اندیشه امین

مباحثی پیرامون حوزه انقلابی

سوره فرقان

سوره فرقان: چگونگی مواجهه کافران با قرآن و رسول الله ص و انذار ایشان

محور سوره: آیه 213 سوره بقره

کَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ وَ مَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلاَّ الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَ اللَّهُ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ‌ (213)

مردم (در آغاز) یک دسته بودند؛ (و تضادی در میان آنها وجود نداشت. بتدریج جوامع و طبقات پدید آمد و اختلافات و تضادهایی در میان آنها پیدا شد، در این حال) خداوند، پیامبران را برانگیخت؛ تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانی، که به سوی حق دعوت می‌کرد، با آنها نازل نمود؛ تا در میان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داوری کند. (افراد باایمان، در آن اختلاف نکردند؛) تنها (گروهی از) کسانی که کتاب را دریافت داشته بودند، و نشانه‌های روشن به آنها رسیده بود، به خاطر انحراف از حق و ستمگری، در آن اختلاف کردند. خداوند، آنهایی را که ایمان آورده بودند، به حقیقت آنچه مورد اختلاف بود، به فرمان خودش، رهبری نمود. (امّا افراد بی‌ایمان، همچنان در گمراهی و اختلاف، باقی ماندند.) و خدا، هر کس را بخواهد، به راه راست هدایت می‌کند.

 

بخش دیگر این آیه محور سوره مریم بوده است و در این سوره فقط همین بخش از این آیه تفصیل داده شده است.

به طور کلی محتوای این سوره حول این موضوع است که پیامبر ص بشیر و نذیر است و خداوند قرآن را بر او نازل کرده و موقف و موضع کافرین در مقابل ایشان را بیان کرده و این موقف آنها را رد کرده. در این سوره امهات قضایایی که در آنها تبشیر و انذار وجود دارد بیان شده و موقف و موضع مردم در مقابل آن (تبشیر و انذار) نیز بیان شده.

از نظر سیاقی، این سوره ادامه سوره نور است به این صورت که آیه محوری سوره نور «... ادخلوا فی السلم کافه و...» بود و این سوره دلیلی است بر دخول فی السلم کافه

مقدمه: 1-3: بعثت رسول ص و نازل شدن قرآن بر ایشان برای انذار کل عالم

در این مقدمه از بعثت رسول الله ص و نازل شدن قرآن بر ایشان برای انذار همه عالم بحث می شود. اینکه همه مردم، زمانی که رسول الله ص مبعوث شدند غیر خدا را عبادت می کردند، ارتباط این مقدمه با محور سوره است.

اینکه در محور سوره بیان شده «کان الناس امه واحده» به این معنی است که همه مردم قبل از بعثت رسول الله ص کافر بودند و این معنی از آیه «اتخذوا من دونه آله...» فهمیده می شود.

زمانی که رسول الله ص مبعوث شدند در تمام عالم کسی نبود که بر دین حق باشد، همانطور که در قصه سلمان فارسی معروف است.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ‌ (0)

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

تَبَارَکَ الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعَالَمِینَ نَذِیراً (1)

زوال ناپذیر و پر برکت است کسی که قرآن را بر بنده‌اش نازل کرد تا بیم‌دهنده جهانیان باشد.

الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ وَ خَلَقَ کُلَّ شَیْ‌ءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِیراً (2)

خداوندی که حکومت آسمانها و زمین از آن اوست، و فرزندی برای خود انتخاب نکرد، و همتایی در حکومت و مالکیّت ندارد، و همه چیز را آفرید، و به دقّت اندازه‌گیری نمود!

وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لاَ یَخْلُقُونَ شَیْئاً وَ هُمْ یُخْلَقُونَ وَ لاَ یَمْلِکُونَ لِأَنْفُسِهِمْ ضَرّاً وَ لاَ نَفْعاً وَ لاَ یَمْلِکُونَ مَوْتاً وَ لاَ حَیَاةً وَ لاَ نُشُوراً (3)

آنان غیر از خداوند معبودانی برای خود برگزیدند؛ معبودانی که چیزی را نمی‌آفرینند، بلکه خودشان مخلوقند، و مالک زیان و سود خویش نیستند، و نه مالک مرگ و حیات و رستاخیز خویشند.

 

مقطع اول: 4-31: بیانی از مواقف کافرین
مجموعه اول: 4-20: بیان موضع کافرین در مقابل قرآن

آیات 4-6: ذکر موقف کافرین در مقابل قرآن و رد آن

در مقدمه سوره مشاهده شد که خداوند بیان کردکه چگونه این قرآن را بر پیامبر ص نازل کرده تا نذیری برای عالمیان باشد. این مقطع نیز با ذکر موقف کافرین در مقابل قرآن شروع می شود و در ادامه این موقف و موضع آنها را رد می کند. همانطور که بیان شد موضوع این سوره چگونگی مواجهه کافران با قرآن و رسول الله ص و انذار ایشان است. در این آیات (4-6)، یکی از مواقف ایشان (کافران) بیان شده و رد می شود.

وَ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلاَّ إِفْکٌ افْتَرَاهُ وَ أَعَانَهُ عَلَیْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ فَقَدْ جَاءُوا ظُلْماً وَ زُوراً (4)

و کافران گفتند: «این فقط دروغی است که او ساخته، و گروهی دیگر او را بر این کار یاری داده‌اند.» آنها (با این سخن،) ظلم و دروغ بزرگی را مرتکب شدند.

