اندیشه امین

مباحثی پیرامون حوزه انقلابی

سوره حدید

سوره حدید: تعمیق بحث ایمان، نفاق و کفر(صفات کسانی که به خدا و رسولش ایمان می آورند)

محور سوره: 1-20 سوره بقره

الم‌ (1)

الم (بزرگ است خداوندی که این کتاب عظیم را، از حروف ساده الفبا به وجود آورده).

ذٰلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ‌ (2)

آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد؛ و مایه هدایت پرهیزکاران است.

الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ‌ (3)

(پرهیزکاران) کسانی هستند که به غیب [آنچه از حس پوشیده و پنهان است‌] ایمان می‌آورند؛ و نماز را برپا می‌دارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنان روزی داده‌ایم، انفاق می‌کنند.

وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ مَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ‌ (4)

و آنان که به آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پیش از تو (بر پیامبران پیشین) نازل گردیده، ایمان می‌آورند؛ و به رستاخیز یقین دارند.

أُولٰئِکَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ‌ (5)

آنان بر طریق هدایت پروردگارشانند؛ و آنان رستگارانند.

إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ‌ (6)

کسانی که کافر شدند، برای آنان تفاوت نمی‌کند که آنان را (از عذاب الهی) بترسانی یا نترسانی؛ ایمان نخواهند آورد.

خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَ عَلَى سَمْعِهِمْ وَ عَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ‌ (7)

خدا بر دلها و گوشهای آنان مهر نهاده؛ و بر چشمهایشان پرده‌ای افکنده شده؛ و عذاب بزرگی در انتظار آنهاست.

وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْیَوْمِ الْآخِرِ وَ مَا هُمْ بِمُؤْمِنِینَ‌ (8)

گروهی از مردم کسانی هستند که می‌گویند: «به خدا و روز رستاخیز ایمان آورده‌ایم.» در حالی که ایمان ندارند.

یُخَادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ مَا یَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ مَا یَشْعُرُونَ‌ (9)

می‌خواهند خدا و مؤمنان را فریب دهند؛ در حالی که جز خودشان را فریب نمی‌دهند؛ (اما) نمی‌فهمند.

فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضاً وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کَانُوا یَکْذِبُونَ‌ (10)

در دلهای آنان یک نوع بیماری است؛ خداوند بر بیماری آنان افزوده؛ و به خاطر دروغهایی که میگفتند، عذاب دردناکی در انتظار آنهاست.

وَ إِذَا قِیلَ لَهُمْ لاَ تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ‌ (11)

و هنگامی که به آنان گفته شود: «در زمین فساد نکنید» می‌گویند: «ما فقط اصلاح‌کننده‌ایم»!

أَلاَ إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لٰکِنْ لاَ یَشْعُرُونَ‌ (12)

آگاه باشید! اینها همان مفسدانند؛ ولی نمی‌فهمند.

وَ إِذَا قِیلَ لَهُمْ آمِنُوا کَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَ نُؤْمِنُ کَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ أَلاَ إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَ لٰکِنْ لاَ یَعْلَمُونَ‌ (13)

و هنگامی که به آنان گفته شود: «همانند (سایر) مردم ایمان بیاورید!» می‌گویند: «آیا همچون ابلهان ایمان بیاوریم؟!» بدانید اینها همان ابلهانند ولی نمی‌دانند!

وَ إِذَا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَ إِذَا خَلَوْا إِلَى شَیَاطِینِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَکُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِءُونَ‌ (14)

و هنگامی که افراد باایمان را ملاقات می‌کنند، و می‌گویند: «ما ایمان آورده‌ایم!» (ولی) هنگامی که با شیطانهای خود خلوت می‌کنند، می‌گویند: «ما با شمائیم! ما فقط (آنها را) مسخره می‌کنیم!»

اللَّهُ یَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَ یَمُدُّهُمْ فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ‌ (15)

خداوند آنان را استهزا می‌کند؛ و آنها را در طغیانشان نگه می‌دارد، تا سرگردان شوند.

أُولٰئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الضَّلاَلَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَتْ تِجَارَتُهُمْ وَ مَا کَانُوا مُهْتَدِینَ‌ (16)

آنان کسانی هستند که «هدایت» را به «گمراهی» فروخته‌اند؛ و (این) تجارت آنها سودی نداده؛ و هدایت نیافته‌اند.

