْ وَ الْجُلُودُ (20)

آنچنان که هم درونشان با آن آب می‌شود، و هم پوستهایشان.

وَ لَهُمْ مَقَامِعُ مِنْ حَدِیدٍ (21)

و برای آنان گرزهایی از آهن (سوزان) است.

کُلَّمَا أَرَادُوا أَنْ یَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمٍّ أُعِیدُوا فِیهَا وَ ذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِیقِ‌ (22)

هر گاه بخواهند از غم و اندوه‌های دوزخ خارج شوند، آنها را به آن بازمی‌گردانند؛ و (به آنان گفته می‌شود:) بچشید عذاب سوزان را!

إِنَّ اللَّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ یُحَلَّوْنَ فِیهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِبَاسُهُمْ فِیهَا حَرِیرٌ (23)

خداوند کسانی را که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‌اند، در باغهایی از بهشت وارد می‌کند که از زیر درختانش نهرها جاری است؛ آنان با دستبندهایی از طلا و مروارید زینت می‌شوند؛ و در آنجا لباسهایشان از حریر است.

وَ هُدُوا إِلَى الطَّیِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَ هُدُوا إِلَى صِرَاطِ الْحَمِیدِ (24)

و بسوی سخنان پاکیزه هدایت می‌شوند، و به راه خداوند شایسته ستایش، راهنمایی می‌گردند.

 

مجموعه پنجم: 25-37: بیان مظاهر عبادت و تقوی

این مجموعه پلی بین مجموعه قبلی و مجموعه بعدی است. این مجموعه در جای خودش مهمترین مظاهر تقوی و عبادت خداوند را ذکر می کند. پس این مجموعه در جای خودش دو نقش را ایفا می کند: نقش عام و نقش خاص.

نقش عام: مجموعه قبلی با انکار کسانی که از نصرت خداوند ناامید هستند شروع شده و در ادامه بیان می کند که خداوند چگونه اولیایش را در دنیا و آخرت نصرت می رساند و... که ان شاالله بحث تکمیلی در مورد اینکه خداوند اولیایش را نصرت می رساند در مجموعه بعدی خواهد آمد اما این مجموعه به عنوان پلی بین دو مجموعه قبلی و بعدی آمده تا پیش زمینه های اذن به قتال را بیان کند به این صورت که: کسانی که کافر شدند، صد عن سبیل الله و از مسجد الحرامی می کنند که حضرت ابراهیم علیه السلام برای توحید خالص بنا کرده در صورتی که مشرکین آن را برای شرک قرار داده اند و شعائر و شرایع الهی را تعطیل کرده اند.پس زمانی که در مجموعه بعدی اذن قتال مشرکین می آید، از قبل پیش زمینه هایش در این مجموعه آماده شده است.

نقش خاص: اما به طور خاص این مجموعه مظاهر عبادت و تقوی را بیان می کند.

إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ الَّذِی جَعَلْنَاهُ لِلنَّاسِ سَوَاءً الْعَاکِفُ فِیهِ وَ الْبَادِ وَ مَنْ یُرِدْ فِیهِ بِإِلْحَادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ‌ (25)

کسانی که کافر شدند، و مؤمنان را از راه خدا بازداشتند، و (همچنین) از مسجد الحرام، که آن را برای همه مردم، برابر قرار دادیم، چه کسانی که در آنجا زندگی می‌کنند یا از نقاط دور وارد می‌شوند (، مستحقّ عذابی دردناکند)؛ و هر کس بخواهد در این سرزمین از راه حق منحرف گردد و دست به ستم زند، ما از عذابی دردناک به او می‌چشانیم!

وَ إِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِیمَ مَکَانَ الْبَیْتِ أَنْ لاَ تُشْرِکْ بِی شَیْئاً وَ طَهِّرْ بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَ الْقَائِمِینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ (26)

(به خاطر بیاور) زمانی را که جای خانه (کعبه) را برای ابراهیم آماده ساختیم (تا خانه را بنا کند؛ و به او گفتیم:) چیزی را همتای من قرار مده! و خانه‌ام را برای طواف‌کنندگان و قیام‌کنندگان و رکوع‌کنندگان و سجودکنندگان (از آلودگی بتها و از هر گونه آلودگی) پاک ساز!

وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجَالاً وَ عَلَى کُلِّ ضَامِرٍ یَأْتِینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ‌ (27)

و مردم را دعوت عمومی به حج کن؛ تا پیاده و سواره بر مرکبهای لاغر از هر راه دوری بسوی تو بیایند...

لِیَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَ یَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِی أَیَّامٍ مَعْلُومَاتٍ عَلَى مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِیمَةِ الْأَنْعَامِ فَکُلُوا مِنْهَا وَ أَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِیرَ (28)

تا شاهد منافع گوناگون خویش (در این برنامه حیاتبخش) باشند؛ و در ایّام معیّنی نام خدا را، بر چهارپایانی که به آنان داده است، (به هنگام قربانی‌کردن) ببرند؛ پس از گوشت آنها بخورید؛ و بینوای فقیر را نیز اطعام نمایید!

ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَ لْیُوفُوا نُذُورَهُمْ وَ لْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ‌ (29)

سپس، باید آلودگیهایشان را برطرف سازند؛ و به نذرهای خود وفا کنند؛ و بر گرد خانه گرامی کعبه، طواف کنند.

ذٰلِکَ وَ مَنْ یُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللَّهِ فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ أُحِلَّتْ لَکُمُ الْأَنْعَامُ إِلاَّ مَا یُتْلَى عَلَیْکُمْ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ (30)

(مناسک حج) این است! و هر کس برنامه‌های الهی را بزرگ دارد، نزد پروردگارش برای او بهتر است! و چهارپایان برای شما حلال شده، مگر آنچه (ممنوع بودنش) بر شما خوانده می‌شود. از پلیدیهای بتها اجتناب کنید! و از سخن باطل بپرهیزید!

حُنَفَاءَ لِلَّهِ غَیْرَ مُشْرِکِینَ بِهِ وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللَّهِ فَکَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَاءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّیْرُ أَوْ تَهْوِی بِهِ الرِّیحُ فِی مَکَانٍ سَحِیقٍ‌ (31)

(برنامه و مناسک حج را انجام دهید) در حالی که همگی خالص برای خدا باشد! هیچ گونه همتایی برای او قائل نشوید! و هر کس همتایی برای خدا قرار دهد، گویی از آسمان سقوب کرده، و پرندگان (در وسط هوا) او را می‌ربایند؛ و یا تندباد او را به جای دوردستی پرتاب می‌کند!

ذٰلِکَ وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ‌ (32)

این است (مناسک حج)! و هر کس شعائر الهی را بزرگ دارد، این کار نشانه تقوای دلهاست.

لَکُمْ فِیهَا مَنَافِعُ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ مَحِلُّهَا إِلَى الْبَیْتِ الْعَتِیقِ‌ (33)

در آن (حیوانات قربانی)، منافعی برای شماست تا زمان معیّنی [ روز ذبح آنها] سپس محل آن، خانه قدیمی و گرامی (کعبه) است.

وَ لِکُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَکاً لِیَذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَى مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِیمَةِ الْأَنْعَامِ فَإِلٰهُکُمْ إِلٰهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَ بَشِّرِ الْمُخْبِتِینَ‌ (34)

برای هر امّتی قربانگاهی قرار دادیم، تا نام خدا را (به هنگام قربانیبر چهارپایانی که به آنان روزی دادهایم ببرند، و خدای شما معبود واحدی است؛ در برابر (فرماناو تسلیم شوید و بشارت ده متواضعان و تسلیمشوندگان را.

الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ الصَّابِرِینَ عَلَى مَا أَصَابَهُمْ وَ الْمُقِیمِی الصَّلاَةِ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ‌ (35)

همانها که چون نام خدا برده می‌شود، دلهایشان پر از خوف (پروردگار) می‌گردد؛ و شکیبایان در برابر مصیبتهایی که به آنان می‌رسد؛ و آنها که نماز را برپا می‌دارند، و از آنچه به آنان روزی داده‌ایم انفاق می‌کنند.

