اندیشه امین

مباحثی پیرامون حوزه انقلابی

سوره احزاب

سوره احزاب: نشان دادن طریق عملی تقوا و دور کردن از طریق گمراهی

محور سوره: آیات 21-27 سوره بقره

یَا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ‌ (21)

ای مردم! پروردگار خود را پرستش کنید؛ آن کس که شما، و کسانی را که پیش از شما بودند آفرید، تا پرهیزکار شوید.

الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِرَاشاً وَ السَّمَاءَ بِنَاءً وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقاً لَکُمْ فَلاَ تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْدَاداً وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ‌ (22)

آن کس که زمین را بستر شما، و آسمان [ جو زمین‌] را همچون سقفی بالای سر شما قرار داد؛ و از آسمان آبی فرو فرستاد؛ و به وسیله آن، میوه‌ها را پرورش داد؛ تا روزی شما باشد. بنابر این، برای خدا همتایانی قرار ندهید، در حالی که می‌دانید (هیچ یک از آنها، نه شما را آفریده‌اند، و نه شما را روزی می‌دهند).

وَ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَدَاءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ‌ (23)

و اگر در باره آنچه بر بنده خود [پیامبر] نازل کرده‌ایم شک و تردید دارید، (دست کم) یک سوره همانند آن بیاورید؛ و گواهان خود را - غیر خدا - برای این کار، فرا خوانید اگر راست می‌گویید!

فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکَافِرِینَ‌ (24)

پس اگر چنین نکنید - که هرگز نخواهید کرد - از آتشی بترسید که هیزم آن، بدنهای مردم (گنهکار) و سنگها [بتها] است، و برای کافران، آماده شده است!

وَ بَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ کُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً قَالُوا هٰذَا الَّذِی رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشَابِهاً وَ لَهُمْ فِیهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ‌ (25)

به کسانی که ایمان آورده، و کارهای شایسته انجام داده‌اند، بشارت ده که باغهایی از بهشت برای آنهاست که نهرها از زیر درختانش جاریست. هر زمان که میوه‌ای از آن، به آنان داده شود، می‌گویند: «این همان است که قبلا به ما روزی داده شده بود. (ولی اینها چقدر از آنها بهتر و عالیتر است.)» و میوه‌هایی که برای آنها آورده می‌شود، همه (از نظر خوبی و زیبایی) یکسانند. و برای آنان همسرانی پاک و پاکیزه است، و جاودانه در آن خواهند بود.

إِنَّ اللَّهَ لاَ یَسْتَحْیِی أَنْ یَضْرِبَ مَثَلاً مَا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا فَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ أَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا فَیَقُولُونَ مَا ذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهٰذَا مَثَلاً یُضِلُّ بِهِ کَثِیراً وَ یَهْدِی بِهِ کَثِیراً وَ مَا یُضِلُّ بِهِ إِلاَّ الْفَاسِقِینَ‌ (26)

خداوند از این که (به موجودات ظاهرا کوچکی مانند) پشه، و حتی کمتر از آن، مثال بزند شرم نمی‌کند. (در این میان) آنان که ایمان آورده‌اند، می‌دانند که آن، حقیقتی است از طرف پروردگارشان؛ و اما آنها که راه کفر را پیموده‌اند، (این موضوع را بهانه کرده) می‌گویند: «منظور خداوند از این مثل چه بوده است؟!» (آری،) خدا جمع زیادی را با آن گمراه، و گروه بسیاری را هدایت می‌کند؛ ولی تنها فاسقان را با آن گمراه می‌سازد!

الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولٰئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ‌ (27)

فاسقان کسانی هستند که پیمان خدا را، پس از محکم ساختن آن، میشکنند؛ و پیوندهایی را که خدا دستور داده برقرار سازند، قطع نموده، و در روی زمین فساد میکنند؛ اینها زیانکارانند.

 

اولین نکته ای که در سوره احزاب باید مدنظر قرار گیرد این است که دو ندای: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ» و «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» به طور متناوب در این سوره تکرار می شوند (یک بار یا ایها النبی و بار دیگر یا ایها الذین آمنوا) به غیر از آخر سوره که «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» دوبار تکرار شده. تناوب این دو ندا را در ادامه مشاهده کنید:

        یا أَیُّهَا النَّبِیُّ اتَّقِ اللَّهَ وَلا تُطِعِ الْکافِرِینَ وَالْمُنافِقِینَ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلِیماً حَکِیماً [الآیة: 1].

        یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ ...[الآیة: 9].

        یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ إِنْ کُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَیاةَ الدُّنْیا ... [الآیة: 28].

        یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثِیراً* وَسَبِّحُوهُ بُکْرَةً وَأَصِیلًا [الآیتان: 41، 42].

        یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَرْسَلْناکَ شاهِداً وَمُبَشِّراً وَنَذِیراً* وَداعِیاً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِراجاً مُنِیراً [الآیتان: 45، 46].

        یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا نَکَحْتُمُ الْمُؤْمِناتِ ثُمَّ طَلَّقْتُمُوهُنَّ ...[الآیة: 49].

        یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَحْلَلْنا لَکَ أَزْواجَکَ اللَّاتِی آتَیْتَ أُجُورَهُنَّ ...[الآیة: 50].

        یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلَّا أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ ... [الآیة: 53].

        یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَبَناتِکَ وَنِساءِ الْمُؤْمِنِینَ ... [الآیة: 59].

        یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَکُونُوا کَالَّذِینَ آذَوْا مُوسى ... [الآیة: 69].

        یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِیداً [الآیة: 70].

در این سوره بحث ها و اشاره هایی به محتوای سوره های نساء و مائده مشاهده می شود: سوره نساء با آیه: «یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ ...» شروع می شود و سوره احزاب نیز با آیه: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ اتَّقِ اللَّهَ» و همانگونه که سوره نساء در مقطع اولش از قضایایی که ارتباطی با خانواده دارد بحث می کند، مقطع اول این سوره نیز اینگونه است.

همچنین در سوره مائده مشاهده می شود: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ هَمَّ قَوْمٌ أَنْ یَبْسُطُوا إِلَیْکُمْ أَیْدِیَهُمْ فَکَفَّ أَیْدِیَهُمْ عَنْکُمْ [المائدة: 11]» و مشاهده خواهد شد که مقطع دوم سوره احزاب اینگونه شروع می شود: «یا أَیُّهَاالَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ جاءَتْکُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ رِیحاً وَجُنُوداً لَمْ تَرَوْها وَکانَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیراً».

پس مقطع اول این سوره اشاره هایی به سوره نساء دارد و مقطع دوم آن اشاره هایی به سوره مائده و این اتفاق به تناوب در این سوره می افتد و در مورد بقیه مقاطع نیز تکرار می شود. که تفصیل این مطلب را در حین بحث سوره بیان خواهیم کرد.

پس تا اینجا گفتیم که سوره احزاب، بخش هایی از سوره بقره را تفصیل می دهد که پیش از این توسط سوره های نساء و مائده تفصیل داده شده بود. یعنی این سوره مطالب سوره های نساء و مائده را تفصیل می دهد و محور این سوره، محور سوره های نساء و مائده است.

با توجه به اینکه محور سوره نساء از سوره بقره آیه: «یا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (البقرة: 21)» بود و سوره مائده هم در آیه: «الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثاقِهِ وَیَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْیُوصَلَ وَیُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ (البقرة: 27)» تفصیل داده شده بود، و بین آیه 21 سوره بقره (محور سوره نساء) و آیه 27 سوره بقره (محور سوره مائده) مطالبی بیان شده می توان اینگونه نتیجه گرفت که:

سوره احزاب در دو آیه ذکر شده و آنچه که به این دو آیه مربوط می شود تفصیل داده شده است. و این رنگی از رنگهای این قرآنی است که خداوند آن را با وصف: «کِتابٌ أُحْکِمَتْ آیاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ» توصیف کرده است. و این رنگها در تفصیل نشان می دهد که این قرآن از جانب خداوند است.

با توجه به توضیحات بیان شده می توان نتیجه گرفت که آیات زیر محور سوره احزاب از سوره بقره هستند و سوره احزاب در راستای این آیات تفصیل داده شده است:

یا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ* الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ فِراشاً وَالسَّماءَ بِناءً وَأَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَکُمْ فَلا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ (البقرة: 21).

وَإِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَداءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ* فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَلَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکافِرِینَ (البقرة: 24).

إِنَّ اللَّهَ لا یَسْتَحْیِی أَنْ یَضْرِبَ مَثَلًا ما بَعُوضَةً فَما فَوْقَها فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا فَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَأَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا فَیَقُولُونَ ماذا أَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلًا یُضِلُّ بِهِ کَثِیراً وَیَهْدِی بِهِ کَثِیراً وَما یُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِینَ* الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْبَعْدِ مِیثاقِهِ وَیَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَیُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ (البقرة: 26، 27).

