سوره نحل: بیان مواضع مشرکین و مستکبرین و رد آنها
محور سوره: آیه 210 سوره بقره
هَلْ یَنْظُرُونَ إِلاَّ أَنْ یَأْتِیَهُمُ اللَّهُ فِی ظُلَلٍ مِنَ الْغَمَامِ وَ الْمَلاَئِکَةُ وَ قُضِیَ الْأَمْرُ وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ (210)
آیا (پیروان فرمان شیطان، پس از این همه نشانهها و برنامههای روشن) انتظار دارند که خداوند و فرشتگان، در سایههائی از ابرها به سوی آنان بیایند (و دلایل تازهای در اختیارشان بگذارند؟! با اینکه چنین چیزی محال است!) و همه چیز انجام شده، و همه کارها به سوی خدا بازمیگردد.
این آیه به نوعی امر به ادخلوا فی السلم کافه و لا تتبعوا... است. سوره نحل معانی مرتبط با این آیه را تفصیل می دهد. نمایی از اتفاقاتی که روز قیامت می افتد را نشان می دهد، دلیل آوردن بر وجود خدا که بر پایه ایمان به روز قیامت استوار است، دلیل آوردن بر وجود روز قیامت، تذکر آمدن روز قیامت، اوامر و نواهی به اهل ایمان که ایمان به خدا و روز قیامت دارند، تفصیل بعضی از این اوامر و نواهی، تمایز قائل شدن در مورد برخی مواضع این امت که به خدا و روز قیامت ایمان دارد، به همراه تفصیل موارد دیگری که مومن را در دنیا و آخرتش مطمئن می سازد، به همراه توجیهاتی برای دعوت کننده به این دین.
قسم اول: 1-89: بیان پایه های نظری بحث
مقطع اول: 1-18: بیان وحدانیت خدا و آمدن روز قیامت
سوره با تقریر این مساله آغاز شده که «روز قیامت آمدنی است». سپس خداوند را از شرک منزه دانسته و بیان می کند که پیامبران برای دعوت به توحید مبعوث شده اند. سپس در ادامه بعضی از مخلوقات الهی را به عنوان نعمت های او ذکر کرده و در این ذکر نعمت ها، برهانی بر توحید اقامه کرده است که در ادامه آن برهانی بر روز قیامت قرار دارد.
این آیات اولین بخش پایه نظری فهم قضیه توحید است که بر این پایه، «اطاعت الهی در همه اوامرش» سوار می شود. اساس فهم قضیه روز قیامت هم از دل همین برهان فهمیده می شود.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ (0)
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
أَتَى أَمْرُ اللَّهِ فَلاَ تَسْتَعْجِلُوهُ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُونَ (1)
فرمان خدا (برای مجازات مشرکان و مجرمان،) فرا رسیده است؛ برای آن عجله نکنید! منزّه و برتر است خداوند از آنچه همتای او قرارمیدهند!
یُنَزِّلُ الْمَلاَئِکَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَنْ یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ أَنْ أَنْذِرُوا أَنَّهُ لاَ إِلٰهَ إِلاَّ أَنَا فَاتَّقُونِ (2)
فرشتگان را با روح (الهی) بفرمانش بر هر کس از بندگانش بخواهد نازل میکند؛ (و به آنها دستور میدهد) که مردم را انذار کنید؛ (و بگویید:) معبودی جز من نیست؛ از (مخالفت دستور) من، بپرهیزید!
خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضَ بِالْحَقِّ تَعَالَى عَمَّا یُشْرِکُونَ (3)
آسمانها و زمین را بحق آفرید؛ او برتر است از اینکه همتایی برای او قرار میدهند!
خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِیمٌ مُبِینٌ (4)
انسان را از نطفه بیارزشی آفرید؛ و سرانجام (او موجودی فصیح، و) مدافع آشکار از خویشتن گردید!
وَ الْأَنْعَامَ خَلَقَهَا لَکُمْ فِیهَا دِفْءٌ وَ مَنَافِعُ وَ مِنْهَا تَأْکُلُونَ (5)
و چهارپایان را آفرید؛ در حالی که در آنها، برای شما وسیله پوشش، و منافع دیگری است؛ و از گوشت آنها میخورید!
وَ لَکُمْ فِیهَا جَمَالٌ حِینَ تُرِیحُونَ وَ حِینَ تَسْرَحُونَ (6)
و در آنها برای شما زینت و شکوه است به هنگامی که آنها را به استراحتگاهشان بازمیگردانید، و هنگامی که (صبحگاهان) به صحرا میفرستید!
وَ تَحْمِلُ أَثْقَالَکُمْ إِلَى بَلَدٍ لَمْ تَکُونُوا بَالِغِیهِ إِلاَّ بِشِقِّ الْأَنْفُسِ إِنَّ رَبَّکُمْ لَرَءُوفٌ رَحِیمٌ (7)
آنها بارهای سنگین شما را به شهری حمل میکنند که جز با مشقّت زیاد، به آن نمیرسیدید؛ پروردگارتان رؤوف و رحیم است (که این وسایل حیات را در اختیارتان قرار داده)!
وَ الْخَیْلَ وَ الْبِغَالَ وَ الْحَمِیرَ لِتَرْکَبُوهَا وَ زِینَةً وَ یَخْلُقُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ (8)
همچنین اسبها و استرها و الاغها را آفرید؛ تا بر آنها سوار شوید و زینت شما باشد، و چیزهایی میآفریند که نمیدانید.
وَ عَلَى اللَّهِ قَصْدُ السَّبِیلِ وَ مِنْهَا جَائِرٌ وَ لَوْ شَاءَ لَهَدَاکُمْ أَجْمَعِینَ (9)
و بر خداست که راه راست را (به بندگان) نشان دهد؛ امّا بعضی از راهها بیراهه است! و اگر خدا بخواهد، همه شما را (به اجبار) هدایت میکند (؛ ولی اجبار سودی ندارد).
هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً لَکُمْ مِنْهُ شَرَابٌ وَ مِنْهُ شَجَرٌ فِیهِ تُسِیمُونَ (10)
او کسی است که از آسمان، آبی فرستاد، که نوشیدن شما از آن است؛ و (همچنین) گیاهان و درختانی که حیوانات خود را در آن به چرا میبرید، نیز از آن است.
یُنْبِتُ لَکُمْ بِهِ الزَّرْعَ وَ الزَّیْتُونَ وَ النَّخِیلَ وَ الْأَعْنَابَ وَ مِنْ کُلِّ الثَّمَرَاتِ إِنَّ فِی ذٰلِکَ لَآیَةً لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ (11)
خداوند با آن (آب باران)، برای شما زراعت و زیتون و نخل و انگور، و از همه میوهها میرویاند؛ مسلماً در این، نشانه روشنی برای اندیشمندان است.
وَ سَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهَارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِی ذٰلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ (12)
او شب و روز و خورشید و ماه را مسخّر شما ساخت؛ و ستارگان نیز به فرمان او مسخّر شمایند؛ در این، نشانههایی است (از عظمت خدا،) برای گروهی که عقل خود را به کار میگیرند!
وَ مَا ذَرَأَ لَکُمْ فِی الْأَرْضِ مُخْتَلِفاً أَلْوَانُهُ إِنَّ فِی ذٰلِکَ لَآیَةً لِقَوْمٍ یَذَّکَّرُونَ (13)
(علاوه بر این،) مخلوقاتی را که در زمین به رنگهای گوناگون آفریده نیز مسخّر (فرمان شما) ساخت؛ در این، نشانه روشنی است برای گروهی که متذکّر میشوند!
وَ هُوَ الَّذِی سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْکُلُوا مِنْهُ لَحْماً طَرِیّاً وَ تَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْیَةً تَلْبَسُونَهَا وَ تَرَى الْفُلْکَ مَوَاخِرَ فِیهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ (14)
او کسی است که دریا را مسخّر (شما) ساخت تا از آن، گوشت تازه بخورید؛ و زیوری برای پوشیدن (مانند مروارید) از آن استخراج کنید؛ و کشتیها را میبینی که سینه دریا را میشکافند تا شما (به تجارت پردازید و) از فضل خدا بهره گیرید؛ شاید شکر نعمتهای او را بجا آورید!