وَ الْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَکُمْ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ لَکُمْ فِیهَا خَیْرٌ فَاذْکُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَیْهَا صَوَافَّ فَإِذَا وَجَبَتْ جُنُوبُهَا فَکُلُوا مِنْهَا وَ أَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ کَذٰلِکَ سَخَّرْنَاهَا لَکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ‌ (36)

و شترهای چاق و فربه را (در مراسم حج) برای شما از شعائر الهی قرار دادیم؛ در آنها برای شما خیر و برکت است؛ نام خدا را (هنگام قربانی کردن) در حالی که به صف ایستاده‌اند بر آنها ببرید؛ و هنگامی که پهلوهایشان آرام گرفت (و جان دادند)، از گوشت آنها بخورید، و مستمندان قانع و فقیران را نیز از آن اطعام کنید! این گونه ما آنها را مسخّرتان ساختیم، تا شکر خدا را بجا آورید.

لَنْ یَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَ لاَ دِمَاؤُهَا وَ لٰکِنْ یَنَالُهُ التَّقْوَى مِنْکُمْ کَذٰلِکَ سَخَّرَهَا لَکُمْ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاکُمْ وَ بَشِّرِ الْمُحْسِنِینَ‌ (37)

نه گوشتها و نه خونهای آنها، هرگز به خدا نمی‌رسد. آنچه به او می‌رسد، تقوا و پرهیزگاری شماست. این گونه خداوند آنها را مسخّر شما ساخته، تا او را بخاطر آنکه شما را هدایت کرده است بزرگ بشمرید؛ و بشارت ده نیکوکاران را!

 

مجموعه ششم: 38-41 بشارت خدا به نصرت کسی که مستحق نصرت است

با این مجموعه سیاق رد کسی که از نصرت خدا ناامید شده بود کامل می شود.

خلاصه سیاق سوره تا اینجا: این سیاق با تطهیر نفوس از شک در روز قیامت شروع می شود چرا که ایمان به روز قیامت، طریق تقوی است سپس در ادامه نمونه ای از مردمی ذکر می شود که «یجادل فی الله بغیر علم و لا هدی و لا کتاب منیر» سپس نمونه ای دیگر از مردمی ذکر می شود که «یعبدون الله علی حرف» سپس نمونه ای دیگر از کسانی ذکر می شود که از نصرت خدا ناامید شده و دین خدا را ترک کرده اند که قسمت اعظمی از مباحثی که در این سوره تا اینجا بیان شد، در رد همین نمونه آخر است.

در نهایت در مجموعه ششم خداوند بیان می کند که چگونه بندگانش را در دنیا و آخرت نصرت می رساند. کسانی مستحق نصرت خداوند در دنیا و آخرت هستند که زمانی که سلطنتی پیدا کردند، «اقاموا الصلوات و آتوا الزکات و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر».

إِنَّ اللَّهَ یُدَافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ اللَّهَ لاَ یُحِبُّ کُلَّ خَوَّانٍ کَفُورٍ (38)

خداوند از کسانی که ایمان آورده‌اند دفاع می‌کند؛ خداوند هیچ خیانتکار ناسپاسی را دوست ندارد!

أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ (39)

به کسانی که جنگ بر آنان تحمیل گردیده، اجازه جهاد داده شده است؛ چرا که مورد ستم قرار گرفته‌اند؛ و خدا بر یاری آنها تواناست.

الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیَارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلاَّ أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْ لاَ دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَ مَسَاجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیراً وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ (40)

همانها که از خانه و شهر خود، به ناحق رانده شدند، جز اینکه می‌گفتند: «پروردگار ما، خدای یکتاست!» و اگر خداوند بعضی از مردم را بوسیله بعضی دیگر دفع نکند، دیرها و صومعه‌ها، و معابد یهود و نصارا، و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده می‌شود، ویران می‌گردد! و خداوند کسانی را که یاری او کنند (و از آیینش دفاع نمایند) یاری می‌کند؛ خداوند قوی و شکست ناپذیر است.

الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلاَةَ وَ آتَوُا الزَّکَاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ لِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ (41)

همان کسانی که هر گاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا می‌دارند، و زکات می‌دهند، و امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند، و پایان همه کارها از آن خداست!

 

مجموعه هفتم: 42-48: ترساندن از عاقبت تکذیب پیامبر

این مجموعه نوع دیگری از نصرت الهی را بیان می کند که مخصوص پیامبران است.

