سوره شوری: مضمون رسالت رسولان الهی، اقامه دین خدا و عدم تفرقه در آن است- بیان صفات جماعت مسلمین
محور سوره: 1-5 سوره بقره
الم (1)
الم (بزرگ است خداوندی که این کتاب عظیم را، از حروف ساده الفبا به وجود آورده).
ذٰلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ (2)
آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد؛ و مایه هدایت پرهیزکاران است.
الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ (3)
(پرهیزکاران) کسانی هستند که به غیب [آنچه از حس پوشیده و پنهان است] ایمان میآورند؛ و نماز را برپا میدارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنان روزی دادهایم، انفاق میکنند.
وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ مَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ (4)
و آنان که به آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پیش از تو (بر پیامبران پیشین) نازل گردیده، ایمان میآورند؛ و به رستاخیز یقین دارند.
أُولٰئِکَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (5)
آنان بر طریق هدایت پروردگارشانند؛ و آنان رستگارانند.
همانطور که بیان شد، محور سوره شوری همان محور سوره طه است.
بحث ساختاری:
سوره شوری از سه مقطع تشکیل شده که همه مقاطع آن با کلمه «کذلک» شروع می شوند. و از ابتدای مقاطع دوم و سوم که کذلک همراه با واو عاطفه است «و کذلک» متوجه می شویم که این دو مقطع هم عطف بر مقطع اول سوره هستند و این، وحدت سوره را نشان می دهد.
این سوره درباره صفات جماعت مسلمین بحث می کند و اگر جماعت مسلمین بتوانند این صفات را در خود جمع کنند، می توان آنها را با عنوان جماعت مسلمین خواند.
بحث معنایی:
بیان شد که تشابهات زیادی بین سوره شوری و سوره طه وجود دارد. یکی دیگر از این تشابهات پایان دو سوره است: در پایان سوره طه داریم: «فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحابُ الصِّراطِ السَّوِیِّ وَمَنِ اهْتَدى» و در پایان این سوره مشاهده می کنیم: «وَإِنَّکَ لَتَهْدِی إِلى صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ* صِراطِ اللَّهِ الَّذِی لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَما فِی الْأَرْضِ أَلا إِلَى اللَّهِ تَصِیرُ الْأُمُورُ»
سوره شوری از سه مقطع تشکیل شده که این سه مقطع شروع های یکسان و شبیه به هم دارند. جا داشت که بگوییم این سوره از یک مقدمه، یک مقطع طولانی و یک خاتمه تشکیل شده است. هر یک از مقدمه، مقطع و خاتمه در مورد 1) نزول قرآن و 2) مالکیت خداوند بر آسمانها و زمین بحث کرده اند که در ذکر این دو معنی در سه مقطع سوره اشاره ای به ارتباط وحی به موضوع مالکیت خداوند وجود دارد.
مقطع اول: 1-6: تقریر این مساله که خداوند بر پیامبر ص و پیامبران پیشین وحی فرستاده
خداوند در این مقطع بیان می کند که معانی موجود در این سوره وحی خداوند به رسولش ص و همه رسولان سابق است و خداوند در این مقطع عظمت ذات و جلال و بعضی از اسمائش را معرفی کرده و از تسبیح ملائکه و استغفار آنها برای کسانی که در زمین هستند و حسابگر بودن نسبت به مشرکین سخن به میان می آورد.
اینگونه مضمون بعضی از رسالت های سابق فهمیده می شوند و ماموریت رسول الله ص هم مشخص می شود و همچنین حکمت وحی به انسان فهمانده می شود.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ (0)
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
حم (1) عسق (2)
حم. عسق.
کَذٰلِکَ یُوحِی إِلَیْکَ وَ إِلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکَ اللَّهُ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ (3)
این گونه خداوند عزیز و حکیم به تو و پیامبرانی که پیش از تو بودند وحی میکند.
لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ (4)
آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست؛ و او بلندمرتبه و بزرگ است!
تَکَادُ السَّمَاوَاتُ یَتَفَطَّرْنَ مِنْ فَوْقِهِنَّ وَ الْمَلاَئِکَةُ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ یَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِی الْأَرْضِ أَلاَ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ (5)
نزدیک است آسمانها (بخاطر نسبتهای ناروای مشرکان) از بالا متلاشی شوند و فرشتگان پیوسته تسبیح و حمد پروردگارشان را بجا میآورند و برای کسانی که در زمین هستند استغفار میکنند؛ آگاه باشید خداوند آمرزنده و مهربان است.
