اندیشه امین

مباحثی پیرامون حوزه انقلابی

سوره فجر

سوره فجر: تربیت انسان بر طریق تقوا و آزاد کردن او از آنچه منافی تقواست

محور سوره: 1-5 سوره بقره

الم‌ (1)

الم (بزرگ است خداوندی که این کتاب عظیم را، از حروف ساده الفبا به وجود آورده).

ذٰلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ‌ (2)

آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد؛ و مایه هدایت پرهیزکاران است.

الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ‌ (3)

(پرهیزکاران) کسانی هستند که به غیب [آنچه از حس پوشیده و پنهان است‌] ایمان می‌آورند؛ و نماز را برپا می‌دارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنان روزی داده‌ایم، انفاق می‌کنند.

وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ مَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ‌ (4)

و آنان که به آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پیش از تو (بر پیامبران پیشین) نازل گردیده، ایمان می‌آورند؛ و به رستاخیز یقین دارند.

أُولٰئِکَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ‌ (5)

آنان بر طریق هدایت پروردگارشانند؛ و آنان رستگارانند.

این سوره در ابتدایش موعظه می کند و انذار می دهد، سپس از بعضی از ویژگیهای طبیعی انسان بحث می کند و آنها را رد می کند در ادامه انسان را به روز قیامت تذکر می دهد و نوعی خاص از اکرام را در آن روز بیان می کند. این سوره نسبت به گرفتن و عذاب الهی، فهم خطای افعال خداوند هشدار می دهد و عدم اکرام یتیم و عدم توجه بر طعام مسکین، و خوردن مال غیر حلال و حب زیاد مال را رد می کند و وجوب توجه به روز قیامت و تقدم قائل شدن برای روز قیامت در کارها را بیان می کند و در نهایت از نفس مطمئنه سخن به میان می آورد.

به طور کلی این سوره انسان را بر طریق تقوا تربیت می کند و انسان را از آنچه که منافی تقواست، آزاد می کند و به این ترتیب ارتباط این سوره با مقدمه سوره بقره روشن می شود. این سوره درباره اخلاق کافران بحث می کند تا از خلال آن انسان به سوی اخلاق متقین هدایت شود.

مجموعه دوازدهم از قسم چهارم (قسم مفصل)

مجموعه دوازدهم: بیان مبانی و طریق: ذکر نشانه های خیر و بیان طریق تحقق آنها

این مجموعه از شش سوره تشکیل شده که پنج سوره از اینها با قسم شروع شده و سوره ششم هم با آیه: «أَلَمْ نَشْرَحْ» شروع شده و بعد از آن سوره ای می آید که با قسم شروع می شود و این توضیحات، ما را به ابتدا و انتهای مجموعه هدایت می کند.

پیش از این در مجموعه ای که با سوره ذاریات شروع می شد، مشاهده شد که سه سوره متوالی با قسم شروع می شدند. در این مجموعه هم که با سوره فجر شروع می شود 5 سوره متوالی با قسم شروع می شوند و این تشابه دلیلی می شود تا بدانیم محور 5 سوره ابتدایی این مجموعه مقدمه سوره بقره است چرا که محور سه سوره در مجموعه ذاریات همگی مقدمه سوره بقره بود.

پس زمانی که بدانیم سوره هایی که در این مجموعه با قسم شروع می شوند محورشان مقدمه سوره بقره است، متوجه خواهیم شد که محور سوره شرح آیات بعد از مقدمه سوره بقره است.

در این مجموعه 5سوره ای که با قسم شروع می شوند، هریک بخشی از نشان های خیر را بیان می کنند و سوره شرح، طریق تحقق آن خیر ها را بیان می کند.

این مجموعه هم، مبانی و طریق تحقق آن مبانی را مطرح می کند که این خود حوزه جدیدی در موضوع اقامه تقوا و آزاد سازی انسان از کفر است. این مجموعه انسان را از کفر و اخلاق کافرانه آزاد می کند.

سوره غاشیه

سوره غاشیه: عملی که مقید به قیود وحی نباشد و از ایمان صحیح سرچشمه نگرفته باشد، صاحبش را رستگار نمی کند

محور سوره: 21 سوره بقره

یَا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ‌ (21)

ای مردم! پروردگار خود را پرستش کنید؛ آن کس که شما، و کسانی را که پیش از شما بودند آفرید، تا پرهیزکار شوید.

پیش از این مشاهده شد که سوره اعلی هم در آیه 21 سوره بقره تفصیل داده شد. این سوره هم در همین آیه تفصیل داده شده، ولی به طریقی جدید. این محور (آیه 21 سوره بقره) به عبادت الهی که خالق انسان و آسمان و زمین است امر می کند و بیان می کند که عبادت خداوند یگانه تنها راهی است که انسان را به هدف می رساند اما عبادت خطا و عبادت غیرخدا به جز به آتش، انسان را به جایی نمی رساند.

سوره غاشیه دو تصویر را به نمایش می گذارد:

        تصویر بندگانی که عبادت می کنند ولی در عبادتشان مشرکند

        تصویر بندگانی که در عبادتشان موحدند.

پس از معرفی این دو تصویر، توجه ها به توحید خداوند عزوجل جلب می شود و در نهایت رسول الله ص امر به تذکر دادن می شود. پس همه مطالب این سوره در همین محور (21 بقره) تفصیل داده می شود.

ارتباطات سوره اعلی و سوره غاشیه زیاد است. یکی از این موارد این است که در هر دو سوره امر به تذکر دادن آمده و این تشابهات نشان می دهد که این دو سوره دارای سیاق عام واحدی هستند.

سوره اعلی

سوره اعلی: امر به تسبیح و تزکیه نفس و تذکر می کند که اینها عباداتی است که انسان را به تحمل محنت و تحمل ثقل وحی می رساند

محور سوره: 21 سوره بقره

یَا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ‌ (21)

ای مردم! پروردگار خود را پرستش کنید؛ آن کس که شما، و کسانی را که پیش از شما بودند آفرید، تا پرهیزکار شوید.

بعد از مقدمه سوره بقره آیه «یا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ» می آید و از عبادت پروردگار بحث می کند. این سوره هم با آیه «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَى‌» شروع می شود که در حقیقت بحثی از عبادت الهی است و به این ترتیب ارتباط بین این سوره و آیه محورش در سوره بقره برقرار است. در حقیقت این سوره به عالی ترین نوع عبادت امر می کند.

سوره طارق

سوره طارق: بیان جدی بودن مضامین قرآنی

محور سوره: 1-7 سوره بقره

الم‌ (1)

الم (بزرگ است خداوندی که این کتاب عظیم را، از حروف ساده الفبا به وجود آورده).

ذٰلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ‌ (2)

آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد؛ و مایه هدایت پرهیزکاران است.

الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ‌ (3)

(پرهیزکاران) کسانی هستند که به غیب [آنچه از حس پوشیده و پنهان است‌] ایمان می‌آورند؛ و نماز را برپا می‌دارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنان روزی داده‌ایم، انفاق می‌کنند.

وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ مَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ‌ (4)

و آنان که به آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پیش از تو (بر پیامبران پیشین) نازل گردیده، ایمان می‌آورند؛ و به رستاخیز یقین دارند.

أُولٰئِکَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ‌ (5)

آنان بر طریق هدایت پروردگارشانند؛ و آنان رستگارانند.

إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ‌ (6)

کسانی که کافر شدند، برای آنان تفاوت نمی‌کند که آنان را (از عذاب الهی) بترسانی یا نترسانی؛ ایمان نخواهند آورد.

خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَ عَلَى سَمْعِهِمْ وَ عَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ‌ (7)

خدا بر دلها و گوشهای آنان مهر نهاده؛ و بر چشمهایشان پرده‌ای افکنده شده؛ و عذاب بزرگی در انتظار آنهاست.

این سوره از دو فقره تشکیل شده که هر یک از این دو فقره با قسم شروع می شوند.

جواب قسم در فقره اول این سوره با بیان وجود ملائکه ای که مکلف حفظ انسان و حفظ عمل او هستند داده می شود. سپس توجه انسان را به نشآتش جلب می کند تا متذکر رجعتش شود.

در فقره دوم جواب قسم با بیان جدیت این قرآن و اینکه این قرآن میان حق و باطل جدایی می اندازد داده می شود و در ادامه موقف کافرین در بکاربردن حیله در مقابل این دین بیان شده و به آنها انذار می دهد.

همه این مطالب، تفصیل مقدمه سوره بقره است به این معنی که بخشی از این سوره در آیات متقین تفصیل داده شده و بخشی دیگر در آیات کافرین.

سوره بروج با بیانی درباره لوح محفوظ به پایان رسید و بیان کرد که قرآن کریم در لوح محفوظ نگهداری می شود. مشاهده می شود که در مقدمه این سوره (سوره طارق) هم بحثی درباره حفظ نفس بیان شده که نشان دهنده ارتباط این دو سوره و توالی آنهاست. به این ترتیب حفظ لوح از مظاهر قدرت الهی است و یکی از مظاهر آن حفظ نفس همه انسانها یا حفظ عمل انسانها به وسیله ملائکه مکلف است. البته ارتباطات بین دو سوره بیشتر است که فعلا به آنها نمی پردازیم.

سوره بروج

سوره بروج: ایمان و عمل صالح با ابتلا همراه است ابتلایی که ممکن است انسان را به حد کشته شدن یا سوزانده شدن هم برساند

محور سوره: 1-7 سوره بقره

الم‌ (1)

الم (بزرگ است خداوندی که این کتاب عظیم را، از حروف ساده الفبا به وجود آورده).

ذٰلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ‌ (2)

آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد؛ و مایه هدایت پرهیزکاران است.

الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ‌ (3)

(پرهیزکارانکسانی هستند که به غیب [آنچه از حس پوشیده و پنهان است‌] ایمان میآورند؛ و نماز را برپا میدارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنان روزی دادهایم، انفاق میکنند.

وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ مَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ‌ (4)

و آنان که به آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پیش از تو (بر پیامبران پیشین) نازل گردیده، ایمان می‌آورند؛ و به رستاخیز یقین دارند.

أُولٰئِکَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ‌ (5)

آنان بر طریق هدایت پروردگارشانند؛ و آنان رستگارانند.

إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ‌ (6)

کسانی که کافر شدند، برای آنان تفاوت نمی‌کند که آنان را (از عذاب الهی) بترسانی یا نترسانی؛ ایمان نخواهند آورد.

خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَ عَلَى سَمْعِهِمْ وَ عَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ‌ (7)

خدا بر دلها و گوشهای آنان مهر نهاده؛ و بر چشمهایشان پرده‌ای افکنده شده؛ و عذاب بزرگی در انتظار آنهاست.

همانطور که پیش از این ذکر شد، محور سوره بروج مقدمه سوره بقره است، در مقدمه سوره بقره بحثی درباره ایمان به غیب وجود دارد. پیش از این در سوره عنکبوت هم که در مقدمه سوره بقره تفصیل داده شده است، چنین بحثی مطرح شده و در آنجا بیان شده که لازمه ایمان به غیب، امتحان الهی است و به همین دلیل خداوند آنچه را که باید برای این امتحان، بر مومنین مسلط کند را مسلط می کند.

سوره بروج برای بیان عقاب کسانی است که اینگونه مومنین را در فتنه می اندازند و در مقابل از عطای خداوند به مومنینی که اعمال صالح انجام می دهند بحث می کند. در این بحث عظمت و جلال و انتقام خداوند از مکذبین شناخته می شود و در پایان به کلامی درباره قرآن کریم می رسد. در این بیان، خیلی از معانی که در مقدمه سوره بقره وارد شده، مشاهده می شوند.

