سوره قمر: بی فایده بودن انذار کافران و جزایشان در دنیا و آخرت
محور سوره: آیات 6-7 سوره بقره
دو آیه بعد از محور سوره های پیشین (آیات 6-7) سوره بقره
از تشابه ابتدای سوره قمر با ابتدای سوره انبیا، متوجه می شویم که این دو سوره محور واحدی دارند. از طرف دیگر با توجه به انتهای سوره نجم و ابتدای سوره قمر، تشابه معنایی بین این دو مشاهده می شود و متوجه می شویم که تشابه معنایی بین سوره قمر با آیات انتهایی سوره نجم وجود دارد.
مجموعه اول: 1-8: فایده نداشتن انذار برای مکذبینی که از هوی تبعیت می کنند
در این مجموعه آیات گروهی از مردم مشاهده می شوند که به درجه ای از کفر رسیده اند که از رویت معجزات الهی سودی نمی برند و داستانها و بیان عقوبتها و حکمتهای قرآن و هر انذار دیگری، فایده ای به حالشان ندارد. از خلال این آیات می توان صفات چنین انسانهایی را مشاهده کرد: تکذیب و تبعیت از هوی. و با توجه به محور سوره متوجه می شویم که «ختم الله علی قلوبهم...» و خداوند به رسولش امر می کند که «فتول عنهم...» و منتظر عقاب روز قیامت برای آنها باش.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ (0)
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ (1)
قیامت نزدیک شد و ماه از هم شکافت!
وَ إِنْ یَرَوْا آیَةً یُعْرِضُوا وَ یَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ (2)
و هرگاه نشانه و معجزهای را ببینند روی گردانده، میگویند: «این سحری مستمر است»!
وَ کَذَّبُوا وَ اتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ وَ کُلُّ أَمْرٍ مُسْتَقِرٌّ (3)
آنها (آیات خدا را) تکذیب کردند و از هوای نفسشان پیروی نمودند؛ و هر امری قرارگاهی دارد!
وَ لَقَدْ جَاءَهُمْ مِنَ الْأَنْبَاءِ مَا فِیهِ مُزْدَجَرٌ (4)
به اندازه کافی برای بازداشتن از بدیها اخبار (انبیا و امّتهای پیشین) به آنان رسیده است!
حِکْمَةٌ بَالِغَةٌ فَمَا تُغْنِ النُّذُرُ (5)
این آیات، حکمت بالغه الهی است؛ امّا انذارها (برای افراد لجوج) فایده نمیدهد!
فَتَوَلَّ عَنْهُمْ یَوْمَ یَدْعُ الدَّاعِ إِلَى شَیْءٍ نُکُرٍ (6)
بنابر این از آنها روی بگردان، و روزی را به یاد آور که دعوت کننده الهی مردم را به امر وحشتناکی دعوت میکند (دعوت به حساب اعمال)!
خُشَّعاً أَبْصَارُهُمْ یَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ کَأَنَّهُمْ جَرَادٌ مُنْتَشِرٌ (7)
آنان در حالی که چشمهایشان از شدّت وحشت به زیر افتاده، همچون ملخهای پراکنده از قبرها خارج میشوند،
مُهْطِعِینَ إِلَى الدَّاعِ یَقُولُ الْکَافِرُونَ هٰذَا یَوْمٌ عَسِرٌ (8)
در حالی که (بر اثر وحشت و اضطراب) بسوی این دعوت کننده گردن میکشند؛ کافران میگویند: «امروز روز سخت و دردناکی است!»
مجموعه دوم: 9-42: نمونه هایی از مکذبین در امت های گذشته
این مجموعه از امت هایی سخن می گوید که پیامبرانشان را تکذیب کرده و عقوبت شدند. ارتباط این مجموعه با مجموعه قبل این است که در مجموعه قبل صفات مکذبین را بیان می کند که به واسطه آن گرفتار عقوبت الهی می شوند، در این مجموعه نمونه هایی از مکذبین در امتهای گذشته و عقوبتشان در دنیا، قبل از رسیدن به قیامت را ذکر می کند.