به طور کلی این مجموعه عاقبت تکذیب رسولان را در دنیا بیان می کند که هلاک شدن در دنیا و عذاب شدن در آخرت است. نصرت رسولان در دنیا هلاک شدن مکذبین آنهاست و در آخرت عذاب شدن آنهاست.

وَ إِنْ یُکَذِّبُوکَ فَقَدْ کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ عَادٌ وَ ثَمُودُ (42)

اگر تو را تکذیب کنند، (امر تازه‌ای نیست؛) پیش از آنها قوم نوح و عاد و ثمود (پیامبرانشان را) تکذیب کردند.

وَ قَوْمُ إِبْرَاهِیمَ وَ قَوْمُ لُوطٍ (43)

و همچنین قوم ابراهیم و قوم لوط؛

وَ أَصْحَابُ مَدْیَنَ وَ کُذِّبَ مُوسَى فَأَمْلَیْتُ لِلْکَافِرِینَ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَکَیْفَ کَانَ نَکِیرِ (44)

و اصحاب مدین (قوم شعیب)؛ و نیز موسی (از سوی فرعونیان) تکذیب شد؛ امّا من به کافران مهلت دادم، سپس آنها را مجازات کردم. دیدی چگونه (عمل آنها را) انکار نمودم (و چگونه به آنان پاسخ گفتم)؟!

فَکَأَیِّنْ مِنْ قَرْیَةٍ أَهْلَکْنَاهَا وَ هِیَ ظَالِمَةٌ فَهِیَ خَاوِیَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا وَ بِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ وَ قَصْرٍ مَشِیدٍ (45)

چه بسیار شهرها و آبادیهایی که آنها را نابود و هلاک کردیم در حالی که (مردمش) ستمگر بودند، بگونه‌ای که بر سقفهای خود فروریخت! (نخست سقفها ویران گشت؛ و بعد دیوارها بر روی سقفها!) و چه بسیار چاه پر آب که بی‌صاحب ماند؛ و چه بسیار قصرهای محکم و مرتفع!

أَ فَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَتَکُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ یَسْمَعُونَ بِهَا فَإِنَّهَا لاَ تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَ لٰکِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ (46)

آیا آنان در زمین سیر نکردند، تا دلهایی داشته باشند که حقیقت را با آن درک کنند؛ یا گوشهای شنوایی که با آن (ندای حق را) بشنوند؟! چرا که چشمهای ظاهر نابینا نمی‌شود، بلکه دلهایی که در سینه‌هاست کور می‌شود.

وَ یَسْتَعْجِلُونَکَ بِالْعَذَابِ وَ لَنْ یُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ إِنَّ یَوْماً عِنْدَ رَبِّکَ کَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ‌ (47)

آنان از تو تقاضای شتاب در عذاب می‌کنند؛ در حالی که خداوند هرگز از وعده خود تخلّف نخواهد کرد! و یک روز نزد پروردگارت، همانند هزار سال از سالهایی است که شما می‌شمرید!

وَ کَأَیِّنْ مِنْ قَرْیَةٍ أَمْلَیْتُ لَهَا وَ هِیَ ظَالِمَةٌ ثُمَّ أَخَذْتُهَا وَ إِلَیَّ الْمَصِیرُ (48)

و چه بسیار شهرها و آبادیهایی که به آنها مهلت دادم، در حالی که ستمگر بودند؛ (امّا از این مهلت برای اصلاح خویش استفاده نکردند.) سپس آنها را مجازات کردم؛ و بازگشت، تنها بسوی من است!

 

مقطع سوم: 49-72: معانی ای در خدمت قضیه تقوی و عبادت

در این مقطع در ابتدا انذار و تبشیری بیان می شود سپس دو سنت از سنن الهی بیان شده و برای شرایع الهی حجت هایی بیان می شود و به این وسیله شرک به خدا را انکار می کند. همه مواردی که بیان شد معانی است که در خدمت قضیه تقوی و عبادت قرار گرفته است.