مجموعه یازدهم از قسم مفصل (قسم چهارم قرآن)

مجموعه یازدهم: بیان مبانی و طریق

در انتهای سوره مطففین بحثی درباره استهزاء مومنین توسط مجرمین مطرح شد و در سوره انشقاق عقوبت آن مجرمین بیان شد. پس از آن، در سوره بروج نمونه ای از رفتار کافرین با مومنین استحقاق کافران که نتیجه این رفتارشان است، بیان می شود. همچنین در این سوره از مومنینی که به دستورات الهی عمل می کنند و نعمت هایی که برای آنهاست نیز بحث می شود. به این ترتیب سوره بروج، سیاق سوره های قبلی را تکمیل می کند.

پیش از این مشاهده شد که سوره های ذاریات، طور و نجم همگی با قسم شروع شده و همگی آنها در یک مجموعه آمده اند. همچنین در مجموعه بعدی (مجموعه دوازدهم) مشاهده خواهد شد که پنج سوره در یک مجموعه همگی با قسم شروع خواهند شد و همگی آنها در مقدمه سوره بقره تفصیل داده شده اند. به این ترتیب به این نتیجه می رسیم که سوره های بروج و طارق در مقدمه سوره بقره تفصیل داده شده اند.

بعد از این دو سوره، سوره اعلی با آیه «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الْأَعْلَى» شروع شده که نشان می دهد در آیه «یا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» تفصیل داده شده و بعد از آن هم سوره غاشیه به دلیل اینکه با آیه «هَلْ أَتاکَ حَدِیثُ الْغاشِیَةِ» شروع شده و مشابه ابتدای سوره دهر (انسان) است، نتیجه می گیریم که محور سوره غاشیه با محور سوره دهر یکسان است و آن آیات بعد از مقدمه سوره بقره است.

سوره بروج بیان می کند که ایمان و عمل صالح با ابتلا همراه است ابتلایی که ممکن است انسان را به حد کشته شدن یا سوزانده شدن هم برساند.

سوره طارق جدیت کلمات قرآنی را بیان می کند

سوره اعلی امر به تسبیح و تزکیه نفس و تذکر می کند که همه اینها معانی است که انسان را به تحمل محنت و تحمل ثقل وحی می رساند.

سوره غاشیه بیان می کند که عملی که مقید به قیود وحی نباشد و از ایمان صحیح سرچشمه نگرفته باشد، صاحبش را رستگار نمی کند. پس برای رستگاری چاره ای جز ایمان صحیح و عمل صحیح نیست.

همانطور که مشاهده می شود دو سوره اعلی و غاشیه در بحث ارائه طریق تفصیل داده شده اند و هر یک از این دو سوره رسول الله ص را امر به تذکری کرده اند که این تذکر دلالت بر معرفی طریق می کند «فَذَکِّرْ إِنْ نَفَعَتِ الذِّکْرى»  «فَذَکِّرْ إِنَّما أَنْتَ مُذَکِّرٌ»

سوره انشقاق

سوره انشقاق: انسان با سختی و مشقت به سوی ملاقات پروردگارش رهسپار است

محور سوره: 21-25 سوره بقره

یَا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ‌ (21)

ای مردم! پروردگار خود را پرستش کنید؛ آن کس که شما، و کسانی را که پیش از شما بودند آفرید، تا پرهیزکار شوید.

الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِرَاشاً وَ السَّمَاءَ بِنَاءً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقاً لَکُمْ فَلاَ تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَاداً وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ‌ (22)

آن کس که زمین را بستر شما، و آسمان جو زمین‌] را همچون سقفی بالای سر شما قرار داد؛ و از آسمان آبی فرو فرستاد؛ و به وسیله آن، میوهها را پرورش داد؛ تا روزی شما باشدبنابر این، برای خدا همتایانی قرار ندهید، در حالی که میدانید (هیچ یک از آنها، نه شما را آفریدهاند، و نه شما را روزی میدهند).

وَ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَدَاءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ‌ (23)

و اگر در باره آنچه بر بنده خود [پیامبر] نازل کرده‌ایم شک و تردید دارید، (دست کم) یک سوره همانند آن بیاورید؛ و گواهان خود را - غیر خدا - برای این کار، فرا خوانید اگر راست می‌گویید!

فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکَافِرِینَ‌ (24)

پس اگر چنین نکنید - که هرگز نخواهید کرد - از آتشی بترسید که هیزم آن، بدنهای مردم (گنهکار) و سنگها [بتها] است، و برای کافران، آماده شده است!

وَ بَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ کُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً قَالُوا هٰذَا الَّذِی رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشَابِهاً وَ لَهُمْ فِیهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ‌ (25)

به کسانی که ایمان آورده، و کارهای شایسته انجام داده‌اند، بشارت ده که باغهایی از بهشت برای آنهاست که نهرها از زیر درختانش جاریست. هر زمان که میوه‌ای از آن، به آنان داده شود، می‌گویند: «این همان است که قبلا به ما روزی داده شده بود. (ولی اینها چقدر از آنها بهتر و عالیتر است.)» و میوه‌هایی که برای آنها آورده می‌شود، همه (از نظر خوبی و زیبایی) یکسانند. و برای آنان همسرانی پاک و پاکیزه است، و جاودانه در آن خواهند بود.

 

همانطور که بیان شد سوره انشقاق انتهای مجموعه دهم است و دلیل آن هم قبلا ذکر شد. چرا که این سوره با اذا شروع شده و در مقدمه اش درباره روز قیامت بحث می کند و بعد از این سوره هم سوره بروج با قسم شروع می شود که این علامت مجموعه ای جدید است. سوره انشقاق در آیات بعد از مقدمه سوره بقره تفصیل داده شده.

ملاحظه می شود که در آخر سوره مطففین (سوره قبلی) بحثی درباره استهزاء کافرین و عاقبت مجرمین و مومنین مطرح شده بود. سوره انشقاق هم در مقطع اولش درباره کسی که نامه اعمالش به دست راست یا چپش داده شده بحث می کند.پس ارتباط بین انتهای سوره قبلی و ابتدای این سوره مشخص است.

سوره مطففین

سوره مطففین: بحثی درباره ابرار و فجار

محور سوره: 1-7 سوره بقره

الم‌ (1)

الم (بزرگ است خداوندی که این کتاب عظیم را، از حروف ساده الفبا به وجود آورده).

ذٰلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ‌ (2)

آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد؛ و مایه هدایت پرهیزکاران است.

الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ‌ (3)

(پرهیزکارانکسانی هستند که به غیب [آنچه از حس پوشیده و پنهان است‌] ایمان میآورند؛ و نماز را برپا میدارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنان روزی دادهایم، انفاق میکنند.

وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ مَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ‌ (4)

و آنان که به آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پیش از تو (بر پیامبران پیشین) نازل گردیده، ایمان می‌آورند؛ و به رستاخیز یقین دارند.

أُولٰئِکَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ‌ (5)

آنان بر طریق هدایت پروردگارشانند؛ و آنان رستگارانند.

إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ‌ (6)

کسانی که کافر شدند، برای آنان تفاوت نمی‌کند که آنان را (از عذاب الهی) بترسانی یا نترسانی؛ ایمان نخواهند آورد.

خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَ عَلَى سَمْعِهِمْ وَ عَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ‌ (7)

خدا بر دلها و گوشهای آنان مهر نهاده؛ و بر چشمهایشان پرده‌ای افکنده شده؛ و عذاب بزرگی در انتظار آنهاست.

 

سوره مطففین با بحثی درباره کم فروشی در میزان شروع می شود تا بحث به بیانی درباره فجار و بیانی درباره ابرار برسد. بحثی درباره مجرمین و موقف و موضع آنها در برابر مومنین در دنیا و حال این مجرمین در آخرت و بیان حال مومنین در آخرت. از این بیان کوتاه متوجه می شویم که این سوره درباره متقن و کافرین بحث می کند به این ترتیب که با کلامی درباره کافرین شروع شده و سپس درباره متقین بحث می کند و در ادامه درباره هر دو طرف بحث می کند.همانطور که در مقدمه سوره بقره درباره متقین و کافرین بحث شده بود.

بحث درباره متقین، تصور ما درباره کافرین را تعمیق می بخشد و همچنین بحث درباره کافرین، تصورمان از متقین را تعمیق می بخشد. در سوره مطففین، بحث درباره متقین و کافرین در آن واحد بیان شده و به همین دلیل می گوییم محور سوره مطففین، مقدمه سوره بقره است.

این سوره با ذکر خُلقی از اخلاق کافران شروع شده و با بحثی درباره فجار و کفار و بیان بعضی از اخلاق کافرین و اینکه خداوند بر قلوب آنها مهر زده و بیان علت این امر ادامه پیدا می کند. و از خلال این بیان، بعضی از صفات متقین که در مقابل این اخلاق وجود دارد، شناخته می شود. سپس سوره درباره ابرار و مومنین بحث می کند و بیان می کند که آنها چه نعمت هایی نزد خداوند دارند. در آینده مشاهده خواهد شد که یکی از مجموعه های این قسم، با سوره عصر شروع شده و با سوره همزه به پایان می رسد. سوره همزه همانند سوره مطففین با «ویل» شروع شده و آن سوره هم درباره اخلاق کافرین بحث می کند (همانگونه که ابتدای سوره مطففین چنین بیانی دارد.) ولی سوره مطففین نقشی همانند نقش دو سوره عصر و همزه را یکجا دارد و همانگونه که سوره عصر درباره اخلاق نجات یافتگان نزد خداوند بحث می کند و سوره همزه هم از اخلاق هلاک شدگان نزد خدا، پس سوره مطففین درباره اخلاق نجات یافتگان و هلاک شدگان بحث می کند. و به این ترتیب در همه ی مقدمه سوره بقره تفصیل داده شده چرا که نفاق شعبه ای از کفر است و بحث درباره کافرین، شامل بحث درباره منافقین هم می شود.

مجموعه دهم از قسم مفصل (قسم چهارم قرآن)

جموعه دهم: بیان مبانی یمین و شمال و نشان دادن طریق

این مجموعه از دو سوره تشکیل شده: مطففین و انشقاق. دلیل ما بر این که این مجموعه دارای دو سوره است، این است که سوره ی بعد از سوره انشقاق، با قسم آغاز می شود و این نشانه ای بر شروع یک مجموعه جدید است علاوه بر این سوره انشقاق در ابتدایش بحثی درباره روز قیامت وجود دارد و این سوره با «اذا» شروع می شود که این علامتی بر انتهای مجموعه است. همچنین قبل از سوره مطففین هم سوره انفطار آمده بود که در آن بحثی درباره روز قیامت بود و آن سوره هم با «اذا» شروع می شد و این نشان می دهد که سوره انفطار هم انتهای مجموعه خودش بوده است. پس به این ترتیب سوره های مطففین و انشقاق یک مجموعه واحد را تشکیل می دهند.

علی الظاهر سوره مطففین در مقدمه سوره بقره تفصیل داده شده و سوره انشقاق هم در مابعد مقدمه سوره بقره. چرا که هر سوره ای که در مقدمه اش بحثی درباره روز قیامت وجود داشته باشد و با «اذا» هم شروع شود، در آیات بعد از مقدمه سوره بقره تفصیل داده شده و زمانی که اینگونه باشد، لابد سوره مطففین هم در مقدمه سوره بقره تفصیل داده شده (چرا که پیش از این بیان شد که آیات محور سوره های قرآن در سوره بقره به ترتیب از ابتدا به انتها قرار دارند.)

