اندیشه امین

مباحثی پیرامون حوزه انقلابی

سوره مدثر

سوره مدثر: تکمیل بیان طریق تقوا (که در سوره قبل شروع شده بود) از خلال ذکر مواقف و مواضع کافرین

محور سوره: 25-27 سوره بقره

وَ بَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ کُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً قَالُوا هٰذَا الَّذِی رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشَابِهاً وَ لَهُمْ فِیهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ‌ (25)

به کسانی که ایمان آورده، و کارهای شایسته انجام داده‌اند، بشارت ده که باغهایی از بهشت برای آنهاست که نهرها از زیر درختانش جاریست. هر زمان که میوه‌ای از آن، به آنان داده شود، می‌گویند: «این همان است که قبلا به ما روزی داده شده بود. (ولی اینها چقدر از آنها بهتر و عالیتر است.)» و میوه‌هایی که برای آنها آورده می‌شود، همه (از نظر خوبی و زیبایی) یکسانند. و برای آنان همسرانی پاک و پاکیزه است، و جاودانه در آن خواهند بود.

إِنَّ اللَّهَ لاَ یَسْتَحْیِی أَنْ یَضْرِبَ مَثَلاً مَا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا فَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ أَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا فَیَقُولُونَ مَا ذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهٰذَا مَثَلاً یُضِلُّ بِهِ کَثِیراً وَ یَهْدِی بِهِ کَثِیراً وَ مَا یُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفَاسِقِینَ‌ (26)

خداوند از این که (به موجودات ظاهرا کوچکی مانند) پشه، و حتی کمتر از آن، مثال بزند شرم نمی‌کند. (در این میان) آنان که ایمان آورده‌اند، می‌دانند که آن، حقیقتی است از طرف پروردگارشان؛ و اما آنها که راه کفر را پیموده‌اند، (این موضوع را بهانه کرده) می‌گویند: «منظور خداوند از این مثل چه بوده است؟!» (آری،) خدا جمع زیادی را با آن گمراه، و گروه بسیاری را هدایت می‌کند؛ ولی تنها فاسقان را با آن گمراه می‌سازد!

الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولٰئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ‌ (27)

فاسقان کسانی هستند که پیمان خدا را، پس از محکم ساختن آن، میشکنند؛ و پیوندهایی را که خدا دستور داده برقرار سازند، قطع نموده، و در روی زمین فساد میکنند؛ اینها زیانکارانند.

 