وَ قَالُوا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ اکْتَتَبَهَا فَهِیَ تُمْلَى عَلَیْهِ بُکْرَةً وَ أَصِیلاً (5)

و گفتند: «این همان افسانه‌های پیشینیان است که وی آن را رونویس کرده، و هر صبح و شام بر او املا می‌شود.»

قُلْ أَنْزَلَهُ الَّذِی یَعْلَمُ السِّرَّ فِی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ کَانَ غَفُوراً رَحِیماً (6)

بگو: «کسی آن را نازل کرده که اسرار آسمانها و زمین را می‌داند؛ او (همیشه) آمرزنده و مهربان بوده است!»

 

آیات 7-8: موقف کافرین در مقابل رسول الله ص

آنها به این دلیل رسالت رسول الله ص را نفی کردند که ایشان ملِک نبوده و ملِکی هم همراه ایشان نبود، ایشان گنجی نداشت، باغ و بستانی نداشت. رد این موضع و موقف کافرین در سه مرحله بیان می شود:

وَ قَالُوا مَا لِهٰذَا الرَّسُولِ یَأْکُلُ الطَّعَامَ وَ یَمْشِی فِی الْأَسْوَاقِ لَوْ لاَ أُنْزِلَ إِلَیْهِ مَلَکٌ فَیَکُونَ مَعَهُ نَذِیراً (7)

و گفتند: «چرا این پیامبر غذا می‌خورد و در بازارها راه می‌رود؟! (نه سنّت فرشتگان را دارد و نه روش شاهان را!) چرا فرشته‌ای بر او نازل نشده که همراه وی مردم را انذار کند (و گواه صدق دعوی او باشد)؟!

أَوْ یُلْقَى إِلَیْهِ کَنْزٌ أَوْ تَکُونُ لَهُ جَنَّةٌ یَأْکُلُ مِنْهَا وَ قَالَ الظَّالِمُونَ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلاَّ رَجُلاً مَسْحُوراً (8)

یا گنجی (از آسمان) برای او فرستاده شود، یا باغی داشته باشد که از (میوه) آن بخورد (و امرار معاش کند)؟!» و ستمگران گفتند: «شما تنها از مردی مجنون پیروی می‌کنید!»

 

آیات 9-10: مرحله اول رد موقف کافرین

این اولین مرحله رد آرای کافران در مورد رسول الله ص است و در آن مشخص می شود که کافران گمراهند و تا زمانی که بر این عقیده باشند، هدایت نخواهند شد. خداوند قادر است بیشتر از آنکه آنها فکرش را می کنند به رسولش ببخشد ولی این کار را نمی کند چرا که حکمتش اقتضای این کار را ندارد.

انْظُرْ کَیْفَ ضَرَبُوا لَکَ الْأَمْثَالَ فَضَلُّوا فَلاَ یَسْتَطِیعُونَ سَبِیلاً (9)

ببین چگونه برای تو مثلها زدند و گمراه شدند، آن گونه که قدرت پیدا کردن راه را ندارند!

تَبَارَکَ الَّذِی إِنْ شَاءَ جَعَلَ لَکَ خَیْراً مِنْ ذٰلِکَ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَ یَجْعَلْ لَکَ قُصُوراً (10)

زوال ناپذیر و بزرگ است خدایی که اگر بخواهد برای تو بهتر از این قرار می‌دهد: باغهایی که نهرها از زیر درختانش جاری است، و (اگر بخواهد) برای تو کاخهایی مجلّل قرارمی‌دهد.

 

آیات 11-20: مرحله دوم رد موقف کافرین

خداوند رسولی را فرستاد و قرآن را بر او نازل کرد و به او امر کرد تا در زمانی که اثری از توحید نبود، مردم را انذار کند. پس کافران در مقابل قرآن موضعی گرفتند و در مقابل رسول نیز موضعی دیگر. خداوند در مرحله قبل یکی از مواضع آنها را رد کرد و در این مرحله نیز یکی دیگر از مواضع آنها را.

بَلْ کَذَّبُوا بِالسَّاعَةِ وَ أَعْتَدْنَا لِمَنْ کَذَّبَ بِالسَّاعَةِ سَعِیراً (11)

(اینها همه بهانه است) بلکه آنان قیامت را تکذیب کرده‌اند؛ و ما برای کسی که قیامت را تکذیب کند، آتشی شعله‌ور و سوزان فراهم کرده‌ایم!

إِذَا رَأَتْهُمْ مِنْ مَکَانٍ بَعِیدٍ سَمِعُوا لَهَا تَغَیُّظاً وَ زَفِیراً (12)

هنگامی که این آتش آنان را از مکانی دور ببیند، صدای وحشتناک و خشم آلودش را که با نفس‌زدن شدید همراه است می‌شنوند.

وَ إِذَا أُلْقُوا مِنْهَا مَکَاناً ضَیِّقاً مُقَرَّنِینَ دَعَوْا هُنَالِکَ ثُبُوراً (13)

و هنگامی که در جای تنگ و محدودی از آن افکنده شوند در حالی که در غل و زنجیرند، فریاد واویلای آنان بلند می‌شود!

