اندیشه امین

مباحثی پیرامون حوزه انقلابی

سوره زمر

سوره زمر: این قرآن از جانب خداست و برای هدایت شدن باید خدا را عبادت کرد

محور سوره: آیات 1-2 سوره بقره

الم‌ (1)

الم (بزرگ است خداوندی که این کتاب عظیم را، از حروف ساده الفبا به وجود آورده).

ذٰلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ‌ (2)

آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد؛ و مایه هدایت پرهیزکاران است.

 

بحث محتوایی سوره:

با دلایل زیادی مشاهده شد که محور این سوره از سوره بقره آیه: «الم* ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِلْمُتَّقِینَ» است و به همین دلیل در جاهای متعددی در این سوره مشاهده می شود که بیان شده که این قرآن از جانب خدا نازل شده و این موضوع با تاکید در مقدمه سوره بیان شده و همچنین در دو مقدمه دو مقطع هم به آن توجه شده است.

همچنین از خلال ذکر خصائص این قرآن مشاهده می شود که چگونه این قرآن از جانب خداست و هیچ شکی در آن راه ندارد. همچنین در این سوره عاقبت هدایت متقین به این قرآن و عاقبت گمراهی کافرین از هدایت به این قرآن به اشکال متعدد بیان شده و همچنین علامات هدایت به این قرآن و علامات گمراهی از آن نیز مشخص شده است: «أَفَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ فَهُوَ عَلى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَیْلٌ لِلْقاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِکْرِ اللَّهِ ....»

همچنین در این سوره مشاهده می شود که نقطه شروع در هدایت به این قرآن، عبادت است و عبادت شامل فهم و سلوک و علم و عمل است. و سوره همه این معانی را واضح و روشن کرده، همانگونه که همه ملزومات تحقق هدایت و همه ملزومات تحقق گمراهی از قبیل تکذیب و کفر و کبر را هم ذکر کرده است البته راه هدایت را هم نشان داده، حتی اگر انسان غرق در گناهان باشد.

پس به این ترتیب مشاهده می شود که سوره در محورش از سوره بقره تفصیل جدیدی داده شده و بنایی را که پیش از این در سوره آل عمران شروع شده و در سوره یونس و سوره طه ادامه پیدا کرده بود را تکمیل کرده است.

همچنین مشاهده می شود که این سوره با وجود طولانی بودن، فاقد هیچ قصه و داستانی است در حالی که پیش از این سوره ای که فاقد داستان باشد را نداشتیم و این نشان می دهد که این قرآن چه با داستان و چه بدون داستان «احسن الحدیث» است.

می توان سوره زمر را مقدمه سوره های حوامیم نامید.

بحث ساختاری سوره

بیان شد که سوره زمر در محور سوره یونس تفصیل داده شده که این امر نیز با دقت در ابتدای هر دو سوره امکان پذیر است: سوره یونس با آیه «الر تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ الْحَکِیمِ* أَکانَ لِلنَّاسِ عَجَباً أَنْ أَوْحَیْنا إِلى رَجُلٍ مِنْهُمْ أَنْ أَنْذِرِالنَّاسَ وَبَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ قالَ الْکافِرُونَ إِنَّ هذا لَساحِرٌ مُبِینٌ» شروع شده و سوره زمر هم با آیه «تَنْزِیلُ الْکِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ* إِنَّا أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّینَ» آغاز شده. پیش از این بیان شد که محور سوره یونس آیه «الم* ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِلْمُتَّقِینَ» از سوره بقره است.

این سوره با مقدمه ای شروع می شود که یک آیه است «تَنْزِیلُ الْکِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ» و سپس در آیه دوم می فرماید «إِنَّا أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّینَ» سپس سوره تا 40 آیه بر همین منوال ادامه پیدا می کند تا این که در آیه 41 می فرماید: «إِنَّا أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِّ فَمَنِ اهْتَدى فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّما یَضِلُّ عَلَیْها وَما أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِوَکِیلٍ» و تا آخر سوره با همین سیاق ادامه پیدا می کند.

پس این سوره از یک مقدمه (که یک آیه است) و دو مقطع تشکیل شده که هر مقطع آن با آیه «إِنَّا أَنْزَلْنا .......» شروع می شود و ارتباط بین ابتدای هر دو مقطع با مقدمه سوره واضح است و همه این ارتباطات در معنی «تنزیل»جمع شده است.

و این اشاره دارد به اینکه بحث از قرآن و اینکه این قرآن از جانب خداوند نازل شده موضوع اصلی این سوره است و همچنین با توجه به اینکه در این سوره لفظ جلاله زیاد به کار رفته:

«اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ ...

اللَّهُ یَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِها ....

اللَّهُ خالِقُ کُلِّ شَیْءٍ وَهُوَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ وَکِیلٌ»

می توان نتیجه گرفت که بحث از خداوند عزوجل به عنوان منزل و نازل کننده این قرآن، بحث اصلی این سوره است.

همچنین در این سوره موضوع عبادت هم تکرار شده و این مساله هم اشاره می کند به اینکه بین معرفت و شناخت خدا و عبادت ایشان و نزول قرآن ارتباط وجود دارد.

از وجود تشابهات زیادی که بین دو سوره زمر و سوره یونس وجود دارد، می توان نتیجه گرفت که سوره زمر بر سوره یونس بنا شده و در محور این سوره تفصیل داده شده و معلوم شد که سوره یونس در آیه اول سوره بقره تفصیل داده شده.

همچنین پیش از این، سوره صافات در چهار آیه اول سوره بقره تفصیل داده شده بود و متقین را وصف می کرد. همچنین ملاحظه شد که سوره صافات با آیه «وَسَلامٌ عَلَى الْمُرْسَلِینَ* وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ» ختم شده و همچنین ملاحظه می شود که سوره زمر با آیه «وَقُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَقِیلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ» به پایان می رسد و این خاتمه نشان می دهد که سوره زمر در محور سوره صافات هم تفصیل داده شده.

موضوع اصلی سوره یونس نفی شک از این قرآن و بیان این مطلب است که قرآن هدایت است. پس سوره زمر بیان می کند که قرآن از جانب خدا نازل شده و خداوند این قرآن را نازل کرده همچنین این سوره چیزهایی که مترتب بر این بیان است را نیز ذکر می کند چیزهایی از قبیل عبادت خدا و سلوک به سوی خدا در ذیل عبادت ایشان.

همچنین مشاهده می شود که تعداد زیادی از آیات این سوره با استفهام شروع می شوند:

«أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّیْلِ ساجِداً وَقائِماً ...

أَفَمَنْ حَقَّ عَلَیْهِ کَلِمَةُ الْعَذابِ أَفَأَنْتَ تُنْقِذُ مَنْ فِی النَّارِ

أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسَلَکَهُ یَنابِیعَ ...

أَفَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلامِ .......

أَفَمَنْ یَتَّقِی بِوَجْهِهِ سُوءَ الْعَذابِ یَوْمَ الْقِیامَةِ

فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ کَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَکَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جاءَهُ

أَلَیْسَ اللَّهُ بِکافٍ عَبْدَهُ ....

أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ شُفَعاءَ ....

أَوَلَمْ یَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ وَیَقْدِرُ ....»

و این نشان می دهد که سوره رنگ خاص خودش را دارد و این یکی از مظاهر اعجاز این قرآن است. چرا که زمانی که سوره های زیادی یک موضوع واحد را تفصیل می دهند، هر سوره ای گوشه ای از جوانب موضوع اصلی را شرح می دهد و علاوه بر این در هر تفصیل، روح و رنگ و اسلوب جدیدی وجود دارد.

مقدمه: آیه اول: این قرآن از جانب خدای عزیز و حکیم نازل شده

بیان شد که محور این سوره آیه «الم* ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِلْمُتَّقِینَ» از سوره بقره است و این آیه بیان می کند که نازل کننده این قرآن کسی است که هیچ شکی در او نیست و او خدای عزیز و حکیم است.