وَ أَلْقَى فِی الْأَرْضِ رَوَاسِیَ أَنْ تَمِیدَ بِکُمْ وَ أَنْهَاراً وَ سُبُلاً لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ (15)
و در زمین، کوههای ثابت و محکمی افکند تا لرزش آن را نسبت به شما بگیرد؛ و نهرها و راههایی ایجاد کرد، تا هدایت شوید.
وَ عَلاَمَاتٍ وَ بِالنَّجْمِ هُمْ یَهْتَدُونَ (16)
و (نیز) علاماتی قرار داد؛ و (شب هنگام) به وسیله ستارگان هدایت میشوند.
أَ فَمَنْ یَخْلُقُ کَمَنْ لاَ یَخْلُقُ أَ فَلاَ تَذَکَّرُونَ (17)
آیا کسی که (این گونه مخلوقات را) میآفریند، همچون کسی است که نمیآفریند؟! آیا متذکّر نمیشوید؟!
وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لاَ تُحْصُوهَا إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَحِیمٌ (18)
و اگر نعمتهای خدا را بشمارید، هرگز نمیتوانید آنها را احصا کنید؛ خداوند بخشنده و مهربان است!
مقطع دوم: 19-64: بیان اقوال و مواقف مستکبرین
در این مقطع اقوال و مواقف کافرین و مستکبرین بیان شده و هر کدام با دلایلی رد می شوند و در آخر متوجه می شویم که این مواقف و مواضع به دلیل کفر آنها به آخرت است. در آیه قبل از آخر این مقطع متوجه می شویم که این ها بخاطر تزیین شیطان است و به طور کلی این مقطع بیان خطوات شیطان است که از تبعیت آن نهی شده ایم.
مقدمه: 19-23: اقامه حجت علیه مشرکین و توصیف مستکبرین
وَ اللَّهُ یَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَ مَا تُعْلِنُونَ (19)
خداوند آنچه را پنهان میدارید و آنچه را آشکار میسازید، میداند.
وَ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لاَ یَخْلُقُونَ شَیْئاً وَ هُمْ یُخْلَقُونَ (20)
معبودهایی را که غیر از خدا میخوانند، چیزی را خلق نمیکنند؛ بلکه خودشان هم مخلوقند!
أَمْوَاتٌ غَیْرُ أَحْیَاءٍ وَ مَا یَشْعُرُونَ أَیَّانَ یُبْعَثُونَ (21)
آنها مردگانی هستند که هرگز استعداد حیات ندارند؛ و نمیدانند (عبادتکنندگانشان) در چه زمانی محشور میشوند!
إِلٰهُکُمْ إِلٰهٌ وَاحِدٌ فَالَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ قُلُوبُهُمْ مُنْکِرَةٌ وَ هُمْ مُسْتَکْبِرُونَ (22)
معبود شما خداوند یگانه است؛ امّا کسانی که به آخرت ایمان نمیآورند، دلهایشان (حق را) انکار میکند و مستکبرند.
لاَ جَرَمَ أَنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا یُسِرُّونَ وَ مَا یُعْلِنُونَ إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُسْتَکْبِرِینَ (23)
قطعاً خداوند از آنچه پنهان میدارند و آنچه آشکار میسازند با خبر است؛ او مستکبران را دوست نمیدارد!
مجموعه اول: 24-34: بیان موضع مستکبرین و مومنین در مقابل قرآن و استحقاق هر یک
آرزوهای کسانی که از دخول فی السلم کافه اعراض می کنند و کسانی که این امر را قبول می کند. کسانی که کتاب الهی را رد می کنند، مستکبرند و از خطوات شیطان تبعیت می کنند
درخواست کنار گذاشتن استکبار به عنوان اولین اخلاق شیطان و اولین خطوه از خطوات شیطان
وَ إِذَا قِیلَ لَهُمْ مَا ذَا أَنْزَلَ رَبُّکُمْ قَالُوا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ (24)
و هنگامی که به آنها گفته شود: «پروردگار شما چه نازل کرده است؟» میگویند: «اینها (وحی الهی نیست؛) همان افسانههای دروغین پیشینیان است!»
لِیَحْمِلُوا أَوْزَارَهُمْ کَامِلَةً یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ مِنْ أَوْزَارِ الَّذِینَ یُضِلُّونَهُمْ بِغَیْرِ عِلْمٍ أَلاَ سَاءَ مَا یَزِرُونَ (25)
آنها باید روز قیامت، (هم) بار گناهان خود را بطور کامل بر دوش کشند؛ و هم سهمی از گناهان کسانی که بخاطر جهل، گمراهشان میسازند! بدانید آنها بار سنگین بدی بر دوش میکشند!
قَدْ مَکَرَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَأَتَى اللَّهُ بُنْیَانَهُمْ مِنَ الْقَوَاعِدِ فَخَرَّ عَلَیْهِمُ السَّقْفُ مِنْ فَوْقِهِمْ وَ أَتَاهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَیْثُ لاَ یَشْعُرُونَ (26)
کسانی که قبل از ایشان بودند (نیز) از این توطئهها داشتند؛ ولی خداوند به سراغ شالوده (زندگی) آنها رفت؛ و آن را از اساس ویران کرد؛ و سقف از بالا بر سرشان فرو ریخت؛ و عذاب (الهی) از آن جایی که نمیدانستند به سراغشان آمد!
ثُمَّ یَوْمَ الْقِیَامَةِ یُخْزِیهِمْ وَ یَقُولُ أَیْنَ شُرَکَائِیَ الَّذِینَ کُنْتُمْ تُشَاقُّونَ فِیهِمْ قَالَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ إِنَّ الْخِزْیَ الْیَوْمَ وَ السُّوءَ عَلَى الْکَافِرِینَ (27)
سپس روز قیامت خدا آنها را رسوا میسازد؛ و میگوید: «شریکانی که شما برای من ساختید، و بخاطر آنها با دیگران دشمنی میکردید، کجا هستید؟!» (در این هنگام،) کسانی که به آنها علم داده شده میگویند: «رسوایی و بدبختی، امروز بر کافران است!»
الَّذِینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلاَئِکَةُ ظَالِمِی أَنْفُسِهِمْ فَأَلْقَوُا السَّلَمَ مَا کُنَّا نَعْمَلُ مِنْ سُوءٍ بَلَى إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (28)
همانها که فرشتگان (مرگ) روحشان را میگیرند در حالی که به خود ظلم کرده بودند! در این موقع آنها تسلیم میشوند (و بدروغ میگویند:) ما کار بدی انجام نمیدادیم! آری، خداوند به آنچه انجام میدادید عالم است!
فَادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَکَبِّرِینَ (29)
(به آنها گفته میشود:) اکنون از درهای جهنم وارد شوید در حالی که جاودانه در آن خواهید بود! چه جای بدی است جایگاه مستکبران!
وَ قِیلَ لِلَّذِینَ اتَّقَوْا مَا ذَا أَنْزَلَ رَبُّکُمْ قَالُوا خَیْراً لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا فِی هٰذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَةٌ وَ لَدَارُ الْآخِرَةِ خَیْرٌ وَ لَنِعْمَ دَارُ الْمُتَّقِینَ (30)
(ولی هنگامی که) به پرهیزگاران گفته میشد: «پروردگار شما چه چیز نازل کرده است؟» میگفتند: «خیر (و سعادت)» (آری،) برای کسانی که نیکی کردند، در این دنیا نیکی است؛ و سرای آخرت از آن هم بهتر است؛ و چه خوب است سرای پرهیزگاران!
جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَهَا تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ لَهُمْ فِیهَا مَا یَشَاءُونَ کَذٰلِکَ یَجْزِی اللَّهُ الْمُتَّقِینَ (31)
باغهایی از بهشت جاویدان است که همگی وارد آن میشوند؛ نهرها از زیر درختانش میگذرد؛ هر چه بخواهند در آنجا هست؛ خداوند پرهیزگاران را چنین پاداش میدهد!
الَّذِینَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلاَئِکَةُ طَیِّبِینَ یَقُولُونَ سَلاَمٌ عَلَیْکُمْ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (32)
همانها که فرشتگان (مرگ) روحشان را میگیرند در حالی که پاک و پاکیزهاند؛ به آنها میگویند: «سلام بر شما! وارد بهشت شوید به خاطر اعمالی که انجام میدادید!»