لاَ تَدْعُوا الْیَوْمَ ثُبُوراً وَاحِداً وَ ادْعُوا ثُبُوراً کَثِیراً (14)

(به آنان گفته می‌شود:) امروز یک بار واویلا نگویید، بلکه بسیار واویلا بگویید!

قُلْ أَ ذٰلِکَ خَیْرٌ أَمْ جَنَّةُ الْخُلْدِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ کَانَتْ لَهُمْ جَزَاءً وَ مَصِیراً (15)

(ای پیامبر!) بگو: «آیا این بهتر است یا بهشت جاویدانی که به پرهیزگاران وعده داده شده؟! بهشتی که پاداش اعمال آنها، و قرارگاهشان است.»

لَهُمْ فِیهَا مَا یَشَاءُونَ خَالِدِینَ کَانَ عَلَى رَبِّکَ وَعْداً مَسْئُولاً (16)

هر چه بخواهند در آنجا برایشان فراهم است؛ جاودانه در آن خواهند ماند؛ این وعده‌ای است مسلّم که پروردگارت بر عهده گرفته است!

وَ یَوْمَ یَحْشُرُهُمْ وَ مَا یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَقُولُ أَ أَنْتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبَادِی هٰؤُلاَءِ أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِیلَ‌ (17)

(به خاطر بیاور) روزی را که همه آنان و معبودهایی را که غیر از خدا می‌پرستند جمع می‌کند، آنگاه به آنها می‌گوید: «آیا شما این بندگان مرا گمراه کردید یا خود آنان راه را گم کردند؟!»

قَالُوا سُبْحَانَکَ مَا کَانَ یَنْبَغِی لَنَا أَنْ نَتَّخِذَ مِنْ دُونِکَ مِنْ أَوْلِیَاءَ وَ لٰکِنْ مَتَّعْتَهُمْ وَ آبَاءَهُمْ حَتَّى نَسُوا الذِّکْرَ وَ کَانُوا قَوْماً بُوراً (18)

(در پاسخ) می‌گویند: «منزّهی تو! برای ما شایسته نبود که غیر از تو اولیایی برگزینیم، ولی آنان و پدرانشان را از نعمتها برخوردار نمودی تا اینکه (به جای شکر نعمت) یاد تو را فراموش کردند و تباه و هلاک شدند.»

فَقَدْ کَذَّبُوکُمْ بِمَا تَقُولُونَ فَمَا تَسْتَطِیعُونَ صَرْفاً وَ لاَ نَصْراً وَ مَنْ یَظْلِمْ مِنْکُمْ نُذِقْهُ عَذَاباً کَبِیراً (19)

(خداوند به آنان می‌گوید: ببینید) این معبودان، شما را در آنچه می‌گویید تکذیب کردند! اکنون نمی‌توانید عذاب الهی را برطرف بسازید، یا از کسی یاری بطلبید! و هر کس از شما ستم کند، عذاب شدیدی به او می‌چشانیم!

وَ مَا أَرْسَلْنَا قَبْلَکَ مِنَ الْمُرْسَلِینَ إِلاَّ إِنَّهُمْ لَیَأْکُلُونَ الطَّعَامَ وَ یَمْشُونَ فِی الْأَسْوَاقِ وَ جَعَلْنَا بَعْضَکُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَ تَصْبِرُونَ وَ کَانَ رَبُّکَ بَصِیراً (20)

ما هیچ یک از رسولان را پیش از تو نفرستادیم مگر اینکه غذا می‌خوردند و در بازارها راه می‌رفتند؛ و بعضی از شما را وسیله امتحان بعضی دیگر قراردادیم، آیا صبر و شکیبایی می‌کنید (و از عهده امتحان برمی‌آیید)؟! و پروردگار تو همواره بصیر و بینا بوده است.

 

مجموعه دوم: 21-31: بیان مواقف کافران و پاسخ به آن با نمایش مشاهد قیامت

آیات 21-24: بیان یکی از مواقف کافران و پاسخ به آن

کافران گفتند چرا ملائکه بر ما نازل نمی شوند یا چرا ما خدا را به چشم نمی بینیم؟ در این آیات به این پیشنهاد آنها پاسخ داده شده.

وَ قَالَ الَّذِینَ لاَ یَرْجُونَ لِقَاءَنَا لَوْ لاَ أُنْزِلَ عَلَیْنَا الْمَلاَئِکَةُ أَوْ نَرَى رَبَّنَا لَقَدِ اسْتَکْبَرُوا فِی أَنْفُسِهِمْ وَ عَتَوْا عُتُوّاً کَبِیراً (21)

و کسانی که امیدی به دیدار ما ندارند (و رستاخیز را انکار می‌کنند) گفتند: «چرا فرشتگان بر ما نازل نشدند و یا پروردگارمان را با چشم خود نمی‌بینیم؟!» آنها درباره خود تکبّر ورزیدند و طغیان بزرگی کردند!

یَوْمَ یَرَوْنَ الْمَلاَئِکَةَ لاَ بُشْرَى یَوْمَئِذٍ لِلْمُجْرِمِینَ وَ یَقُولُونَ حِجْراً مَحْجُوراً (22)

(آنها به آرزوی خود می‌رسند،) امّا روزی که فرشتگان را می‌بینند، روز بشارت برای مجرمان نخواهد بود (بلکه روز مجازات و کیفر آنان است)! و می‌گویند: «ما را امان دهید، ما را معاف دارید!» (امّا سودی ندارد!)