وَ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیَاءَ اللَّهُ حَفِیظٌ عَلَیْهِمْ وَ مَا أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِوَکِیلٍ (6)
کسانی که غیر خدا را ولیّ خود انتخاب کردند، خداوند حساب همه اعمال آنها را نگه میدارد؛ و تو مأمور نیستی که آنان را مجبور به قبول حقّ کنی!
مقطع دوم: 7-51: مشخص کردن مضمون وحی
در این مقطع بیان می شود که این قرآن از جانب خدا نازل شده و همچنین صفات اهل آخرت از ایمان و توکل و نماز و انفاق بیان می شود. به این ترتیب این مقطع هم با محور سوره ارتباط دارد.
مجموعه اول: 7-16: مضمون شریعت، اقامه دین خدا و اجتماع بر آن است
این مجموعه با ذکر حکمت نزول قرآن شروع شده و انسان را به شناخت خداوند دعوت می کند و محتوای شریعت را که در این قرآن و پیش از آن نازل شده را مشخص می کند. همچنین مواقف و مواضع مشرکین را در مقابل این شریعت بیان کرده و بیان می کند که گذشتگان چگونه با این شریعت رفتار کردند و همچنین حال اهل کتاب معاصر پیامبر را در برخورد با این شریعت بیان می کند. در ادامه بیان می کند که چگونه می توان در مقابل مواضع آنها موضع گرفت و در پایان بطلان حجت های هر کسی که در مقابل این دعوت می ایستد را متذکر می شود.
مشاهده شد که مقطع اول این مساله که خداوند بر پیامبر ما و پیامبران پیشین وحی نازل کرده تقریر شد، در این مقطع هم مضمون این وحی مشخص می شود و خلاصه ای از محتوای قرآن بیان می شود. به این ترتیب ارتباط بین این مقطع و محور سوره «الم* ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِلْمُتَّقِینَ» مشخص می شود.
این مجموعه مضمون شریعت را بیان کرده و مشخص می کند که مضمون شریعت اقامه دین خدا و اجتماع مردم بر آن است، سپس در دو مجموعه (مجموعه دوم و سوم از این مقطع) درباره توحید (مجموعه دوم) و ویژگیهای جماعت مسلمین (مجموعه سوم) بحث خواهد کرد.
وَ کَذٰلِکَ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ قُرْآناً عَرَبِیّاً لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَ مَنْ حَوْلَهَا وَ تُنْذِرَ یَوْمَ الْجَمْعِ لاَ رَیْبَ فِیهِ فَرِیقٌ فِی الْجَنَّةِ وَ فَرِیقٌ فِی السَّعِیرِ (7)
و این گونه قرآنی عربی [ فصیح و گویا] را بر تو وحی کردیم تا «امّالقری» [ مکّه] و مردم پیرامون آن را انذار کنی و آنها را از روزی که همه خلایق در آن روز جمع میشوند و شکّ و تردید در آن نیست بترسانی؛ گروهی در بهشتند و گروهی در آتش سوزان!
وَ لَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَهُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَ لٰکِنْ یُدْخِلُ مَنْ یَشَاءُ فِی رَحْمَتِهِ وَ الظَّالِمُونَ مَا لَهُمْ مِنْ وَلِیٍّ وَ لاَ نَصِیرٍ (8)
و اگر خدا میخواست همه آنها را امّت واحدی قرار میداد (و به زور هدایت میکرد، ولی هدایت اجباری سودی ندارد)؛ امّا خداوند هر کس را بخواهد در رحمتش وارد میکند، و برای ظالمان ولیّ و یاوری نیست.
أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیَاءَ فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِیُّ وَ هُوَ یُحْیِی الْمَوْتَى وَ هُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (9)
آیا آنها غیر از خدا را ولیّ خود برگزیدند؟! در حالی که «ولیّ» فقط خداوند است و اوست که مردگان را زنده میکند، و اوست که بر هر چیزی تواناست!
وَ مَا اخْتَلَفْتُمْ فِیهِ مِنْ شَیْءٍ فَحُکْمُهُ إِلَى اللَّهِ ذٰلِکُمُ اللَّهُ رَبِّی عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ إِلَیْهِ أُنِیبُ (10)
در هر چیز اختلاف کنید، داوریش با خداست؛ این است خداوند، پروردگار من، بر او توکّل کردهام و به سوی او بازمیگردم!
فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجاً وَ مِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجاً یَذْرَؤُکُمْ فِیهِ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ (11)
او آفریننده آسمانها و زمین است و از جنس شما همسرانی برای شما قرار داد و جفتهایی از چهارپایان آفرید؛ و شما را به این وسیله [ بوسیله همسران] زیاد می کند؛ هیچ چیز همانند او نیست و او شنوا و بیناست!