علاوه بر این فقط دو سوره در قرآن هست که با «ویل» شروع می شوند اول سوره مطففین و دوم سوره همزه و از آنجا که سوره همزه در مقدمه سوره بقره تفصیل داده شده، (ولی شروع مجموعه اش نیست)، می توان فهمید که سوره مطففین هم در مقدمه سوره بقره تفصیل داده شده است.

سوره مطففین درباره فجار و ابرار بحث می کند و سوره انشقاق هم روشن می کند که انسان با سختی و رنج به سوی ملاقات پروردگارش رهسپار است. و به طور کلی دو سوره مطففین و انشقاق یکدیگر را تکمیل می کنند و نقش واحدی را در قضیه اساس و طریق (بیان مبانی و نشان دادن راه رسیدن به آن) ایفا می کنند.

سوره انفطار

سوره انفطار: هشدار درباره غفلت از خداوند که این غفلت، انسان را به ترک عمل می کشاند

محور سوره: 21-22 سوره بقره

یَا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ‌ (21)

ای مردم! پروردگار خود را پرستش کنید؛ آن کس که شما، و کسانی را که پیش از شما بودند آفرید، تا پرهیزکار شوید.

الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِرَاشاً وَ السَّمَاءَ بِنَاءً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقاً لَکُمْ فَلاَ تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَاداً وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ‌ (22)

آن کس که زمین را بستر شما، و آسمان [ جو زمین‌] را همچون سقفی بالای سر شما قرار داد؛ و از آسمان آبی فرو فرستاد؛ و به وسیله آن، میوه‌ها را پرورش داد؛ تا روزی شما باشد. بنابر این، برای خدا همتایانی قرار ندهید، در حالی که می‌دانید (هیچ یک از آنها، نه شما را آفریده‌اند، و نه شما را روزی می‌دهند).

سوره انفطار در همان محور سوره تکویر تفصیل داده شده و به این جهت شروع این سوره همانند شروع سوره تکویر است و همچنین از نظر معنایی هم شبیه معانی است که در مقطع اول سوره تکویر بیان شد با این تفاوت که سوره تکویر بر آیه: «عَلِمَتْ نَفْسٌ ما أَحْضَرَتْ » بنا شده بود و این سوره بر آیه: «عَلِمَتْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ وَأَخَّرَتْ » بنا شده است.

همانطور که سوره واقعه با بحثی درباره روز قیامت شروع شده بود و ابتدای آن سوره هم «اذا» بود، و آن سوره انتهای مجموعه خودش بود، سوره انفطار هم به دلیل اینکه با بحثی درباره روز قیامت و «اذا» شروع شده، انتهای مجموعه خودش است.

سوره تکویر

سوره تکویر: تهییج مومنین بر عمل صالح، عملی که در قرآن بیان شده و همچنین تهییج بر استقامت بر آن اعمال

محور سوره: 21-22 سوره بقره

یَا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ‌ (21)

ای مردم! پروردگار خود را پرستش کنید؛ آن کس که شما، و کسانی را که پیش از شما بودند آفرید، تا پرهیزکار شوید.

الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِرَاشاً وَ السَّمَاءَ بِنَاءً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقاً لَکُمْ فَلاَ تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَاداً وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ‌ (22)

آن کس که زمین را بستر شما، و آسمان [ جو زمین‌] را همچون سقفی بالای سر شما قرار داد؛ و از آسمان آبی فرو فرستاد؛ و به وسیله آن، میوه‌ها را پرورش داد؛ تا روزی شما باشد. بنابر این، برای خدا همتایانی قرار ندهید، در حالی که می‌دانید (هیچ یک از آنها، نه شما را آفریده‌اند، و نه شما را روزی می‌دهند).

سوره تکویر بعد از دو سوره ای که در مقدمه سوره بقره تفصیل داده شده اند می آید. این سوره با «اذا» شروع می شود و در ابتدای این سوره بحثی درباره روز قیامت بیان می شود. این سوره شبیه سوره واقعه است که پیش از این مشاهده شد که در آیات بعد از مقدمه سوره بقره تفصیل داده شده.

به طور کلی سیاق سوره تکویر، انسان را به سوی طاعت و عمل تشویق می کند. به این صورت که این سوره بیان می کند: ای مردم، شما به عبادت و تقوا امر شده اید چرا که زمانی که قیامت اتفاق بیفتد چنین و چنان می شود (که در سوره بیان شده) در قیامت، هر کسی آنچه را که از پیش فرستاده می بیند، پس شما هم به عبادت و تقوا روی بیاورید.

سوره عبس

سوره عبس: مشخص شدن محدوده انذار

محور سوره: 6-7 سوره بقره

إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ‌ (6)

کسانی که کافر شدند، برای آنان تفاوت نمی‌کند که آنان را (از عذاب الهی) بترسانی یا نترسانی؛ ایمان نخواهند آورد.

خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَ عَلَى سَمْعِهِمْ وَ عَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ‌ (7)

خدا بر دلها و گوشهای آنان مهر نهاده؛ و بر چشمهایشان پرده‌ای افکنده شده؛ و عذاب بزرگی در انتظار آنهاست.


دلیل اینکه محور این سوره آیات 6-7 سوره بقره انتخاب شده این است که این سوره با عتاب به رسول الله ص شروع می شود چرا که ایشان با نوعی از انسان ها مواجه شده که انذار برایشان فایده ای ندارد و با انسانی که اهل انذار است چهره در هم کشیده است. [مترجم: به نظر می رسد چهره در هم کشیدن در ابتدای این سوره مربوط به رسول الله ص نباشد بلکه عتاب ابتدای این سوره متوجه کسی است که انذار برایش فایده ای ندارد]

بین سوره نازعات و سوره عبس تشابهاتی وجود دارد به عنوان مثال می توان به انتهای سوره نازعات و ابتدای این سوره اشاره کرد. در انتهای سوره نازعات داریم: «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ یَخْشاها ...» و سوره عبس با بحث انذار شروع می شود.

سوره نازعات

سوره نازعات: تربیت انسان در راستای تقوا- انسان را بر خوف از خدا، عدم پیروی از هوای نفس و خشیت از روز قیامت تهییج می کند

محور سوره: 1-5 سوره بقره

الم‌ (1)

الم (بزرگ است خداوندی که این کتاب عظیم را، از حروف ساده الفبا به وجود آورده).

ذٰلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ‌ (2)

آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد؛ و مایه هدایت پرهیزکاران است.

الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ‌ (3)

(پرهیزکاران) کسانی هستند که به غیب [آنچه از حس پوشیده و پنهان است‌] ایمان می‌آورند؛ و نماز را برپا می‌دارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنان روزی داده‌ایم، انفاق می‌کنند.

وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ مَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ‌ (4)

و آنان که به آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پیش از تو (بر پیامبران پیشین) نازل گردیده، ایمان می‌آورند؛ و به رستاخیز یقین دارند.

أُولٰئِکَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ‌ (5)

آنان بر طریق هدایت پروردگارشانند؛ و آنان رستگارانند.

 

این سوره با قسم هایی شروع می شود که جوابشان از سیاق سوره فهمیده می شود و در ادامه درباره روز آخرت بحث می کند و موقف کافرین را درباره آن روز بیان کرده و در ادامه داستان فرعون و موسی ع را نقل کرده و به این ترتیب درسهایی درباره تقوا می دهد. سپس سوره انسان را مخاطب قرار داده و نعمت های الهی را به او تذکر می دهد. نعمت هایی که مقتضای شکر و تقوای الهی است و سپس دوباره بحث روز قیامت مطرح شده تا انسان را به سوی تقوا تهییج کند. در انتها هم سوال همراه با تمسخر کافران درباره موعد روز قیامت بیان می شود.

پس به طور کلی این سوره در سیاق کلی اش انسان را به سوی تقوا تربیت می کند.

 

مجموعه نهم از قسم مفصل

مجموعه نهم: تفصیل مباحث اساسی (در دو سوره اول) و طریق اجرای آنها (در دو سوره بعدی)

این مجموعه با سوره نازعات شروع می شود و این سوره در 5آیه ابتدای سوره بقره تفصیل داده شده و به همین دلیل تشابهات زیادی بین این سوره «نازعات» و سوره «طه» در قصه موسی ع و فرعون وجود دارد و همچنین در این سوره چیزی را مشاهده می کنیم که به کنه تقوا رهنمون می شود: «وَأَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوى»

بعد از این سوره، سوره عبس می آید و در دو آیه بعدی (6-7) سوره بقره تفصیل داده می شود و به همین دلیل این سوره با نذیر و انذار ارتباط دارد. سپس سوره تکویر و انفطار ذکر شده که هر دو این سوره ها در آیات بعد از مقدمه سوره بقره تفصیل داده شده اند و به همین دلیل در سوره تکویر تهییج بر عمل و استقامت بر آن را مشاهده می کنیم و در سوره انفطار نهی از انجام برخی اعمال.

سوره نازعات: انسان را بر خوف از خدا، عدم پیروی از هوای نفس و خشیت از روز قیامت تهییج می کند.

سوره عبس: عتاب به پیامبر ص درباره عدم اقبال ایشان به کافرین و اعراضشان از مومنین. به این ترتیب محدوده اصلی انذار مشخص می شود.

سوره تکویر: تهییج مومنین بر عمل صالح، اعمالی که در کتاب خدا بیان شده و همچنین تهییج بر استقامت بر آن اعمال

سوره انفطار: هشدار درباره غفلت از خداوند که این غفلت، انسان را به ترک عمل می کشاند.

پس مشاهده شد که سوره های این مجموعه درباره مباحث اساسی و طریق اجرای آن بحث می کنند. به این صورت که: سوره های نازعات و عبس در مقدمه سوره بقره تفصیل داده شده و مباحث اساسی را بیان می کنند، سوره های تکویر و انفطار در مابعد مقدمه سوره بقره تفصیل داده شده و مباحث عملی و طریق اجرای مباحث اساسی را بیان می کنند.

در این مجموعه هر سوره ای به سوره بعدی مرتبط است همچنین آخرین سوره هم به سوره ابتدایی مجموعه بعدی مرتبط است.

سوره نبأ

سوره نباء: بحث درباره یوم الفصل و حال متقین در آن روز

محور سوره: 6-7 سوره بقره

إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ‌ (6)

کسانی که کافر شدند، برای آنان تفاوت نمی‌کند که آنان را (از عذاب الهی) بترسانی یا نترسانی؛ ایمان نخواهند آورد.

خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَ عَلَى سَمْعِهِمْ وَ عَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ‌ (7)

خدا بر دلها و گوشهای آنان مهر نهاده؛ و بر چشمهایشان پرده‌ای افکنده شده؛ و عذاب بزرگی در انتظار آنهاست.

 

مشاهده می شود که این سوره با ذکر سوالی که کافران مطرح کرده اند شروع می شود و به آن پاسخ می دهد. همچنین این سوره با انذار کافرین به پایان می رسد. به این ترتیب ارتباط این سوره با محورش (آیات 6-7 سوره بقره) مشخص می شود. به این ترتیب سوره نباء و سوره مرسلات هر دو در مقدمه سوره بقره تفصیل داده شده اند.

همچنین مشاهده شد که سوره مرسلات با آیه «فَبِأَیِّ حَدِیثٍ بَعْدَهُ یُؤْمِنُونَ‌» ختم شده که ضمیر در این آیه به قرآن باز می گردد. و سوره نباء هم با بحث درباره نباء عظیم شروع می شود که بعضی از مفسرین نبا عظیم را به قرآن تفسیر کرده اند. اما اگر نبا عظیم را به قیامت هم تفسیر کنیم، باز ارتباط بین سوره مرسلات و سوره نباء واضح است چرا که بحث درباره قیامت، بخش زیادی از سوره مرسلات را دربر گرفته است. همچنین مشاهده شد که تعبیر یوم الفصل در سوره مرسلات بیان شده و در این سوره هم این تعبیر آمده.

