اندیشه امین

مباحثی پیرامون حوزه انقلابی

سوره دخان

سوره دخان: این سوره معانی را بیان می کند که ایمان به قرآن را تعمیق می بخشد و شک را از آن نفی می کند و عاقبت شک در این قرآن را بیان کرده و موضع صحیح مومنین را در مقابل این شک بیان می کند

محور سوره: 23-24 سوره بقره

وَ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَدَاءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ‌ (23)

و اگر در باره آنچه بر بنده خود [پیامبر] نازل کرده‌ایم شک و تردید دارید، (دست کم) یک سوره همانند آن بیاورید؛ و گواهان خود را - غیر خدا - برای این کار، فرا خوانید اگر راست می‌گویید!

فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکَافِرِینَ‌ (24)

پس اگر چنین نکنید - که هرگز نخواهید کرد - از آتشی بترسید که هیزم آن، بدنهای مردم (گنهکار) و سنگها [بتها] است، و برای کافران، آماده شده است!

 

پیش از این بیان شد که محور سوره های طاسینات یکسان است «تِلْکَ آیاتُ اللَّهِ نَتْلُوها عَلَیْکَ بِالْحَقِّ وَإِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ» و هر سوره ای از آن زمره به نوعی این محور را تفصیل داده بودند. همچنین قبلا بیان کردیم که سوره های زخرف و دخان در محور واحدی تفصیل داده شده اند اما همانطور که پیش از این هم بیان شد، هر سوره، از جهتی محورش را تفصیل می دهد به این صورت که:

سوره دخان دلالت بر این معنی دارد که هیچ شکی در این قرآن نیست و این مطلب را از خلال معرفی خدا و صفات و افعال او بیان می کند چرا که شناخت کامل خداوند دلیل قطعی است بر اینکه هیچ شکی در این قرآن نیست و زمانی که مساله اینگونه باشد، شک کنندگان در این قرآن، مریضانی هستند که هیچ امیدی به شفایشان نیست.

اما سوره زخرف (سوره قبلی) از خلال ذکر خصائص و ویژگیهای قرآن و ذکر محتوا و مضمون آن بیان می کرد که هیچ شکی در این قرآن نیست.

سوره شوری (سوره ابتدایی این مجموعه) هم که محورش مقدمه سوره بقره بود، از خلال مضمون مشترک رسالت رسولان الهی و از خلال ظهور آثار اسماء الهی در مضمون رسالت رسولان، تاکید می کرد که هیچ شکی در این قرآن نیست.

مقدمه: 1-9: این آیات از خلال معرفی خداوند و افعال او، بیان می کنند که این قرآن کتاب خداست

این آیات از خلال معرفی خداوند و افعالشف بیان می کنند که این قرآن کتاب خداست و او کسی است که این قرآن را نازل کرده. این آیات بیان می کنند که خداوند دارای حکمت و تدبیر و رحمت و الوهیت و ربوبیت است و همه این ها اقتضا دارد که خداوند رسولانی را ارسال کند که انذار دهند و همه اینها تاکید می کنند بر اینکه این قرآن از جانب خداوند بر رسولش ص نازل شده و این مساله از مسلمات و بدیهیات است، اما کافرین در شک هستند «بَلْ هُمْ فِی شَکٍّ یَلْعَبُونَ‌» و با استفاده از آیات سوره زخرف می توان فهمید که این شک آنها به این دلیل است که اصل شناختشان نسبت به خدای متعال خطا است.

این مقدمه بیان می کند که ایجاد معرفت حقیقی نسبت به خداوند، نیاز دارد که انسان به قرآن و رسول ایمان داشته باشد چرا که کافرین با همه اینها، باز هم شک می کنند. (به دلیل اینکه به قرآن و پیامبر ایمان ندارند، در خداوند شک می کنند) و پس از این بیان، در صورتی که باز هم شک کنند، هیچ فایده دیگری برایشان نخواهد بود. و به همین دلیل است که مقطع بعدی با «َفارْتَقِبْ» شروع شده و با همین کلمه هم خاتمه می یابد تا اشاره کند به اینکه آینده ثابت است و خداوند در آینده همینگونه که بیان می کند عمل خواهد کرد و مشرکین می توانند در همین دنیا مواقف و مواضعشان را عوض کنند.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ‌ (0)

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

حم‌ (1) وَ الْکِتَابِ الْمُبِینِ‌ (2)

حم(1)‌ سوگند به این کتاب روشنگر،

إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةٍ مُبَارَکَةٍ إِنَّا کُنَّا مُنْذِرِینَ‌ (3)

که ما آن را در شبی پر برکت نازل کردیم؛ ما همواره انذارکننده بوده‌ایم!