لَهُ مَقَالِیدُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشَاءُ وَ یَقْدِرُ إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ (12)
کلیدهای آسمانها و زمین از آن اوست؛ روزی را برای هر کس بخواهد گسترش می دهد یا محدود میسازد؛ او به همه چیز داناست.
شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحاً وَ الَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ وَ مَا وَصَّیْنَا بِهِ إِبْرَاهِیمَ وَ مُوسَى وَ عِیسَى أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ وَ لاَ تَتَفَرَّقُوا فِیهِ کَبُرَ عَلَى الْمُشْرِکِینَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَیْهِ اللَّهُ یَجْتَبِی إِلَیْهِ مَنْ یَشَاءُ وَ یَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ یُنِیبُ (13)
آیینی را برای شما تشریع کرد که به نوح توصیه کرده بود؛ و آنچه را بر تو وحی فرستادیم و به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش کردیم این بود که: دین را برپا دارید و در آن تفرقه ایجاد نکنید! و بر مشرکان گران است آنچه شما آنان را به سویش دعوت می کنید! خداوند هر کس را بخواهد برمیگزیند، و کسی را که به سوی او بازگردد هدایت میکند.
وَ مَا تَفَرَّقُوا إِلاَّ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ وَ لَوْ لاَ کَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّکَ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى لَقُضِیَ بَیْنَهُمْ وَ إِنَّ الَّذِینَ أُورِثُوا الْکِتَابَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَفِی شَکٍّ مِنْهُ مُرِیبٍ (14)
آنان پراکنده نشدند مگر بعد از آنکه علم و آگاهی به سراغشان آمد؛ و این تفرقه جویی بخاطر انحراف از حق (و عداوت و حسد) بود؛ و اگر فرمانی از سوی پروردگارت صادر نشده بود که تا سرآمد معیّنی (زنده و آزاد) باشند، در میان آنها داوری میشد؛ و کسانی که بعد از آنها وارثان کتاب شدند نسبت به آن در شک و تردیدند، شکی همراه با بدبینی!
فَلِذٰلِکَ فَادْعُ وَ اسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَ لاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَ قُلْ آمَنْتُ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ کِتَابٍ وَ أُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَیْنَکُمُ اللَّهُ رَبُّنَا وَ رَبُّکُمْ لَنَا أَعْمَالُنَا وَ لَکُمْ أَعْمَالُکُمْ لاَ حُجَّةَ بَیْنَنَا وَ بَیْنَکُمُ اللَّهُ یَجْمَعُ بَیْنَنَا وَ إِلَیْهِ الْمَصِیرُ (15)
پس به همین خاطر تو نیز آنان را به سوی این آیین واحد الهی دعوت کن و آنچنان که مأمور شدهای استقامت نما، و از هوی و هوسهای آنان پیروی مکن، و بگو: «به هر کتابی که خدا نازل کرده ایمان آوردهام و مأمورم در میان شما عدالت کنم؛ خداوند پروردگار ما و شماست؛ نتیجه اعمال ما از آن ما است و نتیجه اعمال شما از آن شما، خصومت شخصی در میان ما نیست؛ و خداوند ما و شما را در یکجا جمع میکند، و بازگشت (همه) به سوی اوست!»
وَ الَّذِینَ یُحَاجُّونَ فِی اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا اسْتُجِیبَ لَهُ حُجَّتُهُمْ دَاحِضَةٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ عَلَیْهِمْ غَضَبٌ وَ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ (16)
کسانی که (از روی لجاجت) درباره خدا بعد از پذیرفتن (و ایمان به) او، محاجّه می کنند، دلیلشان نزد پروردگارشان باطل و بیپایه است؛ و غضب بر آنهاست و عذابی شدید دارند.
مجموعه دوم: 17-35: بحث درباره توحید و دعوت برای اقامه شریعت الهی همراه با ذکر هر آنچه که در این راه نیاز است و از میان برداشتن همه موانع در این راه
این مجموعه از چند فقره تشکیل شده که به لفظ جلاله «الله» یا «وَهُو» از یکدیگر قابل تفکیک هستند. این مجموعه دارای 4فقره است. از مقایسه شروع فقرات با یکدیگر متوجه خواهیم شد که مضمون اصلی این مجموعه بحثی درباره خداوند عزوجل و توحید است.