هَلْ یَنْظُرُونَ إِلاَّ أَنْ تَأْتِیَهُمُ الْمَلاَئِکَةُ أَوْ یَأْتِیَ أَمْرُ رَبِّکَ کَذٰلِکَ فَعَلَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ مَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَ لٰکِنْ کَانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ (33)
آیا آنها انتظاری جز این دارند که فرشتگان (قبض ارواح) به سراغشان بیایند، یا فرمان پروردگارت (برای مجازاتشان) فرا رسد (آنگاه توبه کنند؟! ولی توبه آنها در آن زمان بی اثر است! آری،) کسانی که پیش از ایشان بودند نیز چنین کردند! خداوند به آنها ستم نکرد؛ ولی آنان به خویشتن ستم مینمودند!
فَأَصَابَهُمْ سَیِّئَاتُ مَا عَمِلُوا وَ حَاقَ بِهِمْ مَا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِءُونَ (34)
و سرانجام بدیهای اعمالشان به آنها رسید؛ و آنچه را (از وعدههای عذاب) استهزا میکردند، بر آنان وارد شد.
مجموعه دوم: 35-37: بیان یکی دیگر از مواقف مشرکین: اگر خدا می خواست، ما غیر او را نمی پرستیدیم
همه رسولان الهی مبعوث شده اند برای دعوت مردم به عبادت خدا و دور کردن آنها از طاغوت (دعوت به عبادت خدا، دخول در اسلام است و امر به اجتناب از طاغوت، نهی از طاعت شیطان و خطواتش است)
وَ قَالَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا عَبَدْنَا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَیْءٍ نَحْنُ وَ لاَ آبَاؤُنَا وَ لاَ حَرَّمْنَا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَیْءٍ کَذٰلِکَ فَعَلَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلاَّ الْبَلاَغُ الْمُبِینُ (35)
مشرکان گفتند: «اگر خدا میخواست، نه ما و نه پدران ما، غیر او را پرستش نمیکردیم؛ و چیزی را بدون اجازه او حرام نمیساختیم!» (آری،) کسانی که پیش از ایشان بودند نیز همین کارها را انجام دادند؛ ولی آیا پیامبران وظیفهای جز ابلاغ آشکار دارند؟!
وَ لَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَیْهِ الضَّلاَلَةُ فَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ (36)
ما در هر امتی رسولی برانگیختیم که: «خدای یکتا را بپرستید؛ و از طاغوت اجتناب کنید!» خداوند گروهی را هدایت کرد؛ و گروهی ضلالت و گمراهی دامانشان را گرفت؛ پس در روی زمین بگردید و ببینید عاقبت تکذیبکنندگان چگونه بود!
إِنْ تَحْرِصْ عَلَى هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لاَ یَهْدِی مَنْ یُضِلُّ وَ مَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِینَ (37)
هر قدر بر هدایت آنها حریص باشی، (سودی ندارد؛ چرا) که خداوند کسی را که گمراه ساخت، هدایت نمیکند؛ و آنها یاورانی نخواهند داشت!
مجموعه سوم: 38-42: بیان یکی دیگر از مواقف مستکبرین و رد آن: خدا مرده ها را بر نمی انگیزد
مشرکان به خدا قسم می خورند که خدا مرده ها را بر نمی انگیزد. آنها اقرار به وجود خدا داشتند، اما برانگیخته شدن پس از مرگ را انکار می کردند چرا که این کار را کار سختی می پنداشتند در حالی که از معجزه خلق اولی شان و قدرت پروردگارشان غافل بوند
وَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَیْمَانِهِمْ لاَ یَبْعَثُ اللَّهُ مَنْ یَمُوتُ بَلَى وَعْداً عَلَیْهِ حَقّاً وَ لٰکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یَعْلَمُونَ (38)
آنها سوگندهای شدید به خدا یاد کردند که: «هرگز خداوند کسی را که میمیرد، برنمیانگیزد!» آری، این وعده قطعی خداست (که همه مردگان را برای جزا بازمیگرداند)؛ ولی بیشتر مردم نمیدانند!
لِیُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی یَخْتَلِفُونَ فِیهِ وَ لِیَعْلَمَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّهُمْ کَانُوا کَاذِبِینَ (39)
هدف این است که آنچه را در آن اختلاف داشتند، برای آنها روشن سازد؛ و کسانی که منکر شدند، بدانند دروغ میگفتند!
إِنَّمَا قَوْلُنَا لِشَیْءٍ إِذَا أَرَدْنَاهُ أَنْ نَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ (40)
(رستاخیز مردگان برای ما مشکل نیست؛ زیرا) وقتی چیزی را اراده میکنیم، فقط به آن میگوییم: «موجود باش!» بلافاصله موجود میشود.
وَ الَّذِینَ هَاجَرُوا فِی اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَ لَأَجْرُ الْآخِرَةِ أَکْبَرُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ (41)
آنها که پس از ستم دیدن در راه خدا، هجرت کردند، در این دنیا جایگاه (و مقام) خوبی به آنها میدهیم؛ و پاداش آخرت، از آن هم بزرگتر است اگر میدانستند!
الَّذِینَ صَبَرُوا وَ عَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ (42)
آنها کسانی هستند که صبر و استقامت پیشه کردند، و تنها بر پروردگارشان توکّل میکنند.
مجموعه چهارم: 43-50: رد شبهه ای در مورد وحی و رسالت
در سه مجموعه قبل ابتدا موضعی از مواضع کافرین بیان می شد و سپس خداوند آن را رد می کرد، اما در این مجموعه، موضع آنها بیان نمی شود بلکه فقط رد می شود و از خلال این رد، می توان متوجه موضع آنها شد.
موضع کافران در این آیه این بود که ممکن نیست خداوند بشری را به عنوان رسولش به سوی ما فرستاده باشد و پاسخی که به این سوال داده می شود این است که از اهل کتاب بپرسید که آیا رسولانی از جنس بشر به سوی آنها آمده اند یا ملائکه؟
وَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ إِلاَّ رِجَالاً نُوحِی إِلَیْهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ (43)
و پیش از تو، جز مردانی که به آنها وحی میکردیم، نفرستادیم! اگر نمیدانید، از آگاهان بپرسید (تا تعجب نکنید از اینکه پیامبر اسلام از میان همین مردان برانگیخته شده است)!
بِالْبَیِّنَاتِ وَ الزُّبُرِ وَ أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ (44)
(از آنها بپرسید که) از دلایل روشن و کتب (پیامبران پیشین آگاهند!) و ما این ذکر [ قرآن] را بر تو نازل کردیم، تا آنچه به سوی مردم نازل شده است برای آنها روشن سازی؛ و شاید اندیشه کنند!
أَ فَأَمِنَ الَّذِینَ مَکَرُوا السَّیِّئَاتِ أَنْ یَخْسِفَ اللَّهُ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ یَأْتِیَهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَیْثُ لاَ یَشْعُرُونَ (45)
آیا توطئهگران از این ایمن گشتند که ممکن است خدا آنها را در زمین فروبرد، و یا مجازات (الهی)، از آن جا که انتظارش را ندارند، به سراغشان آید؟!...
أَوْ یَأْخُذَهُمْ فِی تَقَلُّبِهِمْ فَمَا هُمْ بِمُعْجِزِینَ (46)
یا به هنگامی (که برای کسب مال و ثروت افزونتر) در رفت و آمدند، دامانشان را بگیرد در حالی که قادر به فرار نیستند؟!...
أَوْ یَأْخُذَهُمْ عَلَى تَخَوُّفٍ فَإِنَّ رَبَّکُمْ لَرَءُوفٌ رَحِیمٌ (47)
یا بطور تدریجی، با هشدارهای خوفانگیز آنان را گرفتار سازد؟! چرا که پروردگار شما، رؤوف و رحیم است.
أَ وَ لَمْ یَرَوْا إِلَى مَا خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَیْءٍ یَتَفَیَّأُ ظِلاَلُهُ عَنِ الْیَمِینِ وَ الشَّمَائِلِ سُجَّداً لِلَّهِ وَ هُمْ دَاخِرُونَ (48)
آیا آنها مخلوقات خدا را ندیدند که سایههایشان از راست و چپ حرکت دارند، و با خضوع برای خدا سجده میکنند؟!