پس اگر سوره های نساء و مائده هر یک دیگری را کامل می کند، سوره احزاب این تکامل را نشان می دهد و بر آن تاکید می کند و نشان می دهد که چگونه سوره مائده مطلبی را که سوره نساء شروع کرده بود را کامل می کند.به همین دلیل این سوره به طور متناوب با سوره نسائ و سوره مائده ارتباط برقرار می کند. چرا که یک مقطع هدفی از اهداف سوره نساء را کامل می کند و مقطع دیگر هدفی از اهداف سوره مائده را.

سوره احزاب در طریق عملی تحقق تقوا و آزادی از چیزهایی که با آن متناقض است تفصیل داده شده.

در این سوره توجیهات مستقیمی برای رسول الله ص آمده و بر وارثان نبوت است که به این توجیهات توجه کنند، الا چیزهایی که مربوط به شخص رسول الله ص است. همچنین توجیهاتی برای مومنین بیان شده در رعایت ادب در برخورد و ارتباط با رسول الله ص.

همانطور که بیان شد، هر بار که عبارت: «یا ایها» در این سوره آمده، شروع یک مقطع جدید است به جز دو ندای آخر این سوره که هر دو در یک مقطع قرار می گیرند. پس این سوره از ده مقطع تشکیل شده.

مقطع اول: 1-8: بحثی درباره احکام خانواده و ارث

این مقطع در قول خداوند که می فرماید: «یا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» تفصیل داده شده و بنابراین از جمله عبادتهایی که انسان را به تقوا می رساند، التزام به معانی است که در این مقطع بیان شده. خداوند انسان را آفریده و او را پدر و پسر قرار داده و بر انسان است که تقوا پیشه کند و او را اطاعت کند و بر خالقش توکل کند.

همانطور که بیان شد، مقاطع سوره احزاب به صورت متناوب بر طریق سوره نساء و سوره مائده هستند و ملاحظه می شود که این مقطع از سوره احزاب شبیه مقطع اول از سوره نساء است. مقطع اول سوره نساء تفصیل احکام خانواده و از جمله ارث قرار دارد و همچنین در مقطع اول سوره احزاب از احکام خانواده و ارث بحث می شود.

مرور سریع: این مقطع به تقوا و عدم اطاعت کافرین و تبعیت از کتاب و توکل بر خدا و نسخ یک قاعده جاری در جامعه امر کرده و به میثاقی که خداوند از رسولانش گرفته تذکر می دهد.

آیات 1-3: اوامری به رسول الله ص و مقدمه چینی برا مطالب بعدی

در این آیات چند امر به رسول الله ص می شود که عبارتند از: تقوا، ترک طاعت کافرین و منافقین، تبعیت از وحی و توکل. ارتباط بین این اوامر واضح است.

        تقوا با اطاعت از کافرین و منافقین جمع نمی شود چرا که کافرین و منافقین دوست دارند که مومنین را منحرف کنند.

        تقوا و تبعیت از وحی ملازمند همانگونه که در آیه اول سوره بقره بیان شده: «الم* ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِلْمُتَّقِینَ»

        تقوا و ترک طاعت کافرین و منافقین و تبعیت از وحی، همگی به توکل بر خداوند و تفویض امر به او و شناخت او احتیاج دارند و بنابراین بعد از بیان آن موارد، امر به توکل می آید.

در آیات بعدی قرار است مطالبی بیان شود که پیش از آن نیاز بود این مقدمه آورده شود.

علاوه بر این این مقدمه ارتباطی با محور سوره احزاب از سوره بقره دارد به این صورت که: در مقدمه سوره بقره ذکری از متقین و کافرین و منافقین آمده و سپس بعد از مقدمه (آیه21) بیان می شود: «یا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُالَّذِی خَلَقَکُمْ وَالَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» به عبارتی این آیه راهی را نشان می دهد که مومنین بتوانند از گروه اول (متقین) باشند. در این مقدمه (آیات 1-3) هم امر به تقوا و ترک طاهت کافرین و منافقین و امر به تبعیت از کتاب خدا و امر به توکل به او بیان می شود و همه این ها در خدمت تفصیل موضوع تقوا هستند و طریق رسیدن به آن را نشان می دهند. پس اگر چهار سوره سابق بر سوره احزاب (زمره الم) در مقدمه سوره بقره تفصیل داده شده بوند، و تقوا و کفر و نفاق را بیان کردند، پس مقدمه سوره احزاب طریق عملی برای رسیدن به تقوا را نشان می دهد.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ‌ (0)

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ اتَّقِ اللَّهَ وَ لاَ تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَ الْمُنَافِقِینَ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیماً حَکِیماً (1)

ای پیامبر! تقوای الهی پیشه کن و از کافران و منافقان اطاعت مکن که خداوند عالم و حکیم است.

وَ اتَّبِعْ مَا یُوحَى إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ إِنَّ اللَّهَ کَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیراً (2)

و از آنچه از سوی پروردگارت به تو وحی می‌شود پیروی کن که خداوند به آنچه انجام می‌دهید آگاه است.

وَ تَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ کَفَى بِاللَّهِ وَکِیلاً (3)

و بر خدا توکّل کن، و همین بس که خداوند حافظ و مدافع (انسان) باشد!

 

آیات 4-6: تغییر و تبیین یک حکم درباره خانواده

این سوره با خطاب به رسول الله ص شروع شده و ایشان را امر به تقوا و تبعیت از وحی و توکلکرده و از اطاعت کافرین و منافقین نهی کرده. سپس خداوند در این آیات حکمی را ابطال کرده و آنرا با معانی عمیق تری عوض کرده است.

در این آیات معانی برادری دینی و پسر خواندگی دینی عمیق تر شده و سپس بیان کرده که ارث بردن بر اساس قرابت حقیقی است نه غیر آن. حتی اگر برادر دینی باشد.

زمانی که این احکام را تقریر کرد، در مجموعه آیات بعدی باز هم پیامبر ص مورد خطاب قرار می گیرد، همانگونه که سوره شروع شده بود.

مَا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَیْنِ فِی جَوْفِهِ وَ مَا جَعَلَ أَزْوَاجَکُمُ اللاَّئِی تُظَاهِرُونَ مِنْهُنَّ أُمَّهَاتِکُمْ وَ مَا جَعَلَ أَدْعِیَاءَکُمْ أَبْنَاءَکُمْ ذٰلِکُمْ قَوْلُکُمْ بِأَفْوَاهِکُمْ وَ اللَّهُ یَقُولُ الْحَقَّ وَ هُوَ یَهْدِی السَّبِیلَ‌ (4)

خداوند برای هیچ کس دو دل در درونش نیافریده؛ و هرگز همسرانتان را که مورد «ظهار» قرارمی‌دهید مادران شما قرار نداده؛ و (نیز) فرزندخوانده‌های شما را فرزند حقیقی شما قرارنداده است؛ این سخن شماست که به دهان خود می‌گویید (سخنی باطل و بی‌پایه)؛ امّا خداوند حقّ را می‌گوید و او به راه راست هدایت می‌کند.

ادْعُوهُمْ لِآبَائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ فَإِنْ لَمْ تَعْلَمُوا آبَاءَهُمْ فَإِخْوَانُکُمْ فِی الدِّینِ وَ مَوَالِیکُمْ وَ لَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ فِیمَا أَخْطَأْتُمْ بِهِ وَ لٰکِنْ مَا تَعَمَّدَتْ قُلُوبُکُمْ وَ کَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً (5)

آنها را به نام پدرانشان بخوانید که این کار نزد خدا عادلانه‌تر است؛ و اگر پدرانشان را نمی‌شناسید، آنها برادران دینی و موالی شما هستند؛ امّا گناهی بر شما نیست در خطاهایی که از شما سرمی‌زند (و بی‌توجّه آنها را به نام دیگران صدا می‌زنید)، ولی آنچه را از روی عمد می‌گویید(مورد حساب قرار خواهد داد)؛ و خداوند آمرزنده و رحیم است.

النَّبِیُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَ أُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِی کِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُهَاجِرِینَ إِلاَّ أَنْ تَفْعَلُوا إِلَى أَوْلِیَائِکُمْ مَعْرُوفاً کَانَ ذٰلِکَ فِی الْکِتَابِ مَسْطُوراً (6)

پیامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است؛ و همسران او مادران آنها [ مؤمنان‌] محسوب می‌شوند؛ و خویشاوندان نسبت به یکدیگر از مؤمنان و مهاجران در آنچه خدا مقرّر داشته اولی هستند، مگر اینکه بخواهید نسبت به دوستانتان نیکی کنید (و سهمی از اموال خود را به آنها بدهید)؛ این حکم در کتاب (الهی) نوشته شده است.

 

مقطع دوم: 9-27: امر به وفای به عهود در سیاق حادثه احزاب

همانطور که بیان شد سوره احزاب در همان محوری تفصیل داده شده که سوره های نساء و مائده تفصیل داده شده اند و به طور متناوب یک مقطع این سوره در محور سوره نساء تفصیل داده می شود و مقطع بعدی در محور سوره مائده و مشاهده شد که مقطع اول با سوره نساء ارتباط داشت و به این ترتیب این مقطع مرتبط با سوره مائده است.