در وجه بیان ذکر عزیز در این آیه می توان گفت که خداوند کتابش را برای ذلت نازل نکرده، و مطالب و تکالیفی که در این قرآن است، تکلیف عزت آفرین است و همچنین اشاره ای است به اینکه او کسی که از کتابش تخلف کند را محاسبه کرده و عقاب می دهد و این شأن عزیز است.

همچنین در ذکر اسم حکیم در این مقدمه اشاره ای است به اینکه این کتاب حکیم است چرا که از جانب حکیم صادر شده.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ‌ (0)

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

تَنْزِیلُ الْکِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ‌ (1)

این کتابی است که از سوی خداوند عزیز و حکیم نازل شده است.

 

مقطع اول: 2-40: شناخت ذات خداوند و هدایت به طریق عمل و اقامه حجت بر علیه مشرکین و جاهلین

مقطع اول و دوم این سوره شباهت های زیادی با هم دارند که بعدا شرح داده خواهد شد، اما از تشابه بین دو مقطع سوره، می توان به غرض اصلی سوره دست پیدا کرد. این سوره درباره تنزیل این قرآن بحث می کند و اینکه این تنزیل مقتضای عبادت خداست و عبادت خدا هم مقتضای معرفت او و عمل به دستوراتش است.

خداوند در این مقطع (مقطع اول) ذات خودش را به ما معرفی می کند و ما را به طریق و راه عمل به دستوراتش راهنمایی می کند و بر علیه حاحدین و جاهلین و مشرکین حجت اقامه می کند.

 

مجموعه اول: 2-9: عبادت، طریق شکر

مقطع اول با امر به عبادت الهی شروع شده و سپس در انتهای مجموعه اول به بحثی درباره شکر خداوند جل و علا می رسد و سپس از مقایسه بین مومنین مطیع و منکرین، مظهری از مظاهر عبادت الهی -نماز شب در حال خوف و رجا - را بیان می کند و این گونه مظهری از مظاهر شکر و عبادت الهی بیان می شود. پس اگر کسی بخواهد خداوند را به خاطر نعمت این قرآن و سایر نعمت های الهی شکر کند باید قیام شب و نماز شب را در سلوک خودش قرار دهد.

به طور کلی این مجموعه بیان می کند که خداوند قرآن را به حق نازل کرده و به این واسطه اقتضا دارد که انسان او را با اخلاص عبادت کند و در همین اثنا نوع خاصی از انواع عبادت که قیام لیل است را بیان می کند.

آیات 2-4: فقط خداوند مستحق عبادت است و او منزه از شرک است

با توجه به اینکه محور سوره ایه «الم* ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِلْمُتَّقِینَ» از سوره بقره است، بنابراین اولین مظهر از مظاهر هدایت متقین (که در آیه محور سوره بیان شده)، هدایت آنها به عبادت الهی و خالص کردنشان برای خداوند است. این آیات بیان کردند که این کتاب از جانب خداست و این مقتضای توحید در عبادت است و شرک در هر صورتی که باشد باطل است. بنابراین تشابهی بین آیه «إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدِی مَنْ هُوَ کاذِبٌ کَفَّارٌ» و آیه محور سوره «هُدىً لِلْمُتَّقِینَ» وجود دارد.

همچنین در سوره بقره، بعد از مقدمه این سوره داریم: «یا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» و این اشاره دارد به اینکه نقطه شروع و صحیح برای وصول به تقوای الهی، عبادت است و سوره زمر که در حال تفصیل آیه «ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِلْمُتَّقِینَ» است، در این مجموعه تذکر می دهد که نقطه شروعی که این قرآن برای آن نازل شده، عبادت خالص برای خداوند عزوجل است و این عبادت طریقی برای هدایت به کتاب الهی است.

إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّینَ‌ (2)

ما این کتاب را بحقّ بر تو نازل کردیم؛ پس خدا را پرستش کن و دین خود را برای او خالص گردان!

أَلاَ لِلَّهِ الدِّینُ الْخَالِصُ وَ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِیُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ فِی مَا هُمْ فِیهِ یَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لاَ یَهْدِی مَنْ هُوَ کَاذِبٌ کَفَّارٌ (3)

آگاه باشید که دین خالص از آن خداست، و آنها که غیر خدا را اولیای خود قرار دادند و دلیلشان این بود که: «اینها را نمیپرستیم مگر بخاطر اینکه ما را به خداوند نزدیک کنند»، خداوند روز قیامت میان آنان در آنچه اختلاف داشتند داوری میکند؛ خداوند آن کس را که دروغگو و کفرانکننده است هرگز هدایت نمیکند!

لَوْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ یَتَّخِذَ وَلَداً لاَصْطَفَى مِمَّا یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ سُبْحَانَهُ هُوَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ (4)

اگر (بفرض محالخدا میخواست فرزندی انتخاب کند، از میان مخلوقاتش آنچه را میخواست برمیگزید؛ منزّه است (از اینکه فرزندی داشته باشد)! او خداوند یکتای پیروز است!

 

آیات 5-6: بیان مظاهر خلقت الهی که دلیلی بر وحدانیت خداست

پس از اینکه خداوند در آیات قبلی بیان کرد که فقط او مستحق عبادت است و او از شرک منزه است و او واحد قهار است، الان و در این آیات از مظاهر خلقتش بحث می شود که بر وحدانیت او دلالت دارد و نشان می دهد فقط او استحقاق عبادت دارد و از شریک و ولد منزه است.

خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ یُکَوِّرُ اللَّیْلَ عَلَى النَّهَارِ وَ یُکَوِّرُ النَّهَارَ عَلَى اللَّیْلِ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِی لِأَجَلٍ مُسَمًّى أَلاَ هُوَ الْعَزِیزُ الْغَفَّارُ (5)

آسمانها و زمین را بحقّ آفرید؛ شب را بر روز میپیچد و روز را بر شب؛ و خورشید و ماه را مسخّر فرمان خویش قرار داد؛ هر کدام تا سرآمد معیّنی به حرکت خود ادامه میدهند؛ آگاه باشید که او قادر و آمرزنده است!

خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَ أَنْزَلَ لَکُمْ مِنَ الْأَنْعَامِ ثَمَانِیَةَ أَزْوَاجٍ یَخْلُقُکُمْ فِی بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ فِی ظُلُمَاتٍ ثَلاَثٍ ذٰلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ لَهُ الْمُلْکُ لاَ إِلٰهَ إِلاَّ هُوَ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ‌ (6)

او شما را از یک نفس آفرید، و همسرش را از (باقیمانده گِلاو خلق کرد؛ و برای شما هشت زوج از چهارپایان ایجاد کرد؛ او شما را در شکم مادرانتان آفرینشی بعد از آفرینش دیگر، در میان تاریکیهای سه گانه، میبخشداین است خداوند، پروردگار شما که حکومت (عالم هستی)از آن اوست؛ هیچ معبودی جز او نیست؛ پس چگونه از راه حق منحرف میشوید؟!

 

آیه 7: نهی از کفر و بیان ضرورت شکر

این آیه می فرماید که کفر به خداوند ضرری نمی رساند و استحقاق خداوند برای شکر را بیان کرده و می فرماید این شکر به صلاح خود انسان است

إِنْ تَکْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنْکُمْ وَ لاَ یَرْضَى لِعِبَادِهِ الْکُفْرَ وَ إِنْ تَشْکُرُوا یَرْضَهُ لَکُمْ وَ لاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ثُمَّ إِلَى رَبِّکُمْ مَرْجِعُکُمْ فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ (7)

اگر کفران کنید، خداوند از شما بینیاز است و هرگز کفران را برای بندگانش نمی پسندد؛ و اگر شکر او را بجا آورید آن را برای شما میپسنددو هیچ گنهکاری گناه دیگری را بر دوش نمیکشدسپس بازگشت همه شما به سوی پروردگارتان است، و شما را از آنچه انجام میدادید آگاه میسازد؛ چرا که او به آنچه در سینههاست آگاه است!