وَ قَدِمْنَا إِلَى مَا عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْنَاهُ هَبَاءً مَنْثُوراً (23)

و ما به سراغ اعمالی که انجام داده‌اند می‌رویم، و همه را همچون ذرّات غبار پراکنده در هوا قرار می‌دهیم!

أَصْحَابُ الْجَنَّةِ یَوْمَئِذٍ خَیْرٌ مُسْتَقَرّاً وَ أَحْسَنُ مَقِیلاً (24)

بهشتیان در آن روز قرارگاهشان از همه بهتر، و استراحتگاهشان نیکوتر است!

 

آیات 25-26: اولین مشهد از مشاهد روز قیامت

روز قیامت برای کافران روز سختی خواهد بود

وَ یَوْمَ تَشَقَّقُ السَّمَاءُ بِالْغَمَامِ وَ نُزِّلَ الْمَلاَئِکَةُ تَنْزِیلاً (25)

و (بخاطر آور) روزی را که آسمان با ابرها شکافته می‌شود، و فرشتگان نازل می‌گردند.

الْمُلْکُ یَوْمَئِذٍ الْحَقُّ لِلرَّحْمٰنِ وَ کَانَ یَوْماً عَلَى الْکَافِرِینَ عَسِیراً (26)

حکومت در آن روز از آن خداوند رحمان است؛ و آن روز، روز سختی برای کافران خواهد بود!

 

آیات 27-29: دومین مشهد از مشاهد روز قیامت

در آن روز کافران حسرت می خورند.

وَ یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلاً (27)

و (به خاطر آور) روزی را که ستمکار دست خود را (از شدّت حسرت) به دندان می‌گزد و می‌گوید: «ای کاش با رسول (خدا) راهی برگزیده بودم!

یَا وَیْلَتَا لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاَناً خَلِیلاً (28)

ای وای بر من، کاش فلان (شخص گمراه) را دوست خود انتخاب نکرده بودم!

لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِی وَ کَانَ الشَّیْطَانُ لِلْإِنْسَانِ خَذُولاً (29)

او مرا از یادآوری (حق) گمراه ساخت بعد از آنکه (یاد حق) به سراغ من آمده بود!» و شیطان همیشه خوارکنند* انسان بوده است!

 

آیات 30-31: دو شکایت رسول الله از مردم: مهجور گذاشتن قرآن و عداوت با رسول الله ص.

در این مقطع مجموعه ای از مواقف کافرین بیان شد: «و قال الذین کفروا ان هذا الا افک...» «و قالوا اساطیر الاولین...» «و قالوا مال هذا الرسول...» «و قال الذین لا یرجون لقائنا...». ما حصل این مواقف کافران دو چیز است که در دو آیه انتهایی این مقطع بیان شده: اول) مهجور گذاشتن قرآن و دوم) عداوت با رسول الله صلی الله علیه و آله

وَ قَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً (30)

و پیامبر عرضه داشت: «پروردگارا! قوم من قرآن را رها کردند».

وَ کَذٰلِکَ جَعَلْنَا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوّاً مِنَ الْمُجْرِمِینَ وَ کَفَى بِرَبِّکَ هَادِیاً وَ نَصِیراً (31)

(آری،) این گونه برای هر پیامبری دشمنی از مجرمان قرار دادیم؛ امّا (برای تو) همین بس که پروردگارت هادی و یاور (تو) باشد!

 

مقطع دوم: 32-77: پاسخ به مواقف کافرین و بیان ماموریت اصلی رسول الله ص

مقدمه این سوره با کلامی از قرآن و پیامبر به عنوان نذیر و توحید شروع شد و در مقطع اولف بعضی از مواقف کافرین در باره قرآن و پیامبر ص بیان شده و به آنها پاسخ داده شد.

 این مقطع با بیان یک شبهه کافرین در مورد قرآن شروع شده و به آن پاسخ داده می شود سپس در ادامه یکی از مواضع کافران در مقابل رسول الله ص بیان شده و پاسخ داده خواهد شد. سپس وضعت شرک آنها بیان شده و پاسخ داده خواهد شد و در ادامه مقطع به تقریر توحید و بیان ماموریت رسول الله ص خواهد پرداخت. در ادامه هم نفرت مشرکین از عبادت خدا را بیان کرده و در مقابل آن حال بندگان خدا را بیان می کند و مقطع با توجیه کلام کافرین خاتمه می یابد.

مجموعه اول: 32-34: بیان یک شبهه درباره قرآن و پاسخ به آن و انذار اهل آن

این مقطع با بیان این شبهه کافران آغاز می شود که «چرا قرآن یکجا بر رسول نازل نشد؟» و در پاسخ به آن سه حکمت بیان می شود:

        برای آرام کردن دل پیامبر و مومنین در مقابل اتفاقاتی که برایشان می افتد

        برای فهم عمیق تر قرآن،

        برای اینکه به شبهات کافران یکی یکی پاسخ دهد و در مقابل هر یک از شبهاتشان حجتی ارائه کند.