از آنجا که مقدمه سوره بقره درباره متقین و کافرین و منافقین بحث می کند، ارتباط این دو سوره که درباره یوم الفصل بحث می کنند به مقدمه سوره بقره روشن می شود چرا که یوم الفصل روزی است که بین کافرین و متقین جدایی می­افتد.

پس تا اینجا مشخص شد که هر دو سوره این مجموعه درباره یوم الفصل بحث می کنند. اما سوره مرسلات بیشتر درباره کافرین بحث می کند و به همین دلیل در ۵ آیه ابتدایی مقدمه سوره بقره تفصیل داده شده (چرا که کافرین نقیض متقینی هستند که در مقدمه سوره بقره معرفی شده اند.) و سوره نبا درباره متقین بحث می کند و نقیض کافرینی که در آیات 6-7 سوره بقره آمده را معرفی می کند. چرا که ذکر نقیض، موجب روشن شدن مطلب اصلی می شود و بحث درباره متقین در مقایسه با بحث درباره کافرین فهم می شود و برعکس.

 

سوره مرسلات

سوره مرسلات: مناقشه با مکذبین و انذار آنها و همچنین بحث درباره متقین و نعمتهایشان و مکذبین و احوالشان

محور سوره: 1-5 سوره بقره

الم‌ (1)

الم (بزرگ است خداوندی که این کتاب عظیم را، از حروف ساده الفبا به وجود آورده).

ذٰلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ‌ (2)

آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد؛ و مایه هدایت پرهیزکاران است.

الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ‌ (3)

(پرهیزکاران) کسانی هستند که به غیب [آنچه از حس پوشیده و پنهان است‌] ایمان می‌آورند؛ و نماز را برپا می‌دارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنان روزی داده‌ایم، انفاق می‌کنند.

وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ مَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ‌ (4)

و آنان که به آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پیش از تو (بر پیامبران پیشین) نازل گردیده، ایمان می‌آورند؛ و به رستاخیز یقین دارند.

أُولٰئِکَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ‌ (5)

آنان بر طریق هدایت پروردگارشانند؛ و آنان رستگارانند.

 

سوره مرسلات با مقدمه ای شروع می شود که در نهایت به فقره اول می رسد و سیر سوره در فقره اول ادامه پیدا می کند تا اینکه به فقره دوم می رسد. در این سوره تسلسل عجیبی وجود دارد که با مکذبین مناقشه می کند و آنها را انذار می دهد تا اینکه به بحث درباره متقین و نعمتهایشان و مکذبین و احوالشان می رسد.

در این سوره آیه «وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ » زیاد تکرار شده و این تهدیدی است برای کسانی که به غیب ایمان ندارند و به آنچه که به رسول الله ص نازل شده ایمان نمی آورند و به بعث و قیامت هم ایمان ندارند و از خلال این ملاحظات می توان ارتباط این سوره با آیات مقدمه سوره بقره را متوجه شد.

۵ آیه اول سوره بقره ویژگیهای متقین را بیان می کنند. این سوره (سوره مرسلات) نقیض آنها یعنی مکذبین را معرفی می کند.

مجموعه هشتم از قسم چهارم (قسم مفصل)

مجموعه هشتم: بحث درباره یوم الفصل، روزی که بین کافرین و متقین جدایی می­افتد

چیزی که باعث شد متوجه شویم این سوره ابتدای مجموعه است این است که سوره مرسلات (همانند سوره های صافات و ذاریات) با قَسَم شروع شده و این علامتی بر شروع یک مجموعه است. اما بعد از سوره نبا هم سوره نازعات ذکر می شود که آن سوره هم با قسم شروع شده و این نشان می دهد که آن سوره هم ابتدای مجموعه جدیدی است. به این ترتیب مشخص می شود که دو سوره مرسلات و نبا با هم یک مجموعه را تشکیل می دهند.

کلمه «یوم الفصل» بیش از یک بار در سوره مرسلات تکرار می شود اما در سوره نبا فقط یک بار بیان می شود. این کلمه، پیش از این در سوره صافات بیان شده بود: «هذا یَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِی کُنْتُمْ بِهِ تُکَذِّبُونَ». علاوه بر این کلمه «نبأ» که در ابتدای سوره نبأ آمده، پیش از این در سوره «ص» هم وارد شده: «قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِیمٌ أَنْتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ». این تشابهات بین مجموعه صافات و مجموعه مرسلات نشان دهنده وحدت محورهای این سوره هاست و از آنجا که سوره های«صافات» و «ص» در مقدمه سوره بقره تفصیل داده شده اند، علی الظاهر سوره های مرسلات و نبأ هم در مقدمه سوره بقره تفصیل داده می شوند. سوره ابتدایی «مرسلات» همانند سوره «صافات» در پنج آیه اول سوره بقره که درباره متقین بحث می کند تفصیل داده می شود و سوره دوم «نبأ» همانند سوره «ص» در دو آیه بعدی که درباره کافرین بحث می کند تفصیل داده می شود.

سوره مرسلات با مجموعه ای از قَسَم ها شروع می شود که جواب آنها «إِنَّما تُوعَدُونَ لَواقِعٌ » است و در ادامه سوره از اتفاقاتی که در روز قیامت اتفاق می افتد بحث می کند. از این رو ارتباط بین سوره انسان و سوره مرسلات هم مشخص می شود چرا که سوره انسان با آیه: «وَالظَّالِمِینَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً أَلِیما » به پایان رسید و در سوره مرسلات بیان شده: «وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ»

 

هر دو سوره مرسلات و نباء در مقدمه سوره بقره تفصیل داده شده اند و درباره متقین و کافرین بحث می کنند و نعمت ها و عذابهایی که خداوند برای آنها آماده کرده. بین این دو سوره ارتباطات زیادی وجود دارد. آخر سوره مرسلات به اول سوره نباء مرتبط است و در هر دو سوره در ابتدای فقره یا مجموعه اش «اَلَم» آمده، در سوره مرسلات این کلمه سه بار تکرار شده و در سوره نباء فقط یک بار آمده. هر یک از این دو سوره در سیاق اقامه حجت علیه منکرین بیان شده همچنین همانطور که بیان شد تعبیر «یوم الفصل» در هر دو سوره تکرار شده. هر دو سوره در مقدمه سوره بقره تفصیل داده شده اند

سوره انسان

سوره انسان: شرح انواع عبادت و چیزهایی که خداوند برای کافرین و مومنین آماده کرده و همچنین موضوع نزول قرآن

محور سوره: آیات بعد از مقدمه سوره بقره (21-27 سوره بقره)

 

مشاهده شد که در سیاق پایانی سوره قیامت این آیه ذکر شده بود: «أَ لَمْ یَکُ نُطْفَةً مِنْ مَنِیٍّ یُمْنَى‌ » و این سوره هم با این آیه آغاز می شود: «... لَمْ یَکُنْ شَیْئاً مَذْکُوراً» پس ارتباط بین انتهای سوره قیامت و ابتدای سوره انسان وجود دارد.

تشابهات زیادی بین سوره های مزمل و مدثر با سوره انسان وجود دارد (که به دلیل اختصار از ذکر آنها خودداری می کنیم) نشان می دهد که این سوره با سوره های مدثر و مزمل هم محور است. این سوره طریق تقوا را تشریح می کند همانطور که سوره های مزمل و مدثر این کار را می کردند.

این سوره با اینکه شامل انذار هم هست، اما بیشتر شامل تبشیر است و این بر طریق الی الله دلالت می کند و به مکارم اخلاق تذکر می دهد.

سوره انسان، تکمیل کننده سوره قیامت است. در سوره قیامت آمدن روز قیامت مبرهن می شود، و سوره انسان از چگونگی این روز و نعمت ها و عقابهایی که خداوند برای کفار و ابرار در این روز آماده کرده بحث می کند. همچنین این سوره طریق نجات از سختیهای روز قیامت را هم تذکر می دهد و به این ترتیب دو سوره ای که مجموعه واحدی را تشکیل داده اند (قیامت و انسان) به تکامل می رسند.

این سوره از یک مقدمه و دو فقره تشکیل شده که هر فقره با «انا» شروع شده.

سوره قیامت

سوره قیامت: بحث درباره تکلیف و اسبابی که باعث می شود انسان از زیر بار مسئولیت تکلیف فرار کند- بیان دو تصور اشتباه درباره روز قیامت و رد آنها

محور سوره: مقدمه سوره بقره (آیات 1-20)

سوره قیامت با دو قَسَمی شروع می شود که پاسخ داده نمی شوند چرا که جواب قسم، مفهومی از سیاق سوره است. پس از دو قَسَم، سوره در آیات 3 و 36 به دو ظن کافرین درباره روز قیامت که با روی گردانی از تکلیف ارتباط دارد، پاسخ می دهد: «أَیَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظامَهُ» (آیه 3) و «أَیَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَنْ یُتْرَکَ سُدىً» (آیه 36). همچنین در وسط سوره درباره کیفیت تبلیغ قرآن به رسول الله ص توضیحاتی داده می شود همچنین بحثی درباره موت و مرگ کافر بیان شده. اینکه چگونه خداوند را بدون ایمان و نماز، بلکه با تکذیب و اعراض ملاقات می کند.

مقدمه سوره بقره (که محور این سوره است) بحثی درباره متقین و کافرین و منافقین دارد و بیان می کند که منافقین کافرند و هر یک از دو گروه متقین و کافرین، یکی از طرفهای درگیری در مورد روز قیامت هستند. پس کافرین کسانی هستند که ایمان ندارند و نماز برپا نمی دارند و به قرآن التزامی ندارند چرا که به روز قیامت ایمان ندارند و تصور می کنند که انسان بی هدف رها شده اما متقین به قرآن ملتزمند و ایمان دارند و نماز برپا می دارند و انفاق می کنند چرا که به روز قیامت ایمان دارند و می دانند که بی هدف رها نشده اند. پس همانطور که توضیح داده شد مشاهده می شود که معانی سوره قیامت، به معانی مقدمه سوره بقره ارتباط دارد.

این سوره تصورات اشتباه درباره روز قیامت و تکلیف انسان در دنیا را بیان کرده و آنها را رد می کند. این سوره ضرورت ایمان و قیام به تکلیف را تعمیق می بخشد و این از بدیهیات اولیه ای است که برای متقی شدن به آن نیاز است.

 

مجموعه هفتم از قسم چهارم (قسم مفصل)

مجموعه هفتم: بیان تکلیف و انواع عبادات

این مجموعه شامل دو سوره است. سوره اول (سوره قیامت) در مقدمه سوره بقره و سوره دوم (سوره انسان) در بعد از مقدمه سوره بقره تفصیل داده شده اند این دو سوره یکدیگر را کامل می کنند و تفصیل مقدمه و بعد از مقدمه سوره بقره در این دو سوره، جدید و دارای لطایف خاص خودش است.

سوره قیامت درباره اصل بحث تکلیف و اسابی که باعث می شود انسان از زیر بار مسئولیت تکلیف فرار کند بحث می کند. خداوند انسان ها را تکلیف کرده که از متقین باشند، اما خیلی از آنها از این حقیقت فرار می کند و معالجه این مساله، در سوره قیامت بیان شده.