بعد از مقدمه سوره بقره، مقطع طریقین شروع می شود که بیان شد دو آیه ابتدایی مقطع طریقین، محور سوره مزمل هستند (آیات 21-22) 4آیه بعد از ابتدای مقطع طریقین، محور این سوره قرار دارد. مشاهده می شود که این آیه (آیه25 سوره بقره و محور این سوره) با تبشیر شروع شده و سوره مدثر هم با تبشیر به پیامبر ص و امر به انذار کافرین آغاز شده. از طرف دیگر در سوره بقره، قبل از اینکه آیه «و بشر....» (25: بقره) بیاید، آیه: «فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکافِرِینَ» آمده که این آیه خودش انذار است. همچنین بعد از آیه 25 سوره بقره «و بشر...» در آیه 26 جمله: «... مَا ذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهٰذَا مَثَلاً ...» آمده که در سوره مدثر هم داریم: «وَلِیَقُولَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْکافِرُونَ ماذا أَرادَ اللَّهُ بِهذا مثلا» (آیه 31 مدثر). همچنین تشابهات دیگری هم بین آیات محور و آیات سوره مدثر وجود دارد که به جهت اختصار، بیان نمی شود.
پیش از این بیان شد که محور سوره مدثر، همان محور سوره مائده است. همانطور که محور سوره مزمل، همان محور سوره نساء بود. پیش از این دیدیم که سوره تحریم هم در محور سوره مائده تفصیل داده شده بود، هم اکنون مشاهده می شود که سوره مدثر هم در محور سوره مائده تفصیل داده شده.
همچنین پیش از این مشاهده شد که در سوره احزاب آیه «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ» و «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» متناوبا تکرار شده و در آنجا بیان شد که مقطعی که شروعش با «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ» است در محور سوره نساء تفصیل داده می شود و مقطعی که شروعش با «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» است، در محور سوره مائده تفصیل داده می شود. در سوره های مزمل و مدثر هم این تشابه برقرار است. سوره مزمل در محور سوره نساء تفصیل داده شد و سوره مدثر هم در محور سوره مائده.
در محور سوره مدثر از سوره بقره، بحثی درباره موقف کافرین در مقابل امثال و مثل های قرآنی است. (آیه 26 سوره بقره) در سوره مدثر به رسول الله ص امر می شود که چنین کسانی را انذار دهند چرا که سوره مدثر تفصیلی از شخصیت اینگونه کافران ارائه داده و آنها را تکفیر می کند. همچنین این سوره ویژگیهای درونی و شخصیتی ای را بیان می کند که باعث می شود کسانی چنین مواقف و مواضعی در مقابل قرآن داشته باشند و این سوره به تفصیل درباره عواقب چنین مواضعی بحث می کند. همچنین این سوره، برای مومنین سوره ای تربیتی است و ادب انذار و تبشیر را برای رسول الله ص تعریف می کند. این سوره شناختی از قرآن و شناختی از خداوند عزوجل ارائه می دهد و به این جهت با آیات محورش ارتباط دارد.
مشاهده شد که سوره مزمل مواردی را مشخص کرد که نذیر (پیامبر ص) در رابطه اش با خداوند و در مواقفش در مقابل کافرین باید به انجام برساند، و مشاهده خواهد شد که سوره مدثر اخلاقی را معرفی می کند که نذیر (رسول الله ص) برای انجام عملیات انذار و مقابله با انواع مکذبین باید کسب کند. همچنین این سوره (مدثر) وضعیت اهل یمین در آخرت و وضعیت مجرمین در آخرت را بیان می کند. پس سوره مدثر نقش سوره مزمل را در مجموعه اش کامل می کند.
مشاهده می شود که در آیات محور این سوره (26-27 سوره بقره) خداوند به مگس مثال زده «... أَنْ یَضْرِبَ مَثَلًا ما بَعُوضَةً...». همچنین در سوره حج که با «یا ایها...» آغاز می شود هم خداوند مثلی به مگس زده «... لَنْ یَخْلُقُوا ذُباباً...» در سوره مدثر هم خداوند مثالی به نگهبانان جهم زده و تعداد آنها را بیان کرده. مثال سوره حج، کافران را در غایت حقارت بیان می کند و مثال سوره مدثر، کافران را در نهایت شدت و بلا و عظمت عقاب بیان می کند. پس شأن این قرآن مثال آوردن است اما کسانی که ایمان آورده اند با این مثالها می دانند که خداوند حق است ولی کافران در این مثالها شک می کنند: «فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا فَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَأَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا فَیَقُولُونَ ماذا أَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلًا». در سوره مدثر دلیل این مثالها روشن شده: «... لِیَسْتَیْقِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَ یَزْدَادَ الَّذِینَ آمَنُوا إِیمَاناً وَ لاَ یَرْتَابَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ لِیَقُولَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْکَافِرُونَ مَا ذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهٰذَا مَثَلاً...» (آیه31) «تا اهل کتاب [یهود و نصاری‌] یقین پیدا کنند و بر ایمان مؤمنان بیفزاید، و اهل کتاب و مؤمنان (در حقّانیّت این کتاب آسمانی) تردید به خود راه ندهند، و بیماردلان و کافران بگویند: «خدا از این توصیف چه منظوری دارد؟!»» پس مواضعی که مردم در مقابل مَثَل های قرآنی می گیرند، اهل ضلالت یا اهل هدایت بودن آنها را مشخص می کند.