وَ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ لاَ نُزِّلَ عَلَیْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً کَذٰلِکَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَکَ وَ رَتَّلْنَاهُ تَرْتِیلاً (32)

و کافران گفتند: «چرا قرآن یکجا بر او نازل نمی‌شود؟!» این بخاطر آن است که قلب تو را بوسیله آن محکم داریم، و (از این رو) آن را به تدریج بر تو خواندیم.

وَ لاَ یَأْتُونَکَ بِمَثَلٍ إِلاَّ جِئْنَاکَ بِالْحَقِّ وَ أَحْسَنَ تَفْسِیراً (33)

آنان هیچ مثلی برای تو نمی‌آورند مگر اینکه ما حق را برای تو می‌آوریم، و تفسیری بهتر (و پاسخی دندان شکن که در برابر آن ناتوان شوند)!

الَّذِینَ یُحْشَرُونَ عَلَى وُجُوهِهِمْ إِلَى جَهَنَّمَ أُولٰئِکَ شَرٌّ مَکَاناً وَ أَضَلُّ سَبِیلاً (34)

(تو گمراه نیستی،) آنان که بر صورتهایشان بسوی جهنم محشور می‌شوند، بدترین محل را دارند و گمراه‌ترین افرادند!

 

مجموعه دوم: 35-40: بیان مثالها و داستانهایی در راستای سیاق سوره

سیاق این مجموعه مبتنی برانذار است که با سیاق کلی سوره از ابتدا همخوانی دارد. این مجموعه مردم را در مقابل مثالها و داستانهایی قرار می دهد که مردم دوست ندارند سرنوشتشان مثل آنها باشد.

وَ لَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ وَ جَعَلْنَا مَعَهُ أَخَاهُ هَارُونَ وَزِیراً (35)

و ما به موسی کتاب (آسمانی) دادیم؛ و برادرش هارون را یاور او قرار دادیم؛

فَقُلْنَا اذْهَبَا إِلَى الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا فَدَمَّرْنَاهُمْ تَدْمِیراً (36)

و گفتیم: «به سوی این قوم که آیات ما را تکذیب کردند بروید!» (امّا آن مردم به مخالفت برخاستند) و ما به شدّت آنان را درهم کوبیدیم!

وَ قَوْمَ نُوحٍ لَمَّا کَذَّبُوا الرُّسُلَ أَغْرَقْنَاهُمْ وَ جَعَلْنَاهُمْ لِلنَّاسِ آیَةً وَ أَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِینَ عَذَاباً أَلِیماً (37)

و قوم نوح را هنگامی که رسولان (ما) را تکذیب کردند غرق نمودیم، و آنان را درس عبرتی برای مردم قرار دادیم؛ و برای ستمگران عذاب دردناکی فراهم ساخته‌ایم!

وَ عَاداً وَ ثَمُودَ وَ أَصْحَابَ الرَّسِّ وَ قُرُوناً بَیْنَ ذٰلِکَ کَثِیراً (38)

(همچنین) قوم عاد و ثمود و اصحاب الرّس [ گروهی که درختان صنوبر را می‌پرستیدند] و اقوام بسیار دیگری را که در این میان بودند، هلاک کردیم!

وَ کُلاًّ ضَرَبْنَا لَهُ الْأَمْثَالَ وَ کُلاًّ تَبَّرْنَا تَتْبِیراً (39)

و برای هر یک از آنها مثلها زدیم؛ و (چون سودی نداد،) همگی را نابود کردیم!

وَ لَقَدْ أَتَوْا عَلَى الْقَرْیَةِ الَّتِی أُمْطِرَتْ مَطَرَ السَّوْءِ أَ فَلَمْ یَکُونُوا یَرَوْنَهَا بَلْ کَانُوا لاَ یَرْجُونَ نُشُوراً (40)

آنها [ مشرکان مکّه‌] از کنار شهری که باران شرّ [ بارانی از سنگهای آسمانی‌] بر آن باریده بود [ دیار قوم لوط] گذشتند؛ آیا آن را نمی‌دیدند؟! (آری، می‌دیدند) ولی به رستاخیز ایمان نداشتند!

 

مجموعه سوم: 41-42: بحث از موقف کافرین درباره رسول الله ص

در مقطع اول یکی از مواقف کافرین درباره قرآن بیان شده و سپس موقف آنها درباره رسول الله ص بیان شد. در این مقطع نیز ابتدا موقف کافرین در مورد قرآن بیان شد و در این مجموعه موقف آنها درباره رسول الله ص بیان می شود.

وَ إِذَا رَأَوْکَ إِنْ یَتَّخِذُونَکَ إِلاَّ هُزُواً أَ هٰذَا الَّذِی بَعَثَ اللَّهُ رَسُولاً (41)

و هنگامی که تو را می‌بینند، تنها به باد استهزایت می‌گیرند (و می‌گویند:) آیا این همان کسی است که خدا او را بعنوان پیامبر برانگیخته است؟!

إِنْ کَادَ لَیُضِلُّنَا عَنْ آلِهَتِنَا لَوْ لاَ أَنْ صَبَرْنَا عَلَیْهَا وَ سَوْفَ یَعْلَمُونَ حِینَ یَرَوْنَ الْعَذَابَ مَنْ أَضَلُّ سَبِیلاً (42)

اگر ما بر پرستش خدایانمان استقامت نمی‌کردیم، بیم آن می‌رفت که ما را گمراه سازد! امّا هنگامی که عذاب الهی را ببینند، بزودی می‌فهمند چه کسی گمراهتر بوده است!