فقره اول: 17-18: اسلام حق و عدل است- تشویق به اقامه اسلام
در مجموعه اول این مقطع مشخص شد که مضمون رسالت این است: «أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ وَلا تَتَفَرَّقُوا» یعنی اقامه دین و متفرق نشدن. یعنی مضمون رسالت به طور کلی اسلام و اجتماع بر آن است. این فقره برای تبیین این مساله که اسلام حق و عدل است بیان شده و مومنین را به اقامه اسلام تشویق می کند و این تشویق از خلال تذکر به نزدیکی ساعت (قیامت) انجام می شود. ارتباط بین این فقره و محور سوره هم مشخص است.
اللَّهُ الَّذِی أَنْزَلَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ وَ الْمِیزَانَ وَ مَا یُدْرِیکَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِیبٌ (17)
خداوند کسی است که کتاب را بحق نازل کرد و میزان (سنجش حق و باطل و خبر قیامت) را نیز؛ تو چه میدانی شاید ساعت (قیام قیامت) نزدیک باشد!
یَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِهَا وَ الَّذِینَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْهَا وَ یَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ أَلاَ إِنَّ الَّذِینَ یُمَارُونَ فِی السَّاعَةِ لَفِی ضَلاَلٍ بَعِیدٍ (18)
کسانی که به قیامت ایمان ندارند درباره آن شتاب میکنند؛ ولی آنها که ایمان آوردهاند پیوسته از آن هراسانند، و میدانند آن حق است؛ آگاه باشید کسانی که در قیامت تردید میکنند، در گمراهی عمیقی هستند.
فقره دوم: 19-24: خداوند لطیف و رزاق و قوی و عزیز است، پس انسان باید در کار آخرتش بکوشد و سرگرم دنیا نشود- بیان دو مساله
این فقره بیان می کند که خداوند نسبت به بندگانش لطف و آگاهی دارد و به آنها روزی می دهد و... پس انسان باید در کار آخرتش بکوشد و سرگرم دنیا نشود و فکر نکند که خودش رزقی را تحصیل می کند یا اینکه عمل برای آخرت انسان را از تحصیل رزق باز می دارد چرا که خدا لطیف و رزاق و قوی و عزیز است.
اللَّهُ لَطِیفٌ بِعِبَادِهِ یَرْزُقُ مَنْ یَشَاءُ وَ هُوَ الْقَوِیُّ الْعَزِیزُ (19)
خداوند نسبت به بندگانش لطف (و آگاهی) دارد؛ هر کس را بخواهد روزی میدهد و او قوّی و شکستناپذیر است!
مَنْ کَانَ یُرِیدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِی حَرْثِهِ وَ مَنْ کَانَ یُرِیدُ حَرْثَ الدُّنْیَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَ مَا لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ نَصِیبٍ (20)
کسی که زراعت آخرت را بخواهد، به کشت او برکت و افزایش میدهیم و بر محصولش میافزاییم؛ و کسی که فقط کشت دنیا را بطلبد، کمی از آن به او میدهیم امّا در آخرت هیچ بهرهای ندارد!
زمانی که خداوند وجه تمایز کتابش (قرآن) را بیان کرد و مضمون این قرآن را نیز ارائه کرد، و همچنین ضرورت عمل به آن را توجیه کرد و خطر انحراف از آن را متذکر شد، در این فقره دو موضوع را بیان می کند: مساله سیر در مسیری غیر از مسیر الهی و مساله اتهام به رسول الله ص در مورد اینکه به خدا دروغ می بندد. هر بخش از این دو مساله ای که بیان شد، با کلمه «أَمْ» شروع می شوند.
مساله اول: 21-23: دعوت به سیر در مسیر الهی و ترک شریعت غیر الهی
خداوند در این آیات عاقبت مشرکینی که در مسیری غیر از مسیر الهی حرکت می کنند را بیان می کند و همچنین عاقبت کسانی که در مسیر الهی هستند را نیز متذکر می شود. پس این فقره به سیر در مسیر شریعت الهی و ترک شریعت غیر الهی دعوت می کند و عاقبت هر یک را بیان می کند.
أَمْ لَهُمْ شُرَکَاءُ شَرَعُوا لَهُمْ مِنَ الدِّینِ مَا لَمْ یَأْذَنْ بِهِ اللَّهُ وَ لَوْ لاَ کَلِمَةُ الْفَصْلِ لَقُضِیَ بَیْنَهُمْ وَ إِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ (21)
آیا معبودانی دارند که بیاذن خداوند آیینی برای آنها ساختهاند؟! اگر مهلت معیّنی برای آنها نبود، در میانشان داوری میشد (و دستور عذاب صادر میگشت) و برای ظالمان عذاب دردناکی است!