وَ لِلَّهِ یَسْجُدُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الْأَرْضِ مِنْ دَابَّةٍ وَ الْمَلاَئِکَةُ وَ هُمْ لاَ یَسْتَکْبِرُونَ (49)
(نه تنها سایهها، بلکه) تمام آنچه در آسمانها و زمین از جنبندگان وجود دارد، و همچنین فرشتگان، برای خدا سجده میکنند و تکبّر نمیورزند.
یَخَافُونَ رَبَّهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ وَ یَفْعَلُونَ مَا یُؤْمَرُونَ (50)
آنها (تنها) از (مخالفت) پروردگارشان، که حاکم بر آنهاست، میترسند؛ و آنچه را مأموریت دارند انجام میدهند.
مجموعه پنجم: 51-55: رد شبهه ای در مورد توحید
تصحیح بدترین انحراف مستکبرین که همان شرک است. ملاحظه می شود که این تصحیح پس از بیان خضوع همه اشیاء برای خدا (آخر مجموعه چهارم) آمده است.
وَ قَالَ اللَّهُ لاَ تَتَّخِذُوا إِلٰهَیْنِ اثْنَیْنِ إِنَّمَا هُوَ إِلٰهٌ وَاحِدٌ فَإِیَّایَ فَارْهَبُونِ (51)
خداوند فرمان داده: «دو معبود (برای خود) انتخاب نکنید؛ معبود (شما) همان خدای یگانه است؛ تنها از (کیفر) من بترسید!»
وَ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ لَهُ الدِّینُ وَاصِباً أَ فَغَیْرَ اللَّهِ تَتَّقُونَ (52)
آنچه در آسمانها و زمین است، از آن اوست؛ و دین خالص (نیز) همواره از آن او میباشد؛ آیا از غیر او میترسید؟!
وَ مَا بِکُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ ثُمَّ إِذَا مَسَّکُمُ الضُّرُّ فَإِلَیْهِ تَجْأَرُونَ (53)
آنچه از نعمتها دارید، همه از سوی خداست! و هنگامی که ناراحتی به شما رسد، فقط او را میخوانید!
ثُمَّ إِذَا کَشَفَ الضُّرَّ عَنْکُمْ إِذَا فَرِیقٌ مِنْکُمْ بِرَبِّهِمْ یُشْرِکُونَ (54)
(امّا) هنگامی که ناراحتی و رنج را از شما برطرف میسازد، ناگاه گروهی از شما برای پروردگارشان همتا قائل میشوند.
لِیَکْفُرُوا بِمَا آتَیْنَاهُمْ فَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ (55)
(بگذار) تا نعمتهایی را که به آنها دادهایم کفران کنند! (اکنون) چند روزی (از متاع دنیا) بهره گیرید، امّا بزودی خواهید دانست (سرانجام کارتان به کجا خواهد کشید)!
مجموعه ششم: 56-64: بیان یکی دیگر از مواقف مستکبرین و رد آن: مساله رزق و روزی
مشرکان بعضی از نعمت های الهی را بر خود حرام می کردند (این مساله در سوره انعام بیان شد) و آن نعمت ها را مخصوص آلهه شان می دانستند و فکر می کردند آن آلهه روزی شان را می دهد در صورتی که خدا به آنها روزی می دهد، کسی که آنها را به سوی توحیدش فرا می خواند و آنها به او مشرکند.
رزق همه اش به دست خدا است و خدا دستور داده غیر او پرستش نشود و مشرکین از امر او سرپیچی کرده و آلهه را عبادت می کنند. پس مشرکین رزق خدا را می خورند و خلاف دستور خدا عمل می کنند.
مواضعی که از کافرین در این مجموعه ها بیان شد، دلیلش کفر به آخرت است. در آیه قبل از آخر متوجه می شویم که مواضع کافرین به خاطر تزیین شیطان است.
وَ یَجْعَلُونَ لِمَا لاَ یَعْلَمُونَ نَصِیباً مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ تَاللَّهِ لَتُسْأَلُنَّ عَمَّا کُنْتُمْ تَفْتَرُونَ (56)
آنان برای بتهایی که هیچ گونه سود و زیانی از آنها سراغ ندارند، سهمی از آنچه به آنان روزی دادهایم قرارمیدهند؛ به خدا سوگند، (در دادگاه قیامت،) از این افتراها که میبندید، بازپرسی خواهید شد!
وَ یَجْعَلُونَ لِلَّهِ الْبَنَاتِ سُبْحَانَهُ وَ لَهُمْ مَا یَشْتَهُونَ (57)
آنها (در پندار خود،) برای خداوند دختران قرارمیدهند؛ -منزّه است (از اینکه فرزندی داشته باشد)- ولی برای خودشان، آنچه را میل دارند قائل میشوند...
وَ إِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدّاً وَ هُوَ کَظِیمٌ (58)
در حالی که هرگاه به یکی از آنها بشارت دهند دختر نصیب تو شده، صورتش (از فرط ناراحتی) سیاه میشود؛ و به شدّت خشمگین میگردد؛...
یَتَوَارَى مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَ یُمْسِکُهُ عَلَى هُونٍ أَمْ یَدُسُّهُ فِی التُّرَابِ أَلاَ سَاءَ مَا یَحْکُمُونَ (59)
بخاطر بشارت بدی که به او داده شده، از قوم و قبیله خود متواری میگردد؛ (و نمیداند) آیا او را با قبول ننگ نگهدارد، یا در خاک پنهانش کند؟! چه بد حکم میکنند!
لِلَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ مَثَلُ السَّوْءِ وَ لِلَّهِ الْمَثَلُ الْأَعْلَى وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ (60)
برای آنها که به سرای آخرت ایمان ندارند، صفات زشت است؛ و برای خدا، صفات عالی است؛ و او قدرتمند و حکیم است.
وَ لَوْ یُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِمْ مَا تَرَکَ عَلَیْهَا مِنْ دَابَّةٍ وَ لٰکِنْ یُؤَخِّرُهُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لاَ یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَ لاَ یَسْتَقْدِمُونَ (61)
و اگر خداوند مردم را بخاطر ظلمشان مجازات میکرد، جنبندهای را بر پشت زمین باقی نمیگذارد؛ ولی آنها را تا زمان معیّنی به تأخیر میاندازد. و هنگامی که اجلشان فرا رسد، نه ساعتی تأخیر میکنند، و نه ساعتی پیشی میگیرند.
وَ یَجْعَلُونَ لِلَّهِ مَا یَکْرَهُونَ وَ تَصِفُ أَلْسِنَتُهُمُ الْکَذِبَ أَنَّ لَهُمُ الْحُسْنَى لاَ جَرَمَ أَنَّ لَهُمُ النَّارَ وَ أَنَّهُمْ مُفْرَطُونَ (62)
آنها برای خدا چیزهایی قرارمیدهند که خودشان از آن کراهت دارند [ فرزندان دختر]؛ با این حال زبانشان به دروغ میگوید سرانجام نیکی دارند! از این رو برای آنان آتش است؛ و آنها از پیشگامان (دوزخ) اند.
تَاللَّهِ لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِکَ فَزَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَهُوَ وَلِیُّهُمُ الْیَوْمَ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ (63)
به خدا سوگند، به سوی امتهای پیش از تو پیامبرانی فرستادیم؛ امّا شیطان اعمالشان را در نظرشان آراست؛ و امروز او ولیّ و سرپرستشان است؛ و مجازات دردناکی برای آنهاست!
وَ مَا أَنْزَلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ إِلاَّ لِتُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی اخْتَلَفُوا فِیهِ وَ هُدًى وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ (64)
ما قرآن را بر تو نازل نکردیم مگر برای اینکه آنچه را در آن اختلاف دارند، برای آنها روشن کنی؛ و (این قرآن) مایه هدایت و رحمت است برای قومی که ایمان میآورند!
مقطع سوم: 65-89: شمارش نعمت های الهی و بیان حالت منکرین در قیامت
مجموعه اول: 65-81: بحثی پیرامون نعمت های الهی
این مقطع حول شمارش نعمت های الهی و شناخت خدا از خلال نعمتهایش به انسان است تا جایی که در آیه «کذلک یتم نعمته علیکم لعلکم تسلمون» بیان می کند که این نعمت های بزرگ به انسان داده نشد، مگر به خاطر اسلام پس اگر انسان اسلام نیاورد، در حقیقت شکر نعمتهای الهی را بجا نیاورده و حکمت الهی که خداوند به خاطر آن همه چیز را مسخر انسان گردانده، محقق نشده است
نعمت هایی که خداوند دراین آیات بیان می کند: نزول آب از آسمان، انعام، میوه های خرما و انگور، زنبور و عسل، خلق اولیه، موت، تفضیل بعضی بر بعض دیگر در رزق، ازواجی از جنس خودتان و فرزندان و..، و...