 

مجموعه چهارم: 43-55: بیانی درباره شرک و توحید

در این مجموعه از سومین موضوعی که در مقدمه سوره بیان شده بود بحث می شود و آن موضوع توحیداست. (آیه سوم مقدمه سوره «اتخذوا من دونه آلهه...» با آیه اول این مجموعه «ارایت من اتخذ الهه هواه ...» شبیه است.)علاوه بر این از آیه 45 تا 55 این مجموعه با آیه دوم سوره هماهنگی معنایی وجود دارد و در این آیات بحث درباره توحید است.

أَ رَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلٰهَهُ هَوَاهُ أَ فَأَنْتَ تَکُونُ عَلَیْهِ وَکِیلاً (43)

آیا دیدی کسی را که هوای نفسش را معبود خود برگزیده است؟! آیا تو می‌توانی او را هدایت کنی (یا به دفاع از او برخیزی)؟!

أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَکْثَرَهُمْ یَسْمَعُونَ أَوْ یَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلاَّ کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلاً (44)

آیا گمان می‌بری بیشتر آنان می‌شنوند یا می‌فهمند؟! آنان فقط همچون چهارپایانند، بلکه گمراهترند!

أَ لَمْ تَرَ إِلَى رَبِّکَ کَیْفَ مَدَّ الظِّلَّ وَ لَوْ شَاءَ لَجَعَلَهُ سَاکِناً ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَیْهِ دَلِیلاً (45)

آیا ندیدی چگونه پروردگارت سایه را گسترده ساخت؟! و اگر می‌خواست آن را ساکن قرار می‌داد؛ سپس خورشید را بر وجود آن دلیل قرار دادیم!

ثُمَّ قَبَضْنَاهُ إِلَیْنَا قَبْضاً یَسِیراً (46)

سپس آن را آهسته جمع می‌کنیم (و نظام سایه و آفتاب را حاکم می‌سازیم)!

وَ هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِبَاساً وَ النَّوْمَ سُبَاتاً وَ جَعَلَ النَّهَارَ نُشُوراً (47)

او کسی است که شب را برای شما لباس قرار داد، و خواب را مایه استراحت، و روز را وسیله حرکت و حیات!

وَ هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ الرِّیَاحَ بُشْراً بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ وَ أَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً طَهُوراً (48)

او کسی است که بادها را بشارتگرانی پیش از رحمتش فرستاد، و از آسمان آبی پاک‌کننده نازل کردیم...

لِنُحْیِیَ بِهِ بَلْدَةً مَیْتاً وَ نُسْقِیَهُ مِمَّا خَلَقْنَا أَنْعَاماً وَ أَنَاسِیَّ کَثِیراً (49)

تا بوسیله آن، سرزمین مرده‌ای را زنده کنیم؛ و آن را به مخلوقاتی که آفریده‌ایم -چهارپایان و انسانهای بسیار- می‌نوشانیم.

وَ لَقَدْ صَرَّفْنَاهُ بَیْنَهُمْ لِیَذَّکَّرُوا فَأَبَى أَکْثَرُ النَّاسِ إِلاَّ کُفُوراً (50)

ما این آیات را بصورتهای گوناگون برای آنان بیان کردیم تا متذکّر شوند، ولی بیشتر مردم از هر کاری جز انکار و کفر ابا دارند.

وَ لَوْ شِئْنَا لَبَعَثْنَا فِی کُلِّ قَرْیَةٍ نَذِیراً (51)

و اگر می‌خواستیم، در هر شهر و دیاری بیم‌دهنده‌ای برمی‌انگیختیم (ولی این کار لزومی نداشت).

فَلاَ تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَ جَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَاداً کَبِیراً (52)

بنابر این از کافران اطاعت مکن، و بوسیله آن [ قرآن‌] با آنان جهاد بزرگی بنما!

وَ هُوَ الَّذِی مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ هٰذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ وَ هٰذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَ جَعَلَ بَیْنَهُمَا بَرْزَخاً وَ حِجْراً مَحْجُوراً (53)

او کسی است که دو دریا را در کنار هم قرار داد؛ یکی گوارا و شیرین، و دیگر شور و تلخ؛ و در میان آنها برزخی قرار داد تا با هم مخلوط نشوند (گویی هر یک به دیگری میگوید:) دور باش و نزدیک نیا!

وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً وَ کَانَ رَبُّکَ قَدِیراً (54)

او کسی است که از آب، انسانی را آفرید؛ سپس او را نسب و سبب قرار داد (و نسل او را از این دو طریق گسترش داد)؛ و پروردگار تو همواره توانا بوده است.

وَ یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لاَ یَنْفَعُهُمْ وَ لاَ یَضُرُّهُمْ وَ کَانَ الْکَافِرُ عَلَى رَبِّهِ ظَهِیراً (55)

آنان جز خدا چیزهایی را می‌پرستند که نه به آنان سودی می‌رساند و نه زیانی؛ و کافران همیشه در برابر پروردگارشان (در طریق کفر) پشتیبان یکدیگرند.