 

مقدمه: 1-10: امر به انذار و بیان ادب انذا- ارائه تصویری از شدتهای قیامت

این سوره با امر به انذار و بیان اخلاق و ادبی که برای انذار نیاز است شروع شده و علت آن را آمدن روز قیامت و شدت آن برای کافرین ذکر کرده که اقتضا دارد مردم انذار داده شود تا بدانند چه آینده ای در انتظارشان است.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ‌ (0)

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

یَا أَیُّهَا الْمُدَّثِّرُ (1)

ای جامه خواب به خود پیچیده (و در بستر آرمیده)!

قُمْ فَأَنْذِرْ (2)

برخیز و انذار کن (و عالمیان را بیم ده)،

وَ رَبَّکَ فَکَبِّرْ (3)

و پروردگارت را بزرگ بشمار،

وَ ثِیَابَکَ فَطَهِّرْ (4)

و لباست را پاک کن،

وَ الرُّجْزَ فَاهْجُرْ (5)

و از پلیدی دوری کن،

وَ لاَ تَمْنُنْ تَسْتَکْثِرُ (6)

و منّت مگذار و فزونی مطلب،

وَ لِرَبِّکَ فَاصْبِرْ (7)

و بخاطر پروردگارت شکیبایی کن!

فَإِذَا نُقِرَ فِی النَّاقُورِ (8)

هنگامی که در «صور» دمیده شود،

فَذٰلِکَ یَوْمَئِذٍ یَوْمٌ عَسِیرٌ (9)

آن روز، روز سختی است،

عَلَى الْکَافِرِینَ غَیْرُ یَسِیرٍ (10)

و برای کافران آسان نیست!

 

فقره اول: 11-31: بیان صفات کافران و آنچه مستحق آنند در دنیا و آخرت

این فقره نمونه ای از خاسرین (که در آیات محور سوره بیان شده بود) را معرفی می کند. کسانی که گمراه شدند و انذار سودی به حالشان ندارد. (آیات 11-30)

همچنین این فقره نمونه ای از اعتراض کافران به امثال و مَثَل های قرآنی و نمونه ای هم از مثل های قرآنی که به سبب آن عده ای گمراه می شوند و عده ای هم با آنها هدایت می شوند، بیان می شود. (آیه 31)

در این فقره بعضی از صفات کافرین بیان شده:

        آنها در مقابل عطای خداوند شکر نمی کنند

        آنها با قرآن کریم دشمنند و با آن به محاربه بر می خیزند و برای ابطال و نابودی آن برنامه ریزی می کنند

        آنها از حق روی گردانند و مستکبرانه آن را قبول نمی کنند

        آنها در امثال قرآنی شک می کنند.

این نوع از مردم کسانی هستند که انذار به حالشان سودی ندارد و مستحق ضلالت و گمراهی اند و به این دلیل خداوند به پیامبرش ص امر می کند که امر این نوع از مردم را به او واگذار کند.

اگر در صفاتی که برای کافران بیان شد دقت و تامل کنیم، در آنها نقض میثاق و قطع ما امر الله به ان یوصل و افساد در زمین را مشاهده خواهیم کرد و به این دلیل صاحب این صفات مستحق خسارت و خسران در دنیا و آخرت است همانگونه که آیه محور سوره (27 بقره) بیان می کند.

همچنین در این فقره آنچه که چنین مردمی مستحق آن هستند بیان می شود: قطع نعمت از آنها، استحقاق عذاب شدید در روز قیامت، دخول در آتش. و در این بیان انذاری برای سایر مردم است که در طریقی مثل این طریق قدم نگذارند.

پس طبق مطالبی که در ابتدای سوره بیان شد، مواضعی که مردم در مقابل مثل های قرآنی می گیرند، اهل ضلالت یا اهل هدایت بودن آنها را مشخص می کند.

پس تا اینجای سوره، در مقدمه رسول الله ص امر به انذار شد و خصائص و ویژگیهایی که برای این کار نیاز است ذکر شد. در این فقره هم نمونه ای از مردمی که انذار به حالشان سودی ندارد معرفی شده و خداوند به پیامبرش ص می­فرماید که این نوع از مردم را به من واگذار تا آنها را به انواع عذاب دنیوی و اخروی عقوبت کنم.

