سوره فصلت: نشان دادن طریق تقوا- تبیین روی گردانی اکثر مردم از دعوت رسول الله ص و مناقشه با آنها
محور سوره: 21-22 سوره بقره
یَا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (21)
ای مردم! پروردگار خود را پرستش کنید؛ آن کس که شما، و کسانی را که پیش از شما بودند آفرید، تا پرهیزکار شوید.
الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِرَاشاً وَ السَّمَاءَ بِنَاءً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقاً لَکُمْ فَلاَ تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَاداً وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ (22)
آن کس که زمین را بستر شما، و آسمان [ جو زمین] را همچون سقفی بالای سر شما قرار داد؛ و از آسمان آبی فرو فرستاد؛ و به وسیله آن، میوهها را پرورش داد؛ تا روزی شما باشد. بنابر این، برای خدا همتایانی قرار ندهید، در حالی که میدانید (هیچ یک از آنها، نه شما را آفریدهاند، و نه شما را روزی میدهند).
نگاه اجمالی به سوره فصلت نشان می دهد که این سوره تشابه بسیار زیادی به سوره هود دارد. سوره هود با این آیات شروع می شود: «الر کِتابٌ أُحْکِمَتْ آیاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَکِیمٍ خَبِیرٍ* أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنَّنِی لَکُمْ مِنْهُنَذِیرٌ وَبَشِیرٌ.» و سوره فصلت هم با آیاتی مشابه به این صورت: «حم* تَنْزِیلٌ مِنَ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ* کِتابٌ فُصِّلَتْ آیاتُهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ* بَشِیراً وَنَذِیراً فَأَعْرَضَ أَکْثَرُهُمْ فَهُمْ لا یَسْمَعُونَ» و تشابهات زیاد دیگری که ذکر نمی کنیم. علاوه بر این از نظر معنایی تشابهات زیادی بین این دو سوره وجود دارد. و به همین دلیل متوجه می شویم که سوره فصلت و سوره هود هم محور هستند. و همانگونه که این آیه از سوره بقره راه به سوی تقوا و طریق تقوا را نشان داده و معرفی کرده، و همچنین سوره هود هم در طریق تقوا تفصیل داده شده، متوجه خواهیم شد که این سوره (سوره فصلت) هم در طریق تقوا تفصیل داده شده است با این توضیح که هر یک از سوره های هود و فصلت دارای روح و وحدت خاص خودشان هستند.
سوره هود بیان می کرد که امر به عبادت، امر مشترکی بین رسالت رسول الله ص و همه پیامبران الهی است و این سوره (سوره فصلت) هم این امت را مورد خطاب قرار می دهد تا مطالبی را در همین شأن بیان کند.
به طور کلی این سوره موقفی از مواقف کافرین را بیان کرده «وَ قَالُوا قُلُوبُنَا فِی أَکِنَّةٍ...» و آن را رد می کند و مردم را به موقف مقابل آن از توحید و عبادت و استقامت بر امر الهی دعوت می کند. و به این ترتیب بنایی را که در آیات 21 و 22 سوره بقره پایه ریزی شده بود و در سوره های «نساء» و «هود» و «حج» و «احزاب» ادامه یافته بود را تکمیل می کند.
بحث معنایی:
این سوره با مقدمه ای شروع شده که در آن موقف و موضع کافرین اینگونه بیان می شود: «وَقالُوا قُلُوبُنا فِی أَکِنَّةٍ ...» و سپس سیر سوره مرحله به مرحله ادامه پیدا می کند تا این گفته آنها را رد کند و در حقیقت می توان وحدت این سوره را در این آیه مشاهده کرد.
مقدمه: 1-5: بیان ویژگیهای قرآن و صفات مردمی که از آن روی گردانند
این مجموعه بعضی از ویژگیهای قرآن را ذکر کرده و بیان کرده که برای شناخت این ویژگیها، علم لازم است و بسیاری از مردم از قبول این قرآن روی می گردانند چرا که نمی شنوند و دلهایشان کر است. اگر انسان در این مقدمه تامل کند، متوجه می شود که این مقدمه به طور اجمالی معانی مقدمه سوره بقره را تکرار کرده است.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ (0)
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
حم (1)
حم
تَنْزِیلٌ مِنَ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ (2)
این کتابی است که از سوی خداوند رحمان و رحیم نازل شده است؛
کِتَابٌ فُصِّلَتْ آیَاتُهُ قُرْآناً عَرَبِیّاً لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ (3)
کتابی که آیاتش هر مطلبی را در جای خود بازگو کرده، در حالی که فصیح و گویاست برای جمعیّتی که آگاهند!