سوره دهر (انسان) بیان شده تا در بعد از مقدمه سوره بقره تفصیل داده شود. این سوره انواع عبادت را شرح داده و چیزهایی که خداوند برای کافرین و مومنین آماده کرده و همچنین موضوع نزول قرآن را شرح و تفصیل می دهد. و این معانی است که آیات بعد از مقدمه سوره بقره درباره آنها بحث می کند.

با اندکی دقت متوجه خواهیم شد که سوره انسان (در این مجموعه) با سوره های مزمل و مدثر (در مجموعه ششم) همگی در آیات بعد از مقدمه سوره بقره تفصیل داده شده اند. پس این سوره ها داراین معانی مشترکی خواهند بود.

مساله ای که باعث شد متوجه شویم که سوره قیامت ابتدای یک مجموعه است، این است که این سوره با قسم شروع شده و مساله ای که باعث شد متوجه شویم سوره انسان انتهای این مجموعه است، این است که بعد از آن سوره مرسلات ذکر شده که آن سوره هم با قسم شروع می شود و این نشان می دهد که آن سوره ابتدای یک مجموعه جدید است. همچنین شروع سوره انسان با «هل» شروه شده، همانند خواهرش سوره غاشیه و از آنجا که سوره غاشیه انتهای مجموعه خودش است، سوره انسان هم انتهای مجموعه خودش است.

سوره مدثر

سوره مدثر: تکمیل بیان طریق تقوا (که در سوره قبل شروع شده بود) از خلال ذکر مواقف و مواضع کافرین

محور سوره: 25-27 سوره بقره

وَ بَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ کُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً قَالُوا هٰذَا الَّذِی رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشَابِهاً وَ لَهُمْ فِیهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ‌ (25)

به کسانی که ایمان آورده، و کارهای شایسته انجام داده‌اند، بشارت ده که باغهایی از بهشت برای آنهاست که نهرها از زیر درختانش جاریست. هر زمان که میوه‌ای از آن، به آنان داده شود، می‌گویند: «این همان است که قبلا به ما روزی داده شده بود. (ولی اینها چقدر از آنها بهتر و عالیتر است.)» و میوه‌هایی که برای آنها آورده می‌شود، همه (از نظر خوبی و زیبایی) یکسانند. و برای آنان همسرانی پاک و پاکیزه است، و جاودانه در آن خواهند بود.

إِنَّ اللَّهَ لاَ یَسْتَحْیِی أَنْ یَضْرِبَ مَثَلاً مَا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا فَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ أَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا فَیَقُولُونَ مَا ذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهٰذَا مَثَلاً یُضِلُّ بِهِ کَثِیراً وَ یَهْدِی بِهِ کَثِیراً وَ مَا یُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفَاسِقِینَ‌ (26)

خداوند از این که (به موجودات ظاهرا کوچکی مانند) پشه، و حتی کمتر از آن، مثال بزند شرم نمی‌کند. (در این میان) آنان که ایمان آورده‌اند، می‌دانند که آن، حقیقتی است از طرف پروردگارشان؛ و اما آنها که راه کفر را پیموده‌اند، (این موضوع را بهانه کرده) می‌گویند: «منظور خداوند از این مثل چه بوده است؟!» (آری،) خدا جمع زیادی را با آن گمراه، و گروه بسیاری را هدایت می‌کند؛ ولی تنها فاسقان را با آن گمراه می‌سازد!

الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولٰئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ‌ (27)

فاسقان کسانی هستند که پیمان خدا را، پس از محکم ساختن آن، میشکنند؛ و پیوندهایی را که خدا دستور داده برقرار سازند، قطع نموده، و در روی زمین فساد میکنند؛ اینها زیانکارانند.

 

بعد از مقدمه سوره بقره، مقطع طریقین شروع می شود که بیان شد دو آیه ابتدایی مقطع طریقین، محور سوره مزمل هستند (آیات 21-22) 4آیه بعد از ابتدای مقطع طریقین، محور این سوره قرار دارد. مشاهده می شود که این آیه (آیه25 سوره بقره و محور این سوره) با تبشیر شروع شده و سوره مدثر هم با تبشیر به پیامبر ص و امر به انذار کافرین آغاز شده. از طرف دیگر در سوره بقره، قبل از اینکه آیه «و بشر....» (25: بقره) بیاید، آیه: «فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکافِرِینَ» آمده که این آیه خودش انذار است. همچنین بعد از آیه 25 سوره بقره «و بشر...» در آیه 26 جمله: «... مَا ذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهٰذَا مَثَلاً ...» آمده که در سوره مدثر هم داریم: «وَلِیَقُولَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْکافِرُونَ ماذا أَرادَ اللَّهُ بِهذا مثلا» (آیه 31 مدثر). همچنین تشابهات دیگری هم بین آیات محور و آیات سوره مدثر وجود دارد که به جهت اختصار، بیان نمی شود.
پیش از این بیان شد که محور سوره مدثر، همان محور سوره مائده است. همانطور که محور سوره مزمل، همان محور سوره نساء بود. پیش از این دیدیم که سوره تحریم هم در محور سوره مائده تفصیل داده شده بود، هم اکنون مشاهده می شود که سوره مدثر هم در محور سوره مائده تفصیل داده شده.
همچنین پیش از این مشاهده شد که در سوره احزاب آیه «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ» و «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» متناوبا تکرار شده و در آنجا بیان شد که مقطعی که شروعش با «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ» است در محور سوره نساء تفصیل داده می شود و مقطعی که شروعش با «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» است، در محور سوره مائده تفصیل داده می شود. در سوره های مزمل و مدثر هم این تشابه برقرار است. سوره مزمل در محور سوره نساء تفصیل داده شد و سوره مدثر هم در محور سوره مائده.
در محور سوره مدثر از سوره بقره، بحثی درباره موقف کافرین در مقابل امثال و مثل های قرآنی است. (آیه 26 سوره بقره) در سوره مدثر به رسول الله ص امر می شود که چنین کسانی را انذار دهند چرا که سوره مدثر تفصیلی از شخصیت اینگونه کافران ارائه داده و آنها را تکفیر می کند. همچنین این سوره ویژگیهای درونی و شخصیتی ای را بیان می کند که باعث می شود کسانی چنین مواقف و مواضعی در مقابل قرآن داشته باشند و این سوره به تفصیل درباره عواقب چنین مواضعی بحث می کند. همچنین این سوره، برای مومنین سوره ای تربیتی است و ادب انذار و تبشیر را برای رسول الله ص تعریف می کند. این سوره شناختی از قرآن و شناختی از خداوند عزوجل ارائه می دهد و به این جهت با آیات محورش ارتباط دارد.
مشاهده شد که سوره مزمل مواردی را مشخص کرد که نذیر (پیامبر ص) در رابطه اش با خداوند و در مواقفش در مقابل کافرین باید به انجام برساند، و مشاهده خواهد شد که سوره مدثر اخلاقی را معرفی می کند که نذیر (رسول الله ص) برای انجام عملیات انذار و مقابله با انواع مکذبین باید کسب کند. همچنین این سوره (مدثر) وضعیت اهل یمین در آخرت و وضعیت مجرمین در آخرت را بیان می کند. پس سوره مدثر نقش سوره مزمل را در مجموعه اش کامل می کند.
مشاهده می شود که در آیات محور این سوره (26-27 سوره بقره) خداوند به مگس مثال زده «... أَنْ یَضْرِبَ مَثَلًا ما بَعُوضَةً...». همچنین در سوره حج که با «یا ایها...» آغاز می شود هم خداوند مثلی به مگس زده «... لَنْ یَخْلُقُوا ذُباباً...» در سوره مدثر هم خداوند مثالی به نگهبانان جهم زده و تعداد آنها را بیان کرده. مثال سوره حج، کافران را در غایت حقارت بیان می کند و مثال سوره مدثر، کافران را در نهایت شدت و بلا و عظمت عقاب بیان می کند. پس شأن این قرآن مثال آوردن است اما کسانی که ایمان آورده اند با این مثالها می دانند که خداوند حق است ولی کافران در این مثالها شک می کنند: «فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا فَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَأَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا فَیَقُولُونَ ماذا أَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلًا». در سوره مدثر دلیل این مثالها روشن شده: «... لِیَسْتَیْقِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَ یَزْدَادَ الَّذِینَ آمَنُوا إِیمَاناً وَ لاَ یَرْتَابَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ لِیَقُولَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْکَافِرُونَ مَا ذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهٰذَا مَثَلاً...» (آیه31) «تا اهل کتاب [یهود و نصاری‌] یقین پیدا کنند و بر ایمان مؤمنان بیفزاید، و اهل کتاب و مؤمنان (در حقّانیّت این کتاب آسمانی) تردید به خود راه ندهند، و بیماردلان و کافران بگویند: «خدا از این توصیف چه منظوری دارد؟!»» پس مواضعی که مردم در مقابل مَثَل های قرآنی می گیرند، اهل ضلالت یا اهل هدایت بودن آنها را مشخص می کند.

 

مقدمه مولف

مقدمه مولف (سعید حوی)

اولین خصوصیت این تفسیر که ممیزه اصلی این تفسیر با سایر تفاسیر هم هست، این است که نظریه جدیدی در موضوع «وحدت قرآنی» مطرح می کند و این موضوعی است که خیلی ها به آن پرداخته اند و کتابهای زیادی در این زمینه نوشته شده ولی بیشتر کسانی که به این بحث پرداخته اند، حول برقراری ارتباط بین آیه ای در یک سوره و سوره دیگر یا برقراری ارتباط بین انتهای یک سوره با ابتدای سوره دیگر بحث کرده اند و از این مقدار فراتر نرفته اند.

اما خداوند از کودکی بر من منت نهاد و من از کودکی در زمینه اسرار ارتباط بین آیات و سوره های قرآن فکر می کردم و از کودکی این باور در من شکل گرفت که کلید ارتباط بین سوره ها، سوره بقره و هفت سوره بعد از آن است و مجموعه اینها، قسم اول قرآن را تشکیل می دهند همانطور که این مطلب را در حدیثی از رسول الله ص هم فهمیده می شود.

پس ملاحظه می کردم که مثلا آیات ابتدایی در سوره بقره، با «الم» شروع شده و با «وَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» به پایان رسیده. از طرف دیگر سوره آل عمران هم با «الم» شروع شده و با آیه «لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ» به پایان رسیده پس پیش خودم می گفتم: آیا سوره آل عمران تفصیل آیات ابتدایی سوره بقره است؟

سپس مشاهده کردم که بعد از مقدمه سوره بقره، آیه: «یا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» آمده و سوره نساء هم بعد از سوره آل عمران آمده و با آیه: « یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ ....» شروع شده، پس از خودم می پرسیدم که آیا ممکن است سوره نساء تفصیل آیات مقابلش در سوره بقره باشد؟

سپس دیدم که در ادامه آیات سوره بقره داریم: «وَما یُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِینَ الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثاقِهِ ...» و سوره مائده هم بعد از سوره نساء آمده و با آیه: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ» شروع شده....

و اینگونه بود که متوجه شدم 7 سوره بعد از سوره بقره، همراه با خود سوره بقره، قسم اول قرآن را تشکیل می دهند، این سوره ها بر اساس چینش معین، همانند چینش معانی در سوره بقره آمده اند و هر سوره، محوری در سوره بقره دارد. از کودکی این ملاحظه در قلبم وجود داشت و این را به عنوان معجزه کتاب رسول الله ص می پنداشتم.