وَ اللَّهُ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْیَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ فِی ذٰلِکَ لَآیَةً لِقَوْمٍ یَسْمَعُونَ (65)
خداوند از آسمان، آبی فرستاد؛ و زمین را، پس از آنکه مرده بود، حیات بخشید! در این، نشانه روشنی است برای جمعیّتی که گوش شنوا دارند!
وَ إِنَّ لَکُمْ فِی الْأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُسْقِیکُمْ مِمَّا فِی بُطُونِهِ مِنْ بَیْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ لَبَناً خَالِصاً سَائِغاً لِلشَّارِبِینَ (66)
و در وجود چهارپایان، برای شما (درسهای) عبرتی است: از درون شکم آنها، از میان غذاهای هضمشده و خون، شیر خالص و گوارا به شما مینوشانیم!
وَ مِنْ ثَمَرَاتِ النَّخِیلِ وَ الْأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکَراً وَ رِزْقاً حَسَناً إِنَّ فِی ذٰلِکَ لَآیَةً لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ (67)
و از میوههای درختان نخل و انگور، مسکرات (ناپاک) و روزی خوب و پاکیزه میگیرید؛ در این، نشانه روشنی است برای جمعیّتی که اندیشه میکنند!
وَ أَوْحَى رَبُّکَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِی مِنَ الْجِبَالِ بُیُوتاً وَ مِنَ الشَّجَرِ وَ مِمَّا یَعْرِشُونَ (68)
و پروردگار تو به زنبور عسل «وحی» (و الهام غریزی) نمود که: «از کوهها و درختان و داربستهایی که مردم میسازند، خانههایی برگزین!
ثُمَّ کُلِی مِنْ کُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُکِی سُبُلَ رَبِّکِ ذُلُلاً یَخْرُجُ مِنْ بُطُونِهَا شَرَابٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِیهِ شِفَاءٌ لِلنَّاسِ إِنَّ فِی ذٰلِکَ لَآیَةً لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ (69)
سپس از تمام ثمرات (و شیره گلها) بخور و راههایی را که پروردگارت برای تو تعیین کرده است، براحتی بپیما! «از درون شکم آنها، نوشیدنی با رنگهای مختلف خارج میشود که در آن، شفا برای مردم است؛ به یقین در این امر، نشانه روشنی است برای جمعیّتی که میاندیشند.
وَ اللَّهُ خَلَقَکُمْ ثُمَّ یَتَوَفَّاکُمْ وَ مِنْکُمْ مَنْ یُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْ لاَ یَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَیْئاً إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ قَدِیرٌ (70)
خداوند شما را آفرید؛ سپس شما را میمیراند؛ بعضی از شما به نامطلوبترین سنین بالای عمر میرسند، تا بعد از علم و آگاهی، چیزی ندانند (و همه چیز را فراموش کنند)؛ خداوند دانا و تواناست!
وَ اللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَکُمْ عَلَى بَعْضٍ فِی الرِّزْقِ فَمَا الَّذِینَ فُضِّلُوا بِرَادِّی رِزْقِهِمْ عَلَى مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَهُمْ فِیهِ سَوَاءٌ أَ فَبِنِعْمَةِ اللَّهِ یَجْحَدُونَ (71)
خداوند بعضی از شما را بر بعضی دیگر از نظر روزی برتری داد (چرا که استعدادها و تلاشهایتان متفاوت است)! اما آنها که برتری داده شدهاند، حاضر نیستند از روزی خود به بردگانشان بدهند و همگی در آن مساوی گردند؛ آیا آنان نعمت خدا را انکار مینمایند (که شکر او را ادا نمیکنند)؟!
وَ اللَّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْوَاجاً وَ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ أَزْوَاجِکُمْ بَنِینَ وَ حَفَدَةً وَ رَزَقَکُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ أَ فَبِالْبَاطِلِ یُؤْمِنُونَ وَ بِنِعْمَةِ اللَّهِ هُمْ یَکْفُرُونَ (72)
خداوند برای شما از جنس خودتان همسرانی قرار داد؛ و از همسرانتان برای شما فرزندان و نوههایی به وجود آورد؛ و از پاکیزهها به شما روزی داد؛ آیا به باطل ایمان میآورند، و نعمت خدا را انکار میکنند؟!
وَ یَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لاَ یَمْلِکُ لَهُمْ رِزْقاً مِنَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ شَیْئاً وَ لاَ یَسْتَطِیعُونَ (73)
آنها غیر از خدا، موجوداتی را میپرستند که هیچ رزقی را برای آنان از آسمانها و زمین در اختیار ندارند؛ و توان این کار را نیز ندارند.
فَلاَ تَضْرِبُوا لِلَّهِ الْأَمْثَالَ إِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ (74)
پس، برای خدا امثال (و شبیهها) قائل نشوید! خدا میداند، و شما نمیدانید.
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً عَبْداً مَمْلُوکاً لاَ یَقْدِرُ عَلَى شَیْءٍ وَ مَنْ رَزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقاً حَسَناً فَهُوَ یُنْفِقُ مِنْهُ سِرّاً وَ جَهْراً هَلْ یَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ (75)
خداوند مثالی زده: برده مملوکی را که قادر بر هیچ چیز نیست؛ و انسان (با ایمانی) را که از جانب خود، رزقی نیکو به او بخشیدهایم، و او پنهان و آشکار از آنچه خدا به او داده، انفاق میکند؛ آیا این دو نفر یکسانند؟! شکر مخصوص خداست، ولی اکثر آنها نمیدانند!
وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَجُلَیْنِ أَحَدُهُمَا أَبْکَمُ لاَ یَقْدِرُ عَلَى شَیْءٍ وَ هُوَ کَلٌّ عَلَى مَوْلاَهُ أَیْنَمَا یُوَجِّهْهُ لاَ یَأْتِ بِخَیْرٍ هَلْ یَسْتَوِی هُوَ وَ مَنْ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ هُوَ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ (76)
خداوند مثالی (دیگر) زده است: دو نفر را، که یکی از آن دو، گنگ مادرزاد است؛ و قادر بر هیچ کاری نیست؛ و سربار صاحبش میباشد؛ او را در پی هر کاری بفرستد، خوب انجام نمیدهد؛ آیا چنین انسانی، با کسی که امر به عدل و داد میکند، و بر راهی راست قرار دارد، برابر است؟!
وَ لِلَّهِ غَیْبُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ مَا أَمْرُ السَّاعَةِ إِلاَّ کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (77)
غیب آسمانها و زمین، مخصوص خداست (و او همه را میداند)؛ و امر قیامت (بقدری نزدیک و آسان است) درست همانند چشم برهم زدن، و یا از آن هم نزدیکتر؛ چرا که خدا بر هر چیزی تواناست!
وَ اللَّهُ أَخْرَجَکُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ لاَ تَعْلَمُونَ شَیْئاً وَ جَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصَارَ وَ الْأَفْئِدَةَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ (78)
و خداوند شما را از شکم مادرانتان خارج نمود در حالی که هیچ چیز نمیدانستید؛ و برای شما، گوش و چشم و عقل قرار داد، تا شکر نعمت او را بجا آورید!
أَ لَمْ یَرَوْا إِلَى الطَّیْرِ مُسَخَّرَاتٍ فِی جَوِّ السَّمَاءِ مَا یُمْسِکُهُنَّ إِلاَّ اللَّهُ إِنَّ فِی ذٰلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ (79)
آیا آنها به پرندگانی که بر فراز آسمانها نگهداشته شده، نظر نیفکندند؟ هیچ کس جز خدا آنها را نگاه نمیدارد؛ در این امر، نشانههایی (از عظمت و قدرت خدا) است برای کسانی که ایمان میآورند!