در این مقطع عبادت غیر خدا نفی شده و امر به عبادت خدا شده و عبادت خدا تفصیل داده شده چرا که نقطه آغاز تقوی، عبادت خداست. در نهایت این مقطع متوجه مومنین شده و آنها را به صنوفی از عبادت امر می کند که آنها را به تقوی الهی می رساند. چرا که محور سوره حج از سوره بقره با امر به عبادت آغاز شده و در نهایت وصول به تقوا را نشان می دهد. و سوره حج با امر به تقوی آغاز شده و با اوامری در مورد عبادت (که طریق عملی تحقق تقوی ست) به پایان می رسد.

مجموعه اول: 49-51: محتوای انذار و بشارت پیامبر

در آیات قبل استعجال (عجله کردن) در طلب عذاب توسط مکذبین بیان شده بود پس این آیات به رسول امر می کند که بگوید خداوند مرا به سوی شما به عنوان نذیری فرستاد تا به شما تذکر دهم که در مقابل شما عذاب شدیدی قرار دارد و چیزی از کار شما در دست من نیست، اگر او بخواهد شما را عذاب می کند یا عذابتان را به تاخیر می اندازد. اما کسی که ایمان بیاورد و عمل صالح انجام دهد صاحب مغفرت و بهشت خواهد بود. و کسی که عناد بورزد در آتش خواهد بود.

قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا أَنَا لَکُمْ نَذِیرٌ مُبِینٌ‌ (49)

بگو: «ای مردم! من برای شما بیم‌دهنده آشکاری هستم!

فَالَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَرِیمٌ‌ (50)

آنها که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، آمرزش و روزی پر ارزشی برای آنهاست!

وَ الَّذِینَ سَعَوْا فِی آیَاتِنَا مُعَاجِزِینَ أُولٰئِکَ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ‌ (51)

و آنها که در (محو) آیات ما تلاش کردند، و چنین می‌پنداشتند که می‌توانند بر اراده حتمی ما غالب شوند، اصحاب دوزخند!»

 

مجموعه دوم: 52-57: سنتی از سنن الهی

در ادامه مجموعه قبل، در این مجموعه سنتی از سنن الهی بیان می شود که در مورد رسولان الهی و مردم است. هر نبی و رسولی رغبت دارد که امتش هدایت شود و به سوی خدا حرکت کند اما شیطان در قلب فرد فرد افراد امتش القائاتش را وارد می کند. در این مقام سنت خداوند این است که القای شیطان در قلوب مریض اثر می گذارد اما در قلب کسانی که به آنها علم داده شده اثری ندارد.

سپس بیان می کند که اهل کفر دائما در مورد قرآن در شک هستند

وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَ لاَ نَبِیٍّ إِلاَّ إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّیْطَانُ فِی أُمْنِیَّتِهِ فَیَنْسَخُ اللَّهُ مَا یُلْقِی الشَّیْطَانُ ثُمَّ یُحْکِمُ اللَّهُ آیَاتِهِ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ‌ (52)

هیچ پیامبری را پیش از تو نفرستادیم مگر اینکه هرگاه آرزو می‌کرد (و طرحی برای پیشبرد اهداف الهی خود می‌ریخت)، شیطان القائاتی در آن می‌کرد؛ امّا خداوند القائات شیطان را از میان می‌برد، سپس آیات خود را استحکام می‌بخشید؛ و خداوند علیم و حکیم است.

لِیَجْعَلَ مَا یُلْقِی الشَّیْطَانُ فِتْنَةً لِلَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْقَاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ وَ إِنَّ الظَّالِمِینَ لَفِی شِقَاقٍ بَعِیدٍ (53)

هدف این بود که خداوند القای شیطان را آزمونی قرار دهد برای آنها که در دلهایشان بیماری است، و آنها که سنگدلند؛ و ظالمان در عداوت شدید دور از حقّ قرار گرفته‌اند!

وَ لِیَعْلَمَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ فَیُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَ إِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِینَ آمَنُوا إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ‌ (54)

و (نیز) هدف این بود که آگاهان بدانند این حقّی است از سوی پروردگارت، و در نتیجه به آن ایمان بیاورند، و دلهایشان در برابر آن خاضع گردد؛ و خداوند کسانی را که ایمان آوردند، بسوی صراط مستقیم هدایت می‌کند.