 

مجموعه پنجم: 56-77: ماموریت رسول الله و اوامری که مترتب بر آن است

در ابتدای این مجموعه مشخص می شود که ماموریت اصلی رسول الله ص «تبشیر» و «انذار» است. سپس در ادامه با توجه به ماموریت ایشان، سه امر می کند و امر چهارم را هم در آیه آخر بیان می کند تا آنها را ابلاغ کند یا انجام دهد.

ما بین امر سوم و چهارم صفات کسانی که مستحق تبشیر هستند بیان می شود

امر اول: «قل ما اسئلکم علیه من اجر...»

امر دوم: «و توکل علی الحی الذی لا یموت...»

امر سوم: «و اذا قیل لهم اسجدوا اللرحمن...». در ضمن این سیاق آیه «و عباد الرحمن الذین یمشون ...» بیان می شود که این آیات تبشیراتی است که رسول الله ص به صاحبان اعمال صالح می دهد.

امر چهارم: (آخرین آیه) «قل ما یعبئوا بکم ربی...» که این امر انذار کافران و امرشان به عبادت است.

وَ مَا أَرْسَلْنَاکَ إِلاَّ مُبَشِّراً وَ نَذِیراً (56)

(ای پیامبر!) ما تو را جز بعنوان بشارت دهنده و انذار کننده نفرستادیم!

قُلْ مَا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلاَّ مَنْ شَاءَ أَنْ یَتَّخِذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِیلاً (57)

بگو: «من در برابر آن (ابلاغ آیین خدا) هیچ گونه پاداشی از شما نمی‌طلبم؛ مگر کسی که بخواهد راهی بسوی پروردگارش برگزیند (این پاداش من است.)»

وَ تَوَکَّلْ عَلَى الْحَیِّ الَّذِی لاَ یَمُوتُ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِهِ وَ کَفَى بِهِ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِیراً (58)

و توکّل کن بر آن زنده‌ای که هرگز نمی‌میرد؛ و تسبیح و حمد او را بجا آور؛ و همین بس که او از گناهان بندگانش آگاه است!

الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ وَ مَا بَیْنَهُمَا فِی سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ الرَّحْمٰنُ فَاسْأَلْ بِهِ خَبِیراً (59)

همان (خداییکه آسمانها و زمین و آنچه را میان این دو وجود دارد، در شش روز شش دوران‌] آفرید؛ سپس بر عرش (قدرتقرار گرفت (و به تدبیر جهان پرداخت، او خداوندرحمان است؛ از او بخواه که از همه چیز آگاه است!

وَ إِذَا قِیلَ لَهُمُ اسْجُدُوا لِلرَّحْمٰنِ قَالُوا وَ مَا الرَّحْمٰنُ أَ نَسْجُدُ لِمَا تَأْمُرُنَا وَ زَادَهُمْ نُفُوراً (60)

و هنگامی که به آنان گفته شود: «برای خداوند رحمان سجده کنید!» می‌گویند: «رحمان چیست؟! (ما اصلاً رحمان را نمی‌شناسیم!) آیا برای چیزی سجده کنیم که تو به ما دستور می‌دهی؟!» (این سخن را می‌گویند) و بر نفرتشان افزوده می‌شود!

تَبَارَکَ الَّذِی جَعَلَ فِی السَّمَاءِ بُرُوجاً وَ جَعَلَ فِیهَا سِرَاجاً وَ قَمَراً مُنِیراً (61)

جاودان و پربرکت است آن (خدایی) که در آسمان منزلگاه‌هائی برای ستارگان قرار داد؛ و در میان آن، چراغ روشن و ماه تابانی آفرید!

وَ هُوَ الَّذِی جَعَلَ اللَّیْلَ وَ النَّهَارَ خِلْفَةً لِمَنْ أَرَادَ أَنْ یَذَّکَّرَ أَوْ أَرَادَ شُکُوراً (62)

و او همان کسی است که شب و روز را جانشین یکدیگر قرار داد برای کسی که بخواهد متذکّر شود یا شکرگزاری کند (و آنچه را در روز کوتاهی کرده در شب انجام دهد و به عکس).

وَ عِبَادُ الرَّحْمٰنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلاَماً (63)

بندگان (خاص خداوند) رحمان، کسانی هستند که با آرامش و بی‌تکبّر بر زمین راه می‌روند؛ و هنگامی که جاهلان آنها را مخاطب سازند (و سخنان نابخردانه گویند)، به آنها سلام می‌گویند (و با بی‌اعتنایی و بزرگواری می‌گذرند)؛

وَ الَّذِینَ یَبِیتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّداً وَ قِیَاماً (64)

کسانی که شبانگاه برای پروردگارشان سجده و قیام می‌کنند؛

وَ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا کَانَ غَرَاماً (65)

و کسانی که می‌گویند: «پروردگارا! عذاب جهنم را از ما برطرف گردان، که عذابش سخت و پر دوام است!

إِنَّهَا سَاءَتْ مُسْتَقَرّاً وَ مُقَاماً (66)

مسلّماً آن (جهنم)، بد جایگاه و بد محلّ اقامتی است!»

وَ الَّذِینَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا وَ کَانَ بَیْنَ ذٰلِکَ قَوَاماً (67)

و کسانی که هرگاه انفاق کنند، نه اسراف می‌نمایند و نه سخت‌گیری؛ بلکه در میان این دو، حدّ اعتدالی دارند.