فقره اول: 9-17: داستان تکذیب قوم نوح و عقوبتشان
ختم داستان به آیه «و لقد یسرنا القرآن للذکر فهل من مدکر» نشان می دهد که تکذیب قرآن همانند تکذیب رسول الهی است (که در این داستان ذکر شد) و تکذیب کنندگان این قرآن مستحق عقابی همانند عقابی هستند که در این داستان ذکر شد.
پس ذکر این آیه در انتهای هر فقره و هر داستان (به جز آخرین داستان) به کفار بیان می کند که «عبرت بگیرید و تکذیب نکنید! که در غیر این صورت عذابی که آنها را فرا گرفت، به شما هم خواهد رسید. حجت برای شما تمام شده و این قرآن مسیر عبرت گرفتن و تذکر پذیرفتن را برای شما ساده کرده پس از آن روی نگردانید و تکذیبش نکنید»
کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَکَذَّبُوا عَبْدَنَا وَ قَالُوا مَجْنُونٌ وَ ازْدُجِرَ (9)
پیش از آنها قوم نوح تکذیب کردند، (آری) بنده ما (نوح) را تکذیب کرده و گفتند: «او دیوانه است!» و (با انواع آزارها از ادامه رسالتش) بازداشته شد.
فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ (10)
او به درگاه پروردگار عرضه داشت: «من مغلوب (این قوم طغیانگر) شدهام، انتقام مرا از آنها بگیر!»
فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاءِ بِمَاءٍ مُنْهَمِرٍ (11)
در این هنگام درهای آسمان را با آبی فراوان و پیدرپی گشودیم؛
وَ فَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُیُوناً فَالْتَقَى الْمَاءُ عَلَى أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ (12)
و زمین را شکافتیم و چشمههای زیادی بیرون فرستادیم؛ و این دو آب به اندازه مقدّر با هم درآمیختند (و دریای وحشتناکی شد)!
وَ حَمَلْنَاهُ عَلَى ذَاتِ أَلْوَاحٍ وَ دُسُرٍ (13)
و او را بر مرکبی از الواح و میخهایی ساخته شده سوار کردیم؛
تَجْرِی بِأَعْیُنِنَا جَزَاءً لِمَنْ کَانَ کُفِرَ (14)
مرکبی که زیر نظر ما حرکت میکرد! این کیفری بود برای کسانی که (به او) کافر شده بودند!
وَ لَقَدْ تَرَکْنَاهَا آیَةً فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ (15)
ما این ماجرا را بعنوان نشانهای در میان امّتها باقی گذاردیم؛ آیا کسی هست که پند گیرد؟!
فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَ نُذُرِ (16)
(اکنون بنگرید) عذاب و انذارهای من چگونه بود!
وَ لَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ (17)
ما قرآن را برای تذکّر آسان ساختیم؛ آیا کسی هست که متذکّر شود؟!
فقره دوم: 18-22: داستان قوم عاد و عقوبتشان
کَذَّبَتْ عَادٌ فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَ نُذُرِ (18)
قوم عاد (نیز پیامبر خود را) تکذیب کردند؛ پس (ببینید) عذاب و انذارهای من چگونه بود!
إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیحاً صَرْصَراً فِی یَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ (19)
ما تندباد وحشتناک و سردی را در یک روز شوم مستمر بر آنان فرستادیم...
تَنْزِعُ النَّاسَ کَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ مُنْقَعِرٍ (20)
که مردم را همچون تنههای نخل ریشهکن شده از جا برمیکند!
فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَ نُذُرِ (21)
پس (ببینید) عذاب و انذارهای من چگونه بود!
وَ لَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ (22)
ما قرآن را برای تذکّر آسان ساختیم؛ آیا کسی هست که متذکّر شود!
فقره سوم: 23-32: داستان قوم ثمود و عقوبتشان
کَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ (23)
طایفه ثمود (نیز) انذارهای الهی را تکذیب کردند،
فَقَالُوا أَ بَشَراً مِنَّا وَاحِداً نَتَّبِعُهُ إِنَّا إِذاً لَفِی ضَلاَلٍ وَ سُعُرٍ (24)
و گفتند: «آیا ما از بشری از جنس خود پیروی کنیم؟! اگر چنین کنیم در گمراهی و جنون خواهیم بود!