مَثَلُهُمْ کَمَثَلِ الَّذِی اسْتَوْقَدَ نَاراً فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَکَهُمْ فِی ظُلُمَاتٍ لاَ یُبْصِرُونَ‌ (17)

آنان [ منافقان‌] همانند کسی هستند که آتشی افروخته (تا در بیابان تاریک، راه خود را پیدا کند)، ولی هنگامی که آتش اطراف او را روشن ساخت، خداوند (طوفانی می‌فرستد و) آن را خاموش می‌کند؛ و در تاریکیهای وحشتناکی که چشم کار نمی‌کند، آنها را رها می‌سازد.

صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لاَ یَرْجِعُونَ‌ (18)

آنها کران، گنگها و کورانند؛ لذا (از راه خطا) بازنمی‌گردند!

أَوْ کَصَیِّبٍ مِنَ السَّمَاءِ فِیهِ ظُلُمَاتٌ وَ رَعْدٌ وَ بَرْقٌ یَجْعَلُونَ أَصَابِعَهُمْ فِی آذَانِهِمْ مِنَ الصَّوَاعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ وَ اللَّهُ مُحِیطٌ بِالْکَافِرِینَ‌ (19)

یا همچون بارانی از آسمان، که در شب تاریک همراه با رعد و برق و صاعقه (بر سر رهگذران) ببارد. آنها از ترس مرگ، انگشتانشان را در گوشهای خود می‌گذارند؛ تا صدای صاعقه را نشنوند. و خداوند به کافران احاطه دارد (و در قبضه قدرت او هستند).

یَکَادُ الْبَرْقُ یَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ کُلَّمَا أَضَاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِیهِ وَ إِذَا أَظْلَمَ عَلَیْهِمْ قَامُوا وَ لَوْ شَاءَ اللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَ أَبْصَارِهِمْ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ (20)

(روشنائی خیره کننده) برق، نزدیک است چشمانشان را برباید. هر زمان که (برق جستن می‌کند، و صفحه بیابان را) برای آنها روشن می‌سازد، (چند گامی) در پرتو آن راه می‌روند؛ و چون خاموش می‌شود، توقف می‌کنند. و اگر خدا بخواهد، گوش و چشم آنها را از بین می‌برد؛ چرا که خداوند بر هر چیز تواناست.

 

مشاهده خواهد شد که سوره حدید با کلامی درباره خداوند شروع شده و سپس موارد زیر روی آن بنا می شود: امر به ایمان و انفاق، انکار کسی که ایمان نمی آورد و انفاق نمی کند، ترغیب به انفاق، سپس از موضوعی به موضوع دیگر رفته تا به موضوع ارسال رسل و حکمت ارسال رسل می رسد و موقف مردم را در برابر این حکمت بیان کرده و بعضی از اعتقادات غالیه را بیان می کنند و سوره با امر به تقوا و ایمان به رسول صلی الله علیه و آله به پایان می رسد.

در این سوره بحث ایمان به خدا و رسولش و کتاب های آسمانی و روز قیامت به میان می آید همانگونه که بحث از نفاق و اسباب و آثارش و عقوبت اهل آن بحث می شود.

همانگونه که در مقدمه سوره بقره بحث از متقین و کافرین و منافقین بیان می شود، این سوره تصورمان را از قضیه ایمان و نفاق و کفر تعمیق می بخشد.

مقدمه: 1-6: بحث از خداوند عزوجل

بحث ایمان به غیب، مدار کلی اسلام است و ایمان به خدا، محور ایمان به غیب است که شاخه ای از آن ایمان به رسل است و از ایمان به خدا و ایمان به رسل، ایمان به ملائکه به عنوان واسطه بین خداوند و رسولان و ایمان به کتب الهی حاصل می شود. شاخه ای از ایمان به خدا ایمان به روز قیامت و قدر است.

پس از این مقدمه بلافاصله بحث ایمان به امر به ایمان به خدا و رسولش و انفاق می آید. و همانطور که بیان شد این مقدمه بحث اساسی ایمان به خدا و رسول و انفاق را بیان کرد. به این ترتیب فهمیده می شود که انفاق مسلم، اثری از ایمانش به مالکیت خداوند به همه چیز است.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ‌ (0)

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ‌ (1)

آنچه در آسمانها و زمین است برای خدا تسبیح می‌گویند؛ و او عزیز و حکیم است.

لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ یُحْیِی وَ یُمِیتُ وَ هُوَ عَلَى کُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ (2)

مالکیّت (و حاکمیّت) آسمانها و زمین از آن اوست؛ زنده می‌کند و می‌میراند؛ و او بر هر چیز توانا است!

هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْبَاطِنُ وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْ‌ءٍ عَلِیمٌ‌ (3)

اوّل و آخر و پیدا و پنهان اوست؛ و او به هر چیز داناست.

هُوَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ یَعْلَمُ مَا یَلِجُ فِی الْأَرْضِ وَ مَا یَخْرُجُ مِنْهَا وَ مَا یَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَ مَا یَعْرُجُ فِیهَا وَ هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنْتُمْ وَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ (4)

او کسی است که آسمانها و زمین را در شش روز [ شش دوران‌] آفرید؛ سپس بر تخت قدرت قرار گرفت (و به تدبیر جهان پرداخت)؛ آنچه را در زمین فرو می‌رود می‌داند، و آنچه را از آن خارج می‌شود و آنچه از آسمان نازل می‌گردد و آنچه به آسمان بالا می‌رود؛ و هر جا باشید او با شما است، و خداوند نسبت به آنچه انجام می‌دهید بیناست!

لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ (5)

مالکیّت آسمانها و زمین از آن اوست؛ و همه کارها به سوی او بازمی‌گردد.

یُولِجُ اللَّیْلَ فِی النَّهَارِ وَ یُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ وَ هُوَ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ (6)

شب را در روز می‌کند و روز را در شب؛ و او به آنچه در دل سینه‌ها وجود دارد داناست.

 

مقطع: 7-27: امر به ایمان، رسول و انفاق

این مقطع با آیه ای شروع می شود که به ایمان به خدا و رسولش و به انفاق امر می کند و نعمت هایی که خدا برای مومنینی که انفاق می کنند آماده کرده را بیان می کند و سپس به مناقشه و دعوت می پردازد.

فقره اول: 7-15: امر به ایمان و انفاق

مقدمه: 7: امر به ایمان به خدا و رسول ص و سپس امر به انفاق

آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ أَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَکُمْ مُسْتَخْلَفِینَ فِیهِ فَالَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ أَنْفَقُوا لَهُمْ أَجْرٌ کَبِیرٌ (7)

به خدا و رسولش ایمان بیاورید و از آنچه شما را جانشین و نماینده (خوددر آن قرار داده انفاق کنید؛ (زیراکسانی که از شما ایمان بیاورند و انفاق کنند، اجر بزرگی دارند!

 

مجموعه اول: 8-9: ترغیب به ایمان به خدا

وَ مَا لَکُمْ لاَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الرَّسُولُ یَدْعُوکُمْ لِتُؤْمِنُوا بِرَبِّکُمْ وَ قَدْ أَخَذَ مِیثَاقَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ‌ (8)

چرا به خدا ایمان نیاورید در حالی که رسول (اوشما را میخواند که به پروردگارتان ایمان بیاورید، و از شما پیمان گرفته است (پیمانی از طریق فطرت و خِرد)، اگر آماده ایمانآوردنید.

هُوَ الَّذِی یُنَزِّلُ عَلَى عَبْدِهِ آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَ إِنَّ اللَّهَ بِکُمْ لَرَءُوفٌ رَحِیمٌ‌ (9)

او کسی است که آیات روشنی بر بندهاش محمدنازل میکند تا شما را از تاریکیها به سوی نور برد؛ و خداوند نسبت به شما مهربان و رحیم است.

 

مجموعه دوم: 10-15: ترغیب به انفاق

این مجموعه به انفاق در راه خدا دعوت می کند و این کار از طریق تذکر به اینکه میرث آسمانها و زمین از آن خداست و تذکر به حال اهل ایمان و کفر و نفاق در آخرت انجام می شود.

از سیاق فهمیده می شود که انفاق کنندگان د رراه خدا مومنین حقیقی هستند و نفاق و کفر، با بخل همراه هستند و از اینجا سر  در کنار هم قرار گرفتن ایمان به خدا و رسول و انفاق در راه خدا فهمیده می شود.