 

آیه8-9: دو نمونه از کافرین و شاکرین

آیه8 حجتی را بر علیه کفار اقامه می کند چرا که آنها نعمت های عامه و خاصه خداوند را انکار می کنند و طبیعت کفر، بر خلاف طبیعت مومن، انکار کردن است. آیه9  مقایسه ای است بین انسان کافری که در آیه قبلی معرفی شد و مومنین شاکری که در همین آیه معرفی می شوند.

به طور کلی این دو آیه، دو نمونه از شکر و کفر را ارائه کرده تا تنفر از کفر و اهلش ایجاد کرده و علیه اهل کفر حجت اقامه کند و همه اینها بعد از آیه ای آمده که شکر و کفر را ذکر کرده و پیش از این هم اقتضائات شکر و امر به عبادت و توحید بیان شده بود.

....................

پیش از این بیان شد که بین سوره زمر و سوره یونس تشابهاتی وجود دارد و این دلیلی است بر اینکه این دو سوره محور واحدی دارند و نمونه هایی از این تشابهات را پیش از این ذکر کردیم. در این مجموعه نوع دیگری از تشابه بین این دو سوره مشاهده می شود. در سوره یونس بحث از حالات درونی کافران بود که چگونه در زمان سختیها خدا را می خوانند اما در زمان آسانی کفر می ورزند. به عنوان نمونه:

«وَإِذا مَسَّ الْإِنْسانَ الضُّرُّ دَعانا لِجَنْبِهِ أَوْ قاعِداً أَوْ قائِماً فَلَمَّا کَشَفْنا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ کَأَنْ لَمْ یَدْعُنا إِلى ضُرٍّ مَسَّهُ کَذلِکَ زُیِّنَ لِلْمُسْرِفِینَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ»(یونس: 12)

در سوره زمر هم داریم: «وَإِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعا رَبَّهُ مُنِیباً إِلَیْهِ ثُمَّ إِذا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِنْهُ نَسِیَ ما کانَ یَدْعُوا إِلَیْهِ مِنْ قَبْلُ وَجَعَلَ لِلَّهِ أَنْداداً لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِکُفْرِکَ قَلِیلًا إِنَّکَ مِنْ أَصْحابِ النَّارِ» (زمر:8)

پس از آنکه مقطع اول با مطالب این مجموعه شروع شد، در مجموعه بعدی خداوند به رسولش امر می کند که مجموعه اقوالی را بگوید. اما مشاهده خواهد شد که این مجموعه با آیه «إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ» خاتمه یافت و مجموعه بعدی هم با آیه «أُولئِکَ الَّذِینَ هَداهُمُ اللَّهُ وَأُولئِکَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ» خاتمه می یابد پس همانگونه که این مجموعه دارای وحدت بود، مجموعه بعدی هم دارای وحدت متکاملی است.

وَ إِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِیباً إِلَیْهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِنْهُ نَسِیَ مَا کَانَ یَدْعُو إِلَیْهِ مِنْ قَبْلُ وَ جَعَلَ لِلَّهِ أَنْدَاداً لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِکُفْرِکَ قَلِیلاً إِنَّکَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ (8)

هنگامی که انسان را زیانی رسد، پروردگار خود را میخواند و بسوی او باز می گردد؛ امّا هنگامی که نعمتی از خود به او عطا کند، آنچه را به خاطر آن قبلاً خدا را می خواند از یاد میبرد و برای خداوند همتایانی قرارمیدهد تا مردم را از راه او منحرف سازد؛ بگو: «چند روزی از کفرت بهرهگیر که از دوزخیانی

أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّیْلِ سَاجِداً وَ قَائِماً یَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ یَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لاَ یَعْلَمُونَ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبَابِ‌ (9)

(آیا چنین کسی با ارزش است) یا کسی که در ساعات شب به عبادت مشغول است و در حال سجده و قیام، از عذاب آخرت می‌ترسد و به رحمت پروردگارش امیدوار است؟! بگو: «آیا کسانی که می‌دانند با کسانی که نمی‌دانند یکسانند؟! تنها خردمندان متذکّر می‌شوند!»

 

مجموعه دوم: 10-18: امر رسول الله ص به اعلان مجموعه اموری مرتبط با عبادت

مشاهده می شود که این مجموعه با آیه «قُلْ یا عِبادِ الَّذِینَ آمَنُوا» شروع شده و با آیه «فَبَشِّرْ عِبادِ* الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِکَ الَّذِینَ هَداهُمُ اللَّهُ وَأُولئِکَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ» خاتمه می یابد. از ابتدا تا انتهای این مجموعه، صفات عباد الله معرفی می شوند و این صفات، علامت هدایتشان است، «أُولئِکَ الَّذِینَ هَداهُمُ اللَّهُ» پس لازم است در این جا محور سوره –از سوره بقره- را متذکر شویم که می فرماید «ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِلْمُتَّقِینَ* الَّذِینَیُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ» پس متقین همان هدایت یافتگان به هدایت قرآن هستند، آنها مومنین و عباد الله هستند.

مشاهده می شود که آیه اول این مجموعه مومنین را به تقوا امر می کند و می فرماید: «قُلْ یا عِبادِ الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّکُمْ» و آنها را بر صبر تشویق می کند «إِنَّما یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ» و صبر جزیی از تقوا است و امر به تقوی و صبر، در حقیقت امر به هدایت به کتاب الهی است که محور سوره می فرماید «ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِلْمُتَّقِینَ»

در این آیات ماهیت تقوا و حقیقت متقینی که به این قرآن هدایت یافته اند، توضیح داده می شود به این صورت که: خداوند در این آیات رسولش ص را امر می کند که عبادتش را برای او خالص کند و ممارستش بر این اخلاص را علنی و بیان کند و مشرکین را انذار دهد و خسارت آنها را تبیین کند و خوفش از خداوند عزوجل را اعلام و اعلان کند و همه اینها ماهیت تقوا را نشان می دهد.

از ابتدای این مقطع (مقطع اول سوره زمر) مشاهده شد که خداوند بین نزول قرآن و امر به عبادتش و اخلاص در عبادتش ارتباط برقرار کرده و پس از اینکه ملزوماتی که باعث تعمیق این معانی می شوند را بیان کرد، در این مجموعه رسولش ص را امر می کند تا چیزهایی که توضیح و تاکید آنها لازم است را بیان کند. به این ترتیب در مجموعه اول خداوند پیامبرش ص را امر به عبادت کرد و در این مجموعه ایشان ص را امر به انذار و تبشیر و اعلام می کند.

قُلْ یَا عِبَادِ الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّکُمْ لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا فِی هٰذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَةٌ وَ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا یُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسَابٍ‌ (10)

بگو: «ای بندگان من که ایمان آورده‌اید! از (مخالفت) پروردگارتان بپرهیزید! برای کسانی که در این دنیا نیکی کرده‌اند پاداش نیکی است! و زمین خدا وسیع است، (اگر تحت فشار سران کفر بودید مهاجرت کنید) که صابران اجر و پاداش خود را بی‌حساب دریافت می‌دارند!

قُلْ إِنِّی أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّینَ‌ (11)

بگو: «من مأمورم که خدا را پرستش کنم در حالی که دینم را برای او خالص کرده باشم،

وَ أُمِرْتُ لِأَنْ أَکُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِینَ‌ (12)

و مأمورم که نخستین مسلمان باشم!

قُلْ إِنِّی أَخَافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی عَذَابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ‌ (13)

بگو: «من اگر نافرمانی پروردگارم کنم، از عذاب روز بزرگ (قیامت) می‌ترسم!»

قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصاً لَهُ دِینِی‌ (14)

بگو: «من تنها خدا را می‌پرستم در حالی که دینم را برای او خالص می‌کنم.