تَرَى الظَّالِمِینَ مُشْفِقِینَ مِمَّا کَسَبُوا وَ هُوَ وَاقِعٌ بِهِمْ وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِی رَوْضَاتِ الْجَنَّاتِ لَهُمْ مَا یَشَاءُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذٰلِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْکَبِیرُ (22)
(در آن روز) ستمگران را میبینی که از اعمالی که انجام دادهاند سخت بیمناکند، ولی آنها را فرامیگیرد! امّا کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند در باغهای بهشتند و هر چه بخواهند نزد پروردگارشان برای آنها فراهم است؛ این است فضل (و بخشش) بزرگ!
ذٰلِکَ الَّذِی یُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُلْ لاَ أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَى وَ مَنْ یَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِیهَا حُسْناً إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَکُورٌ (23)
این همان چیزی است که خداوند بندگانش را که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند به آن نوید میدهد! بگو: «من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمیکنم جز دوستداشتن نزدیکانم [ اهل بیتم]؛ و هر کس کار نیکی انجام دهد، بر نیکیاش میافزاییم؛ چرا که خداوند آمرزنده و سپاسگزار است.
مساله دوم:24: رفع اتهامی که به رسول الله ص می زنند و می گویند که ایشان بر خدا دروغ می بندد.
أَمْ یَقُولُونَ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِباً فَإِنْ یَشَأِ اللَّهُ یَخْتِمْ عَلَى قَلْبِکَ وَ یَمْحُ اللَّهُ الْبَاطِلَ وَ یُحِقُّ الْحَقَّ بِکَلِمَاتِهِ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ (24)
آیا میگویند: «او بر خدا دروغ بسته است»؟! در حالی که اگر خدا بخواهد بر قلب تو مُهر مینهد (و اگر خلاف بگوئی قدرت اظهار این آیات را از تو میگیرد) و باطل را محو میکند و حقّ را بفرمانش پابرجا میسازد؛ چرا که او از آنچه درون سینههاست آگاه است.
فقره سوم:25-27 بیان مظاهری از لطف الهی: تشویق به توبه- بیان اینکه چه کسانی دعوت خدا را اجابت می کنند- بیان سنت الهی در روزی دادن به بندگانش
وَ هُوَ الَّذِی یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَ یَعْفُو عَنِ السَّیِّئَاتِ وَ یَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ (25)
او کسی است که توبه را از بندگانش میپذیرد و بدیها را میبخشد، و آنچه را انجام میدهید میداند.
وَ یَسْتَجِیبُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَ یَزِیدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَ الْکَافِرُونَ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ (26)
و درخواست کسانی را که ایمان آورده و کارهای نیک انجام دادهاند میپذیرد و از فضل خود بر آنها میافزاید؛ امّا برای کافران عذاب شدیدی است!
وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِی الْأَرْضِ وَ لٰکِنْ یُنَزِّلُ بِقَدَرٍ مَا یَشَاءُ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِیرٌ بَصِیرٌ (27)
هرگاه خداوند روزی را برای بندگانش وسعت بخشد، در زمین طغیان و ستم میکنند؛ از اینرو بمقداری که میخواهد (و مصلحت میداند) نازل میکند، که نسبه به بندگانش آگاه و بیناست!
فقره چهارم:28-35: بیان مظاهری از لطف و عظمت و قدرت الهی
در این فقره هم مثل فقره سوم، مظاهری از لطف الهی بیان می شود. باراندن باران، و ذکر دو نمونه از آیات الهی که هر کدام با جمله «وَ مِنْ آیَاتِهِ» شروع می شوند و بر عظمت و قدرت عظیم الهی دلالت دارند.
آیه28: بیان مظهری از مظاهر لطف الهی
وَ هُوَ الَّذِی یُنَزِّلُ الْغَیْثَ مِنْ بَعْدِ مَا قَنَطُوا وَ یَنْشُرُ رَحْمَتَهُ وَ هُوَ الْوَلِیُّ الْحَمِیدُ (28)
او کسی است که باران سودمند را پس از آنکه مأیوس شدند نازل میکند و رحمت خویش را میگستراند؛ و او ولیّ و (سرپرست) و ستوده است!
آیات 29-31: بیان مظاهر قدرت الهی
در وقوع مصائب و اینکه اینها عقوبت گناهان انسان هستند، دلیلی است بر اینکه انسان نمی تواند خداوند را عاجز کند و این، بیان قدرت الهی است همانگونه که خلق آسمانها و زمین دلیلی بر قدرت الهی هستند.