به طور کلی این سوره به شدید ترین وجه انذار می دهد و این وجه ارتباط این سوره با محورش است.

ذَرْنِی وَ مَنْ خَلَقْتُ وَحِیداً (11)

مرا با کسی که او را خود به تنهایی آفریده‌ام واگذار!

وَ جَعَلْتُ لَهُ مَالاً مَمْدُوداً (12)

همان کسی که برای او مال گسترده‌ای قرار دادم،

وَ بَنِینَ شُهُوداً (13)

و فرزندانی که همواره نزد او (و در خدمت او) هستند،

وَ مَهَّدْتُ لَهُ تَمْهِیداً (14)

و وسایل زندگی را از هر نظر برای وی فراهم ساختم!

ثُمَّ یَطْمَعُ أَنْ أَزِیدَ (15)

باز هم طمع دارد که بر او بیفزایم!

کَلاَّ إِنَّهُ کَانَ لِآیَاتِنَا عَنِیداً (16)

هرگز چنین نخواهد شد؛ چرا که او نسبت به آیات ما دشمنی می‌ورزد!

سَأُرْهِقُهُ صَعُوداً (17)

و بزودی او را مجبور می‌کنم که از قلّه زندگی بالا رود (سپس او را به زیر می‌افکنم)!

إِنَّهُ فَکَّرَ وَ قَدَّرَ (18)

او (برای مبارزه با قرآن) اندیشه کرد و مطلب را آماده ساخت!

فَقُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ (19)

مرگ بر او باد! چگونه (برای مبارزه با حق) مطلب را آماده کرد!

ثُمَّ قُتِلَ کَیْفَ قَدَّرَ (20)

باز هم مرگ بر او، چگونه مطلب (و نقشه شیطانی خود را) آماده نمود!

ثُمَّ نَظَرَ (21)

سپس نگاهی افکند،

ثُمَّ عَبَسَ وَ بَسَرَ (22)

بعد چهره درهم کشید و عجولانه دست به کار شد؛

ثُمَّ أَدْبَرَ وَ اسْتَکْبَرَ (23)

سپس پشت (به حقّ) کرد و تکبّر ورزید،

فَقَالَ إِنْ هٰذَا إِلاَّ سِحْرٌ یُؤْثَرُ (24)

و سرانجام گفت: «این (قرآن) چیزی جز افسون و سحری همچون سحرهای پیشینیان نیست!

إِنْ هٰذَا إِلاَّ قَوْلُ الْبَشَرِ (25)

این فقط سخن انسان است (نه گفتار خدا)!»

سَأُصْلِیهِ سَقَرَ (26)

(امّا) بزودی او را وارد سَقَر [ دوزخ‌] می‌کنم!

وَ مَا أَدْرَاکَ مَا سَقَرُ (27)

و تو نمی‌دانی «سقر» چیست!

لاَ تُبْقِی وَ لاَ تَذَرُ (28)

(آتشی است که) نه چیزی را باقی می‌گذارد و نه چیزی را رها می‌سازد!

لَوَّاحَةٌ لِلْبَشَرِ (29)

پوست تن را بکلّی دگرگون می‌کند!

عَلَیْهَا تِسْعَةَ عَشَرَ (30)

نوزده نفر (از فرشتگان عذاب) بر آن گمارده شده‌اند!

وَ مَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلاَّ مَلاَئِکَةً وَ مَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلاَّ فِتْنَةً لِلَّذِینَ کَفَرُوا لِیَسْتَیْقِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَ یَزْدَادَ الَّذِینَ آمَنُوا إِیمَاناً وَ لاَ یَرْتَابَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ لِیَقُولَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْکَافِرُونَ مَا ذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهٰذَا مَثَلاً کَذٰلِکَ یُضِلُّ اللَّهُ مَنْ یَشَاءُ وَ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ وَ مَا یَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّکَ إِلاَّ هُوَ وَ مَا هِیَ إِلاَّ ذِکْرَى لِلْبَشَرِ (31)

