سوره مجادله: صفات کسانی که با خدا و رسولش محاربه می کنند
محور سوره: 26-27 سوره بقره
إِنَّ اللَّهَ لاَ یَسْتَحْیِی أَنْ یَضْرِبَ مَثَلاً مَا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا فَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ أَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا فَیَقُولُونَ مَا ذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهٰذَا مَثَلاً یُضِلُّ بِهِ کَثِیراً وَ یَهْدِی بِهِ کَثِیراً وَ مَا یُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفَاسِقِینَ (26)
خداوند از این که (به موجودات ظاهرا کوچکی مانند) پشه، و حتی کمتر از آن، مثال بزند شرم نمیکند. (در این میان) آنان که ایمان آوردهاند، میدانند که آن، حقیقتی است از طرف پروردگارشان؛ و اما آنها که راه کفر را پیمودهاند، (این موضوع را بهانه کرده) میگویند: «منظور خداوند از این مثل چه بوده است؟!» (آری،) خدا جمع زیادی را با آن گمراه، و گروه بسیاری را هدایت میکند؛ ولی تنها فاسقان را با آن گمراه میسازد!
الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولٰئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ (27)
فاسقان کسانی هستند که پیمان خدا را، پس از محکم ساختن آن، میشکنند؛ و پیوندهایی را که خدا دستور داده برقرار سازند، قطع نموده، و در روی زمین فساد میکنند؛ اینها زیانکارانند.
تشابه بسیار زیادی بین این سوره با سوره مائده وجود دارد. سوره مائده با امر به وفای به عقود شروع می شود و سوره مجادله با روش خطای فک عقد ازدواج. در سوره مائده درباره تعاون بر بر و تقوی سخن به میان آمده، در این سوره نیز. در سوره مائده تصریحی به ذکر حزب الله مشاهده می شود، در این سوره نیز این تصریح وجود دارد. این تشابهات و تشابهات دیگری که دراین مجال بیان نشد، نشان می دهد که محور این سوره با محور سوره مائده یکی است.
محور سوره مائده آیه «ان الله لا یستحیی ان یضرب مثلا ما... اولئک هم الخاسرون» (26-27 سوره بقره) است. این آیه بیان می کند که سبب اینکه خدا انسان را گمراه می کند، اتصاف انسان به فسوق است، فسقی که نقض عهدی که با خدا بسته، بعد از پیمانش با او، و قطع ما امر الله به ان یوصل و افساد در زمین، باشد.
بنابراین سوره مائده برای بیان روش هایی برای رهایی از این موارد آمد و طریق هدایت را به شکل ایجابی به سالک نشان داد. معانی که در سوره نساء و امثال آن شرح داده شد. سوره مجادله هم قرار است همین نقش را ایفا کند و انسان سالک را از عوامل گمراهی نجات دهد. پس اگر در سوره حدید معانی ایجابی هدایت معرفی شده بودند، سوره مجادله معانی سلبی را بیان می کند که ممکن است انسان را به گمراهی بکشانند.
در این سوره دو گروه وجود دارند: متقین و فاسقین. فاسقین هم دو گروهند: کافرین و منافقین. پس در این سوره مومنین یکطرف قرار دارند و فاسقین در طرف دیگر.
این آیات در سوره بقره ویژگیهای متقین را بیان می کنند: «الم* ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین* الذین یومنون بالغیب و یقیمون الصلوه و مما رزقناهم ینفقون» و این آیه هم در سوره بقره ویژگیهای فاسقین را بیان می کند: «الذین ینقضون عهد الله من بعد میثاقه و یقطعون ما امر الله به ان یوصل و یفسدون فی الارض اولئک هم الخاسرون». گروه اول مفلحونند و گروه دوم خاسرون. سوره حدید اموری را بیان کرد که به وسیله عمل به آنها، ویژگیهای متقین ایجاد می شوند. سوره مجادله مواردی را برای رهایی از ویژگیهای فاسقین بیان خواهد کرد. این دو سوره در تکامل یکدیگر هستند و در مواردی همپوشانی دارند.