این مقطع با آیه: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ جاءَتْکُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ رِیحاً وَجُنُوداً لَمْ تَرَوْها وَکانَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیراً» شروع شده و سپس مقطع در تفصیل این موضوع سپری می شود. و آیه اول این مقطع با آیه 11 سوره مائده: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ هَمَّ قَوْمٌ أَنْ یَبْسُطُوا إِلَیْکُمْ أَیْدِیَهُمْ فَکَفَّ أَیْدِیَهُمْ عَنْکُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ (مائده: 11)» تشابه و ارتباط معنایی دارد.

مشاهده شد که محور سوره مائده آیه: «الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثاقِهِ وَیَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَیُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ» بود و این سوره با آیه: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ (المائدة: 1)»شروع شد و قبل از این مقطع در مقطع اول این سوره داشتیم: «وَإِذْ أَخَذْنا مِنَ النَّبِیِّینَ مِیثاقَهُمْ وَمِنْکَ وَمِنْ نُوحٍ ...» همه این نشانه ها ما را به موضوع سوره مائده در این مقطع می رساند و این آیه (و اذ اخذنا) پل ارتباطی بین مقطع اول و مقطع دوم و پل ارتباطی بین محور سوره نساء و محور سوره مائده است.

همانطور که بیان شد، مقطع اول این سوره به تقوا و عدم اطاعت کافرین و تبعیت از کتاب و توکل بر خدا و نسخ یک قاعده جاری در جامعه امر کرده و به میثاقی که خداوند از رسولانش گرفته تذکر داد. در این مقطع خداوند فضل خودشه به مومنین در ساعات و لحظات محنت ایشان را بیان می کند و در این بیان، نوعی تذکر بر مومنین است که او را اطاعت کنند و مطمئن باشند که اگر از صادقین باشند، خداوند با آنان است. همانطور که مقطع اول با آیه: «لِیَسْئَلَ الصَّادِقِینَ عَنْ صِدْقِهِمْ» به پایان رسید و در مقطع دوم علامت این صدق مشخص می شود: «مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ». البته ارتباط بین این دو مقطع خیلی بیشتر از مواردی است که بیان شد.

مرور سریع: در این مقطع، مظهری از مظاهر وفای به عهد و مظهری از مظاهر نقض عهد و مظهری از مظاهر نفاق و مظهری از مظاهر ایمان مشاهده شده و طریق عملی تحقق و رسیدن به کمال ایمان با ذکر طریق تبعیت از رسول الله ص نشان داده می شود. در این مقطع تصویر عملی از امتحان شدیدی که در انتها به نصر منتهی می شود، نشان داده شده. همچنین این مقطع تصویر عملی از توکل صحیح را نشان داده و این دلیلی است بر اوامری که در ابتدای مقطع اول این سوره بیان شده بود.

در سیاق عام، این سوره نمونه عملی از موضوع ابتلاء که در سوره عنکبوت بیان شده بود و نمونه ای از مواقف منافقینی که در آن سوره ذکر شدند و نمونه ای از نصر مومنینی که در سوره روم بیان شدند را ارائه می دهد.

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ جَاءَتْکُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیحاً وَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْهَا وَ کَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیراً (9)

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! نعمت خدا را بر خود به یاد آورید در آن هنگام که لشکرهایی (عظیم) به سراغ شما آمدند؛ ولی ما باد و طوفان سختی بر آنان فرستادیم و لشکریانی که آنها را نمی‌دیدید (و به این وسیله آنها را در هم شکستیم)؛ و خداوند همیشه به آنچه انجام می‌دهید بینا بوده است.

إِذْ جَاءُوکُمْ مِنْ فَوْقِکُمْ وَ مِنْ أَسْفَلَ مِنْکُمْ وَ إِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَ تَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا (10)

(به خاطر بیاورید) زمانی را که آنها از طرف بالا و پایین (شهر) بر شما وارد شدند (و مدینه را محاصره کردند) و زمانی را که چشمها از شدّت وحشت خیره شده و جانها به لب رسیده بود، و گمانهای گوناگون بدی به خدا می‌بردید.

هُنَالِکَ ابْتُلِیَ الْمُؤْمِنُونَ وَ زُلْزِلُوا زِلْزَالاً شَدِیداً (11)

آنجا بود که مؤمنان آزمایش شدند و تکان سختی خوردند!

وَ إِذْ یَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ إِلاَّ غُرُوراً (12)

و (نیز) به خاطر آورید زمانی را که منافقان و بیماردلان می‌گفتند: «خدا و پیامبرش جز وعده‌های دروغین به ما نداده‌اند!»

وَ إِذْ قَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ یَا أَهْلَ یَثْرِبَ لاَ مُقَامَ لَکُمْ فَارْجِعُوا وَ یَسْتَأْذِنُ فَرِیقٌ مِنْهُمُ النَّبِیَّ یَقُولُونَ إِنَّ بُیُوتَنَا عَوْرَةٌ وَ مَا هِیَ بِعَوْرَةٍ إِنْ یُرِیدُونَ إِلاَّ فِرَاراً (13)

و (نیز) به خاطر آورید زمانی را که گروهی از آنها گفتند: «ای اهل یثرب (ای مردم مدینه)! اینجا جای توقف شما نیست؛ به خانه‌های خود بازگردید!» و گروهی از آنان از پیامبر اجازه بازگشت می‌خواستند و می‌گفتند: «خانه‌های ما بی‌حفاظ است!»، در حالی که بی‌حفاظ نبود؛ آنها فقط می‌خواستند (از جنگ) فرار کنند.

وَ لَوْ دُخِلَتْ عَلَیْهِمْ مِنْ أَقْطَارِهَا ثُمَّ سُئِلُوا الْفِتْنَةَ لَآتَوْهَا وَ مَا تَلَبَّثُوا بِهَا إِلاَّ یَسِیراً (14)

آنها چنان بودند که اگر دشمنان از اطراف مدینه بر آنان وارد می‌شدند و پیشنهاد بازگشت به سوی شرک به آنان می‌کردند می‌پذیرفتند، و جز مدّت کمی (برای انتخاب این راه) درنگ نمی‌کردند!

وَ لَقَدْ کَانُوا عَاهَدُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ لاَ یُوَلُّونَ الْأَدْبَارَ وَ کَانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْئُولاً (15)

(در حالی که) آنان قبل از این با خدا عهد کرده بودند که پشت به دشمن نکنند؛ و عهد الهی مورد سؤال قرار خواهد گرفت (و در برابر آن مسؤولند)!

قُلْ لَنْ یَنْفَعَکُمُ الْفِرَارُ إِنْ فَرَرْتُمْ مِنَ الْمَوْتِ أَوِ الْقَتْلِ وَ إِذاً لاَ تُمَتَّعُونَ إِلاَّ قَلِیلاً (16)

بگو: «اگر از مرگ یا کشته‌شدن فرار کنید، سودی به حال شما نخواهد داشت؛ و در آن هنگام جز بهره کمی از زندگانی نخواهید گرفت!»

قُلْ مَنْ ذَا الَّذِی یَعْصِمُکُمْ مِنَ اللَّهِ إِنْ أَرَادَ بِکُمْ سُوءاً أَوْ أَرَادَ بِکُمْ رَحْمَةً وَ لاَ یَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِیّاً وَ لاَ نَصِیراً (17)

بگو: «چه کسی می‌تواند شما را در برابر اراده خدا حفظ کند اگر او بدی یا رحمتی را برای شما اراده کند؟!» و آنها جز خدا هیچ سرپرست و یاوری برای خود نخواهند یافت.

قَدْ یَعْلَمُ اللَّهُ الْمُعَوِّقِینَ مِنْکُمْ وَ الْقَائِلِینَ لِإِخْوَانِهِمْ هَلُمَّ إِلَیْنَا وَ لاَ یَأْتُونَ الْبَأْسَ إِلاَّ قَلِیلاً (18)

خداوند کسانی که مردم را از جنگ بازمی‌داشتند و کسانی را که به برادران خود می‌گفتند: «بسوی ما بیایید (و خود را از معرکه بیرون کشید)» بخوبی می‌شناسد؛ و آنها (مردمی ضعیفند و) جز اندکی پیکار نمی‌کنند!

أَشِحَّةً عَلَیْکُمْ فَإِذَا جَاءَ الْخَوْفُ رَأَیْتَهُمْ یَنْظُرُونَ إِلَیْکَ تَدُورُ أَعْیُنُهُمْ کَالَّذِی یُغْشَى عَلَیْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَإِذَا ذَهَبَ الْخَوْفُ سَلَقُوکُمْ بِأَلْسِنَةٍ حِدَادٍ أَشِحَّةً عَلَى الْخَیْرِ أُولٰئِکَ لَمْ یُؤْمِنُوا فَأَحْبَطَ اللَّهُ أَعْمَالَهُمْ وَ کَانَ ذٰلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیراً (19)

آنها در همه چیز نسبت به شما بخیلند؛ و هنگامی که (لحظات) ترس (و بحرانی) پیش آید، می‌بینی آنچنان به تو نگاه می‌کنند، و چشمهایشان در حدقه می‌چرخد، که گویی می‌خواهند قالب تهی کنند! امّا وقتی حالت خوف و ترس فرو نشست، زبانهای تند و خشن خود را با انبوهی از خشم و عصبانیت بر شما می‌گشایند (و سهم خود را از غنایم مطالبه می‌کنند!) در حالی که در آن نیز حریص و بخیلند؛ آنها (هرگز) ایمان نیاورده‌اند، از این رو خداوند اعمالشان را حبط و نابود کرد؛ و این کار بر خدا آسان است.