وَ اللَّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ بُیُوتِکُمْ سَکَناً وَ جَعَلَ لَکُمْ مِنْ جُلُودِ الْأَنْعَامِ بُیُوتاً تَسْتَخِفُّونَهَا یَوْمَ ظَعْنِکُمْ وَ یَوْمَ إِقَامَتِکُمْ وَ مِنْ أَصْوَافِهَا وَ أَوْبَارِهَا وَ أَشْعَارِهَا أَثَاثاً وَ مَتَاعاً إِلَى حِینٍ (80)
و خدا برای شما از خانههایتان محل سکونت (و آرامش) قرار داد؛ و از پوست چهارپایان نیز برای شما خانههایی قرار داد که روز کوچ کردن و روز اقامتتان، به آسانی میتوانید آنها را جا به جا کنید؛ و از پشم و کرک و موی آنها، برای شما اثاث و متاع (و وسایل مختلف زندگی) تا زمان معیّنی قرار داد.
وَ اللَّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِمَّا خَلَقَ ظِلاَلاً وَ جَعَلَ لَکُمْ مِنَ الْجِبَالِ أَکْنَاناً وَ جَعَلَ لَکُمْ سَرَابِیلَ تَقِیکُمُ الْحَرَّ وَ سَرَابِیلَ تَقِیکُمْ بَأْسَکُمْ کَذٰلِکَ یُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تُسْلِمُونَ (81)
و (نیز) خداوند از آنچه آفریده است سایههایی برای شما قرار داده؛ و از کوهها پناهگاههایی؛ و برای شما پیراهنهایی آفریده، که شما را از گرما (و سرما) حفظ میکند؛ و پیراهنهایی که به هنگام جنگ، حافظ شماست؛ این گونه نعمتهایش را بر شما کامل میکند، شاید تسلیم فرمان او شوید!
مجموعه دوم: 82-89: بیان حالت انکار کنندگان نعمت های الهی در قیامت
فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَیْکَ الْبَلاَغُ الْمُبِینُ (82)
(با این همه،) اگر روی برتابند، (نگران مباش؛) تو فقط وظیفه ابلاغ آشکار داری.
یَعْرِفُونَ نِعْمَةَ اللَّهِ ثُمَّ یُنْکِرُونَهَا وَ أَکْثَرُهُمُ الْکَافِرُونَ (83)
آنها نعمت خدا را میشناسند؛ سپس آن را انکار میکنند؛ و اکثرشان کافرند!
وَ یَوْمَ نَبْعَثُ مِنْ کُلِّ أُمَّةٍ شَهِیداً ثُمَّ لاَ یُؤْذَنُ لِلَّذِینَ کَفَرُوا وَ لاَ هُمْ یُسْتَعْتَبُونَ (84)
(به خاطر بیاورید) روزی را که از هر امّتی گواهی بر آنان برمیانگیزیم؛ سپس به آنان که کفر ورزیدند، اجازه (سخن گفتن) داده نمیشود؛ (بلکه دست و پا و گوش و چشم، حتّی پوست تن آنها گواهی میدهند!) و (نیز) اجازه عذرخواهی و تقاضای عفو به آنان نمیدهند!
وَ إِذَا رَأَى الَّذِینَ ظَلَمُوا الْعَذَابَ فَلاَ یُخَفَّفُ عَنْهُمْ وَ لاَ هُمْ یُنْظَرُونَ (85)
و هنگامی که ظالمان عذاب را ببینند، نه به آنها تخفیف داده میشود، و نه مهلت!
وَ إِذَا رَأَى الَّذِینَ أَشْرَکُوا شُرَکَاءَهُمْ قَالُوا رَبَّنَا هٰؤُلاَءِ شُرَکَاؤُنَا الَّذِینَ کُنَّا نَدْعُو مِنْ دُونِکَ فَأَلْقَوْا إِلَیْهِمُ الْقَوْلَ إِنَّکُمْ لَکَاذِبُونَ (86)
و هنگامی که مشرکان معبودهایی را که همتای خدا قرار دادند میبینند، میگویند: «پروردگارا! اینها همتایانی هستند که ما به جای تو، آنها را میخواندیم! «در این هنگام، معبودان به آنها میگویند: «شما دروغگو هستید! (شما هوای نفس خود را پرستش میکردید!)»
وَ أَلْقَوْا إِلَى اللَّهِ یَوْمَئِذٍ السَّلَمَ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ مَا کَانُوا یَفْتَرُونَ (87)
و در آن روز، همگی (ناگزیر) در پیشگاه خدا تسلیم میشوند؛ و تمام آنچه را (نسبت به خدا) دروغ میبستند، گم و نابود میشود!
الَّذِینَ کَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ زِدْنَاهُمْ عَذَاباً فَوْقَ الْعَذَابِ بِمَا کَانُوا یُفْسِدُونَ (88)
کسانی که کافر شدند و (مردم را) از راه خدا بازداشتند، بخاطر فسادی که میکردند، عذابی بر عذابشان میافزاییم!
وَ یَوْمَ نَبْعَثُ فِی کُلِّ أُمَّةٍ شَهِیداً عَلَیْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ جِئْنَا بِکَ شَهِیداً عَلَى هٰؤُلاَءِ وَ نَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَاناً لِکُلِّ شَیْءٍ وَ هُدًى وَ رَحْمَةً وَ بُشْرَى لِلْمُسْلِمِینَ (89)
(به یاد آورید) روزی را که از هر امتی، گواهی از خودشان بر آنها برمیانگیزیم؛ و تو را گواه بر آنان قرارمیدهیم! و ما این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر همه چیز، و مایه هدایت و رحمت و بشارت برای مسلمانان است!
قسم دوم: 90- 128: امر و نهی و توجه دادن و تادیب، بر اساس پایه های نظری بیان شده
بعد از اقامه حجت بر خلق مبنی بر وجوب دخول فی السلم کافه، تذکر شان به چیزهایی که برای کافرین و مسلمین در روز قیامت آمده کرده، و اقامه حجت مبنی بر اینکه روز قیامت آمدنی است، قسم دوم شروع می شود تا تقریر، توجیه و تربیت کند و به جوانبی از اسلام تذکرشان دهد که باید به آن وارد شوند و موضوع عدم پیروی از خطوات شیطان را تفصیل دهد.
مقدمه: 90: اوامر و نواهی الهی
بعد از اینکه خداوند بیان کرد که این قرآن «تبیانا لکل شیء» است، در این آیه بیان می کند که «ان الله یامر بالعدل و...» تا خلاصه تبیانا لکل شیء را بیان کرده باشد، خداوند در این قرآن امر می کند و نهی، زمانی که به چیزی امر می کند، به معنی دخول فی السلم است و زمانی که نهی می کند، به معنی لزوم دوری از آن چرا که از خطوات شیطان است.
إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسَانِ وَ إِیتَاءِ ذِی الْقُرْبَى وَ یَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْکَرِ وَ الْبَغْیِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ (90)
خداوند به عدل و احسان و بخشش به نزدیکان فرمان میدهد؛ و از فحشا و منکر و ستم، نهی میکند؛ خداوند به شما اندرز میدهد، شاید متذکّر شوید!
مجموعه اول: 91-97: امر به عدل، نهی از ظلم، هدایت و بشارت
این آیات امر به عدل می کنند از ظلم نهی می کنند و حکم خدا را در قضیه ای مشخص می کنند و مسلمین را به یک امر رشد هدایت کرده و مسلمین را به آنچه که خدا برایشان در دنیا و آخرت آماده کرده بشارت می دهد.
وَ أَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذَا عَاهَدْتُمْ وَ لاَ تَنْقُضُوا الْأَیْمَانَ بَعْدَ تَوْکِیدِهَا وَ قَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَیْکُمْ کَفِیلاً إِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ (91)
و هنگامی که با خدا عهد بستید، به عهد او وفا کنید! و سوگندها را بعد از محکم ساختن نشکنید، در حالی که خدا را کفیل و ضامن بر (سوگند) خود قرار دادهاید، به یقین خداوند از آنچه انجام میدهید، آگاه است!