وَ مِنْ آیَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ مَا بَثَّ فِیهِمَا مِنْ دَابَّةٍ وَ هُوَ عَلَى جَمْعِهِمْ إِذَا یَشَاءُ قَدِیرٌ (29)
و از آیات اوست آفرینش آسمانها و زمین و آنچه از جنبندگان در آنها منتشر نموده؛ و او هرگاه بخواهد بر جمع آنها تواناست!
وَ مَا أَصَابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَ یَعْفُو عَنْ کَثِیرٍ (30)
هر مصیبتی به شما رسد بخاطر اعمالی است که انجام دادهاید، و بسیاری را نیز عفو میکند!
وَ مَا أَنْتُمْ بِمُعْجِزِینَ فِی الْأَرْضِ وَ مَا لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لاَ نَصِیرٍ (31)
و شما هرگز نمیتوانید در زمین از قدرت خداوند فرار کنید؛ و غیر از خدا هیچ ولیّ و یاوری برای شما نیست.
آیات 32-35: بیان نمونه ای از قدرت الهی- بیان حکمت عقوبات دنیوی
حکمت عقوبات دنیوی این است که کسانی که در آیات الهی مجادله می کنند بدانند که هیچ راه فراری از عذاب الهی ندارند و در این عقوبات دعوتی برای آنان است تا به شریعت الهی برگردند.
وَ مِنْ آیَاتِهِ الْجَوَارِ فِی الْبَحْرِ کَالْأَعْلاَمِ (32)
از نشانههای او کشتیهایی است که در دریا همچون کوهها به نظر میرسند!
إِنْ یَشَأْ یُسْکِنِ الرِّیحَ فَیَظْلَلْنَ رَوَاکِدَ عَلَى ظَهْرِهِ إِنَّ فِی ذٰلِکَ لَآیَاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ (33)
اگر او اراده کند، باد را ساکن میسازد تا آنها بر پشت دریا بیحرکت بمانند؛ در این نشانههایی است برای هر صبرکننده شکرگزار!
أَوْ یُوبِقْهُنَّ بِمَا کَسَبُوا وَ یَعْفُ عَنْ کَثِیرٍ (34)
یا اگر بخواهد آنها را بخاطر اعمالی که سرنشینانش مرتکب شدهاند نابود میسازد؛ و در عین حال بسیاری را میبخشد.
وَ یَعْلَمَ الَّذِینَ یُجَادِلُونَ فِی آیَاتِنَا مَا لَهُمْ مِنْ مَحِیصٍ (35)
کسانی که در آیات ما مجادله میکنند بدانند هیچ گریزگاهی ندارند!
مجموعه سوم: 36-51: ذکر صفات اقامه کنندگان دین خدا، و ظالمین و امر به اجابت دستور الهی برای اقامه دین خدا
فقره اول: 36-43: راه رسیدن به دنیا و آخرت، اقامه دین خداست
خداوند در این فقره بیان می کند که متاع دنیا قلیل است و متاع آخرت بهتر و ماندنی تر است و آن برای کسی است که مجموعه صفاتی را در خودش ایجاد کند. از مجموع این فقره می توان فهمید که راه رسیدن به دنیا و آخرت، اقامه دین خدا و اجتماع بر آن است و به طور کلی این مجموعه صفات کسانی که دین خدا را اقامه می کنند برشمرده است.
فَمَا أُوتِیتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَمَتَاعُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَ مَا عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ وَ أَبْقَى لِلَّذِینَ آمَنُوا وَ عَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ (36)
آنچه به شما عطا شده متاع زودگذر زندگی دنیاست، و آنچه نزد خداست برای کسانی که ایمان آورده و بر پروردگارشان توکّل میکنند بهتر و پایدارتر است.
وَ الَّذِینَ یَجْتَنِبُونَ کَبَائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَوَاحِشَ وَ إِذَا مَا غَضِبُوا هُمْ یَغْفِرُونَ (37)
همان کسانی که از گناهان بزرگ و اعمال زشت اجتناب میورزند، و هنگامی که خشمگین شوند عفو میکنند.
وَ الَّذِینَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَ أَقَامُوا الصَّلاَةَ وَ أَمْرُهُمْ شُورَى بَیْنَهُمْ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ (38)
و کسانی که دعوت پروردگارشان را اجابت کرده و نماز را برپا میدارند و کارهایشان به صورت مشورت در میان آنهاست و از آنچه به آنها روزی دادهایم انفاق میکنند،
وَ الَّذِینَ إِذَا أَصَابَهُمُ الْبَغْیُ هُمْ یَنْتَصِرُونَ (39)
و کسانی که هرگاه ستمی به آنها رسد، (تسلیم ظلم نمیشوند و) یاری میطلبند!