بَشِیراً وَ نَذِیراً فَأَعْرَضَ أَکْثَرُهُمْ فَهُمْ لاَ یَسْمَعُونَ (4)
قرآنی که بشارت دهنده و بیم دهنده است؛ ولی بیشتر آنان روی گردان شدند؛ از این رو چیزی نمیشنوند!
وَ قَالُوا قُلُوبُنَا فِی أَکِنَّةٍ مِمَّا تَدْعُونَا إِلَیْهِ وَ فِی آذَانِنَا وَقْرٌ وَ مِنْ بَیْنِنَا وَ بَیْنِکَ حِجَابٌ فَاعْمَلْ إِنَّنَا عَامِلُونَ (5)
آنها گفتند: «قلبهای ما نسبت به آنچه ما را به آن دعوت میکنی در پوششهایی قرار گرفته و در گوشهای ما سنگینی است، و میان ما و تو حجابی وجود دارد؛ پس تو بدنبال عمل خود باش، ما هم برای خود عمل میکنیم!»
مجموعه اول: 6-8: بیان خلاصه دعوت رسول الله ص که کافران از آن روی گردانند
این آیات خلاصه دعوت رسول الله ص که کافران از آن روی می گردانند را بیان می کند و آن (خلاصه دعوت رسول الله ص) ایمان به وحی الهی (که مضمون آن توحید است)، استقامت بر امر خدا، استغفار، ایمان و عمل صالح است.
همچنین این مجموعه بیان می کند که عذاب الهی شامل حال کافرانی که منع زکات می کنند و به روز قیامت کافرند می شود و اجر الهی هم شامل حال مومنینی است که عمل صالح انجام می دهند. این خلاصه ای از دعوت رسول الله ص است و این خلاصه، ردی است بر قول کافران که در آیه 5 گفتند: «وَقالُوا قُلُوبُنا فِی أَکِنَّةٍ ...».
قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحَى إِلَیَّ أَنَّمَا إِلٰهُکُمْ إِلٰهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِیمُوا إِلَیْهِ وَ اسْتَغْفِرُوهُ وَ وَیْلٌ لِلْمُشْرِکِینَ (6)
بگو: من فقط انسانی مثل شما هستم؛ این حقیقت بر من وحی میشود که معبود شما معبودی یگانه است؛ پس تمام توجّه خویش را به او کنید و از وی آمرزش طلبید؛ وای بر مشرکان!
الَّذِینَ لاَ یُؤْتُونَ الزَّکَاةَ وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ کَافِرُونَ (7)
همانها که زکات را نمیپردازند، و آخرت را منکرند!
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنُونٍ (8)
امّا کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادند، پاداشی دائمی دارند!
مجموعه دوم: 9-12: انسان چگونه به خدایی که زمین و آنچه در آن است را برای انسان خلق کرده کافر می شود؟
در آیه محور سوره بیان شده: «فَلا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ» و در این مجموعه هم بیان شده: «تَجْعَلُونَ لَهُ أَنْداداً» و این ارتباط این مجموعه با محور سوره را مشخص می کند. خداوند در آیات محور سوره مردم را امر می کند که مشرک نشوند و در این مجموعه خداوند عزوجل بیان می کند که روی گردانی از دعوت رسول الله ص، کاری است که کافران انجام می دهند، همان کافرانی که در مقدمه سوره معرفی شدند و این کفر یعنی شرک به خدا و انسان چگونه به خدایی که زمین و آنچه در آن است را برای انسان خلق کرده کافر می شود؟
این مجموعه بیان می کند که توحید خدا و عبادت او و تقوای او، منطقش ایمان به قرآن و قبول دعوت رسول الله ص و گوش فرا دادن به آن است
قُلْ أَ إِنَّکُمْ لَتَکْفُرُونَ بِالَّذِی خَلَقَ الْأَرْضَ فِی یَوْمَیْنِ وَ تَجْعَلُونَ لَهُ أَنْدَاداً ذٰلِکَ رَبُّ الْعَالَمِینَ (9)
بگو: آیا شما به آن کس که زمین را در دو روز آفرید کافر هستید و برای او همانندهایی قرارمیدهید؟! او پروردگار جهانیان است!
وَ جَعَلَ فِیهَا رَوَاسِیَ مِنْ فَوْقِهَا وَ بَارَکَ فِیهَا وَ قَدَّرَ فِیهَا أَقْوَاتَهَا فِی أَرْبَعَةِ أَیَّامٍ سَوَاءً لِلسَّائِلِینَ (10)
او در زمین کوههای استواری قرار داد و برکاتی در آن آفرید و موادّ غذایی آن را مقدّر فرمود، - ینها همه در چهار روز بود- درست به اندازه نیاز تقاضا کنندگان!
ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَ هِیَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَ لِلْأَرْضِ ائْتِیَا طَوْعاً أَوْ کَرْهاً قَالَتَا أَتَیْنَا طَائِعِینَ (11)
سپس به آفرینش آسمان پرداخت، در حالی که بصورت دود بود؛ به آن و به زمین دستور داد: «به وجود آیید (و شکل گیرید)، خواه از روی اطاعت و خواه اکراه!» آنها گفتند: «ما از روی طاعت میآییم (و شکل میگیریم)!»
فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِی یَوْمَیْنِ وَ أَوْحَى فِی کُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَ زَیَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْیَا بِمَصَابِیحَ وَ حِفْظاً ذٰلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ (12)
در این هنگام آنها را بصورت هفت آسمان در دو روز آفرید، و در هر آسمانی کار آن (آسمان) را وحی (و مقرّر) فرمود، و آسمان پایین را با چراغهایی [ ستارگان] زینت بخشیدیم، و (با شهابها از رخنه شیاطین) حفظ کردیم، این است تقدیر خداوند توانا و دانا!
مجموعه سوم: 13-18: امر به انذار- بیان عذاب دنیوی عاد و ثمود
در این مجموعه مشاهده می شود که رسولان الهی به سوی عاد و ثمود مبعوث شدند و آنها را از عبادت خیر خدا نهی کردند اما نجات از عذاب الهی مربوط به کسانی بود که دو صفت داشتند، «ایمان» و «تقوا» و این دو صفت در محور سوره هم ذکر شده است.
فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنْذَرْتُکُمْ صَاعِقَةً مِثْلَ صَاعِقَةِ عَادٍ وَ ثَمُودَ (13)
اگر آنها رویگردان شوند، بگو: من شما را از صاعقهای همانند صاعقه عاد و ثمود میترسانم!
إِذْ جَاءَتْهُمُ الرُّسُلُ مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ اللَّهَ قَالُوا لَوْ شَاءَ رَبُّنَا لَأَنْزَلَ مَلاَئِکَةً فَإِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ کَافِرُونَ (14)
در آن هنگام که رسولان از پیش رو و پشت سر (و از هر سو) به سراغشان آمدند (و آنان را دعوت کردند) که جز خدا را نپرستید آنها گفتند: «اگر پروردگار ما میخواست فرشتگانی نازل میکرد؛ از این رو ما به آنچه شما مبعوث به آن هستید کافریم!»
فَأَمَّا عَادٌ فَاسْتَکْبَرُوا فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَ قَالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً أَ وَ لَمْ یَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِی خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ کَانُوا بِآیَاتِنَا یَجْحَدُونَ (15)
امّا قوم عاد بناحق در زمین تکبّر ورزیدند و گفتند: «چه کسی از ما نیرومندتر است؟!» آیا نمیدانستند خداوندی که آنان را آفریده از آنها قویتر است؟ و (به خاطر این پندار) پیوسته آیات ما را انکار میکردند.
فَأَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیحاً صَرْصَراً فِی أَیَّامٍ نَحِسَاتٍ لِنُذِیقَهُمْ عَذَابَ الْخِزْیِ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَ لَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَخْزَى وَ هُمْ لاَ یُنْصَرُونَ (16)
سرانجام تندبادی شدید و هولانگیز و سرد و سخت در روزهایی شوم و پرغبار بر آنها فرستادیم تا عذاب خوارکننده را در زندگی دنیا به آنها بچشانیم؛ و عذاب آخرت از آن هم خوارکنندهتر است، و (از هیچ طرف) یاری نمیشوند!
وَ أَمَّا ثَمُودُ فَهَدَیْنَاهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمَى عَلَى الْهُدَى فَأَخَذَتْهُمْ صَاعِقَةُ الْعَذَابِ الْهُونِ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ (17)
امّا ثمود را هدایت کردیم، ولی آنها نابینایی را بر هدایت ترجیح دادند؛ به همین جهت صاعقه -آن عذاب خوارکننده- به خاطر اعمالی که انجام میدادند آنها را فروگرفت!
وَ نَجَّیْنَا الَّذِینَ آمَنُوا وَ کَانُوا یَتَّقُونَ (18)
و کسانی را که ایمان آوردند و پرهیزگار بودند نجات بخشیدیم!