وَ لاَ تَکُونُوا کَالَّتِی نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْکَاثاً تَتَّخِذُونَ أَیْمَانَکُمْ دَخَلاً بَیْنَکُمْ أَنْ تَکُونَ أُمَّةٌ هِیَ أَرْبَى مِنْ أُمَّةٍ إِنَّمَا یَبْلُوکُمُ اللَّهُ بِهِ وَ لَیُبَیِّنَنَّ لَکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مَا کُنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ (92)
همانند آن زن (سبک مغز) نباشید که پشمهای تابیده خود را، پس از استحکام، وامیتابید! در حالی که (سوگند و پیمان) خود را وسیله خیانت و فساد قرار میدهید؛ بخاطر اینکه گروهی، جمعیّتشان از گروه دیگر بیشتر است (و کثرت دشمن را بهانهای برای شکستن بیعت با پیامبر میشمرید)! خدا فقط شما را با این وسیله آزمایش میکند؛ و به یقین روز قیامت، آنچه را در آن اختلاف داشتید، برای شما روشن میسازد!
وَ لَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَ لٰکِنْ یُضِلُّ مَنْ یَشَاءُ وَ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ وَ لَتُسْأَلُنَّ عَمَّا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (93)
و اگر خدا میخواست، همه شما را امت واحدی قرارمیداد؛ (و همه را به اجبار وادار به ایمان میکرد؛ امّا ایمان اجباری فایدهای ندارد!) ولی خدا هر کس را بخواهد (و شایسته بداند) گمراه، و هر کس را بخواهد (و لایق بداند) هدایت میکند! (به گروهی توفیق هدایت داده، و از گروهی سلب میکند!) و یقیناً شما از آنچه انجام میدادید، بازپرسی خواهید شد!
وَ لاَ تَتَّخِذُوا أَیْمَانَکُمْ دَخَلاً بَیْنَکُمْ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِهَا وَ تَذُوقُوا السُّوءَ بِمَا صَدَدْتُمْ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَ لَکُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ (94)
سوگندهایتان را وسیله تقلّب و خیانت در میان خود قرار ندهید، مبادا گامی بعد از ثابتگشتن (بر ایمان) متزلزل شود؛ و به خاطر بازداشتن (مردم) از راه خدا، آثار سوء آن را بچشید! و برای شما، عذاب عظیمی خواهد بود!
وَ لاَ تَشْتَرُوا بِعَهْدِ اللَّهِ ثَمَناً قَلِیلاً إِنَّمَا عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (95)
و (هرگز) پیمان الهی را با بهای کمی مبادله نکنید (و هر بهایی در برابر آن ناچیز است!) آنچه نزد خداست، برای شما بهتر است اگر میدانستید.
مَا عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ وَ مَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ وَ لَنَجْزِیَنَّ الَّذِینَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ (96)
آنچه نزد شماست فانی میشود؛ امّا آنچه نزد خداست باقی است؛ و به کسانی که صبر و استقامت پیشه کنند، مطابق بهترین اعمالی که انجام میدادند پاداش خواهیم داد.
مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ (97)
هر کس کار شایستهای انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالی که مؤمن است، او را به حیاتی پاک زنده میداریم؛ و پاداش آنها را به بهترین اعمالی که انجام میدادند، خواهیم داد.
مجموعه دوم: 98-103: شبهه های کافران به قرآن
با توجه به محور سوره «ادخلوا فی السلم کافه...» قرآن کتاب اسلام است و این مجموعه ادب تلاوت این قرآن را بیان می کند و شبهات حول آن را رد می کند و صفات کسانی که از خطوات شیطان تبعیت می کنند را مشخص کرده و در مقابل صفات کسانی که شیطان راهی به آنها ندارد را نیز بیان می کند.
فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ (98)
هنگامی که قرآن میخوانی، از شرّ شیطان مطرود، به خدا پناه بر!
إِنَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ (99)
چرا که او، بر کسانی که ایمان دارند و بر پروردگارشان توکّل میکنند، تسلّطی ندارد.
إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِینَ یَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذِینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکُونَ (100)
تسلّط او تنها بر کسانی است که او را به سرپرستی خود برگزیدهاند، و آنها که نسبت به او [ خدا] شرک میورزند (و فرمان شیطان را به جای فرمان خدا، گردن مینهند)
وَ إِذَا بَدَّلْنَا آیَةً مَکَانَ آیَةٍ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا یُنَزِّلُ قَالُوا إِنَّمَا أَنْتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ (101)
و هنگامی که آیهای را به آیه دیگر مبدّل کنیم [ حکمی را نسخ نماییم] -و خدا بهتر میداند چه حکمی را نازل کند- آنها میگویند: «تو افترا میبندی!» امّا بیشترشان (حقیقت را) نمیدانند!
قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّکَ بِالْحَقِّ لِیُثَبِّتَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ هُدًى وَ بُشْرَى لِلْمُسْلِمِینَ (102)
بگو، روح القدس آن را از جانب پروردگارت بحقّ نازل کرده، تا افراد باایمان را ثابتقدم گرداند؛ و هدایت و بشارتی است برای عموم مسلمانان!
وَ لَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ یَقُولُونَ إِنَّمَا یُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِسَانُ الَّذِی یُلْحِدُونَ إِلَیْهِ أَعْجَمِیٌّ وَ هٰذَا لِسَانٌ عَرَبِیٌّ مُبِینٌ (103)
ما میدانیم که آنها میگویند: «این آیات را انسانی به او تعلیم میدهد!» در حالی که زبان کسی که اینها را به او نسبت میدهند عجمی است؛ ولی این (قرآن)، زبان عربی آشکار است!
مجموعه سوم: 104-113: شبهه های مسلمینی که به این قرآن ایمان ندارند
این مجموعه از کسانی صحبت می کند که به آیات الهی ایمان ندارند و به خدا دروغ می بندند. از کسانی بحث می کند که از اسلام خارج شده اند و کسانی که از ترک اسلام اکراه دارند و از غفران الهی در مورد کسانی که در دینشان مورد آزمایش قرار گرفته اند.
مجموعه قبل در مورد شبهه های کافرین به این قرآن بود، این مجموعه در مورد کسانی است که به این قرآن ایمان ندارند. آن مجموعه در مورد قرآن و مسلمین بود و این مجموعه در مورد قرآن و کسانی است که ایمان ندارند.
إِنَّ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِآیَاتِ اللَّهِ لاَ یَهْدِیهِمُ اللَّهُ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ (104)
به یقین، کسانی که به آیات الهی ایمان نمیآورند، خدا آنها را هدایت نمیکند؛ و برای آنان عذاب دردناکی است.
إِنَّمَا یَفْتَرِی الْکَذِبَ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِآیَاتِ اللَّهِ وَ أُولٰئِکَ هُمُ الْکَاذِبُونَ (105)
تنها کسانی دروغ میبندند که به آیات خدا ایمان ندارند؛ (آری،) دروغگویان واقعی آنها هستند!
مَنْ کَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِیمَانِهِ إِلاَّ مَنْ أُکْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِیمَانِ وَ لٰکِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْکُفْرِ صَدْراً فَعَلَیْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ (106)
کسانی که بعد از ایمان کافر شوند -بجز آنها که تحت فشار واقع شدهاند در حالی که قلبشان آرام و با ایمان است- آری، آنها که سینه خود را برای پذیرش کفر گشودهاند، غضب خدا بر آنهاست؛ و عذاب عظیمی در انتظارشان!
ذٰلِکَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَیَاةَ الدُّنْیَا عَلَى الْآخِرَةِ وَ أَنَّ اللَّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ (107)
این به خاطر آن است که زندگی دنیا (و پست را) بر آخرت ترجیح دادند؛ و خداوند افراد بیایمان (لجوج) را هدایت نمیکند.
أُولٰئِکَ الَّذِینَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَ سَمْعِهِمْ وَ أَبْصَارِهِمْ وَ أُولٰئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ (108)
آنها کسانی هستند که (بر اثر فزونی گناه،) خدا بر قلب و گوش و چشمانشان مهر نهاده؛ (به همین دلیل نمیفهمند،) و غافلان واقعی همانها هستند!
لاَ جَرَمَ أَنَّهُمْ فِی الْآخِرَةِ هُمُ الْخَاسِرُونَ (109)
و ناچار آنها در آخرت زیانکارند.
ثُمَّ إِنَّ رَبَّکَ لِلَّذِینَ هَاجَرُوا مِنْ بَعْدِ مَا فُتِنُوا ثُمَّ جَاهَدُوا وَ صَبَرُوا إِنَّ رَبَّکَ مِنْ بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَحِیمٌ (110)
امّا پروردگار تو نسبت به کسانی که بعد از فریبخوردن، (به ایمان بازگشتند و) هجرت کردند؛ سپس جهاد کردند و در راه خدا استقامت نمودند؛ پروردگارت، بعد از انجام این کارها، بخشنده و مهربان است (و آنها را مشمول رحمت خود میسازد).