وَ جَزَاءُ سَیِّئَةٍ سَیِّئَةٌ مِثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَ أَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الظَّالِمِینَ (40)
کیفر بدی، مجازاتی است همانند آن؛ و هر کس عفو و اصلاح کند، پاداش او با خداست؛ خداوند ظالمان را دوست ندارد!
وَ لَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولٰئِکَ مَا عَلَیْهِمْ مِنْ سَبِیلٍ (41)
و کسی که بعد از مظلومشدن یاری طلبد، ایرادی بر او نیست؛
إِنَّمَا السَّبِیلُ عَلَى الَّذِینَ یَظْلِمُونَ النَّاسَ وَ یَبْغُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ أُولٰئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ (42)
ایراد و مجازات بر کسانی است که به مردم ستم میکنند و در زمین بناحق ظلم روا میدارند؛ برای آنان عذاب دردناکی است!
وَ لَمَنْ صَبَرَ وَ غَفَرَ إِنَّ ذٰلِکَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ (43)
امّا کسانی که شکیبایی و عفو کنند، این از کارهای پرارزش است!
فقره دوم: 44-46: بیان وضع ظالمین
این ظالمین کسانی هستند که در دنیا دین خدا را اقامه نکردند.
وَ مَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ وَلِیٍّ مِنْ بَعْدِهِ وَ تَرَى الظَّالِمِینَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ یَقُولُونَ هَلْ إِلَى مَرَدٍّ مِنْ سَبِیلٍ (44)
کسی را که خدا گمراه کند، ولیّ و یاوری جز او نخواهد داشت؛ و ظالمان را (روز قیامت) میبینی هنگامی که عذاب الهی را مشاهده میکنند میگویند: «آیا راهی به سوی بازگشت (و جبران) وجود دارد؟!»
وَ تَرَاهُمْ یُعْرَضُونَ عَلَیْهَا خَاشِعِینَ مِنَ الذُّلِّ یَنْظُرُونَ مِنْ طَرْفٍ خَفِیٍّ وَ قَالَ الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ الْخَاسِرِینَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ أَهْلِیهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَلاَ إِنَّ الظَّالِمِینَ فِی عَذَابٍ مُقِیمٍ (45)
و آنها را میبینی که بر آتش عرضه میشوند در حالی که از شدّت مذلّت خاشعند و زیر چشمی (به آن) نگاه میکنند؛ و کسانی که ایمان آوردهاند میگویند: «زیانکاران واقعی آنانند که خود و خانواده خویش را روز قیامت از دست دادهاند؛ آگاه باشید که ظالمان (آن روز) در عذاب دائمند!»
وَ مَا کَانَ لَهُمْ مِنْ أَوْلِیَاءَ یَنْصُرُونَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ مَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ سَبِیلٍ (46)
آنها جز خدا اولیا و یاورانی ندارند که یاریشان کنند؛ و هر کس را خدا گمراه سازد، هیچ راه نجاتی برای او نیست!
فقره سوم: 47-50: امر به اجابت دستور شرع و دین الهی
اگر در ابتدای مقطع اول و همچنین در ابتدای این مقطع به محمد صلی الله علیه وآله و پیامبران پیشین ع وحی کرد، در این فقره همه را مخاطب قرار می دهد و از آنها می خواهد دعوت پروردگارشان را اجابت کنند. این فقره به عنوان حسن ختام دو مقطع است و با این فقره انواع وحی بیان می شوند.
اسْتَجِیبُوا لِرَبِّکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لاَ مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ مَا لَکُمْ مِنْ مَلْجَإٍ یَوْمَئِذٍ وَ مَا لَکُمْ مِنْ نَکِیرٍ (47)
اجابت کنید دعوت پروردگار خود را پیش از آنکه روزی فرا رسد که بازگشتی برای آن در برابر اراده خدا نیست؛ و در آن روز، نه پناهگاهی دارید و نه مدافعی!
فَإِنْ أَعْرَضُوا فَمَا أَرْسَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظاً إِنْ عَلَیْکَ إِلاَّ الْبَلاَغُ وَ إِنَّا إِذَا أَذَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً فَرِحَ بِهَا وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ فَإِنَّ الْإِنْسَانَ کَفُورٌ (48)
و اگر رویگردان شوند (غمگین مباش)، ما تو را حافظ آنان (و مأمور اجبارشان) قرار ندادهایم؛ وظیفه تو تنها ابلاغ رسالت است! و هنگامی که ما رحمتی از سوی خود به انسان بچشانیم به آن دلخوش میشود، و اگر بلایی بخاطر اعمالی که انجام دادهاند به آنها رسد (به کفران میپردازند)، چرا که انسان بسیار کفرانکننده است!
لِلَّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ یَهَبُ لِمَنْ یَشَاءُ إِنَاثاً وَ یَهَبُ لِمَنْ یَشَاءُ الذُّکُورَ (49)
مالکیّت و حاکمیّت آسمانها و زمین از آن خداست؛ هر چه را بخواهد میآفریند؛ به هر کس اراده کند دختر میبخشد و به هر کس بخواهد پسر،
أَوْ یُزَوِّجُهُمْ ذُکْرَاناً وَ إِنَاثاً وَ یَجْعَلُ مَنْ یَشَاءُ عَقِیماً إِنَّهُ عَلِیمٌ قَدِیرٌ (50)
یا (اگر بخواهد) پسر و دختر -هر دو- را برای آنان جمع میکند و هر کس را بخواهد عقیم میگذارد؛ زیرا که او دانا و قادر است.
آیه 51: توضیحی پیرامون وحی
وَ مَا کَانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلاَّ وَحْیاً أَوْ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ یُرْسِلَ رَسُولاً فَیُوحِیَ بِإِذْنِهِ مَا یَشَاءُ إِنَّهُ عَلِیٌّ حَکِیمٌ (51)
و شایسته هیچ انسانی نیست که خدا با او سخن گوید، مگر از راه وحی یا از پشت حجاب، یا رسولی میفرستد و بفرمان او آنچه را بخواهد وحی میکند؛ چرا که او بلندمقام و حکیم است!
مقطع سوم: 52-53: بیان ویژگیهای این قرآن
ارتباط این مقطع با آیه قبلی واضح است چرا که آیه قبلی در مورد انواع وحی بحث می کند و این مقطع در مورد وحی خاصی که بر پیامبر ص نازل شد مطلبی را بیان می کند.
اگر ابتدای سه مقطع این سوره را با هم مقایسه کنیم نتیجه جالبی حاصل می شود:
کَذلِکَ یُوحِی إِلَیْکَ وَإِلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکَ اللَّهُ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ.
وَکَذلِکَ أَوْحَیْنا إِلَیْکَ قُرْآناً عَرَبِیًّا.
وَکَذلِکَ أَوْحَیْنا إِلَیْکَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا ...
پس اگر مقطع اول درباره ظاهر وحی صحبت می کرد و مقطع دوم حکمت نزول این قرآن را بیان می کرد پس مقطع سوم بعضی از خصائص و ویژگیهای این قرآن را بیان می کند و آن این است که این قرآن روحی است که به وسیله آن دلها و ارواح و انفس و جوامع همگی زنده می شوند. کا اینکه این مقطع دلیلی بر اینکه قرآن از جانب خداست هم اقامه کرده و آن دلیل این است که محمد ص قبل از نزول قرآن نمی دانست که کتاب و ایمان چیست ولی همین پیامبر ص بعد از نزول قرآن هدایتگر به صراط خدا شده و این نشان می دهد که این قرآن نوری است که هر کس را که خدا بخواهد به سوی حق و حقیقت هدایت می کند.
همچنین مشاهده شد که در مقطع اول و دوم پادشاهی خداوند بر آسمانها و زمین تذکر داده شد. در این مقطع هم این مطلب دوباره تذکر داده می شود: «صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِی لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الْأَرْضِ».
وَ کَذٰلِکَ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنَا مَا کُنْتَ تَدْرِی مَا الْکِتَابُ وَ لاَ الْإِیمَانُ وَ لٰکِنْ جَعَلْنَاهُ نُوراً نَهْدِی بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَ إِنَّکَ لَتَهْدِی إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ (52)
همان گونه (که بر پیامبران پیشین وحی فرستادیم) بر تو نیز روحی را بفرمان خود وحی کردیم؛ تو پیش از این نمیدانستی کتاب و ایمان چیست (و از محتوای قرآن آگاه نبودی)؛ ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بوسیله آن هر کس از بندگان خویش را بخواهیم هدایت میکنیم؛ و تو مسلّماً به سوی راه راست هدایت میکنی.
صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِی لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الْأَرْضِ أَلاَ إِلَى اللَّهِ تَصِیرُ الْأُمُورُ (53)
راه خداوندی که تمامی آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست؛ آگاه باشید که همه کارها تنها بسوی خدا بازمیگردد!
- سه شنبه ۳۰ خرداد ۹۶