فَاعْبُدُوا مَا شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِینَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلِیهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَلاَ ذٰلِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ‌ (15)

شما هر چه را جز او می‌خواهید بپرستید!» بگو: «زیانکاران واقعی آنانند که سرمایه وجود خویش و بستگانشان را در روز قیامت از دست داده‌اند! آگاه باشید زیان آشکار همین است!»

لَهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ وَ مِنْ تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ذٰلِکَ یُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبَادَهُ یَا عِبَادِ فَاتَّقُونِ‌ (16)

برای آنان از بالای سرشان سایبانهایی از آتش، و در زیر پایشان نیز سایبانهایی از آتش است؛ این چیزی است که خداوند با آن بندگانش را می‌ترساند! ای بندگان من! از نافرمانی من بپرهیزید!

وَ الَّذِینَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ یَعْبُدُوهَا وَ أَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ (17)

و کسانی که از عبادت طاغوت پرهیز کردند و به سوی خداوند بازگشتند، بشارت از آن آنهاست؛ پس بندگان مرا بشارت ده!

الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولٰئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَ أُولٰئِکَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبَابِ‌ (18)

همان کسانی که سخنان را می‌شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می‌کنند؛ آنان کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده، و آنها خردمندانند.

 

مجموعه سوم: 19-21 تهییج به تقوا و جلب توجه به چیزهایی که به تقوا مرتبطند

خداوند در دو آیه اول این مجموعه حال کافرین و حال متقین در آخرت را بیان کرده و این برای تشویق به تقوا است. یکی از خصلت های تقوا، هدایت به وسیله قرآن است «هُدىً لِلْمُتَّقِینَ».

همچنین خداوند در این سیاق توجه رسولش ص را به موضوع نزول آب از آسمان و رویش گیاهان به وسیله آن و تغییرات گیاهان جلب کرده و در این بیان، دوری از دنیا و تشویق به آخرت نهفته است و همچنین در این بیان تذکری است به اینکه نازل کننده آب از آسمان، همان نازل کننده قرآن است با این تفاوت که قرآن حیات دائمی برای قلوب در دنیا است اما آبی که از آسمان نازل می شود، مردن پس از زنده شدن را در خود دارد. پس این مجموعه به طول کلی تشویق به تقوا و طلب آخرت است.

پیش از این مجموعه، بحث از متقینی بود که از عبادت طاغوت اجتناب کردند و همچنین بحث از خاسرینی بود که در روز قیامت گرفتار خسران شدند و این مجموعه تصویر چیزهایی که برای هر یک از این گروه ها آماده شده را تکمیل می کند و همچنین از خلال جلب توجه به زندگی و حیات گیاهان، به از بین رفتن این دنیا هم توجه می دهد.

مشاهده می شود که سه مجموعه اول این مقطع با ذکر «أُولِوا الْأَلْبابِ» خاتمه می یابند و این وحدت سیاقی این سه مجموعه را نشان می دهد.

أَ فَمَنْ حَقَّ عَلَیْهِ کَلِمَةُ الْعَذَابِ أَ فَأَنْتَ تُنْقِذُ مَنْ فِی النَّارِ (19)

آیا تو می‌توانی کسی را که فرمان عذاب درباره او قطعی شده رهایی بخشی؟! آیا تو میتوانی کسی را که در درون آتش است برگیری و نجات دهی؟!

لٰکِنِ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ فَوْقِهَا غُرَفٌ مَبْنِیَّةٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَعْدَ اللَّهِ لاَ یُخْلِفُ اللَّهُ الْمِیعَادَ (20)

ولی آنها که تقوای الهی پیشه کردند، غرفههایی در بهشت دارند که بر فراز آنها غرفههای دیگری بنا شده و از زیر آنها نهرها جاری است این وعده الهی است، و خداوند در وعده خود تخلّف نمیکند!

أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَلَکَهُ یَنَابِیعَ فِی الْأَرْضِ ثُمَّ یُخْرِجُ بِهِ زَرْعاً مُخْتَلِفاً أَلْوَانُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرّاً ثُمَّ یَجْعَلُهُ حُطَاماً إِنَّ فِی ذٰلِکَ لَذِکْرَى لِأُولِی الْأَلْبَابِ‌ (21)

آیا ندیدی که خداوند از آسمان آبی فرستاد و آن را بصورت چشمه‌هایی در زمین وارد نمود، سپس با آن زراعتی را خارج می‌سازد که رنگهای مختلف دارد؛ بعد آن گیاه خشک می‌شود، بگونه‌ای که آن را زرد و بی‌روح می‌بینی؛ سپس آن را در هم می‌شکند و خرد می‌کند؛ در این مثال تذکّری است برای خردمندان (از ناپایداری دنیا)!

 

مجموعه چهارم: 22-23: مقارنه بین مهتدین و ضالین و تبیین بعضی از ویژگیهای این قرآن

مشاهده شد که این مقطع با آیه «إِنَّا أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّینَ» شروع شد و همچنین آخرین آیه در مجموعه سوم (مجموعه قبلی) آیه «أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً ..» بود و همچنین ارتباط بین نزول قرآن و نزول آب از آسمان بیان شد و مشاهده شد که در خلال این مثال، مباحثی که مربوط به عبادت و تقوا بود، توضیح داده شد و بیان شد که بدون عبادت و تقوا نمی توان به کتاب خدا هدایت شد.

پس از آیات ذکر شده، آیات این مجموعه بیان می شود که از دو آیه تشکیل شده و در آیه اول تفاوت اساسی بین کسی که سینه اش برای اسلام گشاده شده و کسی که دارای قساوت قلب است بیان می شود و مشخص می شود که گروه اول هدایت یافته هستند «فَهُوَ عَلى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ» و گروه دوم گمراهند «أُولئِکَ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ» و ارتباط این آیه با محور سوره «ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِلْمُتَّقِینَ» واضح است.

سپس آیه دوم این مجموعه بیان می شود تا 4خصیصه از خصائص این قرآن را تبیین می کند تا نشانه های هدایت یافتگان و نشانه های تقوا مشخص شوند. این خصیصه ها از این قرارند:

        «اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ» این قرآن احسن الحدیث است.

        «کِتاباً مُتَشابِهاً» بخشهایی از این کتاب شبیه بخش های دیگر است.

        «مَثانِیَ» به معنی مکرر و تکرار شده، به این معنی که قصص و احکام و... این قرآن چندین بار تکرار شده

        «تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلى ذِکْرِ اللَّهِ» این بخش از آیه از تاثیر این قرآن در قلوب مومنین بحث می کند.

و از خلال این خصیصه ها، می توان فهمید که این قرآن  معجزه است و این دلیلی است بر اینکه این قرآن حق است و هیچ شکی در آن نیست پس ارتباط این آیه (آیه دوم این مجموعه) با محور سوره هم روشن شد.

همچنین قرآن خصائص دیگری هم دارد که مومنین را تهییج به تقوا می کند. این خصائص در مجموعه بعدی (مجموعه پنجم) ذکر خواهند شد.

أَ فَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلاَمِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَیْلٌ لِلْقَاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِکْرِ اللَّهِ أُولٰئِکَ فِی ضَلاَلٍ مُبِینٍ‌ (22)

آیا کسی که خدا سینه‌اش را برای اسلام گشاده است و بر فراز مرکبی از نور الهی قرار گرفته (همچون کوردلان گمراه است؟!) وای بر آنان که قلبهایی سخت در برابر ذکر خدا دارند! آنها در گمراهی آشکاری هستند!

اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتَاباً مُتَشَابِهاً مَثَانِیَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَ قُلُوبُهُمْ إِلَى ذِکْرِ اللَّهِ ذٰلِکَ هُدَى اللَّهِ یَهْدِی بِهِ مَنْ یَشَاءُ وَ مَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ (23)

خداوند بهترین سخن را نازل کرده، کتابی که آیاتش (در لطف و زیبایی و عمق و محتوا) همانند یکدیگر است؛ آیاتی مکرّر دارد (با تکراری شوق‌انگیز) که از شنیدن آیاتش لرزه بر اندام کسانی که از پروردگارشان می‌ترسند می‌افتد؛ سپس برون و درونشان نرم و متوجّه ذکر خدا می‌شود؛ این هدایت الهی است که هر کس را بخواهد با آن راهنمایی می‌کند؛ و هر کس را خداوند گمراه سازد، راهنمایی برای او نخواهد بود!

 

مجموعه پنجم: 24-26: تحذیر و انذار

این مجموعه عاقبت گمراهان و هدایت یافتگان را مشخص می کند و بیان می کند که عاقبت کسی که مواظب آخرتش نیست چگونه است، عذاب اخروی و عذاب دنیوی چنین کسی را بیان می کند. با این بیان کوتاه از عذاب روز آخرت متوجه می شویم که چگونه قرآن احسن الحدیث است.

همچنین از آنجا که مجموعه بعدی با «و لقد» شروع می شود، متوجه می شویم که این مجموعه مقدمه مجموعه بعدی است.

أَ فَمَنْ یَتَّقِی بِوَجْهِهِ سُوءَ الْعَذَابِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ قِیلَ لِلظَّالِمِینَ ذُوقُوا مَا کُنْتُمْ تَکْسِبُونَ‌ (24)

آیا کسی که با صورت خود عذاب دردناک (الهی) را در روز قیامت دور می‌سازد (همانند کسی است که هرگز آتش دوزخ به او نمی‌رسد)؟! و به ظالمان گفته می شود: «بچشید آنچه را به دست می‌آوردید (و انجام می‌دادید)!»

کَذَّبَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَأَتَاهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَیْثُ لاَ یَشْعُرُونَ‌ (25)

کسانی که قبل از آنها بودند نیز (آیات ما را) تکذیب نمودند، و عذاب (الهی) از جایی که فکر نمی‌کردند به سراغشان آمد!

فَأَذَاقَهُمُ اللَّهُ الْخِزْیَ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَ لَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَکْبَرُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ‌ (26)

پس خداوند خواری را در زندگی این دنیا به آنها چشانید، و عذاب آخرت شدیدتر است اگر می‌دانستند.

 

مجموعه ششم: 27-35: بیان ویژگیهای دیگری از این قرآن و وصول به ضرورت ایمان به قرآن و نازل کننده آن

این مجموعه با ذکر دو ویژگی از ویژگی های قرآن آغاز شده: اول اینکه این قرآن برای مردم مثال می زند. و در آیه اول این مجموعه خداوند حکمت این مثال زدن را «لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ» معرفی می کند. دوم اینکه هیچ گونه کجی و اعوجاجی در این قرآن راه ندارد، نه در کلماتش، نه در روشش، نه در معانی اش و... در آیه دوم این مجموعه حکمت دوری این قرآن از کجی و اعوجاج مشخص می شود: «لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ» و هر دو دلیل اثبات می کنند که این قرآن از جانب خداوند نازل شده.

سپس در ادامه مجموعه یادی از مرگ کرده، آرزوهای انسان را بیان کرده و همچنین تذکری به حساب و محاکمه داده و بیان کرده که ظالم تر از کسی که به خدا دروغ ببندد و قرآن و وحی را تکذیب کند، کسی نیست و همچنین بیان می کند که بدون شک کافرین در محاکمه الهی خسران می بینند و وارد آتش می شوند.

همچنین مجموعه تعریف جدیدی از متقین ارائه می دهد: «وَالَّذِی جاءَ بِالصِّدْقِ وَصَدَّقَ بِهِ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ» و این ارتباط این سوره با محور سوره که می فرمود: «ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِلْمُتَّقِینَ» را روشن می سازد.

وَ لَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِی هٰذَا الْقُرْآنِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ‌ (27)

ما برای مردم در این قرآن از هر نوع مثَلی زدیم، شاید متذکّر شوند.

قُرْآناً عَرَبِیّاً غَیْرَ ذِی عِوَجٍ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ‌ (28)

قرآنی است فصیح و خالی از هر گونه کجی و نادرستی، شاید آنان پرهیزگاری پیشه کنند!

ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَجُلاً فِیهِ شُرَکَاءُ مُتَشَاکِسُونَ وَ رَجُلاً سَلَماً لِرَجُلٍ هَلْ یَسْتَوِیَانِ مَثَلاً الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ‌ (29)

خداوند مثالی زده است: مردی را که مملوک شریکانی است که درباره او پیوسته با هم به مشاجره مشغولند، و مردی که تنها تسلیم یک نفر است؛ آیا این دو یکسانند؟! حمد، مخصوص خداست، ولی بیشتر آنان نمی‌دانند.

إِنَّکَ مَیِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَیِّتُونَ‌ (30)

تو می‌میری و آنها نیز خواهند مرد!

ثُمَّ إِنَّکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عِنْدَ رَبِّکُمْ تَخْتَصِمُونَ‌ (31)

سپس شما روز قیامت نزد پروردگارتان مخاصمه می‌کنید.

فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ کَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَ کَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جَاءَهُ أَ لَیْسَ فِی جَهَنَّمَ مَثْوًى لِلْکَافِرِینَ‌ (32)

پس چه کسی ستمکارتر است از آن کسی که بر خدا دروغ ببندد و سخن راست را هنگامی که به سراغ او آمده تکذیب کند؟! آیا در جهنّم جایگاهی برای کافران نیست؟!

وَ الَّذِی جَاءَ بِالصِّدْقِ وَ صَدَّقَ بِهِ أُولٰئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ‌ (33)

امّا کسی که سخن راست بیاورد و کسی که آن را تصدیق کند، آنان پرهیزگارانند!

لَهُمْ مَا یَشَاءُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذٰلِکَ جَزَاءُ الْمُحْسِنِینَ‌ (34)

آنچه بخواهند نزد پروردگارشان برای آنان موجود است؛ و این است جزای نیکوکاران!

لِیُکَفِّرَ اللَّهُ عَنْهُمْ أَسْوَأَ الَّذِی عَمِلُوا وَ یَجْزِیَهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ الَّذِی کَانُوا یَعْمَلُونَ‌ (35)

تا خداوند بدترین اعمالی را که انجام داده‌اند (در سایه ایمان و صداقت آنها) بیامرزد، و آنها را به بهترین اعمالی که انجام می‌دادند پاداش دهد!

 

مجموعه هفتم: 36-40: معالجه و درمان

این مجموعه از خلال امر به توکل و شناخت خدا و همچنین از خلال انذار و تبشیر ثبات قدم در مسیر را به ارمغان می آورد.

به این ترتیب و با این مجموعه مقطع اول به پایان می رسد تا مقطع جدیدی شروع شود که ابتدایش شبیه مقطع اول است.

أَ لَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ وَ یُخَوِّفُونَکَ بِالَّذِینَ مِنْ دُونِهِ وَ مَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ (36)

آیا خداوند برای (نجات و دفاع از) بنده‌اش کافی نیست؟! امّا آنها تو را از غیر او می‌ترسانند. و هر کس را خداوند گمراه کند، هیچ هدایت‌کننده‌ای ندارد!

وَ مَنْ یَهْدِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ مُضِلٍّ أَ لَیْسَ اللَّهُ بِعَزِیزٍ ذِی انْتِقَامٍ‌ (37)

و هر کس را خدا هدایت کند، هیچ گمراه‌کننده‌ای نخواهد داشت آیا خداوند توانا و دارای مجازات نیست؟!

وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ قُلْ أَ فَرَأَیْتُمْ مَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ أَرَادَنِیَ اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ کَاشِفَاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرَادَنِی بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِکَاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِیَ اللَّهُ عَلَیْهِ یَتَوَکَّلُ الْمُتَوَکِّلُونَ‌ (38)

و اگر از آنها بپرسی: «چه کسی آسمانها و زمین را آفریده؟» حتماً میگویند: «خدا!» بگو: «آیا هیچ درباره معبودانی که غیر از خدا میخوانید اندیشه میکنید که اگر خدا زیانی برای من بخواهد، آیا آنها میتوانند گزند او را برطرف سازند؟و یا اگر رحمتی برای من بخواهد، آیا آنهامیتوانند جلو رحمت او را بگیرند؟!» بگو: «خدا مرا کافی است؛ و همه متوکّلان تنها بر او توکّل میکنند

قُلْ یَا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلَى مَکَانَتِکُمْ إِنِّی عَامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ‌ (39)

بگو: «ای قوم من! شما هر چه در توان دارید انجام دهید، من نیز به وظیفه خود عمل می‌کنم؛ امّا بزودی خواهید دانست...

مَنْ یَأْتِیهِ عَذَابٌ یُخْزِیهِ وَ یَحِلُّ عَلَیْهِ عَذَابٌ مُقِیمٌ‌ (40)

چه کسی عذاب خوارکننده‌ای (در دنیا) به سراغش می‌آید، و (سپس) عذابی جاویدان (در آخرت) بر او وارد می‌گردد!»

 

مقطع دوم: 41-75: تکمیل سیر سوره

ابتدای این مقطع شبیه مقطع قبل است. ابتدای دو مقطع به این صورت است:

إِنَّا أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّینَ

إِنَّا أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِّ فَمَنِ اهْتَدى فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّما یَضِلُّ عَلَیْها وَما أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِوَکِیلٍ.

همچنین بین ابتدای این مقطع و انتهای مقطع قبلی ارتباط وجود دارد. پس مقطع قبل با آیه: «قُلْ یا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلى مَکانَتِکُمْ إِنِّی عامِلٌ، فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ یَأْتِیهِ عَذابٌ یُخْزِیهِ وَیَحِلُّ عَلَیْهِ عَذابٌ مُقِیمٌ» به پایان رسید بعد از این که خداوند به رسولش ص امر کرد که این مطالب را برای مردم بیان کند.

از تشابه بین دو مقطع در این سوره می توان محتوای سوره را فهمید. سوره از انزال این قرآن بحث می کند که در نتیجه آن انسان باید خدا را عبادت کند و عبادت احتیاج به معرفت و شناخت خداوند دارد.

پس در مقطع اول ذات خداوند شناخته شد و انسان به طریق عمل و عبادت راهنمایی شد و بر علیه جاحدین و جاهلین و مشرکین حجت اقامه شد.

در این مقطع هم مسیر تکمیل سیر سوره ادامه پیدا می کند و تنزیل این قرآن تقریر می شود و معرفت و شناخت خداوند عرضه می شود و گمراهی مشرکین در شان الوهیت خداوند بیان شده و سپس مواردی که انسان باید عمل کند مشخص می شود که آنها شناخت خدا و شناخت عملی است که باید انجام دهد.

مجموعه اول: 41-52: بیان مواقف مشرکین و رد آنها

به طور کلی مجموعه اول این مقطع با مجموعه اول مقطع قبل ارتباط معنایی بسیار زیادی دارد و همچنین مجموعه دوم این مقطع با مجموعه دوم مقطع قبل ارتباط زیادی دارند.

در مجموعه اول مقطع قبل بحث انزال بحق قرآن بیان شده و سپس بیان کرده که مشرکین برای خداوند شریکانی قائلند: «ما نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیُقَرِّبُونا إِلَى اللَّهِ زُلْفى» و سپس از خداوند عزوجل و از شکر او سخن به میان آورده و سپس موقف کافرین را در شدت و نعمت بیان می کند: «وَإِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعا رَبَّهُ مُنِیباً إِلَیْهِ ثُمَّ إِذا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِنْهُ نَسِیَ ما کانَ یَدْعُوا إِلَیْهِ مِنْ قَبْلُ ...» سپس مجموعه ای آمده که با آیه: «قُلْ یا عِبادِ الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّکُمْ ...» شروع می شود.

همچنین ملاحظه می شود که مجموعه اول در مقطع دوم (همین مجموعه) هم با آیه: «إِنَّا أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِّ ..» شروع شده سپس از اله گرفتن مشرکین صحبت می کند: «أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ شُفَعاءَ» و همینطور موقف کافر را در شدت و رخاء بیان می کند: «فَإِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعانا ثُمَّ إِذا خَوَّلْناهُ نِعْمَةً مِنَّا ...» سپس مجموعه بعدی (مجموعه دوم این مقطع) با آیه «قُلْ یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ ....»شروع می شود.

این تشابه زیاد بین مجموعه اول و دوم در مقطع اول و بین مجموعه اول و دوم در مقطع دوم این آیه را به ذهن انسان متبادر می سازد: «اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِیَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ...»

إِنَّا أَنْزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِّ فَمَنِ اهْتَدَى فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیْهَا وَ مَا أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِوَکِیلٍ‌ (41)

ما این کتاب (آسمانی) را برای مردم بحق بر تو نازل کردیم؛ هر کس هدایت را پذیرد به نفع خود اوست؛ و هر کس گمراهی را برگزیند، تنها به زیان خود گمراه می‌گردد؛ و تو مأمور اجبار آنها به هدایت نیستی.

اللَّهُ یَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِینَ مَوْتِهَا وَ الَّتِی لَمْ تَمُتْ فِی مَنَامِهَا فَیُمْسِکُ الَّتِی قَضَى عَلَیْهَا الْمَوْتَ وَ یُرْسِلُ الْأُخْرَى إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ فِی ذٰلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ‌ (42)

خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض می‌کند، و ارواحی را که نمرده‌اند نیز به هنگام خواب می‌گیرد؛ سپس ارواح کسانی که فرمان مرگشان را صادر کرده نگه می‌دارد و ارواح دیگری را (که باید زنده بمانند) بازمی‌گرداند تا سرآمدی معیّن؛ در این امر نشانه‌های روشنی است برای کسانی که اندیشه می‌کنند!

أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ شُفَعَاءَ قُلْ أَ وَ لَوْ کَانُوا لاَ یَمْلِکُونَ شَیْئاً وَ لاَ یَعْقِلُونَ‌ (43)

آیا آنان غیر از خدا شفیعانی گرفته‌اند؟! به آنان بگو: «آیا (از آنها شفاعت می‌طلبید) هر چند مالک چیزی نباشند و درک و شعوری برای آنها نباشد؟!»

قُلْ لِلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِیعاً لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ‌ (44)

بگو: «تمام شفاعت از آن خداست، (زیرا) حاکمیّت آسمانها و زمین از آن اوست و سپس همه شما را به سوی او بازمی‌گردانند!»

وَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَ إِذَا ذُکِرَ الَّذِینَ مِنْ دُونِهِ إِذَا هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ‌ (45)

هنگامی که خداوند به یگانگی یاد می‌شود، دلهای کسانی که به آخرت ایمان ندارند مشمئزّ (و متنفّر) می‌گردد؛ امّا هنگامی که از معبودهای دیگر یاد می‌شود، آنان خوشحال می‌شوند.

قُلِ اللَّهُمَّ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ عَالِمَ الْغَیْبِ وَ الشَّهَادَةِ أَنْتَ تَحْکُمُ بَیْنَ عِبَادِکَ فِی مَا کَانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ‌ (46)

بگو: «خداوندا! ای آفریننده آسمانها و زمین، و آگاه از اسرار نهان و آشکار، تو در میان بندگانت در آنچه اختلاف داشتند داوری خواهی کرد!»

وَ لَوْ أَنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا مَا فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لاَفْتَدَوْا بِهِ مِنْ سُوءِ الْعَذَابِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ بَدَا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مَا لَمْ یَکُونُوا یَحْتَسِبُونَ‌ (47)

اگر ستمکاران تمام آنچه را روی زمین است مالک باشند و همانند آن بر آن افزوده شود، حاضرند همه را فدا کنند تا از عذاب شدید روز قیامت رهایی یابند؛ و از سوی خدا برای آنها اموری ظاهر می‌شود که هرگز گمان نمی‌کردند!