أَ أُلْقِیَ الذِّکْرُ عَلَیْهِ مِنْ بَیْنِنَا بَلْ هُوَ کَذَّابٌ أَشِرٌ (25)
آیا از میان ما تنها بر او وحی نازل شده؟! نه، او آدم بسیار دروغگوی هوسبازی است!
سَیَعْلَمُونَ غَداً مَنِ الْکَذَّابُ الْأَشِرُ (26)
ولی فردا میفهمند چه کسی دروغگوی هوسباز است!
إِنَّا مُرْسِلُو النَّاقَةِ فِتْنَةً لَهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَ اصْطَبِرْ (27)
ما «ناقه» را برای آزمایش آنها میفرستیم؛ در انتظار پایان کار آنان باش و صبر کن!
وَ نَبِّئْهُمْ أَنَّ الْمَاءَ قِسْمَةٌ بَیْنَهُمْ کُلُّ شِرْبٍ مُحْتَضَرٌ (28)
و به آنها خبر ده که آب (قریه) باید در میانشان تقسیم شود، (یک روز سهم ناقه، و یک روز برای آنها) و هر یک در نوبت خود باید حاضر شوند!
فَنَادَوْا صَاحِبَهُمْ فَتَعَاطَى فَعَقَرَ (29)
آنها یکی از یاران خود را صدا زدند، او به سراغ این کار آمد و (ناقه را) پی کرد!
فَکَیْفَ کَانَ عَذَابِی وَ نُذُرِ (30)
پس (بنگرید) عذاب و انذارهای من چگونه بود!
إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ صَیْحَةً وَاحِدَةً فَکَانُوا کَهَشِیمِ الْمُحْتَظِرِ (31)
ما فقط یک صیحه [ صاعقه عظیم] بر آنها فرستادیم و بدنبال آن همگی بصورت گیاه خشکی درآمدند که صاحب چهارپایان (در آغل) جمعآوری میکند!
وَ لَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ (32)
ما قرآن را برای یادآوری آسان ساختیم؛ آیا کسی هست که متذکّر شود؟!
فقره چهارم: 33-40: داستان قوم لوط و عقوبتشان
کَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ بِالنُّذُرِ (33)
قوم لوط انذارها (ی پیدرپی پیامبرشان) را تکذیب کردند؛
إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ حَاصِباً إِلاَّ آلَ لُوطٍ نَجَّیْنَاهُمْ بِسَحَرٍ (34)
ما بر آنها تندبادی که ریگها را به حرکت درمیآورد فرستادیم (و همه را هلاک کردیم)، جز خاندان لوط را که سحرگاهان نجاتشان دادیم!
نِعْمَةً مِنْ عِنْدِنَا کَذٰلِکَ نَجْزِی مَنْ شَکَرَ (35)
این نعمتی بود از ناحیه ما؛ این گونه هر کسی را که شکر کند پاداش میدهیم!
وَ لَقَدْ أَنْذَرَهُمْ بَطْشَتَنَا فَتَمَارَوْا بِالنُّذُرِ (36)
او آنها را از مجازات ما بیم داد، ولی بر آنها اصرار بر مجادله و القای شکّ داشتند!
وَ لَقَدْ رَاوَدُوهُ عَنْ ضَیْفِهِ فَطَمَسْنَا أَعْیُنَهُمْ فَذُوقُوا عَذَابِی وَ نُذُرِ (37)
آنها از لوط خواستند میهمانانش را در اختیارشان بگذارد؛ ولی ما چشمانشان را نابینا و محو کردیم (و گفتیم:) بچشید عذاب و انذارهای مرا!
وَ لَقَدْ صَبَّحَهُمْ بُکْرَةً عَذَابٌ مُسْتَقِرٌّ (38)
سرانجام صبحگاهان و در اول روز عذابی پایدار و ثابت به سراغشان آمد!
فَذُوقُوا عَذَابِی وَ نُذُرِ (39)
(و گفتیم:) پس بچشید عذاب و انذارهای مرا!
وَ لَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ (40)
ما قرآن را برای یادآوری آسان ساختیم؛ آیا کسی هست که متذکّر شود؟!