فِیهَا یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکِیمٍ‌ (4)

در آن شب هر امری بر اساس حکمت (الهی) تدبیر و جدا می‌گردد.

أَمْراً مِنْ عِنْدِنَا إِنَّا کُنَّا مُرْسِلِینَ‌ (5)

(آری، نزول قرآن) فرمانی بود از سوی ما؛ ما (محمد (ص) را) فرستادیم!

رَحْمَةً مِنْ رَبِّکَ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ‌ (6)

اینها همه بخاطر رحمتی است از سوی پروردگارت، که شنونده و داناست!

رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ مَا بَیْنَهُمَا إِنْ کُنْتُمْ مُوقِنِینَ‌ (7)

(همان) پروردگار آسمانها و زمین و آنچه در میان آنهاست، اگر اهل یقین هستید!

لاَ إِلٰهَ إِلاَّ هُوَ یُحْیِی وَ یُمِیتُ رَبُّکُمْ وَ رَبُّ آبَائِکُمُ الْأَوَّلِینَ‌ (8)

هیچ معبودی جز او نیست؛ زنده می‌کند و می‌میراند؛ او پروردگار شما و پروردگار پدران نخستین شماست!

بَلْ هُمْ فِی شَکٍّ یَلْعَبُونَ‌ (9)

ولی آنها در شکند و (با حقایق) بازی می‌کنند.

 

مقطع اول: 10-59: نفی شک از قرآن و بیان موضع صحیح در برابر شک کنندگان

این مقطع با «فَارْتَقِبْ» و امر به منتظر بودن برای رویت اشراط الساعه شروع شده و با همین کلمه و مضمون هم خاتمه می یابد و این نشان از انسجام آن دارد. امر به ارتقاب موضعی در مقابل شک کافرین است کافرینی که مستحق عذاب دنیوی و اخروی هستند و در این بین نشان می دهد که اهل ایمان مستحق نصرت در دنیا و آخرت هستند.

به طور کلی این سوره معانی را بیان می کند که ایمان به قرآن را تعمیق می بخشد و شک را از آن نفی می کند و عاقبت شک در این قرآن را بیان می کند و موضع مومنین را در مقابل این شک بیان می کند.

 

 

آیات 10-16: اثبات کفر کافرین، حتی بعد از پیدا شدن اشراط الساعه

در مقابل شکی که کافران گرفتار آن هستند، خداوند رسولش ص را امر به انتظار می کند انتظار ظهور اشراط الساعه و می فرماید: «فَارْتَقِبْ» و این امری است که شامل هر مسلمانی می شود. از سیاق فهمیده می شود که حتی اگر اشراط الساعه هم ظهور کنند، این کافران باز هم ایمان نمی آورند.

فَارْتَقِبْ یَوْمَ تَأْتِی السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُبِینٍ‌ (10)

پس منتظر روزی باش که آسمان دود آشکاری پدید آورد...

یَغْشَى النَّاسَ هٰذَا عَذَابٌ أَلِیمٌ‌ (11)

که همه مردم را فرامی‌گیرد؛ این عذاب دردناکی است!

رَبَّنَا اکْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ‌ (12)

(می‌گویند:) پروردگارا! عذاب را از ما برطرف کن که ایمان می‌آوریم.

أَنَّى لَهُمُ الذِّکْرَى وَ قَدْ جَاءَهُمْ رَسُولٌ مُبِینٌ‌ (13)

چگونه: و از کجا متذکر می‌شوند با اینکه رسول روشنگر (با معجزات و منطق روشن) به سراغشان آمد!

ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَ قَالُوا مُعَلَّمٌ مَجْنُونٌ‌ (14)

سپس از او روی گردان شدند و گفتند: «او تعلیم یافته‌ای دیوانه است!»

إِنَّا کَاشِفُو الْعَذَابِ قَلِیلاً إِنَّکُمْ عَائِدُونَ‌ (15)

ما عذاب را کمی برطرف می‌سازیم، ولی باز به کارهای خود بازمی‌گردید!

یَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْکُبْرَى إِنَّا مُنْتَقِمُونَ‌ (16)

(ما از آنها انتقام می‌گیریم) در آن روز که آنها را با قدرت خواهیم گرفت؛ آری ما انتقام گیرنده‌ایم!

 

آیات 17-33: ذکر نمونه ای از داستان حضرت موسی ع تا مشخص شود کافرین همیشه همینطور بوده اند و رفتار خداوند با مکذبین و مومنین مشخص شود.

این آیات به عنوان نمونه ای از رفتار خداوند با مکذبین و مومنین بیان شده و بیان می کند که روش کافرین در همه عصور تکذیب و روی گردانی و شک بوده است. در این آیات مایه آرامشی برای رسول الله ص و مومنین هم وجود دارد و به آنها بشارت می دهد.

وَ لَقَدْ فَتَنَّا قَبْلَهُمْ قَوْمَ فِرْعَوْنَ وَ جَاءَهُمْ رَسُولٌ کَرِیمٌ‌ (17)

ما پیش از اینها قوم فرعون را آزمودیم و رسول بزرگواری به سراغشان آمد،

أَنْ أَدُّوا إِلَیَّ عِبَادَ اللَّهِ إِنِّی لَکُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ‌ (18)

(و به آنان گفت: امور) بندگان خدا را به من واگذارید که من فرستاده امینی برای شما هستم!

وَ أَنْ لاَ تَعْلُوا عَلَى اللَّهِ إِنِّی آتِیکُمْ بِسُلْطَانٍ مُبِینٍ‌ (19)

و در برابر خداوند تکبر نورزید که من برای شما دلیل روشنی آورده‌ام!

وَ إِنِّی عُذْتُ بِرَبِّی وَ رَبِّکُمْ أَنْ تَرْجُمُونِ‌ (20)

و من به پروردگار خود و پروردگار شما پناه می‌برم از اینکه مرا متهم کنید!

وَ إِنْ لَمْ تُؤْمِنُوا لِی فَاعْتَزِلُونِ‌ (21)

و اگر به من ایمان نمی‌آورید، از من کناره‌گیری کنید (و مانع ایمان آوردن مردم نشوید)!

فَدَعَا رَبَّهُ أَنَّ هٰؤُلاَءِ قَوْمٌ مُجْرِمُونَ‌ (22)

(آنها هیچ یک از این پندها را نپذیرفتند، و موسی) به پیشگاه پروردگارش عرضه داشت: اینها قومی مجرمند!

فَأَسْرِ بِعِبَادِی لَیْلاً إِنَّکُمْ مُتَّبَعُونَ‌ (23)

(به او دستور داده شد:) بندگان مرا شبانه حرکت ده که شما تعقیب می‌شوید!

وَ اتْرُکِ الْبَحْرَ رَهْواً إِنَّهُمْ جُنْدٌ مُغْرَقُونَ‌ (24)

(هنگامی که از دریا گذشتید) دریا را آرام و گشاده بگذار (و بگذر) که آنها لشکری غرق‌شده خواهند بود!

کَمْ تَرَکُوا مِنْ جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ‌ (25)

(سرانجام همگی نابود شدند و) چه بسیار باغها و چشمه‌ها که از خود به جای گذاشتند،

وَ زُرُوعٍ وَ مَقَامٍ کَرِیمٍ‌ (26)

و زراعتها و قصرهای زیبا و گرانقیمت،

وَ نَعْمَةٍ کَانُوا فِیهَا فَاکِهِینَ‌ (27)

و نعمتهای فراوان دیگر که در آن (غرق) بودند!

کَذٰلِکَ وَ أَوْرَثْنَاهَا قَوْماً آخَرِینَ‌ (28)

اینچنین بود ماجرای آنان! و ما (اموال و حکومت) اینها را میراث برای اقوام دیگری قرار دادیم!

فَمَا بَکَتْ عَلَیْهِمُ السَّمَاءُ وَ الْأَرْضُ وَ مَا کَانُوا مُنْظَرِینَ‌ (29)

نه آسمان بر آنان گریست و نه زمین، و نه به آنها مهلتی داده شد!