وَ مَا لَکُمْ أَلاَّ تُنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لِلَّهِ مِیرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ لاَ یَسْتَوِی مِنْکُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَ قَاتَلَ أُولٰئِکَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذِینَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَ قَاتَلُوا وَ کُلاًّ وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ (10)

چرا در راه خدا انفاق نکنید در حالی که میراث آسمانها و زمین همه از آن خداست (و کسی چیزی را با خود نمی‌برد)! کسانی که قبل از پیروزی انفاق کردند و جنگیدند (با کسانی که پس از پیروزی انفاق کردند) یکسان نیستند؛ آنها بلندمقامتر از کسانی هستند که بعد از فتح انفاق نمودند و جهاد کردند؛ و خداوند به هر دو وعده نیک داده؛ و خدا به آنچه انجام می‌دهید آگاه است.

مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیُضَاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ کَرِیمٌ‌ (11)

کیست که به خدا وام نیکو دهد (و از اموالی که به او ارزانی داشته انفاق کند) تا خداوند آن را برای او چندین برابر کند؟ و برای او پاداش پرارزشی است!

یَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ یَسْعَى نُورُهُمْ بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ بِأَیْمَانِهِمْ بُشْرَاکُمُ الْیَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا ذٰلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ‌ (12)

(این پاداش بزرگ) در روزی است که مردان و زنان باایمان را می‌نگری که نورشان پیش‌رو و در سمت راستشان بسرعت حرکت می‌کند (و به آنها می‌گویند:) بشارت باد بر شما امروز به باغهایی از بهشت که نهرها زیر (درختان) آن جاری است؛ جاودانه در آن خواهید ماند! و این همان رستگاری بزرگ است!

یَوْمَ یَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَ الْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِینَ آمَنُوا انْظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِکُمْ قِیلَ ارْجِعُوا وَرَاءَکُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً فَضُرِبَ بَیْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بَابٌ بَاطِنُهُ فِیهِ الرَّحْمَةُ وَ ظَاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذَابُ‌ (13)

روزی که مردان و زنان منافق به مؤمنان می‌گویند: «نظری به ما بیفکنید تا از نور شما پرتوی برگیریم!» به آنها گفته می‌شود: «به پشت سر خود بازگردید و کسب نور کنید!» در این هنگام دیواری میان آنها زده می‌شود که دری دارد، درونش رحمت است و برونش عذاب!

یُنَادُونَهُمْ أَ لَمْ نَکُنْ مَعَکُمْ قَالُوا بَلَى وَ لٰکِنَّکُمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَکُمْ وَ تَرَبَّصْتُمْ وَ ارْتَبْتُمْ وَ غَرَّتْکُمُ الْأَمَانِیُّ حَتَّى جَاءَ أَمْرُ اللَّهِ وَ غَرَّکُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ (14)

آنها را صدا می‌زنند: «مگر ما با شما نبودیم؟!» می‌گویند: «آری، ولی شما خود را به هلاکت افکندید و انتظار (مرگ پیامبر را) کشیدید، و (در همه چیز) شکّ و تردید داشتید، و آرزوهای دور و دراز شما را فریب داد تا فرمان خدا فرا رسید، و شیطان فریبکار شما را در برابر(فرمان) خداوند فریب داد!

فَالْیَوْمَ لاَ یُؤْخَذُ مِنْکُمْ فِدْیَةٌ وَ لاَ مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا مَأْوَاکُمُ النَّارُ هِیَ مَوْلاَکُمْ وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ (15)

پس امروز نه از شما فدیه‌ای پذیرفته می‌شود، و نه از کافران؛ و جایگاهتان آتش است و همان سرپرستتان می‌باشد؛ و چه بد جایگاهی است!

 

فقره دوم: 16-27: تفصیل بحث تبعیت از کتاب (قرآن)

این فقره با تشویق به خشوع داشتن در مقابل قرآن شروع می شود و نسبت به قساوت قلب و فسوق هشدار می دهد. سپس از اموری بحث می کند که همگی در تحقق خشوع و خضوع و خلاصی از قساوت قلب و فسوق اساسی و مهم هستند. اموری از قبیل: شناخت خدا، ایمان به خدا و به رسولش، انفاق، شناخت حقیقت دنیا، شناخت حقیقت آخرت، ایمان به قضا و قدر الهی. زمانی که این مطالب بیان شد، آیه ای می آید که از مهمترین حکمت در ارسال رسل و انزال کتب آسمانی بحث می کند. سپس دو آیه می آید و از موقف دو امت در مقابل وحی نازل شده بر آنها بحث می کند. بر اساس این دو آیه خداوند هشدار می دهد که همانند آن امت ها دچار قساوت قلب نشویم.