سوره مجادله از یک مقدمه و دو مقطع تشکیل شده که هر مقطع با آیه «ان الذین یحادون الله و رسوله...» از یکدیگر جدا می شوند. از مطلع هر یک از مقاطع می توان کیفیت تکامل سوره های حدید و مجادله را متوجه شد.سوره حدید به ایمان به خدا و رسولش امر می کرد و سوره مجادله از مخالفت با خدا و رسولش بحث خواهد کرد. وهمانطور که بیان شد، این دو سوره صفات دو گروه متقابل را بیان می کنند: متقین و فاسقین، برای تحقق تقوا و رهایی از شر فسوق.
مقدمه: 1-4: بیان احکام ظهار
خداوند علت تشریع احکام ظهار در این سوره را اینگونه بیان می کند: «ذلک لتومنوا بالله و رسوله» و از اینجا میتوان فهمید که احکام اسلامی همگی از ایمان به خدا و رسول سرچشمه میگیرند و قبول این احکام و عمل به آنها نشانه ایمان به خدا و رسولش ص است. و التزام به این احکام ایمان به خدا و رسولشص را تعمیق می بخشد.
به این ترتیب حکمت آمدن این موضوع (بیان احکام) در ابتدای سوره ای که از مخالفت با خدا و رسولش بحث می کند، و همچنین بعد از سوره ای که به ایمان به خدا و رسولشص امر می کند، مشخص می شود.
از سوی دیگر ظهار نقض غیر صحیح عقد موثق است. و به این ترتیب یکی از مصادیق «یقطعون ما امر الله به ان یوصل» است و به این صورت این مقدمه با محور سوره ارتباط برقرار می کند.
ارتباط مقدمه سوره مجادله با ادامه سوره به این صورت است که احکام شرعی برای تحقق ایمان به خدا و رسولش نازل شده اند و کسانی که طبق این احکام عمل نکرده و بدعت می گذارند و... مخالف خدا و رسولش ص هستند.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ (0)
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِی تُجَادِلُکَ فِی زَوْجِهَا وَ تَشْتَکِی إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ یَسْمَعُ تَحَاوُرَکُمَا إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ (1)
خداوند سخن زنی را که درباره شوهرش به تو مراجعه کرده بود و به خداوند شکایت میکرد شنید (و تقاضای او را اجابت کرد)؛ خداوند گفتگوی شما را با هم (و اصرار آن زن را درباره حل مشکلش) میشنید؛ و خداوند شنوا و بیناست.
الَّذِینَ یُظَاهِرُونَ مِنْکُمْ مِنْ نِسَائِهِمْ مَا هُنَّ أُمَّهَاتِهِمْ إِنْ أُمَّهَاتُهُمْ إِلاَّ اللاَّئِی وَلَدْنَهُمْ وَ إِنَّهُمْ لَیَقُولُونَ مُنْکَراً مِنَ الْقَوْلِ وَ زُوراً وَ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ (2)
کسانی که از شما نسبت به همسرانشان «ظهار» میکنند (و میگویند: «أَنتِ عَلیَّ کَظهَرِ أُمّی تو نسبت به من بمنزله مادرم هستی»)، آنان هرگز مادرانشان نیستند؛ مادرانشان تنها کسانیاند که آنها را به دنیا آوردهاند! آنها سخنی زشت و باطل میگویند؛ و خداوند بخشنده و آمرزنده است!
وَ الَّذِینَ یُظَاهِرُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ ثُمَّ یَعُودُونَ لِمَا قَالُوا فَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَتَمَاسَّا ذٰلِکُمْ تُوعَظُونَ بِهِ وَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ (3)
کسانی که همسران خود را «ظِهار» میکنند، سپس از گفته خود بازمیگردند، باید پیش از آمیزش جنسی با هم، بردهای را آزاد کنند؛ این دستوری است که به آن اندرز داده میشوید؛ و خداوند به آنچه انجام میدهید آگاه است!
فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیَامُ شَهْرَیْنِ مُتَتَابِعَیْنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَتَمَاسَّا فَمَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّینَ مِسْکِیناً ذٰلِکَ لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ وَ لِلْکَافِرِینَ عَذَابٌ أَلِیمٌ (4)
و کسی که توانایی (آزاد کردن بردهای) نداشته باشد، دو ماه پیاپی قبل از آمیزش روزه بگیرد؛ و کسی که این را هم نتواند، شصت مسکین را اطعام کند؛ این برای آن است که به خدا و رسولش ایمان بیاورید؛ اینها مرزهای الهی است؛ و کسانی که با آن مخالفت کنند، عذاب دردناکی دارند!
مقطع اول: 5-19: مهمترین مظاهر مخالفت با خدا و رسولش ص
با توجه به ابتدا و انتهای مقطع که با آیه «ان الذین یجادون الله و رسوله» شروع شده و با آیه «الا ان حزب الشیطان هم الخاسرون» پایان می یابد، ارتباط این مقطع با محور سوره «الذین ینقضون عهد الله... اولئک هم الخاسرون»مشخص می شود.
بنابراین مخالفت کنندگان با خدا و رسولش ص، همان کسانی هستند که عهد خدا را نقض می کنند و یقطعون ما امر الله به ان یوصل هستند و در زمین فساد می کنند.
این مقطع از مقدمه و سه فقره تشکیل شده که هر فقره با «الم تر» شروع می شود.
مقدمه: 5-6: بیان عقوبت مخالفت کنندگان با خدا و رسولش
مقدمه مقطع عقوبت مخالفت کنندگان با خدا و رسولش ص را بیان می کند و آن خزی و خواری و ذلت در دنیا و آخرت است. در این مقدمه یکی از مظاهر خواری آنها در آخرت نیز ذکر می شود و بیان می شود که با آیات الهی، حجت بر علیه آنان قائم است. و این به رو افتادن در آتش (کبت) مظهری از مظاهر خسارت آنها در دنیا و آخرت است.
إِنَّ الَّذِینَ یُحَادُّونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ کُبِتُوا کَمَا کُبِتَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ قَدْ أَنْزَلْنَا آیَاتٍ بَیِّنَاتٍ وَ لِلْکَافِرِینَ عَذَابٌ مُهِینٌ (5)
کسانی که با خدا و رسولش دشمنی میکنند خوار و ذلیل شدند آنگونه که پیشینیان خوار و ذلیل شدند؛ ما آیات روشنی نازل کردیم، و برای کافران عذاب خوارکنندهای است...
یَوْمَ یَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِیعاً فَیُنَبِّئُهُمْ بِمَا عَمِلُوا أَحْصَاهُ اللَّهُ وَ نَسُوهُ وَ اللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ (6)
در آن روز که خداوند همه آنها را برمیانگیزد و از اعمالی که انجام دادند با خبر میسازد، اعمالی که خداوند حساب آن را نگه داشته و آنها فراموشش کردند؛ و خداوند بر هر چیز شاهد و ناظر است!
فقره اول: 7: تذکر به علم محیط خداوند
در این آیه علم محیط خداوند تذکر داده می شود و به عنوان تعلیل مطالب قبلی است. این آیه در سیاق وعده عذاب برای کسانی که با خدا و رسولش مخالفت می کنند، برای تذکر علم خداوند آمده و بیان می کند که خداوند اعمالی که انجام داده اند را روز قیامت به آنها یادآوری خواهد کرد. این بیان هم انذاری برای کافرین است و هم برای مطمئن ساختن قلوب رسول الله ص و اهل ایمان است.
أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الْأَرْضِ مَا یَکُونُ مِنْ نَجْوَى ثَلاَثَةٍ إِلاَّ هُوَ رَابِعُهُمْ وَ لاَ خَمْسَةٍ إِلاَّ هُوَ سَادِسُهُمْ وَ لاَ أَدْنَى مِنْ ذٰلِکَ وَ لاَ أَکْثَرَ إِلاَّ هُوَ مَعَهُمْ أَیْنَ مَا کَانُوا ثُمَّ یُنَبِّئُهُمْ بِمَا عَمِلُوا یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ (7)
آیا نمیدانی که خداوند آنچه را در آسمانها و آنچه را در زمین است میداند؛ هیچ گاه سه نفر با هم نجوا نمیکنند مگر اینکه خداوند چهارمین آنهاست، و هیچ گاه پنج نفر با هم نجوا نمیکنند مگر اینکه خداوند ششمین آنهاست، و نه تعدادی کمتر و نه بیشتر از آن مگر اینکه او همراه آنهاست هر جا که باشند، سپس روز قیامت آنها را از اعمالشان آگاه میسازد، چرا که خداوند به هر چیزی داناست!
فقره دوم: 8-13: بیان صفات محاربین خدا و رسولش و توصیه به مومنین
از آنجا که مخالفت با خدا و رسولش ص از تناجی (نجوا) (سخن به راز گفتن) گناهکار شروع می شود، این فقره در صدد معالجه این موضوع است. این فقره مسلمانان را به ادب تناجی حق و ادب مجالس و... راهنمایی می کند و این موضوع می رساند که: زمانی که خداوند مسلمانی را از اخلاق فاسقین تطهیر کرد، در همان زمان او به اخلاق مومنین آراسته شده است.
مقطع اول (این مقطع) با کلامی درباره عقوبت کسانی که با خدا و رسولش ص مخالفت می کنند بیان شد سپس در فقره اول بر موضوع علم خداوند بر هر چیز، تاکید شد. در فقره دوم (این فقره) بحثی درباره نجواهای ظالمانه دشمنان خداوند بین یکدیگر بیان می شود و در این سیاق، ادب نجوا گفتن مسلمین به یکدیگر، ادب شرکت در مجالس و ادب خطاب رسول الله ص آموزش داده می شود.
أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ نُهُوا عَنِ النَّجْوَى ثُمَّ یَعُودُونَ لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَ یَتَنَاجَوْنَ بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوَانِ وَ مَعْصِیَةِ الرَّسُولِ وَ إِذَا جَاءُوکَ حَیَّوْکَ بِمَا لَمْ یُحَیِّکَ بِهِ اللَّهُ وَ یَقُولُونَ فِی أَنْفُسِهِمْ لَوْ لاَ یُعَذِّبُنَا اللَّهُ بِمَا نَقُولُ حَسْبُهُمْ جَهَنَّمُ یَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمَصِیرُ (8)
آیا ندیدی کسانی را که از نجوا [ سخنان درگوشی] نهی شدند، سپس به کاری که از آن نهی شده بودند بازمیگردند و برای انجام گناه و تعدّی و نافرمانی رسول خدا به نجوا میپردازند و هنگامی که نزد تو میآیند تو را تحیّتی (و خوشامدی) میگویند که خدا به تو نگفته است، و در دل میگویند: «چرا خداوند ما را بخاطر گفتههایمان عذاب نمیکند؟!» جهنم برای آنان کافی است، وارد آن میشوند، و چه بد فرجامی است!
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا تَنَاجَیْتُمْ فَلاَ تَتَنَاجَوْا بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوَانِ وَ مَعْصِیَةِ الرَّسُولِ وَ تَنَاجَوْا بِالْبِرِّ وَ التَّقْوَى وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ (9)
ای کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که نجوا میکنید، و به گناه و تعدّی و نافرمانی رسول (خدا) نجوا نکنید، و به کار نیک و تقوا نجوا کنید، و از خدایی که همگی نزد او جمع میشوید بپرهیزید!
إِنَّمَا النَّجْوَى مِنَ الشَّیْطَانِ لِیَحْزُنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ لَیْسَ بِضَارِّهِمْ شَیْئاً إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ (10)
نجوا تنها از سوی شیطان است؛ میخواهد با آن مؤمنان غمگین شوند؛ ولی نمی تواند هیچ گونه ضرری به آنها برساند جز بفرمان خدا؛ پس مؤمنان تنها بر خدا توکّل کنند!