وَ لَقَدْ نَجَّیْنَا بَنِی إِسْرَائِیلَ مِنَ الْعَذَابِ الْمُهِینِ‌ (30)

ما بنی اسرائیل را از عذاب ذلّت‌بار رهایی بخشیدیم؛

مِنْ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ کَانَ عَالِیاً مِنَ الْمُسْرِفِینَ‌ (31)

از فرعون که مردی متکبر و از اسرافکاران بود!

وَ لَقَدِ اخْتَرْنَاهُمْ عَلَى عِلْمٍ عَلَى الْعَالَمِینَ‌ (32)

ما آنها را با علم (خویش) بر جهانیان برگزیدیم و برتری دادیم،

وَ آتَیْنَاهُمْ مِنَ الْآیَاتِ مَا فِیهِ بَلاَءٌ مُبِینٌ‌ (33)

و آیاتی (از قدرت خویش) را به آنها دادیم که آزمایش آشکاری در آن بود (ولی آنان کفران کردند و مجازات شدند)!

 

آیات 34-50: کلامی درباره مشرکین زمان رسول الله ص

پس از بیان مطالبی درباره مکذبین امت های سابق، در این آیات کلامی درباره مشرکین زمان رسول الله ص که مخاطب دعوت این قرآن هستند بیان می شود و مشخص می شود که علت شک آنها، انکار روز قیامت است و آنها را انذار و هشدار می دهد و عذاب روز قیامت را برای این شک کنندگان توضیح می دهد.

این مجموعه آیات با آیه «إِنَّ هذَا مَا کُنْتُمْ بِهِ تَمْتَرُونَ‌» (آیه 50) خاتمه می یابد که شبیه آیه: «بَلْ هُمْ فِی شَکٍّ یَلْعَبُونَ‌» (آیه5) آخرین آیه مقدمه سوره است و نشان می دهد که این سیر این مقطع به صورتی است که عاقبت شک شک کنندگان را در آتش جهنم نشان می دهد.

إِنَّ هٰؤُلاَءِ لَیَقُولُونَ‌ (34)

اینها [ مشرکان‌] می‌گویند:

إِنْ هِیَ إِلاَّ مَوْتَتُنَا الْأُولَى وَ مَا نَحْنُ بِمُنْشَرِینَ‌ (35)

«مرگ ما جز همان مرگ اول نیست و هرگز برانگیخته نخواهیم شد!

فَأْتُوا بِآبَائِنَا إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ‌ (36)

اگر راست می‌گویید پدران ما را (زنده کنید و) بیاورید (تا گواهی دهند)!»

أَ هُمْ خَیْرٌ أَمْ قَوْمُ تُبَّعٍ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ أَهْلَکْنَاهُمْ إِنَّهُمْ کَانُوا مُجْرِمِینَ‌ (37)

آیا آنان بهترند یا قوم «تبّع» و کسانی که پیش از آنها بودند؟! ما آنان را هلاک کردیم، چرا که مجرم بودند!

وَ مَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ مَا بَیْنَهُمَا لاَعِبِینَ‌ (38)

ما آسمانها و زمین و آنچه را که در میان این دو است به بازی (و بی‌هدف) نیافریدیم!

مَا خَلَقْنَاهُمَا إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ لٰکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ‌ (39)

ما آن دو را جز بحق نیافریدیم؛ ولی بیشتر آنان نمی‌دانند!

إِنَّ یَوْمَ الْفَصْلِ مِیقَاتُهُمْ أَجْمَعِینَ‌ (40)

روز جدایی (حق از باطل) وعده‌گاه همه آنهاست!

یَوْمَ لاَ یُغْنِی مَوْلًى عَنْ مَوْلًى شَیْئاً وَ لاَ هُمْ یُنْصَرُونَ‌ (41)

روزی که هیچ دوستی کمترین کمکی به دوستش نمی‌کند، و از هیچ‌سو یاری نمی‌شوند؛

إِلاَّ مَنْ رَحِمَ اللَّهُ إِنَّهُ هُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ‌ (42)

مگر کسی که خدا او را مورد رحمت قرار داده، چرا که او عزیز و رحیم است!

إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ‌ (43)

مسلّماً درخت زقّوم...

طَعَامُ الْأَثِیمِ‌ (44)

غذای گنهکاران است،

کَالْمُهْلِ یَغْلِی فِی الْبُطُونِ‌ (45)

همانند فلز گداخته در شکمها می‌جوشد؛

کَغَلْیِ الْحَمِیمِ‌ (46)

جوششی همچون آب سوزان!