مأموران دوزخ را فقط فرشتگان (عذاب) قرار دادیم، و تعداد آنها را جز برای آزمایش کافران معیّن نکردیم تا اهل کتاب [یهود و نصاری‌] یقین پیدا کنند و بر ایمان مؤمنان بیفزاید، و اهل کتاب و مؤمنان (در حقّانیّت این کتاب آسمانی) تردید به خود راه ندهند، و بیماردلان و کافران بگویند: «خدا از این توصیف چه منظوری دارد؟!» (آری) این گونه خداوند هر کس را بخواهد گمراه می‌سازد و هر کس را بخواهد هدایت می‌کند! و لشکریان پروردگارت را جز او کسی نمی‌داند، و این جز هشدار و تذکّری برای انسانها نیست!

 

فقره دوم: 32-56: انذاری که رسول الله ص به آن امر شده، تبلیغ این قرآن است.

این سوره با امر به رسول الله ص به انذار شروع شده و فقره اول برای انذار آمده او از خلال بیان نمونه ای از مردم که از انذار روی گردانند، انذار می دهد. سپس در این فقره ابتدا معانی را ذکر می کند که برای قبول انذار نذیر مقدمه چینی و آماده سازی می کند و در ادامه ارزش بعثت این نذیر را در تاریخ بشری روشن کرده و اهمیتش را به نسبت انسان بیان می کند سپس به قبول انذار این نذیر تشویق می کند. به طور کلی این فقره با ادای این معانی که بیان شد، یک انذار است.

کَلاَّ وَ الْقَمَرِ (32)

اینچنین نیست که آنها تصوّر می‌کنند سوگند به ماه،

وَ اللَّیْلِ إِذْ أَدْبَرَ (33)

و به شب، هنگامی که (دامن برچیند و) پشت کند،

وَ الصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ (34)

و به صبح هنگامی که چهره بگشاید،

إِنَّهَا لَإِحْدَى الْکُبَرِ (35)

که آن (حوادث هولناک قیامت) از مسائل مهم است!

نَذِیراً لِلْبَشَرِ (36)

هشدار و انذاری است برای همه انسانها،

لِمَنْ شَاءَ مِنْکُمْ أَنْ یَتَقَدَّمَ أَوْ یَتَأَخَّرَ (37)

برای کسانی از شما که می‌خواهند پیش افتند یا عقب بمانند [ بسوی هدایت و نیکی پیش روند یا نروند]!

کُلُّ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ رَهِینَةٌ (38)

(آری) هر کس در گرو اعمال خویش است،

إِلاَّ أَصْحَابَ الْیَمِینِ‌ (39)

مگر «اصحاب یمین» (که نامه اعمالشان را به نشانه ایمان و تقوایشان به دست راستشان می‌دهند)!

فِی جَنَّاتٍ یَتَسَاءَلُونَ‌ (40)

آنها در باغهای بهشتند، و سؤال می‌کنند...

عَنِ الْمُجْرِمِینَ‌ (41)

از مجرمان:

مَا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ (42)

چه چیز شما را به دوزخ وارد ساخت؟!»

قَالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ‌ (43)

می‌گویند: «ما از نمازگزاران نبودیم،

وَ لَمْ نَکُ نُطْعِمُ الْمِسْکِینَ‌ (44)

و اطعام مستمند نمی‌کردیم،

وَ کُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِینَ‌ (45)

و پیوسته با اهل باطل همنشین و همصدا بودیم،

وَ کُنَّا نُکَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ‌ (46)

و همواره روز جزا را انکار می‌کردیم،

حَتَّى أَتَانَا الْیَقِینُ‌ (47)

تا زمانی که مرگ ما فرا رسید!»

فَمَا تَنْفَعُهُمْ شَفَاعَةُ الشَّافِعِینَ‌ (48)

از این رو شفاعت شفاعت‌کنندگان به حال آنها سودی نمی‌بخشد.