بحثی در مورد اصطلاحات بکار رفته در این تفسیر:

بر طبق حدیثی از رسول الله ص متوجه می شویم که قرآن دارای 4 قسم است، قسم طوال، قسم مئین، قسم مثانی و قسم مفصل. بر طبق معانی که بعدا توضیح داده خواهد شد، متوجه می شویم که هفت سوره طوال، تا انتهای سوره توبه (برائه) هستند و قسم مئین تا پایان سوره قصص است و قسم مثانی تا انتهای سوره ق و قسم مفصل تا پایان قرآن ادامه دارد. مشاهده خواهد شد که هر یک از اقسام دوم، سوم و چهارم قرآن، از مجموعه های متعددی از سوره ها تشکیل شده اند.

پس در این تفسیر به نسبت سوره های قرآن، از دو کلمه «قسم» و «مجموعه» استفاده می کنیم. اما به نسبت آیات، از چند کلمه «قسم»، «مقطع»، «فقره» و «مجموعه» استفاده می کنیم که هر یک از این کلمات توضیح داده خواهند شد:

قسم: قسم وسیع ترین شمولیت را نسبت به سایر کلمات بکار رفته دارد و این کلمه را فقط در سوره های طولانی استفاده می کنیم چرا که در سوره های طولانی ممکن است چند مقطع داشته باشیم که از نظر معنایی شبیه به هم باشند.

مقطع: «مقطع»، شامل تر و بزرگتر از «فقره» است و زمانی از مقطع استفاده می کنیم که آیاتی که موضوع واحدی دارند، زیاد باشند.

فقره: «فقره» وسیع تر از «مجموعه» است و زمانی از فقره استفاده می کنیم که در یک مقطع، چند موضوع واحد داشته باشیم که هر موضوع شامل مجموعه ای از معانی اصلی باشد. پس برای هر یک از معانی اصلی در مقطع، از فقره استفاده می کنیم.

مجموعه: «مجموعه» کوچکترین واحد تقسیم بندی سوره های قرآن است و زیر مجموعه فقره قرار می گیرد و زمانی از مجموعه استفاده می کنیم که در فقره ای که در مقطع قرار گرفته، بیش از یک معنی وجود داشته باشد و بخواهیم آنها را توضیح دهیم.

زمره: گاهی پیش می اید که چند سوره دارای خاصیت واحدی هستند ولی همه آنها در یک مجموعه قرار ندارند، زمانی که چنین حالتی پیش بیاید، برای این سوره ها تعبیر زمره را به کار می بریم.

قسم طوال (اولین قسم قرآن)

قسم طوال (اولین قسم قرآن)

این قسم شامل سوره های بقره تا توبه است. روایات زیادی وجود دارد که بیان می کند هفت سوره طولانی ابتدایی قرآن مجموعه کاملی هستند. سوره یونس ابتدای قسم دوم قرآن است و جزء قسم اول نیست چرا که این سوره و سوری بعد از آن با «الر» آغاز شده و این اشاره دارد به این مطلب که این سوره ها از زمره و مجموعه واحدی هستند.

پیش از این بیان شد که بین فقره آخر سوره حمد و ابتدای سوره بقره (مقدمه سوره بقره) ارتباطی به این شکل وجود دارد که در سوره حمد داریم: «اهدنا» و در سوره بقره داریم: «هدی للمتقین». اما ارتباط بین این دو سوره محدود به همین مورد نیست. در فقره قبل از آخر سوره حمد مشاهده می کنیم: «إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ» و در سوره بقره هم خواهیم دید که قسم اول سوره بقره با آیه: «أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ» شروع شده و با آیه: «وَمِنَ النَّاسِمَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً» به پایان می رسد. پس با این توضیحات مقدمه سوره بقره، با فقره آخر سوره حمد ارتباط دارد و قسم اول سوره بقره با فقره دوم سوره حمد مرتبط است.

همچنین مشاهده خواهد شد که قسم دوم سوره بقره با فقره اول سوره حمد ارتباط دارد چرا که در فقره اول سوره حمد می فرماید: «الْحَمْدُ لِلَّهِ ...» و در قسم دوم سوره بقره می فرماید: «وَاشْکُرُوا لِلَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ» و این مطالب به سبب اشاره به ارتباط بین دو سوره بود در حالی که ارتباط بین این دو سوره بیش از موارد ذکر شده است.

در تفسیر سوره های این قسم تسلسل عجیب و معجزه گونه ای را مشاهده خواهیم کرد، در این قسم مشاهده خواهیم کرد که چگونه شش سوره بعد از سوره بقره در محوری خاص تفصیل داده می شوند به همان ترتیبی که این محور ها در سوره بقره بیان شده اند.

زمره «الف» «لام» «میم»

زمره الم: تفصیل مقدمه سوره بقره

سوره های این زمره همگی مقدمه سوره بقره را تفصیل می دهند. پیش از این بیان شد که مقدمه سوره بقره، درباره متقین و کافرین و منافقین بحث می کند و سوره های چهار گانه این زمره نیز اگر در صفات متقین تفصیل داده شده اند، در مقابلش صفات کافرین هم بیان شده اند. سوره های این زمره هر یک دیگری را کامل می کنند.

این زمره شامل چهار سوره است که:

موضوع اصلی سوره عنکبوت درباره آثار ایمان است

موضوع اصلی سوره روم درباره روز قیامت است

موضوع اصلی سوره لقمان هدایت به این قرآن است

موضوع اصلی این سوره (سوره سجده) رفع هرگونه شکی از این قرآن است

همانگونه که بعد از مقدمه سوره بقره آیه: «یا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (البقرة: 21)» می آید تا طریق تحقق معانی که مقدمه سوره بیان کرده بود را توضیح دهد، پس بعد از سوره های چهارگانه ای که در زمره «الم» قرار گرفته و مقدمه سوره بقره را تفصیل می دادند، سوره احزاب می آید که با آیه: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ اتَّقِ اللَّهَ وَلا تُطِعِ الْکافِرِینَ وَالْمُنافِقِینَ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلِیماً حَکِیماً» شروع می شود تا راهنمایی عملی تحقق مواردی که در چهار سوره قبل بیان شد، باشد. همانطور که مشاهده می شود در آیه اول سوره احزاب از کافرین و منافقین نام برده شده و این دو گروه همانهایی هستند که در مقدمه سوره بقره به آنها شاره می شد.

مجموعه دوم از قسم سوم قرآن (قسم مثانی)

جموعه دوم: بیان ارکان ایمان و انذار کافرین

این مجموعه فقط از دو سوره تشکیل شده و دلایلی که نشان می دهد این دو سوره یک مجموعه کامل هستند به شرح زیر است:

سوره صافات با قسم آغاز شده و بیان خواهد شد که از این به بعد در قرآن هر سوره ای که با قسم آغاز شود، ابتدای مجموعه خودش خواهد بود. همانطور که در سوره های «وَالذَّارِیاتِ. لا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیامَةِ وَالنَّازِعاتِ غَرْقاًوَالْفَجْرِ ... وَالتِّینِ وَالزَّیْتُونِ ... وَالْعادِیاتِ ضَبْحاً. وَالْعَصْرِ» مشاهده خواهد شد.

سوره دوم این مجموعه با حرف مقطعه «ص» آغاز شده و پیش از این (از سوره مریم) بیان شد که این حرف مقطعه «ص» علامت انتهای مجموعه است.

یکی دیگر از دلایلی که نشان می دهد این مجموعه از دو سوره تشکیل شده، این است که پیش از این اثبات شد که سوره «یس» انتهای مجموعه قبلی بود و همچنین بعد از این بیان خواهد شد که سوره «زمر» که بعد از سوره«ص» قرار دارد، ابتدای مجموعه بعدی است پس سوره های صافات و ص یک مجموعه کامل هستند.

سوره صافات در معانی ابتدایی مقدمه سوره بقره تفصیل داده شده و بیشتر صفات متقین را بیان می کند و سوره «ص» در معانی که در آیات بعدی مقدمه سوره بقره می آیند تفصیل داده شده و بیشتر صفات کافرین را بیان می کند.

پس می توان گفت محور سوره صافات آیات: «الم* ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِلْمُتَّقِینَ* الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ* وَالَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَبِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ* أُولئِکَعَلى هُدىً مِنْ رَبِّهِمْ وَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» است

و محور سوره «ص» آیات: «إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا یُؤْمِنُونَ* خَتَمَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَعَلى سَمْعِهِمْ وَعَلى أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ وَلَهُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ» است.

و همانگونه که بیان شد، هر مجموعه ای از مجموعه های قرآن، دارای تکامل، روح، نقش خاص خودش را دارد و این دو سوره نیز اینگونه اند. و این دو سوره معنی از معانی مکنون در مقدمه سوره بقره را به شکل بارزی که پیش از این دیده نشده، بیان می کنند.

با توجه به اینکه هر دو سوره در مقدمه سوره بقره تفصیل داده شده اند، پس بین این دو سوره تداخلات و همپوشانی هایی دیده می شود. به این صورت که در مقدمه سوره بقره صفات مومنین و کافرین بیان شده و از خلال بیان صفات مومنین، صفات کافرین هم مشخص می شود و برعکس.

اولین تفصیل از آیات مقدمه سوره بقره (که محور سوره های این مجموعه هم هست)، در سوره آل عمران آمده و پس از آن تفصیل بعضی از آیات مقدمه سوره بقره در سوره یونس بیان شده که تفصیل اول را پشتیبانی می کند سپس در سوره حجر برای بار سوم آیات مقدمه سوره بقره تفصیل داده می شود که دو تفصیل قبلی را پشتیبانی می کند. بعد از آن سوره های طه و انبیاء برای بار چهارم آیات مقدمه سوره بقره تفصیل داده می شود که باز هم تفصیلات قبلی را پشتیبانی می کند سپس زمره «الم» با چهار سوره می آید که هر چهار سوره، برای بار پنجم مقدمه سوره بقره را تفصیل می دهند که تفصیلات قبلی را پشتیبانی می کند. از این میان مشاهده می شود که معنایی از تفصیل سابق، در تفصیل بعدی گسترش داده می شود و اینگونه است که معانی یکی پس از دیگری تفصیل داده می شوند.

سوره صافات

سوره صافات: تفصیل ارکان ایمان در ضمن بحث از توحید ومستلزمات آن

محور سوره: آیات 1-5 سوره بقره

الم‌ (1)

الم (بزرگ است خداوندی که این کتاب عظیم را، از حروف ساده الفبا به وجود آورده).

ذٰلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ‌ (2)

آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد؛ و مایه هدایت پرهیزکاران است.

الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ‌ (3)

(پرهیزکارانکسانی هستند که به غیب [آنچه از حس پوشیده و پنهان است‌] ایمان میآورند؛ و نماز را برپا میدارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنان روزی دادهایم، انفاق میکنند.

وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ مَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ‌ (4)

و آنان که به آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پیش از تو (بر پیامبران پیشین) نازل گردیده، ایمان می‌آورند؛ و به رستاخیز یقین دارند.

أُولٰئِکَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ‌ (5)

آنان بر طریق هدایت پروردگارشانند؛ و آنان رستگارانند.

 

این سوره با چندین قسم و جواب قسم شروع می شود و از جواب قسم «إِنَّ إِلهَکُمْ لَواحِدٌ» موضوع اصلی سوره که وحدانیت خداوند است، کشف می شود. سپس مسیر سوره ادامه پیدا می کند تا اینکه به آیه «فَاسْتَفْتِهِمْ أَهُمْ أَشَدُّخَلْقاً أَمْ مَنْ خَلَقْنا إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِنْ طِینٍ لازِبٍ» می رسد و باز هم مسیر سوره ادامه پیدا می کند تا اینکه آیه «فَاسْتَفْتِهِمْ أَلِرَبِّکَ الْبَناتُ وَلَهُمُ الْبَنُونَ [الآیة: 149]» بیان می شود که بر شناخت خدا و مستلزمات این معرفت و شناخت دلالت می کند. در آیات پایانی سوره هم بیان می کند: «سُبْحانَ رَبِّکَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا یَصِفُونَ وَسَلامٌ عَلَى الْمُرْسَلِینَ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ».