وَ لاَ یَزَالُ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی مِرْیَةٍ مِنْهُ حَتَّى تَأْتِیَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ یَأْتِیَهُمْ عَذَابُ یَوْمٍ عَقِیمٍ‌ (55)

کافران همواره در باره قرآن در شکّ هستند، تا آنکه روز قیامت بطور ناگهانی فرارسد، یا عذاب روز عقیم [ روزی که قادر بر جبران گذشته نیستند] به سراغشان آید!

الْمُلْکُ یَوْمَئِذٍ لِلَّهِ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ فَالَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ‌ (56)

حکومت و فرمانروایی در آن روز از آن خداست؛ و میان آنها داوری می‌کند: کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند، در باغهای پرنعمت بهشتند؛

وَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا فَأُولٰئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِینٌ‌ (57)

و کسانی که کافر شدند و آیات ما را تکذیب کردند، عذاب خوارکننده‌ای برای آنهاست!

 

مجموعه سوم: 58-64: یکی دیگر از سنتهای الهی

در این مجموعه بعد از ذکر بحث هجرت و قتال، سنتی دیگر از سنتهای الهی ذکر می شود که بیان می کند که حق مهاجرین در انتقام گرفتن از کفار بر جای خود قائم است و آنها زمانی که به واسطه ظلمی که بر آنها شده، انتقام گرفتند، خداوند هم در این انتقام گرفتن آنها را یاری می کند.

ذکر این آیه در این سیاق نشان می دهد که انتقام گرفتن به مثل آنچه که انسان گرفتار آن شده و بر او ظلم شده، منافی طریق تقوا نیست.

وَ الَّذِینَ هَاجَرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ مَاتُوا لَیَرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقاً حَسَناً وَ إِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ‌ (58)

و کسانی که در راه خدا هجرت کردند، سپس کشته شدند یا به مرگ طبیعی از دنیا رفتند، خداوند به آنها روزی نیکویی می‌دهد؛ که او بهترین روزی‌دهندگان است!

لَیُدْخِلَنَّهُمْ مُدْخَلاً یَرْضَوْنَهُ وَ إِنَّ اللَّهَ لَعَلِیمٌ حَلِیمٌ‌ (59)

خداوند آنان را در محلی وارد می‌کند که از آن خشنود خواهند بود؛ و خداوند دانا و بردبار است.

ذٰلِکَ وَ مَنْ عَاقَبَ بِمِثْلِ مَا عُوقِبَ بِهِ ثُمَّ بُغِیَ عَلَیْهِ لَیَنْصُرَنَّهُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ (60)

(آری،) مطلب چنین است! و هر کس به همان مقدار که به او ستم شده مجازات کند، سپس مورد تعدّی قرار گیرد، خدا او را یاری خواهد کرد؛ یقیناً خداوند بخشنده و آمرزنده است!

ذٰلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَ یُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ وَ أَنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ (61)

این (وعده نصرت الهی) بخاطر آن است (که او بر هر چیز قادر است؛ خداوندی) که شب را در روز، و روز را در شب داخل می‌کند؛ و خداوند شنوا و بیناست!

ذٰلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَ أَنَّ مَا یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ هُوَ الْبَاطِلُ وَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ (62)

این بخاطر آن است که خداوند حقّ است؛ و آنچه را غیر از او می‌خوانند باطل است؛ و خداوند بلندمقام و بزرگ است!

أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَتُصْبِحُ الْأَرْضُ مُخْضَرَّةً إِنَّ اللَّهَ لَطِیفٌ خَبِیرٌ (63)

آیا ندیدی خداوند از آسمان، آبی فرستاد، و زمین (بر اثر آن) سرسبز و خرّم می‌گردد؟! و خداوند لطیف و آگاه است.

لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الْأَرْضِ وَ إِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ (64)

آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست؛ و خداوند بی‌نیاز، و شایسته هر گونه ستایش است!

 

مجموعه چهارم: 65-72: معرفی تعدادی از نعمتها و اسماء الهی و ابطال عبادت غیر خدا

خداوند در این مجموعه تعدادی از نعمتها و اسماءش را معرفی کرده. این معرفی در این سیاق، در حقیقت بیان علت امر به انذار است (که مقطع با این امر آغاز شده بود)

مقتضای اینکه خداوند منعم باشد این است که مردم (عبادت کنندگانش) را به وسیله رسولش به تکلیفی هدایت کند و عاقبت ترک تکلیف را انذار داده و بشارت دهد که اگر به تکلیفشان عمل کنند به جزای نیکی خواهند رسید.