وَ الَّذِینَ لاَ یَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلٰهاً آخَرَ وَ لاَ یَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ لاَ یَزْنُونَ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذٰلِکَ یَلْقَ أَثَاماً (68)

و کسانی که معبود دیگری را با خداوند نمی‌خوانند؛ و انسانی را که خداوند خونش را حرام شمرده، جز بحق نمی‌کشند؛ و زنا نمی‌کنند؛ و هر کس چنین کند، مجازات سختی خواهد دید!

یُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ یَخْلُدْ فِیهِ مُهَاناً (69)

عذاب او در قیامت مضاعف می‌گردد، و همیشه با خواری در آن خواهد ماند!

إِلاَّ مَنْ تَابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صَالِحاً فَأُولٰئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَ کَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً (70)

مگر کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند، که خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل می‌کند؛ و خداوند همواره آمرزنده و مهربان بوده است!

وَ مَنْ تَابَ وَ عَمِلَ صَالِحاً فَإِنَّهُ یَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتَاباً (71)

و کسی که توبه کند و عمل صالح انجام دهد، بسوی خدا بازگشت می‌کند (و پاداش خود را از او می‌گیرد.)

وَ الَّذِینَ لاَ یَشْهَدُونَ الزُّورَ وَ إِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِرَاماً (72)

و کسانی که شهادت به باطل نمی‌دهند (و در مجالس باطل شرکت نمی‌کنند)؛ و هنگامی که با لغو و بیهودگی برخورد کنند، بزرگوارانه از آن می‌گذرند.

وَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِّرُوا بِآیَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ یَخِرُّوا عَلَیْهَا صُمّاً وَ عُمْیَاناً (73)

و کسانی که هرگاه آیات پروردگارشان به آنان گوشزد شود، کر و کور روی آن نمی افتند.

وَ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَ ذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَ اجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَاماً (74)

و کسانی که می‌گویند: «پروردگارا! از همسران و فرزندانمان مایه روشنی چشم ما قرارده، و ما را برای پرهیزگاران پیشوا گردان!»

أُولٰئِکَ یُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَ یُلَقَّوْنَ فِیهَا تَحِیَّةً وَ سَلاَماً (75)

(آری،) آنها هستند که درجات عالی بهشت در برابر شکیباییشان به آنان پاداش داده می‌شود؛ و در آن، با تحیّت و سلام روبه‌رو می‌شوند.

خَالِدِینَ فِیهَا حَسُنَتْ مُسْتَقَرّاً وَ مُقَاماً (76)

در حالی که جاودانه در آن خواهند ماند؛ چه قرارگاه و محلّ اقامت خوبی!

قُلْ مَا یَعْبَأُ بِکُمْ رَبِّی لَوْ لاَ دُعَاؤُکُمْ فَقَدْ کَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ یَکُونُ لِزَاماً (77)

بگو: «پروردگارم برای شما ارجی قائل نیست اگر دعای شما نباشد؛ شما (آیات خدا و پیامبران را) تکذیب کردید، و (این عمل) دامان شما را خواهد گرفت و از شما جدا نخواهد شد!»

 

بیان پایانی درباره سوره فرقان:

همانطور که مشاهده شد، محور این سوره آیه «کان الناس امه واحده ...» بود. این آیه پیش از این در سوره مریم هم تفصیل داده شده بود و در این سوره به نوع دیگری تفصیل داده شد. اگر دقت کنیم، این آیه در سوره بقره هم مرحله به مرحله تفصیل داده شده بود. از اینجا مشخص می شود که این آیه حاوی معنای بسیار مهمی است. از طرف دیگر هر سوره ای به گونه ای این آیه را تفصیل می دهد.

اگر مشاهده کنیم، در سوره مریم موارد زیر بیان شد:  یادی از رسولان الهی ع، بعثت رسول الله ص، اینکه بعد از رسولان الهی، اخلافشان خلف صالح نبودند و مسیر آنها را به گمراهی بردند، اینکه چگونه این قرآن بر محمد ص نازل شد (ماموریت رسول الله ص درباره ابلاغ این قرآن بیان شد).

در سوره فرقان به شکل مستقیم مواقف کافرین در مقابل قرآن و رسول الله ص بیان شد و هر کدام از آنها به شکل قاطع و صریحی رد شد.

علاوه بر این سوره فرقان بعد از تکالیف زیادی که در سوره نور بیان شد، آمده تا ایمان را تعمیق ببخشد و مسلمانان را از نظر معنوی ارتقا دهد و او را ثابت قدم بدارد و بین حق و باطل جدایی بیاندازد و محدوده حق و باطل را مشخص کند و بر تمسک به اخلاق تاکید کند و ایمان مردم را به نذیر (رسول الله)، ذکر (قرآن) و توحید افزایش دهد.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

امین اسلامی دانش آموخته کارشناسی ارشد معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق (ع).
از سال 89 در زمینه آموزش مجازی و تولید دوره های آموزشی تحت وب فعالیت هایی انجام داده ام. درحال حاضر این سایت محملی برای انتشار محصولات تولید شده با موضوعات مختلف از جمله «حوزه انقلابی» است.

قدرت گرفته از بلاگ بیان » طراحی قالب بلاگ بیان