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا قِیلَ لَکُمْ تَفَسَّحُوا فِی الْمَجَالِسِ فَافْسَحُوا یَفْسَحِ اللَّهُ لَکُمْ وَ إِذَا قِیلَ انْشُزُوا فَانْشُزُوا یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ وَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ (11)
ای کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که به شما گفته شود: «مجلس را وسعت بخشید (و به تازهواردها جا دهید)»، وسعت بخشید، خداوند (بهشت را) برای شما وسعت میبخشد؛ و هنگامی که گفته شود: «برخیزید»، برخیزید؛ اگر چنین کنید، خداوند کسانی را که ایمان آوردهاند و کسانی را که علم به آنان داده شده درجات عظیمی میبخشد؛ و خداوند به آنچه انجام میدهید آگاه است!
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نَاجَیْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْوَاکُمْ صَدَقَةً ذٰلِکَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ أَطْهَرُ فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ (12)
ای کسانی که ایمان آوردهاید! هنگامی که میخواهید با رسول خدا نجوا کنید (و سخنان درگوشی بگویید)، قبل از آن صدقهای (در راه خدا) بدهید؛ این برای شما بهتر و پاکیزهتر است و اگر توانایی نداشته باشید، خداوند غفور و رحیم است!
أَ أَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْوَاکُمْ صَدَقَاتٍ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ تَابَ اللَّهُ عَلَیْکُمْ فَأَقِیمُوا الصَّلاَةَ وَ آتُوا الزَّکَاةَ وَ أَطِیعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ اللَّهُ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ (13)
آیا ترسیدید فقیر شوید که از دادن صدقات قبل از نجوا خودداری کردید؟! اکنون که این کار را نکردید و خداوند توبه شما را پذیرفت، نماز را برپا دارید و زکات را ادا کنید و خدا و پیامبرش را اطاعت نمایید و (بدانید) خداوند از آنچه انجام میدهید با خبر است!
فقره سوم: 14-19: بعضی دیگر از صفات محاربین خدا و رسولش
در این فقره بعضی دیگر از صفات محاربین خدا و رسولش بیان می شود. پیش از این (در فقره دوم) بیان شد که آنها در مسیر گناه و دشمنی و معصیت خدا و رسولش سخنانی را به راز به یکدیگر می گویند، در این فقره موارد زیر اضافه می شود:
روی گردانی کافرینی که قطع ما امر الله به ان یوصل می کنند از دوستی با اهل ایمان و دوست گرفتن کافرین.
آنها زیاد سوگند دروغ می خورند.
آنها ذکر خدا را از یاد می برند، چرا که شیطان دل آنها را احاطه کرده
از ذکر خسران در انتهای این آیه و انتهای آیه محور سوره، صفات فاسقین بهتر فهمیده خواهند شد.
أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ تَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مَا هُمْ مِنْکُمْ وَ لاَ مِنْهُمْ وَ یَحْلِفُونَ عَلَى الْکَذِبِ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ (14)
آیا ندیدی کسانی را که طرح دوستی با گروهی که مورد غضب خدا بودند ریختند؟! آنها نه از شما هستند و نه از آنان! سوگند دروغ یاد میکنند (که از شما هستند) در حالی که خودشان میدانند (دروغ نمیگویند)!
أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ عَذَاباً شَدِیداً إِنَّهُمْ سَاءَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ (15)
خداوند عذاب شدیدی برای آنان فراهم ساخته، چرا که اعمال بدی انجام میدادند!
اتَّخَذُوا أَیْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ فَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِینٌ (16)
آنها سوگندهای خود را سپری قرار دادند و مردم را از راه خدا بازداشتند؛ از اینرو برای آنان عذاب خوارکنندهای است!
لَنْ تُغْنِیَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَ لاَ أَوْلاَدُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَیْئاً أُولٰئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ (17)
هرگز اموال و اولادشان آنها را از عذاب الهی حفظ نمیکند؛ آنها اهل آتشند و جاودانه در آن میمانند!