فَمَا لَهُمْ عَنِ التَّذْکِرَةِ مُعْرِضِینَ‌ (49)

چرا آنها از تذکّر روی گردانند؟!

کَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَةٌ (50)

گویی گورخرانی رمیده‌اند،

فَرَّتْ مِنْ قَسْوَرَةٍ (51)

که از (مقابل) شیری فرار کرده‌اند!

بَلْ یُرِیدُ کُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ یُؤْتَى صُحُفاً مُنَشَّرَةً (52)

بلکه هر کدام از آنها انتظار دارد نامه جداگانه‌ای (از سوی خدا) برای او فرستاده شود!

کَلاَّ بَلْ لاَ یَخَافُونَ الْآخِرَةَ (53)

چنین نیست که آنان می‌گویند، بلکه آنها از آخرت نمی‌ترسند!

 

آیات 54-55: قرآن موعظه و تذکر است- خدا اهل تقوا و آمرزش است

این آیات بیان می کنند که قرآن موعظه است و همچنین تبیین می کنند که خداوند عزوجل اهل تقوا و آمرزش است و در این بیان شناخت خداوند و قرآن است تا به این وسیله انسان انذار بیان شده در این فقره را قبول کند.

کَلاَّ إِنَّهُ تَذْکِرَةٌ (54)

چنین نیست که آنها می‌گویند، آن (قرآن) یک تذکّر و یادآوری است!

فَمَنْ شَاءَ ذَکَرَهُ‌ (55)

هر کس بخواهد از آن پند می‌گیرد؛

وَ مَا یَذْکُرُونَ إِلاَّ أَنْ یَشَاءَ اللَّهُ هُوَ أَهْلُ التَّقْوَى وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ (56)

و هیچ کس پند نمی‌گیرد مگر اینکه خدا بخواهد؛ او اهل تقوا و اهل آمرزش است!

 

بیان پایانی درباره سوره مدثر

این سوره با آیه «یا أَیُّهَا الْمُدَّثِّرُ* قُمْ فَأَنْذِرْ» شروع شده و فقره اول آن با آیه «وَما هِیَ إِلَّا ذِکْرى لِلْبَشَرِ» به پایان رسیده و مشاهده شد که ضمیر در این آیه به آیه «إِنَّهُ کانَ لِآیاتِنا عَنِیداً » باز می گردد. سپس فقره دوم سوره بیان شده و به آیه «کَلَّا إِنَّهُ تَذْکِرَةٌ» ختم شد که این نشان می دهد که انذاری که رسول الله ص به آن امر شده، همان تبلیغ این قرآن و روشن کردن مضامین آن است و اینگونه متوجه خواهیم شد که سیاق کلی این سوره انذار به وسیله این قرآن است.

همچنین از ذکر روز قیامت در ابتدا و وسط و انتهای این سوره متوجه می شویم که به طور کلی انذار ارتباط کامل و وثیقی با موضوع روز قیامت دارد و کسی که از این موضوع (روز قیامت) غفلت کند انذار و تذکر برای او فایده ای نخواهد داشت.

فقره اول این سوره صفات کسانی که مستحق اضلال هستند و تذکر نفعی به حالشان ندارد را بیان کرده و فقره دوم هم صفات کسانی که داخل آتش شدند را بیان می کند: ترک نماز، ترک اطعام مساکین، همنشینی با اهل باطل، تکذیب روز قیامت، اعراض از قرآن. و همه این مواردی که بیان شدف مظاهری از نقض میثاق و قطع ما امر الله به ان یوصل و افساد در زمین هستند که همه این موارد ارتباط سوره با محورش را مشخص می کنند.

 

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

امین اسلامی دانش آموخته کارشناسی ارشد معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق (ع).
از سال 89 در زمینه آموزش مجازی و تولید دوره های آموزشی تحت وب فعالیت هایی انجام داده ام. درحال حاضر این سایت محملی برای انتشار محصولات تولید شده با موضوعات مختلف از جمله «حوزه انقلابی» است.

قدرت گرفته از بلاگ بیان » طراحی قالب بلاگ بیان