یَحْسَبُونَ الْأَحْزَابَ لَمْ یَذْهَبُوا وَ إِنْ یَأْتِ الْأَحْزَابُ یَوَدُّوا لَوْ أَنَّهُمْ بَادُونَ فِی الْأَعْرَابِ یَسْأَلُونَ عَنْ أَنْبَائِکُمْ وَ لَوْ کَانُوا فِیکُمْ مَا قَاتَلُوا إِلاَّ قَلِیلاً (20)

آنها گمان می‌کنند هنوز لشکر احزاب نرفته‌اند؛ و اگر برگردند (از ترس آنان) دوست می‌دارند در میان اعراب بادیه‌نشین پراکنده (و پنهان) شوند و از اخبار شما جویا گردند؛ و اگر در میان شما باشند جز اندکی پیکار نمی‌کنند!

لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ کَانَ یَرْجُو اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَکَرَ اللَّهَ کَثِیراً (21)

مسلّماً برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی بود، برای آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد می‌کنند.

وَ لَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هٰذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ مَا زَادَهُمْ إِلاَّ إِیمَاناً وَ تَسْلِیماً (22)

(امّا) مؤمنان وقتی لشکر احزاب را دیدند گفتند: «این همان است که خدا و رسولش به ما وعده داده، و خدا و رسولش راست گفته‌اند!» و این موضوع جز بر ایمان و تسلیم آنان نیفزود.

مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِیلاً (23)

در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بستند صادقانه ایستاده‌اند؛ بعضی پیمان خود را به آخر بردند (و در راه او شربت شهادت نوشیدند)، و بعضی دیگر در انتظارند؛ و هرگز تغییر و تبدیلی در عهد و پیمان خود ندادند.

لِیَجْزِیَ اللَّهُ الصَّادِقِینَ بِصِدْقِهِمْ وَ یُعَذِّبَ الْمُنَافِقِینَ إِنْ شَاءَ أَوْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ کَانَ غَفُوراً رَحِیماً (24)

هدف این است که خداوند صادقان را بخاطر صدقشان پاداش دهد، و منافقان را هرگاه اراده کند عذاب نماید یا (اگر توبه کنند) توبه آنها را بپذیرد؛ چرا که خداوند آمرزنده و رحیم است.

وَ رَدَّ اللَّهُ الَّذِینَ کَفَرُوا بِغَیْظِهِمْ لَمْ یَنَالُوا خَیْراً وَ کَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتَالَ وَ کَانَ اللَّهُ قَوِیّاً عَزِیزاً (25)

خدا کافران را با دلی پر از خشم بازگرداند بی‌آنکه نتیجه‌ای از کار خود گرفته باشند؛ و خداوند (در این میدان)، مؤمنان را از جنگ بی‌نیاز ساخت (و پیروزی را نصیبشان کرد)؛ و خدا قوّی و شکست‌ناپذیر است!

وَ أَنْزَلَ الَّذِینَ ظَاهَرُوهُمْ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ مِنْ صَیَاصِیهِمْ وَ قَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ فَرِیقاً تَقْتُلُونَ وَ تَأْسِرُونَ فَرِیقاً (26)

و خداوند گروهی از اهل کتاب [ یهود] را که از آنان [ مشرکان عرب‌] حمایت کردند از قلعه‌های محکمشان پایین کشید و در دلهایشان رعب افکند؛ (و کارشان به جایی رسید که) گروهی را به قتل می‌رساندید و گروهی را اسیر می‌کردید!

وَ أَوْرَثَکُمْ أَرْضَهُمْ وَ دِیَارَهُمْ وَ أَمْوَالَهُمْ وَ أَرْضاً لَمْ تَطَئُوهَا وَ کَانَ اللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدِیراً (27)

و زمینها و خانه‌ها و اموالشان را در اختیار شما گذاشت، و (همچنین) زمینی را که هرگز در آن گام ننهاده بودید؛ و خداوند بر هر چیز تواناست!

 

آیات 7-8: یادآوری عهدی که از رسولان گرفته شده به پیامبر ص

امر به تغییر و تبیین یک حکم که مبنای جامعه قرار گرفته بود، در بین دو خطاب به رسول الله ص آمد، خطابی در ابتدا که ایشان را به اموری امر کرد و خطابی در انتها که عهد و میثاق خداوند که از رسولان در مورد ابلاغ احکام الهی گرفته شده را به ایشان یادآوری می کند. و این اشاره می کند به اینکه حکم بر لغو حکم قبلی، حکم جازم خداوند است که وظیفه پیامبر ص بر اساس عهدی که از ایشان گرفته شده این است که آن را تبلیغ کند و به مردم برساند.

وضع چنین حکمی در بین دو خطاب به رسول الله ص اشاره دارد به این مطلب که این موضوع از موضوعاتی است که احتیاج به معالجه قوی و شدیدی دارد چرا که تعلق مردم به این حکم خیلی شدید است.

وَ إِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِیِّینَ مِیثَاقَهُمْ وَ مِنْکَ وَ مِنْ نُوحٍ وَ إِبْرَاهِیمَ وَ مُوسَى وَ عِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ وَ أَخَذْنَا مِنْهُمْ مِیثَاقاً غَلِیظاً (7)

(به خاطر آور) هنگامی را که از پیامبران پیمان گرفتیم، و (همچنین) از تو و از نوح و ابراهیم و موسی و عیسی بن مریم، و ما از همه آنان پیمان محکمی گرفتیم (که در ادای مسؤولیت تبلیغ و رسالت کوتاهی نکنند)!

لِیَسْأَلَ الصَّادِقِینَ عَنْ صِدْقِهِمْ وَ أَعَدَّ لِلْکَافِرِینَ عَذَاباً أَلِیماً (8)

به این منظور که خدا راستگویان را از صدقشان (در ایمان و عمل صالح) سؤال کند؛ و برای کافران عذابی دردناک آماده ساخته است.

 

مقطع سوم: 28-40: نمایش تصویر کاملی از تقوا و اهل آن و صفاتشان

مشاهده شد که مقطع اول در سوره احزاب با مقطع اول سوره نساء ارتباط داشت:

        یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ ... النّساء.

        یا أَیُّهَا النَّبِیُّ اتَّقِ اللَّهَ ... الأحزاب.

        لِلرِّجالِ نَصِیبٌ مِمَّا تَرَکَ الْوالِدانِ وَالْأَقْرَبُونَ ... النساء.

        وَأُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى بِبَعْضٍ فِی کِتابِ اللَّهِ ... الأحزاب.

        مقطع اول در سوره نساء با آیه: «وَلَا الَّذِینَ یَمُوتُونَ وَهُمْ کُفَّارٌ أُولئِکَ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً أَلِیم» خاتمه یافته

        مقطع اول در سوره احزاب با آیه: «وَأَعَدَّ لِلْکافِرِینَ عَذاباً أَلِیماً» خاتمه یافته.

همچنین مشاهده شد که مقطع دوم در سوره احزاب با مقطع اول سوره مائده ارتباط داشت:

        یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ... المائدة.

        وَلَقَدْ کانُوا عاهَدُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ ... مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ... الأحزاب.

        یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ هَمَّ قَوْمٌ أَنْ یَبْسُطُوا إِلَیْکُمْ أَیْدِیَهُمْ فَکَفَّ أَیْدِیَهُمْ عَنْکُمْ ...المائدة.

        یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ جاءَتْکُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ رِیحاً وَجُنُوداً لَمْ تَرَوْها وَکَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتالَ... الأحزاب.

همانطور که بیان شد مقطع اول سوره احزاب با مقطع اول سوره نساء ارتباط دارد و مقطع دوم سوره احزاب با مقطع اول سوره مائده. و مقاطع سوره احزاب به طرو متناوب یکی به سوره نساء ارتباط دارد و دیگری به سوره مائده به این ترتیب مقطع سوم سوره احزاب با سوره نساء ارتباط دارد:

        مقطع دوم در سوره نساء با آیه: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا یَحِلُّ لَکُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ کَرْهاً وَلا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما آتَیْتُمُوهُنَّ إِلَّا أَنْ یَأْتِینَ بِفاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ وَعاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ» شروع می شود.

        مقطع سوم سوره احزاب با آیه: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ إِنْ کُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَیاةَ الدُّنْیا وَزِینَتَها فَتَعالَیْنَ أُمَتِّعْکُنَ وَأُسَرِّحْکُنَّ سَراحاً جَمِیلًا یا نِساءَ النَّبِیِّ مَنْ یَأْتِ مِنْکُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ یُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ ضِعْفَیْنِ ...» شروع می شود.

        در مقطع دوم سوره نساء داریم: «وَلا تَنْکِحُوا ما نَکَحَ آباؤُکُمْ مِنَ النِّساءِ إِلَّا ما قَدْ سَلَفَ.»

