سوره فجر: تربیت انسان بر طریق تقوا و آزاد کردن او از آنچه منافی تقواست
محور سوره: 1-5 سوره بقره
الم (1)
الم (بزرگ است خداوندی که این کتاب عظیم را، از حروف ساده الفبا به وجود آورده).
ذٰلِکَ الْکِتَابُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ (2)
آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد؛ و مایه هدایت پرهیزکاران است.
الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ (3)
(پرهیزکاران) کسانی هستند که به غیب [آنچه از حس پوشیده و پنهان است] ایمان میآورند؛ و نماز را برپا میدارند؛ و از تمام نعمتها و مواهبی که به آنان روزی دادهایم، انفاق میکنند.
وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَ مَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ (4)
و آنان که به آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پیش از تو (بر پیامبران پیشین) نازل گردیده، ایمان میآورند؛ و به رستاخیز یقین دارند.
أُولٰئِکَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (5)
آنان بر طریق هدایت پروردگارشانند؛ و آنان رستگارانند.
این سوره در ابتدایش موعظه می کند و انذار می دهد، سپس از بعضی از ویژگیهای طبیعی انسان بحث می کند و آنها را رد می کند در ادامه انسان را به روز قیامت تذکر می دهد و نوعی خاص از اکرام را در آن روز بیان می کند. این سوره نسبت به گرفتن و عذاب الهی، فهم خطای افعال خداوند هشدار می دهد و عدم اکرام یتیم و عدم توجه بر طعام مسکین، و خوردن مال غیر حلال و حب زیاد مال را رد می کند و وجوب توجه به روز قیامت و تقدم قائل شدن برای روز قیامت در کارها را بیان می کند و در نهایت از نفس مطمئنه سخن به میان می آورد.
به طور کلی این سوره انسان را بر طریق تقوا تربیت می کند و انسان را از آنچه که منافی تقواست، آزاد می کند و به این ترتیب ارتباط این سوره با مقدمه سوره بقره روشن می شود. این سوره درباره اخلاق کافران بحث می کند تا از خلال آن انسان به سوی اخلاق متقین هدایت شود.
فقره اول: 1-14
در دو مجموعه این فقره، از خلال قسم هایی که ذکر می شود و رفتاری که خداوند با امت های تکذیب کننده کرده، شناخت خداوند حاصل می شود.
مجموعه اول: 1-5: بیان قسم و بزرگ دانستن این قسم ها- ذکر زمان ها و بعضی اوقات عبادت
در این آیات قسم هایی مشاهده می شود و در پایان هم این قسم ها بزرگ دانسته می شوند اما جواب این قسم ها مشاهده نمی شود و به نظر می رسد جواب این قسم ها از مفهوم آیات مجموعه بعدی قابل استخراج است، اینکه آنها قطعا عذاب خواهند شد.
ذکر زمان ها و بعضی اوقات عبادت
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ (0)
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
وَ الْفَجْرِ (1)
به سپیده دم سوگند،
وَ لَیَالٍ عَشْرٍ (2)
و به شبهای دهگانه،
وَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ (3)
و به زوج و فرد،
وَ اللَّیْلِ إِذَا یَسْرِ (4)
و به شب، هنگامی که (به سوی روشنایی روز) حرکت میکند سوگند (که پروردگارت در کمین ظالمان است)!
هَلْ فِی ذٰلِکَ قَسَمٌ لِذِی حِجْرٍ (5)
آیا در آنچه گفته شد، سوگند مهمّی برای صاحبان خرد نیست؟!
ممجموعه دوم: 6-14: ذکر رفتاری که خداوند با امت های تکذیب کننده پیشین کرده
از خلال ذکر رفتار خداوند با طغیان کنندگان از دعوت به سوی خدا، چند نکته فهمیده می شود: دعوت به سوی خوف از او و خشیت داشتن در مقابل خدا و دعوت به تعظیم آنچه که به آن قسم خورده شده و دعوت به ترک طغیان و فساد. و همه اینها به طور ضمنی، دعوتی به سوی تقوا است و اینگونه این فقره به آیات مقدمه سوره بقره ارتباط پیدا می کند.
أَ لَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِعَادٍ (6)
آیا ندیدی پروردگارت با قوم «عاد» چه کرد؟!
إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ (7)
و با آن شهر «اِرَم» باعظمت،
الَّتِی لَمْ یُخْلَقْ مِثْلُهَا فِی الْبِلاَدِ (8)
همان شهری که مانندش در شهرها آفریده نشده بود!
وَ ثَمُودَ الَّذِینَ جَابُوا الصَّخْرَ بِالْوَادِ (9)
و قوم «ثمود» که صخرههای عظیم را از (کنار) درّه میبریدند (و از آن خانه و کاخ میساختند)!
وَ فِرْعَوْنَ ذِی الْأَوْتَادِ (10)
و فرعونی که قدرتمند و شکنجهگر بود،
الَّذِینَ طَغَوْا فِی الْبِلاَدِ (11)
همان اقوامی که در شهرها طغیان کردند،
فَأَکْثَرُوا فِیهَا الْفَسَادَ (12)
و فساد فراوان در آنها به بار آوردند؛
فَصَبَّ عَلَیْهِمْ رَبُّکَ سَوْطَ عَذَابٍ (13)
به همین سبب خداوند تازیانه عذاب را بر آنان فرو ریخت!
إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصَادِ (14)
به یقین پروردگار تو در کمینگاه (ستمگران) است!
فقره دوم: 15-20: بحث درباره انسان و فهم خطایی که در برابر افعال خداوند برای او ایجاد می شود و بیان اعمال ناپسند انسان که نتیجه فهم خطا است
ارتباط آیه ابتدایی این فقره با آیه انتهایی فقره قبل به این صورت است که: بر کسی که پروردگارش در کمینگاه است واجب است که برای عاقبتش تلاش کند و همتش مصروف عاجله (دنیا) نشود. در صورتی که معمولا انسان برعکس عمل می کند.
پس از اینکه خداوند در فقره اول از ذات و جلال و افعال و انتقامش بحث کرد، در این فقره از انسان و فهم خطایی که در برابر افعال خداوند برای او ایجاد می شود بحث می کند. انسان علاوه بر فهم خطایش، اعمال ناپسندی هم دارد: عدم اکرام یتیم، ترک تشویق به اطعام مسکین و...
در این فقره طبیعت بشری که وحی هم تهذیبش نکرده شناخته می شود اینکه چگونه چیزی را نمی فهمد و کار خیری را انجام نمی دهد و در این بیان، این فهم برای انسان ایجاد می شود که انسان باید افعال الهی را بشناسد و حکمتش را درک کند و کارهای خیر انجام دهد و خواسته هایش را بر میزان شرع تنظیم کند.
این فقره انسان را به اعتبار فقر و غنی، دو امتحان می کند، امتحان شکر و صبر.
فَأَمَّا الْإِنْسَانُ إِذَا مَا ابْتَلاَهُ رَبُّهُ فَأَکْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَکْرَمَنِ (15)
امّا انسان هنگامی که پروردگارش او را برای آزمایش، اکرام میکند و نعمت میبخشد (مغرور میشود و) میگوید: «پروردگارم مرا گرامی داشته است!»
وَ أَمَّا إِذَا مَا ابْتَلاَهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهَانَنِ (16)
و امّا هنگامی که برای امتحان، روزیش را بر او تنگ میگیرد (مأیوس میشود و) میگوید: «پروردگارم مرا خوار کرده است!»
کَلاَّ بَلْ لاَ تُکْرِمُونَ الْیَتِیمَ (17)
چنان نیست که شما میپندارید؛ شما یتیمان را گرامی نمیدارید،
وَ لاَ تَحَاضُّونَ عَلَى طَعَامِ الْمِسْکِینِ (18)
و یکدیگر را بر اطعام مستمندان تشویق نمیکنید،
وَ تَأْکُلُونَ التُّرَاثَ أَکْلاً لَمّاً (19)
و میراث را (از راه مشروع و نامشروع) جمع کرده میخورید،
وَ تُحِبُّونَ الْمَالَ حُبّاً جَمّاً (20)
و مال و ثروت را بسیار دوست دارید (و بخاطر آن گناهان زیادی مرتکب میشوید)!
فقره سوم: 21-30: بیان عذاب کافرین و اکرام مومنین در روز قیامت
پس از آنکه خداوند در فقره اول بیان کرد که او در کمینگاه است و در فقره دوم طبیعت بشری که وحی او را تهذیب نکرده مشخص شد و به صورت ضمنی انسان را به خشیت و صبر و شکر و انفاق و اکل حلال و ادای حقوق و... دعوت کرد، در این فقره عذاب کافرین در روز قیامت و اکرام مومنین در آن روز را بیان می کند و در این بیان دعوتی برای انسان است که از کفر و اخلاق کافران دوری جسته و به سوی ایمان و اخلاق مومنین سوق پیدا کند.
کَلاَّ إِذَا دُکَّتِ الْأَرْضُ دَکّاً دَکّاً (21)
چنان نیست که آنها میپندارند! در آن هنگام که زمین سخت در هم کوبیده شود،
وَ جَاءَ رَبُّکَ وَ الْمَلَکُ صَفّاً صَفّاً (22)
و فرمان پروردگارت فرا رسد و فرشتگان صف در صف حاضر شوند،
وَ جِیءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ یَوْمَئِذٍ یَتَذَکَّرُ الْإِنْسَانُ وَ أَنَّى لَهُ الذِّکْرَى (23)
و در آن روز جهنم را حاضر میکنند؛ (آری) در آن روز انسان متذکّر میشود؛ امّا این تذکّر چه سودی برای او دارد؟!
یَقُولُ یَا لَیْتَنِی قَدَّمْتُ لِحَیَاتِی (24)
میگوید: «ای کاش برای (این) زندگیم چیزی از پیش فرستاده بودم!»
فَیَوْمَئِذٍ لاَ یُعَذِّبُ عَذَابَهُ أَحَدٌ (25)
در آن روز هیچ کس همانند او [ خدا] عذاب نمیکند،
وَ لاَ یُوثِقُ وَثَاقَهُ أَحَدٌ (26)
و هیچ کس همچون او کسی را به بند نمیکشد!
یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ (27)
تو ای روح آرامیافته!
ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً (28)
به سوی پروردگارت بازگرد در حالی که هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است،
فَادْخُلِی فِی عِبَادِی (29)
پس در سلک بندگانم درآی،
وَ ادْخُلِی جَنَّتِی (30)
و در بهشتم وارد شو!
- دوشنبه ۵ تیر ۹۶