از خلال ابتدا و انتهای سوره و همچنین دو استفهامی که در میان سوره بیان شده و دو نقطه عطف در این سوره حساب می شوند، می توان مقصد اصلی این سوره را درک کرد که آن همانطور که بیان شد، شناخت خداوند عزوجل و شناخت مستلزمات این معرفت است. و این موضوع اول از موضوعات ایمان به غیب است.

در مرحله دوم، و از خلال سیاق اصلی این سوره، بعضی از معانی که ارتباطی به آخرت، رسل، ملائکه و کتاب دارند نیز بیان می شود. به همین دلیل آیه «سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا یَصِفُونَ» چندین بار در این سوره تکرار می شود و به موضوع اصلی سوره اشاره می کند که آن شناخت خدا، تنزیه و توحید اوست.

و این مطلب بدیهی است که کلمه توحید، همان تقواست که نقطه تمرکز این دین و نقطه شروع دعوت رسولان و محتوی همه عقاید اسلام است و همه عقاید اسلام به تقوا باز می گردد. و زمانی که مضمون سوره را متوجه شدیم، جایگاه سوره صافات در تفصیل آیات «الم* ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِلْمُتَّقِینَ* الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ* وَالَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَبِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ*أُولئِکَ عَلى هُدىً مِنْ رَبِّهِمْ وَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» از سوره بقره فهمیده می شود چرا که این آیات در موضوع توحید و مستلزماتش تفصیل داده می شوند.

.............

این سوره به شکل واضح از یک مقدمه که شامل آیات 1-10 است تشکیل شده که از توحید و ادله آن و حفظ وحی بحث می کند. سپس دو مقطع می آید که هر کدام از آنها با جمله «فَاسْتَفْتِهِمْ» شروع می شوند:

مقطع اول با آیه «فَاسْتَفْتِهِمْ أَهُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمْ مَنْ خَلَقْنا إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِنْ طِینٍ لازِبٍ» شروع شده و تا آیه 148 سوره ادامه پیدا می کند.

مقطع دوم هم با آیه «فَاسْتَفْتِهِمْ أَلِرَبِّکَ الْبَناتُ وَلَهُمُ الْبَنُونَ» شروع شده و تا پایان سوره (آیه 182) ادامه پیدا می کند.

به طور کلی این سوره هر زمانی که از توحید بحث می کند، همه مستلزمات آن را هم بیان می کند، مستلزماتی از قبیل ایمان به آخرت، ایمان به رسولان الهی، ایمان به ملائکه و ایمان به مومنین. چرا که تصور کامل و سالم از موضوع توحید با تصور صحیح داشتن از این موارد گره خورده است.

................

این اولین باری است که در سیاق قرآنی سوره ای مشاهده می شود که مستقیما با قسم شروع شده و پیش از قسم هیچ مطلب دیگری بیان نشده است و از این به بعد سوره های زیادی مشاهده خواهد شد که با قسم شروع می شوند تا جایی که می بینیم که در یک مجموعه، همه سوره های آن مجموعه با قسم شروع می شوند:

در مجموعه ذاریات سه سوره با قسم شروع می شوند: «وَالذَّارِیاتِ وَالطُّورِ وَالنَّجْمِ»

در مجموعه الفجر مشاهده خواهد شد که پنج سوره با قسم شروع می شوند: «وَالْفَجْرِ، لا أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَدِ وَالشَّمْسِ وَضُحاها وَاللَّیْلِ وَالضُّحى»

و همانطور که سوره صافات با قسم شروع شده و ابتدای مجموعه است، دلیلی است بر اینکه شروع سوره با قسم دلیلی است بر اینکه آن سوره می تواند ابتدای مجموعه باشد.

.............

این سوره، مکی است و همانطور که از ظاهر آن پیداست، همانند سوره های مکی دارای آیات کوتاه، دارای مشاهد و مواقف زیاد، دارای تصاویر و سایه های متنوع، دارای اثرات عمیق است و همانند سایر سوره های مکی با هدف بناء عقیده در نفوس انسانها و خالی و خالص کردن نفوس انسانها از شوائب شرک بیان می شود.

این سوره به طور خاص صورتی خاص از شرک را معالجه می کند، صورتی از شرک که معتقد است بین خداوند و جن (نعوذ بالله) قرابتی وجود دارد و ملائکه دختران خداوندند که حاصل این رابطه اند و آنها دختران خدا هستند.

به همین دلیل این سوره با اشاره به طوائف ملائکه شروع می شود «وَالصَّافَّاتِ صَفًّا* فَالزَّاجِراتِ زَجْراً* فَالتَّالِیاتِ ذِکْراً ..» و سپس ذکری از شیاطین رانده شده می شود و بیان می کند که آنها  با شهاب های ثاقب رانده می شوند تا به ملا اعلی نزدیک نشوند و خبرهایی که در آنجا جاری است را نشنوند. پس زمانی که اساطیر جاهلیت را بیان می کند و آنها را رد می کند، بیان می کند که میوه های درخت زقوم که ظالمین با آن عذاب می شوند شبیه سرهای شیاطین هستند. در مقطع دوم هم به طور مستقیم به این اسطوره جاهلیت حمله کرده و بیان می کند: «فَاسْتَفْتِهِمْ أَلِرَبِّکَ الْبَناتُ وَلَهُمُ الْبَنُونَ* أَمْ خَلَقْنَا الْمَلائِکَةَ إِناثاً وَهُمْ شاهِدُونَ* أَلا إِنَّهُمْ مِنْ إِفْکِهِمْ لَیَقُولُونَ* وَلَدَ اللَّهُوَإِنَّهُمْ لَکاذِبُونَ* أَصْطَفَى الْبَناتِ عَلَى الْبَنِینَ* ما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ* أَفَلا تَذَکَّرُونَ* أَمْ لَکُمْ سُلْطانٌ مُبِینٌ* فَأْتُوا بِکِتابِکُمْ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ* وَجَعَلُوا بَیْنَهُ وَبَیْنَ الْجِنَّةِ نَسَباً وَلَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ .. سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّایَصِفُونَ»

در مقابل این عقیده غلط جاهلی و در جانب علاج این صورت از شرک، این سوره همانند سوره های مکی، عقیده دیگری را بیان می کند که عقیده توحید و فکر توحید را اثبات می کند: «إِنَّ إِلهَکُمْ لَواحِدٌ* رَبُّ السَّماواتِوَالْأَرْضِ وَما بَیْنَهُما وَرَبُّ الْمَشارِقِ ..» ودر اثنای بیان مشهدی از مشاهد قیامت، بیان می کند که دلیل اصلی عذاب معذبین در جهنم شرک است: «فَإِنَّهُمْ یَوْمَئِذٍ فِی الْعَذابِ مُشْتَرِکُونَ* إِنَّا کَذلِکَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِینَ* إِنَّهُمْ کانُوا إِذاقِیلَ لَهُمْ: لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ یَسْتَکْبِرُونَ* وَیَقُولُونَ: أَإِنَّا لَتارِکُوا آلِهَتِنا لِشاعِرٍ مَجْنُونٍ* بَلْ جاءَ بِالْحَقِّ وَصَدَّقَ الْمُرْسَلِینَ* إِنَّکُمْ لَذائِقُوا الْعَذابِ الْأَلِیمِ* وَما تُجْزَوْنَ إِلَّا ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ..» و اینگونه قضیه بعثت و حساب و جزا را بیان می کند.

سپس در ادامه به بیان اقوال آنها در مقابل پیامبران پرداخته «وَقالُوا: إِنْ هذا إِلَّا سِحْرٌ مُبِینٌ ...» و مواقف آنها را رد می کند و به مناسبت گمراهی و تکذیب آنها سلسله داستان هایی از پیامبران الهی را بیان کرده که در آن ها رحمت و نصرت خداوند برای رسولانش و عذاب و تنکیل برای مکذبین آنها مشخص می شود «وَلَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَکْثَرُ الْأَوَّلِینَ* وَلَقَدْ أَرْسَلْنا فِیهِمْ مُنْذِرِینَ* فَانْظُرْ کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُنْذَرِینَ* إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ» و در میان این داستان ها، قصه حضرت ابراهیم به همراه فرزندش اسماعیل از همه بارز تر است و در این داستان، طاعت و تسلیم خدا بودن این دو بزرگوار در اعلا ترین و عمیق ترین صورت دیده می شود.

سوره «ص» (صاد)

سوره ص: بحث درباره کافرین در سیاق انذار

محور سوره: آیات 6-7 سوره بقره

إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ‌ (6)

کسانی که کافر شدند، برای آنان تفاوت نمی‌کند که آنان را (از عذاب الهی) بترسانی یا نترسانی؛ ایمان نخواهند آورد.

خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَ عَلَى سَمْعِهِمْ وَ عَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ‌ (7)

خدا بر دلها و گوشهای آنان مهر نهاده؛ و بر چشمهایشان پرده‌ای افکنده شده؛ و عذاب بزرگی در انتظار آنهاست.

 

پیش از این بیان شد که محور سوره «ص» بخشی از مقدمه سوره بقره است که درباره کافرین بحث می کند: «إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا یُؤْمِنُونَ* خَتَمَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَعَلى سَمْعِهِمْ وَعَلى أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌوَلَهُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ» به همین دلیل است که در ابتدای سوره «ص» مشاهده می کنیم بیانی از کافرین به میان می آید که می فرماید: «بَلِ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی عِزَّةٍ وَشِقاقٍ» و همچنین در آیات بعدی می فرماید: «وَعَجِبُوا أَنْ جاءَهُمْ مُنْذِرٌمِنْهُمْ وَقالَ الْکافِرُونَ هذا ساحِرٌ کَذَّابٌ» و سپس در اعماق سوره مشاهده می کنیم: «قُلْ إِنَّما أَنَا مُنْذِرٌ وَما مِنْ إِلهٍ إِلَّا اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ* رَبُّ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ وَما بَیْنَهُمَا الْعَزِیزُ الْغَفَّارُ» و سپس آیه «إِنْ یُوحى إِلَیَّ إِلَّا أَنَّما أَنَا نَذِیرٌمُبِینٌ» بیان شده و در خاتمه سوره هم می فرماید: «قُلْ ما أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ وَما أَنَا مِنَ الْمُتَکَلِّفِینَ* إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِلْعالَمِینَ* وَلَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِینٍ»

از تعدد استعمال امر «قل» در این سوره اینگونه بر می آید که این سوره به نذیر (پیامبر ص) حجت هایی را در مقابل مواقف کافرین تلقین می کند پس از سیاق سوره اینگونه بر می آید که این سوره دروسی را به نذیر (پیامبر ص) می دهد

همچنین سوره مظاهری از عذاب عظیمی که خداوند برای کافرین آماده کرده را ارائه می دهد

همچنین سوره آداب زیادی را برای رسولانی که واجب انذار را انجام می دهند ارائه می کند و ارتباط همه اینها با محور سوره واضح و روشن است.

این سوره، سوره صافات را تکمیل می کند به این صورت که:

        از همان ابتدای این سوره، کلامی درباره توحید بیان می شود: «أَجَعَلَ الْآلِهَةَ إِلهاً واحِداً إِنَّ هذا لَشَیْءٌ عُجابٌ»

        همچنین سوره صافات از «الیاس» به عنوان یکی از پیامبران الهی نام می برد و این سوره (سوره ص) اسم خلیفه ایشان «الیسع» را ذکر می کند.