        در مقطع سوم سوره احزاب داریم: «فَلَمَّا قَضى زَیْدٌ مِنْها وَطَراً زَوَّجْناکَها لِکَیْ لا یَکُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ حَرَجٌ فِی أَزْواجِ أَدْعِیائِهِمْ إِذا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَراً ما کانَ مُحَمَّدٌ أَبا أَحَدٍ مِنْ رِجالِکُمْ ....»

.............

در اینجا لازم است جزء دیگری از نظریه وحدت قرآن بیان شود:

پیش از این ذکر شد که هر سوره ای بعد از سوره بقره، محوری در سوره بقره دارد که آن سوره در محور و ارتباطات و امتدادات آن محور تفصیل داده می شود. در اینجا باید اضافه کنیم که زمانی که سوره قبلی در محورش تفصیل داده شد، سوره ی بعدی که محورش همان محور سوره قبلی است، تفصیلش مبتنی است بر محور و سوره ای که پیش از آن در آن محور تفصیل داده شده بود. اینگونه شبکه ارتباطات بین محور و امتداداتش کشف می شود.

..............

        سوره با نعی از طاعت کافرین و منافقین شوره شده و مقطع دوم برای تبیین بعضی از اخلاقیات منافقین آمده. در این مقطع تفصیل اخلاقیات اهل ایمان تذکر داده می شود.

        در مقطع اول لغو قاعده پسرخواندگی بیان شده و در مقطع سوم چیزهایی که با نهی قاعده پسرخواندگی نهی می شوند بیان می شوند.

آیات 28-29: امر به زنان پیامبر ص به زهد در دنیا

این خطاب در سیاق سوره ای که با آیه: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ اتَّقِ اللَّهَ ...» شروع شده بیان می شود و این دلالت می کند بر اینکه مامور این اختیار (انتخاب تقوا) رسول الله ص است چرا که انتخاب حیات دنیا، از اخلاق کافرین است و این اخلاقی است که شایسته بیت رسول الله ص نیست. بنابراین در این آیات ازواج رسول الله ص را به ذهد در دنیا دعوت می کند.

یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ إِنْ کُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا وَ زِینَتَهَا فَتَعَالَیْنَ أُمَتِّعْکُنَّ وَ أُسَرِّحْکُنَّ سَرَاحاً جَمِیلاً (28)

ای پیامبر! به همسرانت بگو: «اگر شما زندگی دنیا و زرق و برق آن را می‌خواهید بیایید با هدیه‌ای شما را بهره‌مند سازم و شما را بطرز نیکویی رها سازم!

وَ إِنْ کُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنْکُنَّ أَجْراً عَظِیماً (29)

و اگر شما خدا و پیامبرش و سرای آخرت را می‌خواهید، خداوند برای نیکوکاران شما پاداش عظیمی آماده ساخته است.»

 

آیات 30-34: صدور اوامری به زنان پیامبر ص و ...

یَا نِسَاءَ النَّبِیِّ مَنْ یَأْتِ مِنْکُنَّ بِفَاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ یُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَیْنِ وَ کَانَ ذٰلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیراً (30)

ای همسران پیامبر! هر کدام از شما گناه آشکار و فاحشی مرتکب شود، عذاب او دوچندان خواهد بود؛ و این برای خدا آسان است.

وَ مَنْ یَقْنُتْ مِنْکُنَّ لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تَعْمَلْ صَالِحاً نُؤْتِهَا أَجْرَهَا مَرَّتَیْنِ وَ أَعْتَدْنَا لَهَا رِزْقاً کَرِیماً (31)

و هر کس از شما برای خدا و پیامبرش خضوع کند و عمل صالح انجام دهد، پاداش او را دو چندان خواهیم ساخت، و روزی پرارزشی برای او آماده کرده‌ایم.

یَا نِسَاءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلاَ تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً (32)

ای همسران پیامبر! شما همچون یکی از زنان معمولی نیستید اگر تقوا پیشه کنید؛ پس به گونه‌ای هوس‌انگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند، و سخن شایسته بگویید!

وَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَ لاَ تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَى وَ أَقِمْنَ الصَّلاَةَ وَ آتِینَ الزَّکَاةَ وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً (33)

و در خانه‌های خود بمانید، و همچون دوران جاهلیّت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید، و نماز را برپا دارید، و زکات را بپردازید، و خدا و رسولش را اطاعت کنید؛ خداوند فقط می‌خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد.

وَ اذْکُرْنَ مَا یُتْلَى فِی بُیُوتِکُنَّ مِنْ آیَاتِ اللَّهِ وَ الْحِکْمَةِ إِنَّ اللَّهَ کَانَ لَطِیفاً خَبِیراً (34)

آنچه را در خانه‌های شما از آیات خداوند و حکمت و دانش خوانده می‌شود یاد کنید؛ خداوند لطیف و خبیر است!

 

آیه 35: بیان صفات عالی برای مرد و زن

این صفات، صفاتی است که صاحب آنها مستحق مغفرت خداون و بهشت او است.

إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِمَاتِ وَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ الْقَانِتِینَ وَ الْقَانِتَاتِ وَ الصَّادِقِینَ وَ الصَّادِقَاتِ وَ الصَّابِرِینَ وَ الصَّابِرَاتِ وَ الْخَاشِعِینَ وَ الْخَاشِعَاتِ وَ الْمُتَصَدِّقِینَ وَ الْمُتَصَدِّقَاتِ وَ الصَّائِمِینَ وَ الصَّائِمَاتِ وَ الْحَافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحَافِظَاتِ وَ الذَّاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیراً وَ الذَّاکِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِیماً (35)

به یقین، مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ایمان و زنان با ایمان، مردان مطیع فرمان خدا و زنان مطیع فرمان خدا، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و شکیبا و زنان صابر و شکیبا، مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاق کننده و زنان انفاق کننده، مردان روزه‌دار و زنان روزه‌دار، مردان پاکدامن و زنان پاکدامن و مردانی که بسیار به یاد خدا هستند و زنانی که بسیار یاد خدا می‌کنند، خداوند برای همه آنان مغفرت و پاداش عظیمی فراهم ساخته است.

 

آیه 36: تبیین مظهری از مظاهر اسلام

پس از اینکه خداوند زنان پیامبر ص را امر کرد و در آیه قبلی هم ویژگیهای هر مرد و زن مسلم و مومنی بیان شد، و پاداش خداوند برای کسانی که دارای این ویژگیها باشند، بیان شد، در این آیه مظهری از مظاهر این اسلام تبیین می شود و آن این است که زمانی که خدا و رسولش ص حکم به چیزی کردند، هیچ کسی نباید با آنها مخالفت کند و هیچ حرف و حدیث و اختیاری نباید در میان باشد.

وَ مَا کَانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لاَ مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَ مَنْ یَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلاَلاً مُبِیناً (36)

هیچ مرد و زن با ایمانی حق ندارد هنگامی که خدا و پیامبرش امری را لازم بدانند، اختیاری (در برابر فرمان خدا) داشته باشد؛ و هر کس نافرمانی خدا و رسولش را کند، به گمراهی آشکاری گرفتار شده است!

 

آیات 37-40: داستان طلاق دادن زید همسرش را و تزویجش با رسول الله ص

پس از اینکه سیاق وجوب تسلیم خدا ورسولش ص بودن را بیان کرد داستان تزویج رسول الله ص با زینب بنت جحش بعد از اینکه زید او را طلاق داد بیان می شود. و آمدن این داستان در این سیاق نشان می دهد که تسلیم خدا بودن، حکمت خالص است چرا که خداوند می داند و غیر او نمی دانند همچنین تسلیم رسول الله ص بودن هم حکمت خاصل است چرا که رسول الله ص مبلغ و مکلف از جانب خداست.

وَ إِذْ تَقُولُ لِلَّذِی أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِ وَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِ أَمْسِکْ عَلَیْکَ زَوْجَکَ وَ اتَّقِ اللَّهَ وَ تُخْفِی فِی نَفْسِکَ مَا اللَّهُ مُبْدِیهِ وَ تَخْشَى النَّاسَ وَ اللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَاهُ فَلَمَّا قَضَى زَیْدٌ مِنْهَا وَطَراً زَوَّجْنَاکَهَا لِکَیْ لاَ یَکُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ حَرَجٌ فِی أَزْوَاجِ أَدْعِیَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَراً وَ کَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولاً (37)

(به خاطر بیاور) زمانی را که به آن کس که خداوند به او نعمت داده بود و تو نیز به او نعمت داده بودی [به فرزند خوانده‌ات «زید»] می‌گفتی: «همسرت را نگاه‌دار و از خدا بپرهیز!» (و پیوسته این امر را تکرار می‌کردی)؛ و در دل چیزی را پنهان می‌داشتی که خداوند آن را آشکار می‌کند؛ و از مردم می‌ترسیدی در حالی که خداوند سزاوارتر است که از او بترسی! هنگامی که زید نیازش را از آن زن به سرآورد (و از او جدا شد)، ما او را به همسری تو درآوردیم تا مشکلی برای مؤمنان در ازدواج با همسران پسر خوانده‌هایشان -هنگامی که طلاق گیرند- نباشد؛ و فرمان خدا انجام شدنی است (و سنّت غلط تحریم این زنان باید شکسته شود).