پس این آیات چیزهایی که خداوند برای عبادت و تقوا خارج کرده را معرفی می کند. چرا که عبادت و تقوی اثر معرفت الهی است.

اما با این حال و با همه آیاتی که نازل شده و با همه نعمت هایی که خدا فرستاده و با همه حجت هایی که اقامه می کند، کافرین بر کفر و شرکشان اصرار دارند و از روی جهل چیزهایی غیر از خدا را می پرستند چیزهایی که هیچ دلیل و برهانی برای پرستش آنها ندارند.

پس در این آیات نسبت به شرک هشدار داده شده و خلقی از اخلاق مشرکین، زمانی که تذکر داده می شوند ذکر شده

أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُمْ مَا فِی الْأَرْضِ وَ الْفُلْکَ تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ یُمْسِکُ السَّمَاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلاَّ بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِیمٌ‌ (65)

آیا ندیدی که خداوند آنچه را در زمین است مسخّر شما کرد؛ و (نیز) کشتیهایی را که به فرمان او بر صفحه اقیانوسها حرکت می‌کنند؛ و آسمان [ کرات و سنگهای آسمانی‌] را نگه می‌دارد، تا جز بفرمان او، بر زمین فرو نیفتند؟ خداوند نسبت به مردم رحیم و مهربان است!

وَ هُوَ الَّذِی أَحْیَاکُمْ ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یُحْیِیکُمْ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَکَفُورٌ (66)

و او کسی است که شما را زنده کرد، سپس می‌میراند، بار دیگر زنده می‌کند، امّا این انسان بسیار ناسپاس است.

لِکُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَکاً هُمْ نَاسِکُوهُ فَلاَ یُنَازِعُنَّکَ فِی الْأَمْرِ وَ ادْعُ إِلَى رَبِّکَ إِنَّکَ لَعَلَى هُدًى مُسْتَقِیمٍ‌ (67)

برای هر امّتی عبادتی قرار دادیم، تا آن عبادت را (در پیشگاه خدا) انجام دهند؛ پس نباید در این امر با تو به نزاع برخیزند! بسوی پروردگارت دعوت کن، که بر هدایت مستقیم قرار داری (و راه راست همین است که تو می‌پویی).

وَ إِنْ جَادَلُوکَ فَقُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ‌ (68)

و اگر آنان با تو به جدال برخیزند، بگو: «خدا از کارهایی که شما انجام می‌دهید آگاهتر است!

اللَّهُ یَحْکُمُ بَیْنَکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِیمَا کُنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ‌ (69)

و خداوند در روز قیامت، میان شما در آنچه اختلاف می‌کردید، داوری می‌کند!»

أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ إِنَّ ذٰلِکَ فِی کِتَابٍ إِنَّ ذٰلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرٌ (70)

آیا نمی‌دانستی خداوند آنچه را در آسمان و زمین است می‌داند؟! همه اینها در کتابی ثبت است (همان کتاب علم بی‌پایان پروردگار)؛ و این بر خداوند آسان است!

وَ یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَاناً وَ مَا لَیْسَ لَهُمْ بِهِ عِلْمٌ وَ مَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ نَصِیرٍ (71)

آنها غیر از خداوند، چیزهایی را می‌پرستند که او هیچ گونه دلیلی بر آن نازل نکرده است، و چیزهایی را که علم و آگاهی به آن ندارند! و برای ستمگران، یاور و راهنمایی نیست!

وَ إِذَا تُتْلَى عَلَیْهِمْ آیَاتُنَا بَیِّنَاتٍ تَعْرِفُ فِی وُجُوهِ الَّذِینَ کَفَرُوا الْمُنْکَرَ یَکَادُونَ یَسْطُونَ بِالَّذِینَ یَتْلُونَ عَلَیْهِمْ آیَاتِنَا قُلْ أَ فَأُنَبِّئُکُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذٰلِکُمُ النَّارُ وَعَدَهَا اللَّهُ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ (72)

و هنگامی که آیات روشن ما بر آنان خوانده می‌شود، در چهره کافران آثار انکار مشاهده می‌کنی، آنچنان که نزدیک است برخیزند و با مشت به کسانی که آیات ما را بر آنها میخوانند حمله کنند! بگو: «آیا شما را به بدتر از این خبر دهم؟ همان آتش سوزنده [ دوزخ‌] که خدا به کافران وعده داده؛ و بد سرانجامی است!»