مجموعه چهارم: 19-24: انذار به عذاب اخروی مکذبین
وَ یَوْمَ یُحْشَرُ أَعْدَاءُ اللَّهِ إِلَى النَّارِ فَهُمْ یُوزَعُونَ (19)
به خاطر بیاورید روزی را که دشمنان خدا را جمع کرده به سوی دوزخ میبرند، و صفوف پیشین را نگه میدارند (تا صفهای بعد به آنها ملحق شوند!)
حَتَّى إِذَا مَا جَاءُوهَا شَهِدَ عَلَیْهِمْ سَمْعُهُمْ وَ أَبْصَارُهُمْ وَ جُلُودُهُمْ بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ (20)
وقتی به آن میرسند، گوشها و چشمها و پوستهای تنشان به آنچه میکردند گواهی میدهند.
وَ قَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَیْنَا قَالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِی أَنْطَقَ کُلَّ شَیْءٍ وَ هُوَ خَلَقَکُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ (21)
آنها به پوستهای تنشان میگویند: «چرا بر ضدّ ما گواهی دادید؟!» آنها جواب میدهند: «همان خدایی که هر موجودی را به نطق درآورده ما را گویا ساخته؛ و او شما را نخستین بار آفرید، و بازگشتتان بسوی اوست!
وَ مَا کُنْتُمْ تَسْتَتِرُونَ أَنْ یَشْهَدَ عَلَیْکُمْ سَمْعُکُمْ وَ لاَ أَبْصَارُکُمْ وَ لاَ جُلُودُکُمْ وَ لٰکِنْ ظَنَنْتُمْ أَنَّ اللَّهَ لاَ یَعْلَمُ کَثِیراً مِمَّا تَعْمَلُونَ (22)
شما اگر گناهانتان را مخفی میکردید نه بخاطر این بود که از شهادت گوش و چشمها و پوستهای تنتان بیم داشتید، بلکه شما گمان میکردید که خداوند بسیاری از اعمالی را که انجام میدهید نمیداند!
وَ ذٰلِکُمْ ظَنُّکُمُ الَّذِی ظَنَنْتُمْ بِرَبِّکُمْ أَرْدَاکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ مِنَ الْخَاسِرِینَ (23)
آری این گمان بدی بود که درباره پروردگارتان داشتید و همان موجب هلاکت شما گردید، و سرانجام از زیانکاران شدید!
فَإِنْ یَصْبِرُوا فَالنَّارُ مَثْوًى لَهُمْ وَ إِنْ یَسْتَعْتِبُوا فَمَا هُمْ مِنَ الْمُعْتَبِینَ (24)
اگر صبر کنند (یا نکنند، به هر حال) دوزخ جایگاه آنهاست؛ و اگر تقاضای عفو کنند، مورد عفو قرار نمیگیرند!
مجموعه پنجم: 25-29: عقوبت دیگری که در آخرت گریبان معرضین را می گیرد- به سبب اعراضشان خدا شیاطین را بر آنها مسلط کرده بود، و در آخرت از زیانکاران شدند و همنشینانی زشت سیرت نصیبشان شد.
ملاحظه می شود که این مجموعه با بیانی در مورد همنشنان کافران شروع شده و با بیان دیگری در مورد همنشینان کافران خاتمه می یابد و این نشان وحدت این مجموعه است.
از این مجموعه می توان فهمید که آن کافرانی که در ابتدای سوره در مورد آنها مطالبی بیان شده و از وعظ و انذار قرآن سودی نمی بردند و بر جنگ با این قرآن مصر بودند، خداوند هم شیاطین جن و انس را بر آنها مسلط کرد تا گمراه شدند و این عقوبت اعراض آنها است. این مطلب در سوره زخرف اینگونه بیان شده: «وَمَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ»
وَ قَیَّضْنَا لَهُمْ قُرَنَاءَ فَزَیَّنُوا لَهُمْ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ وَ حَقَّ عَلَیْهِمُ الْقَوْلُ فِی أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ إِنَّهُمْ کَانُوا خَاسِرِینَ (25)
ما برای آنها همنشینانی (زشتسیرت) قرار دادیم که زشتیها را از پیش رو و پشت سر آنها در نظرشان جلوه دادند؛ و فرمان الهی درباره آنان تحقق یافت و به سرنوشت اقوام گمراهی از جنّ و انس که قبل از آنها بودند گرفتار شدند؛ آنها مسلّماً زیانکار بودند!
وَ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لاَ تَسْمَعُوا لِهٰذَا الْقُرْآنِ وَ الْغَوْا فِیهِ لَعَلَّکُمْ تَغْلِبُونَ (26)
کافران گفتند: «گوش به این قرآن فراندهید؛ و به هنگام تلاوت آن جنجال کنید، شاید پیروز شوید!»
فَلَنُذِیقَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا عَذَاباً شَدِیداً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَسْوَأَ الَّذِی کَانُوا یَعْمَلُونَ (27)
به یقین به کافران عذاب شدیدی میچشمانیم، و آنها را به بدترین اعمالی که انجام می دادند کیفر میدهیم!
ذٰلِکَ جَزَاءُ أَعْدَاءِ اللَّهِ النَّارُ لَهُمْ فِیهَا دَارُ الْخُلْدِ جَزَاءً بِمَا کَانُوا بِآیَاتِنَا یَجْحَدُونَ (28)
این آتش کیفر دشمنان خدا است، سرای جاویدشان در آن خواهد بود، کیفری است بخاطر اینکه آیات ما را انکار میکردند.
وَ قَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا رَبَّنَا أَرِنَا اللَّذَیْنِ أَضَلاَّنَا مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ نَجْعَلْهُمَا تَحْتَ أَقْدَامِنَا لِیَکُونَا مِنَ الْأَسْفَلِینَ (29)
کافران گفتند: «پروردگارا! آنهایی که از جنّ و انس ما را گمراه کردند به ما نشان ده تا زیر پای خود نهیم (و لگدمالشان کنیم) تا از پست ترین مردم باشند!»
مجموعه ششم: 30-36: اجر کسانی که در راه خدا استقامت می کنند- بهترین بیانها دعوت به سوی خداست- معرفی دو خلق از اخلاق داعی به سوی خدا
خداوند در ابتدای سوره پیامبرش را امر می کند که به مردم بگوید: «قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحى إِلَیَّ أَنَّما إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَاسْتَقِیمُوا إِلَیْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ» سپس چند مجموعه بیان شد که در مورد موضوع توحید با آنها مناقشه کرده و موقف کافرین را در مورد آن رد می کرد. سپس این مجموعه (مجموعه ششم) مطرح شده تا بیان کند که چه اجری برای استقامت بر امر خدا وجود دارد و همچنین بیان این مطلب که بهترین بیانها، دعوت به سوی خداست و همچنین تبیین این مطلب که داعی به سوی خدا باید دو خلق داشته باشد: «الدفع بالتی هی أحسن» و «استعاذه به خدا»
إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلاَئِکَةُ أَلاَّ تَخَافُوا وَ لاَ تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ (30)
به یقین کسانی که گفتند: «پروردگار ما خداوند یگانه است!» سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل میشوند که: «نترسید و غمگین مباشید، و بشارت باد بر شما به آن بهشتی که به شما وعده داده شده است!
نَحْنُ أَوْلِیَاؤُکُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَ فِی الْآخِرَةِ وَ لَکُمْ فِیهَا مَا تَشْتَهِی أَنْفُسُکُمْ وَ لَکُمْ فِیهَا مَا تَدَّعُونَ (31)
ما یاران و مددکاران شما در زندگی دنیا و آخرت هستیم؛ و برای شما هر چه دلتان بخواهد در بهشت فراهم است، و هر چه طلب کنید به شما داده میشود!
نُزُلاً مِنْ غَفُورٍ رَحِیمٍ (32)
اینها وسیله پذیرایی از سوی خداوند غفور و رحیم است!»
وَ مَنْ أَحْسَنُ قَوْلاً مِمَّنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ وَ عَمِلَ صَالِحاً وَ قَالَ إِنَّنِی مِنَ الْمُسْلِمِینَ (33)
چه کسی خوش گفتارتر است از آن کس که دعوت به سوی خدا میکند و عمل صالح انجام میدهد و میگوید: «من از مسلمانانم»؟!
وَ لاَ تَسْتَوِی الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّیِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِی بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ عَدَاوَةٌ کَأَنَّهُ وَلِیٌّ حَمِیمٌ (34)
هرگز نیکی و بدی یکسان نیست؛ بدی را با نیکی دفع کن، ناگاه (خواهی دید) همان کس که میان تو و او دشمنی است، گویی دوستی گرم و صمیمی است!
وَ مَا یُلَقَّاهَا إِلاَّ الَّذِینَ صَبَرُوا وَ مَا یُلَقَّاهَا إِلاَّ ذُو حَظٍّ عَظِیمٍ (35)
امّا جز کسانی که دارای صبر و استقامتند به این مقام نمیرسند، و جز کسانی که بهره عظیمی (از ایمان و تقوا) دارند به آن نایل نمیگردند!
وَ إِمَّا یَنْزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ (36)
و هرگاه وسوسههایی از شیطان متوجّه تو گردد، از خدا پناه بخواه که او شنوده و داناست!