وَ بَدَا لَهُمْ سَیِّئَاتُ مَا کَسَبُوا وَ حَاقَ بِهِمْ مَا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِءُونَ‌ (48)

در آن روز اعمال بدی را که انجام داده‌اند برای آنها آشکار می‌شود، و آنچه را استهزا می‌کردند بر آنها واقع می‌گردد.

فَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ ضُرٌّ دَعَانَا ثُمَّ إِذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَةً مِنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلَى عِلْمٍ بَلْ هِیَ فِتْنَةٌ وَ لٰکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ‌ (49)

هنگامی که انسان را زیانی رسد، ما را (برای حلّ مشکلش) می‌خواند؛ سپس هنگامی که از جانب خود به او نعمتی دهیم، می‌گوید: «این نعمت را بخاطر کاردانی خودم به من داده‌اند»؛ ولی این وسیله آزمایش (آنها) است، امّا بیشترشان نمی‌دانند.

قَدْ قَالَهَا الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَمَا أَغْنَى عَنْهُمْ مَا کَانُوا یَکْسِبُونَ‌ (50)

این سخن را کسانی که قبل از آنها بودند نیز گفتند، ولی آنچه را به دست می‌آوردند برای آنها سودی نداشت!

فَأَصَابَهُمْ سَیِّئَاتُ مَا کَسَبُوا وَ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْ هٰؤُلاَءِ سَیُصِیبُهُمْ سَیِّئَاتُ مَا کَسَبُوا وَ مَا هُمْ بِمُعْجِزِینَ‌ (51)

سپس بدیهای اعمالشان به آنها رسید؛ و ظالمان این گروه [ اهل مکّه‌] نیز بزودی گرفتار بدیهای اعمالی که انجام داده‌اند خواهند شد، و هرگز نمی‌توانند از چنگال عذاب الهی بگریزند.

أَ وَ لَمْ یَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشَاءُ وَ یَقْدِرُ إِنَّ فِی ذٰلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ‌ (52)

آیا آنها ندانستند که خداوند روزی را برای هر کس بخواهد گسترده یا تنگ می‌سازد؟! در این، آیات و نشانه‌هایی است برای گروهی که ایمان می‌آورند.

 

مجموعه دوم: 53-61: عبادت هایی که هدایت یافتگان باید انجام دهند

همانطور که بیان شد مجموعه دوم این مقطع با مجموعه دوم مقطع قبل ارتباط معنایی زیادی دارد و این مجموعه بر معانی موجود در مقطع اول بنا شده و آنرا تکمیل می کند.  همچنین ملاحظه می شود که این مجموعه مطالب مقابل مطالب مقطع اول را بیان می کند. به عنوان مثال در اواخر مقطع قبل بیان شد: «فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ کَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَکَذَّبَ بِالصِّدْقِ، إِذْ جاءَهُ أَلَیْسَ فِی جَهَنَّمَ مَثْوىً لِلْکافِرِینَ» و در این مجموعه اینگونه تکمیل می شود: «وَیَوْمَ الْقِیامَةِتَرَى الَّذِینَ کَذَبُوا عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ أَلَیْسَ فِی جَهَنَّمَ مَثْوىً لِلْمُتَکَبِّرِینَ» همچنین در مقطع قبل بیان شد: «وَالَّذِی جاءَ بِالصِّدْقِ وَصَدَّقَ بِهِ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ» و در این مجموعه اینگونه تکمیل می شود: «وَیُنَجِّی اللَّهُ الَّذِینَ اتَّقَوْابِمَفازَتِهِمْ..». همچنین در مقطع قبل بیان شده بود: «الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ» و در این مجموعه اینگونه تکمیل می شود: «وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ ما أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ»

همچنین ملاحظه می شود که سوره آل عمران در آیات ابتدایی سوره بقره تفصیل داده شده و در آن سوره آیه: «فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فازَ» بیان شده و همچنین ملاحظه می شود که در این مجموعه آیه: «وَیُنَجِّی اللَّهُالَّذِینَ اتَّقَوْا بِمَفازَتِهِمْ» آمده. و این ارتباط این سوره با سوره آل عمران را نیز نشان می دهد.

قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لاَ تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ‌ (53)

بگو: «ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده‌اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را می‌آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.

وَ أَنِیبُوا إِلَى رَبِّکُمْ وَ أَسْلِمُوا لَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَکُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لاَ تُنْصَرُونَ‌ (54)

و به درگاه پروردگارتان بازگردید و در برابر او تسلیم شوید، پیش از آنکه عذاب به سراغ شما آید، سپس از سوی هیچ کس یاری نشوید!

وَ اتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَکُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَ أَنْتُمْ لاَ تَشْعُرُونَ‌ (55)

و از بهترین دستورهائی که از سوی پروردگارتان بر شما نازل شده پیروی کنید پیش از آنکه عذاب (الهی) ناگهان به سراغ شما آید در حالی که از آن خبر ندارید!»

أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ یَا حَسْرَتَا عَلَى مَا فَرَّطْتُ فِی جَنْبِ اللَّهِ وَ إِنْ کُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِینَ‌ (56)

(این دستورها برای آن است که) مبادا کسی روز قیامت بگوید: «افسوس بر من از کوتاهیهایی که در اطاعت فرمان خدا کردم و از مسخره‌کنندگان (آیات او) بودم!»

أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَانِی لَکُنْتُ مِنَ الْمُتَّقِینَ‌ (57)

یا بگوید: «اگر خداوند مرا هدایت می‌کرد، از پرهیزگاران بودم!»

أَوْ تَقُولَ حِینَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِی کَرَّةً فَأَکُونَ مِنَ الْمُحْسِنِینَ‌ (58)

یا هنگامی که عذاب را می‌بیند بگوید: «ای کاش بار دیگر (به دنیا) بازمی‌گشتم و از نیکوکاران بودم!»

بَلَى قَدْ جَاءَتْکَ آیَاتِی فَکَذَّبْتَ بِهَا وَ اسْتَکْبَرْتَ وَ کُنْتَ مِنَ الْکَافِرِینَ‌ (59)

آری، آیات من به سراغ تو آمد، امّا آن را تکذیب کردی و تکبّر نمودی و از کافران بودی!

وَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ تَرَى الَّذِینَ کَذَبُوا عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ أَ لَیْسَ فِی جَهَنَّمَ مَثْوًى لِلْمُتَکَبِّرِینَ‌ (60)

و روز قیامت کسانی را که بر خدا دروغ بستند می‌بینی که صورتهایشان سیاه است؛ آیا در جهنّم جایگاهی برای متکبّران نیست؟!

وَ یُنَجِّی اللَّهُ الَّذِینَ اتَّقَوْا بِمَفَازَتِهِمْ لاَ یَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَ لاَ هُمْ یَحْزَنُونَ‌ (61)

و خداوند کسانی را که تقوا پیشه کردند با رستگاری رهایی می‌بخشد؛ هیچ بدی به آنان نمی‌رسد و هرگز غمگین نخواهند شد.

 

مجموعه سوم: 62-75: خدایی که قرآن را نازل کرده وکیل (نگهبان و کارساز) هر چیزی است. نمایش عاقبت تصدیق کنندگان و تکذیب کنندگان کتاب الهی. تکمیل امر به عبادت در سوره

این مجموعه ارتباط محکمی با ابتدای این مقطع دارد. مشاهده شد که این مقطع با آیه: «إِنَّا أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِّ فَمَنِ اهْتَدى فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّما یَضِلُّ عَلَیْها وَما أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِوَکِیلٍ» شروع شد و این مجموعه هم با آیه: «اللَّهُ خالِقُ کُلِّ شَیْءٍ وَهُوَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ وَکِیلٌ» شروع می شود. پس با دقت در کلمه «وکیل» ارتباط بین ابتدای مقطع با این مجموعه روشن می شود.