مَا کَانَ عَلَى النَّبِیِّ مِنْ حَرَجٍ فِیمَا فَرَضَ اللَّهُ لَهُ سُنَّةَ اللَّهِ فِی الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَ کَانَ أَمْرُ اللَّهِ قَدَراً مَقْدُوراً (38)

هیچ گونه منعی بر پیامبر در آنچه خدا بر او واجب کرده نیست؛ این سنّت الهی در مورد کسانی که پیش از این بوده‌اند نیز جاری بوده؛ و فرمان خدا روی حساب و برنامه دقیقی است!

الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسَالاَتِ اللَّهِ وَ یَخْشَوْنَهُ وَ لاَ یَخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللَّهَ وَ کَفَى بِاللَّهِ حَسِیباً (39)

(پیامبران) پیشین کسانی بودند که تبلیغ رسالتهای الهی می‌کردند و (تنها) از او می ترسیدند، و از هیچ کس جز خدا بیم نداشتند؛ و همین بس که خداوند حسابگر (و پاداش‌دهنده اعمال آنها) است!

مَا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِکُمْ وَ لٰکِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَ خَاتَمَ النَّبِیِّینَ وَ کَانَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْ‌ءٍ عَلِیماً (40)

محمّد (ص) پدر هیچ یک از مردان شما نبوده و نیست؛ ولی رسول خدا و ختم‌کننده و آخرین پیامبران است؛ و خداوند به همه چیز آگاه است!

 

مقطع چهارم: 41-44: روش عملی برای راغبین هدایت

بیان شد که مقاطع سوره احزاب به طور متناوب با دو خطاب «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ» و «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» شروع می شوند و مقطعی که با یا أَیُّهَا النَّبِیُّ آغاز می شود شبیه به سوره نساء است و مقطعی که با یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا آغاز می شود، شبیه سوره مائده است.

این مقطع در محور سوره مائده تفصیل داده شده که در این محور داریم: «یُضِلُّ بِهِ کَثِیراً وَیَهْدِی بِهِ کَثِیراً وَما یُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِینَ* الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثاقِهِ ....». این مقطع بیان می کند که سبب هدایت: فرستادن رحمت خداوند و ملائکه اش بر مومنین «هُوَ الَّذِی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَمَلائِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ ...» است و آمدن این نص در سیاق امر «اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثِیراً ...» نشان می دهد که ذکر کثیر روش صلات خداوند بر مومنین است. پس این مقطع روش عملی برای راغبین هدایت را نشان می دهد.

اما با توجه به اینکه مقطع سابق علامات ایمان را ذکر کرد و یکی از این علامات: «وَالذَّاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیراً وَالذَّاکِراتِ ...» بود، پس مناسب بود که مومنین را به طور خاص هم به این کار امر کند تا محل و اهمیت این کار در دین خدا مشخص شده و طریق تحقق آن هم تبیین شود.

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْراً کَثِیراً (41)

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! خدا را بسیار یاد کنید،

وَ سَبِّحُوهُ بُکْرَةً وَ أَصِیلاً (42)

و صبح و شام او را تسبیح گویید!

هُوَ الَّذِی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ وَ مَلاَئِکَتُهُ لِیُخْرِجَکُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَ کَانَ بِالْمُؤْمِنِینَ رَحِیماً (43)

او کسی است که بر شما درود و رحمت می‌فرستد، و فرشتگان او (نیز) برای شما تقاضای رحمت می‌کنند تا شما را از ظلمات (جهل و شرک گناه) به سوی نور (ایمان و علم و تقوا) رهنمون گردد؛ او نسبت به مؤمنان همواره مهربان بوده است!

تَحِیَّتُهُمْ یَوْمَ یَلْقَوْنَهُ سَلاَمٌ وَ أَعَدَّ لَهُمْ أَجْراً کَرِیماً (44)

تحیّت آنان در روزی که او را دیدار می‌کنند سلام است؛ و برای آنها پاداش پرارزشی فراهم ساخته است.

 

مقطع پنجم: 45-48: بیان اوصاف پیامبر ص

این مقطع مرتبط با سوره نساء است چرا که با (یا ایها النبی) شروع شده. بعد از امر مومنین به ذکر، و بعد از وعده ای که به ایشان داده شد، در این مقطع خطاب متوجه رسول الله ص می شود به واسطه اینکه ایشان بشیر و نذیر و شاهد و سراج منیر است. پس دو مقطع یکدیگر را کامل می کنند. در اولی (مقطع چهارم) تبشیر بیان شده و در دومی (مقطع پنجم) کلامی از بشیر و نذیر (پیامبر ص)

بعد از قول خداوند متعال در سوره بقره که می فرماید: «یا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ ...» آیه: «وَإِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا ...» آمده و سپس آیه: «وَبَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ ...» ذکر می شود و در آنجا مشاهده شد که خداوند رسولش ص را به وصف بشیر و نذیر توصیف کرده و او را به تبشیر مومنین امر کرده است.

پس این مقطع بعد از اینکه صفات رسول الله ص را بیان می کند و همه آنها مرتبط به محور سوره نساء است،

یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ شَاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِیراً (45)

ای پیامبر! ما تو را گواه فرستادیم و بشارت‌دهنده و انذارکننده!

وَ دَاعِیاً إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِرَاجاً مُنِیراً (46)

و تو را دعوت‌کننده بسوی خدا به فرمان او قرار دادیم، و چراغی روشنی‌بخش!

وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ بِأَنَّ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ فَضْلاً کَبِیراً (47)

و مؤمنان را بشارت ده که برای آنان از سوی خدا فضل بزرگی است.

وَ لاَ تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَ الْمُنَافِقِینَ وَ دَعْ أَذَاهُمْ وَ تَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ کَفَى بِاللَّهِ وَکِیلاً (48)

و از کافران و منافقان اطاعت مکن، و به آزارهای آنها اعتنا منما، و بر خدا توکّل کن، و همین بس که خدا حامی و مدافع (تو) است!

 

مقطع ششم: 49: بیان یک حکم از احکام ازدواج

این آیه به مثابه یک مقطع مستقل بعد از مقطع ششم بیان شده و نمونه ای از سراج منیر بودن و روشن کردن طریق هر چیزی در اسلام است. در این آیه حکمی از احکام اسلامی بیان می شود و ارتباط این آیه با قبلش روشن است.

این مقطع در سوره مائده تفصیل داده شده و با قضیه عقد ازدواج که خداوند آنرا میثاق غلیظ نامیده ارتباط دارد و اخلال در چنین چیزی زیر مجموعه آیه محور سوره مائده: «الَّذِینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِیثاقِهِ ...» قرار می گیرد.

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا نَکَحْتُمُ الْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ فَمَا لَکُمْ عَلَیْهِنَّ مِنْ عِدَّةٍ تَعْتَدُّونَهَا فَمَتِّعُوهُنَّ وَ سَرِّحُوهُنَّ سَرَاحاً جَمِیلاً (49)

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! هنگامی که با زنان با ایمان ازدواج کردید و قبل از همبستر شدن طلاق دادید، عدّه‌ای برای شما بر آنها نیست که بخواهید حساب آن را نگاه دارید؛ آنها را با هدیه مناسبی بهره‌مند سازید و بطرز شایسته‌ای رهایشان کنید.

 

مقطع هفتم: 50-52: بیان احکام ازدواج رسول الله ص

این مقطع با سوره نساء مرتبط است چرا که با «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ» شروع شده. اولین آیه در سوره نساء با قول: «وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی تَسائَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحامَ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلَیْکُمْ رَقِیباً» خاتمه یافته و مشاهده می شود که این مقطع هم با آیه: «...وَکانَ اللَّهُ عَلى کُلِّ شَیْءٍ رَقِیباً» خاتمه می یابد.

در سوره نساء خطاب به مومنین بیان شده: «فَانْکِحُوا ما طابَ لَکُمْ مِنَ النِّساءِ مَثْنى وَثُلاثَ وَرُباعَ» و در این مقطع خطاب به رسول الله ص می فرماید: «إِنَّا أَحْلَلْنا لَکَ أَزْواجَکَ اللَّاتِی آتَیْتَ أُجُورَهُنَّ ....»

این آیات احکامی را در موضوع ازدواج رسول الله ص وضع کرده و بیان می کند که رسول الله ص به جز آنچه را که خدا برای او حلال کرده باشد را انجام نمی دهد و انکار رسول الله ص در این امر، در حقیقت انکار خداوند است و به همین جهت در آیه دوم (51) می فرماید: «وَاللَّهُ یَعْلَمُ ما فِی قُلُوبِکُمْ» در حقیقت در این بیان نوعی هشدار نهفته است.

پس این آیات احکامی را بیان می کنند که باید به آنها ایمان آورد و تسلیم آنها بود و زمانی که بدانیم محور این آیات، همان محور سوره نساء است: «یا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» متوجه خواهیم شد که ازدواج رسول الله ص هم عبادت است و از روی تقواست.