مجموعه هفتم: 37-40: بیان ادله توحید و ادله روز قیامت و تذکر به کافرین در مورد آنچه که در آخرت برایشان مهیا شده.
مشاهده شد که مجموعه ششم از استقامت صحبت می کرد و نعمت هایی که برای اصحاب استقامت تدارک دیده شده، و این مجموعه هم در صدد بیان ادله توحید و ادله روز قیامت و تذکر به کافرین در مورد عذاب هایی است که برایشان آماده شده. به عبارت دیگر این مجموعه در ماهیت هشدار به مشرکین تفصیل داده شده.
پس از اینکه در مجموعه ششم این سوره در مورد کسانی که به ربوبیت الهی معترفند و در راه او استقامت می کنند بحث شد، در این مجموعه از کسانی که در طرف مقابل آنها قرار دارند بحث می کند. و آنها ملحدینی هستند که به ربوبیت الهی اعتراف ندارند و بر امر خدا استقامت نمی کنند و به آیات الهی که به وجود او دلالت دارند، کافرند. پیش از بیان این بحث، آیات آفاقی که بر وجود خدا دلالت دارند و همچنین اسماء و افعال الهی بیان می شود.
مشاهده می شود که در این مجموعه امر به سجود (سجده واجب) وجود دارد که این خود عبادت است و مرتبط به محور سوره «یا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ».
وَ مِنْ آیَاتِهِ اللَّیْلُ وَ النَّهَارُ وَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ لاَ تَسْجُدُوا لِلشَّمْسِ وَ لاَ لِلْقَمَرِ وَ اسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَهُنَّ إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ (37) (سجده واجب)
و از نشانههای او، شب و روز و خورشید و ماه است؛ برای خورشید و ماه سجده نکنید، برای خدایی که آفریننده آنهاست سجده کنید اگر میخواهید او را بپرستید!
فَإِنِ اسْتَکْبَرُوا فَالَّذِینَ عِنْدَ رَبِّکَ یُسَبِّحُونَ لَهُ بِاللَّیْلِ وَ النَّهَارِ وَ هُمْ لاَ یَسْأَمُونَ (38)
و اگر (از عبادت پروردگار) تکبّر کنند، کسانی که نزد پروردگار تو هستند شب و روز برای او تسبیح میگویند و خسته نمیشوند!
وَ مِنْ آیَاتِهِ أَنَّکَ تَرَى الْأَرْضَ خَاشِعَةً فَإِذَا أَنْزَلْنَا عَلَیْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ إِنَّ الَّذِی أَحْیَاهَا لَمُحْیِی الْمَوْتَى إِنَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (39)
و از آیات او این است که زمین را خشک (و بیجان) میبینی، امّا هنگامی که آب (باران) بر آن میفرستیم به جنبش درمیآید و نموّ میکند؛ همان کسی که آن را زنده کرد، مردگان را نیز زنده میکند؛ او بر هر چیز تواناست!
إِنَّ الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی آیَاتِنَا لاَ یَخْفَوْنَ عَلَیْنَا أَ فَمَنْ یُلْقَى فِی النَّارِ خَیْرٌ أَمْ مَنْ یَأْتِی آمِناً یَوْمَ الْقِیَامَةِ اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ (40)
کسانی که آیات ما را تحریف میکنند بر ما پوشیده نخواهند بود! آیا کسی که در آتش افکنده میشود بهتر است یا کسی که در نهایت امن و امان در قیامت به عرصه محشر میآید؟! هر کاری میخواهید بکنید، او به آنچه انجام میدهید بیناست!
مجموعه هشتم: 41-45: کسانی که ایمان ندارند آیات این قرآن را نمی بینند و نمی شنوند- قرآن برای اهل ایمان هدایت و شفا است.
در این مجموعه خداوند می فرماید که کسانی که ایمان نمی آورند، نسبت به این قرآن کورند و آیات آن را نمی بینند و نمی شنوند چرا که در گوشهایشان سنگینی است و این تفسیر همان حرفی است که در ابتدای سوره زده بودند: «وَقالُوا قُلُوبُنا فِی أَکِنَّةٍ مِمَّا تَدْعُونا إِلَیْهِ وَفِی آذانِنا وَقْرٌ وَمِنْ بَیْنِنا وَبَیْنِکَ حِجابٌ فَاعْمَلْ إِنَّنا عامِلُونَ» ولی این قرآن برای کسانی که ایمان دارند، هدایت و شفا است.
إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِالذِّکْرِ لَمَّا جَاءَهُمْ وَ إِنَّهُ لَکِتَابٌ عَزِیزٌ (41)
کسانی که به این ذکر [ قرآن] هنگامی که به سراغشان آمد کافر شدند (نیز بر ما مخفی نخواهد ماند)! و این کتابی است قطعاً شکست ناپذیر...
لاَ یَأْتِیهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لاَ مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِیلٌ مِنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ (42)
که هیچ گونه باطلی، نه از پیش رو و نه از پشت سر، به سراغ آن نمیآید؛ چرا که از سوی خداوند حکیم و شایسته ستایش نازل شده است!
مَا یُقَالُ لَکَ إِلاَّ مَا قَدْ قِیلَ لِلرُّسُلِ مِنْ قَبْلِکَ إِنَّ رَبَّکَ لَذُو مَغْفِرَةٍ وَ ذُو عِقَابٍ أَلِیمٍ (43)
آنچه به ناروا درباره تو میگویند همان است که درباره پیامبران قبل از تو نیز گفته شده؛ پروردگار تو دارای مغفرت و (هم) دارای مجازات دردناکی است!
وَ لَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْآناً أَعْجَمِیّاً لَقَالُوا لَوْ لاَ فُصِّلَتْ آیَاتُهُ أَ أَعْجَمِیٌّ وَ عَرَبِیٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذِینَ آمَنُوا هُدًى وَ شِفَاءٌ وَ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ فِی آذَانِهِمْ وَقْرٌ وَ هُوَ عَلَیْهِمْ عَمًى أُولٰئِکَ یُنَادَوْنَ مِنْ مَکَانٍ بَعِیدٍ (44)
هرگاه آن را قرآنی عجمی قرار میدادیم حتماً میگفتند: «چرا آیاتش روشن نیست؟! قرآن عجمی از پیغمبری عربی؟!» بگو: «این (کتاب) برای کسانی که ایمان آوردهاند هدایت و درمان است؛ ولی کسانی که ایمان نمیآورند، در گوشهایشان سنگینی است و گویی نابینا هستند و آن را نمیبینند؛ آنها (همچون کسانی هستند که گوئی) از راه دور صدا زده میشوند!»
وَ لَقَدْ آتَیْنَا مُوسَى الْکِتَابَ فَاخْتُلِفَ فِیهِ وَ لَوْ لاَ کَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّکَ لَقُضِیَ بَیْنَهُمْ وَ إِنَّهُمْ لَفِی شَکٍّ مِنْهُ مُرِیبٍ (45)
ما به موسی کتاب آسمانی دادیم؛ سپس در آن اختلاف شد؛ و اگر فرمانی از ناحیه پروردگارت در این باره صادر نشده بود (که باید به آنان مهلت داد تا اتمام حجّت شود)، در میان آنها داوری میشد (و به کیفر میرسیدند)؛ ولی آنها هنوز درباره آن شکّی تهمتانگیز دارند!
مجموعه نهم: 46-51: اگر کسی عمل صالحی انجام دهد، فایده اش برای خودش است و اگر هم بدی کند، ضررش به خودش می رسد و خداوند ظلمی به کسی نمی کند- معرفی طبیعت انسان کافر
پس از اینکه خداوند حال استقامت کنندگان بر امرش را ذکر کرد و همچنین وضعیت ملحدین به آیاتش و کافرین به قرآنش را هم در سه مجموعه قبل (مجموعه های ششم، هفتم و هشتم) مشخص کرد، در این مجموعه بیان می کند که اگر کسی عمل صالحی انجام دهد، فایده اش برای خودش است و اگر هم بدی کند، ضررش به خودش می رسد و خداوند ظلمی به کسی نمی کند.
خداوند در این آیات طبیعت انسان کافر را معرفی می کند
مَنْ عَمِلَ صَالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَسَاءَ فَعَلَیْهَا وَ مَا رَبُّکَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبِیدِ (46)
کسی که عمل صالحی انجام دهد، سودش برای خود اوست؛ و هر کس بدی کند، به خویشتن بدی کرده است؛ و پروردگارت هرگز به بندگان ستم نمیکند!
إِلَیْهِ یُرَدُّ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ مَا تَخْرُجُ مِنْ ثَمَرَاتٍ مِنْ أَکْمَامِهَا وَ مَا تَحْمِلُ مِنْ أُنْثَى وَ لاَ تَضَعُ إِلاَّ بِعِلْمِهِ وَ یَوْمَ یُنَادِیهِمْ أَیْنَ شُرَکَائِی قَالُوا آذَنَّاکَ مَا مِنَّا مِنْ شَهِیدٍ (47)
علم به قیامت (و لحظه وقوع آن) تنها به خدا بازمیگردد؛ هیچ میوهای از غلاف خود خارج نمیشود، و هیچ زنی باردار نمیگردد و وضع حمل نمیکند مگر به علم او؛ و آن روز که آنها را ندا میدهد (و میگوید:) کجایند شریکانی که برای من میپنداشتید؟! میگویند: «(پروردگارا!)ما عرضه داشتیم که هیچ گواهی بر گفته خود نداریم!»