گویی دو مجموعه قبلی (مجموعه اول و دوم از مقطع دوم سوره) معانی موجود در آیه اول این مقطع را روشن کردند، سپس این مجموعه (مجموعه سوم) هم به شکل مستقیم معنایی از آن آیه (آیه اول مقطع دوم) را توضیح داده.

این مجموعه نشان می دهد که چگونه خدایی که این قرآن را نازل کرده، وکیل (نگهبان و کارساز) است و همچنین عاقبت کسانی که این کتاب را تصدیق کردند و به وسیله آن هدایت شدند و همچنین عاقبت کسانی که این کتاب را تکذیب کرده و گرفتار عقاب الهی شدند را نشان می دهد.

همچنین این مجموعه امر به عبادت که در ابتدای سوره بیان شده بود را تکمیل می کند.

اللَّهُ خَالِقُ کُلِّ شَیْ‌ءٍ وَ هُوَ عَلَى کُلِّ شَیْ‌ءٍ وَکِیلٌ‌ (62)

خداوند آفریدگار همه چیز است و حافظ و ناظر بر همه اشیا است.

لَهُ مَقَالِیدُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیَاتِ اللَّهِ أُولٰئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ‌ (63)

کلیدهای آسمانها و زمین از آن اوست؛ و کسانی که به آیات خداوند کافر شدند زیانکارانند.

قُلْ أَ فَغَیْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّی أَعْبُدُ أَیُّهَا الْجَاهِلُونَ‌ (64)

بگو: «آیا به من دستور می‌دهید که غیر خدا را بپرستم ای جاهلان؟!»

وَ لَقَدْ أُوحِیَ إِلَیْکَ وَ إِلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکَ لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَ لَتَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ‌ (65)

به تو و همه پیامبران پیشین وحی شده که اگر مشرک شوی، تمام اعمالت تباه می‌شود و از زیانکاران خواهی بود!

بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ وَ کُنْ مِنَ الشَّاکِرِینَ‌ (66)

بلکه تنها خداوند را عبادت کن و از شکرگزاران باش!

وَ مَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَ الْأَرْضُ جَمِیعاً قَبْضَتُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ السَّمَاوَاتُ مَطْوِیَّاتٌ بِیَمِینِهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُونَ‌ (67)

آنها خدا را آن گونه که شایسته است نشناختند، در حالی که تمام زمین در روز قیامت در قبضه اوست و آسمانها پیچیده در دست او؛ خداوند منزّه و بلندمقام است از شریکیهایی که برای او میپندارند

وَ نُفِخَ فِی الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ إِلاَّ مَنْ شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِیهِ أُخْرَى فَإِذَا هُمْ قِیَامٌ یَنْظُرُونَ‌ (68)

و در «صور» دمیده می‌شود، پس همه کسانی که در آسمانها و زمینند می‌میرند، مگر کسانی که خدا بخواهد؛ سپس بار دیگر در «صور» دمیده می‌شود، ناگهان همگی به پا می‌خیزند و در انتظار (حساب و جزا) هستند.

وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَ وُضِعَ الْکِتَابُ وَ جِی‌ءَ بِالنَّبِیِّینَ وَ الشُّهَدَاءِ وَ قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ هُمْ لاَ یُظْلَمُونَ‌ (69)

و زمین (در آن روز) به نور پروردگارش روشن می‌شود، و نامه‌های اعمال را پیش می‌نهند و پیامبران و گواهان را حاضر می‌سازند، و میان آنها بحق داوری می‌شود و به آنان ستم نخواهد شد!

وَ وُفِّیَتْ کُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَا یَفْعَلُونَ‌ (70)

و به هر کس آنچه انجام داده است بی‌کم و کاست داده می‌شود؛ و او نسبت به آنچه انجام می‌دادند از همه آگاهتر است.

وَ سِیقَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ زُمَراً حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَ قَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا أَ لَمْ یَأْتِکُمْ رُسُلٌ مِنْکُمْ یَتْلُونَ عَلَیْکُمْ آیَاتِ رَبِّکُمْ وَ یُنْذِرُونَکُمْ لِقَاءَ یَوْمِکُمْ هٰذَا قَالُوا بَلَى وَ لٰکِنْ حَقَّتْ کَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْکَافِرِینَ‌ (71)

و کسانی که کافر شدند گروه گروه به سوی جهنّم رانده می‌شوند؛ وقتی به دوزخ می‌رسند، درهای آن گشوده می‌شود و نگهبانان دوزخ به آنها می‌گویند: «آیا رسولانی از میان شما به سویتان نیامدند که آیات پروردگارتان را برای شما بخوانند و از ملاقات این روز شما را بر حذر دارند؟!» می‌گویند: «آری، (پیامبران آمدند و آیات الهی را بر ما خواندند، و ما مخالفت کردیم!) ولی فرمان عذاب الهی بر کافران مسلّم شده است.

قِیلَ ادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَکَبِّرِینَ‌ (72)

به آنان گفته می‌شود: «از درهای جهنّم وارد شوید، جاودانه در آن بمانید؛ چه بد جایگاهی است جایگاه متکبّران!»

وَ سِیقَ الَّذِینَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا وَ فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَ قَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلاَمٌ عَلَیْکُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِینَ‌ (73)

و کسانی که تقوای الهی پیشه کردند گروه گروه به سوی بهشت برده می‌شوند؛ هنگامی که به آن می‌رسند درهای بهشت گشوده می‌شود و نگهبانان به آنان می‌گویند: «سلام بر شما! گوارایتان باد این نعمتها! داخل بهشت شوید و جاودانه بمانید!»

وَ قَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی صَدَقَنَا وَعْدَهُ وَ أَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَیْثُ نَشَاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِینَ‌ (74)

آنها می‌گویند: «حمد و ستایش مخصوص خداوندی است که به وعده خویش درباره ما وفا کرد و زمین (بهشت) را میراث ما قرار داد که هر جا را بخواهیم منزلگاه خود قرار دهیم؛ چه نیکوست پاداش عمل کنندگان!»

وَ تَرَى الْمَلاَئِکَةَ حَافِّینَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَ قِیلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ‌ (75)

(در آن روز) فرشتگان را می‌بینی که بر گرد عرش خدا حلقه زده‌اند و با ستایش پروردگارشان تسبیح می‌گویند؛ و در میان بندگان بحق داوری می‌شود؛ و (سرانجام) گفته خواهد شد: «حمد مخصوص خدا پروردگار جهانیان است!»

 

بیان پایانی درباره سوره زمر

این سوره با آیه: «تَنْزِیلُ الْکِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ» شروع شده بود و بنابراین، این سوره تجلی گاه عزت و حکمت الهی بود. در این سوره آثار عزت خدا را در اثنای بحث از خلقت و عظمتش و همچنین رفتارش با کافرین و مکذبین و مستکبرین در دنیا و آخرت و همچنین با امر به عبادت و تقوی و احسان و توبه و انابه و... مشاهده کردیم. در این سوره آثار حکمت الهی با نمایش و امر و نهی و احاطه امر الهی به هر آن چیزی که لازم است مشاهده کردیم.

به طور کلی این سوره دلیل اینکه این قرآن از جانب خداست را با بیان نمونه ای از مجموعه ویژگیهای این قرآن بیان می کند و هر کدام از این ویژگیها، برهان کاملی است بر اینکه این قرآن از جانب خداست.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

امین اسلامی دانش آموخته کارشناسی ارشد معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق (ع).
از سال 89 در زمینه آموزش مجازی و تولید دوره های آموزشی تحت وب فعالیت هایی انجام داده ام. درحال حاضر این سایت محملی برای انتشار محصولات تولید شده با موضوعات مختلف از جمله «حوزه انقلابی» است.

قدرت گرفته از بلاگ بیان » طراحی قالب بلاگ بیان