یَوْمَ یَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِیعاً فَیَحْلِفُونَ لَهُ کَمَا یَحْلِفُونَ لَکُمْ وَ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلَى شَیْءٍ أَلاَ إِنَّهُمْ هُمُ الْکَاذِبُونَ (18)
(به خاطر بیاورید) روزی را که خداوند همه آنها را برمیانگیزد، آنها برای خدا نیز سوگند (دروغ) یاد میکنند همانگونه که (امروز) برای شما یاد میکنند؛ و گمان میکنند کاری میتوانند انجام دهند؛ بدانید آنها دروغگویانند!
اسْتَحْوَذَ عَلَیْهِمُ الشَّیْطَانُ فَأَنْسَاهُمْ ذِکْرَ اللَّهِ أُولٰئِکَ حِزْبُ الشَّیْطَانِ أَلاَ إِنَّ حِزْبَ الشَّیْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ (19)
شیطان بر آنان مسلّط شده و یاد خدا را از خاطر آنها برده؛ آنان حزب شیطانند! بدانید حزب شیطان زیانکارانند!
مقطع دوم: 20-22:
در این مقطع عقوبت دنیوی مخالت کنندگان با خدا و رسولش ص بیان شده و در مقابل موقف و موضع خطای آنها، موقف صحیح برای اهل ایمان بیان می شود.
پس از اینکه در مقطع قبل از «حزب الشیطان» سخن به میان آمد، در این مقطع اسم «حزب الله» ذکر می شود.
در ابتدای این مقطع بیان می شودکه عاقبت و نصرت برای خدا و رسولانش ص است و برای کسانی که با خدا و رسولش مخالفت می کنند، ذلت خواهد بود سپس سوره به آیه ای ختم می شود که بیان می کند ایمان حقیقی، ایمانی است که به همراهش دوستی و مودت خالفین با خدا و رسولش نباشد، جدا از اینکه او کافر است یا منافق.
کلمه حزب الله فقط دو بار در قرآن بیان شده یک بار در سوره مائده، زمانی که بحث از ولایت است و دیگر بار در سوره مجادله، زمانی که بحث از مودت (اینکه نباید مودت کسانی که با خدا و رسولش مخالفت می کنند در دل انسان باشد) است. پس انسان تا زمانی که مودت مخالفین خدا و رسولش در دلش باشد، و تا زمانی که ولای مومنین در دلش نباشد، جزء حزب الله نخواهد بود.
إِنَّ الَّذِینَ یُحَادُّونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولٰئِکَ فِی الْأَذَلِّینَ (20)
کسانی که با خدا و رسولش دشمنی میکنند، آنها در زُمره ذلیلترین افرادند.!
کَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَ رُسُلِی إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ (21)
خداوند چنین مقرر داشته که من و رسولانم پیروز میشویم؛ چرا که خداوند قوّی و شکستناپذیر است!
لاَ تَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ یُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ کَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِیرَتَهُمْ أُولٰئِکَ کَتَبَ فِی قُلُوبِهِمُ الْإِیمَانَ وَ أَیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ یُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ أُولٰئِکَ حِزْبُ اللَّهِ أَلاَ إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (22)
هیچ قومی را که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند نمییابی که با دشمنان خدا و رسولش دوستی کنند، هر چند پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشاوندانشان باشند؛ آنان کسانی هستند که خدا ایمان را بر صفحه دلهایشان نوشته و با روحی از ناحیه خودش آنها را تقویت فرموده، و آنها را در باغهایی از بهشت وارد میکند که نهرها از زیر (درختانش) جاری است، جاودانه در آن میمانند؛ خدا از آنها خشنود است، و آنان نیز از خدا خشنودند؛ آنها «حزب اللّه» اند؛ بدانید «حزب اللّه» پیروزان و رستگارانند.
- سه شنبه ۴ خرداد ۹۵