        سوره صافات از «عباد الله المخلصین» بحث می کرد و سوره «ص» از طریق مخلص شدن بحث می کند: «إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ بِخالِصَةٍ ذِکْرَى الدَّارِ»

از آنجا که دو سوره صافات و ص در مقدمه سوره بقره تفصیل داده شده اند، تداخلات و همپوشانی هایی بین این دو سوره مشاهده می شود. اما به طور کلی سوره صافات در ضمن بحث از توحید، درباره متقین بحث می کند و سوره ص در ضمن سیاق انذار، از کافرین بحث می کند.

همانگونه که سوره صافات در آیات ابتدایی سوره بقره و امتداد معانی آنها تفصیل داده شده بود، این سوره هم در دو آیه ذکر شده، و امتداد معانی آن دو آیه در سوره بقره تفصیل داده شده است که به پاره ای از این تفصیلات اشاره می شود:

        در سوره بقره داستان ابلیس بیان شده که به موضوع کفر مرتبط است و مشاهده می شود که سوره ص با داستان ابلیس علیه اللعنه به اتمام می رسد.

        در سوره بقره در آیات (137، 176، 206) دو کلمه «عزه» و «شقاق» بیان شده از سوی دیگر مشاهده می شود که سوره ص با آیه «ص وَالْقُرْآنِ ذِی الذِّکْرِ* بَلِ الَّذِینَ کَفَرُوا فِی عِزَّةٍ وَشِقاقٍ» شروع می شود.

پس اگر دو آیه محور سوره بقره، موضوع عدم استفاده کافرین از انذار را بیان می کند، سوره «ص» به طور جزیی موارد و مواقفی را که باعث می شود آنها به این نتیجه برسند را ذکر می کند و آنها را رد می کند.

مجموعه سوم از قسم مثانی (قسم سوم)

مجموعه سوم: بیان مبانی عقلی و قلبی شخصیت مسلمان

بحث ساختاری حول سوره های این مجموعه:

پیش از این بیان شد که سوره صاد انتهای مجموعه دوم این قسم است پس سوره زمر ابتدای مجموعه سوم خواهد بود و همچنین با دلالیل متعددی اثبات خواهد شد که سوره شوری، ابتدای مجموعه بعدی است و این اقتضا دارد که سوره های غافر و فصلت، تتمه مجموعه ای باشند که با سوره زمر آغاز شده و خصوصا زمانی که معنای این سوره ها هم دلیلی بر این حرف ماست.

زمانی که این سه سوره بیان می شوند، مشاهده خواهد شد که هر چیزی در این سوره ها، دلالت بر این دارد که این سه سوره دارای وحدت متکاملی هستند و می توان آنها را در یک مجموعه قرار داد.

به شکل بارز و واضحی مشاهده خواهد شد که سوره فصلت در محور سوره هود تفصیل داده شده. از باب مثال ابتدای هر دو سوره را ملاحظه می کنیم: سوره هود با آیه «الر* کِتابٌ أُحْکِمَتْ آیاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَکِیمٍ خَبِیرٍ*أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنَّنِی لَکُمْ مِنْهُ نَذِیرٌ وَبَشِیرٌ ....» شروع شده و سوره فصلت با آیات «حم* تَنْزِیلٌ مِنَ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ* کِتابٌ فُصِّلَتْ آیاتُهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ* بَشِیراً وَنَذِیراً ....» و پیش از این بیان شد که محور سوره هود آیه«یا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ ....» از سوره بقره است.

همچنین به شکل بارز و واضحی مشاهده خواهد شد که سوره زمر در محور سوره یونس تفصیل داده شده که این امر نیز با دقت در ابتدای هر دو سوره امکان پذیر است: سوره یونس با آیه «الر تِلْکَ آیاتُ الْکِتابِ الْحَکِیمِ* أَکانَلِلنَّاسِ عَجَباً أَنْ أَوْحَیْنا إِلى رَجُلٍ مِنْهُمْ أَنْ أَنْذِرِ النَّاسَ وَبَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ قالَ الْکافِرُونَ إِنَّ هذا لَساحِرٌ مُبِینٌ» شروع شده و سوره زمر هم با آیه «تَنْزِیلُ الْکِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکِیمِ* إِنَّا أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الْکِتابَبِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّینَ» آغاز شده و در آینده تشابهات بسیار زیادی بین مضمون دو سوره زمر و یونس مشاهده خواهد شد. پیش از این بیان شد که محور سوره یونس آیه «الم* ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِلْمُتَّقِینَ» از سوره بقره است.

همچنین به شکل بارز و واضحی مشاهده خواهد شد که سوره غافر از کافرین بحث می کند چرا که بعد از مقدمه سوره بطور مستقیم آیه «ما یُجادِلُ فِی آیاتِ اللَّهِ إِلَّا الَّذِینَ کَفَرُوا فَلا یَغْرُرْکَ تَقَلُّبُهُمْ فِی الْبِلادِ» آمده و همچنین در این سوره آیه «إِنَّ الَّذِینَ یُجادِلُونَ فِی آیاتِ اللَّهِ بِغَیْرِ سُلْطانٍ أَتاهُمْ إِنْ فِی صُدُورِهِمْ إِلَّا کِبْرٌ ما هُمْ بِبالِغِیهِ ....» آمده و در خاتمه سوره هم آمده «وَخَسِرَ هُنالِکَ الْکافِرُونَ» و به همین دلیل می گوییم که محور سوره مومن (غافر) آیه «إِنَّالَّذِینَ کَفَرُوا سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا یُؤْمِنُونَ» از سوره بقره است.

بنابر این می توانیم بگوییم که سوره های زمر و مومن (غافر) در مقدمه سوره بقره تفصیل داده شده اند و سپس سوره فصلت آیاتی که بعد از مقدمه سوره بقره آمده اند را تفصیل می دهد. و تفصیل همه این موارد را در ادامه خواهیم دید.

به این ترتیب مشاهده می شود که آیات ابتدایی سوره بقره، در این قسم (قسم مثانی) چندین و چند بار تفصیل داده شده اند و در هر دفعه و هر مرتبه روح جدید و اسلوب جدید و سیاق جدید و نمایش جدید و وحدت جدیدی در هر سوره و در هر مجموعه ای مشاهده می شود و این مظهری از مظاهر اعجاز در این قرآن است. این که یک معنی واحد با اسلوب های زیاد در سوره های متعدد ارائه می شود و در هر مرتبه چیزهای جدید و معانی مکنون جدیدی مشاهده می شود.

یکی از دلایلی که این قسم به عنوان قسم مثانی نامیده شده هم همین تکرار معانی در این قسم است، چرا که در این قسم معانی دوباره و چندباره تکرار می شوند و یا به عبارت عربی می توان گفت که معانی در این قسم «تثنی و تکرر مره بعد مره». همچنین خداوند در سوره زمر می فرماید «اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِیَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلى ذِکْرِ اللَّهِ»

بحث معنایی حول سوره های این مجموعه:

ملاحظه خواهد شد که این سه سوره خیلی به مسائل احکام عملی نمی پردازد و بیشتر آیاتش بر بنای شخصیت عقلی و قلبی مسلمان متمرکز شده چرا که این مساله، مبنای اجرای احکام است.

هر یک از این سوره های سه گانه معانی اصلی که انسان باید نسبت به آنها متذکر باشد را بیان می کنند و از طرف دیگر این سه سوره یک کل واحد که مورد نیاز انسان است را ارائه می کنند.

سوره فصلت

سوره فصلت: نشان دادن طریق تقوا- تبیین روی گردانی اکثر مردم از دعوت رسول الله ص و مناقشه با آنها

محور سوره: 21-22 سوره بقره

یَا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ‌ (21)

ای مردم! پروردگار خود را پرستش کنید؛ آن کس که شما، و کسانی را که پیش از شما بودند آفرید، تا پرهیزکار شوید.

الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِرَاشاً وَ السَّمَاءَ بِنَاءً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقاً لَکُمْ فَلاَ تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَاداً وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ‌ (22)

آن کس که زمین را بستر شما، و آسمان [ جو زمین‌] را همچون سقفی بالای سر شما قرار داد؛ و از آسمان آبی فرو فرستاد؛ و به وسیله آن، میوه‌ها را پرورش داد؛ تا روزی شما باشد. بنابر این، برای خدا همتایانی قرار ندهید، در حالی که می‌دانید (هیچ یک از آنها، نه شما را آفریده‌اند، و نه شما را روزی می‌دهند).

 

نگاه اجمالی به سوره فصلت نشان می دهد که این سوره تشابه بسیار زیادی به سوره هود دارد. سوره هود با این آیات شروع می شود: «الر کِتابٌ أُحْکِمَتْ آیاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَکِیمٍ خَبِیرٍ* أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنَّنِی لَکُمْ مِنْهُنَذِیرٌ وَبَشِیرٌ.» و سوره فصلت هم با آیاتی مشابه به این صورت: «حم* تَنْزِیلٌ مِنَ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ* کِتابٌ فُصِّلَتْ آیاتُهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ* بَشِیراً وَنَذِیراً فَأَعْرَضَ أَکْثَرُهُمْ فَهُمْ لا یَسْمَعُونَ» و تشابهات زیاد دیگری که ذکر نمی کنیم. علاوه بر این از نظر معنایی تشابهات زیادی بین این دو سوره وجود دارد. و به همین دلیل متوجه می شویم که سوره فصلت و سوره هود هم محور هستند. و همانگونه که این آیه از سوره بقره راه به سوی تقوا و طریق تقوا را نشان داده و معرفی کرده، و همچنین سوره هود هم در طریق تقوا تفصیل داده شده، متوجه خواهیم شد که این سوره (سوره فصلت) هم در طریق تقوا تفصیل داده شده است با این توضیح که هر یک از سوره های هود و فصلت دارای روح و وحدت خاص خودشان هستند.

سوره هود بیان می کرد که امر به عبادت، امر مشترکی بین رسالت رسول الله ص و همه پیامبران الهی است و این سوره  (سوره فصلت) هم این امت را مورد خطاب قرار می دهد تا مطالبی را در همین شأن بیان کند.

به طور کلی این سوره موقفی از مواقف کافرین را بیان کرده «وَ قَالُوا قُلُوبُنَا فِی أَکِنَّةٍ...» و آن را رد می کند و مردم را به موقف مقابل آن از توحید و عبادت و استقامت بر امر الهی دعوت می کند. و به این ترتیب بنایی را که در آیات 21 و 22 سوره بقره پایه ریزی شده بود و در سوره های «نساء» و «هود» و «حج» و «احزاب» ادامه یافته بود را تکمیل می کند.

بحث معنایی:

این سوره با مقدمه ای شروع شده که در آن موقف و موضع کافرین اینگونه بیان می شود: «وَقالُوا قُلُوبُنا فِی أَکِنَّةٍ ...» و سپس سیر سوره مرحله به مرحله ادامه پیدا می کند تا این گفته آنها را رد کند و در حقیقت می توان وحدت این سوره را در این آیه مشاهده کرد.

امین اسلامی دانش آموخته کارشناسی ارشد معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق (ع).
از سال 89 در زمینه آموزش مجازی و تولید دوره های آموزشی تحت وب فعالیت هایی انجام داده ام. درحال حاضر این سایت محملی برای انتشار محصولات تولید شده با موضوعات مختلف از جمله «حوزه انقلابی» است.

قدرت گرفته از بلاگ بیان » طراحی قالب بلاگ بیان