خُذُوهُ فَاعْتِلُوهُ إِلَى سَوَاءِ الْجَحِیمِ‌ (47)

(آنگاه به مأموران دوزخ خطاب می‌شود:) این کافر مجرم را بگیرید و به میان دوزخ پرتابش کنید!

ثُمَّ صُبُّوا فَوْقَ رَأْسِهِ مِنْ عَذَابِ الْحَمِیمِ‌ (48)

سپس بر سر او از عذاب جوشان بریزید!

ذُقْ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْکَرِیمُ‌ (49)

(به او گفته می‌شود:) بچش که (به پندار خود) بسیار قدرتمند و محترم بودی!

إِنَّ هٰذَا مَا کُنْتُمْ بِهِ تَمْتَرُونَ‌ (50)

این همان چیزی است که پیوسته در آن تردید می‌کردید!

 

آیات 51-57: بیان سرنوشت مومنینی که در این قرآن شک نمی کنند.

پس از اینکه خداوند در آیات قبل درباره عاقبت کافرین بحث کرد، در این آیات سرنوشت مومنینی که در این قرآن شک نمی کنند بیان می شود.

إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی مَقَامٍ أَمِینٍ‌ (51)

(ولی) پرهیزگاران در جایگاه امنی قرار دارند،

فِی جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ‌ (52)

در میان باغها و چشمه‌ها؛

یَلْبَسُونَ مِنْ سُنْدُسٍ وَ إِسْتَبْرَقٍ مُتَقَابِلِینَ‌ (53)

آنها لباسهایی از حریر نازک و ضخیم می‌پوشند و در مقابل یکدیگر می‌نشینند؛

کَذٰلِکَ وَ زَوَّجْنَاهُمْ بِحُورٍ عِینٍ‌ (54)

اینچنین‌اند بهشتیان؛ و آنها را با «حور العین» تزویج می‌کنیم!

یَدْعُونَ فِیهَا بِکُلِّ فَاکِهَةٍ آمِنِینَ‌ (55)

آنها در آنجا هر نوع میوه‌ای را بخواهند در اختیارشان قرارمی‌گیرد، و در نهایت امنیّت به سر می‌برند!

لاَ یَذُوقُونَ فِیهَا الْمَوْتَ إِلاَّ الْمَوْتَةَ الْأُولَى وَ وَقَاهُمْ عَذَابَ الْجَحِیمِ‌ (56)

هرگز مرگی جز همان مرگ اوّل (که در دنیا چشیده‌اند) نخواهند چشید، و خداوند آنها را از عذاب دوزخ حفظ می‌کند؛

فَضْلاً مِنْ رَبِّکَ ذٰلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ‌ (57)

این فضل و بخششی است از سوی پروردگارت، این همان رستگاری بزرگ است!

 

آیات 58-59:

آیه اول این مجموعه (آیه 58) حکمت انزال قرآن را بیان می کند و آیه دوم (آیه 59) یک بار دیگر به پیامبر امر می کند که منتظر اشراط الساعه باشد (همانطور که در آیه ابتدایی این مقطع امر کرده بود).

آمدن آیه ای که درباره قرآن بحث می کند، پس از مطالبی که بیان شد نشان می دهد که موضوع اصلی این سوره، درباره قرآن بوده است. و این دلیلی است بر اینکه محور سوره، آیه: «إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا ...»است.

فَإِنَّمَا یَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِکَ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ‌ (58)

ما آن [ قرآن‌] را بر زبان تو آسان ساختیم، شاید آنان متذکّر شوند!

فَارْتَقِبْ إِنَّهُمْ مُرْتَقِبُونَ‌ (59)

(امّا اگر نپذیرفتند) منتظر باش، آنها نیز منتظرند (تو منتظر پیروزی الهی و آنها منتظر عذاب و شکست)!

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

امین اسلامی دانش آموخته کارشناسی ارشد معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق (ع).
از سال 89 در زمینه آموزش مجازی و تولید دوره های آموزشی تحت وب فعالیت هایی انجام داده ام. درحال حاضر این سایت محملی برای انتشار محصولات تولید شده با موضوعات مختلف از جمله «حوزه انقلابی» است.

قدرت گرفته از بلاگ بیان » طراحی قالب بلاگ بیان