قبل از آیات این مقطع آیه ای آمد که از بعضی از احکام ازدواج و نکاح در اسلام بحث می کرد. سپس این مقطع آمد که به طور خاص احکامی را در شأن ازدواج رسول الله ص بیان می کند پس این مقطع با مقطع قبلی ارتباط دارد.

از آنجا که مشاهده می شود در این مقطع کافرین و منافقین به واسطه این جنبه از زندگی رسول الله ص به پیامبر ص طعنه می زنند، حکمت بیان اوامر مقدمه این سوره فهمیده می شود (و لا تطع الکافرین و المنافقین)

یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَکَ أَزْوَاجَکَ اللاَّتِی آتَیْتَ أُجُورَهُنَّ وَ مَا مَلَکَتْ یَمِینُکَ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَیْکَ وَ بَنَاتِ عَمِّکَ وَ بَنَاتِ عَمَّاتِکَ وَ بَنَاتِ خَالِکَ وَ بَنَاتِ خَالاَتِکَ اللاَّتِی هَاجَرْنَ مَعَکَ وَ امْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِیِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِیُّ أَنْ یَسْتَنْکِحَهَا خَالِصَةً لَکَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِینَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَیْهِمْ فِی أَزْوَاجِهِمْ وَ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ لِکَیْلاَ یَکُونَ عَلَیْکَ حَرَجٌ وَ کَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً (50)

ای پیامبر! ما همسران تو را که مهرشان را پرداخته‌ای برای تو حلال کردیم، و همچنین کنیزانی که از طریق غنایمی که خدا به تو بخشیده است مالک شده‌ای و دختران عموی تو، و دختران عمّه‌ها، و دختران دایی تو، و دختران خاله‌ها که با تو مهاجرت کردند (ازدواج با آنها برای تو حلال است) و هرگاه زن با ایمانی خود را به پیامبر ببخشد (و مهری برای خود نخواهد) چنانچه پیامبر بخواهد می‌تواند او را به همسری برگزیند؛ امّا چنین ازدواجی تنها برای تو مجاز است نه دیگر مؤمنان؛ ما می‌دانیم برای آنان در مورد همسرانشان و کنیزانشان چه حکمی مقرّر داشته‌ایم (و مصلحت آنان چه حکمی را ایجاب می‌کند)؛ این بخاطر آن است که مشکلی (در ادای رسالت) بر تو نباشد (و از این راه حامیان فزونتری فراهم سازی)؛ و خداوند آمرزنده و مهربان است!

تُرْجِی مَنْ تَشَاءُ مِنْهُنَّ وَ تُؤْوِی إِلَیْکَ مَنْ تَشَاءُ وَ مَنِ ابْتَغَیْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلاَ جُنَاحَ عَلَیْکَ ذٰلِکَ أَدْنَى أَنْ تَقَرَّ أَعْیُنُهُنَّ وَ لاَ یَحْزَنَّ وَ یَرْضَیْنَ بِمَا آتَیْتَهُنَّ کُلُّهُنَّ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ مَا فِی قُلُوبِکُمْ وَ کَانَ اللَّهُ عَلِیماً حَلِیماً (51)

(موعد) هر یک از همسرانت را بخواهی می‌توانی به تأخیر اندازی، و هر کدام را بخواهی نزد خود جای دهی؛ و هرگاه بعضی از آنان را که برکنار ساخته‌ای بخواهی نزد خود جای دهی، گناهی بر تو نیست؛ این حکم الهی برای روشنی چشم آنان، و اینکه غمگین نباشند و به آنچه به آنان می‌دهی همگی راضی شوند نزدیکتر است؛ و خدا آنچه را در قلوب شماست می‌داند، و خداوند دانا و بردبار است (از مصالح بندگان خود با خبر است، و در کیفر آنها عجله نمی‌کند)!

لاَ یَحِلُّ لَکَ النِّسَاءُ مِنْ بَعْدُ وَ لاَ أَنْ تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْوَاجٍ وَ لَوْ أَعْجَبَکَ حُسْنُهُنَّ إِلاَّ مَا مَلَکَتْ یَمِینُکَ وَ کَانَ اللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْ‌ءٍ رَقِیباً (52)

بعد از این دیگر زنی بر تو حلال نیست، و نمی‌توانی همسرانت را به همسران دیگری مبدّل کنی [ بعضی را طلاق دهی و همسر دیگری به جای او برگزینی‌] هر چند جمال آنها مورد توجّه تو واقع شود، مگر آنچه که بصورت کنیز در ملک تو درآید! و خداوند ناظر و مراقب هر چیز است (و با این حکم فشار قبایل عرب را در اختیار همسر از آنان، از تو برداشتیم).

 

مقطع هشتم: 53-58: بیان آداب ارتباط با بیوت و همسران پیامبر ص

این مقطع با «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا» شروع شده و مرتبط به سوره مائده و محورش است.

مقطع قبلی (مقطع هفتم) بیانی درباره ازدواج رسول الله ص بود و این مقطع در مسیر اصلی اش بیانی از آداب ارتباط مومنین با بیوت و همسران پیامبر ص است.

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تَدْخُلُوا بُیُوتَ النَّبِیِّ إِلاَّ أَنْ یُؤْذَنَ لَکُمْ إِلَى طَعَامٍ غَیْرَ نَاظِرِینَ إِنَاهُ وَ لٰکِنْ إِذَا دُعِیتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَ لاَ مُسْتَأْنِسِینَ لِحَدِیثٍ إِنَّ ذٰلِکُمْ کَانَ یُؤْذِی النَّبِیَّ فَیَسْتَحْیِی مِنْکُمْ وَ اللَّهُ لاَ یَسْتَحْیِی مِنَ الْحَقِّ وَ إِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعاً فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ذٰلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ وَ مَا کَانَ لَکُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَ لاَ أَنْ تَنْکِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَداً إِنَّ ذٰلِکُمْ کَانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِیماً (53)

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! در خانه‌های پیامبر داخل نشوید مگر به شما برای صرف غذا اجازه داده شود، در حالی که (قبل از موعد نیایید و) در انتظار وقت غذا ننشینید؛ امّا هنگامی که دعوت شدید داخل شوید؛ و وقتی غذا خوردید پراکنده شوید، و (بعد از صرف غذا) به بحث و صحبت ننشینید؛ این عمل، پیامبر را ناراحت می‌نماید، ولی از شما شرم می‌کند (و چیزی نمی‌گوید)؛ امّا خداوند از (بیان) حق شرم ندارد! و هنگامی که چیزی از وسایل زندگی را (بعنوان عاریت) از آنان [ همسران پیامبر] می‌خواهید از پشت پرده بخواهید؛ این کار برای پاکی دلهای شما و آنها بهتر است! و شما حق ندارید رسول خدا را آزار دهید، و نه هرگز همسران او را بعد از او به همسری خود درآورید که این کار نزد خدا بزرگ است!

إِنْ تُبْدُوا شَیْئاً أَوْ تُخْفُوهُ فَإِنَّ اللَّهَ کَانَ بِکُلِّ شَیْ‌ءٍ عَلِیماً (54)

اگر چیزی را آشکار کنید یا آن را پنهان دارید، خداوند از همه چیز آگاه است!

لاَ جُنَاحَ عَلَیْهِنَّ فِی آبَائِهِنَّ وَ لاَ أَبْنَائِهِنَّ وَ لاَ إِخْوَانِهِنَّ وَ لاَ أَبْنَاءِ إِخْوَانِهِنَّ وَ لاَ أَبْنَاءِ أَخَوَاتِهِنَّ وَ لاَ نِسَائِهِنَّ وَ لاَ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ وَ اتَّقِینَ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلَى کُلِّ شَیْ‌ءٍ شَهِیداً (55)

بر آنان [ همسران پیامبر] گناهی نیست در مورد پدران و فرزندان و برادران و فرزندان برادران و فرزندان خواهران خود و زنان مسلمان و بردگان خویش (که بدون حجاب و پرده با آنها تماس بگیرند)؛ و تقوای الهی را پیشه کنید که خداوند نسبت به هر چیزی شاهد و آگاه است.

إِنَّ اللَّهَ وَ مَلاَئِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَى النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِیماً (56)

خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستند؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید، بر او درود فرستید و سلام گویید و کاملاً تسلیم (فرمان او) باشید.

إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذَاباً مُهِیناً (57)

آنها که خدا و پیامبرش را آزار می‌دهند، خداوند آنان را از رحمت خود در دنیا و آخرت دور ساخته، و برای آنها عذاب خوارکننده‌ای آماده کرده است.

وَ الَّذِینَ یُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ بِغَیْرِ مَا اکْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتَاناً وَ إِثْماً مُبِیناً (58)

و آنان که مردان و زنان باایمان را به خاطر کاری که انجام نداده‌اند آزار می‌دهند؛ بار بهتان و گناه آشکاری را به دوش کشیده‌اند.