یَوْمَ تَأْتِی کُلُّ نَفْسٍ تُجَادِلُ عَنْ نَفْسِهَا وَ تُوَفَّى کُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ وَ هُمْ لاَ یُظْلَمُونَ (111)
(به یاد آورید) روزی را که هر کس (در فکر خویشتن است؛ و تنها) به دفاع از خود برمیخیزد؛ و نتیجه اعمال هر کسی، بیکم و کاست، به او داده میشود؛ و به آنها ظلم نخواهد شد!
وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْیَةً کَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً یَأْتِیهَا رِزْقُهَا رَغَداً مِنْ کُلِّ مَکَانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِمَا کَانُوا یَصْنَعُونَ (112)
خداوند (برای آنان که کفران نعمت میکنند،) مثلی زده است: منطقه آبادی که امن و آرام و مطمئن بود؛ و همواره روزیش از هر جا میرسید؛ امّا به نعمتهای خدا ناسپاسی کردند؛ و خداوند به خاطر اعمالی که انجام میدادند، لباس گرسنگی و ترس را بر اندامشان پوشانید!
وَ لَقَدْ جَاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْهُمْ فَکَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمُ الْعَذَابُ وَ هُمْ ظَالِمُونَ (113)
پیامبری از خودشان به سراغ آنها آمد، او را تکذیب کردند؛ از این رو عذاب الهی آنها را فراگرفت در حالی که ظالم بودند!
مجموعه چهارم: 114-119: نمونه ای از امر خداوند به عدل و نهیش از منکر
نمونه ای از امر خداوند به عدل و نهیش از منکر. این مجموعه وجوب «ادخلوا فی السلم کافه و لا تتبعوا خطوات الشیطان» را توجیه می کند.
موضوع حرام و حلال از موضوعات مهم حیات بشری است به همین دلیل خداوند کسی است که حرام و حلال می کند. از خطوات شیطان، تحریم حلال و تحلیل حرام است و از موارد دخول فی السلم، این است که حرام خدا را حرام و حلال خدا را حلال دانسته و خدا را به خاطر چیزهایی که حلال کرده شکر کرده و زمانی که عصیانی سر زد، توبه کنیم
فَکُلُوا مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ حَلاَلاً طَیِّباً وَ اشْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ (114)
پس، از آنچه خدا روزیتان کرده است، حلال و پاکیزه بخورید؛ و شکر نعمت خدا را بجا آورید اگر او را میپرستید!
إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِیرِ وَ مَا أُهِلَّ لِغَیْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ بَاغٍ وَ لاَ عَادٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ (115)
خداوند، تنها مردار، خون، گوشت خوک و آنچه را با نام غیر خدا سر بریدهاند، بر شما حرام کرده است؛ امّا کسانی که ناچار شوند، در حالی که تجاوز و تعدّی از حدّ ننمایند، (خدا آنها را میبخشد؛ چرا که) خدا بخشنده و مهربان است.
وَ لاَ تَقُولُوا لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هٰذَا حَلاَلٌ وَ هٰذَا حَرَامٌ لِتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْکَذِبَ لاَ یُفْلِحُونَ (116)
به خاطر دروغی که بر زبانتان جاری میشود (و چیزی را مجاز و چیزی را ممنوع میکنید،) نگویید: «این حلال است و آن حرام»، تا بر خدا افترا ببندید به یقین کسانی که به خدا دروغ میبندند، رستگار نخواهند شد!
مَتَاعٌ قَلِیلٌ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ (117)
بهره کمی است (که در این دنیا نصیبشان میشود)؛ و عذاب دردناکی در انتظار آنان است!
وَ عَلَى الَّذِینَ هَادُوا حَرَّمْنَا مَا قَصَصْنَا عَلَیْکَ مِنْ قَبْلُ وَ مَا ظَلَمْنَاهُمْ وَ لٰکِنْ کَانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ (118)
چیزهایی را که پیش از این برای تو شرح دادیم، بر یهود حرام کردیم؛ ما به آنها ستم نکردیم، اما آنها به خودشان ظلم و ستم میکردند!
ثُمَّ إِنَّ رَبَّکَ لِلَّذِینَ عَمِلُوا السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذٰلِکَ وَ أَصْلَحُوا إِنَّ رَبَّکَ مِنْ بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَحِیمٌ (119)
امّا پروردگارت نسبت به آنها که از روی جهالت، بدی کردهاند، سپس توبه کرده و در مقام جبران برآمدهاند، پروردگارت بعد از آن آمرزنده و مهربان است.
مجموعه پنجم: 120-128: نمونه ای از مسلمان کامل
حضرت ابراهیم علیه السلام نمونه ای از یک مسلمان کامل است که مصداق «ادخلوا فی السلم کافه ولا ...» به شمار می رود. او علاوه بر اینکه نمونه کامل یک مسلمان است، نمونه کامل دخول در اسلام نیز هست و به همین دلیل خداوند ایشان را به عنوان الگوی رسولش محمد صلی الله علیه و آله نیز معرفی کرده. در مقابل نمونه اصحاب سبت از اسلام نیست، آنها کسانی بودند که از خطوات شیطان تبعیت کردند.
امر خداوند به اتباع از حضرت ابراهیم و بیان راههای دعوت به سوی خدا و بیان عقوبت کردن یا صبر کردن، و لذت بردن از صبر همه اینها نوعی از امر به عدل و احسان است (که در مقدمه این قسم بیان شد)
إِنَّ إِبْرَاهِیمَ کَانَ أُمَّةً قَانِتاً لِلَّهِ حَنِیفاً وَ لَمْ یَکُ مِنَ الْمُشْرِکِینَ (120)
ابراهیم (به تنهایی) امّتی بود مطیع فرمان خدا؛ خالی از هر گونه انحراف؛ و از مشرکان نبود؛
شَاکِراً لِأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَ هَدَاهُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ (121)
شکرگزار نعمتهای پروردگار بود؛ خدا او را برگزید؛ و به راهی راست هدایت نمود!
وَ آتَیْنَاهُ فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَ إِنَّهُ فِی الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ (122)
ما در دنیا به او (همّت) نیکویی دادیم؛ و در آخرت از نیکان است!
ثُمَّ أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفاً وَ مَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ (123)
سپس به تو وحی فرستادیم که از آیین ابراهیم -که ایمانی خالص داشت و از مشرکان نبود- پیروی کن!
إِنَّمَا جُعِلَ السَّبْتُ عَلَى الَّذِینَ اخْتَلَفُوا فِیهِ وَ إِنَّ رَبَّکَ لَیَحْکُمُ بَیْنَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِیمَا کَانُوا فِیهِ یَخْتَلِفُونَ (124)
(تحریمهای) روز شنبه (برای یهود) فقط بعنوان یک مجازات بود، که در آن هم اختلاف کردند؛ و پروردگارت روز قیامت، در آنچه اختلاف داشتند، میان آنها داوری میکند!
ادْعُ إِلَى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ (125)
با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن! پروردگارت، از هر کسی بهتر میداند چه کسی از راه او گمراه شده است؛ و او به هدایتیافتگان داناتر است.
وَ إِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُمْ بِهِ وَ لَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَیْرٌ لِلصَّابِرِینَ (126)
و هر گاه خواستید مجازات کنید، تنها بمقداری که به شما تعدّی شده کیفر دهید! و اگر شکیبایی کنید، این کار برای شکیبایان بهتر است.
وَ اصْبِرْ وَ مَا صَبْرُکَ إِلاَّ بِاللَّهِ وَ لاَ تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَ لاَ تَکُ فِی ضَیْقٍ مِمَّا یَمْکُرُونَ (127)
صبر کن، و صبر تو فقط برای خدا و به توفیق خدا باشد! و بخاطر (کارهای) آنها، اندوهگین و دلسرد مشو! و از توطئههای آنها، در تنگنا قرار مگیر!
إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِینَ اتَّقَوْا وَ الَّذِینَ هُمْ مُحْسِنُونَ (128)
خداوند با کسانی است که تقوا پیشه کردهاند، و کسانی که نیکوکارند.
- دوشنبه ۳ خرداد ۹۵