مجموعه سوم ارتباطی با ابتدای فقره دوم دارد.

این فقره با عتاب به کسی که قلبش با شنیدن قرآن خاشع نمی شود شروع می شود و در ادامه بحث به رسولان و کتب الهی و قدر می پردازد در این سیاق بحثی هم از انفاق به میان می آید.

آیه 16: تهییج بر خشوع در مقابل قرآن

می توان این آیه را به عنوان مقدمه فقره دوم معرفی کرد. این آیه مومنین را تشویق به خشوع در مقابل قرآن، توجه به آن، و عمل به قرآن می کند. و از قساوت قلب و فسوق از امر خدا نهی می کند و در ادامه مجموعه هایی بیان می شود که به اوامری امر می کند که به واسطه عمل به آنها، این خشوع ایجاد می شود و قساوت قلب از بین می رود.

این مجموعه هشدار می دهد که این امت همانند امت های گذشته نباشد. به عبارتی بعد از تفصیل قضیه ایمان و انفاق، موضوع تبعیت از کتاب (قرآن) تفصیل داده می شود چرا که تبعیت، نتیجه ایمان و بقیه ارکان تقوا است

أَ لَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ وَ مَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَ لاَ یَکُونُوا کَالَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِنْ قَبْلُ فَطَالَ عَلَیْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ کَثِیرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ‌ (16)

آیا وقت آن نرسیده است که دلهای مؤمنان در برابر ذکر خدا و آنچه از حقّ نازل کرده است خاشع گردد؟! و مانند کسانی نباشند که در گذشته به آنها کتاب آسمانی داده شد، سپس زمانی طولانی بر آنها گذشت و قلبهایشان قساوت پیدا کرد؛ و بسیاری از آنها گنهکارند!

 

مجموعه اول: 17-21: یاد آخرت اولین درمان قساوت قلوب

این مجموعه با آیه «اعلمو ان الله یحیی الارض بعد موتها...» شروع می شود و توجه به آیه قبلی و آیات بعد از این آیه، می رساند که منظور این آیه حیات قلوب است. بر این اساس بقیه این مجموعه، متناسب با آنچه که بیان شد، درباره آخرت است و این یکی از درمانهای قساوت قلوب است.

همانطور که مشاهده می شود، موضوع ایمان به خدا و رسولش در این مجموعه دو بار تکرار شده و این تکرار در سیاق امر به خشوع است. موضوع انفاق و تشویق به انفاق کردن هم در این مجموعه آمده.

همانطور که مشاهده می شود این فقره با امر به خشوع درباره قرآن شروع شده که ایمان به آن (قرآن) از ارکان ایمان شمرده می شود سپس در این مجموعه درباره آخرت بحث می شود که ایمان به آن (آخرت) از ارکان ایمان است. اینگونه بحث به مجموعه دوم می رسد که با صحبتی درباره قَدَر آغاز می شود. ایمان به آن (قدر) هم یکی از ارکان ایمان است.

اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یُحْیِی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا قَدْ بَیَّنَّا لَکُمُ الْآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ‌ (17)

بدانید خداوند زمین را بعد از مرگ آن زنده می‌کند! ما آیات (خود) را برای شما بیان کردیم، شاید اندیشه کنید!

إِنَّ الْمُصَّدِّقِینَ وَ الْمُصَّدِّقَاتِ وَ أَقْرَضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً یُضَاعَفُ لَهُمْ وَ لَهُمْ أَجْرٌ کَرِیمٌ‌ (18)

مردان و زنان انفاق‌کننده، و آنها که (از این راه) به خدا «قرض الحسنه» دهند، (این قرض الحسنه) برای آنان مضاعف می‌شود و پاداش پرارزشی دارند!

وَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولٰئِکَ هُمُ الصِّدِّیقُونَ وَ الشُّهَدَاءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ وَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا أُولٰئِکَ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ‌ (19)

کسانی که به خدا و رسولانش ایمان آوردند، آنها صدّیقین و شهدا نزد پروردگارشانند؛ برای آنان است پاداش (اعمال) شان و نور (ایمان) شان؛ و کسانی که کافر شدند و آیات ما را تکذیب کردند، آنها دوزخیانند.

اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِینَةٌ وَ تَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَ تَکَاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَ الْأَوْلاَدِ کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ یَهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرّاً ثُمَّ یَکُونُ حُطَاماً وَ فِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوَانٌ وَ مَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلاَّ مَتَاعُ الْغُرُورِ (20)

بدانید زندگی دنیا تنها بازی و سرگرمی و تجمّل پرستی و فخرفروشی در میان شما و افزون طلبی در اموال و فرزندان است، همانند بارانی که محصولش کشاورزان را در شگفتی فرو می‌برد، سپس خشک می‌شود بگونه‌ای که آن را زردرنگ می‌بینی؛ سپس تبدیل به کاه می‌شود! و در آخرت، عذاب شدید است یا مغفرت و رضای الهی؛ و (به هر حال) زندگی دنیا چیزی جز متاع فریب نیست!

سَابِقُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا کَعَرْضِ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ ذٰلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشَاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ‌ (21)

به پیش تازید برای رسیدن به مغفرت پروردگارتان و بهشتی که پهنه آن مانند پهنه آسمان و زمین است و برای کسانی که به خدا و رسولانش ایمان آورده‌اند؛ آماده شده است، این فضل خداوند است که به هر کس بخواهد می‌دهد؛ و خداوند صاحب فضل عظیم است!

 

مجموعه دوم: 22-24: بحثی درباره قَدَر

ارتباط محتوای این مجموعه با سیاق سوره به این شکل است:

        ایمان به قضا و قدر، علاج تفاخر است برای کسانی که درگیر بخل و ترک انفاق در راه خدا هستند. به این ترتیب در سوره ای که به انفاق کردن تشویق می کند، مناسب است که بحثی درباره قضا و قدر داشته باشد.

        بعد از اینکه خداوند در مجموعه قبلی حقیقت دنیا و آخرت را عرضه کرده و ما را به مسابقه در آخرت امر کرد، از بیان موضوع قضا و قدر متوجه می شویم که باید چه موضعی در دنیا داشته باشیم و چگونه زندگی کنیم.

        موضوع قضا و قدر به موضوع ایمان به غیب که در مقدمه سوره بیان شد، ارتباط دارد.

مَا أَصَابَ مِنْ مُصِیبَةٍ فِی الْأَرْضِ وَ لاَ فِی أَنْفُسِکُمْ إِلاَّ فِی کِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا إِنَّ ذٰلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرٌ (22)

هیچ مصیبتی (ناخواسته) در زمین و نه در وجود شما روی نمی‌دهد مگر اینکه همه آنها قبل از آنکه زمین را بیافرینیم در لوح محفوظ ثبت است؛ و این امر برای خدا آسان است!

لِکَیْلاَ تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَ لاَ تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ وَ اللَّهُ لاَ یُحِبُّ کُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ (23)

این بخاطر آن است که برای آنچه از دست داده‌اید تأسف نخورید، و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشید؛ و خداوند هیچ متکبّر فخرفروشی را دوست ندارد!

الَّذِینَ یَبْخَلُونَ وَ یَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَ مَنْ یَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ (24)

همانها که بخل می‌ورزند و مردم را به بخل دعوت می‌کنند؛ و هر کس (از این فرمان) روی‌گردان شود، (به خود زیان می‌رساند نه به خدا)، چرا که خداوند بی‌نیاز و شایسته ستایش است!

 

مجموعه سوم: 25-27: نصرت خدا و رسولش برای جلوگیری از انحراف در دین

آیه انتهایی این مجموعه با آیه ابتدایی این فقره ارتباط دارد. این آیه مشخص می کند که حکمت انزال کتب، اقامه عدل بین مردم است پس بنابراین بر امت است که در مقابل کتاب الهی خاشع باشد تا قلبش قسی نشود و در ذکر حدید در آیه، بیانی است از اینکه واجب است زمانی که انحرافی از امر خدا واقع شد، خدا و رسولش باید با قتال نصرت شوند.

در بیان نصرت خدا و رسولش با سلاح در سیاق سوره ای که درباره ایمان و انفاق بحث می کند به این دلیل است که مسلمین باید برای تامین معاش جنگ، انفاق کنند.

لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَ أَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَ الْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَ مَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَ لِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ (25)

ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند؛ و آهن را نازل کردیم که در آن نیروی شدید و منافعی برای مردم است، تا خداوند بداند چه کسی او و رسولانش را یاری می‌کند بی‌آنکه او را ببینند؛ خداوند قوّی و شکست‌ناپذیر است!