 

مقطع نهم: 59-68: امر به حجاب و تهدید کافرین و منافقین

این مقطع با «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ» شروع شده و مرتبط با سوره نساء و محورش است. در سوره نساء درباره منافقین فرموده بود: «فَإِنْ تَوَلَّوْا فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ» و در اینجا می فرماید: «مَلْعُونِینَ أَیْنَما ثُقِفُوا أُخِذُوا وَقُتِّلُواتَقْتِیلًا».

در محور سوره نساء بیان شده بود: «فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْکافِرِینَ» و در این مقطع می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ لَعَنَ الْکافِرِینَ وَأَعَدَّ لَهُمْ سَعِیراً ....».

در مقطع هشتم بیان شد: «إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ ... وَالَّذِینَ یُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِناتِ بِغَیْرِ مَا اکْتَسَبُوا ...» و در این مقطع بیان می شود: «ذلِکَ أَدْنى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ» همچنین در این مقطع عقوبت مرجفین هم بیان می شود: «لَئِنْ لَمْ یَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ وَالَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدِینَةِ لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ» پس ارتباط بین این مقطع و قبلش واضح است.

در این مقطع به زنان مومن در مورد وجوب ستر و پوشش امر شده و در جامعه اسلامی پوشش برای زنان و مردان برای اقامه تقوا ضروری است. همچنین در این مقطع کافرین و منافقین تهدید می شوند، کسانی که هم و غمی ندارند به جز نشر فحشا و فجور. ارتباط این مقطع با قبلش به این صورت است که در مقطع قبلی کلام و بحثی درباره حجاب امهات مومنین بود (همسران پیامبر ص) و در این مقطع امر به حجاب کلی است.

آیات 59-62:امر به حجاب و تهدید منافقین

محور این مقطع محور سوره نساء است که می فرماید: «یا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ وَالَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» به عبارتی این آیه می فرماید از گروه متقین باشید و از گروه کافرین و منافقین نباشید. در این آیات امری از اوامری که مقتضای تقواست بیان شده و آن پوشش است. همچنین در این آیات کلامی از منافقین و تهدید آنها بیان شده.

همچنین در این آیات ارتباط این مقطع با مقدمه سوره احزاب که می فرماید: «وَلا تُطِعِ الْکافِرِینَ وَالْمُنافِقِینَ» روشن می شود.

یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَ بَنَاتِکَ وَ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذٰلِکَ أَدْنَى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلاَ یُؤْذَیْنَ وَ کَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً (59)

ای پیامبربه همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلبابها روسریهای بلندخود را بر خویش فروافکنند، این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است؛ (و اگر تاکنون خطا و کوتاهی از آنها سر زده توبه کنندخداوند همواره آمرزنده رحیم است.

لَئِنْ لَمْ یَنْتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدِینَةِ لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ ثُمَّ لاَ یُجَاوِرُونَکَ فِیهَا إِلاَّ قَلِیلاً (60)

اگر منافقان و بیماردلان و آنها که اخبار دروغ و شایعات بی‌اساس در مدینه پخش می کنند دست از کار خود بر ندارند، تو را بر ضدّ آنان می‌شورانیم، سپس جز مدّت کوتاهی نمی‌توانند در کنار تو در این شهر بمانند!

مَلْعُونِینَ أَیْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتِیلاً (61)

و از همه جا طرد می‌شوند، و هر جا یافته شوند گرفته خواهند شد و به سختی به قتل خواهند رسید!

سُنَّةَ اللَّهِ فِی الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِیلاً (62)

این سنّت خداوند در اقوام پیشین است، و برای سنّت الهی هیچ گونه تغییر نخواهی یافت!

 

آیات 63-68: تهدید کافرین

در این آیات هم بحثی از کافرین و تهدیدشان بیان می شود و تذکر می دهد که سبب کفرشان طاعت بزرگانشان است و همه این موارد به موضوع تقوا و عبادت مرتبط است و از عبادت خدا این است که فقط او را بپرستی.

یَسْأَلُکَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ اللَّهِ وَ مَا یُدْرِیکَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَکُونُ قَرِیباً (63)

مردم از تو درباره (زمان قیام) قیامت سؤال می‌کنند، بگو: «علم آن تنها نزد خداست!» و چه می‌دانی شاید قیامت نزدیک باشد!

إِنَّ اللَّهَ لَعَنَ الْکَافِرِینَ وَ أَعَدَّ لَهُمْ سَعِیراً (64)

خداوند کافران را لعن کرده (و از رحمت خود دور داشته) و برای آنان آتش سوزاننده‌ای آماده نموده است،

خَالِدِینَ فِیهَا أَبَداً لاَ یَجِدُونَ وَلِیّاً وَ لاَ نَصِیراً (65)

در حالی که همواره در آن تا ابد می‌مانند، و ولیّ و یاوری نخواهند یافت!

یَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِی النَّارِ یَقُولُونَ یَا لَیْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَ أَطَعْنَا الرَّسُولاَ (66)

در آن روز که صورتهای آنان در آتش (دوزخدگرگون خواهد شد (از کار خویش پشیمان میشوند ومیگویند: «ای کاش خدا و پیامبر را اطاعت کرده بودیم

وَ قَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَ کُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِیلاَ (67)

و می‌گویند: «پروردگارا! ما از سران و بزرگان خود اطاعت کردیم و ما را گمراه ساختند!

رَبَّنَا آتِهِمْ ضِعْفَیْنِ مِنَ الْعَذَابِ وَ الْعَنْهُمْ لَعْناً کَبِیراً (68)

پروردگارا! آنان را از عذاب، دو چندان ده و آنها را لعن بزرگی فرما!»

 

مقطع دهم: 69-73: بیان امانتی که بر عهده انسان گذاشته شده

در مقطع هشتم بیان شد: «وَما کانَ لَکُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ ..» و در مقطع نهم آمد: «لَئِنْ لَمْ یَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ وَالَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدِینَةِ» و در این مقطع هم می فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَکُونُوا کَالَّذِینَ آذَوْامُوسى ...» پس به این ترتیب این سه مقطع سیاق واحدی دارند.

سوره با آیه: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ اتَّقِ اللَّهَ ...» شروع شد و در این مقطع می فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِیداً ....»

در این مقطع نهی از اذیت کردن رسول الله ص آمده و امر به تقوا و قول سدید و محکم و وصف انسان به ظلم و جهل به این ترتیب ارتباط این مقطع با محور سوره مشخص می شود

آمدن امر به تقوا و قول سدید بعد از نهی از اذیت کردن رسول الله ص می فهماند که مومنین باید دو چیز را داشته باشند: ترک کلامی که دیگران را اذیت می کند و گفتن کلام سدید و محکم

تقوا: تکلیفی است که خداوند بر عهده هر انسانی گذاشته پس تقوا همان تکلیف است و تکلیفی که بر عهده هر انسانی گذاشته شده، امانتی است که هر کسی آن را حمل می کند.

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تَکُونُوا کَالَّذِینَ آذَوْا مُوسَى فَبَرَّأَهُ اللَّهُ مِمَّا قَالُوا وَ کَانَ عِنْدَ اللَّهِ وَجِیهاً (69)

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! همانند کسانی نباشید که موسی را آزار دادند؛ و خداوند او را از آنچه در حق او می‌گفتند مبرا ساخت؛ و او نزد خداوند، آبرومند (و گرانقدر) بود!

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَدِیداً (70)

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! تقوای الهی پیشه کنید و سخن حق بگویید...

یُصْلِحْ لَکُمْ أَعْمَالَکُمْ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزاً عَظِیماً (71)

تا خدا کارهای شما را اصلاح کند و گناهانتان را بیامرزد؛ و هر کس اطاعت خدا و رسولش کند، به رستگاری (و پیروزی) عظیمی دست یافته است!

إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَهَا وَ أَشْفَقْنَ مِنْهَا وَ حَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ کَانَ ظَلُوماً جَهُولاً (72)

ما امانت (تعهّد، تکلیف، و ولایت الهیّه) را بر آسمانها و زمین و کوه‌ها عرضه داشتیم، آنها از حمل آن سر برتافتند، و از آن هراسیدند؛ امّا انسان آن را بر دوش کشید؛ او بسیار ظالم و جاهل بود، (چون قدر این مقام عظیم را نشناخت و به خود ستم کرد)!

لِیُعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنَافِقِینَ وَ الْمُنَافِقَاتِ وَ الْمُشْرِکِینَ وَ الْمُشْرِکَاتِ وَ یَتُوبَ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ کَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً (73)

هدف این بود که خداوند مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرک را (از مؤمنان جدا سازد و آنان را) عذاب کند، و خدا رحمت خود را بر مردان و زنان باایمان بفرستد؛ خداوند همواره آمرزنده و رحیم است!

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

امین اسلامی دانش آموخته کارشناسی ارشد معارف اسلامی و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق (ع).
از سال 89 در زمینه آموزش مجازی و تولید دوره های آموزشی تحت وب فعالیت هایی انجام داده ام. درحال حاضر این سایت محملی برای انتشار محصولات تولید شده با موضوعات مختلف از جمله «حوزه انقلابی» است.

قدرت گرفته از بلاگ بیان » طراحی قالب بلاگ بیان