فقره پنجم: 41-42: داستان آل فرعون و عقوبتشان
وَ لَقَدْ جَاءَ آلَ فِرْعَوْنَ النُّذُرُ (41)
و (همچنین) انذارها و هشدارها (یکی پس از دیگری) به سراغ آل فرعون آمد،
کَذَّبُوا بِآیَاتِنَا کُلِّهَا فَأَخَذْنَاهُمْ أَخْذَ عَزِیزٍ مُقْتَدِرٍ (42)
امّا آنها همه آیات ما را تکذیب کردند، و ما آنها را گرفتیم و مجازات کردیم، گرفتن شخصی قدرتمند و توانا!
مجموعه سوم: 43-55: خطاب به کفار این امت و مناقشه با آنها
این مجموعه در حقیقت استمرار مجموعه قبلی است. مجموعه اول مواقف کفار این امت را بیان کرد، اما با آنها مناقشه و بحث نکرد، مجموعه دوم، مواقف مکذبین امت های پیشین را ذکر کرد در این مجموعه مناقشه ای با کفار این امت مشاهده می شود و آنها را انذار داده و متقین را بشارت می دهد.
أَ کُفَّارُکُمْ خَیْرٌ مِنْ أُولٰئِکُمْ أَمْ لَکُمْ بَرَاءَةٌ فِی الزُّبُرِ (43)
آیا کفّار شما بهتر از آنانند یا برای شما اماننامهای در کتب آسمانی نازل شده است؟!
أَمْ یَقُولُونَ نَحْنُ جَمِیعٌ مُنْتَصِرٌ (44)
یا میگویند: «ما جماعتی متحّد و نیرومند و پیروزیم»؟!
سَیُهْزَمُ الْجَمْعُ وَ یُوَلُّونَ الدُّبُرَ (45)
(ولی بدانند) که بزودی جمعشان شکست میخورد و پا به فرارمیگذارند!
بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَ السَّاعَةُ أَدْهَى وَ أَمَرُّ (46)
(علاوه بر این) رستاخیز موعد آنهاست، و مجازات قیامت هولناکتر و تلختر است!
إِنَّ الْمُجْرِمِینَ فِی ضَلاَلٍ وَ سُعُرٍ (47)
مجرمان در گمراهی و شعلههای آتشند،
یَوْمَ یُسْحَبُونَ فِی النَّارِ عَلَى وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ (48)
در آن روز که در آتش دوزخ به صورتشان کشیده میشوند (و به آنها گفته میشود:) بچشید آتش دوزخ را!
إِنَّا کُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ (49)
البته ما هر چیز را به اندازه آفریدیم!
وَ مَا أَمْرُنَا إِلاَّ وَاحِدَةٌ کَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ (50)
و فرمان ما یک امر بیش نیست، همچون یک چشم بر هم زدن!
وَ لَقَدْ أَهْلَکْنَا أَشْیَاعَکُمْ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ (51)
ما کسانی را که در گذشته شبیه شما بودند هلاک کردیم؛ آیا کسی هست که پند گیرد؟!
وَ کُلُّ شَیْءٍ فَعَلُوهُ فِی الزُّبُرِ (52)
و هر کاری را انجام دادند در نامههای اعمالشان ثبت است،
وَ کُلُّ صَغِیرٍ وَ کَبِیرٍ مُسْتَطَرٌ (53)
و هر کار کوچک و بزرگی نوشته شده است.
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ (54)
یقیناً پرهیزگاران در باغها و نهرهای بهشتی جای دارند،
فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیکٍ مُقْتَدِرٍ (55)
در جایگاه صدق نزد خداوند مالک مقتدر!
بیان پایانی درباره سوره قمر
سوره قمر صفات کافرینی را بیان کرده که به حالتی رسیده اند که انذار و عدم انذار برایشان سودی ندراد و در مثالهایی که در این سوره بیان شده هم این نوع از کافران در کل زمانها مشاهده می شوند. این سوره استحقاق آنها و امثالشان در دنیا و آخرت را بیان کرده و سپس به جایی رسیده که سوره قمر به سوره الرحمن متصل می شود. بین انتهای این سوره و ابتدای سوره بعدی مشابهت وجود دارد.
- چهارشنبه ۵ خرداد ۹۵