وَ ضَلَّ عَنْهُمْ مَا کَانُوا یَدْعُونَ مِنْ قَبْلُ وَ ظَنُّوا مَا لَهُمْ مِنْ مَحِیصٍ (48)
و همه معبودانی را که قبلاً میخواندند محو و گم میشوند؛ و میدانند هیچ گریزگاهی ندارند!
لاَ یَسْأَمُ الْإِنْسَانُ مِنْ دُعَاءِ الْخَیْرِ وَ إِنْ مَسَّهُ الشَّرُّ فَیَئُوسٌ قَنُوطٌ (49)
انسان هرگز از تقاضای نیکی (و نعمت) خسته نمیشود؛ و هرگاه شرّ و بدی به او رسد، بسیار مأیوس و نومید میگردد!
وَ لَئِنْ أَذَقْنَاهُ رَحْمَةً مِنَّا مِنْ بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَیَقُولَنَّ هٰذَا لِی وَ مَا أَظُنُّ السَّاعَةَ قَائِمَةً وَ لَئِنْ رُجِعْتُ إِلَى رَبِّی إِنَّ لِی عِنْدَهُ لَلْحُسْنَى فَلَنُنَبِّئَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِمَا عَمِلُوا وَ لَنُذِیقَنَّهُمْ مِنْ عَذَابٍ غَلِیظٍ (50)
و هرگاه او را رحمتی از سوی خود بعد از ناراحتی که به او رسیده بچشانیم میگوید: «این بخاطر شایستگی و استحقاق من بوده، و گمان نمیکنم قیامت برپا شود؛ و (بفرض که قیامتی باشد،) هرگاه بسوی پروردگارم بازگردانده شوم، برای من نزد او پاداشهای نیک است. ما کافران را از اعمالی که انجام دادهاند (بزودی) آگاه خواهیم کرد و از عذاب شدید به آنها میچشانیم.
وَ إِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الْإِنْسَانِ أَعْرَضَ وَ نَأَى بِجَانِبِهِ وَ إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو دُعَاءٍ عَرِیضٍ (51)
و هرگاه به انسان (غافل و بیخبر) نعمت دهیم، روی میگرداند و به حال تکبّر از حق دور میشود؛ ولی هرگاه مختصر ناراحتی به او رسد، تقاضای فراوان و مستمرّ (برای بر طرف شدن آن) دارد!
مجموعه دهم: 52-54: اقامه حجت علیه کافرین از خلال بیان مضمون دعوت
در این مجموعه از خلال بیان مضمون دعوت و بیان تناقضات کافران و اثبات اینکه این قرآن از جانب خدا نازل شده، علیه کافران حجت هایی اقامه می شود. به این ترتیب این سوره انذار و هشدار می دهد، تبشیر می دهد و تبیین می کند و در زمان خودش کسانی که به این قرآن گوش فرا می دهند و به آن ایمان دارند را تربیت می کند
قُلْ أَ رَأَیْتُمْ إِنْ کَانَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ ثُمَّ کَفَرْتُمْ بِهِ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ هُوَ فِی شِقَاقٍ بَعِیدٍ (52)
بگو: «به من خبر دهید اگر این قرآن از سوی خداوند باشد و شما به آن کافر شوید، چه کسی گمراهتر خواهد بود از کسی که در مخالفت شدیدی قرار دارد؟!
سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الْآفَاقِ وَ فِی أَنْفُسِهِمْ حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَ وَ لَمْ یَکْفِ بِرَبِّکَ أَنَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ (53)
به زودی نشانههای خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آنها نشان میدهیم تا برای آنان آشکار گردد که او حق است؛ آیا کافی نیست که پروردگارت بر همه چیز شاهد و گواه است؟!
أَلاَ إِنَّهُمْ فِی مِرْیَةٍ مِنْ لِقَاءِ رَبِّهِمْ أَلاَ إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ مُحِیطٌ (54)
آگاه باشید که آنها از لقای پروردگارشان در شکّ و تردیدند؛ و آگاه باشید که خداوند به همه چیز احاطه دارد!
- جمعه ۲ تیر ۹۶