 

آیات 26-27: در این دو آیه خداوند دو نمونه از ایجاد انحراف در دین را ذکر می کند: اول: بعد از نوح و ابراهیم علیهما السلام و دوم: در تبعیت از حضرت عیسی ع. همه اینها برای این است که این امت از چنین انحرافاتی دور باشد.

وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحاً وَ إِبْرَاهِیمَ وَ جَعَلْنَا فِی ذُرِّیَّتِهِمَا النُّبُوَّةَ وَ الْکِتَابَ فَمِنْهُمْ مُهْتَدٍ وَ کَثِیرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ‌ (26)

ما نوح و ابراهیم را فرستادیم، و در دودمان آن دو نبوّت و کتاب قرار دادیم؛ بعضی از آنها هدایت یافته‌اند و بسیاری از آنها گنهکارند.

ثُمَّ قَفَّیْنَا عَلَى آثَارِهِمْ بِرُسُلِنَا وَ قَفَّیْنَا بِعِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ وَ آتَیْنَاهُ الْإِنْجِیلَ وَ جَعَلْنَا فِی قُلُوبِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَ رَحْمَةً وَ رَهْبَانِیَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا کَتَبْنَاهَا عَلَیْهِمْ إِلاَّ ابْتِغَاءَ رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَایَتِهَا فَآتَیْنَا الَّذِینَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَ کَثِیرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ‌ (27)

سپس در پی آنان رسولان دیگر خود را فرستادیم، و بعد از آنان عیسی بن مریم را مبعوث کردیم و به او انجیل عطا کردیم، و در دل کسانی که از او پیروی کردند رأفت و رحمت قرار دادیم؛ و رهبانیّتی را که ابداع کرده بودند، ما بر آنان مقرّر نداشته بودیم؛ گرچه هدفشان جلب خشنودی خدا بود، ولی حقّ آن را رعایت نکردند؛ از این‌رو ما به کسانی از آنها که ایمان آوردند پاداششان را دادیم؛ و بسیاری از آنها فاسقند!

 

خاتمه 28-29: امر به تقوا و ایمان به رسول و وعده هایی که به متقین داده شده

این دو آیه، پس از اینکه خداوند موقف امت های پیشین را (در مقابل انحراف در دین خدا) ذکر کرده بود بیان می شوند و غرض آنها تهییج مسلمین بر تقوی و ایمان و فاصله انداختن بین مسلمین و بین فسوق است. در این مجموعه مطالب ابتدایی سوره (ازآیه 7) تاکید می شوند.

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ یُؤْتِکُمْ کِفْلَیْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ‌ (28)

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! تقوای الهی پیشه کنید و به رسولش ایمان بیاورید تا دو سهم از رحمتش به شما ببخشد و برای شما نوری قرار دهد که با آن (در میان مردم و در مسیر زندگی خود) راه بروید و گناهان شما را ببخشد؛ و خداوند غفور و رحیم است.

لِئَلاَّ یَعْلَمَ أَهْلُ الْکِتَابِ أَلاَّ یَقْدِرُونَ عَلَى شَیْ‌ءٍ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ أَنَّ الْفَضْلَ بِیَدِ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشَاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ‌ (29)

تا اهل کتاب بدانند که قادر بر چیزی از فضل خدا نیستند، و تمام فضل (و رحمت) به دست اوست، به هر کس بخواهد آن را می‌بخشد؛ و خداوند دارای فضل عظیم است!

 

بیان پایانی درباره سوره حدید

این سوره 20 آیه اول سوره بقره (مقدمه سوره بقره) را تفصیل می دهد. در این آیات موانع انفاق، اسباب کفر و فسوق، بعضی از نشانه های ایمان به غیب، و آثار ایمان به غیب، ذکر جایگاه انفاق در راه خدا، و موانع ایمان به غیب، ذکر شد و مشخص کرد که چگونه باید با کتاب خدا تعامل کنیم و بیان کرد که اساسی ترین اصل، ایمان به خدا و رسول است.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

امین اسلامی دانش آموخته کارشناسی ارشد معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق (ع).
از سال 89 در زمینه آموزش مجازی و تولید دوره های آموزشی تحت وب فعالیت هایی انجام داده ام. درحال حاضر این سایت محملی برای انتشار محصولات تولید شده با موضوعات مختلف از جمله «حوزه انقلابی» است.

قدرت گرفته از بلاگ بیان » طراحی قالب بلاگ بیان