 

مقطع چهارم: 73-78: مطالبه انواع عبادت از مومنین

در این مقطع انواع عبادت از مومنین طلب می شود چرا که همانطور که بیان شد، عبادت مقدمه رسیدن به تقوی است و همه انواع عباداتی که در این مقطع بیان شده برای تحقق تقوی ضروری است.

یَا أَیُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ یَخْلُقُوا ذُبَاباً وَ لَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَ إِنْ یَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَیْئاً لاَ یَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَ الْمَطْلُوبُ‌ (73)

ای مردم! مثلی زده شده است، به آن گوش فرا دهید: کسانی را که غیر از خدا می‌خوانید، هرگز نمی‌توانند مگسی بیافرینند، هر چند برای این کار دست به دست هم دهند! و هرگاه مگس چیزی از آنها برباید، نمی‌توانند آن را باز پس گیرند! هم این طلب‌کنندگان ناتوانند، و هم آن مطلوبان (هم این عابدان، و هم آن معبودان)!

مَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ (74)

خدا را آن گونه که باید بشناسند نشناختند؛ خداوند قوّی و شکست‌ناپذیر است!

اللَّهُ یَصْطَفِی مِنَ الْمَلاَئِکَةِ رُسُلاً وَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ (75)

خداوند از فرشتگان رسولانی برمی‌گزیند، و همچنین از مردم؛ خداوند شنوا و بیناست!

یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ (76)

آنچه را در پیش روی آنها و پشت سر آنهاست می‌داند؛ و همه امور بسوی خدا بازمی‌گردد.

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ارْکَعُوا وَ اسْجُدُوا وَ اعْبُدُوا رَبَّکُمْ وَ افْعَلُوا الْخَیْرَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ‌ (77)

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! رکوع کنید، و سجود بجا آورید، و پروردگارتان را عبادت کنید، و کار نیک انجام دهید، شاید رستگار شوید!

وَ جَاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاکُمْ وَ مَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْرَاهِیمَ هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمِینَ مِنْ قَبْلُ وَ فِی هٰذَا لِیَکُونَ الرَّسُولُ شَهِیداً عَلَیْکُمْ وَ تَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِیمُوا الصَّلاَةَ وَ آتُوا الزَّکَاةَ وَ اعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلاَکُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَ نِعْمَ النَّصِیرُ (78)

و در راه خدا جهاد کنید، و حقّ جهادش را ادا نمایید! او شما را برگزید، و در دین (اسلام) کار سنگین و سختی بر شما قرار ندارد؛ از آیین پدرتان ابراهیم پیروی کنید؛ خداوند شما را در کتابهای پیشین و در این کتاب آسمانی «مسلمان» نامید، تا پیامبر گواه بر شما باشد، و شما گواهان بر مردم! پس نماز را برپا دارید، و زکات را بدهید، و به خدا تمسّک جویید، که او مولا و سرپرست شماست! چه مولای خوب، و چه یاور شایسته‌ای!

 

بیان پایانی درباره سوره حج

همانطور که بیان شد محور سوره حج آیه «یا ایها الناس اعبدوا ربکم الذی خلقکم و الذین من قبلکم لعلکم تتقون» است. سوره حج این آیه را تفصیل می دهد به این صورت که قضیه سیر انسان به سوی تقوی را با روشن کردن ضرورتش، مشخص کردن موانع مسیر، دلالت بر معناهایی در تقوی، بیان تلاش برای وصول به تقوی،  بیان می کند

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

امین اسلامی دانش آموخته کارشناسی ارشد معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق (ع).
از سال 89 در زمینه آموزش مجازی و تولید دوره های آموزشی تحت وب فعالیت هایی انجام داده ام. درحال حاضر این سایت محملی برای انتشار محصولات تولید شده با موضوعات مختلف از جمله «حوزه انقلابی» است.

قدرت گرفته از بلاگ بیان » طراحی قالب بلاگ بیان